• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 2956)
يکشنبه 3/5/1389 - 10:22 -0 تشکر 214213
شر و حکمت خداوند

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

دوستان عزیز بحث از شر و وجود شرور در عالم یکی از بحث های جذاب و همچنین پیچیده ای است که همواره مورد توجه نوع بشر قرار گرفته است.

همیشه انسان با مواجهه با شر و شرور سوالات و ابهاماتی به ذهنش وارد می شود که برخی از آنها عبارتند از:

خالق شر چه کسی است؟

آیا خداوند شرور را آفریده است یا خالق دیگر دارند؟

وجود شر در عالم با حکمت خداوند چه تناسبی دارد ؟

و سوالاتی از این قبیل

در این تاپیک تلاشمون اینه که در مورد اموری که ما شر می نامیم بحث کنیم و بحث کنیم که آیا واقعاً شر در عالم وجود دارد یا توهم ما اینگونه می پندارد که برخی امور شر هستند.

جمعه 8/5/1389 - 12:15 - 0 تشکر 216196

بسم الله
با سلام
با این حساب شیطان جزء موجودات شر به حساب نمیادش و تخصصاً از بحث ما خارج میشه.
ولی سوال بنده که دوستان گاهاً اشاره به آن کرده اند این است که آیا اصولاً در عالم شری وجود داری؟
اگر وجود دارد نحوه وجودش چگونه است ؟
و نسبتش با خداوند به چه صورت می باشد؟

اول اینکه: وجود شرّ در جهان ما انكارناپذیر است

دوم اینکه: شر به معنای بدی و خرابی است. شر ضد خیر است؛ زیرا خیر را به وجود اطلاق می‌كنند و یا خیر عبارت است از رسیدن هر موجودی به كمال خود، درحالی‌كه شر به عدم اطلاق می‌شود و یا این‌كه چیزی به كمال خود نرسد.

شر یا ذاتی است یا عرضی(اموری كه صفات خیر و شرّ به آن‌ها نسبت داده می‌شود، از یك نظر قابل تقسیم به دو دسته‌اند)؛

اموری كه به خودی خود خیر و یا شرّند؛ مثل خیر بودن حیات و شرّ بودن فنا؛

دستة دیگر، اموری هستند كه خیر بودن و شر بودنشان معلول امور دیگری است؛ مثل خیر بودن اموری كه درادامة حیات موجودی مؤثّر است و یا شرّ بودن آنچه سبب فنای آن می‌شود.

بدین جهت است كه می‌گویند وجود، بقا و كمال وجود، خیر اصیل است و دیگر اموری كه به این خیر بازمی‌گردند، خیر تبعی به‌شمار می‌آیند، و عدم و نقصان وجود،‌ شرّ اصیل هستند و اموری كه باعث این شرّ اصیل شوند، شرّ تبعی معرفی می‌شوند. با در نظر گرفتن این تحلیل، در واقع خیر و شرّ اموری‌اند كه مستقیماً یا با واسطه به وجود آن موجود و یا عدم آن بازمی‌گردند.

و در نهایت اینکه: شرور و نقص‌های جهان، لازمة جدایی‌ناپذیر نظام علّی و معلولی آن است و حیثیّت شر بودن آن‌ها، ذاتاً متعلق ارادة الاهی قرار نمی‌گیرد و تنها می‌توان آن‌ها را بالعرض متعلّق اراده، ایجاد، قضا و قدر قلمداد كرد.(به نوعی تعبیر جناب soroosh_dehkadeh_it ؛ به نظرم همین شر هم به واسطه اون خیر محض به آدم نایل میشه . )ا

و شاید این به نوعی پاسخی باشه برای سنخیت علی – معلولی؟!

اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار به اذن الله، هادیِ او خواهند بود.

در محضر بهجت

 

جمعه 8/5/1389 - 12:43 - 0 تشکر 216226

بسم الله
با سلام
اینکه خداوند از آنجا که خیر محض است نمی تواند شر بیافریند درست است
اما برهانش چی هست؟
برهانش رو ماها در در زبان ادبی و عامیانه خوب می دونیم اما تطبیقش نکردیم
تو اشعار ما اومده که:
از کوزه همان تراود که در اوست
یعنی باید یک سنخیت و هماهنگی بین علت با معلولش باشه و از هر علتی هر معلولی صادر نمی شود.
پس خداوند هم که خیر محض است جز خیر از او صادر نمی شود
و این دقیقاً همان فرمایشات شماست البته با زبان برهان
حق اینه که دوستان تمامی بحث رو پاسخ داده اند
در جهان بینی الهی دو دیدگاه در مورد شر وجود دارد:
یکی این که شر در نظام آفرینش جنبه حد اقلی دارد
دوم اینکه اصلاً شری وجود ندارد و این وهم ماست که برخی از امور را شر می داند.
ولی از آنجا که خواستم اینه که این بحث برهانی بشه می خوام که دوستان ادامه بدن بحث رو
چون بحث برهانی تنها بحث یقینیه

منظورتون این تقریرهاست؟

دو تقریر عمده مسئله شرّ؛ مسئله منطقی شرّ(Logical Problem Of Evil) و مسئله شرّ به منزلة قرینه(Evidential Problem Of Evil).

در مسئله منطقی شر، وجود شرور عالم، منطقاً متناقض با وجود خدا فرض می‌شود و در مسئله شر به منزلة قرینه، شرور عالم تبینی قانع‌کننده می‌خواهند که با وجود خداوند عالم، حکیم و قادر سازگار باشند. 

در مسئلة شر به منزلة قرینه عدّه‌ای معتقدند كه در چارچوب تفسیر دینی عالم، نمی‌توان وجود شرّ را تبیین كرد. به نظر این منتقدان اگر خدایی قادر مطلق، عالم مطلق و خیر محض وجود می‌داشت، ما انتظار وجود این شرور را نداشتیم. از نظر بسیاری از این منتقدان، نفس وجود شرّ در عالم، اعتقاد دینی ما را متزلزل نمی‌كند؛ چراكه برای پاره‌ای از شرور می‌توان تبیین خردپسندانه‌ای ارائه داد. آنچه در ابتدا قرینه‌ای علیه وجود خداوند به‌شمار می‌آید، شروری‌اند كه در چارچوب اعتقادات دینی، تبیینی قانع‌کننده نمی‌یابند. (یعنی شروری كه كاملاً گزاف و بی‌هدف به نظرمی‌رسند). به دیگر سخن، غرض خداوند از خلقت آدمیان، تأمین مصالح و منافع آن‌هاست و امور یاد شده، همگی بر خلاف مصالح انسانی است؛ در نتیجه وجود آن‌ها با اهداف خلقت بشر تعارض دارد. اگر هدف آفرینش، نفع رساندن به مخلوقات است، پس چرا خداوند اموری را پدید می‌آورد كه برای انسان‌ها زیان‌بار است؟ به دیگر سخن، چه بسا گمان شود كه خداوند با تجویز شرور و جلوگیری نكردن از آن‌ها، نقض غرض كرده و نقض غرض (این‌كه خداوند كاری را انجام دهد كه با اغراض و مقاصدش منافات داشته باشد) با حكیم بودن حق تعالی سازگار نیست.

بدیهی است كه در پاسخ به ادّعای بالا باید نشان دهیم كه وجود بلاها، مصیبت‌ها، درد، رنج، سختی و .. در دنیا خالی از غایات معقول نیست و این امور در جهت مصالح حقیقی فردی یا نوع انسان‌ها قرار دارند؛ ازاین‌رو نباید وجود آن‌ها را بیهوده یا مخالفت با اغراض عمومی خلقت دانست. 

(در اولین پاسخم به چند راه حل در پاسخ به مسئله شر اشاره شده)ا

اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار به اذن الله، هادیِ او خواهند بود.

در محضر بهجت

 

جمعه 8/5/1389 - 19:35 - 0 تشکر 216467

Guide_20 گفته است :
[quote=Guide_20;324582;216196]

بسم الله
با سلام
با این حساب شیطان جزء موجودات شر به حساب نمیادش و تخصصاً از بحث ما خارج میشه.
ولی سوال بنده که دوستان گاهاً اشاره به آن کرده اند این است که آیا اصولاً در عالم شری وجود داری؟
اگر وجود دارد نحوه وجودش چگونه است ؟
و نسبتش با خداوند به چه صورت می باشد؟

اول اینکه: وجود شرّ در جهان ما انكارناپذیر است

دوم اینکه: شر به معنای بدی و خرابی است. شر ضد خیر است؛ زیرا خیر را به وجود اطلاق می‌كنند و یا خیر عبارت است از رسیدن هر موجودی به كمال خود، درحالی‌كه شر به عدم اطلاق می‌شود و یا این‌كه چیزی به كمال خود نرسد.

شر یا ذاتی است یا عرضی(اموری كه صفات خیر و شرّ به آن‌ها نسبت داده می‌شود، از یك نظر قابل تقسیم به دو دسته‌اند)؛

اموری كه به خودی خود خیر و یا شرّند؛ مثل خیر بودن حیات و شرّ بودن فنا؛

دستة دیگر، اموری هستند كه خیر بودن و شر بودنشان معلول امور دیگری است؛ مثل خیر بودن اموری كه درادامة حیات موجودی مؤثّر است و یا شرّ بودن آنچه سبب فنای آن می‌شود.

بدین جهت است كه می‌گویند وجود، بقا و كمال وجود، خیر اصیل است و دیگر اموری كه به این خیر بازمی‌گردند، خیر تبعی به‌شمار می‌آیند، و عدم و نقصان وجود،‌ شرّ اصیل هستند و اموری كه باعث این شرّ اصیل شوند، شرّ تبعی معرفی می‌شوند. با در نظر گرفتن این تحلیل، در واقع خیر و شرّ اموری‌اند كه مستقیماً یا با واسطه به وجود آن موجود و یا عدم آن بازمی‌گردند.

و در نهایت اینکه: شرور و نقص‌های جهان، لازمة جدایی‌ناپذیر نظام علّی و معلولی آن است و حیثیّت شر بودن آن‌ها، ذاتاً متعلق ارادة الاهی قرار نمی‌گیرد و تنها می‌توان آن‌ها را بالعرض متعلّق اراده، ایجاد، قضا و قدر قلمداد كرد.(به نوعی تعبیر جناب soroosh_dehkadeh_it ؛ به نظرم همین شر هم به واسطه اون خیر محض به آدم نایل میشه . )ا

و شاید این به نوعی پاسخی باشه برای سنخیت علی – معلولی؟!


خب دوست عزیز شما دچار تناقض شدید به نوعی

اولش فرمودید که شر انکار ناپذیر است . بعد گفتید که شر عدمی است.

خب چیزی که عدمی باشه دیگه وجود نداره پس انکار ناپذیریش دیگه چیه؟

يکشنبه 10/5/1389 - 11:2 - 0 تشکر 216967

خب دوست عزیز شما دچار تناقض شدید به نوعی

اولش فرمودید که شر انکار ناپذیر است . بعد گفتید که شر عدمی است.

خب چیزی که عدمی باشه دیگه وجود نداره پس انکار ناپذیریش دیگه چیه؟

بله درست می فرمایید! باید اضافه می کردم که؛

خیر و شر بر سه گونه است:
أ) خیر مطلق كه هیچ گونه بدی در آن راه ندارد، مانند خداوند كه خیر مطلق است.
ب) شر مطلق كه هیچ گونه جهت مثبتی در آن وجود ندارد، كه چنین چیزی در دار هستی نمیتواند وجود داشته باشد.
ج) خیر و شر نسبی كه بین دو قسم بالا است.
از دیدگاه موحّد و خدا پرست، دو قسم امكان وجود دارد:
خیر مطلق و دیگر آنچه خیرش بیشتر باشد اما آنچه شرّ محض یا شرش بیشتر است، امكان وجود آن از سوی خداوند نیست.
شرّ و بدی امری عدمی است، نه وجودی، بدین معنا: كسی كه مریض است، مریضی در او همان عدم سلامتی است؛ دروغ گویی همان راست نگفتن است؛ مرگ، عدم زندگی و حیات است وگرنه شر به معنای چیزی كه در خارج وجود داشته باشد، بی معنا است. بنابراین شر چیزی نیست تا مخلوق باشد و نیاز به خالق داشته باشد.
از طرف دیگر شرور نسبی هستند، یعنی به خودی خود بد نیستند، بلكه وقتی نسبت به چیزی سنجیده می شوند، شر است، به طور مثال گرگ ذاتاً حیوان خوبی است كه دارای خلقتی عجیب و یكی از مخلوقات الهی است كه باعث تعادل چرخه طبیعت می شود. آن نسبت به ذات خود و مجموع نظام هستی مفید و خیر است. اگر گرگ به درختان، گیاهان و سنگها سنجدیه شود، نسبت به آنها هیچ گونه بدی ندارد، لكن نسبت به گوسفند یا انسان شر است.
نیز عقرب و مارهای گزنده كه نیش آنها برای جانداران مضر است، ولی برای خودش لازم است. مولوی می گوید:
پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد، این راهم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات
نسبتش با آدمی باشد ممات
پس در عالم، شر و بدی مطلق وجود ندارد. آنچه شر نسبی است، به خودی خود خیر است اما این كه چرا خداوند آنها را آفریده است. مصالح و فواید بسیاری می تواند داشته باشد. باید در مجموع جهان هستی سنجیده شود. در نسبت به انسانها می توان گفت هدف این بوده كه انسان دلبسته و اسیر زَرق و برق جهان نباشد و آن را جاودانه نپندارد، زیرا دلبستگی مانع تكامل انسان می باشد.
برخی از این شرور و مصائب شكننده تفاخر و غرور انسانها هستند. گذشته از این كه شرور دارای آثار تربیتی فراوانی است، مانند شكوفایی استعداهای نهفته، زیرا انسان در پرتو مصائب و مشكلات، قوای ادراكی خود را به كار می اندازد و به قلههای مرتفع علم و آگاهی می رسد.
اگر سختیها و محرومیتها نبود، هرگز بشر از نردبان علم بالا نمیرفت. شرور در انسان روح مقاومت و پایداری را تقویت می كند و او را در برابر حوادث، صبور و بردبار بار می آورد. طوفان حوادث نمیتواند درخت و جود او را از جا كند. نیز زندگی او را از یكنواختی بیرون می بَرد و او را از غفلت بیدار می كند.

اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار به اذن الله، هادیِ او خواهند بود.

در محضر بهجت

 

يکشنبه 10/5/1389 - 17:21 - 0 تشکر 217085

با سلام
میشه یكم واضحتر بگی كه انكار ناپذیریش چیه؟
یعنی وجود شر و خیر انكار شده؟

موفق باشید.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
يکشنبه 10/5/1389 - 20:9 - 0 تشکر 217165

باسلام
کلام دوستمون کاملاً درسته
یعنی طبق یک نظریه شر محض وجود ندارد و چیزی هم که شرش بیشتر از خیرش باشه وجود نداره.
ولی یهک نظر کامل تری هم هست که از اصل وجود شر را منکر میشه
که باید راجع به اونبیشتر صحبت کنیم
در ضمن این نظری که دوست خوبمون گفتند نظریه ارسطو می باشد

يکشنبه 10/5/1389 - 21:9 - 0 تشکر 217190

با سلام
خوب اینكه تا حدی حرف من رو داشت تایید میكرد.همونی كه گفتم به واسطه ی اون خیر محض این شر بوجود اومده!!!
یا من دارم اشتباه میكنم؟؟

موفق باشید

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 13/5/1389 - 11:17 - 0 تشکر 217920

sadra2554 گفته است :
[quote=sadra2554;391884;217165]باسلام
ولی یهک نظر کامل تری هم هست که از اصل وجود شر را منکر میشه
که باید راجع به اونبیشتر صحبت کنیم

؟؟؟

لطفا در این مورد کمی راهنمایی بفرمایید...چون تا به حال بحث و استدلال بر این بود که وجود شرور(نسبی) انکار ناپذیره!ا

اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار به اذن الله، هادیِ او خواهند بود.

در محضر بهجت

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.