• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادب و هنر > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادب و هنر (بازدید: 5576)
دوشنبه 10/10/1386 - 21:19 -0 تشکر 21508
بِیو گرافِی هنرمندان اِیرانِی و خارجِی

با سلام
این مطلب رو برای قرار دادن بیو گرافی و زندگینامه هنرمندان ایران جهان درست كردم.
امیدوارم شما هم كمك كنید تا این مطلب پربار و خوب باشه.
با تشكر
یا علی مدد

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


يکشنبه 21/11/1386 - 15:5 - 0 تشکر 29383

مهناز افشار : از جایگاه خودم راضی نیستم !!!!

با اینکه مهناز افشار به عنوان ستاره سینمای تجاری ایران شناخته می شود، اما گزیده کاری او در سال ۸۶ و پاسخ اش به «دعوت» ابراهیم حاتمی کیا نشان از علاقه به تغییر جایگاه او از ستاره صرف بودن به بازیگری تجربه گرا است. افشار در این سال ها پول سازترین بازیگر زن سینمای ایران بوده و حضورش در فیلم ها، تا حدودی گیشه را گارانتی کرده است. او در چند سال اخیر در کنار حضور در فیلم های تجاری، منتظر تجربه فیلم ها و نقش های متفاوت نیز بوده است و بازی در فیلم هایی مانند سالاد فصل (فریدون جیرانی)، کارگران مشغول کارند (مانی حقیقی) یا چه کسی امیر را کشت (مهدی کرم پور) نشان از علاقه افشار به نوعی دیگر از سینما نیز دارد. «انعکاس» ساخته رضا کریمی بیستمین فیلم سینمایی کارنامه هنری مهناز افشار است. با اینکه این فیلم هم در زمره آثار بدنه سینمای ایران طبقه بندی می شود، اما اثری خوش ساخت و حرفه یی است که یک مهناز افشار متفاوت دارد. نقش افشار و حتی گریمش در «انعکاس» به هیچ کدام از فیلم های قبلی او شباهتی ندارد. بهتر است فیلم را اول ببینید تا قضاوت راحت تر شود.
● چرا امسال برعکس سال گذشته اینقدر کم کار بودید؟
بعد از فیلم «تسویه حساب» خانم میلانی، با خودم گفتم مهناز افشار، دیگر بس است. دیگر داری خیلی شلوغ می کنی. قبل از آن هم « محاکمه» و « رئیس» را کار کرده بودم. اتفاقاً در این دوره فیلمنامه هایی هم که می خواندم بعضی هایشان بد نبود اما تصمیم گرفتم کار نکنم تا اینکه فیلمنامه «انعکاس » به دستم رسید و بازی در آن را قبول کردم.
چرا امسال برعکس سال گذشته اینقدر کم کار بودید؟
بعد از فیلم «تسویه حساب» خانم میلانی، با خودم گفتم مهناز افشار، دیگر بس است. دیگر داری خیلی شلوغ می کنی. قبل از آن هم « محاکمه» و « رئیس» را کار کرده بودم. اتفاقاً در این دوره فیلمنامه هایی هم که می خواندم بعضی هایشان بد نبود اما تصمیم گرفتم کار نکنم تا اینکه فیلمنامه «انعکاس » به دستم رسید و بازی در آن را قبول کردم.

● آن موقع هم می خواستید بروید سر کار «کلاغ پر» و کمی طول کشید تا جواب نهایی را بدهید...
بله. همان اول که این فیلمنامه را خواندم داستانش جذبم کرد. احساس کردم سوژه خاص و بکری است که تا به حال در سینما نداشته ایم. اما به نظرم هنوز نپخته می آمد. البته دوستان هم لطف کردند، نشستند بازنویسی کردند و سرانجام به نتیجه رسیدیم که کار کنیم.

● نقش تان در بازنویسی تغییر کر د؟
نه، پایه داستان که تغییر نکرد و همان متفاوت بودن و خاص بودن سوژه را داشت. اما خب یکسری گره ها و منطق هایی که لازم بود در طول قصه باشد، گنجانده شد.

● کاراکتر نسیم به نظرتان چه ویژگی یی داشت ؟
فکر می کنم اولین قصه یی بود که من خواندم و دیدم که کلیت کار روی دوش کاراکتر زن فیلم است و بسیار جای کار دارد. امیدوارم از پس اش برآمده باشم. به هر حال قصه، انتخاب بازیگر، دفتری که قرار بود با آن کار کنیم و کارگردان فیلم همه برایم مهم بود و همه این عوامل دست به دست هم دادند که در این فیلم همکاری داشته باشم.

● درباره ویژگی خود کاراکتر نسیم نگفتید. . .
خیلی خاص بود. من در بیشتر کاراکترهایم یک دختر شوخ و اصولاً کاراکترم برون گرا است. اما نسیم خیلی درون گرا بود و بازی زیرپوستی داشت. حتی در فیلم کلام زیادی از طرف نسیم گفته نمی شود و بیشتر بازی اش در سکوت و اضطراب است. کلاً درون گرا بودن این کاراکتر خیلی من را جذب کرد.

● معصومیت کاراکتر هم خیلی خوب درآمده چون در آغاز فیلم هنوز تماشاگر نمی داند که نسیم خیانت کرده یا نه و این حس معصومیت همراه با شیطنت و دلشوره باید به تماشاگر همزمان منتقل شود.
دقیقاً. اصلاً دووجهی بودن این شخصیت جالب است. من همیشه معتقدم یک کار خاکستری بودنش مهم است نه اینکه مطلق سیاه یا سفید. این خاکستری بودن کمک می کند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد. این ویژگی هم در کاراکتر نسیم و هم در کلیت داستان وجود داشت.

● گریم چقدر به نوع بازی شما کمک کرده بود؟ چون گریم تان خیلی متفاوت با گذشته است.
بسیار زیاد. من جزء بازیگرانی هستم که گریم و لباس روی بازی و حس درونی ام تاثیر می گذارد و خیلی خوشحالم که در دو فیلمی که کاراکتر خاص داشتم آقای مهرداد میرکیانی طراح گریم بود؛ یکی «سالاد فصل» و یکی هم این فیلم.

● با بقیه بازیگران چقدر راحت بودید؟ ظاهراً تا به حال با آنها کار نکرده بودید؟
خیر، تا به حال با این دو عزیز کار نکرده بودم. آقای کامبیز دیرباز بسیار پرانرژی و باانگیزه بودند. آقای گودرزی را هم که قبلاً تعدادی از کارهایشان را از تلویزیون و سینما دیده بودم، بسیار خوب ظاهر شدند. من هم خدا را شکر آدمی هستم که با کسی زیاد مشکل پیدا نمی کنم. همیشه سعی می کنم با بازیگر مقابل بده بستان کاری داشته باشم.

● فیلمنامه اولیه به نظر شما چه نقایصی داشت ؟
من اصولاً آدم رکی هستم و همه این را می دانند. به خاطر اینکه وقتی آدم رک باشد آدم ها تکلیف شان مشخص است. روزی که نسخه اولیه فیلمنامه را خواندم به نظرم اشکالاتی داشت. بعد جلسه یی با آقای حاجی میری و آقای دکتر کریمی (نویسنده فیلمنامه)، خانم موگویی، آقای دیرباز، آقای گودرزی و بقیه دوستان داشتیم، من نگرانی هایم را گفتم. من بیشتر نگرانی ام درباره آقای حاجی میری بود چون از قبل با آقای کریمی صحبت کرده بودیم و تکلیف روشن بود. وقتی با ایشان سر میز مذاکره نشستیم، دیدم که هدف شان این است که یک فیلم با دیدگاه منطقی و درست تولید کنند. سوژه فیلم جای تولید یک فیلم سوء استفاده گرا را داشت که خوشبختانه اینگونه نشد. آقای حاجی میری خیلی منعطف بودند و در طول کار هم به هر حال یکسری نظریات از طرف ایشان می آمد. حتی یک بار به ایشان اعتراض کردم که چرا حضور فیزیکی ندارید و اگر داشتید شاید انتقال ها راحت تر انجام می شد که خب ایشان گرفتار بودند و به هر دلیلی نمی توانستند بیایند. البته ایشان بعدها جوابی منطقی دادند و گفتند من اگر خودم کارگردان نبودم حتماً می آمدم. ایشان با دید کارگردانی شان ممکن بود ایراداتی به نحوه ساخت فیلم بگیرند و حرف شان منطقی بود چون این فیلم را قرار بود آقای کریمی بسازند. اما باز هم به عنوان بازیگر دوست داشتم آقای حاجی میری حضور فیزیکی می داشتند که چه بسا در نتیجه کار تاثیر بهتری می گذاشت.

● به نظر شما نقش نسیم در قصه اول چه چیزهایی کم داشت ؟
کمی خام بود که بعد پخته شد یعنی فهمیدیم نسیم چه پیش زمینه یی دارد. در مجموع شناسنامه نسیم مشخص شد. شناسنامه داشتن کاراکترها خیلی مهم است چون بازیگر آن می تواند راحت تر ایفای نقش کند. البته آن زمان فکر می کردم یکسری سکانس ها هم اضافی است ولی الان متوجه می شوم که چون قصه خیلی لب مرز حرکت می کند، وجود چنین سکانس هایی لازم است.

● برای درآوردن نقش چقدر آزادی عمل داشتید؟
برای اولین بار در این پروژه آزادی عملم کمتر بود. آن لحظه برایم سخت بود. وقتی با آقای کریمی صحبت می کردیم و نظرهای آقای حاجی میری هم به ما می رسید فکر می کردم چرا برای ایفای نقش آزاد نیستم. ولی الان که اینجا نشسته ام و صحبت می کنم فکر می کنم به خاطر متفاوت بودن قصه و لب مرز بودنش لازم بود کمی محتاط عمل کنیم.

● در پروژه های دیگر آزادی عمل بیشتری بهتان می دادند؟ مثلاً سر کار آقای کیمیایی ؟
البته. اصولاً کارگردان ها به بازیگر آزادی می دهند تا بازیگر از خلاقیتش هم استفاده کند. چون اگر بخواهی سفت بگیری اصلاً فیلم درنمی آید. چون به هر حال من به عنوان یک بازیگر ایده و نظر و فکر دارم و می روم می نشینم روی نقش کار می کنم. برایش شناسنامه درمی آورم و با آن همذات پنداری می کنم. من با آقای کیمیایی هم که کار کردم بسیار ایشان انعطاف داشتند و صحبت ها را قبول می کردند. الان هم که سر کار آقای حاتمی کیا هستم بسیار ایشان منعطف هستند و خیلی خوب حرف ها را گوش می دهند. تا الان که مشکلی نداشتم.

● یک ویژگی کار حاتمی کیا دورخوانی های قبل از کار است. چقدر به شما کمک می کند؟
بله. خیلی متفاوت است. ما دورخوانی فراوانی داریم. سر صحنه هم که می رویم اول تمرین می کنیم و همه چیز مشخص می شود و بعد فیلمبرداری آغاز می شود. این خواست خود ایشان است و به من مهناز افشار هم بسیار کمک می کند.

● «انعکاس» چه جایگاهی در کارنامه بازیگری شما دارد ؟ فکر می کنم بیستمین فیلم تان باشد.
بله. فکر می کنم کم کار نکرده ام. من دوازده، سیزده سال است که دارم در سینما کار می کنم. هیچ توقعی هم ندارم و در سینما سقفی نمی بینم. بدون هیچ ادا و غروری کار می کنم و سعی می کنم اطلاعات و دانشم را بیشتر کنم. ورزش می کنم، کتاب می خوانم و فیلم می ببینم. انتقادها را هم می پذیرم و نظرها را می شنوم. درباره «انعکاس» هم فکر می کنم نتیجه کار را مردم باید مشخص کنند. ما بازتابش را از مردم و منتقدانی که بدون غرض ورزی نظر می دهند باید بگیریم و آن وقت خواهیم فهمید که «انعکاس» چطور فیلمی است.

● اولین کارتان سریال «گمشده» بود که ظاهراً الان هم دارد دوباره پخش می شود؟
بله. مجموعه «گمشده» بود که البته الان پخش اش تمام شده.

● دهه ۷۰ دهه شروع کار و تثبیت شما بود با فیلم های «نگین»، «شور عشق» و «شیرهای جوان». در اوایل دهه ۸۰ به عنوان ستاره کاملاً جا افتادید و فیلم هایتان تا سال ۸۵ فروش خوبی کرد. فکر می کنم از سال ۸۶ کم کم دارید به سمت تجربه های متفاوت پیش می روید.
بعضی ها به من می گویند بازیگر تجاری ، اما به نظر من هیچ اشکالی ندارد که یک بازیگر فیلمی ارزشمند در کارنامه اش داشته باشد که باعث رونق سینمای ایران هم بشود. این یک حسن است و کسی نمی تواند ایراد بگیرد چون اگر سینما رونق نداشته باشد کسی فیلم نمی بیند تا بعدش فیلم های ارزشمند هم تولید شود. ولی این را قبول دارم که من بازیگر، اگر فیلم پرفروشی دارم باید حتماً فیلم باارزشی هم باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. خب به هر دلیلی آدم اشتباه هم می کند. اوایل کار هم ممکن است یکسری فیلم ها در کارنامه ام باشد که به دلیل کم تجربگی و اینکه می خواستم وارد سینما بشوم و تجربه کسب کنم بازی کرده ام. من در دبیرستان علوم تجربی خوانده ام و بعد ادامه تحصیل دادم و تدوین خواندم. یعنی الکی وارد سینما نشدم. با یک دیدگاه وارد شدم. بعد هم کلاس های بیان آقای سمندریان را رفتم. کتاب خواندم و فیلم دیدم و تمرین کردم. به هر حال هر فیلمی تجربه یی بود برای فیلم بعدی. ممکن است فیلم هایی در کارنامه من باشد که من از نتیجه اش اطلاع نداشتم و خوب درنیامده باشد آن هم به هزار دلیل. الان که فکر می کنم، می بینم هر انتخابی که کرده ام آن لحظه دلیلی برای خودش داشته و دوست داشته ام. تمام فیلم هایی که در کارنامه ام هست به خاطر وقت و انرژی که برایش گذاشتم برای من قابل احترام است چه بسا که ممکن است بعضی هایشان هم نتیجه خوبی نداشته باشند.
● از جایگاهتان در سینما راضی هستید؟
الان که از جایگاه خودم راضی نیستم. نه شعار است و نه ادا و اصول. ضمناً نمی دانم چرا یک عده با من مشکل دارند و دوست ندارند مهناز افشار ترقی کند...

● چه کسانی؟ از بین سینماگران یا مردم ؟
مردم که نه. بالاخره هر کسی را عده یی دوست دارند و عده یی نه. در خود سینما منظورم است. من فکر می کنم کارهای متفاوتی کرده ام. اگر «شور عشق» را بازی کردم یا «خاکستری» و «نگین»، همزمان «کارگران مشغول کارند » را هم دارم یا فیلم هایی مانند «چه کسی امیر را کشت ؟»، «آتش بس» یا «سالاد فصل». وقتی نگاه می کنم، می بینم که بیشتر کاراکترهایی که کار کرده ام متفاوت هستند و هیچ کدام یک مدل نیست. برخی کم لطفی ها آدم را سرد می کند. البته شاید هم تقصیر خودم باشد. ممکن است روند کاری ام را درست انجام نداده باشم. یک کار خوب انجام داده ام و بعدش یک کار ضعیف کرده ام و آدم ها مانده اند که بالاخره مهناز افشار تکلیفش چیست؟ می خواهد فیلم خوب بازی کند یا نه ؟ می توانم بگویم که خودم هم تقصیر داشته ام. اما به هر حال از انتخاب کارهایم خیلی ناراضی نیستم برای اینکه سعی کردم کاراکترهای متفاوتی را تجربه کنم و امیدوارم بتوانم کارهای بهتری انجام دهم.

● فکر می کنید چرا سایه «شور عشق» هنوز بالای سرتان هست و از بین نمی رود؟
علت دارد. برای اینکه «شور عشق» فیلمی بود که برای بار اول در سینمای ایران درباره یک دختر و پسر جوان ساخته شد و برای خیلی ها بت شد. این مضمون در آن زمان خیلی مهم بود اما شاید اگر الان ساخته شود، دیگر استقبالی از آن صورت نگیرد. این فیلم چون سکوی پرتابی برای من و آقای رادان بود خیلی ها ما را هنوز هم به این دو فیلم وصل می کنند. به نظر من در هر صنفی، هر کس یک استارت و یک سکوی پرتاب دارد و البته این نقطه استارت همیشه در پرونده اش هست. حالا یا می تواند خیلی قوی باشد یا خیلی ضعیف. به هر حال آدم ها بک گراندشان را نمی توانند پاک کنند. من هم خوشحالم که بک گراند بدی ندارم. «شور عشق» هم خیلی فیلم بدی نبوده. . .

● البته تنها زرشک سینمای ایران هم نصیب این فیلم شد...
بله و اتفاقاً من خیلی از این بابت خوشحالم. به نظرم فیلم دیده شد. چرا مراسم اعطای زرشک زرین فقط یک سال انجام شد و فقط هم به «شور عشق» داده شد و تمام؟

● سکوی پرتاب شما و بهرام رادان با هم بود. بهرام رادان عامدانه رفت به سمت تجربه گرایی و این باعث شد کارنامه قابل اعتنایی داشته باشد و دو سیمرغ هم بگیرد. اما با این وجود او دیگر جایگاه یک استار را در سینمای ایران ندارد. اما شما انتخاب هایتان طوری بوده یا پیشامد این بوده که جایگاهتان را به عنوان استار تثبیت کرده اید. فکر می کنید این عامدانه بوده یا اینکه شرایط شما را پیش برده؟
نمی دانم این حرفی که می زنم در این زمانه درست است یا نه. ممکن است به نظر عده یی خنده دار بیاید. اما من به شدت به سرنوشت اعتقاد دارم. البته در کنارش تلاش و تفکر و بینش درست را در نظر دارم. به هر حال درباره هر فیلمی فکر می کردم و تصمیم می گرفتم و انتخاب می کردم اما معتقدم که سرنوشت من این طور رقم خورده و دارم در مسیری هدایت شده در کائنات حرکت می کنم. خداوند من را در این مسیر گذاشته و بعد هم به مهناز افشار گفته که خب حالا خودت چقدر توان و دانش داری ؟

● خودتان کدام را بیشتر می پسندید؛ جایگاه یک استار یا یک بازیگر تجربه گرا با نقش های متفاوت؟
من هردویش را در کنار هم می پسندم.

● این ممکن هست ؟
بله. نمی خواهم بگویم این اتفاق برای من افتاده اما می خواهم بگویم سعی کردم فیلم هایی را بازی کنم که مردم دوست داشته باشند و از آن استقبال کنند و در عین حال آدم های اهل فکر بدون غرض ورزی از آن تعریف کنند. برای من ارزشمند است که یک کارگردان یا نویسنده یا خبرنگار و آدم هایی که اهل فکر هستند بگویند خانم افشار فلان کارتان چقدر خوب بود. پس یعنی من آن مسیر را هم تجربه کرده ام.

● فکر می کنید مهناز افشار وقتی می رود در فیلم هایی مثل «چه کسی امیر را کشت» یا «کارگران مشغول کارند» بازی می کند، به خاطر قابلیت های بازیگری اش است یا به خاطر استار بودن او را انتخاب می کنند تا فیلم بیشتر دیده شود؟
در مورد فیلم «کارگران مشغول کارند» آقای مانی حقیقی به من گفتند وقتی بازی من در «سالاد فصل» را دیدند، خوش شان آمد و خواستند من در فیلم شان حضور داشته باشم. در مورد «سالاد فصل» هم من قبلش فیلم خیلی شاخصی نداشتم و اگر توجه خاص آقای جیرانی و حتی اصرارهای آقای شریفی نیا نبود این اتفاق نمی افتاد. جا دارد که از هر دویشان تشکر کنم.

● در این چند سال دو، سه نقش دو بازی کردید که خوب اما خطرناک بود...
بله بسیار خطرناک بود و می توانست من را کاملاً به گوشه یی پرتاب کند. اما خوشبختانه نتیجه این کارها خوب از آب درآمد.

● چطور شد که برای «سالاد فصل» انتخاب شدید؟
در فیلم «خاکستری» آقای جیرانی را در اتاق تدوین می دیدم. همیشه سبک آقای جیرانی را دوست داشتم و البته الان هم دوست دارم. گفتم بالاخره اتفاق به وقتش خواهد افتاد. گذشت و آقای شریفی نیا گفتند آقای جیرانی می خواهند فیلم بسازند و من رفتم و قسمت شد که بازی کنم. وقتی فیلم تمام شد آقای جیرانی گفتند خیلی خوب بودی و شاید من باید این نقش را گسترش می دادم.

● بازی در «چه کسی امیر را کشت» چگونه پیش آمد؟
یادم است که از طرف آقای کرم پور فیلمنامه یی به من رسید که بخوانم. دیدم خیلی کار نویی است، عوامل و بازیگران خیلی خوبی هم دارد. البته برای بازی در این فیلم واقعاً خیلی ترس داشتم چون فکر می کردم مهناز افشار میان این همه بازیگر پیشکسوت و بزرگ چه می خواهد بکند؟ ولی بعد دیدم چه محک خوبی است. آدم به خودش می گوید سعی کن کم نیاری و خیلی خوب باشی. هیچ وقت لطف آقای شکیبایی را یادم نمی رود که من را دیدند و گفتند وقتی سالاد فصل را دیدم، متوجه شدم از نوک پا تا نوک موهایت بازی می کنی. اصلاً باور نمی کردم آقای شکیبایی این حرف را به من بزند. چقدر خالص و چقدر بی عقده و بزرگوار. این حرف را حتی اگر ایشان فقط برای خوشحال کردن من گفته باشد به من انرژی می دهد و برای من خیلی ارزشمند است. یکسری دوستان در سینما به من کم لطفی کردند اما خدا را شکر دوستانی هم داشتم که به من کمک کردند در سینما بمانم. فیلمنامه «چه کسی امیر را کشت؟» را که خواندم، آقای شکیبایی هم آنجا بودند و دوست داشتم باز هم با ایشان کار کنم. البته با هم بازی نداشتیم ولی نقش عجیب و متفاوتی بود. من همیشه دوست دارم نقش های متفاوت و عجیب و غریب بازی کنم. مثلاً آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژپشت نتردام را بازی کنم.

● خب اینکه هیچ وقت امکان پذیر نخواهد بود...
عیب ندارد. نقش زنش را که می توانم بازی کنم، (می خندد) متاسفانه در سینمای ایران یا باید نقش دیوانه یا معتاد را بازی کنی تا دیده شوی. هیچ وقت نقش های رئال دیده نمی شوند، در صورتی که در سینمای جهان نقش های رئال جایگاه ویژه یی دارند.

● خیلی از بازیگران به خصوص خانم ها به سمت تجربه های دیگری در سینما مانند کارگردانی رفته اند. شما چنین قصدی ندارید؟
فعلاً قصد کارگردان شدن ندارم. ورود به هر رشته یی تخصص و تجربه می خواهد اما چون قبل از بازیگری تدوین خوانده ام و کارهای فنی را هم دوست دارم، شاید یک روز با اجازه استادان به سمت فیلمبرداری بروم یا با اجازه تهیه کنندگان، تهیه کننده شوم. البته یک قصه کوتاه هم دارم که بدم نمی آید آن را بسازم. این قصه از باورهای خودم ناشی شده و شاید محک خوبی برایم باشد.
منبع: روزنامه اعتماد

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


سه شنبه 30/11/1386 - 13:3 - 0 تشکر 30705

با سلام


1+99 پلان از محسن چاوشی:

1متولد 1358/5/58


2 متولد شهر خرمشهر


3در مشهد، خرمشهر، کرج، تهران و کرمانشاه بزرگ شده است


4مارکوپولوی موسیقی ایران است


5 در حال حاضر در تهران زندگی می کند


6 جنگ زده است اما از این کلمه نفرت دارد


7بسیار ساده است


8 بی شیله پیله


9فرزند یک مانده به آخر است


10 به نظر ته تاقاری می آید


11با خانواده ارتباط صمیمی و گرمی دارد


12 مثل همه مردهای ایرانی متعصب است


13 با اولین برخورد همه از او حساب می برند


14طول می کشد تا همه او را با عنوان آدم خوب بشناسند


15پشت قیافه جدی اش گه گداری شوخی هم می کند


16 همه آنهایی که در اولین برخورد از او حساب می برند در لیست دوستان صمیمی اش قرار

 می گیرند


17خجالتی است


18اما روابط اجتماعی خوبی دارد


19 کم تحمل است


20 و کم حوصله


21 اما در کار صبور است


22 به نوعی خفاش است


23 روزها خواب است و شبها بیدار


24 خیلی اهل خواب نیست


25 بیداری را ترجیح می دهد


26 عاشق حضرت ابوالفضل(ع) است


27 آرزو دارد قطعه ای برای حضرت ابوالفضل(ع) بخواند


28متدین است


29نماز می خواند


30 دوستان زیادی دارد


31اهل ظاهر نیست


32امیر، حسین، شهاب و شاهرخ را بهترین دوستان خود می داند


33 به باطن بیشتر اهمیت می دهد


34اشک سرما بهترین فیلمی است که دید

ه
35 اهل سینما نیست


36 آخرین فیلمی را که دیده به خاطر ندارد


37 عاشق پرویز پرستویی است


38 و همینطور بازی او


39سیلوستر استالونه را دوست دارد


40 پیش از این بوکسور بوده


41در مورد تحصیلاتش حرفی نمی زند


42 اصولا کم حرف است


43باید با انبر از دهانش حرف کشید


44 مرموز است


45موذی نیست


46همه چیز را توی خودش میریزد


47حسی قوی دارد


48بیشتر با حسش کار می کند


49دلرحم و دلسوز است


50 اما مقاوم


51پشتکار خوبی دارد


52 زودرنج است و حساس


53 سیگار هم می کشد


54چهار یا پنج بار تصمیم به ترك سیگار گرفته اما تاکنون موفق نشده


55 دقیق و نکته سنج است


56 عاشق تنهایی است


57و عاشق قدرت


58 اغلب مطبوعاتی ها به خاطر عکس هایی که به آنها نداده از او شاکی اند


59 آدم شناس خوبی است


60 به گفته دوستانش می داند کی خوب است و کی بد


61 همه برایش یکی هستند


62به خاطر پست و مقام با کسی دوستی نمی کند


63 لجباز و یکدنده است


64 حرف حرف خودش است


65 به همه چیز و همه کس بدبین است


66بز متفکر است نه پرنده!!!؟؟؟


67 یعنی سال بز متولد شده است


70 از فوتبال خوشش نمی آید


71موسیقی کلاسیک را دوست دار

د
72کریس دیبرگ را خیلی دوست دارد


73اغلب کلاسیک گوش می دهد


74تنها موقع خواب استراحت می کند


75 همیشه وقت کم می آورد


76از کودکی اش خاطرات خوبی دارد


77به غبر از پشت صحنه با هیچ موزیسینی کار مشترک نداشته!!!؟؟؟


78پشت صحنه اتود بود و قرار نبوده پخش شود


79اما به زودی با صدای او پخش شد


80برای جام جهانی کلیپ نساخت


81در کارها دیگر از تیون و افکت استفاده نمی کند


82به نقدهایی که در موردش می شود اهمیت می دهد و حساس است


83از دوستانش زود ناراحت می شود


84 یک قدم برایش برداری صد قدم بر می دارد


85برای دوستی هایش حریم قائل شده


86 اهل دوز و کلک نیست


87غیبت نمی کند


88 کم می خندد


89با شاعر های دورو برش میونه خوبی دارد


90 شعر را خوب می شناسد و می فهمد


91 تاکنون پیشنهاد های بسیاری را رد کرده است


92 در قید و بند پول نیست


93از موسیقی تاکنون یک ریال هم در نیاورده است (خودش می گوید)


94 ساده پوش است


95 دوست ندارد غیر مجاز باشد


96 سخت به دنبال مجوز است

97 آلبوم جدیدش در مرحله پایانی است


98 سعی می کند متفاوت باشد


99 همچنان امیدوار است


100 هشت مرداد تولدش را با دوستانش جشن گرفت

با تشكر

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


چهارشنبه 1/12/1386 - 0:29 - 0 تشکر 30835

سلاممممممممم
از تاپیک خوبت می خواستم تشکر بکنم.

--------------------------

ظهور کن که ابرهاي ظلماني فتنه احاطه مان کرده است.

 

چهارشنبه 1/12/1386 - 1:0 - 0 تشکر 30850

سلام

دستتون درد نکنه و خسته نباشین. میشه بیوگرافی بهرام رادان رو بران بنویسین. اگه با بازیگر یا بازیگرای دیگه ای توی سینما نسبتی داره هم بگید خیلی خیلی ممنون میشم.آهان! از حامد بهداد رو هم میخوام، تشکر.

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 1/12/1386 - 15:49 - 0 تشکر 30939

با سلام

.::. لیلا حاتمی در 9 مهر 1351 در تهران متولد شد .

پدرش استاد علی حاتمی ( كارگردان ) بود و مادرش رزی خوشكام ( بازیگر قدیمی سینما )
همسرش علی مصفا ( بازیگر )
از کودکی در فیلمهای پدرش حضور داشت. دیپلم خود را در رشتهٔ ریاضی فیزیک از تهران گرفت و برای ادامهٔ تحصیل به لوزان سوئیس رفت. در دانشگاه پلی تکنیک در رشتهٔ برق شروع به تحصیل کرد و پس از دو سال این رشته را رها کرد و به تحصیل ادبیات فرانسه در دانشگاه لوزان مشغول شد. سال ۱۳۷۵ به علت بیماری پدرش به ایران آمد و از آن پس در تهران اقامت کرد. سال ۱۳۷۵ اولین کار سینمایی خود را در فیلمی غیر از فیلم پدرش انجام داد. لازم به ذکر است بیش از آن در سال ۱۳۷۰ در فیلم دلشدگان کار کرده بود.او همسر علی مصفا (بازیگر سینما و تلویزیون) می‌باشد.
پس از دیپلم، دو سال مهندسی برق را در دانشگاه پلی تکنیک سوییس و دو سال ادبیات مدرن فرانسه را در همین کشور گذراند.
او نخستین بار با بازی در نقش کودکی کمال الملک بازی در سینما را تجربه کرد.
او برای بازی در فیلم لیلا از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار گرفت و برای بازی در فیلم آب و آتش از پنجمین دوره جشن خانه سینما برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
لیلا حاتمی اولین جایزه جهانی اش را در سال 1381 از جشنواره مونترال کانادا برای بازی در فیلم ایستگاه متروک گرفت.

.::. فیلم شناسی لیلا حاتمی
کمال الملک (علی حاتمی، 1363)
دلشدگان (علی حاتمی، 1370)
لیلا (داریوش مهرجویی، 1376)
شیدا (کمال تبریزی، 1377)
میکس (داریوش مهرجویی، 1378)
کیف انگلیسی (مجموعه، سیدضیاءالدین دری، 1378)
آب و آتش (فریدون جیرانی، 1379)
مربای شیرین (مرضیه برومند، 1379)
ایستگاه متروک (علیرضا رئیسیان، 80 1379)
ارتفاع پست (ابراهیم حاتمی کیا، 1380)
سیمای زنی در دور دست (علی مصفا، 1382)
سالاد فصل (فریدون جیرانی، 1383)
حکم (مسعود کیمیایی، 1383)
شاعر زباله ها (محمد احمدی، 1384)
.::. عكسهای لیلا حاتمی .::.
1
2
3
با تشكر از لطف دوستان خوشحالم كه از مطالب خوشتون اومده.

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


چهارشنبه 1/12/1386 - 15:55 - 0 تشکر 30940

بیوگرافی پرویز پرستویی ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )




دارای مدرک درجه یک هنری (معادل لیسانس).
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم دیار عاشقان (حسن کاربخش) در سال ١٣٦٢.
فعالیت هنری را از سال 1348 با اجرای نمایش در مراکز رفاه، کاخ جوانان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.

نام اصلی: پرویز

نام خانوادگی اصلی: پرستویی

سمت (در بخش های): بازیگران،

......................................

تاریخ تولد: 1334

ملیت: ایران

......................................

مدرک تحصیلی: دیپلم تجربی

بیوگرافی

دارای مدرک درجه یک هنری (معادل لیسانس).

شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم دیار عاشقان (حسن کاربخش) در سال ١٣٦٢.

فعالیت هنری را از سال 1348 با اجرای نمایش در مراکز رفاه، کاخ جوانان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.

در سال 1353 برای بازی در نمایش دکه و یک سال بعد برای بازی در نمایش تسلیم شدگان جایزه کاخ جوانان را گرفت.

برای نخستین فیلمش دیار عاشقان دیپلم افتخار بازیگر نقش دوم را در دومین جشنواره فجر گرفت.

او همچنین برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم لیلی با من است و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم آژانس شیشه ای شد.

بازی زیبای او در فیلم مومیایی 3 تحسین همگان را در هجدهمین جشنواره فیلم فجر برانگیخت.

سال 1380 سال خوبی برای او نبود. فیلم آب و آتش با بازی نه چندان دلچسب و انتخاب نامناسب او و فیلم تکه پاره شده موج مرده با تکرار نقش حاج کاظم آژانس شیشه ای چهره موفقی از پرویز پرستویی به جا نگذاشت.

پرویز پرستویی در سال 1381 فیلم نچندان موفق عزیزم من کوک نیستم را با بازی خوبش بر پرده سینماها داشت که در همان سال یکی از دو جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشن ماهنامه دنیای تصویر دریافت کرد.

پرویز پرستویی در سال 1382 بار دیگر چشمها را به سوی خود خیره کرد. بازی معرکه و ماندگار او در نقش رضا مارمولک در فیلم مارمولک (کمال تبریزی) سیمرغ بلورین ویژه هیئت داوران جشنواره بیست و دوم فیلم فجر (بهمن 1382) و تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد هشتمین جشن خانه سینما (شهریور 1383) را برای او به ارمغان آورد.

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر برای بازی در فیلم بید مجنون (مجید مجیدی) در سال ١٣٨٣.

بخشی از فیلم شناسی:

1385 پاداش سکوت ( مازیار میری ) [بازیگر]

1384 به نام پدر ( ابراهیم حاتمی کیا ) [بازیگر]

1383 بید مجنون ( مجید مجیدی ) [بازیگر]

1382 مارمولک ( کمال تبریزی ) [بازیگر]

1382 کافه ترانزیت ( کامبوزیا پرتوی ) [بازیگر]

1381 بانوی من ( یدالله صمدی ) [بازیگر]

1381 دیوانه ای از قفس پرید ( احمدرضا معتمدی ) [بازیگر]

1381 دوئل ( احمدرضا درویش ) [بازیگر]

1380 عزیزم من کوک نیستم ( محمدرضا هنرمند ) [بازیگر]

1379 آب و آتش ( فریدون جیرانی ) [بازیگر]

1379 موج مرده ( ابراهیم حاتمی کیا ) [بازیگر]

1378 عشق شیشه‌ ای ( غلامرضا حیدرنژاد ) [بازیگر]

1378 مومیایی 3 ( محمدرضا هنرمند ) [بازیگر]

1377 روبان قرمز ( ابراهیم حاتمی کیا ) [بازیگر]

1377 شوخی ( همایون اسعدیان ) [بازیگر]

1377 مرد عوضی ( محمدرضا هنرمند ) [بازیگر]

1376 آژانس شیشه ای ( ابراهیم حاتمی کیا ) [بازیگر]

1376 روانی ( داریوش فرهنگ ) [بازیگر]

1376 مهر مادری ( کمال تبریزی ) [بازیگر]

1374 لیلی با من است ( کمال تبریزی ) [بازیگر]

1373 آدم برفی ( داود میرباقری ) [بازیگر]

1370 مار ( مجید جوانمرد ) [بازیگر]

1369 حکایت آن مرد خوشبخت ( غلامرضا حیدرنژاد ) [بازیگر]

1366 سازمان 4 ( حسن جوانبخش ) [بازیگر]

1366 شکار ( مجید جوانمرد ) [بازیگر]

1362 پیشتازان فتح ( ناصر مهدی‌پور ) [بازیگر]

1361 دیار عاشقان ( حسن کاربخش ) [بازیگر]

جوایز و انتخابها

>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (بید مجنون)

[ دوره 23 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1383 ]

.................................................................

>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (مارمولک)

[ دوره 22 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1382 ]

.................................................................

>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد (دیوانه ای از قفس پرید)

[ دوره 21 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1381 ]

................................................................

>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (آژانس شیشه ای)

[ دوره 16 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1376 ]

.................................................................

>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (مومیایی 3)

[ دوره 18 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1378 ]

.................................................................

>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (به نام پدر)

[ دوره 24 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1384 ]

.................................................................

>> برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (لیلی با من است)

[ دوره 14 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1374 ]

.................................................................

>> کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (بید مجنون)

[ دوره 9 جشن خانه سینما (مسابقه) سال 1384 ]

................................................................

>> برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (مارمولک)

[ دوره 8 جشن خانه سینما (مسابقه) سال 1383 ]

................................................................

>> کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (موج مرده)

[ دوره 5 جشن خانه سینما (مسابقه) سال 1380 ]

.................................................................

>> کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (به نام پدر)

[ دوره 10 جشن خانه سینما (مسابقه) سال 1385 ]

.................................................................

>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (دیار عاشقان)

[ دوره 2 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال 1362 ]

.................................................................

>> برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد (مارمولک)

[ دوره 5 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) سال 1384 ]

.................................................................

>> کاندید لوح زرین بهترین بازیگر مرد (عزیزم من کوک نیستم)

[ دوره 3 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) سال 1382 ]

................................................................

>> کاندید لوح زرین بهترین بازیگر مرد (مومیایی 3)

[ دوره 1 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) سال 1380 ]

.................................................................

>> کاندید لوح زرین بهترین بازیگر مرد (بید مجنون)

[ دوره 6 منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) سال 1384 ]

.................................................................

>> 1 بهترین بازیگر نقش اول مرد سال (مارمولک)

[ دوره 19 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) سال 1383 ]

.................................................................

>> 2 دومین بازیگر نقش اول مرد سال (روبان قرمز)

[ دوره 14 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) سال 1378 ]

.................................................................

>> 2 دومین بازیگر نقش اول مرد سال (موج مرده)

[ دوره 16 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) سال 1380 ]

.................................................................

>> 4 چهارمین بازیگر نقش اول مرد سال (دیوانه ای از قفس پرید)

[ دوره 18 منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال) سال 1382 ]

.................................................................

بیشترین همکاری های پرویز پرستویی با:

>> محمدرضا علیقلی (تهیه و تولید،موسیقی،) (در 9 فیلم ) ==>

>> محمود سماک باشی (صدا،) (در 8 فیلم ) ==>

>> محسن روشن (صدا،) (در 8 فیلم ) ==>

>> مهرداد میرکیانی (عکس،چهره پردازی،) (در 7 فیلم ) ==>

>> محسن روزبهانی (جلوه های ویژه،صحنه و لباس،) (در 5 فیلم ) ==>

>> علی عابدینی (صحنه و لباس،چهره پردازی،) (در 5 فیلم ) ==>

>> محمدرضا دلپاک (صدا،) (در 5 فیلم ) ==>

>> عزت الله مهرآوران (بازیگران،فیلمنامه،) (در 4 فیلم ) ==>

>> ابراهیم حاتمی کیا (تدوین،تهیه و تولید،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 4 فیلم ) ==>

>> فاطمه معتمدآریا (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>

>> آزیتا حاجیان (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>

>> حبیب رضایی (بازیگران،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> محمد آلادپوش (جلوه های ویژه،عنوان بندی،فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>

>> مجید انتظامی (موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> بهرام بدخشانی (فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>

>> مسعود بهنام (صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>> صمد تواضعی (تدوین،عنوان بندی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> فرهاد توحیدی (فیلمنامه،) (در 3 فیلم ) ==>

>> لوریک میناسیان (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> رضا کیانیان (بازیگران،صحنه و لباس،عنوان بندی،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> حسن پویا (تهیه و تولید،فیلمبرداری،فیلمنامه،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> کمال تبریزی (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،فیلمبرداری،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> خسرو شکیبایی (بازیگران،فیلمنامه،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> پرویز شیخ طادی (بازیگران،صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> آتیلا پسیانی (بازیگران،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>

>> هایده صفی یاری (تدوین،صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>> مهرداد فخیمی (تهیه و تولید،فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>

>> حسن غفاری (عکس،) (در 3 فیلم ) ==>

>> رحمان باقریان (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>

>> مهدی کریمی (تهیه و تولید،) (در 3 فیلم ) ==>

 با تشكر

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


چهارشنبه 1/12/1386 - 16:0 - 0 تشکر 30941

.::. امین حیایی بازیگر سینما متولد سال 1349 و همسر نیلوفر خوش خلق ( بازیگر سینما )
در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مركز هنرهای نمایشی عقیدتی سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز كرد. در سال 1370 بازیگر یك تئاتر كودكان به كارگردانی ثریا قاسمی بود. در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم براده های خورشید شد.
خیلی زمان برد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلمهای سینمایی بازی كند. در اولین نقش آفرینی اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم « سیب سرخ حوا » (1378) چندان موفق نبود.
او در فیلم های سیروس الوند توانست خوش بدرخشد. در فیلمهای هتل كارتن، دست های آلوده و بخصوص در فیلم مزاحم كه یكی از به یاد ماندنی ترین بازیهایش را انجام داد .
او در سال 1381، ركورددار بود. شش فیلم با بازی او در سال 1381 در سینماهای تهران به روی پرده رفت: مزاحم، مانی و ندا، مونس، اثیری، رز زرد، بوی بهشت
بازیهای متفاوت او در سال 1382: عروس خوش قدم و دختر ایرونی و در سال 1383 با فیلمهای « كما » و « مهمان مامان » نام او را به عنوان یك بازیگر توانا سر زبانها انداخت تا جایی كه او به عنوان یكی از دو بازیگر برگزیده سال برای بازی در فیلم « دختر ایرونی » از جشن سالیانه ماهنامه دنیای تصویر تندیس حافظ دریافت كرد.
بازی كم نقص و تحسین برانگیز او در فیلم « زن زیادی » در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر همچنان نشان از سیر صعودی او در زمینه بازیگری دارد.
.::. بخشی از فیلم شناسی امین حیایی

فیلمهای سینمایی:
دو همسفر (اصغر هاشمی 1371)
دو روی سكه (محمد متوسلانی 1371)
پرتگاه (بهرام ری پور 1372)
حامی (قدرت الله صلح میرزایی 1373)
براده های خورشید (محمدحسین حقیقی 1375)
هتل كارتن (سیروس الوند 1375)
بادام های تلخ ‌(كاظم معصومی 1376)
دست های آلوده (سیروس الوند 1378)
سیب سرخ حوا (سعید اسدی 1378)
علف های هرز (قدرت الله صلح میرزایی 1378)
مونس (حمید رخشانی 1378)
تكیه بر باد (داریوش فرهنگ 79/1378)
مانی و ندا (پرویز صبری 1380)
مزاحم (سیروس الوند 1380)
اثیری (محمدعلی سجادی 1380)
رز زرد (داریوش فرهنگ 1381)
عروس خوش قدم (حبیب الله بهمنی 1381)
تب (رضا كریمی 1381)
دختر ایرونی (محمدحسین لطیفی 1381)
مهمان مامان (داریوش مهرجویی 1382)
كما (آرش معیریان 1382)
زن زیادی (تهمینه میلانی 1383)
شارلاتان (آرش معیریان 1383)
سرود تولد (علی قوی تن 1383)
پوكر (كاظم راست گفتار 1383)
آكواریوم (ایرج قادری 1383)
ستاره ها (فریدون جیرانی، 1384)
شام عروسی (ابراهیم وحیدزاده، 1384)
چه كسی امیر را كشت (مهدی كرم پور، 1384)
تله ( سعید اسعدی، 1385)
مهمان (سعید اسعدی، 1385)
اخراجی ها (مسعود ده نمكی، 1385)
++++++++++++++
مجموعه های تلویزیونی:
آپارتمان (مجموعه، اصغر هاشمی 1372)
روزگار جوانی (مجموعه، شاپور قریب 1377)
همسایه ها (مجموعه، محمدحسین لطیفی 1379)

20 عكس گلزار و امین حیایی
1
2

4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
19
محمدرضا گلزار
20
.::. محمد رضا گلزار متولد سال 1354 و فارغ التحصیل رشته مكانیك از دانشگاه آزاد است .
قبل از اینکه به سینما بیاید، نوازنده بود و به عنوان گیتاریست با گروه آریان همکاری می کرد.آشنایی اتفاقی اش با ایرج قادری باعث می شود تا در فیلم « سام و نرگس » بازی كند. از آن به بعد در فیلمهای « زمانه »، « بالای شهر، پایین شهر » و« شام آخر » بازی كرد كه فیلم آخری زودتر از دیگر فیلمهایش به نمایش درآمد.محمدرضا گلزار در سال 1381 در فیلمهای « بوتیك » و « چشمان سیاه » بازی و سال 1382 را با بازی در فیلم « 13 گربه روی شیروانی » آغاز كرد .
.::. بخشی از فیلم شناسی محمدرضا گلزار
1386 توفیق اجباری [بازیگر]

1385 تله ( سیروس الوند ) [بازیگر]

1384 آتش بس ( تهمینه میلانی ) [بازیگر]

1383 گل یخ ( کیومرث پوراحمد ) [بازیگر]

1382 کما ( آرش معیریان ) [بازیگر]

1382 زهر عسل ( ابراهیم شیبانی ) [بازیگر]

1381 چشمان سیاه ( ایرج قادری ) [بازیگر]

1381 زمانه ( حمیدرضا صلاحمند ) [بازیگر]

1381 بوتیک ( حمید نعمت الله ) [بازیگر]

1381 سیزده گربه روی شیروانی ( علی عبدالعلی زاده ) [بازیگر]

1380 بالای شهر پایین شهر ( اکبر خامین ) [بازیگر]

1380 شام آخر ( فریدون جیرانی ) [بازیگر]

1379 سام و نرگس ( ایرج قادری ) [بازیگر]

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


جمعه 10/12/1386 - 13:30 - 0 تشکر 32060

میدونی یه كمك كوچولو هم به من بكنی ؟ راستش خیلی وقته كه دنبال اطلاعاتی از جانی دپ و لئوناردو دیكاپریو ام ولی همنوز پیدا نكردم !‌می تونی برام این جا بذاری ؟
ممنون !
آتنا ***

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

سه شنبه 14/12/1386 - 14:4 - 0 تشکر 32561

با سلام
نام كامل:LEONARDO WILHELM DICAPRIO
تاریخ تولد: 11 نوامبر 1974.
محل تولد: لس انجلس آمریكا.
شغل: بازیگر.
علت شهرت: نقش آفرینی در فیلم TITANIC درسال 1997.
قد: 183 سانتی متر.
وزن: 65 كیلو گرم.
نام پدر:GEORGE DICAPRIO---شغل: ناشر كتاب.
نام مادر:IRMALIN DICAPRIO(NEE IDENBIRKIN)---آلمانی تبار.
* پدر مادر وی از یكدیگر طلاق گرفته اند.
برادر ناتنی:ADAM FARRAR---شغل:بازیگر.

روابط:
1-KRISTEN ZANG---شغل: مدل---سالهای 1996 و 1997.
2-VANESSA HAYDEN---شغل: مدل----در سال 1998 به مدت كوتاه.
3-GISELE BUNDCHEN---شغل: مدل برزیلی----از سال
2000 تا كنون با یكدیگر زندگی میكنند.
جـوایز دریافتی: جـایزه بهـترین بازیگر مرد در سال 2005
از سوی GOLDEN GLOBE-بهترین بازیگر مرد در سال 1997
از سـوی MTV AWARDS-
نــامـزد جـایـزه اسـكـار بـهتـریــن بـازیـگر نـقش مكمل برای
فیلم WHAT`S EATING GILBERT GRAPE در سال 1994.

فیلمهای وی:
Critters 3 (1991)
Poison Ivy (1992)
This Boy"s Life (1993)
What"s Eating Gilbert Grape (1993)
The Foot Shooting Party (1994)
A Hundred and One Nights of Simon Cinema (1995)
The Quick and the Dead (1995)
The Basketball Diaries (1995)
Total Eclipse (1995)
Romeo + Juliet (1996)
Marvin"s Room (1996)
Titanic (1997)
The Man in the Iron Mask (1998)
Celebrity (1998)
The Beach (2000)
Don"s Plum (2001)
Gangs of New York (2002)
Catch Me If You Can (2002)
The Aviator (2004)
The Departed (2006) (COMMING SOON)
The Chancellor Manuscript (2006) (COMMING SOON)

بیوگرافی:
لئـونـاردو هنگامی كه یك ساله بود پدر و مادرش از یكدیگرجدا شدند.در سن 5 سالگی در سریال تلویزیونی محبوب خـود بـنـام ROMPER ROOM حضور یـافت امـا  بـه دلـیل بد رفـتـاری اخــراج گـردیــد. وی در دبـیـرستـان مـارشـال دوره مـتـوسطه را به پایان رسانید. نخستین نقش وی در سالهای 1991-1992 در تلویزیون در فـیلمهای PARENTHOOD و SANTA BARBARA و سـپـس در ســـریــــال تـلـویـزیـونیGROWING PAINS صورت گرفت. نخستین فیلم سینمایی وی در سـال 1991 بـنـام CRITTERS 3 اكـران گــردیـد. او بانــقش فرینی در فیلم ROMEO AND JULIET در سال 1996و سپـس در فـیلم TITANIC در سال 1997 به سوپر استارجهانی بدل گشت.

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


شنبه 18/12/1386 - 17:53 - 0 تشکر 33000

بابا تو آخرشی ! ولقعا ممنون ! خیلی كمكم كردی ! البته برای دوستم بیشتر مهمه ! بذار بهش بگم !
راستی اطلاعاتی از وضعیت خانوادگی الانش نداری ؟! ازدواج كرده ؟!

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.