استاد عزیز از راهنمائی و اینكه برای خواندن شعر من وقت گذاشته اید بسیار سپاسگزارم
كاش امكان كپی مطالب آموزشی كه در این تاپیك عوان شده است بود تا می توانستم از آن یك جزوه آموزشی برای خودم تهیه نمایم. اگر كتاب یا سایتی كه بتوان وزن دادن به شعر را از آن آموخت به من معرفی نمائید مرا شرمنده محبت خود نموده اید.
یك شعر دیگر از من كه فكر می كنم به شعر نو نزدیك است . خوشحال میشوم نظر شما را در این مورد هم بخوانید
هدیه ای در راه است!
هدیه ی زیبایی , كه فرستاده بَرَم حضرت دوست
كودكم در راه است!
با دو بال كوچك , كه درین راه دراز ,
سبب حركت اوست!
آه ازین راه دراز ! سفری پر خطر از عمق فلك تا ته دشت!
نكند خسته شود , بالهای سبك كودك من!
من فدایت مادر ,
اشك بر چَشم نشست!
كودكم تا دیروز , بود همراه و قرین خورشید
دست من بهر درخشنگی زندگی ام ,
از حضور كودك ,
شاخه نوری برچید.
می توان از پس لبخند دل انگیز گلم
پاكی حق را دید!
می توان بابت یادآوردی عطر بهشت
دست او را بوئید!
نكند خسته شود ,
نرمی خاطر این درّ گرانمایه من ,
از بلندی صدای نفس و
زبری دستانم!
نكند ترس بر او چیره شود
از دورنگی درون بشر و
مشكی چشمانم !
نكند گریه كند , شكوه آغاز كند!
محض دلتنگی اوج,
بالهایش خواهد , یاد پرواز كند!
من چه بتوان گویم!
بالهایت دادم , تا خَرم مادر جان
از برایت یك اسب
تا بتازی با آن , بر همه تیرگی و جهل بشر
هر چه خوبی باشد , بهر آدم به زمین
تو كنی آن را كسب!
كودكم می فهمد!
حال این مادر غمدیده خویش
بر بدی می تازد , تا كه تقدیم كند
ذره ای نیكی را
به تن خسته این پیر زمین
منشا و عمق سكون بشر و
مسكن فعلی فرسوده خویش