بسم الله
با سلام
با این حساب شیطان جزء موجودات شر به حساب نمیادش و تخصصاً از بحث ما خارج میشه.
ولی سوال بنده که دوستان گاهاً اشاره به آن کرده اند این است که آیا اصولاً در عالم شری وجود داری؟
اگر وجود دارد نحوه وجودش چگونه است ؟
و نسبتش با خداوند به چه صورت می باشد؟
اول اینکه: وجود شرّ در جهان ما انكارناپذیر است
دوم اینکه: شر به معنای بدی و خرابی است. شر ضد خیر است؛ زیرا خیر را به وجود اطلاق میكنند و یا خیر عبارت است از رسیدن هر موجودی به كمال خود، درحالیكه شر به عدم اطلاق میشود و یا اینكه چیزی به كمال خود نرسد.
شر یا ذاتی است یا عرضی(اموری كه صفات خیر و شرّ به آنها نسبت داده میشود، از یك نظر قابل تقسیم به دو دستهاند)؛
اموری كه به خودی خود خیر و یا شرّند؛ مثل خیر بودن حیات و شرّ بودن فنا؛
دستة دیگر، اموری هستند كه خیر بودن و شر بودنشان معلول امور دیگری است؛ مثل خیر بودن اموری كه درادامة حیات موجودی مؤثّر است و یا شرّ بودن آنچه سبب فنای آن میشود.
بدین جهت است كه میگویند وجود، بقا و كمال وجود، خیر اصیل است و دیگر اموری كه به این خیر بازمیگردند، خیر تبعی بهشمار میآیند، و عدم و نقصان وجود، شرّ اصیل هستند و اموری كه باعث این شرّ اصیل شوند، شرّ تبعی معرفی میشوند. با در نظر گرفتن این تحلیل، در واقع خیر و شرّ اموریاند كه مستقیماً یا با واسطه به وجود آن موجود و یا عدم آن بازمیگردند.
و در نهایت اینکه: شرور و نقصهای جهان، لازمة جداییناپذیر نظام علّی و معلولی آن است و حیثیّت شر بودن آنها، ذاتاً متعلق ارادة الاهی قرار نمیگیرد و تنها میتوان آنها را بالعرض متعلّق اراده، ایجاد، قضا و قدر قلمداد كرد.(به نوعی تعبیر جناب soroosh_dehkadeh_it ؛ به نظرم همین شر هم به واسطه اون خیر محض به آدم نایل میشه . )ا
و شاید این به نوعی پاسخی باشه برای سنخیت علی – معلولی؟!