تبیان، دستیار زندگی

با نام خدا و سلام

تربیت دلپذیر ؛دل تربیت پذیر عنوان کتابی است از محمدحسن رادمنش و افسر خلیلی درباره مقوله تربیت.با اجازه ای که از مولف کتاب گرفتم میخواهم ضمن مطالعه این کتاب خلاصه ای از داستانهای آن را بنویسم تا دیگران هم استفاده کنن. البته بعضی داستانهایش را در تاپیک های دیگر بنا به مناسبت هر تاپیک نوشتم.

این کتاب شامل داستاهایی کوتاه با مضامین تربیتی است.

با نام خدا و سلام
وزنه برداری بود با رکورد 100 کیلو گرم (یک ضرب)دانشمندان روان شناسی دو وزنه برای اون انتخاب کردند ودر دو طرف سالب گذاشتند و روی یکی نوشتن 95 کیلو گرم و روز دیگری 105 کیلو.وزنه بردار وزنه 95 کیلویی را به راحتی بلند کرد ولی در مقابل وزنه 105 کیلویی کم آورد بعد مسابقه روانشناسان به او گفتند وزنه 95 کیلویی که بلند کردی 105 کیلو بود و وزنه 105 کیلویی که نتوانستی بلند کنی 95 کیلو.وزنه بردار و حاضرین در جلسه از تاثیر تلقین در این وزنه بردار متحیر شده بودند.
بسیاری از تلقینات اولیا و مربیان می توانند کودک را به سمت رشد و پرورش استعدادهاش پیش ببرند و متاسفانه برخی تلقین ها هم او را از مسیر رشد باز می دارند پس در اظهار نظرهامون و حرفهامون باید به تاثیر اونها روی بچه ها دقت بیشتری داشته باشیم.

با نام خدا و سلام
یکی از بازرسام مدارس تعریف می کرد:
برای بازدید مدرسه ا در مناطق دور دست یزد رفته بودیم به محض توقف ماشینمان در مدرسه یک پسر درشت و خوشگلی جلو امد و گفت:از کجا میایید؟ماشینتان چه رنگیه؟چرا پلاکش قرمزه و ......؟بابت این بلبل زبانی یک هدیه بهش دادیم بعد برای بازدید رفتیم سرکلاس اول و در حین سوال از بچه ها دیدیم همون پسر با هیکل درشت ترش نسبت به بقیه هم تو کلاس هست ولی به سوالها پاسخی نمی دهد بهش گفتیم تو قبلا جایزه ات را گرفتی که جواب نمیدی؟ و او در جواب گفت:آقا ما چیزی نمیدانیم هیچ چیز بلد نیستیم آقامون پارسال گفته کله ما پر گچ هست بچه ها هم بهمون میگن کله گچی چیزی یاد نمی گیریم.!!!!!!!!!!!!!!

سلام

داستان عقاب رو خوندم.... آره اینم ظلمیه كه میشه به بچه ها و از حق طبیعی ای كه دارن محرومشون میكنیم


كوسه و ماهی ها... تربیت درست... اینكه وابسته نباشن.. خب این یه خرده سخته چون با محبت و دلسوزی قاطی میشه... باید سیاست داشت...

معبد و مجسمه... خیلی جالب بود...

كك... این هم گرفتن فرصت رشد از بچه هاست...

تلقین...وااای این كله گچیهه خیلی جالب بود... آخی میشه بپرسم واكنش شما چی بود؟؟؟؟

با نام خدا و سلام
ممنون از حضورتون و نظراتتون .البته این سختی کار معلم را میرسونه که با یه حرف میتونه بال پرواز به کودک بده و برعکسش هم این موردی بود که نوشتم از این کتاب زیبا و خوندنی

تمام داستانها رو خوندم. بسیار زیبا و آموزنده بود.
مشکور! برادر.
ممکنه به صندوق کاربرا ارسالش کنید؟
کسی نمیدونه توی تاپیکتون چه خبره! حیفه این داستانها خونده نشه.

با نام خدا و سلام
درخواست ارسال دادم ممنون از اظهار لطفت
داستان بعدی داستان تربیت فیلها:

در اموزش فیلها برای بازی در سیرک بچه فیلها را با زنجیرهای ضخیم می بندن و اونها هر چه به این ور و اون ور میزنن نمیتونن راحت و آزاد حرکت کنند و اونها محدود بزرگ میشن در حالیکه فیلهای بزرگ ازادند و توسط سیرک باز به بازی واداشته میشوند.پس از گذشت زمان کم کم زنجیرها یا طناب ها نازکتر می شوند ولی بچه فیلها دیگه به حرکت محدود و تحت کنترل عادت کرده اند تا زمانی فرا می رسه که طنابشون را باز می کنن و اونها با اشاره سیرک باز حرکت و بازی می کنند
بعضی از ما بزرگترها با دستوران دست و پاگیر کودکانمون را محدود ترسو کلیشه ای و مقلد و بدون اندیشه بار می آریم.

سلام

این داستان آخریه رو خوندم احساس خفگی كردم...:(....بهتره زوجین قبل ازدواج یه سری كلاس آموزشی برن تا به بچه هاشون ظلم نكنن....

با نام خدا و سلام
معلمی لیوانی را پرآب کرد در دسنش گرفت و پرسید بچه ها این چیست؟......آب است پرسید چه فایده ای دارد .... هرکس جوابی داد معلم گفت :پس آب خوب است.وزن این لیوان چقدره ؟هر کس جوابی داد و مشخص شدوزنش زیاد نیست معلم گفت اگر این لیوان را 10 دقیقه دست بگیرم چی میشه؟.... طوری نمیشه. اگر یکساعت لیوان را بگیرم.....گفتند خسته می شوید اگر دوساعت بگیرم ..... دستتون درد می گیره . اگر 5 ساعت لیوان را بگیرم چی؟.....آقا دستتون دیگه خشک میشه فلج میشه .....پس چکار کنم یکی از بچهها که خیلی هم باهوش نبود گفت بذاریدش زمین.
دوستان اگر مشکل ما اندازه یه لیوان آب کوچیک هم باشه ولی بخواهیم همه جا با ما باشه ما را از پا در میاره.سعی کنیم بهبچه ها و خودمون یاد بدیم که گاهی باید سختیها رو بی خیال شد اگر خیلی به وانا فکر کنیم می بریم خسته می شویم.

موفق باشید