تبیان، دستیار زندگی

بسیاری از نیازهای روحی، جسمی و عاطفی بشر از طریق ازدواجی سالم برطرف میگردد و معمولاً افرادی که ازدواج موفقی را تجربه کرده اند، هدفمندتر، سالمتر و شاداب تر از کسانی هستند که یا مجرد مانده اند و یا ازدواجی ناموفق داشته اند. ازدواج به عنوان یکی از حقوق اولیه و طبیعی انسانها دارای اصولی است که پیروی از آن باعث می گردد تا رضایت بیشتری در این زمینه بدست آید.

یکی از این اصول سن ازدواج است که می تواند تاثیر مستقیمی در روند موفقیت و رضایت افراد داشته باشد. بدیهی است که هر چقدر ازدواج در سنین مناسب تر رخ دهد، درصد موفقیتش هم بیشتر میگردد. البته این موضوع به بلوغ فکری طرفین بستگی دارد به این معنا که هر دختر و پسری به محض اینکه به درجه ای کافی از درک و فهم و آمادگی برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک رسید، باید برای ازدواج اقدام کند و در این مسیر قدم بردارد.

افزایش سن ازدواج در جوامع مختلف میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد. بالارفتن سطح زندگی و تحصیلات، گذر از سنت به مدرنیته، مشغله و مسئولیتهای کاری برخی از این دلایل می باشند.

در کشور ما نیز بالارفتن سن ازدواج دلایل خاص خود را دارد که باید بصورتی جدی مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه بسیاری از جوانان با وجود اینکه به سن ازدواج رسیده اند و یا حتی از آن رد شده اند کماکان مجردند و از ازدواج به عناوین مختلف و بهانه های واهی طفره می روند.

با این وجو فکر می کنید گناهش به گردن کیه؟

دوستان از پاسخ های ارزنده شما ممنونم .

باrezayar007 کاملا موافقم که بحث بی اعتمادی رو مطرح کرد،واقعا یکی از مسائل و مشکلات همینه،با اکثر جوانانی که در سنین ازدواج هستن گفتگو که می کنم عمدتا همین بحث رو مطرح می کنن،مخصوصا کسانی که با جنس مخالف رابطه داشتن این بی اعتمادی بیشتر میشه،وبدون شک اگر روز به روز این روابط بین دختر و پسر بیشتر بشه نه تنها تشکیل خانواده کم رنگتر می شه بلکه اگر هم ازدواجی صورت بگیره مستحکم نخواهد بود.

دوست عزیزم پارسا زاهد موضوع بیکاری رو مطرح کردن که اینم یکی از دلایلش هست،اما یک مقداری هم باید جوونا باید دیدشون رو نسبت به مسئله کار تغییر بدن،وباید ببین کار رو برای خودشون چی تعریف می کنن؟منظورم اینه که خیلیها تعریفشون از کار اینه که باید استخدام دولتی بشن وبیمه داشته باشن، پاداش بگیرن،اضافه کار داشته باشن یه حقوق 700تا800 هزار تومنی هم داشته باشن تا این بشه اون کاری که در ذهن دارن و بعد برن سراق ازدواج.اما این تفکر کاملا غلطه چون مطمئنا جواب نخواهد داد.اگه میخواید درآمد داشته باشید برای ازدواج اول باید کار رو برای خودتون تعریف کنید و به دنبال ایجادش باشید .ضمن اینکه خود ازدواج به دلیل مسئولیتی که بر دوش انسان میزاره وادارمون می کنه که حتما به دنبال ایجاد شغل یا کار باشیم،و این مایه برکت ازدواجه نه فشار.شما اگه مجرد باشید شاید به این راحتی ها به دنبال شغل نباشید و یا حتی به جرات بگم به فکر آینده نیستید،اما ازدواج کاملا شما رو با توجه به احساس مسئولیت به فکر میندازه که چه کنید.

امام صادق(علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:

رزق و روزی با زن و فرزند همراه است

دوستان به این جمله از امام صادق اعتقاد و باور داشته باشید،نه نگاه گذرا و سطحی و در حد یک حرف.

سمت چپ قسمت مشخصات من

لذت جاده یك دست به راحتی و آرمشی است كه به همراه داره
ما برای چی زندگی می كنیم برای راحتی و آرامش
چرا ازدواج كنم تا آرامش از زندگی ام برود
من ناز پرورده ام
پسرها هم ناز پرورده اند
قبلا كسی ناز پرورده نبوده
مرد سالاری یعنی پذیرش ناز پرورده بودن مردها و تبعیت بی چون و چرات از اون ها حتی اگر اشتباه بگن
یه زمانی مرد ها فرمایش می كردند و ما می گفتیم چشم
حالا دیگه این كار را نمی كنیم
خارج شدن پنجاه درصد جامعه از یوغ ستم معنی اش شده بی ثباتی خانواده ها
مردها می خواهند توی دوران مردسالاری باقی بمانند و ما می خواهیم زن سالاری باشه
ما عقل تو كله مون نیست كی این دعوا تمام می شه؟

به نام خدا

سلام

البته به نظر من هنوز مرد سالاری حاکمه و بیشتر خانم ها وقتی چیزی میخوان و میگرین اون چیز حقشونه نه این که از روی زن سالاری گرفته باشن.

اما چون خیلی از مردها همین قدر هم تحمل ندارن. به این حالت زن سالاری نسبت میدن.

بهترین مقیاس برای اینکه ببینیم جامعه مرد سالاره یا زن سالار، مقایسه کارهای اونا با دستورات اسلام هست. هر کدوم از حقوقی که اسلام داده پاشون رو فراتر بذارن اون داعیه‌ی سالاری داره.

وقتی همه قبول کردن سالار همه دینشون هست و دین حدود رو مشخص کنه اون وقت این دعواها تموم میشه

سلام

هر کدوم از کاربران به یک یا چند دلیل اشاره کرده اند که اکثرشون درسته.

سلام دوست عزیز
به انجمن خودتون خوش آمدید امیدوارم بیشتر در این انجمن ببنیمتون