تبیان، دستیار زندگی

چرااینجوریه؟

سلام.سرکلاس نشسته بودیم واستاد درس میداد ودر کلاس هم باز بود.یک ربع ازکلاس گذشته بود که یکی از دانشجوها که دیراومده بود وارد کلاس شد.بدون اینکه اجازه بگیره یا دربزنه وارد کلاس شد.استاد اجازه نداد بشینه.گفت چرا اومدی تو کلاس.دانشجواِ جواب داد چون در بازبود.استاد گفت:یعنی هردری بازبود باید واردش بشی؟برگرد دربزن اجازه بگیر بیا بشین.دانشجواِهم همین کارو کرد.اون روز استاد دیگه تا آخرکلاس درس نداد واز ماپرسید فکرمیکنید علت چیه؟که ما چه استاد وچه دانشجو یا آدمهای دیگه عادت به این کارها یعنی رعایت ادب و احترام نداریم.مشکل از ادبه؟ تربیته؟ یافرهنگه؟ چرا اینجوریه؟شما میدونید چرا؟

سلام
با jtayebe عزیز موافقم که باید این جور تربیت ها از دوران دبستان شروع بشه چون واقعا بعضی ها رفتارهایی رو که نشونه احترام گذاشتنه یاد نگرفتن !

سلام مشکا از ادب تربیت وفرهنگ ما می باشد مشکل ازهمه چیزه .بعضی ازاین جور چیزاخوب تودانشگاه ها جانیوفتاده .البته ببخشید که رک گفتم .موفق باشید.

سلام
جای تاسفه که احترام یه دانش آموز کلاس اولی به معلمش از یه دانشجوی ترم آخری نسبت به استادش بیشتره
ای کاش به جای بازی با کلمات به اساتیدمون هم میگفتیم معلم و به اندازه دوره دانش آموزی براشون حرمت قائل بودیم
البته همه همش تقصیر دانشجو نیست ما فراوون داریم استادایی که وقتی وارد کلاس میشن نه تنها حاضر نیستن یه ((بفرمائید)) به دانشجویانی که جلوشون بلند شدن تحویل بدن بلکه از یه نگاه قدر شناسانه هم دریغ میکنن مسلمه که توی چنین شرایطی رفتار دانجو هم عوض میشه به هر حال احترام یه امر دو طرفه است.

باسلام مشکل از فرهنگ وادبمون وقتی ما در خانواده عادت کردیم موقع وارد شدن به جایی حتما باید در بزنیم وتا اجاره ندادن وارد نشویم تا اخر عمر در گوشمان می ما ندکه در همه حال ادب را رعایت کنیم

سلام
در مورد احترام به استاد و غیره کاملا موافقم که باید رعایت شه و اینکه استادا بی محلی می کنن و حتی بفرما نمی گن یه مسئله ثانویه است
ما طبق وظیفه دینی و اخلاقی مون به استاد احترام می ذاریم
این حدیث رو شنیدید که سه شخص حکم پدر رو در زندگی انسان داره
کسی که پدر نسبی است
کسی که شرایط ازدواج رو برای سی فراهم می کنه و کسی که علم می آموزه
در مورد رعایت حقوق پدر هم همین بس که هر چقدر به قول شما بهتون ظلم کنه شما حتی حق افِ لکم نداری
یعنی نگاه چپ چپ و نا مهربانانه
بد نیست یه کم تو این مسائل جدی باشیم باورکنین خیلی خوبه
در مورد بعضی دوستان هم که گفتن جو مدرسه رو باید در اختیار گرفت تا مثل پادگان نباشه
آره ما تا اونجا موفق بودیم که وقتی ناظم درب مدرسه ایستاده بود هفت هشت ده نفره از پشت مدرسه از ررو دیوار می رفتیم فقط بدیش اینجا بود که اگه دوچرخه داشتیم باید روی دوشم می ذاشتیم بعد بالا می رفتیم کلا با هماهنگی هر کاری میشه کرد مثلا سه سال راهنمایی که تمام همکلاسی ها ثابت بودن و عوض نشده بودن این هماهنگی اینقد زیاد شده بود که ن کلا صفا بود هم درس و هم شوخی و بازی فوتبال با در نوشابه تو زنگ تفریح(قرق حیاط) زو و تازه مسوولین برای تشکر از کنترل ما تو مدرسه تنها کلاسی رو که تو این سه سال اردو بردن ما بودیم که کلی حال داد و غیره
موفق باشید

به نام خدا - سلام .
اول از دوستای گل جدیدمون تشکر می کنم که با شرکت در این بحث بحثو مفید کردند .
دوم خانم jtayebe به مورد خوبی اشاره کردید .
سوم این که نوید(QaEtha) خان در مورد پد به مورد خوبی اشاره کردی .
فقط فرار ازط مدرسه فکر کنم تو مدارس پسرانه جزو قشنگترین اوقاته تحصیل باشه :D
در مورد برخورد نامناسب استاد اینو اضافه کنم که با هر شرایطی که استاد داره چون از ما بزرگتره و تو قوانین دینی ما هم احترام به بزرگتر توصیه شده باید احترام استادو فقط کنیم .
فقط یه چیزی وقتی دیدید دیر اومدید و استاد داره درس می ده وایستسد و دستتونو بلند کنید تا استاد اجازه بده . اینجا اگر در بزنید و با حرف اجازه بگیرید احتمال داره ... . استاد بیچاره رشته کلامو گم می کنه و تمرکز کلاسم به هم می ریزه .

سلام
من کلاسهای ساعت 8 صبح رو همیشه دیر میرسیدم و با گفتن ببخشید وارد کلاس میشدم! هیچ وقت هم استادی بهم ایراد نگرفت و اکثر مواقع هم جواب میدادن (بفرمایید).اما چشمتون روز بد نبینه سوم دبیرستان یه روز سر کلاس ریاضی دیر رفتم معلمه چنان فریادی زد که من تا آخر ساعت مثل مجسمه نشستم سرکلاس.درس خوندن توی مدرسه با این طرز برخوردها عذاب آور بود

سلام
حامد جونمی اون خاطره مال فرار از مدرسه نبود مال ورود به مدرسه بود آخه جریمه دیر کرد از غیبت بدتر بود
فرار که نقل و نباته ولی ما بچه مثبتا برا ورود درد سر داریم
موفق باشید

 چه جالب ! من فکر کردم تو فرار این کارو می کردید . آخه ناظم ما تو زنگ تفریحا دم در بود . بابا بچه مثبت