تبیان، دستیار زندگی

سلام

نظرتون درمورد اینكه میگن عقل و عشق ضد هم هستن چیه؟

لطفا فقط نظرات خود خود خودتونو بنویسید نه اون چیزی كه تو كتابا یا تو شعرا نوشته.

سلام

داشتم یه مقاله می خوندم به نام " عشق چیست؟ " نوشته ی " علی ملازمانی " گفتم بد نیست بخشی از اون رو اینجا مطرح کنم .

خصوصیات عاشق:

1. تمرکز بر یک نفر و احساس ناتوانی در عشق ورزیدن به فرد دیگر در همان زمان .

2. افکار ناخودآگاه , وسواس فکری و اشتغال ذهنی دائم

3. ایدهآل سازی و پافشاری بر وجوه مثبت معشوق و پوشاندن وجوه منفی او و تعبیر نادرست اشتباهات او . (به نظر شما عقل و عشق منافاتی با هم ندارند ؟ )

4. پاسخ های روانی و جسمانی بی ثبات مثل شعف , سرخوشی , وجد , شرم , افزایش انرژی , بی خوابی , اضطراب , ... (یه عده میگن ما عاشق خداییم , واقعا" عاشق خدایین؟)

5. آرزوی محبت از جانب او و آرزوی یکی شدن و پیوند با او .

6. تغییر اولویت های روزانه و تغییر عادت ها و ارزش ها برای تحت تاثیر قرار دادن معشوق .

و موارد دیگر .

در ضمن عشق مانند پدیده های دیگر روزی از بین می رود و به پدیده ی دیگری مثل دوستی , تنفر یا بی اعتنایی تبدیل می شود .

♦   ♦   ♦

موفق باشید

من حرفایی رو که جناب  danial_848  از آقای ملازمانی نقل کرده بودند رو اصلا با لفظ عشق خطاب نمی کنم . تمام این تعریف ها هوس. دوست من این هوس که از بین می ره و تغییر می کنه و حاضر می شی بدون فکر اون رو صاحب بشی . عاشق هیچ وقت معشوقش رو در بند خودش اسیر نمی کنه!این تعریفات ذکر شده حرف های افرادی است که احساسات هوس آلود خود را با نام عشق توجیه می کنند شاید خودشون هم نفهمیدن که عشق چیه...؟!

اما اینکه تو اون متن گفته بودن که : عادات روزانه و شخصیت ها و ... رو به خاطر جلب رضایت معشوقش تغییر می ده نمی دونم دقیقا منظور چی بوده (تغییراتی که در جهت کمال فرد باشه اگه رضایت معشوق رو هم در بر بگیره چه ایرادی داره جز رشد وکمال!)مگر غیر از این باشه و راهی برای فریب باشه تا اون رو صاحب بشه ؟!

موضوع جالبیه...!

سلام علیکم؛

عقل پلی است که انسان را به عشق می رساند و عشق مرکبی است که انسان را به خدا می رساند و عشق و عقل وسیله اند نه هدف. 

سلام چه جالب آواتار من و شما یکیه در ضمن نظرتون خیلی جالبه +عاقلانه و عاشقانه هم هست...!