• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 3538)
سه شنبه 9/1/1390 - 16:50 -0 تشکر 302154
عوامل درونی عقب ماندگی جوامع اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کواکبی در کتاب ام القری از یک جمعیت اسلامی سخن می‌دارد که در مکه برپا شده است و در آن از هر کشور اسلامی یک یا چند مسلمان شرکت جسته‌اند ریاست این جمعیت بر عهده یک تن مکی است و دبیر کل آن سید فراتی(کواکبی) است و همه ایشان بر سر راه خود به سوی حج در مکان دلگشایی در مکه گرد آمده‌اند و درباره حال مسلمانان سخن پیوسته‌اند.

آیا این جمعیت حقیقتی هم داشته یا تنها بر ساخته خیال است؟ او خود می‌گوید این جمعیت واقعیت هم داشته است ولیکن قوه خیال آنرا تکمیل کرده است. به هر حال جمعیت تشکیل می‌شود و رئیس شیوه بحث را توضیح می‌دهد و بیان می‌دارد که جلسه سری است زیرا هر یک از آنها می‌خواهند آنچه در دل دارند آشکارا بگویند و در این راه بویژه اختلاف مذاهب را به یک سو نهند چه شیعه و سنی یا شافعی و حنفی بودن مطرح نیست همه مسلمانند. آنگاه بیان می‌کنند که از یأس و نومیدی برکنار باید بود و همه باید هم خود را معطوف به اصلاح سازند زیرا امت‌هایی مانند رومیان، یونانیان و ژاپنی‌ها نیز پس از ضعف کامل توانستند مجد و عظمت گذشته خود را بازیابند. خصوصا اینکه ظواهر امر نشان می‌دهد که زمانه عوض شده و نشانه‌هایی از صحت و سلامت در مسلمانان پیدا شده است و از بزرگترین این نشانه‌ها همانا برپا شدن همین جمعیت است پس برنامه جمعیت نوشته می‌شود و آن برنامه در بحث از دردهای مسلمانان و ریشه‌ها و سرانجام درمان آنها خلاصه می‌شود.

رئیس می‌گوید بارزترین نشانه بیماری مسلمانان سستی آنهاست و آن بیماری بیماری عام اقطار اسلامی است و از این بیماری یا عارضه جز افراد نادری هیچکس سالم نمانده است چنانکه دو ناحیه دو اقلیم یا دو قریه یا دو خانه در ناحیه‌یی نمی‌توان یافت که ساکنان یکی از آنها مسلمان و دیگری غیر مسلمان باشد و در آنجا نشاط و نظم و اندیشه مسلمانان در همه فنون و فضایل از همسایگان خود کمتر نباشد با آنکه مسلمانان از دیگران بویژه در داشتن مزایای اخلاقی مانند امان، شجاعت و سخاء متمایز بوده‌اند به نحوی که برخی از نکته‌گیران گمان برده‌اند که اسلام و نظام یا قانون با هم جمع نمی‌شوند حال باید دید سبب چیست؟

- عضو هندی می‌گوید: که با وجود تسلیم بودن به آنچه رئیس گفت می‌خواهد برخی حالات را که مسلمانان در آنها از برخی همسایگان خود مانند وثنی‌های هندی صابئین عراق و جز آنها بهتراند استثناء کند. رئیس نیز با رأی او سازگاری می‌نماید و بر دقت نظر او سپاس می‌گوید آنگاه چون وجود عارضه یا بیماری را مسلم داشتند می‌پردازند به اینکه اسباب علاج چیست و در این باره هر کدام راهی و مذهبی ارائه می‌دهند

 

 تاریخ نهضتهای دینی سیاسی معاصر نوشته دکتر علی اصغر حلبی

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:56 - 0 تشکر 302165

مسلمان انگلیسی می‌گوید: فقر در ممالک اسلامی طبیعی نیست زیرا این کشورها همه ثروتمند هستند و اگر تعالیم اسلامی از قبیل تحصیل زکات و کفارات و همانندان آنها درست اجرا گردد و وجوه حاصله در جای خود خرج شود از شدت فقر کاسته می‌شود و سبب فتور به نظر من نبودن اجتماعات و مفاوضات و تبادل آراء است و مسلمانان حکمت تشریع جمعه و جماعات و حج را فراموش کرده‌اند و خطبه‌هایی که ایراد می‌شود همه حقیر و بیفایده و پوچ گشته است و ارزشی ندارد زیرا غرض از این اجتماعات بحث از احوالی بوده است که بر مسلمین عارض می‌گردد و از سوء اندیشه آنان چنان شده است که سخن گفتن از امور عامه را کاری فضول می‌شمارند و بحث از آنها را در مساجد کاری لغو می‌دانند و چون سخن گفتن از مصالح عامه از میان رفته هر کس جز به کارهای خود به چیزی اهتمام نمی‌ورزد و هرگز به مصالح عامه و مشکلات اجتماعی نمی‌اندیشد حتی اگر خدای ناکرده خبر تخریب کعبه را به ایشان بدهند تنها لحظه‌ای گره بر پیشانی می‌اندازند و با همین کار تمام می‌شود در حالی که کشورهای زنده دنیا فرصتهای زیادی برای اجتماعات و مبادله آراء ایجاد می‌کنند و مردم را به سیاحت و سیر و سفر وا می‌دارند و آنها را به خواندن تاریخ و فهم مفاخر قومی و ملی خود بر‌می‌انگیزد و سرودهای وطنی و آهنگهای ملی زیادی را به یاد آنها می‌دهند و به کارهای عام‌المنفعه سوق می‌دهند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:56 - 0 تشکر 302166

چینی می گوید: سبب فتور تکبر امراء و میل ایشان به عالمان متملق منافق است که در پیشگاه آنها خود را کوچک می‌کنند و خوار می‌نمایند و احکام دین را تحریف می‌کنند تا مطابق آمال و خواست‌های آنان قرار دهند آنها خود را پیش تنی چند از بزرگان کوچک می‌کنند تا بر گروه کثیری از مردم بزرگی نمایند و تفاخر کنند پس برترین جهاد نزد خدای تعالی کاستن از قدر علمای منافق در پیش مردم است و توجه دادن آنها به احترام علمای عامل و صادق است و ما چینی‌ها حکیمان والا مقامی داریم که آنان حتی بر علماء سیادت دارند و آنان کسانی هستند که در اسلام آنان را اهل الحل و العقد می‌نامند و آن گروه در حقیقت خواص طبقه عالیه هستند که در میان مردم هستند و خدا نیز پیامبر خود را به مشاوره با آنان دستور داده است و خلاصه سبب فتور مسلمین استحکام استبداد در میان امراء و نبودن اه حل و عقد در میان ایشان است.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:57 - 0 تشکر 302167

فطرت علاقه عظیمی به تنظیم شؤون حیات آدمی دارد و همین فطرت نیرومندترین و برترین وازع یا بازدارنده است و همه ادیان به همین اصل صحیح واحد برمی‌گردد و هرگاه این وازع دگرگونه شود یا فساد یابد با دگرگونی یا فساد آن آدمیان نیز فاسد می‌شوند و از این جاست که خدای تعالی فرموده: ... هر کس از یاد من وا گردد زندگانی او سخت باشد و حال آنکه هر امتی که به اصل صحیح و مبادی متین دین نزدیکتر شود به کمال ممکن نزدیکتر می‌گردد

در این جا رئیس جلسه اعلان می‌کند در عوارض بیماری و اسباب آن به حد کفایت رسیده است و بهتر است به همین اندازه بسنده کنیم و واجب است که بحث را به موضوع دیگری بکشانیم آنگاه می‌گوید سخنان برادر نجدی‌مان موضوع دیگری را که باید در آن بحث کنیم به ما الهام کرد و آن این است که: بحث کنیم اسلام صحیح کدام است؟

بعد از آن بحث جلسه به تجدید و تعریف اسلام صحیح و تغییراتی که در آن راه یافته کشیده می‌شود آنگاه باز عضو نجدی در این باره سخن می‌پیوندد و می‌گوید: ایمان به خدا در بشر امری فطری است و همین طور است نیاز به پیامبران که آنان را به کیفیت ایمان رهنمون کردند ولی مردمان نیز در تصور خود از خدا اختلاف می‌یابند و به موازات نیرومند شدن و و وسعت یافتن عقول بشری ادراک صفات ازلی و مجرد از ماده و زمان و مکان خدا را برنمی‌تابند پس نیازمند کسی هستند که ایشان را ارشاد کند

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:57 - 0 تشکر 302168

اساس اسلام نیز دو جمله است: (لا اله الا الله) و (محمد رسول الله) و ثمره ایمان به جمله اول آزاد ساختن عقول از اسارت است و ثمره ایمان به دومی هدایت یافتن از طریق محمد(ص) و ایمان به تعالیم اوست که میان انسان و افتادن او در دامان شرک حایل می‌گردد

ولیکن ادراک توحید و نگه داشتن آن در نفس انسانی سخت است چه ممکن است که به زودی از آن بیرون رفته به شرک برگردد و شرک سه نوع دارد: شرک در ذات و این عقیده به حلول است و شرک در ملک و آن اعتقاد به این است که برخی از مخلوقات در تدبیر امور هستی با او شریکند و شرک در صفات و آن اینست که انسان صفات کمال الهی را به برخی از مخلوقات او نسبت می‌دهد.

اما غیر از شرک نیز دو امر خطیر بر اسلام عارض شده است یکی سختگیری و تعصب در باب دین است در حالی که اصلا سهل و آسان بوده است و هر فرقه و تشدد و تعصب نسبت به آن چیزی درافزوده تا اینکه سخت دیریاب شده است و دومی تشویش دین به کثرت مذاهب و فرقه‌ها و طرق تصوف است

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:58 - 0 تشکر 302169

در این لحظه رئیس متوجه می‌شود که دو تن از اعضاء سخنی نگفته‌اند پس راغب می‌شود که سخن آنان را نیز بشنود و آن دو اعضای سندی و قازانی انجمن هستند اما سندی درباره تصوف و جنبه‌های حق و باطل آن سخن می‌گوید و پس از آن قازانی قصه‌یی برای انها نقل می‌کند که میان یک مسیحی روسی نومسلمان و یک مفتی قازانی اتفاق است و محور قصه اینست که مفتی به تقلید سلف صالح و اقتصار بدانچه آنها گفته‌اند را می‌خواند و روسی نومسلمان شده به ضرورت اجتهاد و عدم تقلید و سخنانی را که میان آن دو رد و بدل می‌شود و جهت‌ها و دلایلی را که هر یک از آن دو ارائه کرده‌اند یاد می‌کند و در پایان مسلمان روسی مستشرق بر مفتی غالب می‌شود و مفتی قانع می‌شود که تقلید زیانبار است و انگیزه آن کسالت و تنبلی و تعطیل قوه فکر است و اجتهاد واجب است ولیکن اقدام به اجتهاد مستلزم کوشش و رنج بردن است

در پایان رئیس جلسه سید فراتی دبیر جلسه را فرا می خواند - یعنی کواکبی را – تا سخنان بیان شده را برای اعضاء تلخیص کند و اسباب فتور مسلمانان را بر شمارد و اگر در آن میان چیزی به نظرش رسیده که باحثان گوناگون از آن ذکری نکرده‌اند آنرا نیز بر خلاصه خود بیفزاید و او آن اسباب را به شیوه زیر خلاصه می کند:

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:58 - 0 تشکر 302170

اسباب دینی: که مهمتر از همه عقیده به جبر است و انتشار آنچه مردم را به کناره‌گیری از دنیا و ترک سعی و عمل فرا می‌خواند دیگری اختلاف مسلمین و تفرق و تحزب آنهاست سومی از میان رفتن تسامح و آسان‌گیری دینی و تعصب فقیهان و داخل کردن خرافات و اوهام در تعالیم دیانت است چهارمی عدم مطابقت میان گفتار و کردار است پنجمی آسان گرفتن صوفیان کار دین و لهو و لعب قرار دادن آن و توسع و افراط در تأویل و حیله انداختن در رهایی از انجام واجبات و به گمان انداختن مردم از این نظر که در دیانت اموری پنهانی وجود دارد و معتقد ساختن آنها که علوم عقلی و فلسفی با دیانت منافات دارد ششمی راه یافتن شرک در عقیده به توحید هفتمی کوتاهی علمای دین از تأیید اصولی دین و غفلت کردن از حکمت جمعه و جماعت و حج.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:59 - 0 تشکر 302171

اسباب سیاسی: که مهمترین آنها یکی این است که حاکمان از مسؤولیت برکنار مانده‌اند و لذا مردم از آزادی گفتار و کردار محروم گشته‌اند و در نتیجه امنیت و تأمین از میان رفته است دیگری فقدان عدالت و مساوات در حقوق میان طبقات امت است سومی این است که امیران به عالمان ریاکار و منافق مایل گشته‌اند و کمک به اهل علم را همچون صدقه تلقی می‌کنند که بدلخواه خود به هر کس که می‌خواهند می‌پردازند چهارمی این است که امیران ناصحان درستکار را از خود دور می سازند و چاپلوسان سیاهکار را مقرب می‌گردانند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 16:59 - 0 تشکر 302173

اسباب اخلاقي: که مهمترين آنها فرو رفتن در ورطه جهل و خرسند بودن به آن است ديگري چيره گشتن نوميدي بر ارواح و دلخوش بودن به گمنامي است سومي فساد تعليم و فساد نظام مالي است و فروگذاشتن طلب حقوق عمومي در جنب آن و سرانجام برتر شمردن روابط از ضوابط و وظايف و قوانين.

آنگاه دبير کل اموري را بر آنچه ياد شد مي‌افزايد که اهم آن عبارت است از غفلت از تنظيم امور حيات، عدم توضيع کارها بر اساس استعدادها و توانايي‌ها عدم توجه به تعليم و تهذيب زنان و سستي گرفتن همت‌ها و انتشار بيماري تواکل يعني پشت هم اندازي و اطمينان به ديگري در انجام کاري که وظيفه خود شخص است.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 17:0 - 0 تشکر 302174

این جمعیت به هیچ حکومتی تابع نیست و به هیچ مذهبی از مذاهب مقید نیست و تعصبی ندارد و شعارش تنها اینست که: لا نعبد الا الله یعنی جز خدا کسی را نمی‌پرستیم از مهمترین اهداف آن نیز تعمیم علم در میان همه مسلمانان و برانگیختن همه آنها به فراگرفتن علوم و فنون سودمند است و نیز ایجاد کردن مدارس عالیه تا هر یک از مسلمانان فراخور حال خود در یکی از علوم یا فنون تخصص یابد ولیکن باید اصول تعلیم و تعلم و هدف آن یکی باشد باید به اصلاح اخلاق مسلمین توجه کافی مبذول شود و این کار با فزاگرفتن مشتی اصول و مبادی تو خالی و یاد دادن آنها مقدور نیست بلکه اول باید مقدمات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها را اصلاح کرد و معلمان متعهد و مومن و خلیق را مأمور انجام این کار ساخت، اما انجمن در این جلسات به نتایج زیر می‌رسند:

1. مسلمانان در حالت فتور عام یا سستی همگانی قرار دارند

2. واجب است که برای این سستی چاره‌ای اندیشید

3. ریشه اصلی این بیماری جهل و نادانی است

4. دوای این بیماری روشن ساختن افکار از طریق تعلیم و برانگیختن شوق جهت ترقی بویژه در میان جوانان و آیندگان است

5. تأسیس جمعیتهای گوناگون برای عملی ساختن این علاج

6. و مکلف ساختن هر کسی که قادر به عمل است تا این امور را عمل سازند بویژه نجباء امت و سران کشور و عالمان و دانشوران

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 9/1/1390 - 17:0 - 0 تشکر 302175

اینست خلاصه کتاب کواکبی به نام ام القری که روایت عظیم و عمیق و سودمند از تخیل پربار مسلمانی است صادق و مخلص با فکری والا و اندیشه‌ای دوربین و صریح و توأم با شجاعت در این کتاب افسانه‌گویی و غزل‌سرایی نیست بلکه آرزویی باطنی و میل شدید مؤلف آن به اصلاح جهان اسلامی در هر صفحه و سطری هویداست و در این باره یعنی راه معشوق اصلی خود به هر زحمتی تن در داده و از صمیم قلب خواهان آن بوده است که محبوب او به برترین درجات کمال برسد در راه این هدف ظالمان مال و ضیاع او را ضایع ساختند و به سبب همین حقیقت خواهی از وطن خود حلب که در آنجا نتوانست آراء خود را آشکار سازد طرد شد ولی توانست در مصر آنها را به گوش مسلمین برساند و او در این راه ترسی به دل راه نداد چه هر یک از کشورهای اسلامی وطن او بود کتاب ام القری اطلاع وسیع کواکبی را از تاریخ کشورهای گوناگون و شناخت روحیات هر یک از آنها به نیکی نشان می‌دهد به نحوی که در آن هر عضوی بنابر عقلیت و ذهنیت خود سخن می‌گوید نجدی از تباه گشتن دین سخن می‌گوید آستایی از پایمال شدن آزادی و سلطه دستاربندان بی‌خبر حکایت سر می‌دهد اسکندرانی از ضعف اخلاق سخن می‌گوید و انگلیسی مسلمان بر مسلمین فریاد می‌زند که باید انجمن‌های گوناگون بر پا کنند و تبادل فکر و اندیشه نمایند و به قول و قلم آزادی خود را بازیابند.

کواکبی اهل علم و فکر بود و راه اصلاح را در دانش و اندیشه صحیح می‌دانست و شمشیر و سلاح را در گرفتن حقوق مغضوبه عامل ثانوی می‌پنداشت و گویی به این بیت معروف متنبی مترنم بود که :

الرّای قبل شجاعه الشّجعان هو اوّل و هی المحلّ الثانی

در انتباه خلق سخن کرد هر چه کرد بعد از سخن صلابت شمشیر آبدار

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.