آیین دوستى
*******************
نعمت ((دوست ))
از قدیم گفته اند: هزار دوست كم است و یك دشمن بسیار.
دوسـت ، هـمدم تنهاییهاى انسان ، شریك غمها و شادیها، بازوى یارى رسان در نیازمندیها، تـكـیـه گـاه انـسان در مشكلات و گرفتاریها و مشاور خیر خواه در لحظات تردید و ابهام است .
بـعـضـى از مـردم ، بـه خـاطـر خـصـلتهاى خودخواهانه یا توقعات بالا یا تنگ نظرى یا سـخـتـگـیـرى یا دلایل دیگر، نمى توانند براى خود، دوستى برگزینند و از تنهایى در آیند.
این به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام ) نوعى ناتوانى و بى دست و پایى است .
هـم دوسـت یـافـتـن ، هـنـر اسـت و هـم دوسـت نـگـه داشـتـن ، هـم دوسـتـیـهـاى تـعـطـیـل شـده و بـه هم خورده را دوباره به هم پیوند زدن و برقرار ساختن .
على (علیه السلام ) مى فرماید:
اعـجـز النـاس مـن عـجـز عـن اكـتـسـاب الاخـوان ، و اعـجـز مـنـه مـن ضـیـع مـن ظـفر به منهم ؛
نـاتـوان ترین مردم كسى است كه از دوستیابى ناتوان باشد. ناتوانتر از او كسى است كه دوستان یافته را از دست بدهد و قدرت حفظ آنها را نداشته باشد.
تامل در اینكه چه خصلتها و برخوردها و روحیه هایى سبب مى شود انسان ، دوستان خود را از دسـت بـدهـد و تـنـهـا بـمـانـد، یـا آن كـه از آغـاز، نـتواند دوستى براى خویش بگیرد، ضـرورى اسـت . سعدى گفته است : دوستى را كه به عمرى فرا چنگ آرند، نشاید كه به یك دم بیازارند.