تبیان، دستیار زندگی

سلام به شما عزیز

ابتدا از شما عذر می خوام که اسمتون رو اشتباه نوشتم آخه زیاد رو اسامی تکیه نمی کنم برا همین اشتباه در اسامی توی کارم زیاده

شما گفتین قصد بهانه جویی دارم نمی دونم این فکر از کجا به سرتون زد چرا باید تو بحث شما شرکت کنم و دنبال بهانه بگردم مباحث شما بسیار جالب است و من همه رو دوست دارم و اگه به خاطر علاقه نبود به اون حساس نمی شدم و در موردش نظر نمی دادم اگه مطلبم رو درست خونده باشید من چیزی از خودم نگفتم فقط اتفاقی رو که خیلی سالها پیش افتاده و من در موردش مطالعه داشتم گوشزد کردم آخه شما گفته بودین این تفاسیر قدیمی هستن مگه هر چی قدیمی شد قابل استناد نیست ؟راست می گید به هر چیز قدیمی می شه چیزهایی نو اضافه کرد اما با اطلاعات و ذکر منبع دیدید که من هم نظرم رو نسبت به اون آیه نوشتم و شاید چیزی رو که از اون می فهمیدم براتون نوشتم ولی اسم تفسیر روش نگذاشتم هر کدوم از این آیه ها که تفسیر شدن سالها کار روش انجام شده و بیشتر اونا هم از تفاسیری که ائمه تو احادیثشون گفتن اومده بالاخره من به کلی این کار تون رو زیر سئوال نبردم و قبل از این که حرفهاتون رو ببینم از این کارتون در مبحث خودم قدر دانی کردم اومیدوارم خدا بهتون توفیق بده که بیشتر کار کنید من نه از حرفهای شما ناراحت شدم ونه قصد قطع ارتباط رو دارم مباحثه یعنی همین اگه قرار باشه همه نظرا یکی باشه که هیچ پیشرفتی حاصل نمی شه این نظر مخالفه که دیگران وادار می کنه تا برای کار هاشون دلیل محکمتری بیارند خلاصه من هنوز هم هستم و انشاالله اگه مشکلی پیش نیاد با شما همراهی خواهم کرد راستی اگه فکر می کنید من سنم بالاست و نمی تونم مثل شما فکر کنم اینم بگید تا به جاش جوابتون رو بدم

یا حق

سلام
تو این آیه می شه خیلی چیزا پیدا كرد:
لا یمسه الا المطهرون...
روش تامل كنید خداوند می فرماید قرآن رو درك نمی كنن مگر پاكان! كسی هم كه قران رو درك كنه خب همه چیزو درك كرده!

به نام خدا

السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین(ع)

سلام

الْحَمْدُ للَّهِ رَب الْعَالَمِینَ

ستایش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانیان است .

سوره مباركه حمد آیه 2

بعد از ((بسم الله )) كه آغازگر سوره بود، نخستین وظیفه بندگان آنست كه به یاد مبدء بزرگ عالم هستى و نعمتهاى بى پایانش بیفتند، همان نعمتهاى فراوانى كه سراسر وجود ما را احاطه كرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگیزه ما در راه عبودیت است .

 انگیزه به خاطر آنست كه هر انسانى به هنگامى كه نعمتى به او مى رسد فورا مى خواهد، بخشنده نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخیزد و حق شكر او را ادا كند.

راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمتهاى او است ، به خاطر اینكه بهترین و جامعترین راه براى شناخت مبدء، مطالعه در اسرار آفرینش و رازهاى خلقت و مخصوصا وجود نعمتها در رابطه با زندگى انسانها است .

به این دو دلیل سوره فاتحة الكتاب با این جمله شروع مى شود (الحمد لله رب العالمین ).

هر گونه حمد و ستایش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانیان است .حتى هر انسانى كه سرچشمه خیر و بركتى است ، و هر پیامبر و رهبر الهى كه نور هدایت در دلها مى پاشد، هر معلمى كه تعلیم مى دهد، هر شخص سخاوتمندى كه بخشش مى كند، و هر طبیبى كه مرهمى بر زخم جانكاهى مى نهد ستایش آنها از ستایش خدا سرچشمه مى گیرد، چرا كه همه این مواهب در اصل از ناحیه ذات پاك او است ، و یا به تعبیر دیگر حمد اینها، حمد خدا، و ستایش اینها ستایشى براى او است . و نیز اگر خورشید نورافشانى مى كند، ابرها باران مى بارند، و زمین بركاتش را به ما تحویل مى دهد، اینها نیز همه از ناحیه او است ، بنابر این تمام حمدها به او بر مى گردد.

 از كلمه حمد این نكته نیز به خوبى استفاده مى شود كه خداوند همه این مواهب و نیكیها را با اراده و اختیار خود ایجاد كرده است ، بر ضد گفته آنان كه خدا را همانند خورشید یك مبدء مجبور فیض بخش مى دانند.

جالب اینكه حمد تنها در آغاز كار نیست ، بلكه پایان كارها نیز چنانكه قرآن به ما تعلیم مى دهد با حمد خدا خواهد بود.

در مورد بهشتیان مى خوانیم :

دعواهم فیها سبحانك اللهم و تحیتهم فیها سلام و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمین

سخن آنها در بهشت نخست منزه شمردن خداوند از هر عیب و نقص ، و تحیت آنها سلام ، و آخرین سخنشان الحمد لله رب العالمین است. (یونس 10)

اما كلمه رب در اصل به معنى مالك و صاحب چیزى است كه به تربیت و اصلاح آن مى پردازد این كلمه بطور مطلق تنها به خدا گفته مى شود، و اگر به غیر خدا اطلاق گردد حتما به صورت اضافه است مثلا مى گوئیم ((رب الدار)) (صاحب خانه ) ((رب السفینة )) (صاحب كشتى ).

در تفسیر ((مجمع البیان )) معنى دیگرى نیز بر آن افزوده است و آن شخص بزرگى است كه فرمان او مطاع مى باشد، اما بعید نیست كه هر دو معنى به یك اصل باز گردد.

 كلمه عالمین  جمع عالم است و عالم به معنى مجموعه اى است از موجودات مختلف كه داراى صفات مشترك و یا زمان و مكان مشترك هستند، مثلا مى گوئیم عالم انسان و عالم حیوان و عالم گیاه ، و یا مى گوئیم عالم شرق و عالم غرب عالم امروز و عالم دیروز، بنابراین ((عالم )) خود به تنهائى معنى جمعى دارد و هنگامى كه به صورت ((عالمین )) جمع بسته مى شود اشاره به تمام مجموعه هاى این جهان است .

همه مسلمانان موظفند در نمازهاى روزانه هر شبانه روز لااقل ده بار این جمله را بخوانند و به سایه الله خداوند یگانه ای كه مالك و رب و سرپرست و پرورش دهنده همه موجودات است پناه برند، تا هرگز توحید را فراموش نكنند و در بیراهه هاى شرك سرگردان نشوند.

گرچه كلمه رب در اصل به معنى مالك و صاحب است ، ولى نه هر صاحبى ، صاحبى كه عهده دار تربیت و پرورش مى باشد، و به همین جهت در فارسى به عنوان پروردگار ترجمه مى شود .

دقت در سیر تكاملى موجودات زنده ، و تحول و دگرگونیهاى موجودات بى جان ، و فراهم آمدن زمینه هاى تربیت موجودات ، و ریزه كارى هایى كه در هر یك از این قسمتها نهفته شده است یكى از بهترین طرق خداشناسى است .

هماهنگیهائى كه در میان اعضاء بدن ماست كه غالبا بدون آگاهى ما بر قرار مى باشد، یكى از نمونه هاى زنده آن است .فى المثل هنگامى كه حادثه مهمى در زندگى ما رخ مى دهد، و باید با تمام توان در برابر آن بپاخیزیم ، در یك لحظه كوتاه فرمانى هماهنگ به تمام ارگانهاى بدن ما به صورت ناآگاه صادر مى شود، بلافاصله ، ضربان قلب بالا مى رود، تنفس شدید مى شود، تمام نیروهاى بدن بسیج مى گردند، مواد غذائى و اكسیژن هوا از طریق خون به طور فراوان به تمام سلولها مى رسند، اعصاب آماده كار، و عضلات آماده حركت بیشتر مى شوند، نیروى تحمل انسان بالا مى رود، احساس درد كمتر مى شود، خواب از چشم مى پرد، خستگى از اعضاء فرار مى كند احساس گرسنگى بكلى فراموش مى شود.

چه كسى این هماهنگى عجیب را در این لحظه حساس ، با این سرعت ، در میان تمام ذرات وجود انسان ، ایجاد مى كند؟ آیا این پرورش جز از ناحیه خداوند عالم و قادر ممكن است ؟!

آیات قرآن پر است از نمونه هاى این پرورش الهى و هر كدام دلیل روشنى براى شناخت خدا هستند.

الحمد لله رب العالمین درسى است از باز گشت همه نعمتها و تربیت همه موجودات به الله ، و توجه به این حقیقت كه همه این مواهب از ذات پاكش سرچشمه مى گیرد .

بر گرفته از تفسیر نمونه

اللهم عجل لولیك الفرج

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوبم

دوست عزیز و خوش فکرم،جناب روح زنگار زده،کار بسیار زیبا و پر ارزشی رو شروع کردی؛امیدوارم تا جایی که وقت و لیاقت داشته باشم بتونم تو این بحث شرکت کنم و از تفکر شما و سایر دوستان استفاده لازم رو ببرم.فقط یه پیشنهاد خدمتتون داشتم و اونم اینه که برای جذاب تر شدن مباحث و همچنین ملموس و قابل درک تر شدن اونها،از مثال تجربی زدن یا همون تمثیل و ضرب المثل های مربوط یا قطعات ادبی و شعری و موارد مشابه استفاده کنین.همون طور که می دونین لحن قرآن هم در عین صریح بودن آمیخته با داستان و تمثیل برای درک بهتر مفاهیمه که این روش بهترین روش انتقال مفاهیم و الگودهی می تونه باشه.

اما آیا این راهنما میتونه از جنس خودش باشه؟

به نظر من به طور مطلق نه! اما تحت شرایطی بله. كه این شرایط برمیگرده به اینكه اون راهنما خودش از طرف یه موجود متعالی تر راهنمایی بشه.

اون موجود متعالی كیه؟ یا چیه؟ مطمئناً یه فرشته نیست. چونكه فرشته تنها حامل نكات آموزشی یا همون وحی هست. كه البته این وحی از طرف متعالی ترین موجود عالم هستی یعنی خداست. پس راهنمای واقعی بشر خود خداست كه با تعلیماتی كه برای انسانها فرستاده، و معلمانی كه در قالب پیامبر قرار داده، در واقع فطرت اونو به سمت یگانه‌پرستی هدایت كرده.

در ادامه توضیحات زیبای شما:

دوست خوبم همون طور که شما هم اشاره کردین،راهنمای بشر باید از جنس خودش باشه تا انسانها بتونن اونو الگوی خودشون قرار بدن.چرا که روح و جسم ما با هم آمیخته شدن و تعالی هر کدوم از اونا می تونه به تعالی و رشد بعد دیگه کمک کنه! از طرفی انسان روحیه بهانه جویی بسیار قوی ای داره که جز در مقام تجربه و عمل قانع نمیشه.(اینو میشه براحتی از داستانهای قرآنی مربوط به اقوام مختلف فهمید)....پس لاجرم راهنمای انسانها(به نمایندگی از خدا) باید یک انسان کامل و برگزیده از طرف خدا و در ارتباط با اون باشه.انسانی که در میان مردم زندگی کنه و با اونها نشست و برخاست داشته باشه تا همه انسانها بتونن اونو الگوی خودشون(چه از لحاظ فکری و چه از لحاظ عملی) قرار بدن...فرض کنین خدا به یه فرشته(اگه پیامبر فرشته بود) می گفت نماز خوندن رو به آدما یاد بده.به نظر شما اون فرشته در حالت عادی چطور می تونست خم و راست بشه و طریقه نماز خوندن صحیح رو به صورت عملی به آدما نشون بده.از طرفی اگه این کارو با تغییر شکل ظاهری خودش به شکل یه آدم انجام می داد هم باز آدما بهونه می آوردن که اون ذاتش با ما فرق داره و چون فرشته ست می تونه این کارو انجام بده.پس خدا فردی از جنس انسانها و از بین اونها انتخاب کرد که هم الگوی عملی باشه و هم به آدما نشون بده که شما هم می تونین این اعمال رو انجام بدین.

یه كم به عقب برگردیم. تا وقتی كه انسان نیاز به پیامبر داشت تا راه و چاه رو بهش نشون بده، خدا هم به ترتیب 124000 پیامبر رو برگزید. كه آخرینشون پیامبر خاتم حضرت محمد(ص) بودند....

اما بعدش باید چی میشد؟. گفتیم كه خدا باید راهنمایی رو قرار میداد كه همیشگی باشه. یعنی بدرد همه‌ی دورانها بخوره. و چی میتونست بهتر از كلماتی آسمانی و غیر قابل تغییر باشه؟...

دوست خوبم توضیحاتتون واقعاً زیبا و روان هستن...در ادامه صحبتهای شما نکته ای به ذهنم رسید؛اینکه خدا آخرین معجزه خودش رو یه کتاب قرار داده می تونه نشون دهنده این باشه که اوج کمال انسان در مطالعه و شناخت و در حقیقت تفکر بدست میاد؛و بزرگترین معجزه قرآن هم همینه که همچین کتابی با این همه ابعاد معنوی،اسرار علمی و حقایق و احکام ظریف که محیط بر هر زمان و مکانی هستن، توسط یه چوپان بیسواد به دست ما انسانها رسید؛ و این یعنی اینکه این کتاب راهنما خالصانه و بی کم و کاست از جانب خالق انسانها و تمام هستی نازل شده،خدایی که عاشقانه معبودهاش رو دوست داره و برای به فیض رسوندن اونها از هیچ کوششی دریغ نمیکنه!..خدا از یه طرف پیامبر راهنمای بیرونی می فرسته و از طرف دیگه پیامبر راهنمای درونی،یعنی "فطرت آدمی" که اگه ندای اونو بشنویم(البته اگه گوشهامونو نگیریم) می بینیم که کاملاً هماهنگ با پیامبر بیرونی،زمزمه زیبای عشق رو سر می ده.

تا اونجا که انسان کامل علی(ع) می فرمایند:

خداى را اطاعت کنید که در نشناختن پروردگار عذرى ندارید.

اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده‏اند، اگر هدایت مى‏طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.

...........

پس چشمها را نباید بست

تا حقیقت را دید

...............................................

در پناه دوست مشترکمان موفق باشید

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.

******************************************************

سلام

عجب سوالی پرسیدیدااااااا....

من فکر میکنم تکامل و پیشرفت خواهیم داشت اما چجوری و ....

نمیدونم...

جدا سوال زیبایی بود

بی صبرانه منتظر جواب هستم خودم هم سعی میکنم به جواب برسم

فقط زیاد منتظرمون نذارید

از همگی متشکرم

موفق باشیم

**یا علی از تو مدد**

به نام عاشق ترین معشوق

سلام دوستای خوبم

جناب روح زنگار زده عزیز خدا قوت.ان شاءالله که با شور و نشاط هر چه بیشتر به کار زیبات ادامه بدی و هممون بتونیم توی این مسیر به تو و در حقیقت به خودمون کمک کنیم.در مورد بنده هم لطف دارین.من بیشتر از وجود شما استفاده می برم و از نکات قشنگی که عنوان می کنین لذت می برم.

در ضمن من مطالبی رو راجع به فعالیت انجمن و به طور اختصاصی در مورد این تاپیک عنوان کردم که از شما و همه دوستای خوبم دعوت می کنم برای دیدنشون به تاپیک "درد و دل با قران و عترتی ها" که سرکار یلدای عشق ایجاد کردن،مراجعه کنین.ان شاءالله که مورد استفاده دوستای گلم قرار بگیره.

.........................................................................

اما در پاسخ به سؤال خیلی زیبایی که مطرح کردی:

بچه ها اون جمله‌ی بالا رو كه مینوشتم یه سئوال خیلی مهم برام پیش اومد.

اینكه: توی حدیث داریم كه دنیا مزرعه‌ی آخرته. توی اشاره‌ای كه دوستمون shokry1344 به تفسیر نمونه داشتن هم گفته شده بود كه: «كلمه رب در اصل به معنى مالك و صاحب چیزى است كه به تربیت و اصلاح آن مى پردازد.»

حالا سئوال اینه: اگه آخرت فقط محل برداشت محصول دنیاست، و اونجا آدما در نتیجه‌ی اعمالشون عذاب میشن یا پاداش میگیرن؛ صفت «رب» برای خدا اونجا چطوری تفسیر میشه؟ راحتتر بگم: خدا توی جهان آخرت، فقط صاحب موجوداته یا پرورش دهنده هم هست؟

این سئوال از اونجا به ذهنم رسید كه، اگه قرار باشه توی جهان آخرت فقط نتیجه‌ی اعمالمون رو ببینیم و تكامل و پیشرفتی در كار نباشه، آیا زندگی اون دنیا بیفایده نیست؟ از طرفی هم میدونم كه خدا بی هدف كاری رو انجام نمیده.، و البته خطایی هم توی كارش وجود نداره! در نتیجه اینكه: تكامل موجودات در جهان آخرت چطور انجام میشه؟ (كسی میدونه؟)

دوست خوبم اولاً که واژه "عالمین" بکار رفته در رب العالمین طبق تفاسیر موجود معانی مختلفی میده؛مثلاً گروهی از اون تعبیر به انسان و امور مربوط به اون به عنوان سمبل موجودات کردن و گروهی منظور از اون رو آسمانها و زمین دونستن.گروهی هم تعبیر به تمام عالم هستی کردن که شامل آخرت هم میشه.من هم با شما موافقم که بهترین تعبیر مورد آخری می تونه باشه.خب حالا می ریم سر اصل سؤال شما:

خدا توی جهان آخرت، فقط صاحب موجوداته یا پرورش دهنده هم هست؟

................

مسلماً باید همین طور باشه،چون خدا به خاطر ذات فیاض و رحمت بی انتهاش هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی بنده های خودش رو تنها نمی ذاره و اگه این طور بشه طبق اشاره خودتون به بی هدف بودن خدا و در نتیجه تناقض می رسیم.

........................................................................

ادامه در پست بعد