متن مصاحبه سایت جرس با همسر شهید علیمحمدی به نقل ازخبرگزاری فارس:
لازم ذکر است که سایت جرس هم قبلا مصاحبه ای با همسر شهید علی محمدی انجام داده بود:
متن پاسخهای همسر شهید علیمحمدی به خبرنگار سایت جرس در ذیل میآید:
* سوال: فردا 22 دی ماه، سالگرد ترور همسر شماست، در آستانه این سالگرد فیلمی از اعترافات فردی كه به عنوان عامل اصلی ترور معرفی شده است از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده است، نظر شما در این مورد چیست؟
پاسخ: من بسیار خوشحالم كه بالاخره عامل ترور همسرم معرفی شده است. همه خانواده ام خوشحال هستند. خون همسرم مظلومانه ریخته شده بود. با بیانصافی و وحشیانه خون همسرم را ریختند. من خوشحالم از اینكه این مزدورانی كه وابسته به خارج از كشور بوده اند را توانستد دستگیر كنند و با اعترافاتی كه كردند نشان می دهد كه از كجا سرچشمه می گیرد.
* شما اعترافات را از تلویزیون دیدهاید؟
- بله من بخش هایی از این اعترافات را دیده ام و از آقایانی كه به منزل ما آمده بودند خواستم كه خودم هم این كسانی كه اعتراف كرده اند را ببینم و قرار هم بر همین است. حتی به این كسانی كه به منزل ما آمدند گفتم من حاضرم خودم طناب دار را به گردن قاتل بیاندازم.
* چه كسانی به منزل شما آمدهاند؟ نظرتان در مورد اعترافات چیست؟
- من خودم به این اعترافات مطمئن هستم. چون قبل از اینكه تلویزیون اعترافات را پخش كند، كسانی چندین بار به منزل ما آمده بودند خیلی سوالات از من پرسیدند. بعد هم با سوال هایی كه از من پرسیدند و سوال هایی كه از عامل ترور همسرم پرسیدند دیگه مطمئن شده بودند كه این اعترافات درست است.
مثلا سه شنبه این اتفاق (ترور) برای همسرم افتاد، من روز یكشنبه به همراه همسرم رفته بودم تا بچه خواهرم را از مدرسه بیاوریم. ایشون ( عامل ترور)گفته بود كه می خواستند یكشنبه بمب را منفجر كنند ولی به این علت كه ما همیشه مسیر مون بالای كوچه بود (ولی اون روز چون به تجریش می خواستیم برویم مسیر ما پایین كوچه بود)، گفتند چون زن و بچه همراهشون بود، ما ترور نكردیم و حتی یك بمب را از ضامن خارج كردند ولی منفجر نكردند، كه من هم گفتم اینها دروغ می گویند به خاطر اینكه ما پایین كوچه رفتیم، ایشون وقتی اون بمب را منفجر كرده بودند چون به سمت بالا رفته بودند درست موج انفجار به سمت سرشون قرار داشت و اگه می رفتند به سمت پایین كوچه ، هیچ وقت كشته شدن همسرم حتمی نبود.
* این حرفها به قبل از اینكه اعترافات تهیه و پخش شود برمیگردد؟
بله، بله، همه را قبلش از من سوال می كردند، و با صحبت هایی كه یك مقدار از من می پرسیدند و یك مقدار از آنها( اعتراف كنندگان) می پرسیدند و بعد و این صحبت ها را با هم چیز می كردند، یعنی من مطمین هستم كار خودشون بوده و من قرار هست برم این چند نفر را ببینم. یعنی واقعا دلم می خواهد بپرسم چرا اینكار را كردند. همسرم همه زندگی اش صرف علم و دانشجویانش شده است و این كار خیلی ظالمانه و جنایتكارانه بوده و حتما دلم می خواهد بپرسم چطور دلت آمد این كار را بكنید، چون اسراییل به شما گفت، باید یك همچین كاری را بكنید؟ چون آنها دشمن هستند و می خواهند به اهداف خودشان برسند .
* شما خودتان ارزیابی تان از نقش اسراییل چیست؟
- خب آنها نمی خواهند كشور ما پیشرفت كنند. شوهر من از قبل هم تهدید شده بود. شهریور ماه سال گذشته یك نفر به من زنگ زده بود و گفت از طرف دكتر رهبر رییس دانشگاه تهران هستم و من اشتباه كردم و شماره تلفن همسرم را هم به ایشان دادم. بعد همسرم گفتند كه منافقین بودند و او را تهدید كردند . همسرم همان موقع این موضوع ( تهدید تلفنی) را به مسوولان هم اطلاع داده بود ولی متاسفانه آن زمان كم كاری شد، باید رسیدگی و محافظت می كردند از ایشون یا حداقل به ایشون می گفتند موبایل خودتان را عوض كنید، ولی اینكار انجام نشد. من مطمئن هستم جز خارجی كار كس دیگری نمی تواند باشد. به نظرم داخلی نمی تواند انقدر احمق باشد كه بخواهد كسی كه می توانست مایه پیشرفت كشور باشد را از بین ببرد.
* پس درواقع پیش ازین هماهنگیهایی صورت گرفت و شما در جریان قرار گرفتید؟
- بله بله ما را در جریان قرار می دادند ولی به ما گفته بودند به هیچ كسی نگویید تا این كار تمام شود. می گفتند اطلاعات سوخته می شود اگر پخش شود. قبلش به من یك سری اطلاعات را دادند ولی چون گفتند به كسی نگویید من حتی به خانواده ام و مادر و خواهر همسرم هم نگفته بودم. چند باری می آمدند منزل ما سوالاتی را می پرسیدند ولی خب قرار نبود جایی گفته شود.
* من پیش از این هم مصاحبه ای با شما انجام دادم، كه شما انتقاد كرده بودید و گفته بودید كه هیچ كسی پیگیر پرونده شما نیست.
- آن زمان هیچی به ما گفته نشد. بعد از ترور دكتر شهریاری استاد دانشگاهی كه ترور شد مسولان آمدند سراغ ما و گزارش دادند. من گفتم چرا انقدر دیر آمدید سراغ ما و گزارش دادید؟ گفتند، دوستان خودتان نگذاشتند. من گفتم اگر می دانستم شما آنقدر تا حالا فعالیت كردید، دعای خیر من بدرقه شما بود، متاسفانه دیر فهمیدم و واقعا هم از مسوولان خیلی تشكر می كنم چون خودشان می گفتند در این یك سال به صورت شبانه روزی كار كردند و به من گفتند شاید بعضی ها حتی بیست روز نتوانستند بروند منزل و خانواده هایشان را ببینند و چند روز چند روز نمی خوابیدند در این یك سال.
* برای چه كاری؟ برای دستگیری و گرفتن همین اعترافات؟
- بله بله برای گرفتن همین مزدوران.
* صحبت آخر شما؟
- من كاملا اطمینان دارم و مسئولان دارند با ما همراهی می كنند. چون دكتر قبل از شهادت دوستانی داشتند كه به من هم می گفتند هرچه این دوستان بگویند قبول داشته باش و من هم مطمین هستم. به مسوولانی هم كه به منزل ما آمده بودند هم گفتم من واقعا از زحمات شان برای شناسایی قاتل همسرم ممنونم و الان هم خیلی خوشحالم، در پوست خودم نمی گنجم. می دانم جامعه هم چه می گویند، امروز بیرون رفتم دیدم كه روزنامه های اصلاح طلب هم فقط یك خبر كوچولو در مورد اعترافات منتشر كردند. از شما هم می خواهم طوری نوشته نشود كه این خوشحالی از ما گرفته شود بالاخره این قاتلان رفتند اسراییل دوره دیده اند و از ما قوی تر هستند.
لینک:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910220989