تبیان، دستیار زندگی

حاج احمدمتوسلیان،آرام دستش را بالا آورد و به انتهای افق اشاره کرد.

گفت:(بسیجی!آنجا انتهای افق است.من و تو باید پرچم خودرا درآنجا،در انتهای

زمین،برافرازیم.هروقت پرچم را درآنجا زدی زمین،آن وقت بگیرو راحت بخواب!)

جناب sardarane_eshgh
شما ندیدی خب ولی من دیدم
خیلی هم دیدم
اینهایی هم که گفتم کوچیکاشون هستن
من بدتراشون رو هم دیدم
من اتفاقا قبلا هم تو مدرسه هم یه مئت در یکی از پایگاه های شهری عضو بسیج بودم و خب بسیج و بسیجی عصر حاضر رو همون موقع شناختم
در ضمن من مطلق صحبت نمیکنم
ممکنه یه نفر بسیجی باشه ولی آدم خوبی باشه
من اینو میگم که در شرایط حاضر بسیج معنای واقعی خودش رو از دست داده
شده بازیچه ی دست یه عده سیاست مدار
همون بسیجی که حضرت امام گفتن نباید وارد سیاست بشه
ولی حالا میبینیم که حتی در نقد با تایید فلان شخصیت سیاسی کتاب هم چاپ میکنن...!
در ضمن خدا مساوی نیست با رهبر
فراموش نکنید لطفا

جناب سها من به شما تهمت نمیزنم
دارم کلی صحبت میکنم . نطرم رو میگم
اگه اینطور برداشت کنید که خیلی از مباحث انجمن سیاسی توهین به من و همفکران منه...!
صد البته
جنگ امروز جنگ اندیشه هاست...!

چرا دیگه بسیجی داره شما هستین...!
یعنی منظورتون اینه که من هنوز کاملا به خاطر نظرم از سوی همفکرانتون تخریب نشدم دیگه...نه؟

سلام برادر خوبم.

واسه ی عکس قرار دادن ...

اول شما باید ادرس عکس رو داشته باشید که می توانید روی فضای نت اپلود کنید و هم می توانید ادرس عکس را از روی سایت های دیگر که قبال خودشان اپلود کردند کپی نمایید.

برای اپلود مثلا روی این سایت _____اینجا_______ 

و برای کپی کردن از سایت هایی که قبلا قرار دادن روی عکس مورد نظرت راست کلیک کن و copy image  URL را کلیک کن.

حالا که درس رو داری به ادیتور پیشرفته که رفتی رو ی این عکس از ابزار بالا کلیک کن 

حالا ادرس عکستون رو تو قسمت image url , قرار دهید.و insert را بزنید.اندازه ی عکس را هم می توانید در زبانه ی  Appearance تنظیم کنید.

اما مورد دوم هم را هم بگویم کسی جز خدا نمی تواند مشخص کند که چه کسی در عرش است و چه کسی نه....لابد این دوست عزیز (yalda_farhang)خود را در مقامی دیده که می تواند راجع به مقام عرشی یا فرشی بودن ما قضاوت کند....میزان عرشی بودن یا فرشی بودن انسان ها تقواست ... متقین هم از هیاهو دورند......

عیبی نداره ما خودمون رو پیروان علی (ع) می دونیم که به زخم زبون شنین خو کردیم... 

من ...طاها ... امیرعباس ....تا خالا رنگ این سهمیه هایی که ایشون می گن ندیدیم راستش اردو جهادی دیدیم ولی سهمیه ندیدیم...سفر راهیان نور دیدیم ولی سهمیه ندیدم ...

من اسلحه ندارم...شما از کجا دیدید؟ من گوشه ی تنهاییم با قلم و دل پاک یه کاغذ در راه همین شهیدان مثل بقیه ی بسیجی های عرصه ی جنگ نرم می نویسم چشم اندیشه های فتنه رو در میاریم....

اگر قلم ما بسیجی ها شما را ناراحت می کند مشکل شماست 

جناب سها صد البته کسی جز خدا نمیتواند مشخص کند چه کسی در عرش است و چه کسی در فرش
پس سعی کنید روی موضوعاتی چون در قعر جهنم بودن فلان شخصیت یا مثلا یار امام زمان بودن دیگری زیاد تاکید نکنید که در این گونه موارد گویا پارادوکسیکال رفتار میکنید...!
بله
ان اکرمکم عند الله اتقکم
تقوا هم که خوشبختانه تعریف شده و جایی برای احث باقی نمیونه...!
شما رنگ سهمیه ندیدی خب خیلی خوبه که علاقه ای به سهمیه ندارید
اما خب من یلدا فرهنگ دانشجوی رشته ی معماری و هنرهای دراماتیک دانشگاه سوره افرادی رو میبینم که با رتبه ی افتضاح و با استفاده از سهمیه بسیجی فعال وارد دانشگاه شدند و به نوعی هم برای خودشون دردسر ایجاد کردند هم برای دیگران...!
این یه نمونه ی خیلی خیلی خیلی کوچیک
حالا سهمیه از اینجا شروع شده تا استخدام و سنوات حقوقی و غیره و غیره و غیره ادامه داره...!
حالا شما نمیبینی من دیگه نمیدونم
من اسلحه دیدم خیلی هم دیدم
اگر در تهران زندگی میکنید حتما باید دیده باشید
از کلت کمری تا کلاشنیکف
از باتوم تا اسپری فلفل
از گاز اشک آور تا خطرناک ترین نوع شوکرهای پیشرفته
گفتنیها در مورد بسیج زیاده جناب سها

اره خوبه ادامه بدید این حرفا رو قبلا از زبان دیگری هم شنیدم...عیبی نداره....
قلم ما گازی رو پخش کرد تو فضای جامعه که اشک همه ی انتی ولایت ها رو در اورد....
تفکر مکتبی بسیج با پشتوانه ی نگرش امام خمینی و امام خامنه ای تونست کاری بکنه که اون همه عربده کشی های خیابانی برای یک دروغ در عرض چند ماه تبدیل به گوشه نشینی و انزوا بشه ....
رهبر کسی است که تقوای الهی در همه ی زمینه ها را داراست. تایید انسان متقی مثل امام خامنه ای ما را بس است...شما هم به من تهمت زدید چون من هم جزئی از این کلی هستم که می گویید.هرچند کارت ندارم اما مکتبی هستم...
شما فقط زبان انتقاد دارید...همین ... انتقاد های تکراری ...
سری به مزار شهدا بزنید چند بسیجی می بینید؟ امروز هم هستند ... شهید فهمیده ای که با فدا کردن خودش جان همه ی اهالی یک مسجد را نجات داد...بسیج سر در فرمان ولایت می سپارد و به نق زدن های امثال شما توجهی ندارد....


لبیک یا خامنه ای .... تا وقتی که زنده ام

تخریب؟
تو جبهه ی جنگ نرم هم تخریب چی داریم....ولی مصداق شما نمی شن...چون شما نیازی به تخریب ندارید.... کا رهای مهم تری داریم ... اندیشه های در کار است که زیر هزار چهره پنهان است ... باید معبری باز کرد از میان این مین ها چون منطقه ی فکری این برهه خیلی الوده است...
منش تخریب چی های جنگ نرم منش روشن سازی از راه منطقی است....اما چه باید کرد که شما به انتقاد هم می گویید تخریب.


لبیک یا خامنه ای.................. تا قلمم خوش می رقصد بر کاغذ پاک

هرگردان تخریب از سه دستة تخصصی تشكیل می‌شد كه عبارت بودند از:

خنثی‌كنندگان:

وظیفة این نیروها گشودن مسیرهایی بود كه با هر شكل و نوعی، مانعی در عملیات‌های رزمندگان ایجاد می‌كردند. در این راه، خنثی‌كردن مین‌های مختلف، مهم‌ترین و حساس‌ترین وظیفه بود.

در مرحلة دوم، مین‌كاری و ایجاد موانع، پس از عملیات‌ها برای جلوگیری از نفوذ دشمن، دوّمین وظیفة مهم تخریبچی‌ها بود.

مهم‌ترین دلیل شهادت یا جانبازی بچه‌های تخریب، برخورد با مین است و بیش‌تر جانبازان تخریب، به دلیل كار مداوم با مواد منفجره، یا رفتن روی مین، دست، پا یا انگشتان خود را از دست داده‌اند.

از مین‌ها، «گوجه‌ای، والمری، ضدتانك» و از سیم خاردارها، «فرشی، حلقوی، كفشكی، پومر» و از ابزارهای كاری یك تخریبچی می‌توان «سیم‌چین، سرنیزه، سیخك، شب‌نما و نوار علامت‌گذاری» را نام برد.

انفجاراتی‌ها:

وظیفة این گروه، شناخت انواع مواد منفجره برای ویران‌كردن و نابودكردن هدف‌های از پیش تعیین شده است؛‌ مثل مسیرها، پل‌ها، ماشین‌ها و...

تی‌ان‌تی، سی‌4، پودر آذر و... جزو مواد منفجره، و انواع فتیله‌ها جزو مواد انفجاراتی است.

غواصان:

پس از به‌وجود آمدن موقعیتی برای عملیات‌های تهاجمی برون مرزی؛ مثل «والفجر هشت» كه احتیاج به شكستن خط آبی داشت، گردان‌هایی نوپا از شجاع‌ترین و مخلص‌ترین فرزندان خمینی عزیز، برای جانفشانی و شكستن خطوط غیرقابل نفوذ دشمن، تشكیل شد. آموزش‌های این گروه فشرده و كوتاه‌مدت بود. غواص‌ها وظایفی چندگانه، پیچیده و حساس بر‌عهده داشتند و گروهی «شهادت‌طلب» به‌حساب می‌آمدند.

«غواصی، شناسایی، پاك‌سازی، خنثی‌سازی، انفجار، رزم انفرادی و...» همه وظایفی بود كه یك غواص برای شكستن خطوط دشمن بر‌عهده داشت.

لازم است بدانیم «و مارمیت اذ رمیت...» جمله‌ای كلیدی در همة رسته‌ها و گروه‌های دفاع‌مقدس بود؛ یعنی در دفاع عقیدتی ما، این ابزار، وسایل و آموزش نبود كه وسیلة اصلی پیروزی بود؛ بلكه باور و عقیدة بچه‌های رزمنده بود كه از ابزار اندك، بیش‌ترین استفاده را می‌كرد.

شهید «علی چیت‌سازیان»، از تخریبچی‌های همدانی می‌گوید:

«كسی می‌تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور كند كه ابتدا از سیم خاردارهای نفس خود عبور كرده باشد و نیروهای تخریبچی از نفس خود گذر كرده بودند.»

همه ی متن رو واسه خط اخرش گذاشتم 

منبع ماهنامه ی امتداد 

آفرین بر جناب سها ومنطقش سعی کردم بنده هم جوابی به این هم ناسز داد ه باشم اما می بینم که بسیار زیبا جوا ب داده ید بنابراین تنها می توانم تشویقتان کنم احسنت