با سپاس از این جستار خوب
با اجازتون بنده هم یکی از ده ها اشعار زیبا و پر از پند و اندرز این شاعر بزرگ رو اینجا می ذارم
*******************************
نکته ای چند
هر که با پاکدلان صبح و مَسائی دارد
دلش از پرتو اسرار صفائی دارد
زهد،با نیّتِ پاک است نه با جامه ی پاک
ای بس آلوده که پاکیزه ردائی دارد
شمع خندید به هر بزم،ازآن معنی سوخت
خنده بیچاره نداست که جائی دارد
سوی بتخامه مرو،پند برهمن مشنو
بت پرستی مکن،این مُلک خدائی دارد
هیزمِ سوخته شمعِ ره و منزل نشود
باید افروخت چراغی که ضیائی دارد
گرگ،نزدیک چراگاه و شبان رفته به خواب
بَرّه دوراز رمه و عزم چَرائی دارد
مور هرگز به در قصر سلیمان نرود
تا که در خانه ی خود،برگ و نوائی دارد
گوهرِ وقت،بدین خیرگی از دست مده
آخِر این دُرّ گرانمایه بهائی دارد
فرّخ آن شاخک نورسته که در باغِ وجود
وقتِ رُستن هوس نشو و نُمائی دارد
صرف باطل نکند عمر گرامی «پروین»
آنکه چون پیر خِرَد،راهنُمائی دارد.