• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1783)
چهارشنبه 17/1/1390 - 11:50 -0 تشکر 304583
قضاونهای امیرالمومنین علی (ع)

سلام

 رسول خدا - صلى الله علیه و آله - درباره آن حضرت - علیه السلام - فرمود: اقضاكم على ؛  برترین شما در قضاوت على است .
و نیز فرمود: یا على انت اعلم هذه الامه و اقضاها بالحق ؛ یا على ! تو داناترین این امت و برترین آنان در قضاوت به حق مى باشى .
و هنگامى كه رسول خدا - صلى الله علیه و آله - خواست آن حضرت (ع ) را به عنوان قاضى به سوى یمن بفرستد برایش ‍ دعا كرده بدرگاه خدا عرضه داشت : اللهم اهد قلبه و ثبت لسانه ؛ خدایا قلب على را هدایت كن و زبانش را ثابت و استوار گردان . كه خود آن حضرت - علیه السلام - مى فرماید: پس از این دعایى كه رسول خدا - صلى الله علیه و آله - در حقم نمود در هیچ قضاوتى تردید نكردم .
و نیز مى فرماید: اگر بر بساط قضاوت تكیه زنم حكم مى كنم بین پیروان تورات به توراتشان ، و پیروان انجیل به انجیلشان ، و پیروان قرآن به قرآنشان ، بگونه اى كه هر كدام به نطق آمده بگوید: على به آنچه كه در من هست قضاوت نموده است .
سخن كوتاه آنكه :

كتاب فضل تو را آب بحر كافى نیست
كه تر كنم سرانگشت و صفحه بشمارم

دراین بحث قضاوتهای آن حضرت را ذر موضوعات مختلف ثبت می كنیم انشاا...مورد استفاده همه واقع شود

                          این نیز بگذرد.....
يکشنبه 4/2/1390 - 9:48 - 0 تشکر 311207

سلام

عمر خلیفه بود، جوانى یهودى بر او وارد گردید در هنگامى كه عمر در مسجدالحرام نشسته و گروهى از مردم به دورش ‍ حلقه زده بودند، جوان یهودى گفت : مرا به داناترین مردم به خدا و پیامبر خدا و كتاب خدا هدایت كن .
عمر با دست به امیرالمومنین اشاره كرد. جوان به نزد آن حضرت آمده و پرسشهاى خود را مطرح كرد و از جمله آنها این سه تا سوال بود:
یا على ! مرا آگاه كن از اول درختى كه روى زمین روئیده و اول چشمه اى كه روى زمین جارى شده و اول سنگى كه بر روى زمین قرار گرفته است .
حضرت امیر علیه السلام به وى فرمود: اما سوال تو از اولین درخت ؛ یهودیان مى گویند: درخت زیتون بوده ولكن خلاف گفته اند. بلكه اولین درخت نوعى درخت خرما بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت آورده و در زمین كاشته و تمام نخلهاى روى زمین از آن به عمل آمده است .

و اما سوال تو از اولین چشمه ، یهودیان مى گویند: آن چشمه اى است كه در بیت المقدس در زیر سنگى قرار دارد ولكن دروغ گفته اند، بلكه اولین چشمه ، آب حیات بوده كه هر كس از آن بیاشامد حیات جاودان مى یابد و حضرت خضر كه پیشرو ذوالقرنین بود آن را یافته از آن آشامید و ذوالقرنین بر آن دست نیافت .
و اما سوال سوم ؛ یهودیان مى گویند: سنگى است كه در بیت المقدس قرار دارد ولكن چنین نیست ، بلكه اولین سنگ حجرالاسود بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت به همراه خود آورده و در ركن قرار داده و مردم آن را زیارت مى كنند، و آن از برف هم سفیدتر بوده ولى در اثر گناهان مردم این چنین سیاه شده است .

                          این نیز بگذرد.....
يکشنبه 4/2/1390 - 14:51 - 0 تشکر 311299

سلام
گاهی اوقات میگم...
کاش آن زمان بودیم و از محضر حضرت(ع) استفاده میکردیم
ولی بعدش میگم...
فکر نکنم ازون زمانی ها بهتر عمل کنیم
:(

ممنون از مطالبتون

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
سه شنبه 6/2/1390 - 14:52 - 0 تشکر 311917

سلام

 سوالات كعب الاحبار
كعب الاحبار از حضرت امیر علیه السلام پرسید؛ كیست كه پدر نداشته ؟
كیست كه اهل و عشیره نداشته ؟
كیست كه قبله اى نداشته ؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: كسى كه پدر نداشته عیسى علیه السلام است ؛ كسى كه عشیره نداشته آدم است ؛ كسى كه قبله اى ندارد، خانه كعبه است كه خودش قبله است .
امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: هنوز هم بپرس !
كعب الاحبار: آن سه موجود زنده كدامند كه در رحمى نبوده و از بدنى بیرون نیامده اند؟
امام على علیه السلام فرمود: عصاى موسى ، ماده شتر ثمود، و قوچ ابراهیم .
على علیه السلام هنوز هم بپرس !
كعب الاحبار: تنها یك سوال مانده كه اگر به آن پاسخ دهى تو خودت هستى .
امیرالمومنین علیه السلام : بپرس !
كعب الاحبار: كدام قبر بوده كه صاحبش را گردش داده است ؟
على علیه السلام آن ماهى بود كه به فرمان خداوند یونس را در شكم خود فرو برد و در دریاها گردش مى داد

                          این نیز بگذرد.....
شنبه 10/2/1390 - 14:55 - 0 تشکر 313355

 سلام

امیرالمومنین (علیه السلام) و پاسخگویی به معمای یهود

وقتی عمر  به خلافت رسید ، گروهی از احبار یهود به نزد اوآمدند و گفتند : ای عمر! تو بعد از محمد (صل الله علیه و آله) و ابی بكر  ولی امر مسلمین هستی ، ما می خو اهیم سوال هایی از تو بكنیم ، اگر درست جواب دادی علم به حقانیت اسلام و نبوت محمد (صل الله علیه و آله) پیدا خواهیم كرد. ولی اگر به ما پاسخ درست ندهی به باطل بودن اسلام و پیامبری محمد (صل الله علیه و آله) پی خواهیم برد.

عمر  گفت : سوال كنید از آنچه برایتان پیش آمده .
گفتند : ما را از قفلهای آسمان خبر ده ؛ آنها چیستند؟ و نیز ما را از كلید های آسمانها مطلع كن.و از قبری كه صاحبش سیر كرده ؛ و از كسی كه قومش را انذار كرد و از جن و انس نبوده‏ ؛ و از پنج چیزی كه بر روی زمین راه رفته اند ولی در ارحام آفریده نشده اند؛ ما را آگاه نما.
ونیز برای ما بگو : پرنده اراج در فریاد كردن اش ، اسب در شیهه كشیدنش ، قورباقه در نقیقش (صدا كردن اش) ، الاغ در عرعر كردن اش و مرغ چكاوك در صوت كشیدنش چه می گویند؟
عمر  سرش را به زیر انداخت سپس گفت : عیبی نیست برای عمر كه وقتی از چیزی سوال شود و پاسخ آن را نداند ، بگوید: نمیدانم ، و اینكه سوال كند از چیزی كه نمی داند. آن گروه یهود از جا بلند شدند وگفتند : گواهی می دهیم به این كه محمد پیامبر خدا نیست و این كه اسلام دینی باطل است. سلمان فارسی (رضی الله) از جا بلند شد و به گروه یهودی گفت : لحظه ای توقف كنید. سپس متوجه خاته امیرالمومنین (علیه السلام) شد؛ تا اینكه بر آن حضرت وارد شد و گفت : ای ابالحسن
!اسلام را دریاب.
حضرت فرمود:چه شده؟ آن حضرت را از جریان آگاه ساخت .
مولا علی (علیه السلام) كه عبای پشمی رسول خدا (صل الله علیه و آله) را بر تن داشت نزد گروه یهودی آمد. وقتی چشمان عمر  به امیرالمومنین(علیه السلام) افتاد ، از جا بلند شد و حضرت را در آغوش گرفت و گفت یا اباالحسن تو برای هر مشكلی دعوت می شوی. آنگاه مولا علی (علیه السلام) گروه یهودی را متوجه خود ساخت و فرمود : سوال كنید از آنچه برایتان مطرح است. همانا پیامبر (صل الله علیه و آله)
هزار باب از علم را به من آموخت و از هر بابی هزار باب متنشعب شد.
گروه یهود سوالهای خود را مطرح كردند.
امیرالمومنین(علیه السلام)
فرمود : پاسخ سوالات  شما را مطابق آنچه در تورات شماست میدهم؛ مشروط به اینكه شما ایمان بیاورید و در دین ما داخل شوید، گروه یهودی هم قبول كردند و حضرت فرمودند كه سوال های خود را جداگانه بیان كنید.
گفتند :
ما را از قفل های آسمان خبر ده؟
حضرت فرمودند : قفل هلی آسمان ها شرك به خدا است زیرا بندگان وقتی مشرك باشند عملشان بالا نمیرود.
كلیدهای آسمان ها كدامند؟
حضرت فرمودند : شهادت و گواهی به یگانگی خدا و این كه
محمد(صل الله علیه و آله)
بنده و رسول خداست.(بعضی به بعضی دیگر خیره می شدند و می گفتند : این جوان راست گفت).
ما را از قبری كه با صاحبش سیر می كرد آگاه كن؟
حضرت فرمود : ماهی آنگاه كه یونس بن متی را بلعید و با او در دریای هفتگانه سیر نمود.
ما را از كسی كه قومش را انذار كرد و از جن و انس نبود ، آگاه ساز؟
حضرت فرمود : این مورچه سلیمان ابن داوود بود.(گفت : ای مورچه ها وارد خانه هایتان شوید تا سلیمان و لشكریانش شما را لگدمال نكنند و اینها «از شما» آگاهی ندارند)
ما را از پنج موجودی كه روی زمین راه رفتند ولی در ارحام آفریده نشدند آگاه كن؟
حضرت فرموند : اینها عبارت اند از : آدم ، حوا ، ناقه صالح ، قوچ ابراهیم و عصای موسی.
مرغ دراج هنگام فریاد كشیدن چه می گوید؟
حضرت فرمود : او می گوید خدا بر  عرش مستولی است.
خروس در هنگام آواز خواندن چه می گوید؟
حضرت فرمودند : میگوید ای غافلین خدا را به یاد آورید.
اسب در شیهه كشیدن چه می گوید؟
حضرت فرمود : می گوید خدایا بندگان مومن را بر كافرین یاری فرما.
الاغ در وقت عرعر كردن چه می گوید؟
حضرت فرمود : می گوید خدا لعنت كند كسی را كه ده یك می گیرد (باجگیر) او در چشم های شیطان عرعر می كند.
قورباقه در صدا كردنش چه می گوید؟
حضرت فرمودند : می گوید منزه است پروردگارم كه معبود و تسبیح شده در سختی های دریا ست.
مرغ چكاوك در صوت كشیدن چه می گوید؟
حضرت فرمودند : میگویدخدایا!دشمنان
محمدو آل محمد(صل الله علیه و آله)
را لعنت كن.
پس از آن كه گروه یهودی سوالات خود را مفصلاً طرح كرده وپاسخ درست شنیدند ،
امیر المومنین(علیه السلام)
به آنها فرمود : ای گروه یهود ! آیا آنچه گفتم مطابق با تورات شما هست؟
آن گروه پاسخ دادند : نه حرفی را واگذاشتی و نه حرفی را افزودی ، ای ابالحسن ! ما را یهودی نام مگذار و خطاب مكن ؛ گواهی می دهم كه خدایی جز خدای یگانه نیست و به راستی
محمد (صل الله علیه و آله) بنده او و رسولش می باشد و به راستی یو دانا ترین این قوم هستی.

این قضیه مبیٌن این معنا می باشد كه حضرت علی (علیه السلام) عالم به تمام علوم و شارح به تمام عقود بوده پس چرا اعلام به علوم را از خلافت محروم كردند همان اعلمی كه پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمود :

اعلم امتی من بعدی علی بن ابی طالب.
بعد از من عالمترین از امت علی بن ابیطالب است.

و این حدیث را خود علمای سنی در كتب خودشان (كتاب فرائد السمطین:1/97للحموینی ـ موسسه المحمودی ـ چاپ بیروت و كنزل العمال : 11/614 للمتقی الهندی ـ موسسه رساله ـ چاپ بیروت و ینابیع الموده :235 ـ للقندوزی ـ چاپ استامبول) نقل كرده اند.

                          این نیز بگذرد.....
شنبه 24/2/1390 - 12:34 - 0 تشکر 317555

سلام

 استنباط از وصیت
مردى ده هزار درهم به شخصى داد و به او وصیت كرد موقعى كه پسرم بزرگ شد آنچه را كه از آنها دوست دارى به او بده . و چون پسر موصى بزرگ شد، وصى نزد حضرت امیر علیه السلام رفت و وصیت موصى را بیان داشت و گفت : حالا چقدر باید به فرزند موصى بدهم ؟
على علیه السلام مایل هستى چقدر به او بدهى ؟
هزار درهم .
حالا نه هزار درهم كه دوست داشته اى براى خودت بگذارى به او بده و هزار درهم براى خودت بگذار

                          این نیز بگذرد.....
پنج شنبه 29/2/1390 - 15:54 - 0 تشکر 318886

سلام
من یه مدت نبودم اما وقتی آمدم چند تا را خوندم در فرصت دوباره خواهم خواند ما بقی را
برزخ!
ممنون از این همه همت و تلاشت...!
من با زهم دنبال خواهم کرد اگر خدا بخواهد.
باز هم ممنون از برزخ!

خداوندا!همواره يادم بياور گناهم را، تا فراموش نکنم توبه به درگاهت را...!

1ghonahkar1.blogfa.com

شنبه 31/2/1390 - 15:24 - 0 تشکر 319448

سلام

 جلوگیرى از دو دفعه قصاص
مردى مرد دیگرى را كشت ، برادر مقتول قاتل را نزد عمر برد، عمر به وى دستور داد قاتل را بكشد، برادر مقتول قاتل را به قدرى زد كه یقین كرد او را كشته است .
اولیاى قاتل او را برداشته به خانه بردند و چون رمقى در بدن داشت به معالجه اش پرداختند و پس از مدتى حالش خوب شد. برادر مقتول چون قاتل را دید دوباره او را گرفت و گفت : تو قاتل برادر من هستى باید تو را بكشم ، مرد فریاد برآورد تو یك بار مرا كشته اى و حقى بر من ندارى .
مجددا نزاع را به نزد عمر بردند، عمر دستور داد قاتل را بكشند، ولى نزاع ادامه یافت تا این كه به نزد حضرت امیر علیه السلام رفته و از او داورى خواستند. على علیه السلام به قاتل فرمود: شتاب مكن ، و خود آن حضرت به نزد عمر رفت و به وى فرمود: حكمى كه درباره آنان گفته اى صحیح نیست .
عمر گفت : پس حكمشان چیست ؟
على علیه السلام : ابتدا قاتل شكنجه هایى را كه برادر مقتول بر او وارد ساخته از او قصاص مى گیرد و آنگاه برادر مقتول مى تواند او را بكشد.
برادر مقتول با خود فكرى كرد كه در این صورت جانش در معرض خطر است پس از كشتن او صرفنظر كرد
.

                          این نیز بگذرد.....
چهارشنبه 4/3/1390 - 15:3 - 0 تشکر 321317

سلام

 جوان سفیه

فرمود:
جوان سفیه باید نگهدارى شود تا عاقل گردد. و نیز فرمود: شخص بدهكارى كه قرض خود را ادا نمى كند باید حبس ‍ شود، و چنانچه افلاس او ثابت گردد او را آزاد مى كنند تا مالى به دست آورده و دیون خود را ادا نماید. و كسى كه بدهیهاى خود را نمى دهد و طلبكارانش را سر مى دواند باید زندانى شود، و آنگاه او را وادار مى كنند كه داراییش را به نسبت دیونش بین طلبكارانش تقسیم كند، و اگر امتناع ورزد امام این كار را مى كند

                          این نیز بگذرد.....
پنج شنبه 5/3/1390 - 23:49 - 0 تشکر 321958

به نام خدا
سلام
واقعا بهترین قاضی بودند
موفق باشید

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

دوشنبه 16/3/1390 - 15:54 - 0 تشکر 327901

سلام خدا قوت

خداوندا!همواره يادم بياور گناهم را، تا فراموش نکنم توبه به درگاهت را...!

1ghonahkar1.blogfa.com

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.