• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 3781)
شنبه 4/12/1386 - 17:9 -0 تشکر 31449
٭٭ خدا منتظره!(شماره3) ٭٭

بسم الله الرحمن الرحیم
 
 سلام
 
 دوستای خوبم! به یاری خدا و همكاری شما عزیزان مبحث «خدا منتظره!_شماره2» هم به پایان رسید. در پایان بحث بنده به این نتیجه رسیدم كه از این پس مباحث رو به صورت هفتگی عنوان نمیكنیم. یعنی مبحث رو تا جایی كه به نتیجه مطلوبی برسیم ادامه میدیم، و مهم نیست كه یك، دو، سه هفته یا بیشتر طول بكشه. در پایان هم نتیجه گیری كلی در تاپیك «قرآن از نگاه دوستان تبیانی» ثبت میشه كه دوستان میتونن برای مشاهده‌ی نتایج به اونجا مراجعه كنن.
 نكته‌ی دیگه‌ای كه باید عرض كنم، راجع به تذكر بجای دوست خوشفكرمون mahmoodnzr هست كه باید توجه كنیم كه: مباحث ما تفسیر قرآن نیست بلكه در اصل تدبر و تفكر در آیات قرآن هست. یعنی اینكه ما با مطالعه و تحقیق و همچنین عقاید شخصی خودمون مبحث رو به جلو میبریم.
 لازم به ذكره كه هیچ محدودیتی برای شركت در بحث نیست، چون ممكنه نظری از سوی دوستی موجب باز شدن راهی جدید و گرفتن نتیجه‌ی بهتری از بحث باشه.
 در پایان بازهم از همگی شما دوستان، صمیمانه دعوت میكنم كه در بحث شر كتت كنید. مطمئنم كه ضرر نمیكنید.
 
 آیه مورد بحث: آیه 3 از سوره حمد:
" الرّحمن الرّحیم" "(خداوند) بخشنده و مهربان است"
 
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود

آقا ببخش گر که دلم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ می شود

شنبه 18/12/1386 - 9:21 - 0 تشکر 32930



هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است
*************************************
سلام


حالا این امتحان گرفتن چطور می تونه باشه.به نظر من مثلاً اگه خدا به پرنده ها علاوه بر غریزه،سطحی از شعور برای پرورش بچه هاشون داده باشه،می تونه اونها رو از این طریق مورد آزمایش قرار بده.اگه پرنده به وظیفه طبیعی خودش عمل کرد و تونست به تعداد کافی جوجه هاش رو به حد استقلال برسونه از این آزمایش سربلند بیرون اومده و برعکس.


این برای من قبولش یه کم سخته جناب نظری
یعنی نمیدونم من نمیتونم قبول کنم که حیوانات هم امتحان میشن
ببینید اقای نظری خودتون میگید وظیفه طبیعی یعنی این تو ذات پرنده هست که جوجه هاش رو تربیت کنه
یعنی یه پرنده میتونه جوجه هاش رو به امون خدا ول کنه بره دنبال خوش گذرونی؟؟؟
یعنی اصلا انتخابی نداره...(قوه انتخاب مثل تعقل فقط برای انسان هاست؟؟؟)
باید به جوجش پرواز کردن رو یاد بده مثلا، باید...نمیتونه یاد نده
البته شاید مشکل من اینه که با انسان ها مقایسه میکنم
نمیدونم ...

**یا علی از تو مدد**


بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
شنبه 18/12/1386 - 18:52 - 0 تشکر 33013

به نام تو که بیش از آنچه دوستت داریم،دوستمان داری

سلام دوستای خوب و عزیزم

……………………………..

یلدا خانم از اینکه این قدر دقیق توضیحات بنده رو بررسی کردین و به خوبی نظر خودتون رو هم عنوان کردین،ازتون ممنونم.

در ادامه باید عرض کنم که این بحث توی تفاسیر هم پاسخ صد در صدی نداره،دلیلش هم واضحه،چون ما جای پرنده ها نیستیم که با اطمینان بگیم رفتار اونها صرفاً غریزی هست یا اینکه با درصدی هر چند ناچیز از شعور همراه هست.اما همون طور که عرض کردم،مفسرانی که این عقیده رو دارن به شواهدی که به بعضی از اونها اشاره کردم استناد می کنن.و تو این مثال هم من با فرض(نه حتم) اینکه خدا به پرنده ها درصدی شعور در کنار غریزه داده باشه،این نتیجه رو گرفتم که مثلاً تو پرورش جوجه ها(اگه مشمول این فرض باشه) می تونه اونها رو آزمایش کنه.منظورم از وظیفه طبیعی(بهتر بود می گفتم محوله) هم این بود که مثلاً اگه خدا به پرنده استعداد غریزی و درصدی شعور برای پرورش 5 جوجه رو داده باشه و اون در استفاده از این درصد شعورش کوتاهی کنه خدا می تونه اون رو مورد مؤاخذه قرار بده.البته طبق همون مقدار درک و فهم،چون خودش گفته:"لا یکلف الله نفساً الا وسعها"

البته مواردی مثل اعتماد و وفاداری سگها به صاحبانشون و امتحانهای هوشی که به تازگی ها از سوی محققان مشخص کرده حیوانات دارای درجات هوشی هستن و همین طور قابلیت آموزش دهی متنوع به برخی حیوانات،می تونه نشون بده،حیوانات حداقل در برخی موارد از یه چیزی مشابه شعور بهره می برن.حالا همه این چیزا رو بذاریم کنار به نظر شما رفتار حیوانات با یه رباتی که ماها می سازیم و برای هر موقعیتی بهش برنامه(یه چیزی مثل غریزه) می دیم،فرق نمی کنه؟! به نظر می رسه انعطاف پذیری فوق العاده رفتار حیوانات در موقعیتهای جدید و متنوع چیزی فراتر از غریزه باشه.مثلاً در مورد ارتباط حضرت سلیمان با پرنده ها و حرف زدن با حیوانات خصوصاً داستان گروه مورچه ها چه فکر می کنین؟!

فکر نمی کنین گاهی حیوانات هم شاد و غمگین میشن؟! گاهی اونها هم می ترسن و گاهی احساس امنیت می کنن؟!(البته نه فقط با دید غریزی،بلکه فراتر از اون)

این ستایشی که همه موجودات نسبت به خدا دارن و اینکه اخیراً دکتر ایموتوی ژاپنی نشون داده که مواد ظاهراً بی جانی مثل آب هم می تونن واکنش هوشمندانه از خودشون بروز بدن،نشان از درک و شعور تمام ذرات و بند بند عالم سراسر هشیار هستی نیست؟!

شاید این نوع شعور با شعور انسانی متفاوت باشه،اما باز هم سطحی از شعور و درک هست که می تونه مبنای آزمایش و مؤاخذه الهی قرار بگیره.برخی آیه های قرآنی هم غیر مستقیم به این موضوع اشاره کردن که به نظر می رسه با توجه به شواهد علمی اخیر بشه بیشتر به باور شعور خصوصاً در حیوانات نزدیک شد.

راستی شما چطور فکر می کنین؟!

.......................................................

دوستان،در پناه دوست مشترکمان موفق باشیم.

دوشنبه 20/12/1386 - 1:22 - 0 تشکر 33155

سلام
خدا رو شکر... واقعا راحت شدم. والا قصد و غرضی نداشتم ولی وقتی وضعیت رو دیدم دلم غوغا شد. واقعا بزرگوارین...
جناب روح زنگارزده عزیز، شرمندم که وسط بحثتون حاشیه رفتم، ولی اونکار اونموقع واجبتر بود...
واما بحث...
والا هرچی که فکرم میرسه و میخوام بنویسم، قبلا نوشتین. هرچی زیر و رو میکنم تا چیزی پیدا کنم درخور، اما چیزی به ذهنم نمیاد که نمیاد. همونطور که آقا محمود عزیز گفت، " خود من که اولین باره به صورت جدی توفیق شرکت تو همچین بحثهایی و همچنین مطالعه تفسیر قرآن به این صورت رو پیدا میکنم." من هم چیز خاصی نمیدونم و همش همون چیزهایی که تو زندگی روزمرم باهاشون برخورد دارم... در نتیجه، سعی میکنم چیزهایی که دوستان فرمودن رو یا به نوعی دیگه نگاه کنم یا از سوی دیگه ای شفافش کنم...
شما در جواب به سوال "چرا بلافاصله بعد از "الحمدلله رب العالمین" دوباره "رحمن"و "رحیم" تكرار شدن؟" و در انتهای جوابیه تون به آقا محمود نوشتین که "تكاملی كه با رحمت توأم باشه موجب رضایت مخلوق از خالقش میشه و متعاقباً دنبال جلب رضایت خالق، از خودش باشه... خدا به خاطر مخلوقاتش هست كه رحمن و رحیمه، پس مخلوقات هم باید در مسیر تكاملشون رضایت خدا رو هدفشون قرار بدن."...
احتمالا منظورتون این نبوده اما برای شفافیت مینویسم... اینها جزئیاتیه که فکر کردم بهتر گفته بشه...
توی جمله اولتون چیز که به فکرم رسید که باید بگم این بود؛ مخلوق خدای خودش رو ستایش میکنه چون رحمان و رحیمه؟؟! خوب البته که نه...مخلوق(مومن و سپاسکذار واقعی) خالق و خدای خودش رو ستایش میکنه بخاطر همه چیزهایی که داره. رحمانیت و رحیمیت تنها جزئی از این عظمت رو تشکیل میده. این مخلوق، خالق رو میپرسته بخاطر حتی جباریت و منتقم بودنش ووو. میدونه که اینها هم زیبان و همشون چون از خدا هستن قشنگن و چون اون صاحبشونه، و رحمان و رحیم هم چیزیه مثل همینها...
توی جمله دومی چیزی که نظرم رو جلب کرد این بود که؛«خدا برای مخلوقاتش رحمان و رحیمه» و این یعنی خدا اگه مخلوقی نمیداشت دیگه رحمان و رحیم هم نمیبود... خوب، البته که اشتباهه. توی کتاب دینی (فکرکنم پیش) نوعی توحید داشتیم به اسم توحید صفاتی؛ توی همون دوخط توضیحش نوشته بود که ذات خدا عین صفاتشه و صفاتش عین ذاتش و اینها از هم تفکیک ناپذیرند... نتیجه اینکه خداوند چه خلاق بود و مخلوق میداشت و چه خدای خود بود و چیزی را خلق نمیکرد، درهر صورت هم رحمان بود و هم رحیم چون ذاتش اینه و اینها نمیشه که ازش جدا بشن...
در جواب به اینکه "آیا معنی، یا كاربردشون توی دو آیه‌ی سئوال اولمون با هم فرق میكنه؟ یا بهتر بگم، دو چیز متفاوت رو بیان میكنن؟"... هرچی میتونستم بنویسم قبلا نوشته شده اما یه چیزی رو میگم شاید یه جوری کارساز بشه... بنظر من (والبته خورده چیزهایی که میدونم) به نوعی سوره برتر قرآنه و خدا یه جورایی کاملتر و کلیتر از سایر سور معرفی کرده... اگه میخواید مطمئن بشید برای یکبار،توی خلوت بشین و آروم زیر لب زمزمش کنین درحالی که با هر آیه خورده تفاسیر مربوط به اون رو که از قبلا توی تفاسیر خوندین داره از ذهنتون میگذره. قول میدم منقلب میشین و اشک میریزین، هرچقدر هم که گناهکار باشین.(چیزی که من بهش رسیدم اینه که هرچی گناهکارتر باشین، اگه باهمون حس بخونین، گریتون خیلی سوزناک تر میشه)... خدا خواسته که اوج اون چیزی رو که یه بنده از خداش میخواد رو توی این سوره بذاره. این اوج هنر قرآنیه که باید درکش کرد... من قبلا گفتم بازم میگم، این سوره سختترین سوره ای هست که ممکن بود برای تفسیر انتخاب بشه. این سوره اینقد پیچیدس که حتی برای تفسیر «ب» بسم الله اون، باید حداقل سه هفته وقت صرف کرد. و دراین حالت فقط یه شما یه سری کلیات رو آموختید و نه همش رو... بهتره همین الان پیشنهادم رو تکرار کنم؛ بهتر نیست همونطور که گیگیلی هم گفت تفسیر آیات رو بترتیب انجام ندیدم و آیاتی رو که مثلا یکی ازدوستان پیشنهاد کرده رو تفسیر کنیم؟! یا حداقل آیات رو بطور رندم و تصادفی یا منظم و پراکنده تفسی کنیم؟! ویا اصلا بهتر نیست سوره های کوچیک رو به طور کلی و سور بزرگ رو قسمت قسمت (مثلا10 آیه 10 آیه) بررسی کنیم؟!... این سوره خیلی سخته و باید با توجه به بقیه قرآن (بعضی جاهاش) بررسیش کرد....
داشتم میگفتم؛ این اوج هنر قرآنیه و چکیده کلام خدا. خدا میخواست به وسیله این سوره بندهای مومنش رو امیدوار نگه داره و بندهای گمراهش رو راهنمایی کنه و با این سوره چراغ دلها رو روشن کنه تا سنگهاشون آب بشه. این سوره یعنی خدا و این عظمتیه که تصورش ناممکنه...
فکر میکنم فعلا کافی باشه... اگه مطالبم همچین جذاب نبود ببخشید، آخه الان که دارم اینها رو مینویسم تازه از آزمون اومدم و سر ظهره و یه خورده هم اعصابم به هم ریختست...
بازهم از نگارینای عزیز ممنونم که من رو از این عذاب نجات دادن...
یاحق
مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
دوشنبه 20/12/1386 - 6:35 - 0 تشکر 33179

.:::::::: بسم الله الرحمن الرحیم ::::::::.

سلام

ممنون از خواهر و برادر عزیز و همراه همیشگی من توی این تاپیك. سركار یلدای عشق و جناب محمود نظری.

ببخشید كه دیر به دیر سر میزنم.

در پاسخ به امتحان موجودات با احترام به جناب نظری، من با نظر یلدا عشق موافقم، و معتقدم كه جواب درست همینه! چرا؟ من خیلی لابلای قرآن و اینترنت و تفسیرها گشتم، اما هیچ كجا اشاره نشده بود كه غیر از انسانها، موجودات دیگه‌ای هم مورد آزمایش قرار میگیرن. بلكه به این نتیجه رسیدم كه همه‌ی موجودات خودشون به نوعی وسیله‌ی امتحان انسانها هستن. آیه‌های زیادی در مورد آزمایش و امتحان الهی توی قرآن اومده كه اگه لازم میدونید اینجا بذارمشون.

از یه بعد دیگه! اصلاً امتحان برای چیه؟ غیر از اینه كه خوب و بد از هم شناخته بشن تا به جزا یا سزای اعماشون برسن؟ حالا در نظر بگیریم كه مثلاً یه حیوون چه پاداشی میتونه از خدا بگیره؟ یا چطوری میخواد مجارات بشه؟

جناب نظری شعوری كه شما مثال میزنید، شعور انسانی نیست! چون تنها انسانه كه دارای اختیاره! و میتونه مسیرشو انتخاب كنه؛ اما همون آبی كه شما گفتین، آیا خودش تعیین میكنه كه چطور باشه یا متأثر از محیطیه كه توی اون قرار داره؟ یا در مورد همون پرنده! یلدا عشق جواب قشنگی دادن كه آیا اون پرنده میتونه جوجه‌ی خودشو به امون خدا رها كنه كه بگه مثلاً دلم نمیخواد بزرگش كنم؟ یا نه، بازم تحت تأثیر محیط مجبور میشه رفتارشو تغییر بده؟

پس منم معتقدم كه تنها موجودی كه مورد امتحان قرار میگیره انسانه و بس!

جناب نظری گفته بودین:

برخی آیه های قرآنی هم غیر مستقیم به این موضوع اشاره کردن که به نظر می رسه با توجه به شواهد علمی اخیر بشه بیشتر به باور شعور خصوصاً در حیوانات نزدیک شد.

یه خواهشی دارم! اگه ممكنه اون آیه‌ها رو اینجا بذارین تا بالاخره معلوم بشه چه خبره، شاید من دارم اشتباه میكنم. و برای منم مسئله روشن بشه. ممنون میشم.

اما در مورد حضرت سلیمان و داستانهای مربوط به ایشون نمیدونم چه جوابی باید بدم! باید تحقیق كنم!

به هر حال باز هم ممنون كه منو تنها نمیذارید.

.:::::::: жالهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ж::::::::.

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود

آقا ببخش گر که دلم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ می شود

دوشنبه 20/12/1386 - 7:55 - 0 تشکر 33181

.:::::::: بسم الله الرحمن الرحیم ::::::::.

سلام

دوستای عزیزم!

به مطلبی برخوردم كه ذهنمو خیلی مشغول كرده!

وقتی داشتم دنبال جواب سئوالها میگشتم، به همون مطلبی كه سركار خانم مهلا شاملو عنوان كرده بودن برخوردم كه قرآن نباید با رأی شخصی تأویل بشه. و آیات و احادیث صریحی هم در این باره ذكر شده.

دقت كنید:

1ـ «امام صادق» علیه السلام فرمود:

«كسی كه حتّی آیه‌ای از كتاب خدا را به رأی خود تفسیر كند كافر است.»

2 ـ و نیز «امام صادق» علیه السلام فرمود:

«كسی كه قرآن را به رأی خود تفسیر كند، اگر هم صحیح و مطابق با واقع تفسیر كرده باشد، اجری ندارد.»

3 ـ و نیز فرمود:

«كسی كه درباره حقایق و معارف و معانی قرآن سخن به رأی خود بگوید، اگر درست هم گفته باشد، خطا كرده است.»

4 ـ «رسول اكرم» صلی الله علیه و اله و سلم فرمود:

«خدای تعالیَ فرموده: ایمان به من نیاورده كسی كه به رأی خود كلام مرا تفسیر كند.»

5 ـ و «امام صادق» علیه السلام فرمود:

«كسی كه قرآن را به رأی خود تفسیر كند، جایگاهش پر از آتش میشود.»

6 ـ «حضرت باقرالعلوم» علیه السلام به «جابر» فرمودند:

«چیزی دورتر از تفسیر قرآن از عقول مردم نیست.»

در كتاب آشنایی با سوره های قرآن تألیف: جواد محدثی خوندم كه:

«طبق روایات زیادى، از تفسیر به راى نهى شده و به كسى كه تفسیر به راى كند وعده آتش دوزخ داده شده است. تفسیر به راى آن است كه انسان، قرآن را بر اساس نظریات شخصى خود، آنگونه كه مى پسندد، آنطور كه دلش مى خواهد و مورد نظرش است تفسیر و معنى كند و قرآن را بر آراء شخصى خود تطبیق دهد و عقیده شخصى خود را به قرآن تحمیل كند. یعنى بجاى آنكه شاگرد قرآن باشد و به پیام قرآن گوش دل بسپارد و هرچه از قرآن برمى آید آن را بپذیرد (چه در زمینه عقائد، چه احكام و غیره...) بخواهد كه به زور معنائى را به قرآن نسبت دهد و مایل باشد كه از قرآن اینگونه مطلب بدست آید، به تعبیر علامه طباطبایى، رسوبات ذهنى و پیشداورى هاى خود را در فهم معنى آیات، دخالت بدهد; و دنباله روى و پیروى از قرآن را رها كند... این گونه برخورد با قرآن، شیوه قلب هاى بیمار و اندیشه هاى ناسالم است و سر از التقاط درخواهد آورد و حرام و ممنوع است.»

(این كتاب توی كتابخانه تبیان موجوده.)

حالا مسئله اینجاست كه آیا بحث ما واقعاً تدبر در قرآنه، یا نه به نوعی به تفسیر آیات این كتاب مقدس پرداختیم؟ این از این جهت مهمه كه ما داریم نظرات خودمون رو بیان میكنیم، هر چند كه از منابع تفسیر و حدیث هم استفاده كردیم.

دوستای خوبم! موضوع مهمیه، خواهش میكنم كمك كنید تا راه حلی مناسب پیدا كنیم. اصلاً ببینیم همین راهی كه میریم درسته با باید عوضش كنیم؟

.:::::::: жالهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ж::::::::.

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود

آقا ببخش گر که دلم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ می شود

دوشنبه 20/12/1386 - 18:22 - 0 تشکر 33247

هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است
************************************
سلام

چه جالب شد بحث...
منم از آقای نظری میخوام که اون آیات و البته نکاتی که در تفاسیر خونده بودن رو برامون بذارن...البته فعلا که ایشون نیستن و ما باید
منتظر بازگشتشون باشیم
البته جناب روح زنگار زده شما در مورد اون مسئله جوابی نداشتید من در این مورد
حالا همه این چیزا رو بذاریم کنار به نظر شما  رفتار حیوانات با یه رباتی که ماها می سازیم و برای هر موقعیتی بهش برنامه(یه چیزی مثل غریزه) می دیم،فرق نمی کنه؟
خیلی جالبه...

یا علی از تو مدد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
يکشنبه 26/12/1386 - 3:36 - 0 تشکر 33888

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوب و عزیزم

.............................

دوستای خوبم از همتون ممنونم،از نکته سنجی و نگاه ظریفتون و از احساس زیبایی که دارین!

اما دوستان با توجه به مشغله فعلی تنها می تونم آیه مورد و تفسیرش اون رو در اختیارتون قرار بدم،البته مطلب کامل و واضحی هست؛ان شاءالله که مورد استفاده هممون قرار بگیره.

راستی آقا سجاد عزیز تفسیر به رأی یعنی قرآن رو به میل و تحت شعاع اونچه که خودمون دوست داریم نه اون چیزی که واقعاً هست تفسیر کردن،یعنی قرآن رو در اختیار مقاصد خودمون دربیارم نه خودمون رو در اختیار مفاهیم نورانی و هدایتگر اون قرار بدیم،یعنی با قضاوت قبلی و مغرضانه و در جهت منافعمون قرآن رو تفسیر کردن؛مسلماً با این تفاسیر کار ما صد در صد تدبر در قرآن هست.اگه وقت داشتم بیشتر توضیح می دادم،اما فکر کنم همین مقدار بتونه مفید واقع بشه.بازم از شما دوست خوب و برادر عزیزم تشکر می کنم.

..............

(الأنعام آیه38)‏

-------------------------------------------------------------

وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ وَ لا طئرٍ یَطِیرُ بجَنَاحَیْهِ إِلا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطنَا فى الْكِتَبِ مِن شىْءٍ ثُمَّ إِلى رَبهِمْ یحْشرُون

ترجمه :38 - هیچ جنبنده اى در زمین و هیچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز میكند نیست ، مگر اینكه امت هائى همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در این كتاب فروگذار نكردیم ، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى گردند.

-------------------------------------------------------------

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 221

تفسیر:از آنجا كه این آیه بخشهاى وسیعى را بدنبال دارد نخست باید لغات آیه و بعد تفسیر اجمالى آن را ذكر كرده ، سپس به سایر بخشها بپردازیم :

دابه از ماده دیبب بمعنى آهسته راه رفتن و قدمهاى كوتاه برداشتن است ، و معمولا به همه جنبندگان روى زمین گفته میشود، و اگر مى بینیم كه به شخص سخن چین دیبوب گفته مى شود و در حدیث وارد شده : لا یدخل الجنة دیبوب : هیچگاه سخنچین داخل بهشت نمیشود نیز از همین نظر است كه او آهسته میان دو نفر رفت آمد مى كند تا آنها را نسبت بهم بدبین سازد.

طائر به هر گونه پرنده اى گفته میشود، منتها چون در پاره اى از موارد به امور معنوى كه داراى پیشرفت و جهش هستند این كلمه اطلاق مى شود در آیه مورد بحث براى اینكه نظر فقط روى پرندگان متمركز شود جمله : یطیر بجناحیه یعنى با دو بال خود پرواز مى كند به آن افزوده شده .

امم جمع امت و امت بمعنى جمعیتى است كه داراى قدر مشتركى هستند، مثلا: دین واحد یا زبان واحد، یا صفات و كارهاى واحدى دارند.

یحشرون از ماده حشر بمعنى جمع است ، ولى معمولا در قرآن به اجتماع در روز قیامت گفته میشود، مخصوصا هنگامیكه به ضمیمه الى ربهم بوده باشد.

آیه فوق بدنبال آیات گذشته كه درباره مشركان بحث مى كرد و آنها را به سرنوشتى كه در قیامت دارند متوجه مى ساخت ، سخن از حشر و رستاخیز عمومى تمام موجودات زنده ، و تمام انواع حیوانات به میان آورده ، نخست مى گوید:

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 222

هیچ جنبنده اى در زمین ، و هیچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند نیست مگر اینكه امت هائى همانند شما هستند (و ما من دابه فى الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالكم ).

و به این ترتیب هر یك از انواع حیوانات و پرندگان براى خود امتى هستند همانند انسانها، اما در اینكه این همانندى و شباهت در چه جهت است ؟ در میان مفسران گفتگو است ،

بعضى شباهت آنها را با انسانها از ناحیه اسرار شگفت انگیز خلقت آنها دانسته اند زیرا هر دو نشانه هائى از عظمت آفریدگار و خالق را با خود همراه دارند.

و بعضى از جهت نیازمندیهاى مختلف زندگى یا وسایلى را كه با آن احتیاجات گوناگون خود را بر طرف مى سازند، میدانند.

در حالى كه جمعى دیگر معتقدند كه منظور شباهت آنها با انسان از نظر درك و فهم و شعور است ، یعنى آنها نیز در عالم خود داراى علم و شعور و ادراك هستند، خدا را مى شناسند و به اندازه توانائى خود او را تسبیح و تقدیس مى گویند، اگر چه فكر آنها در سطحى پائینتر از فكر و فهم انسانها است ، و ذیل این آیه - چنانكه خواهد آمد - نظر آخر را تقویت مى كند.

سپس در جمله بعد مى گوید: ما در كتاب هیچ چیز را فروگذار نكردیم (ما فرطنا فى الكتاب من شى ء).

ممكن است منظور از كتاب ، قرآن بوده باشد كه همه چیز (یعنى تمام امورى كه مربوط به تربیت و هدایت و تكامل انسان است ) در آن وجود دارد، منتها گاهى به صورت كلى بیان شده ، مانند دعوت به هر گونه علم و دانش ، و گاهى به جزئیات هم پرداخته شده است مانند بسیارى از احكام اسلامى و مسائل اخلاقى .

احتمال دیگر اینكه منظور از كتاب عالم هستى است ، زیرا عالم

................................

ادامه در پست بعد...

يکشنبه 26/12/1386 - 3:43 - 0 تشکر 33890

...ادامه پست قبل

................................

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 223

آفرینش مانند كتاب بزرگى است كه همه چیز در آن آمده است و چیزى در آن فروگذار نشده .

هیچ مانعى ندارد كه هر دو تفسیر با هم در آیه منظور باشد زیرا نه در قرآن چیزى از مسائل تربیتى فروگذار شده ، و نه در عالم آفرینش نقصان و كم و كسرى وجود دارد.

و در پایان آیه میگوید تمام آنها بسوى خدا در رستاخیز جمع مى شوند (ثم الى ربهم یحشرون ).

ظاهر این است كه ضمیر هم در این جمله به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى گردد، و به این ترتیب قرآن براى آنها نیز قائل به رستاخیز شده است و بیشتر مفسران نیز این مطلب را پذیرفته اند كه تمام انواع جانداران داراى رستاخیز و جزاء و كیفرند، تنها بعضى منكر این موضوع شده ، و این آیه و آیات دیگر را طور دیگر توجیه كرده اند مثلا گفته اند منظور از حشر الى الله همان بازگشت به پایان زندگى و مرگ است .

ولى همانطور كه اشاره كردیم ظاهر این تعبیر در قرآن مجید همان رستاخیز و برانگیخته شدن در قیامت است .

روى این جهت آیه به مشركان اخطار مى كند خداوندى كه تمام اصناف حیوانات را آفریده ، و نیازمندیهاى آنها را تامین كرده ، و مراقب تمام افعال آنها است و براى همه رستاخیزى قرار داده ، چگونه ممكن است براى شما حشر و رستاخیزى قرار ندهد و به گفته بعضى از مشركان چیزى جز زندگى دنیا و حیات و مرگ آن در كار نباشد.

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 224

نكته ها

در اینجا به چند موضوع باید دقت كرد

1 - آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟

شك نیست كه نخستین شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكلیف و مسئولیت است ، طرفداران این عقیده مى گویند مداركى در دست است كه نشان مى دهد حیوانات نیز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله :

زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت انگیزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كیست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام شگفت انگیز لانه و كندو، سخنانى نشنیده باشد، و بر درك و شعور تحسین آمیز آنها آفرین نگفته باشد؟ گرچه بعضى میل دارند همه اینها را یك نوع الهام غریزى بدانند، اما هیچ دلیلى بر این موضوع در دست نیست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غریزه بدون عقل ) انجام مى شود.

چه مانعى دارد كه این اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسیار مى شود كه حیوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پیش بینى نشده دست به ابتكار میزنند، مثلا گوسفندى كه در عمرش گرگ را ندیده براى نخستین بار كه آن را مى بیند به خوبى خطرناك بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود.

علاقه اى كه بسیارى از حیوانات تدریجا به صاحب خود پیدا مى كنند شاهد دیگرى براى این موضوع است ، بسیارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند یك خدمتگزار مهربان رفتار میكنند.

داستانهاى زیادى از وفاى حیوانات و اینكه آنها چگونه خدمات انسانى را

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 225

جبران مى كنند در كتابها و در میان مردم شایع است كه همه آنها را نمى توان افسانه دانست .

و مسلم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از غریزه دانست ، زیرا غریزه معمولا سرچشمه كارهاى یكنواخت و مستمر است ، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پیش بینى نبوده بعنوان عكس العمل انجام میگردد به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه .

هم امروز بسیارى از حیوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربیت مى كنند، سگهاى پلیس براى گرفتن جنایتكاران ، كبوترها براى رساندن نامه ها، و بعضى از حیوانات براى خرید جنس از مغازه ها، و حیوانات شكارى براى شكار كردن ، آموزش مى بینند و وظائف سنگین خود را با دقت عجیبى انجام میدهند، (امروز حتى براى بعضى از حیوانات رسما مدرسه افتتاح كرده اند!)

از همه اینها گذشته ، در آیات متعددى از قرآن ، مطالبى دیده مى شود كه دلیل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى شود، داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشگر سلیمان ، و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان شاهد این مدعا است .

در روایات اسلامى نیز احادیث متعددى در زمینه رستاخیز حیوانات دیده میشود، از جمله :

از ابوذر نقل شده كه مى گوید: ما خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بودیم كه در پیش روى ما دو بز به یكدیگر شاخ زدند، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود، میدانید چرا اینها به یكدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود ولى خدا میداند چرا؟ و به زودى در میان آنها داورى خواهد كرد.

................................

ادامه در پست بعد...

يکشنبه 26/12/1386 - 3:46 - 0 تشکر 33891

...ادامه پست قبل

................................

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 226

و در روایتى از طرق اهل تسنن از پیامبر نقل شده كه در تفسیر این آیه فرمود ان الله یحشر هذه الامم یوم القیامة و یقتص من بعضها لبعض حتى یقتص للجماء من القرناء: خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت برمى انگیزاند و قصاص بعضى را از بعضى مى گیرد، حتى قصاص حیوانى كه شاخ نداشته و دیگرى بى جهت باو شاخ زده است از او خواهد گرفت .

در آیه 5 سوره تكویر نیز مى خوانیم و اذا الوحوش حشرت هنگامیكه وحوش محشور مى شوند اگر معنى این آیه را حشر در قیامت بگیریم (نه حشر و جمع بهنگام پایان این دنیا) یكى دیگر از دلائل نقلى بحث فوق خواهد بود.

2 - اگر آنها رستاخیز دارند تكلیف هم دارند

سئوال مهمى كه در اینجا پیش مى آید و تا آن حل نشود تفسیر آیه فوق روشن نخواهد شد این است كه آیا مى توانیم قبول كنیم كه حیوانات تكالیفى دارند با اینكه یكى از شرائط مسلم تكلیف عقل است و به همین جهت كودك و یا شخص دیوانه از دایره تكلیف بیرون است ؟ آیا حیوانات داراى چنان عقلى هستند كه مورد تكلیف واقع شوند؟ و آیا میتوان باور كرد كه یك حیوان بیش از یك كودك نابالغ و حتى بیش از دیوانگان درك داشته باشد؟ و اگر قبول كنیم كه آنها چنان عقل و دركى ندارند چگونه ممكن است تكلیف متوجه آنها شود.

در پاسخ این سئوال باید گفت كه تكلیف مراحلى دارد و هر مرحله ادراك و عقلى متناسب خود میخواهد، تكالیف فراوانى كه در قوانین اسلامى براى یك انسان وجود دارد بقدرى است كه بدون داشتن یك سطح عالى از عقل و درك انجام آنها ممكن نیست و ما هرگز نمیتوانیم چنان تكالیفى را براى حیوانات بپذیریم ، زیرا شرط آن ، در آنها حاصل نیست ، اما مرحله ساده و پائین ترى از

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 227

تكلیف تصور مى شود كه مختصر فهم و شعور براى آن كافى است ، ما نمى توانیم چنان فهم و شعور و چنان تكالیفى را بطور كلى درباره حیوانات انكار كنیم .

حتى در باره كودكان و دیوانگانى كه پاره اى از مسائل را میفهمند انكار همه تكالیف مشكل است مثلا اگر نوجوانان 14 ساله كه به حد بلوغ نرسیده ولى كاملا مطالب را خوانده و فهمیده اند در نظر بگیریم ، اگر آنها عمدا مرتكب قتل نفس شوند در حالى كه تمام زیانهاى این عمل را میدانند آیا میتوان گفت هیچ گناهى از آنها سرنزده است ؟! قوانین كیفرى دنیا نیز افراد غیر بالغ را در برابر پاره اى از گناهان مجازات میكند، اگر چه مجازاتهاى آنها مسلما خفیفتر است .

بنابراین بلوغ و عقل كامل شرط تكلیف در مرحله عالى و كامل است ، در مراحل پائین تر یعنى در مورد پارهاى از گناهانى كه قبح و زشتى آن براى افراد پائینتر نیز كاملا قابل درك است بلوغ و عقل كامل را نمیتوان شرط دانست .

با توجه به تفاوت مراتب تكلیف ، و تفاوت مراتب عقل اشكال بالا در مورد حیوانات نیز حل مى شود.

3 - آیا این آیه دلیل بر تناسخ است

عجیب اینكه بعضى از طرفداران عقیده خرافى تناسخ به این آیه براى مسلك خود استدلال كرده اند و گفته اند آیه میگوید حیوانات امت هائى همانند شما هستند، در حالیكه میدانیم آنها ذاتا، همانند ما نیستند، بنابراین باید بگوئیم ممكن است روح انسانها پس از جدا شدن از بدن در كالبد حیوانات قرار بگیرند باین وسیله كیفر بعضى از اعمال سوء خود را ببینند!

ولى علاوه بر اینكه عقیده به تناسخ بر خلاف قانون تكامل ، و بر خلاف منطق عقل میباشد، و لازمه آن انكار معاد است (چنانكه مشروحا در جاى خود گفته ایم ) آیه بالا به هیچ وجه دلالتى بر این مسلك ندارد، زیرا همانطور كه گفتیم مجتمعات

تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 228

حیوانى از جهاتى ، همانند مجتمعات انسانى هستند، و این شباهت جنبه فعلى دارد، نه بالقوه ، زیرا آنها نیز سهمى از درك و شعور دارند، و سهمى از مسئولیت ، و سهمى از رستاخیز، و از این جهات شباهتى به انسانها دارند.

اشتباه نشود تكلیف و مسئولیت انواع جانداران در یك مرحله خاص مفهومش این نیست كه آنها داراى رهبر و پیشوائى براى خود هستند و شریعت و مذهبى دارند آنچنان كه از بعضى صوفیه نقل شده است ، بلكه رهبر آنها در اینگونه موارد تنها درك و شعور باطنى آنها است ، یعنى مسائل معینى را درك میكنند و باندازه شعور خود در برابر آن مسئول هستند.

.....................................

دوستان،در پناه دوست مشترکمان موفق باشیم

يکشنبه 26/12/1386 - 8:38 - 0 تشکر 33912



هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است
****************************************
سلام

ممنون آقای نظری فوق العاده خوب و مفید بود...
اما بازم برای من سوال پیش اومد...ببخشید اگه سوالام پیش پا افتاده و بچه گانه و ایناست
ببینید با توجه به این:
 مثلا گوسفندى كه در عمرش گرگ را ندیده براى نخستین بار كه آن را مى بیند به خوبى خطرناك بودن این دشمن را تشخیص داده و...
قبلش هم نوشته شده بود که چه مانعی دارد که از روی عقل بدونیم این اعمال رو
اما ببینید انسان ها همشون از قوه عقل بهره مندند درست؟؟؟یکی ازش استفاده میکنه یکی نه
اما در مورد مثلا همین گوسفند من فکر نمیکنم اینطور باشه...ببینید همه گوسفندان وقتی گرگ میبینند احساس خطر میکنند
این یعنی همشون از قوه عقلشون همیشه استفاده میکنند؟؟؟؟
یا مثلا در مورد وفاداری...معمولا سگ ها را وفادار میدونند اما چرا مثلا یه گرگ وفادار نیست؟؟؟
یا مثلا من یه مطلبی شنیدم در مورد مورچه ها اینکه دقیقا یادم نیست نمیدونم چی بشه راه خونشو گم میکنه
خب مورچه ای که خونه هایی به اون زیبایی و پیچیدگی میسازند چطور میتونن اینقدر راحت گم بشن
یا مثلا یه جا در مورد قصاص حیوانات گفته شده بود خب این وسط پس حیوانات وحشی که ضیعف تر از خودشون رو تیکه پاره
میکنند چی؟؟؟مثلا یه شیر آهو رو تیکه تیکه میکنه خب اون آهو هم ضعیف تر هست و هم آزاری به شیر نرسونده
پس این وسط ظلم شده به آهو....اما شیر هم تقصیری نداره چون برای ادامه حیاتش لازم بوده اینکار...
درسته؟؟؟
این مسائل باعث میشه این مسئله برای من تا این حد لاینحل و گنگ بشه
البته یه نکته ای هم به ذهن خودم میرسه اینه که من یه بار در مورد مسئله سرنوشت و قسمت دقیقا همینجور سرگردون شده بودم
و معلمم بهت گفت چون داری از دید خودت دید یه انسان به این قضیه نگاه میکنی نیمتونی بفهمی بعد برام  مثال جالبی زد و
من تونستم به راحتی این قضیه رو درک کنم شاید اینجا هم چون من دارم با انسان ها مقایسه میکنم نمیتونم با این قضیه کنار بیام
در هر صورت میبخشید اگه...

بازم ازتون متشکرم آقای نظری خیلی جالب بود

یاعلی از تو مدد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.