• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 5541)
شنبه 13/9/1389 - 12:6 -0 تشکر 257709
**عاشورا، درس ها و عبرت ها**

الســــــلام علـــــیك یـــا ابــا عبــــدالله الحســــین

 

 

 

سلام

 

قصد داریم این جا، عاشورا رو در كلام رهبر عزیز، بررسی كنیم.

 

ان شاء الله كه توفیق داشته باشم تا آخرش باشم

 

شما دوستان هم، اگر دلتون برای مظلومیت اسلام و مولا حسین(ع) سوخت...اگر اشكی ریختین...منو حتما دعا كنین

 

هر روز مطلبی قرار داده می شه

 

حق یارتون

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:37 - 0 تشکر 259078

قدرت ایمان: قدرت نظام

دشمنان ما، از این مى‌ترسند. در تبلیغات جهانى، بلندگوهاى امریكایى و صهیونیستى، الان مدتى است كه جمهورى اسلامى ایران را به نظامیگرى و افزایش سلاح متهم مى‌كنند! مى‌گویند: «ایران سلاح هاى كشتار جمعى دارد! اینها سلاحهاى اتمى درست مى‌كنند! از فلان جا كلاهك اتمى آورده‌اند!» حرف هایى كه هر عاقلى در دنیا، اگر تأمل كند، مى‌فهمد دروغ است. بمب اتم چیزى است كه بشود بى‌سر و صدا از یك كشور به كشورى منتقلش كرد؟! مى‌فهمند دروغ است؛ مى‌دانند دروغ است؛ شایعه درست مى‌كنند. براى این‌كه از نظام‌اسلامى چهره‌اى بسازند كه گویى با صلح و استقرار صلح در دنیا مخالف است. یكى از تلاش هاى خباثت‌آمیز آمریكا و صهیونیست ها علیه جمهورى اسلامى، این است. من مى‌گویم: شما اشتباه كرده‌اید. شما اشتباه كرده‌اید كه خیال كرده‌اید قدرت جمهورى اسلامى در این است كه در داخل، بمب اتمى فراهم كند یا بسازد. اینها نیست. اگر این بود كه جمهورى اسلامى حالا بخواهد مثلاً یك بمب اتمى درست كند، صدهایش را كشورهاى بزرگ دارند. اگر كسى با بمب اتم مى‌توانست بر كسى پیروز شود، امریكا و شوروى سابق و بقیه‌ى قدرت هاى خبیث دنیا، تا به حال صد بار جمهورى اسلامى را از بین برده بودند. چیزى كه به یك نظام قدرت مى‌دهد، بمب‌اتم نیست. قدرت نظام‌اسلامى - كه امریكا و شوروى سابق و بقیه‌ى قدرت هاى ریز و درشت عالم تا امروز نتوانسته‌اند و نخواهند توانست با آن مقابله كنند - قدرت ایمان نیروهاى حزب‌اللَّه است.

جمهورى اسلامى باید این نیرو را حفظ كند.این قدرت عظیم را باید حفظ كند. شما جوان ها باید دائم در صحنه باشید. باید دائم نشان دهید كه جمهورى اسلامى آسیب‌ناپذیر است. نیروى مؤمن بسیج و نیروهاى حزب‌اللهى در سرتاسر كشور و آحاد مؤمن در این كشور، باید كارى كنند كه امید آمریكا و صهیونیست ها و بقیه‌ى قدرت هاى دشمن از جمهورى اسلامى به كلى قطع شود.

امیدواریم خداوند متعال، شما جوان هاى مؤمن و فداكار و باتقوا را محفوظ بدارد و ان‌شاءاللَّه قلب مقدس ولىّ‌عصر ارواحنافداه از همه‌ى شما خشنود باشد. ان‌شاءاللَّه با قدرت ایمان و حضور شما، همه‌ى كید و توطئه‌هاى دشمن، خنثى شود.

والسّلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:40 - 0 تشکر 259082

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى و فرمانده كلّ قوا در جمع فرماندهان، مسؤولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نیروى انتظامى و جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 5/10/1374

بسم اللَّه‏الرحمن‏الرحیم

این روز فرخنده و شریف را به شما عزیزان كه در این محفل حسینى حضور دارید و به همه پاسداران عزیزى كه در سراسر كشور و هر نقطه‏اى از جهان حضور دارند - اعم از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و پاسدارانى كه در كمیته‏هاى انقلاب فعالیت مى‏كردند و امروز در یگان ویژه پاسداران هستند - تبریك عرض مى‏كنم.

جلسه امروز ما، مثل همیشه و هر جا كه شما جوانان مؤمن و عاشق حسینى و مخلص اسلام و انقلاب حضور دارید، به عطر جهاد و معرفت و شهادت معطّر و به زینت هاى اسلامى مزیّن است ؛ بخصوص كه با حضور جانبازان عزیزمان در این محفل، مجلس ما بیشتر حسینى و جبهه‏اى و عاشورایى است.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:42 - 0 تشکر 259084

معنای عاطفی ذات وجود مقدس امام حسین(ع)

اگر چه انسان ها عوض شده‏اند؛ اما فضا، همان فضاست و روح، همان روح است و این جریان مبارك، همیشه همین طور بوده است. یك جریان و جهت و حركت وجود دارد؛ ولى جاها عوض مى‏شود و قطره‏ها جا به جا مى‏گردند تا ان شاءاللَّه این جریان مبارك و این قطره‏هاى متبرّك به بركات جهاد و شهادت، به اقیانوس ولایت بپیوندند و شما در آن محضر عزیز و شریف و بى‏نظیر و در زیر آن پرچمى كه اوّلین و آخرین، نظیر آن را ندیده‏اند و همه خوبان عالم در آرزوى آن بوده‏اند، حضور پیدا كنید و دل و جان را در آن كوثر معرفت، شستشو دهید.

عزیزان من! نام حسین بن على علیه الصّلاة و السّلام، نام عجیبى است. وقتى از لحاظ عاطفى نگاه مى‏كنید، مى‏بینید خصوصیت اسم آن امام در بین مسلمینِ با معرفت، این است كه دل ها را مثل مغناطیس و كهربا به خود جذب مى‏كند. البته در بین مسلمین كسانى هستند كه این حالت را ندارند و در حقیقت، از معرفت به امام حسین بى‏بهره‏اند. از طرفى كسانى هم هستند كه جزو شیعیانِ این خانواده محسوب نمى‏شوند؛ اما در میان آن ها بسیارى هستند كه اسم حسین علیه‏السّلام، اشكشان را جارى مى‏سازد و دلشان را منقلب مى‏كند. خداى متعال، در نام امام حسین اثرى قرار داده است كه وقتى اسم او آورده شود، بر دل و جان ما ملت ایران و دیگر ملت هاى شیعه، یك حالت معنوى حاكم مى‏شود. این، آن معناى عاطفىِ آن ذات و وجود مقدّس است.

از اوّل هم در بین اصحاب بصیرت، همین طور بوده است. در خانه نبىّ اكرم علیه و على آله آلاف الصّلاة والسّلام و امیر المؤمنین علیه الصّلاة والسّلام و در محیط زندگى این بزرگواران هم - آن طورى كه انسان از روایات و تاریخ و اخبار و آثار مى‏فهمد - این وجود عزیز، خصوصیتى داشته و مورد محبّت و عشق ورزیدن بوده است. امروز هم، همین گونه است.

از جنبه معارف نیز، آن بزرگوار و این اسم شریف - كه اشاره به آن مسمّاى عظیم القدر است - همین گونه است. عزیزترین معارف و راقی ترین مطالب معرفتى، در كلمات این بزرگوار است. همین دعاى امام حسین در روز عرفه را كه شما نگاه كنید، خواهید دید حقیقتاً مثل زبور اهل بیت، پر از نغمه‏هاى شیوا و عشق و شور معرفتى است. حتى بعضى از دعاهاى امام سجّاد را كه انسان مى‏بیند و مقایسه مى‏كند، گویا كه دعاى این پسر، شرح و توضیح و بیانِ متن دعاى پدر است؛ یعنى آن اصل است و این فرع. دعاى عجیب و شریف عرفه و كلمات این بزرگوار در حول و حوش عاشورا و خطبه‏هایش در غیر عاشورا، معنا و روح عجیبى دارد و بحر زخّارى از معارف عالى و رقیق و حقایق ملكوتى است كه در آثار اهل بیت علیهم السّلام كم نظیر است.

از جنبه تاریخى هم، این نام و خصوصیّت و شخصیّت، یك مقطع تاریخى و یك كتاب تاریخ است. البته، به معناى تاریخ ساده و گزاره ماوقع نیست؛ بلكه به معناى تفسیر و تبیین تاریخ و درس حقایق تاریخى است.

من، یك وقت درباره عبرت هاى ماجراى امام حسین صحبت هایى كردم و گفتم كه ما از این حادثه، غیر از درس هایى كه مى‏آموزیم؛ عبرت هایى نیز مى‏گیریم. «درس ها» به ما مى‏گویند كه چه باید بكنیم؛ ولى «عبرت ها» به ما مى‏گویند كه چه حادثه‏اى اتّفاق افتاده و چه واقعه‏اى ممكن است اتّفاق بیفتد.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:43 - 0 تشکر 259087

درس ها و عبرت های عاشورای حسینی

عبرت ماجراى امام حسین این است كه انسان فكر كند در تاریخ و جامعه اسلامى؛ آن هم جامعه‏اى كه در رأس آن، شخصى مثل پیامبر خدا - نه یك بشر معمولى - قرار دارد و این پیامبر، ده سال با آن قدرت فوق تصوّر بشرى و با اتصال به اقیانوس لایزال وحى الهى و با حكمت بى‏انت ها و بى‏مثالى كه از آن برخوردار بود، در جامعه حكومت كرده است و بعد باز در فاصله‏اى، حكومت على بن ابى‏طالب بر همین جامعه جریان داشته است و مدینه و كوفه، به نوبت پایگاه این حكومت عظیم قرار گرفته‏اند؛ چه حادثه‏اى اتّفاق افتاده و چه میكروبى وارد كالبد این جامعه شده است كه بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر و بیست سال از شهادت امیرالمؤمنین علیهما السّلام، در همین جامعه و بین همین مردم، كسى مثل حسین بن على را با آن وضع به شهادت مى‏رسانند؟!

چه اتفاقى افتاد و چطور چنین واقعه‏اى ممكن است رخ دهد؟ آن هم نه یك پسر بى نام و نشان؛ بل كودكى كه پیامبر اكرم، او را در آغوش خود مى‏گرفت، با او روى منبر مى‏رفت و براى مردم صحبت مى‏كرد. او پسرى بود كه پیامبر درباره‏اش فرمود: «حسین منّى و انا من حسین». رابطه بین این پدر و پسر، این گونه مستحكم بوده است. آن پسرى كه در زمان حكومت امیرالمؤمنین، یكى از اركان حكومت در جنگ و صلح بود و در سیاست مثل خورشیدى مى‏درخشید. آن وقت، كار آن جامعه به جایى برسد كه همین انسان بارز و فرزند پیامبر، با آن عمل و تقوا و شخصیت فاخر و عزّت و با آن حلقه درس در مدینه و آن همه اصحاب و یاران علاقه مند و ارادتمند و آن همه شیعیان در نقاط مختلف دنیاى اسلام را با آن وضعیت فجیع محاصره كنند و تشنه نگه دارند و بكشند و نه فقط خودش، بلكه همه مردانش و حتى بچه شش ماهه را قتل عام كنند و بعد هم زن و بچه این ها را مثل اسراى جنگى اسیر كنند و شهر به شهر بگردانند. قضیه چیست و چه اتفاقى افتاده بود؟ این، آن عبرت است.

شما جامعه ما را با آن جامعه مقایسه كنید تا تفاوت آن دو را دریابید. ما در این جا و در رأس جامعه، امام عظیم‏القدر را داشتیم كه بلاشك از انسان هاى زمان ما بزرگ تر و برجسته‏تر بود؛ اما امام ما كجا، پیامبر كجا؟ یك چنین نیروى عظیمى، به وسیله‏ى پیامبر در آن جامعه پراكنده شد كه بعد از وفات آن بزرگوار، تا ده ها سال ضربِ دست پیامبر جامعه را پیش مى‏برد. شما خیال نكنید این فتوحاتى كه انجام گرفت، از نفس رسول اللَّه منقطع بود؛ این، ضرب دست آن بزرگوار بود كه جامعه اسلامى را پیش مى‏برد و پیش برد. بنابراین، پیامبر اكرم در فتوحات آن جامعه و جامعه ما حضور داشت و دارد، تا وضع به این جا رسید.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:45 - 0 تشکر 259089

عبرت از گذشتگان

من، همیشه به جوانان و محصّلین و طلّاب و دیگران مى‏گویم كه تاریخ را جدّى بگیرید و با دقّت نگاه كنید، ببینید چه اتفاقى افتاده است: «تلك أمة قد خلت». عبرت از گذشتگان، درس و آموزش قرآن است. اساس قضیه در چند نكته است كه حالا من نمى‏خواهم آن ها را در این جا تحلیل و بیان كنم. مقدارى را گفتم و مقدارى هم باب محافل بحث و تدقیق است كه افراد اهل تحقیق بنشینند و روى كلمه كلمه این حرف ها، دقّت كنند.

یكى از مسائلى كه عامل اصلى چنین قضیه‏اى شد، این بود كه رواج دنیا طلبى و فساد و فحشا، غیرت دینى و حسّاسیتِ مسؤولیت ایمانى را گرفت. این كه ما روى مسأله فساد و فحشا و مبارزه و نهى از منكر و این چیزها تكیه مى‏كنیم، یك علّت عمده‏اش این است كه جامعه را تخدیر مى‏كند. همان مدینه‏اى كه اوّلین پایگاه تشكیل حكومت اسلامى بود، بعد از اندك مدّتى به مركز بهترین موسیقیدانان و آواز خوانان و معروف ترین رقاصّان تبدیل شد؛ تا جایى كه وقتى در دربار شام مى‏خواستند بهترین مغنّیان را خبر كنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده مى‏آوردند!

این جسارت، پس از صد یا دویست سال بعد انجام نگرفت؛ بلكه در همان حول و حوشِ شهادت جگر گوشه فاطمه‏زهرا سلام اللَّه علیها و نور چشم پیامبر و حتى قبل از آن، در زمان معاویه اتّفاق افتاد! بنابراین، مدینه مركز فساد و فحشا شد و آقا زاده‏ها و بزرگ زاده‏ها و حتى بعضى از جوانان وابسته به بیت بنى هاشم نیز، دچار فساد و فحشا شدند! بزرگان حكومت فاسد هم مى‏دانستند چه كار بكنند و انگشت روى چه چیزى بگذارند و چه چیزى را ترویج كنند. این بلیّه، مخصوص مدینه هم نبود؛ جاهاى دیگر هم به این گونه فسادها مبتلا شدند.

تمسّك به دین و تقوا و معنویّت و اهمیت پرهیزكارى و پاكدامنى، این جا معلوم مى‏شود. این كه ما مكرّر در مكرّر، به بهترین جوانان این روزگار كه شما باشید، این همه سفارش و تأكید مى‏كنیم كه مواظب سیل گنداب فساد باشید، به همین خاطر است. امروز چه كسى مثل جوانان پاسدار است؟ همین پاسداران و بسیجی ها، واقعاً بهترین جوانانند كه در میدان علم و دین و جهاد، پیشرو هستند. در كجا چنین جوانانى را سراغ داریم؟ نظیر این ها را خیلى كم داریم و در هیچ جاى دنیا تعدادشان به این كثرت نیست. بنابراین، باید مواظب موج فساد بود.

امروز، بحمداللَّه خداى متعال، قداست و معنویّت این انقلاب را حفظ كرده است. جوانانْ پاك و طاهرند؛ اما بدانید زیور و عیش و شیرینى دنیا، چیز خطرناكى است و دل هاى سخت و انسان هاى قوى را مى‏لرزاند. باید در مقابل‏ این وسوسه‏ها، ایستادگى كرد. جهاد اكبرى كه فرمودند، همین است. شما كه جهاد اصغرتان را خوب انجام دادید و امروز به این مرحله رسیده‏اید، باید بتوانید جهاد اكبر را نیز خوب انجام دهید.

بحمداللَّه امروز عزیزان ما در سپاه و بسیج و هم چنین مجموعه جوانان مؤمن و حزب اللّهى، بهترین هستند. باید این نعمت را پاس داشت. دشمن مى‏خواهد این را از ملت ایران و مسلمین در هر جا كه هستند، بگیرد. دشمنان ما مى‏خواهند ملت هاى مسلمان به یك عیشِ ذلّت بار و غفلت آمیز و غرق شدن در گنداب و قبول سلطه بیگانگان، سرگرم شوند؛ كما این كه قبل از انقلاب نیز این گونه بود و امروز هم در بسیارى از كشورهاى دنیا همین طور است.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:47 - 0 تشکر 259092

راز تداوم معارف انبیا(علیهم السلام)

عامل دیگرى كه وضع را به آن جا رسانید و انسان در زندگى ائمه علیهم السلام این معنا را مشاهده مى‏كند، این بود كه پیروان حق كه ستون هاى آن اساس واقعىِ بناى ولایت و تشیّع محسوب مى‏شدند، از سرنوشت دنیاى اسلام اعراض كردند و نسبت به آن بى‏توجّه شدند و به سرنوشت دنیاى اسلام، اهمیت نمى‏دادند. بعضى افراد یك مدّت مقدارى تحمّس و شور نشان دادند كه حكّامْ سخت گیرى كردند؛ مثل قضیه‏ى هجوم به مدینه در زمان یزید كه این ها علیه یزید سر و صدایى به راه انداختند، او هم آدم ظالمى را فرستاد و قتل عامشان كرد. این گروه هم، همه چیز را به كلّى بوسیدند و كنار گذاشتند و مسائل را فراموش كردند. البته، همه اهل مدینه هم نبودند؛ بلكه عدّه‏اى بودند كه در بین خودشان، اختلاف داشتند. درست عكس تعالیم اسلامى عمل شد؛ یعنى نه وحدت و نه سازماندهى درست بود و نه نیروها با یكدیگر اتصال و ارتباط كاملى داشتند. بنابراین، نتیجه آن شد كه دشمن، بی رحمانه تاخت و این ها هم در قدم اوّل، عقب نشستند. این نكته، نكته مهمى است.

كار دو جناح حقّ و باطل كه با هم مبارزه مى‏كنند و به یكدیگر ضربه مى‏زنند، بدیهى است. همچنان كه جناح حق به باطل ضربه مى‏زند، باطل هم به حق ضربه مى‏زند. این ضربه‏ها تبادل پیدا مى‏كند و وقتى سرنوشت معلوم مى‏شود كه یكى از این دو جناح خسته شود و هر كه زودتر خسته شد، او شكست را قبول كرده است.

همه راز تداوم معارف انبیا - از اوّل تا آخر - كلمه توحید و فضایل و ارزش هاى دینى بود كه به وسیله این ها تكرار شد و امروز همین معارف، دنیا را گرفته است و به هر جاى آن كه نگاه كنید، معارف انبیا را مى‏بینید؛ در حالى كه تقریباً همه انبیا را - به جز تعداد معدودى - قلع و قمع كردند. موسى را آن همه زجر كردند و عیسى بن مریم را آن طور مورد تعقیب و فشار قرار دادند ؛ اما معارفشان تا امروز باقى است.

راز اصلى این است كه انبیا از میدان در نرفتند و شكست یكى از آن ها، باعث نشد كه دیگرى به مصاف باطل نرود.همه انبیا - مگر تعداد كمى - در زمان حیات خود، از طرف دشمنان شان ضربه خوردند. در عین حال نتیجه كار این مجموعه‏اى كه یا كشته یا سوزانده شدند و یا زندان رفتند و یا زنده زنده ارّه شدند و آن همه از قدرتمندان شكنجه كشیدند؛ این است كه امروز دنیا زیر پرچم معارف انبیا علیهم‏السّلام است و هر جاى دنیا كه شما بروید، مى‏بینید كه معارف انبیا مطرح است و همه اخلاقیاّت خوب و این همه نام هاى زیبا، مثل عدالت و صلح و ... به خاطر تعلیمات انبیاست. راز همه این ها، خسته نشدن و از میدان در نرفتن است. در دوران امام حسین علیه‏السّلام و آن بخش از تاریخ اسلام كه این قدر فاجعه آفرینى شده است؛ این اصل وجود نداشت؛ به خاطر این كه آنها با هم پیوند و ارتباط نداشتند و زود احساس شكست مى‏كردند و زود خسته مى‏شدند و میدان را خالى مى‏كردند؛ در نتیجه دشمن هم جلو مى‏آمد.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:49 - 0 تشکر 259098

امام(ره) و انقلاب اسلامی

یك بار این تجربه، به نحو صحیح مورد استفاده قرار گرفت و همان یك بار، پیروزى مطلق به دست آمد و آن، داستان انقلاب اسلامى در زمان ما بود. خداى متعال، امام بزرگوار و آن شخصیت را این طور آفریده بود كه احساس شكست و خستگى نمى‏كرد و ناكامى در روح او راه نداشت. در سخت‏ترین حالات هم قصد پیشرفت داشت. شما خودتان در دوره هشت ساله جنگ، از نزدیك دیدید كه در سخت‏ترین حالات هم، آن كسى كه تصمیم بر عقب‏نشینى نداشت، شخص امام بود كه مثل كوه محكم ایستاده بود. وقتى یك كوه به آن استوارى، پشت سر انسان است، راحت مبارزه مى‏كند.

او در دوران مبارزه نیز همین طور بود. با این همه شكست و سختى و كتك و فشار و تبعید و كهولت سن، باز هم به مبارزه ادامه مى‏داد. امام بزرگوار كه مشغول مبارزه شد، جوان نبود. ایشان، در ابتداى شروع مبارزه، یك مرد شصت و سه ساله بود! من یادم است كه در همان سخنرانی هاى سال چهل و یك مى‏گفتند كه من چرا و از چه چیزى بترسم؟ اگر مرا هم بكشند، شصت و سه سالم است و تازه در سن پیامبر اكرم و امیرالمؤمنین علیهما السّلام كه از دنیا رفتند، از دنیا خواهم رفت. چه سعادتى از این بهتر؟ این، منطق او بود.

آن روز، امام شصت و سه سالش بود كه از همان دوران پیر مردى، شروع به مبارزه كرد و چون موقعیت آن روز مناسب بود، ایشان تمام زحمات را در دوران پیرى، تحمّل كرد. در هشتاد سالگى هم رهبرى این انقلاب با عظمت را به عهده گرفت و تا نود سالگى، آن را با قضایاى عظیمى كه شما شاهدش بودید، هدایت كرد. تهدید امریكا و شوروى و اتحاد دو ابرقدرت و جنگ هشت ساله و حمله به طبس و محاصره اقتصادى و تبلیغاتى و سیاسى و ... هیچ گاه این كوه استوار را تكان نداد: «لا تحركه العواصف». هیچ توفانى نتوانست او را تكان دهد و لذا پیروز شد.

این تجربه، یك بار عمل شده است و آن، داستان انقلاب ماست كه ملت و كسانى كه دلِ مبارزه داشتند، پشت سر این مرد ایستادند و صفوف متحدى را تشكیل دادند و حتى ضعیف ترین انسان ها نیز پى در پى آمدند و ایستادند تا بالاخره دشمن مغلوب شد و امروز، دشمن مغلوبِ ماست.

امروز دشمن، مغلوب انقلاب اسلامى است. همه این تشرها و سر و صداها و جنجال هاى تبلیغاتى و اداهاى قدرتمندانه‏اى كه از خود در مى‏آورند؛ نشانه شكست و ترس آن ها از این انقلاب است. این كه رؤساى امریكا به هم افتاده‏اند و بین خود مسابقه گذاشته‏اند تا علیه جمهورى اسلامى و نظام اسلامى حرف بزنند و طرح بدهند و تصمیم گیرى كنند، نشانه احساس شكست آن ابرقدرت از انقلاب اسلامى است و بیانگر ایستادگى و پیروزى ملت ایران در این صحنه عظیم هفده ساله ، از اوّل تا به حال است .

دشمن، با دقّت نگاه مى‏كند تا لحظه ضعف را در چهره این انقلاب و این ملت، تفرّس و جستجو كند و در همان لحظه، بی رحمانه حمله نماید. البته، مواردى كه در این روزها مطرح مى‏شود، حمله نیست و ارزش و اهمیتى هم ندارد. مى‏گویند محاصره اقتصادى مى‏كنند؛ مگر تابه حال نكرده‏اند؟!

امروز دنیا، آن دنیایى نیست كه اروپا و كشورهاى بزرگ آسیا، تحمیل سیاست مداران پررو و زیاده طلب و گستاخ و بداخلاق امریكا را قبول كند. امروز، دنیایى است كه هر ملتى براى خود، جایگاه و موقعیتى دارد. ملت هاى كوچك هم اگر رهبران خوبى داشته باشند، حاضر نیستند از ملت هاى بزرگ، تحمیل قبول كنند؛ چه رسد به این كه آمریكایی ها بیایند براى دولت ها و شركت هاى اروپایى تعیین تكلیف كنند! چه كسى به این ها اعتنا مى‏كند؟ چه كسى تحمیل هاى آن ها را مى‏پذیرد؟

بر فرض كه رؤساى آمریكا در اغراض خبیثانه خودشان، موفّق و پیروز شوند و پیش بروند؛ تازه اوّل پیروزى ملت ایران است. ملت ایران به كسى احتیاج ندارد. ملت ما به اتكاى نفس و كاوش در خود نیاز دارد. ملت ایران احتیاج دارد كه شخصیت خویش را در میدان هاى دشوار بیازماید تا خود را كشف كند.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 16/9/1389 - 10:53 - 0 تشکر 259101

ایستادگی: تنها راه علاج

این ملت، ملت بزرگى است كه از استعداد درخشانى برخوردار است. در این جا ارزش هاى والایى وجود دارد. نگذاشتند ما به خودمان بپردازیم و به وضعیتمان رسیدگى كنیم. خوشا آن روزى كه این ملت، سر در درون خویش فرو ببرد و قدرى روى خود و امكانات و موجودى و توانایی هایش مطالعه كند؛ هم چنان كه در دوران جنگ، بر اثر احتیاج، چنین چیزى پیش آمد و ما ثمرات شیرینش را دیدیم. بنابراین، در چنین وقایعى، ما چیزى از دست نخواهیم داد.

مسأله این است كه امروز در رأس قدرت هاى دنیا، قدرتى قرار دارد كه به هیچ فضیلتِ انسانىِ حقیقى، پایبند نیست. امروز، سردم داران رژیم آمریكا، فقط و فقط در صدد آن هستند كه سلطه‏گرى خودشان را در دنیا توسعه دهند. هیچ اصلى از اصول انسانى براى این ها معتبر نیست. هیچ ارزشى از ارزش هاى والاى انسانى در نظر این ها اعتبار ندارد. ناله مردم فلسطین و دیگر ملت هاى مسلمان، در هر جاى دنیا كه لگدكوب شوند، برایشان اهمیت ندارد.

دمكراسى، آن جایى كه منتهى به روى كار آمدن جماعتى‏شود كه از آن ها فرمان نمى‏برد، هیچ ارزشى برایشان ندارد. دمكراسى را آن وقتى مى‏خواهند كه سرانجامش براى آن ها سودى داشته باشد و قدرتى كه زیر بار فرمان آنها برود، بر سرِ كار بیاید. در غیر این صورت، دمكراسى را هم قبول ندارند!

امروز، بحمداللَّه در دنیا كانون هاى مقاومت در مقابل این روحیه، متعدّد شده است. تا چندى پیش، فقط ایرانِ اسلامى بود؛ ولى امروز چنین نیست و ملت هاى دیگر هم وجود دارند كه مقاومت مى‏كنند و تحمیل هاى این ها را بر نمى‏تابند. لیكن از آن جا كه نقطه اصلى، انقلاب اسلامى و ملت مسلمان ایران است، این ها از ملت ما به شدّت كینه دارند و خیلى دلشان مى‏خواهد كه ملت ایران بگوید من اشتباه كردم! آرزوى دشمن این است كه از ملت ایران و مسؤولان برجسته این كشور، یك حركت و یا اظهارى سر بزند كه معنایش تخطئه گذشته خودشان باشد. البته به چنین چیزى دست پیدا نخواهند كرد.

به فضل پروردگار، این ملت و دولتِ خدمتگزار و این مسؤولان مؤمن و انقلابى، از امام خودشان فرا گرفته‏اند كه در مقابل تحمیل هاى امریكا، مثل كوه بایستند. دشمنان ما، دنبال این مى‏گردند كه به خیال خودشان، با تهدیدها و تشرها و جو سازی ها و هوچى بازی ها و اهانت به ملت ایران و مسؤولان كشور، ملت را به عقب نشینى وادار كنند. تنها علاجى كه وجود دارد، ایستادگى است.

باید ملت ایران و شما جوانان مؤمن و كسانى كه در مقابل تحمیلات دشمنان قدرتمند، طعم عزّت را چشیده‏اند و مى‏دانند عزّتِ یك ملت یعنى چه، در تمام شرایط به دشمن حالى كنند كه از مواضع اسلامى و مواضعى كه انقلاب به آنان آموخته است، یك سر سوزن عقب نخواهند نشست. شما جوانان مؤمن و پاسداران عزیز و مجرّبین میدان هاى نبرد و كسانى كه فضاى شهادت و جهاد را لمس كرده‏اید - بلكه آن را به وجود آورده‏اید - در این مرحله، نقش بسیار مهمّى را مى‏توانید بر عهده بگیرید. شما باید رفتار و گفتار و تظاهر و اعلان و دل و باطنتان سرشار از ایستادگى و اقتدارى باشد كه امام بزرگوار ما مظهر آن بود و استقلال و آزادى ایران از بند قدرت هاى تجاوزگر، ثمره شیرین آن است و ان شاءاللَّه پیشرفت و رشد پى در پى این كشور، ثمرات بعدى آن خواهد بود و آزادى ملت هاى دیگر را كه از تجربیّات این كشور درس خواهند گرفت، به دنبال خواهد داشت.

امیدواریم كه خداوند متعال شما را موفق بدارد و ان شاءاللَّه توجّهات ولىّ عصر و ادعیّه زاكیّه آن بزرگوار، شامل حالتان باشد.

والسلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 22/9/1389 - 11:35 - 0 تشکر 261599

امیرالمؤمنین در نهج البلاغه (خطبه دوم) در تصویر ظلم و تبعیض دوران جاهلیت, بیانات عجیب و شیوایى دارد, كه واقعاً یك تابلوى هنرى است; (فی فِتَنٍ داسَتْهُم بأخفافِها وَوَطِئَتْهُم بأظلافِها) ـ محبت هم نبود, دختر خودش را زیر خاك مى كرد, كسى را از فلان قبیله بدون جرم مى كشت. (تو از قبیله ما یكى را كشتى, ما هم باید از قبیله شما یكى را بكشیم!). حالا قاتل باشد, یا نباشد; بى گناه باشد, یا بى خبر باشد; جفاى مطلق, بى رحمى مطلق, بى محبتى و بى عاطفگى مطلق.
مردمى كه در آن جوّ بار آمدند, مى شود در طول ده سال آن ها را تربیت كرد, آن ها را انسان كرد, آن ها را مسلمان كرد; اما نمى شود این را در اعماق جان آن ها نفوذ داد, به خصوص آن چنان نفوذ داد كه آن ها بتوانند به نوبه خود در دیگران هم همین تأثیر را بگذارند. مردم داشتند پى درپى مسلمان مى شدند. مردمى بودند كه پیامبر را ندیده بودند. مردمى بودند كه آن ده سال را درك نكرده بودند. این مسأله (وصایت)ى كه شیعه معتقد است, در این جا شكل مى گیرد. وصایت, جانشینى و نصب الهى, سرمنشأش این جاست; براى تداوم آن تربیت است; واü معلوم است كه این وصایت, از قبیل وصایت هایى كه در دنیا معمول است, نیست, كه هر كسى مى میرد, براى پسر خودش وصیت مى كند. قضیه این است كه بعد از پیامبر, برنامه هاى او باید ادامه پیدا كند.

سه شنبه 30/9/1389 - 11:58 - 0 تشکر 264825

سلام

چه امام مهربونی...ماها اگه یه اشتباهی از كسی ببینیم اینطور قضاوت نمی كنیم....می دونید، نهج البلاغه هم مهجوره...

از شما هم ممنون

حق یارتون

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.