تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا - سلام . 

امروز داشتم تو شبکه ی 4 به سخنان استادکاتوزیان ، برجسته ی معماری ایران گوش می دادم که یکی از سخنانشون برام جالب اومد .

ایشون گفتن ما تو کشور 115 دانشکده ی معماری داریم و این یعنی باید استیاتید مجرب زیاد و امکانات خوبی داشته باشیم تا بتونیم بچه ها را برای این علم بسازیم .
همچنین گفتن برای رسیدن به اهداف علمی باید استاد و امکانات عالی داشته باشیم .
و سوال خبر نگار از ایشون که پرسید چرا ما دیگه نتونستیم فردی مثل شیخ بهایی رو پرورش بدیم .

این جملات و این سوال منو به این مطلب متوجه کرد که چرا ایران روزگار قدیم به ایران این روزگار تبدیل شده؟

دوستان به نظر من که مسئولین از دوره ی قاجار تا اکنون نتوانستن علم را خوب منتقل کنند .
دانشمندان قدیم نتوانستن علم خود منتقل سازند . و مردمان قدیم تا ماها دنبال علم نیستیم و تنبلی و استفاده از راهاکار های بقیه رو بیشتر ترجیع می دیم تا راه پیداکردنو .

حالا دوستان نظر شما در این مورد چیه که چرا نه این که علومی نتونستیم ایجاد کنیم حتی علوم های خودمونوهم فراموش کردیم ؟
مثل معماریمون که کلا شده غربی . مثل از کمرنگ شدن انواع صنایع دستی و ...

چه عواملی سبب ایجاد این موضوع شده اند ؟ 

به نام خدا -  سلام .

بله نوید جان از این نظر من کاملا باهات موافقم . منم نظر همینه که تا دیدی نسبت به علوم مرتبط با رشته ی خود نداشته باشی نمی توانی در رشته ی خود پیشرفت کنی .

همین طور که آشنایی خواجه نصیر با علوم مختلف سبب شد که پدر مهندسی ایران نام گذاری بشه و یا علوم مختلفی که دکتر حسابی از آنها سر رشته داشت از جمله حسابی که تصاعدی هم به نام این بزرگ داریم باعث شد که پدر علم فیزیک لقب بگیرد .

من خودمو می گم وقتی به موضوعی بر می خورم که بلد نستم به جای اینکه باهاش کلنجار برم تا درکش کنم سریع دنبال جوابش می گردم . نمی گم دانستن جواب بده پیداکردن جواب توسط خودمون ممکنه ایده هایی به ما بدهد که سبب شود موفقیت چشمگیری را سبب شویم .  

سلام
نه بابا
دنبال موفقیت چشمگیر می گردی
راستی اسم اون استاده یادم اومد محمد جواد یا جواد شاید صالحی فامیلش یادم رفت
چهارمین دانشمند برتر جهان شناخته شده
رشته اش برق بوده
ترفندهایی برای موبایل داشته آمریکا ازش خواسته بود همونا رو رو فیبر نوری پیاده کنه و...
خوب قرار بود تحقیق کنی و بزنی یالله منتظریم
موفق باشید:))

به نام خدا - سلام .
خب پرا خودت نمی زنی ؟:D
آخه این طوری که تو نوشتی باید تو کاهدان کاه دنبال سوزن بگردم .
باشه اگه پیدا کردم حتما می زنم .

سلام دوستان

به نظر من چندین علت داره
!- عدم وجود اساتید بسیار عالی هستش،من خودم رشته الکترونیک میخونم، ترم اول رفتم کلاسای دانشگاه
از استاد چند تا سوال پرسیدم جواب نداد. گفت مشکل خودته برو کتاب رو بخون

2-هماهنگ نبودن دروس آزمایشگاهی با دروس نظری همون دروس، مثلآ من ترم پیش مدار منطقی داشتم هیچی حالیم نشد ترم پیش این درس رو افتادم. این ترم هم این درس رو برداشتم و هم آزمایشگاه همین درس رو الان این ترم حرف اول رو توو کلاس میزنم چون توو آزمایشگاه این درس رو یاد گرفتم.نه کلاس درس به نظرم باید دروس نظری باید با دروس آزمایشگاهیشون همنیاز بشن نه پیش نیاز

3- تقسیم نشدن عادلانه اساتید مجرب، من خودم بچه سیستان بلوچستانم اساتید خوبی نداریم، اما بهترین اساتید رو دانشجویان تهرانی و یا.... دارن آخه چرا من باید اساتیدم کارشناسی ارشد باشن و اساتید دانشگاههای تهران اساتید پروازی و بهترین اساتید کشور باشن؟

4- عدم تقسیم عادلانه امکانات در مناطق مختلف, توو استان ما 90 درصد مردم و حتی خودم از اینترنت دایل آپ استفاده میکنم. مگه ما با شهرهای دیگه چه فرقی میکنیم؟ استان ما مگه نخبه نداره؟ چرا توو استان ما افراد نخبه و باهوش به طور کامل سازماندهی نمیشن؟ به خدا عموی کوچکتر از خودم یه مٌخی بود در حد اینشتین در حد گاوس ولی به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرد چرا کسی به دادش نرسید؟

به نام خدا - سلام .
mporki جان خیلی خوب مواردو بیان کردید .
بند 4 رو همیشه من خودم به این فکر می کنم که وقتی فرق منی که تو قزوینم با تهران از نظر امکانات اینقدره پس بیچاره ها تو سیستان بلوچستان چی می کشن .
دلیل اصلی فرار مغزه نه این پول درا که با پولشون می رن خارج تحصیل هم همین کمبود امکاناته ؛ طوری که از دستشون در رفته سالانه چقدر از ایران به عنوان فرار مغزها خارج می شوند. 

استادمون دیروز حرف جالبی زد.
می گفت در کشور های پیشرفته طرح رو میدن دست مهندس و ازش دستگاه میخوان.
تو کشور ما دستگاه رو میدن دست مهندس و ازش همون دستگاه رو میخوان. (یعنی مونتاژ)

چراشم شاید این باشه که یه خورده ایرانی ها از زیر کار دررو شدن.
ذهن خلاقشون رو تقویت نمیکنن.

دوستای گلم چرا اینطوری واسه ی خودتون دلیل تراشی میکنید و عدم موفقیت را میندازید گردن اساتید و بقیه....به نظر من هرکس بخواد تو زندگیش به جدایی برسه می تونه . بشرطی که بخواد....پسر خاله ی من سیستان و بلو چستان درس خونده. مطالعات علمی بالایی داره ...الان داره تز دکتراشو میده...بارها شده که خودم ایمیلاشو واسش چک کردم دیدم از کنفرانس های مختلفی دعوتنامه داره. حتی بورسیه گرفت و نرفت. حتی همین چند ماه پیش رفت مالزی و مقالش 10 همی شده بود. می دونید اون یک الگوی خوب برای منه. همیشه وقتی پای حرفش میشینم میگه نباید بزاری شرایط تورو پیش بره . این تو هستی که باید تو بدترین شرایط بهترین ترفند و بزنی....پس همه چی وابسته به خودمونه و ما باید تعیین کننده باشیم. موفقیت آسون بدست نمیاد.

به نام خدا - سلام .
منم با پسرخالت هم عقیده ام . درسته همه چیز بر می گرده .
ولی تو این تاریخ طولانی که ایران نزول علمی داشته علاوه بر خودمون عوامل دیگه هم تاثیر داشتند .
همچون نا لایقی پادشاهان ، چنگ ها ، خود فروشی ها و ...
ولی دوران امروزه کاملا حق با پسر خالتته و جمله ی اخریش این جمله رو یادم انداخت :
" بگرد تا راه پیدا کنی اگر راه نبود راه جدید بساز "

خوشحالم که منظورم را خوب درک کردین....بچه ها اگه امکانات نیست...اگه استادا خوب نیستن...وخیلی اگه های دیگه....شما حداقل به خودتون ثابت کنید که اگر روی دیوار یک دربسته وجود دارد پس میشه بازش کرد.چون اگه نمیشد اون وقت جای اون در دیوار میزاشتن..........این نیازه که آدمو به حرکت وا میداره.وگرنه همه چیز بی معنا میشد. یک مطلب تو تبیان خوندم موضوعش این بود : کوسه زندگی خود باشی..........پاشیدو از همین الان کوسه بشید.