تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام

فطرس فرشته آزاده شده بوسیله امام حسین ع هست ایا شما اطلاعاتی درباره این فرشته دارید؟

گناهش چه بود ؟

ایا گناه فرشتگان نیز مانند گناه ما ادمیان است؟

منتظر اطلاعات دقیق شما هستم

موفق باشید

در مورد فرشتگان نمی توان قائل به مادی شدن آنها شد فلذا وقتی گفته میشه بال و یا ابزاری که به شکلی وابستگی به ماده دارند باید آنها را به اصل و حقیقت معنا ارجاع داد.

مانند جایی که برای خداوند گفته می شود خداوند دست دارد که باید دست را به معنای آن ارجاع داد.

در مورد مجردات نمی توان صحبت از حرکت نمود زیرا حرکت از لوازم عالم ماده است از قبیل مکانمندی و تغییر و این دو مقوله در عالم مجردات نیست. فلذا این گفته هم که سوختن بال را تأویل به عدم قدرت بر حرکت بگیریم درست نیست.

خیلی بحث خوبی بود
راستی به نظر من فطس گناه نکرده و احتمالا بین خوب و خوبتر به مشکل برخورده یا در اجرای حکم خدا تعلل کرده نمیدانم این چیزی بود که شنیدم

به نام خدا

سلام

حق باشماست اما یک نکته

درسته فرشتگان مجردند اما مجرد مطلق که نیستند آیا شما معتقد به تجرد مطلق فرشتگان هستید؟

از مجموع آیات و روایات بر می آید که ملائکه دارای وظایف متنوعی از قبیل، تدبیر امور، قبض ارواح، مراقبت اعمال، حفظ انسان از خطرات، مجازات اقوام سرکش و... به عهده دارند و کارهای مختلف از قبیل: سجده، رکوع، تسبیح، صف کشیدن، نگهبانی و... انجام می دهند وحالت ها و صفاتی دارند از قبیل این که می توانند به صورت انسان درآمده بر انبیا و غیر انبیا ظاهر شوند هرگز خسته نمی شوند، نمی خوابند، فراموشی در آنها راه ندارد، سستی و غفلت در آنها راه ندارد و..

امام علی(ع) در خطبه 91 نهج البلاغه می فرماید: «استمرار در عبادت پشتشان را منحنی نموده، به طول انجامیدن رغبت و اشتیاق به خداوند ماده ناله و تضرع آنان را تمام نکرده است... طول مناجات با پروردگارشان اطراف زبان های آنها را خشک نکرده و اشتغالات دیگری آنان را مملوک خود نساخته است که صداهای بلند آنان را زمزمه های خفیف تضرع قطع نماید که به ملائکه ناله و تضرع و گریه را نسبت می دهد.

بسم الله

فرشتگان مجرد مطلقند . زیرا هم در ذات و هم در فعلشان بی نیاز از ماده و بدن هستند و تنها نفس است که در ذات مجرد است ولی در فعل محتاج ماده و بدن.

یک اصل اساسی هموراه در امور اعتقادی وجود دارد و آن این که هنگامی که برهان عقلی با روایتی معراض بود باید برهان را اخذ نمود و از ظاهر روایات و نقل دست کشید.

در مورد نکته اول که  فرمودید ا زمجموعه آیات و روایات بر می آید که ملائکه وظایفی دارند درست است و حق با شماست.و در مورد در آمدن به شکل انسان از واژه تمثل استفاده شده است به این معنا که آنها وجودی مادی پیدا نکرده اند بلکه وجودی مثالی با قابلیت درک و متخیل واقع شدن پیدا کرده اند

اما در مورد روایت نقل شده نمی توان اخذ به نقل نمود زیرا خم شدن پشت محتاج به وجود ماده ای است با استعداد انحناء در حالی که در مجردات ماده وجود ندارد . و همچنین زیمان در مورد آنها مطرح نیست تا بتوانیم کلمه استمرار را در مورد آنها به حقیقت استعمال نمود.

باز هم ممنون به خاطر ایجاد این بحث و پیگیری