• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مدیریت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مدیریت (بازدید: 29972)
چهارشنبه 24/6/1389 - 5:6 -0 تشکر 231409
آشنایی با اصول و مبانی مدیریت

دوستان عزیز سلام
همانطور که از عنوان مشخصه توی این تاپیک قصد داریم شما را با مبانی و اصول مدیریت آشنا کنیم.پس اگر به دانش مدیریت علاقه مندید و از آن آگاهی ندارید با ما همراه شوید.

 

اصول ومبانى مدیریت >> مقدمه‏       

 

آنچه امروزه به عنوان دانش مدیریت مطرح است، از دیرباز در گنجینه معارف‏بشرى موجود بوده و با گذشت زمان توانسته است با بهره‏گیرى از تجربه‏هاى عملى‏انسان در اداره جوامع بشرى، گسترش یابد. در سده اخیر، شتاب رشد دانش مدیریت،افزایش یافت تا جایى كه به عنوان دانشى مستقل شناخته شد. بنابر این، نظریه‏هاى‏موجود در دانش مدیریت، نظریه‏هایى نوظهور نیستند بلكه نظریه‏هایى هستند كه پایه واساس آن‏ها بر تجارب مدیریتى گذشتگان بنا شده است. جمع آورى و نظریه‏پردازى دردانش مدیریت، اغلب به وسیله نویسندگان و دانشمندان غربى انجام گرفته و از این روبرخى گمان كرده‏اند كه مدیریت، دانشى غربى است و یا به وسیله غربیان پدید آمده‏است؛ در حالى كه سوابق تاریخى گویاى آن است كه دانش مدیریت، ابتدا در مشرق‏زمین مورد توجه قرار گرفته است. به هر سان، آنچه اهمیت دارد این است كه در عصرجدید باید دانشمندان و كاوشگران با كمك فكر و اندیشه خود و با استفاده از منابع‏مربوط، در جستجوى یافتن نظریه‏هاى نو و مطابق با فرهنگ دینى و ملّى خود باشند.
در این میان، آشنایى با نظریه‏ها و مسائل مدیریت، مى‏تواند محققان و دانش پژوهان را یارى‏رساند.
در این مجموعه، تلاش شده است تا نظریه‏هاى مدیریت و اصول آن به زبانى ساده، براى‏دانشجویان و مدیران به رشته تحریر در آید تا بتواند به عنوان منبعى براى درس »اصول« و»تئورى‏هاى مدیریت« از آن استفاده شود.
این كتاب در دو بخش تهیه شده است: بخش اوّل به مكاتب و نظریه‏هاى مدیریت و بخش‏دوم به اصول مدیریت مى‏پردازد. البته، در ابتداى كتاب، كلیات و مفاهیم اساسى مدیریت درفصلى مستقل ارائه شده است.

 

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 5:55 - 0 تشکر 231420

ارزیابى نظریه سیستم‏ها:


پس از آشنایى با مفاهیم مربوط به نظریه سیستم‏ها، یادآورى برخى از قوت‏هاو ضعف‏هاى آن نیز لازم است.
این نظریه، با استفاده از علوم گوناگون - مانند جامعه‏شناسى، روان‏شناسى، اقتصاد - ابزارى‏مناسب براى تجزیه و تحلیل سازمان به دست داده و چارچوبى خوب در اختیار مدیران نهاده‏است. از توانایى هاى دیگر این نظریه، آن است كه كانون اصلى توجه آن به كل سیستم است وبا استفاده از تضایف )هم نیروزایى(، امكان دسترسى به هدف را افزون مى‏كند. همچنین،توجه و بررسى هر سیستم در محیط خود، از دیگر توانایى‏هاى این نظریه است.
على رغم این محاسن، نظریه عمومى سیستم‏ها، با محدودیت‏هایى مواجه است كه مهمترین‏آن‏ها عبارت است:


1- این نظریه، چارچوب نظرى خوبى به مدیران مى‏دهد و به آنان مى‏آموزد كه باید سازمان رایك كل و مجموعه دانست. ولى دقیقاً به آنها نمى‏گوید در موقع عمل چگونه رفتار كنند.


2- این نظریه، سیستم را در محیط بررسى مى‏كند و با تنوع و تعدد متغیرهاى محیطى و داخلى‏موثر بر سیستم روبه روست كه شناسایى و اعمال كنترل و تغییر آن‏ها كارى مشكل و شایدغیر ممكن باشد. بنابراین، نظریه سیستم‏ها تا حدودى بسیار، ذهنى و خیالى است.


3- یكى دیگر از كاستى‏هاى این نظریه، مشكل در تشخیص مرز سیستم از محیط است؛ زیراشناسایى مرزهاى سیستم و محیط آنها به ویژه، در سیستمهاى سطوح بالا كارى دشوار است.


نظریه اقتضایى


كاستى‏ها و نارسایى‏هاى مكتب‏هاى كلاسیك و نئوكلاسیك مدیریت ومشكلات عملى نظریه سیستم‏ها، صاحب نظران را به سوى واقع بینى در طرح نظریه‏هاكشانید و نظریه اقتضاء شكل گرفت. این نظریه، جامع خردنگرى مدیریت علمى و كل نگرى‏مدیریت ادارى و بوروكراسى و در بردارنده مفاهیم انسانى نئوكلاسیك است و به این‏نظریه‏ها چون اجزاى یك سیستم مى‏نگرد. تاكید آن بر این است كه آن چه مدیران در عمل‏انجام مى‏دهند، وابسته به مجموعه‏اى از شرایط و مقتضیات است؛ به عبارت دیگر، شعارنظریه اقتضاء این است: راهى كه به گونه مطلق، بهترین باشد، داراى وجود خارجى نیست،بلكه همواره بهترین راه، به امّا و اگرها وابسته است.
نظریه اقتضاء، روش عمل مناسبِ هر موقعیت را به مدیران باز مى‏شناساند و آنان را بر اساس‏شرایط به گزینش راه كارهاى مناسب، هدایت مى‏كند.
بنابراین، طبق تئورى اقتضا، كار مدیر این است كه دریابد چه روشى در حالتى خاص و درشرایط و زمانى خاص مى‏تواند به بهترین گونه، براى تأمین هدف‏هاى مدیریت مؤثر واقع‏شود.
منشأ نظریه اقتضاء، تحقیقات »جون وود وارد« است. وى صد شركت را درانگلستان مورد مطالعه قرار داد تا مشخص كند كه كدام متغیر ساختارى در زمینه موفقیت‏اقتصادى شركت‏ها موثر است. در نتیجه این تحقیقات، معلوم شد كه در سازمان‏هاى باتولید انبوه، موفقیت بیشتر در استفاده از نظریه‏هاى مكتب كلاسیك است. در برابر،سازمان هایى كه تولید آن‏ها تك واحد و یا فرایندى است، باید از نظریه‏هاى انسانى‏استفاده كنند.
»پل لارنس« و »جى لورش« نیز در باره دیدگاه اقتضائى نظریه هایى ابرازكرده‏اند. آنان بر اساس نظریه اقتضاء، محیط ثابت و پویا را مطالعه كردند و دریافتند كه درمحیط و شرایط ثابت، نظریه‏هاى كلاسیك كارسازتراست، در حالى كه در محیطهاى پویا ومتغیر، باید بر اساس نظریه‏هاى روابط انسانى عمل كرد.
نظریه اقتضاء، بیشتر در بحث رهبرى طرح شده است. براى مثال، نظریه‏هاى رهبرى وضعى‏فیدلر و یا سیكل زندگى هرسى و بلانچارد و... در باره رهبرى مطرح‏شده‏اند. از این رو، بررسى تفضیلى نظریه‏هاى اقتضائى را به فصل‏هاى بعد وا مى‏نهیم.


نظریه نقش‏هاى مدیرى‏


نظریه نقش‏هاى مدیرى توسط »منتز برگ« ارائه شده است. وى با بررسى ومطالعه فعالیت‏هاى چند مدیر اجرایى در سازمان‏هاى مختلف، دریافت كه اصول‏چندگانه »برنامه ریزى«، »سازماندهى«، »هدایت« و »كنترل« تنها وظایف مدیران نیست،بلكه آنان باید فعالیت‏هاى گوناگونى انجام دهند. وى این فعالیت‏ها را دسته بندى كرده، وبه عنوان نقش‏هاى مدیرى آن‏ها را چنین بر شمرده است:


نقش‏هاى ارتباطى یا متقابل شخصى


جایگاه رسمى مدیر باعث مى‏شود كه او با افراد دیگر تعامل داشته، نقش‏هاى‏ذیل را انجام دهد:


1 - رییس تشریفات: بر اساس آنچه از سازمان‏هاى مختلف مشهود است،تقریباً تمامى مدیران در پاره‏اى مواقع، نقشى تشریفاتى دارند.
2 - رهبر: این نقش مدیر، شامل استخدام، آموزش، انگیزش و مانند آن است.
3 - رابط: مدیر در بسیارى اوقات، میان افراد سازمان و دیگران به عنوان رابطعمل مى‏كند و پیام مى‏گیرد و گزارش دریافت مى‏كند و....


نقش‏هاى اطلاعاتى


مدیران از راه هایى گوناگون، از جمله تماس با افراد، اطلاعات لازم را گردمى‏آورند. آنان همچنین، موارد لازم را براى مقامات عالى و یا جامعه، گزارش مى‏كنند.


نقش‏هاى اطلاعاتى مدیر شامل موارد زیر است:


1 - گیرنده اطلاعات: مدیران، اطلاعات مربوط به سازمان را از منابع داخلى و یامنابع خارج از سازمان دریافت مى‏كنند.
2 - نشر دهنده اطلاعات: مدیران، اطلاعات لازم را هر روز در اختیار زیر دستان‏قرار مى‏دهند.
3 - سخنگو: مدیران، به طور رسمى، اطلاعات لازم را به مسؤولان بالاتر و یاجامعه گزارش مى‏كنند.


نقش‏هاى تصمیم گیرى


تمامى مدیران براى اداره امور سازمان، باید تصمیم‏گیرى كنند. كه این نقش‏خود شامل موارد ذیل است:


1- نقش كارآفرینى مدیران از فرصت‏هاى به دست آمده براى رشد و بهره ورى‏سازمان خود، بهره مى‏جویند. آنان، براى افزایش قدرت سازمان خود، باید اطلاعات‏موجود را تجزیه و تحلیل و از آن استفاده كنند.


2- نقش آشوب زدایى و زدودن اختلال: مدیران، باید عملكردهایى را كه درمسیر برنامه نیست، شناسایى و به موقع آنها را تصحیح كنند.


3- نقش تخصیص دهنده منابع: چنان كه مى‏دانیم، سازمان‏ها با محدودیت منابع‏رو به رویند. از طرفى دیگر، مدیران موفق باید علاوه بر اثربخشى، كارآیى نیز داشته‏باشند. از این رو، آنان باید از كمترین امكانات، بیشترین بهره را برداشت كنند. بنابر این،اهمیت تخصیص منابع میان واحدهاى مختلف سازمان، واضح و آشكار است.


4- نقش مذاكره كننده: نقش دیگر مدیران، مذاكره و رسیدگى به افراد و گروه‏هادر داخل سازمان است. همچنین، مذاكره با نمایندگان سایر سازمان‏ها نیز از وظایف مهم‏مدیران است.


هر چند نظریه مینتز برگ ارزشمند است و بیشتر وظایف اساسى مدیران را در بردارد، ولى‏باید توجه داشت كه این نقش‏ها نمودهایى از چهار وظیفه اصلى مدیران، یعنى برنامه ریزى،سازماندهى، هدایت و كنترل است.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 5:56 - 0 تشکر 231421

توالى نقش‏هاى مدیریتى‏


استعاره‏ها و نظریه‏هاى سازمان


یكى از اندیشمندان مدیریت سازمان را از دیدگاه مختلف و با استفاده از استعاره‏هاى متفاوت‏بررسى و توصیف كرده است . استفاده از استعاره در بررسى موضوعات‏مختلف به انسان كمك مى‏كند كه پدیده‏اى برحسب شاهت به پدیده دیگر توصیف‏نماید آقاى مورگان با استفاده از نُه استعاره سازمان را توصیف كرده است و بدین ترتیب‏روش جدیدى در طبقه بندى نظریه‏هاى مدیریت ارائه نموده است. استعارههاى نُه گانه‏مورگان عبارتنداز:


1 - استعاره ماشین )سازمان به مثابه ماشین(: مكتب كلاسیكهاى مدیریت )مدیریت علمى،مدیریت ادارى و بوروكراسى از سازمان برداشتى مكانیكى و ماشینى داشت.


2 - استعاره موجود زنده: در دیدگاه نخست سازمانها با هدف افزایش كارآیى در قالب‏ساختارهاى ماشین فعالیت مى‏كردند. امّا در این دیدگاه سازمان به مثابه موجودى زنده و یاانسان در نظر گرفته مى‏شود. دانشمندان مكتب نئوكلاسیك مدیریت نظریه‏هاى خود را دراین قالب ارائه كرده‏اند.


3 - استعاره مغز: برخى از دانشمندان مدیریت با تشبیه سازمان به مغز پیچیدگى‏ها آن راتوصیف كنند.


4 - استعاره زندان روح: در این استعاره كاركنان وابستگى بیش از حدى به سازمان دارند به‏طورى كه به واقعیت‏هاى بیرون از سازمان توجه نمى‏كنند.


5 - استعاره موجود متغیر: در این توصیف سازمانها براى بقاء باید با محیط خود روابطمستحكمى ایجاد كنند.


6 - سازمان به مثابه ابزار سلطه: سارمانهاى كه براى خدمت به مردم تأسیس شده‏اند بر آنان‏حاكم شده سلطه‏گر مى‏شوند.


7 - استعاره فرهنگ: در این استعاره سازمان به عنوان پدیده فرهنگى توصیف مى‏شود وداراى ویژگیها و آثار فرهنگ است.


8 - استعاره نظام سیاسى: سازمان را از جهات گوناگون مى‏توان به حكومت و نظام سیاسى‏تشبیه كرد. لذا در این استعاره با استفاده از شباهت‏هاى سازمان توصیف مى‏شود.


9 - استعاره پدیده ذوجهات: سازمانها را مى‏توان از دیدگاه‏هاى مختلف بررسى كرد.استعاره‏هاى مختلف كمك مى‏كنند تا شناخت جامعى از سازمان بدست آید.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 6:10 - 0 تشکر 231422

اصول ومبانى مدیریت >> اصول مدیریت‏

برنامه ریزى

»اَلتَّدْبیرُ قَبْلَ الْعَمَل یُؤْمِنُكَ مِنَ النَّدَمِ«
آینده‏نگرى پیش از آغاز كار
از پشیمانى‏ات ایمن مى‏كند.
امام على(ع)، بحار، ج‏61، ص 338.


1- اهمیت برنامه ریزى‏


سازمان بدون برنامه، همانند كشتى بدون سكان است.
سازمان‏هاى بدون برنامه ریزى، در معرض تند باد تغییرات محیطى اند.
برنامه ریزى، از وظایف اصلى مدیریت است و چنان كه گذشت، وظایف مدیریت با یكدیگرتعامل و ارتباطى متقابل دارند. ولى به نظر مى‏رسد كه تأثیر برنامه ریزى در سایر وظایف‏مدیریت، بیشتر است و از این رو، برنامه ریزى از دیگر وظایف مدیریت، مهمتر است؛ زیرادر برنامه ریزى، اهداف مشخص مى‏شود و فعالیت‏ها براى تحقق آنها سمت و سو مى‏گیرد.در برنامه ریزى است كه ساختار، افراد و تجهیزات و زمان مناسب پیش بینى مى‏گردد و درنتیجه این پیش بینى‏ها، روش بایسته رهبرى شناخته مى‏شود. و سرانجام با برنامه ریزى،معیارهاى لازم براى نظارت و كنترل به دست مى‏آید.

برنامه‏ریزى‏


اگر چه برنامه ریزى با تمامى وظایف مدیریت تعامل دارد، ولى تعامل و ارتباط برنامه‏ریزى با كنترل بیشتر است؛ زیرا بدون وجود برنامه ریزى، كنترل بى معناست. بى گمان،فعالیت هایى را كه داراى برنامه ریزى نیستند، كمتر مى‏توان كنترل كرد. از سویى دیگر،بدون كنترل، نمى‏توان بر اجراى صحیح برنامه مطمئن بود؛ زیرا با اعمال كنترل است كه‏انحراف احتمالى از برنامه مشخص مى‏شود )

علاوه بر این، دقت و توجه به فعالیت سازمان‏ها در محیط پویا و با تغییرات سریع، اهمیت وضرورت برنامه ریزى را مشخص مى‏كند؛ زیرا عقل سلیم حكم مى‏كند كه به جاى واگذارى‏كارها به حوادث - و این كه هر چه پیش آید خوش آید - باید خود را براى مقابله با موانع واستفاده از فرصت‏ها آماده كنیم.


یكى از صاحب نظران مدیریت، اهمیت برنامه ریزى را ناشى از موارد زیرمى‏داند :

1- برنامه ریزى به فعالیت‏هاى سازمان جهت مى‏دهد؛
2- برنامه ریزى چهارچوبى وحدت بخش براى سازمان مى‏آفریند؛
3- برنامه ریزى فرصت‏ها و یا موانع را گوشزد مى‏كند؛
4- برنامه ریزى معیارهاى بایسته عملكرد را به دست مى‏دهد.


2 - تعریف برنامه ریزى‏


صاحب نظران مدیریت، تعریف هایى گوناگون براى برنامه ریزى به دست داده‏اند. كه به‏چند نمونه از آن اشاره مى‏شود:
»برنامه ریزى، فرایندى است كه طى آن مدیران هدفگذارى كرده و راههایى را براى تحقق‏اهداف تخمین زده و پیش بینى مى‏كنند » »برنامه ریزى، عبارت است از فرایندتعیین هدف‏ها و مشخص كردن نحوه دستیابى به آن »
»برنامه ریزى تجسّم و طرّاحى وضعیت مطلوب در آینده، و یافتن و ساختن راهها و وسایلى‏است كه رسیدن به آنرا فراهم مى‏كند .» »برنامه ریزى، به صورت روشن، یك‏فرایند تصمیم‏گیرى است .»

در تعریف برنامه ریزى باید به چند نكته توجه كرد:


1- برنامه ریزى، یك فرایند است؛ یعنى با استفاده از مكانیزم‏هاى كنترلى نظم و سامان مى‏یابد.در صورت وجود انحراف، اصلاح مى‏شود و یا دست كم، از اطلاعات آن براى برنامه ریزى‏بعدى استفاده مى‏گردد.


2- هدفگذارى: هدفگذارى جزوى از فرایند برنامه ریزى است و هدف، یعنى وضعیت یاآینده‏اى كه سازمان تلاش مى‏كند به آن برسد » و یا به طور كلّى، هدف عبارت‏است از نقطه‏اى كه كوشش‏ها صرف رسیدن بدان مى‏شود.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 6:12 - 0 تشکر 231423

3 - انواع برنامه ریزى‏


در بیشتر سازمان‏ها چند گونه برنامه ریزى انجام مى‏گیرد:


3 - 1 - برنامه ریزى استراتژیك یا جامع


برنامه ریزى استراتژیك، فرایندى است كه در آن مأموریت‏ها و اهداف اصلى‏سازمان تعیین مى‏گردد و راه نیل به آن‏ها مشخص مى‏شود. برنامه ریزى استراتژیك، داراى‏ویژگى‏هایى است كه برخى از آن‏ها عبارتند از:


الف - برنامه ریزى استراتژیك از وظایف مدیران عالى سازمان - مانند رؤساى كلّ و یا مدیران عامل -است؛ زیرا اطلاعات لازم براى این نوع برنامه ریزى، تنها در اختیار آنان است.


ب - مسائل بنیادى سازمان، در برنامه ریزى استراتژیك مطرح مى‏شود. در این گونه برنامه‏ریزى، از منابع و امكانات سازمان، ارزیابى‏اى دقیق مى‏شود و با توجه به تغییرات محیطى، به‏این پرسش اساسى كه »چه كارى باید انجام گیرد« پاسخ داده مى‏شود.


ج - برنامه ریزى استراتژیك، انعكاسى از ارزش‏هاى حاكم بر جامعه است. جهان‏بینى‏ها، اعتقادها و سنت‏هاى جامعه در برنامه ریزى جامع منعكس مى‏شود 

د - برنامه ریزى استراتژیك داراى افق زمانى بلند مدّت است. برنامه ریزى استراتژیك براى‏ترسیم وضعیت سازمان در آینده دور انجام مى‏پذیرد و عملیات و فعالیت‏هاى سازمان را دردوره‏هاى زمانى طولانى، هماهنگ و منسجم مى‏سازد. این دوره‏ها، معمولاً بیش از پنج سال‏است.


3 - 2 - برنامه ریزى تاكتیكى


چنان كه گذشت، برنامه ریزى استراتژیك در سطح عالى سازمان انجام مى‏پذیرد وتمامى سازمان را در بر مى‏گیرد. ولى برنامه ریزى تاكتیكى چگونگى انجام فعالیت‏ها را در واحدهاى‏یك سازمان مشخص مى‏كند. این نوع برنامه ریزى، در سطوح میانى سازمان شكل مى‏گیرد، و درمقایسه با برنامه ریزى استراتژیك، از زمانى كوتاهتر برخوردار است.
برنامه ریزى تاكتیكى، شامل: به كارگیرى منابع براى دستیابى به بهترین نتایج است. در واقع، دربرنامه ریزى، بر استفاده مؤثر و كارا از منابع و امكانات سازمان تأكید مى‏شود.


3 - 3 - برنامه ریزى عملیاتى


برنامه ریزى عملیاتى، به تحقق هدف‏هاى مشخص و جزئى نظر دارد. این نوع‏برنامه‏ریزى، از وظایف مدیران عملیاتى و سرپرستان است و براى وظیفه‏اى خاص، مانندخط تولید صورت مى‏پذیرد كه معمولاً افق زمانى یك ساله دارد.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 6:14 - 0 تشکر 231424

4 - مراحل برنامه ریزى‏


پیش از شروع فرایند برنامه ریزى، باید از وضعیت موجود محیط - یعنى شرایطاقتصادى، سیاسى و... - اطلاعى دقیق كسب كرد و وضعیت فعلى خود یعنى منابع،امكانات و... - را به ارزیابى نهاد. بدین سان، مى‏توان مشكلات، نیازها و فرصت‏ها را بازشناخت و امكان تعیین اهداف و راه كارهاى مناسب را فراهم آورد.
پس از شناسایى وضعیت موجود و شرایط و امكانات، براى برنامه ریزى باید مراحل زیر راطى كرد:


4 - 1 - تعیین اهداف یا هدفگذارى‏


در نخستین مرحله برنامه ریزى، باید براى كل سازمان در برنامه ریزى استراتژیك‏و راه بردى یا براى واحدها و بخشهاى سازمان - در دیگر انواع برنامه ریزى - اهدافى معیّن در نظرگرفت. در تعیین هدف براى كل سازمان، مقامات عالى سازمان باید به وظیفه سازمان، ارزش‏هاى‏حاكم بر جامعه و انتظارهاى مردم و جامعه از سازمان توجه كنند. در باره اهداف كوتاه مدّت نیزتعیین نتایج و مدّت زمان به دست آمدن آن‏ها و حجم فعالیت‏ها مهم است.


4 - 2 - گردآورى اطلاعات‏


در این مرحله تمامى اطلاعات لازم در باره فعالیت‏هاى مورد نظر گردآورى مى‏شود.كوشش‏ها بر آن است كه تا حد امكان اطلاعات مبتنى بر واقعیت‏ها تهیه گردد. مشاهده،استفاده از سوابق و تجربه سازمان‏ها، مصاحبه و توزیع پرسشنامه مطالعه اسنادى و...ابزارهاى گرد آورى اطلاعات است.


4 - 3 - تجزیه و تحلیل محیط


در فرایند برنامه ریزى، تجزیه و تحلیل محیط سازمان اهمیّتى خاص دارد؛ زیرا تأثیرعوامل محیطى بر سازمان انكارناپذیر است. براى بررسى و تجزیه و تحلیل عوامل محیطى‏مى‏توان این عوامل را به دو دسته عوامل محیط داخلى و محیط خارجى تقسیم كرد. عوامل‏محیط خارجى سازمان را نیز مى‏توان از نظر تأثیر بر سازمان، به دو نوع عوامل محیط خارجى‏با تأثیر مستقیم بر سازمان و عوامل محیطى خارجى با تأثیر غیر مستقیم بر سازمان تقسیم‏كرد. براى مثال، تغییرات در عوامل محیطى، مانند تغییر محیط اقتصادى بیرون از سازمان -تورم یا بیكارى - اثرى غیر مستقیم بر سازمان دارد، در حالى كه تغییر عوامل محیط خارجى،مانند سیاست‏هاى تولیدى رقبا یا تولید كنندگان مواد اوّلیه، اثرى مستقیم بر سازمان خواهدداشت.
از سوى دیگر، تغییر در عوامل محیط داخلى سازمان نیز مهمّ است، زیرا تغییر در این عوامل -مانند نیاز به كاركنان جدید یا تغییر در رویه‏هاى سازمان - نیز در سازمان مؤثر است.


4 - 4 - به دست آوردن بدیل ها


در این مرحله، با توجه به اطلاعات موجود و وضعیت سازمان، سعى بر آن است كه‏راه حل‏هاى گوناگون براى رسیدن به هدف‏ها شناسایى شود. در تعیین بدیل‏ها، باید دقت كرد؛زیرا برخى از آن‏ها نخست به ذهن نمى‏رسند، در حالى كه ممكن است بهترین بدیل‏ها باشند.همچنین، افزایش تعداد راه حل‏ها مى‏تواند در مراحل بعدى مشكلاتى پدید آورد. بنابر این، دراین مرحله باید براى به دست آوردن راه حل‏هاى بایسته، كوشید.


4 - 5 - ارزیابى بدیلها


پس از شناسایى بدیل‏هاى گوناگون، لازم است ضعف‏ها و قوّت‏هاى هر یك از آن‏هادر مقایسه با اهداف سازمان بررسى شود. برخى از بدیل‏ها ممكن است سودآور باشند، ولى‏با اهداف سازمان، سازگار نباشند و یا بدیلى دیگر ممكن است به دلیل مخاطراتى كه دارد،كنار گداشته شود. در مرحله ارزیابى بدیل‏ها، معمولاً برنامه ریزان از فنون پژوهش عملیات‏و ریاضى استفاده مى‏كنند.


4 -6 - گزینش بدیل مناسب‏


ارزیابى بدیل‏هاى گوناگون به برنامه ریزان امكان مى‏دهد كه از میان آن‏ها مناسبترین‏بدیل را برگزینند. در این مرحله، درك تأثیر بدیل گزینش شده، بر سازمان و میزان كمك آن به‏تحقق هدف‏هاى سازمان اهمیت دارد. به هر سان، با گزینش بدیل، راهى كه دنبال خواهیم‏كرد، مشخص مى‏شود.


4 - 7 - تهیّه برنامه‏هاى پشتیبانى‏


معمولاً براى حمایت از برنامه‏هاى اصلى، به برنامه‏هاى فرعى نیاز است. براى مثال،اگر برنامه جدید، تولید نوعى خاصى از محصول باشد، ممكن است به برنامه‏هاى فرعى،مانند استخدام افراد جدید و یا آموزش كاركنان قبلى سازمان و... نیاز افتد. بدون تهیه وتدوین برنامه‏هاى پشتیبانى، امكان اجراى برنامه‏هاى اصلى كمتر میسر است. در حقیقت این‏برنامه‏هاى مكمل، برنامه اصلى‏اند.


4 - 8 - بودجه بندى برنامه‏


پس از گزینش بدیل مناسب، نوبت به بیان آن به وسیله عدد و رقم مى‏رسد. این كار رابودجه بندى نیز مى‏گویند. در این مرحله، بودجه هر بخش مشخص مى‏شود و تخصیص بودجه‏صورت مى‏گیرد؛ مانند بیان هزینه‏هاى جارى یا هزینه‏هاى سرمایه‏اى، یا قیمت فروش و نظیر آن.


4 - 9 - اجراى برنامه‏


كار برنامه ریزى با تهیّه برنامه به اتمام نمى‏رسد، بلكه اجراى آزمایشى برنامه‏مى‏تواند براى برنامه ریزان كمكى مفید باشد. این مرحله، به ویژه، در باره برنامه ریزى‏استراتژیك مهمّ است. پس از اجراى آزمایشى برنامه، نوبت به اجراى آن مى‏رسد.


4 - 10 - كنترل برنامه‏


در این مرحله، نتایج حاصل از اجراى برنامه، با توجه به هدف‏ها و نیز چگونگى‏تناسب با برنامه بررسى مى‏شود. هر چند این مرحله، از وظیفه اساسى كنترل است، ولى دربرنامه ریزى تاثیر و اهمیتى بسیار دارد.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 6:16 - 0 تشکر 231425

5-محاسن برنامه ریزى‏


با برنامه ریزى مى‏توان به نتایج زیر دست یافت:
1- برنامه ریزى، امكان به كارگیرى منابع مورد نیاز براى كسب هدف‏هاى سازمان‏رافراهم مى‏كند.با برنامه ریزى، تمامى تلاش و منابع جهت دستیابى به اهداف سمت و سو مى‏گیرند.
2- كاركنان به وسیله برنامه ریزى، از هدف‏هاى سازمان و روش دستیابى بدان‏ها آگاه مى‏شوندو در مى‏یابند كه سازمان چه توقعى از آنان دارد.
3 - برنامه ریزى، امكان سنجش میزان پیشرفت سازمان و مقدار نیل به هدف‏ها را فراهم مى‏كند ودر صورت وقوع انحراف، با مكانیزم بازخور امكان اصلاح را به وجود مى‏آورد.
4- برنامه ریزى، روحیه گروهى را بالا مى‏برد و در نتیجه كارایى سازمان افزایش‏مى‏یابد

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 6:17 - 0 تشکر 231427

6 - محدودیت‏هاى برنامه ریزى‏


با این كه برنامه ریزى، منافع و محاسنى بسیار دارد، ولى با كاستى‏ها و محدودیت هایى نیزمواجه است كه برخى از آن‏ها عبارتند از:
1 - برنامه ریزى فرایندى است نیازمند به هزینه و نیروى متخصص. از این رو براى بسیارى‏از سازمان‏هاى كوچك مقرون به صرفه نیست.
2- برنامه ریزى، تنها یك پیش بینى است و حوادث غیر منتظره مى‏تواند تمام آنچه را پیش‏بینى شده دگرگون سازد.
3 - برنامه ریزى، بیشتر موجب بروز تغییراتى در روش‏هاى پیشین مى‏شود و كاركنان، كه به‏روشهاى پیشین خو گرفته‏اند، به دلایل مختلف - مانند ترس از دست دادن شغل - در برابربرنامه ریزى و اجراى آن مقاومت كنند.


ویژگى‏هاى برنامه ریزى موفّق‏


»چندان » ویژگى‏هاى برنامه خود را چنین بیان مى‏كند:
1- هدف‏هاى برنامه باید روشن، مشخص و قابل فهم باشد. هدف‏هاى كلى، مانند تقویت‏روحیه یا افزایش سود آورى، معمولاً مبهم اند و مجریان را به برنامه ریزى و اقداماتى خاص‏هدایت نمى‏كنند. در صورت امكان، هدف‏ها را باید به صورت كمّى و قابل سنجش تعیین‏كرد.


2 - برنامه خوب، باید ساده و جامع باشد. ساده باشد به گونه‏اى كه تمامى كاركنان به اهمیت آن‏پى ببرند و به آسانى بتوانند آن را اجرا كنند. جامع و مفصّل باشد به گونه‏اى كه تمام جنبه‏هاى‏عملیاتى را، كه براى تأمین هدف‏ها لازم است، در برداشته باشد.


3 - برنامه باید كاملاً متعادل و در همان حال، قابل انعطاف باشد. برنامه خوب باید به گونه‏اى‏متعادل باشد كه منابع موجود به طور یكسان براى انجام تمامى وظایف صرف شود. در ضمن‏نباید منافع كوتاه مدت، فداى منافع بلند مدت شود و یا بالعكس. همچنین، برنامه باید به‏گونه‏اى قابل انعطاف باشد كه در صورت لزوم بتوان هر نوع تغییرى را در تخصیص منابع‏ایجاد كرد. علاوه بر این، باید در برابر شرایط متغیر به گونه‏اى انعطاف‏پذیر باشد كه اگر وقایع‏آینده، طبق پیش بینى تحقق نیابد، بتوان از همان برنامه با تغییر و تطابق با موفقیت جدید، بهره‏جست.


4- برنامه باید داراى محدودیت زمانى باشد. با وجود این كه برنامه ریزى تلاشى براى پیش‏بینى آینده است، مدت زمان مجاز براى تأمین هدف‏ها باید معقول و منطقى باشد. برنامه‏ریزى بلند مدت، به این سبب كه با عوامل نامطمئن بیشترى مواجه است، پیش بینى صحیح‏وقایع را دشوارتر مى‏كند. از این رو، دوره زمانى برنامه باید مناسب و در حد معقول، ثابت‏باشد.


5 - برنامه باید با همكارى كاركنان تهیه شود. برنامه ریزى نباید تنها در اختیار مدیریت عالى‏باشد؛ زیرا در صورتى كه برنامه‏اى به كاركنان تحمیل شود، خود را مسئول نخواهند دانست.همچنین، در اغلب اوقات همكارى مرئوسین سبب مى‏شود كه كاركنان با صمیمیت وجدیت براى موفقیت برنامه بكوشند.


6 - بر ضرورت وحدت برنامه ریزى، از سوى مدیران، همواره تأكید شده است. بنابر نظر»دیوید اوینگ« برنامه ریزى از امورى است كه مانند سكّه دو روى دارد؛ به این‏معنا كه برنامه ریزان ممكن است هنگام برنامه ریزى، تنها به منابع رسمى اقتصادى،فیزیكى یا مادى و فنى توجه كنند و جنبه انسانى را به گونه‏اى شایسته در نظر نگیرند.بدین سان، برنامه با موفقیت رو به رو نخواهد شد.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
چهارشنبه 24/6/1389 - 8:36 - 0 تشکر 231479


مسعود خان اگر لطف کنی ادهوکراسی رو هم توضیح بدی ممنون میشم
مطلب خیلی مفید بود و علمی

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.