• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 7032)
دوشنبه 13/10/1389 - 13:13 -0 تشکر 270209
شیطنت پسر 7 ساله و آزار دختر 18ساله در ایران

 منبع سایت علمی دانشجویان ایران

 

زن هق هق می‌كرد و اشك می‌ریخت . وقتی دلیل آن همه بی‌تابی و درد را پرسیدم. با نگاهی كه شادی فرسنگ‌ها از آن فاصله داشت گفت: «باورتان می‌شود كودك هفت ساله به جرم مزاحمت برای نوامیس محاكمه شود؟ پسرم ساسان زندگی ما را سیاه كرد. او بچه آدم نیست، بچه شیطان است. دیگر حاضر نیستم حتی یك روز او را نگه دارم. هیچ شباهتی با بچه‌های عادی ندارد. »و بعد كه آرام‌تر شد، تعریف كرد:

«من و همسرم هر دو كار می‌كردیم ولی الان من به خاطر او كارم را از دست داده‌ام. ساسان از سن 2 سالگی پیش مادرم بود. وقتی سه ساله شد آنقدر مادرم را اذیت كرد كه او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمی‌شود، بچه سه ساله با پرت كردن قاب عكس به طرف مادرم باعث شد كه او بینایی یك چشم خود را از دست بدهد. دیگر رو ندارم به دیدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جریان ساسان را به مهدكودك بردم. هر روزیكی از اولیای بچه‌های مهدكودك شكایت می‌كرد. ساسان چند بار بچه‌های دیگر را كتك زده بود. چند بار سوسك به جان بچه‌ها انداخته بود. باورتان نمی‌شود كه این بچه حتی به حیوانات رحم نمی‌كند. بیش از صدبار ماهی‌های قرمز عید را كشت. او دنبال گربه‌ها می‌كند و آنها را می‌زند و... یك روز با مربی مهدكودك دعوا كرد. من سركار بودم كه خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربی و مدیران عذرخواهی كردم تا آنها راضی شدند یك فرصت دیگر به ساسان بدهند . هرچه از این بچه پررو و شیطان خواستم كه از مربی خود معذرت بخواهد زیربار نرفت. فردای آن روز فهمیدم كه ساسان در كلانتری بازداشت است. سراسیمه از محل كارم به كلانتری رفتم. این پسر كه نمی‌دانم باید چه چیزی درباره‌اش بگویم به خاطر تلافی و اذیت مربی خود مهدكودك را آتش زد. نمی‌دانم اصلاً كبریت را از كجا آورده بود. به هر حال خدا رحم كرد آن آتش‌سوزی فقط خسارت مالی داشت. ما خسارت را پرداختیم و من مجبور شدم كار خود را رها كنم و مواظب ساسان باشم.
من كه هیچ، اگر تمام دنیا هم جمع شوند از پس این شیطان برنمی‌آیند. از سن 4 تا 6 سالگی خودم از او نگهداری كردم. این دو سال برایم یك عمر گذشت.
30 سال بیشتر ندارم اما موهای سرم مانند زنان كهنسال سفید شده و زود پیرشده‌ام. در این دو سال جرأت نداشتم پلك برهم بگذارم. اگر یك لحظه غافل می‌شدم، او از خانه خارج می‌شد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدی كرد. برای آن كه او این كارش را تكرار نكند پول بیشتری به او دادم اما این كار نه تنها كمكی نكرد بلكه باعث شد او بیشتر منحرف شود. او در یك چشم برهم زدن از خانه خارج می‌شد و با پول‌هایش چیزهایی می‌خرید كه رو ندارم بگویم. آخر چه كسی باور می‌كند كه یك بچه 6 ساله در عرض پنج دقیقه CD مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟
یكبار وقتی به دستشویی رفته بودم، او از خانه فراركرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتی از او پرسیدیم كه كجا بودی؟ گفت: برای تعطیلات رفته بودم شمال! بعدها فهمیدم كه در آن چند روز در خیابان‌ها می‌گشته و شب‌ها را با كودكان خیابانی درپارك‌ها سرمی‌كرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاینه كردند. فكر می‌كردم رفتار او وقتی به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همكلاسی‌اش را شكست.
درعرض همین چند ماه بیست دفعه از مدرسه فراركرده است. چند روز پیش هم دوباره فهمیدم كه ساسان دركلانتری بازداشت است. وقتی به كلانتری رفتم فهمیدم كه او بعد از فرار از مدرسه برای یك دختر 18 ساله مزاحمت ایجادكرده، در ضمن یك بسته حشیش در جیبش بوده است. دختر بیچاره تمام بدنش می‌لرزید و می‌گفت كه این بچه مثل یك پسر 20 ساله او را مورد آزار قرارداده. من اصلاً نمی‌دانم آن بسته حشیش را از كجا آورده است.
پدرساسان یك پزشك است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده‌ ما یك نفر وجود ندارد كه سابقه كیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد كه پرونده‌ای حجیم در دادگاه برایش تشكیل شده است.
من از قاضی پرونده خواسته‌ام كه او را چند سال در كانون اصلاح و تربیت كودكان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولین آنجا هم از پس این جانور برنمی‌آیند و او را از آنجا هم بیرون خواهند كرد....»
و اما ساسان با چشمانی كه از آن آتش زبانه می‌كشید و لبخندی زهرآگین مادر را نگاه می‌كرد انگار از اشك ریختن زن بیچاره لذت می‌برد.
روانشناسان پزشكی قانونی هوش ساسان را بیش از كودكان عادی اعلام كرده‌اند اما این كودك با چنین هوش و ذكاوتی باید در كانون اصلاح و تربیت دوران كودكی را بگذراند.

نیکی و بدی که در نهاد بشر است                         شـادی و غمی که در قضا و قدراست 

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل                        چرخ از تو هزار بار بــــیچاره تر است

مدیر انجمن خانواده ی تبیان

 

 

سه شنبه 14/10/1389 - 8:23 - 0 تشکر 270449

سلام
ممكنه بیش فعال باشه یا یه ناراحتی عصبی دیگه ولی احتمالاً تا این حد نیست واسه جذب خواننده پیازداغشو زیاد كردن ولی خوب خدا به خانوادش صبر بده

  كس راز غير،  از ما  نشنيد بس امينيم         بهر كسان امانيم ما را تو مي شناسي

سه شنبه 14/10/1389 - 20:55 - 0 تشکر 270613

سلام

ممنونم كه توجه كردین و تیتر رو....

حق یارتون

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

چهارشنبه 15/10/1389 - 8:37 - 0 تشکر 270690

سلام
چرا همه گیر دادین به منبعش به نظر من نه با این شدت ولی بچه ی اینجوری کم نیست چرا در موردش بحث نمی کنید.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

پنج شنبه 16/10/1389 - 11:59 - 0 تشکر 271000

به نام خدا
سلام
خیلی برام جالب بود

قسمتی كه من نمیتونم باور كنم اینه كه این كار ها از دو سالگی شروع شده و نشده درمانش كرد.
یه بچه دو ساله رو اگه همون موقع ببرن پیش مشاور قطعاً درمانی براش وجود داره. چون هنوز رفتارش شكل ثابت و خشك به خودش نگرفته و میشه تغییر دادش

راستش این چیزایی رو كه گفتین منو یاد یه پسر بچه ای به نام محمد انداخت كه خیلی شبیه این رفتار میكنه یا تا اونجایی كه من باهاش برخورد داشتم این رفتار ها رو داشت.
نمیدونم اون بچه تا حالا برای دختران هم مزاحمت داشته یا نه. اما فكر می كنم ذهنش اونقدر باز هست كه ازش مزاحمت هم بر بیاد
جالبه كه این محمد هم تربیت دوگانه داشته و این رفتارش از تربیت تو خونه‌ی پدر بزرگ و مادربزرگش نشات گرفته.
یه لحظه با خودم گفتم نكنه این ساسان همون محمد باشه :دییی

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
دوشنبه 4/11/1389 - 10:34 - 0 تشکر 277011

نماز حلال مشکلات است.

چهارشنبه 6/11/1389 - 17:38 - 0 تشکر 277552

سلام
بعضی بچها ذاتا شر هستن البته تربیت نشدن بچه توسط پدر مادرش هم در این رفتارش موثر بوده
من بچه ایی رو میشناختم كه حقیقتا مادر پدرش در برابر كارهای بدش باهاش برخورد میكردن اما این بچه انگار مغزش صاف بود هرچی باهاش حرف میزدی كه این كار بده ...نگاهت میكرد و به محض اینكه یه لحظه غافل میشدی یه خرابكاری میكرد هر بار می امد خونه ما تا صداش نمی یومد می دویدیم دنبالش میگشتیم خوب با این درجه شیطنت فكر كنید اگه مادرش بالای سرش نبود یا پدرش تنبیهش نمیكرد میشد بچه ایی مثل ساسان
اما الان برای خودش آقایی شده

گاهي به آسمان خيالم عبور کن

شعر مرا نيم نگاهي مرور کن

دل مرده ام،قبول . . .!

تو اما مسيحا باش،

يک جمعه هم زيارت اهل قبور کن.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.