• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2601)
چهارشنبه 9/4/1389 - 11:0 -0 تشکر 208196
میدونید تعریف سیاست چیه؟

به نام خدا

سلام

 

در این مبحث قصد داریم بکمک شما کاربران انجمن سیاسی با تعاریف مختلف سیاست آشنا شویم تعریف سیاست از زبان همه سیاستمداران دنیا ،گذشته تا حال ...اگر شما هم تعریفی از سیاست دارید حتما در این مبحث ثبت کنید .

با تشکر

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 11/4/1389 - 14:57 - 0 تشکر 208728

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;208556]سلام ...
فکر کنم موضوع خوبه فقط باید می نوشتید "" تعریف سیاست اسلامی چیه؟!"" اخه نظر اسلام به دیگر نظر ها توی این حدیث ها و نقل قول ها بیشتر به چشم میاد...

به نام خدا

سلام

میدونید چیه اسمش عوض نمیکنیم چون موضوعش اینه تعریف سیاست از تمامی دیدگاه ها باشه

یک کم صبر میکنیم تا تعریف دیگر سیاست هم ثبت بشه

اینطور بهتر نیست ؟؟؟؟

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 11/4/1389 - 20:39 - 0 تشکر 208787

به نام خدا
سلام

سیاست و پلیتیك

این دو بینش بدون اینكه در تاریخ رسماً مطرح شود و حتی متفكران به اختلاف این دو اشاره كنند، ناخودآگاه ـ شاید ـ در اصلاحات مطرح شده است.
معادل سیاست در زبان یونانی ـ كه اكنون نیز در تمام زبانهای اروپایی هم هست، و در همه متون تكرار می شود ـ پلتیك (politique) است كه از واژه پلیس (polis) به معنای شهر گرفته شده است. پس حكومتی كه كارش پلتیك است ـ

یعنی اداره شهری به بهترین وضع ـ وظایفش در كشور از نوع وظایف شهرداری است در شهر. دستگاه شهرداری در یك شهر هرگز متعهد نیست كه از لحاظ بینش مردم را اصلاح كند، كه نسل جوان خوبتر فكر كند، نسل گذشته بهتر بچه ها را تربیت كند، طرز تفكر مذهبیشان را عالی كند، بی مذهب یا بامذهبشان كند و اخلاق را عوض كند و ... اینها در قلمرو مسئولیت سازمان شهرداری و شخص شهردار نیست،‌ زیرا شهردار و شهرداری فقط تعهد خوش گذشتن و اداره آزاد و راحت زندگی جمعی مردم شهر و نظام شهر را بر دوش دارد.
و رژیم حكومت نیز در محدوده كشور، وظیفه اش همین است، یعنی نگاهداری جامعه و سالم داشتن آن و فراهم آوردن امكان زندگی آسوده برای افراد كشور، ”اداره امور مملكت“ كه این همه یعنی پلتیك،‌ علتش هم این بود كه در یونان هر شهری یك كشور بوده و یك دولت مستقل ویژه خود داشته (cite-etat) مثلاً شهر آتن یك كشور بوده و یك حكومت داشته، پس ”پلیس“ ، ”كشور ـ شهر“ است و ناچار شهرداری و كشورداری، شهردار و مملكتدار با هم مترادف بوده اند. از این نظر پلتیك كه اداره شهر است به مجموعه مسئولیتهایی كه در قلمرو كار حكومت و دولت است اطلاق شده است.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 11/4/1389 - 20:39 - 0 تشکر 208788

به نام خدا
سلام


اما در شرق به جای ”پلتیك“ (اداره جامعه یا كشورداری) ”سیاست“ بكار رفته،‌ كه معنایش نگهداری مردم و اداره كشور یا اجتماع نیست،‌ سیاست در معنی لغوی تربیت كردن اسب وحشی است. بنابراین اصل تغییر و تربیت و تكامل در سیاست مطرح است.
چنین حكومتی وظیفه دارد كه مردم را از وضع روحی، اخلاقی، فكری و اجتماعیی كه اكنون دارند، به وضع روحی، اخلاقی، فكری و اجتماعیی كه ندارند ـ و باید داشته باشند ـ منتقل كند.
پس حكومت دو نوع فلسفه و مسئولیت دارد: یا باید رهبری و تربیت مردم را به بهترین شكل و بر اساس یك مكتب تعهد كند كه معلم و رهبر مردم است (سیاست). و یا مدیر جامعه است و نگهبان و حافظ آن (پلتیك)!....

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 11/4/1389 - 20:40 - 0 تشکر 208789

به نام خدا
سلام


پلتیك،‌ معادل غربی آن در فلسفه حكومت، بر اصل ” ساختن“ تكیه ندارد،‌ بلكه بر اصل ”داشتن“ تكیه دارد و چنانكه ریشه لغت و نیز منشأ تاریخی آن حكایت می كند هدفش ”كشورداری“ است براساس نه ”ایدئولوژی انقلابی“‌ ،‌ بلكه برطبق ”ایده عمومی“ ، و نه برای ”رشد فضیلت“ ، بلكه ”كسب رضایت“ و خدمت به مردم در خوش زیستن و نه اصلاح مردم برای خوب زیستن.
در مقایسه بین این دو بینش، بی شك می توان قضاوت كرد كه فلسفه دولتی كه بر ”سیاست“ استوار است مترقی تر از فلسفه دولتی است كه بر ”پلتیك“ استوار است.
اما بر اساس این اصل كه هر حقیقتی، به میزانی كه متعالی تر است، سقوط و انحراف در آن نیز خشن تر و زیان آور تر است، سكّه قلب ”سیاست“ نیز، از ”پلتیك“ برای مردم بسیار فریبنده تر و برای جامعه بسیار خطرناك تر است.

چنانکه نظراً می فهمیم و عملاً می بینیم، سیاست ساده تر و سریعتر از پلتیك می تواند برای دیكتاتور،‌ یك فلسفه توجیه كننده رژیم استبدادی باشد، زیرا ظاهراً معلم از پرستار به پلیس شبیه تر است. و هیچ دیكتاتوری در تاریخ نیوده كه رژیم استبدادی خویش را ”سیاست اصلاح خلق“ ننامیده باشد و این است كه ”تنبیه“ ـ به معنی بیدار كردن ـ و ”سیاست“ ـ به معنی تربیت كردن ـ در زبان و ادبیات استبدادی بسیار رایج است و به همین دلیل هم این دو كلمه شریف كه از رسالتی پیامبرانه حكایت می كنند، در ذهن ما فلك كردن و شلاق زذن و شكنجه را تداعی می نماید....
آنچه واقعیت دارد، صورت ظاهر نیست، حقیقت باطن است. برای محكومیت دیكتاتوری، ساده لوحانه است اگر به شعار دموكراسی امید بندند، فقط به این دلیل كه دموكراسی و دیكتاتوری با هم شباهتی در ظاهر به هم ندارند، و از ”رهبری ایدئولوژیك“ دم نزنیم، ‌فقط به این علت كه دیكتاتوری می تواند خود را در صورت رهبری نمایان سازد. دیكتاتوری واقعیتی است كه تا وقتی موجبات اجتماعی آن باشد هست، ولو نتواند هیچ نقابی بر چهره زند. وانگهی مگر دموكراسی نقابی نیست كه وی گاه به چهره می زند؟
بحث از نقابها را رها كنیم و به چهره ها بپردازیم. آنچه رهبری را از دیكتاتوری جدا می كند، فرم نیست، محتوی است. واقعیت محسوس و آشكار اجتماعی است. حضور قدرتها است و مرگ و زاد نظامها و بنیادها و روابط اجتماعی و و وضع طبقاتی و موضع گیری سیاسی و جهت ایدئولوژیك و وجود زبان و فرهنگ و زندگی و تولید وتوزیع و شرایط و امكانات و برخورداریها و حتی ”آدمها“ یی كه جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و ... حتی ”آدمها“یی دیگر می شوند، نه آنچه در كتابهای قانون اساسی می نویسد.

منبع: ehyaa.com

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

دوشنبه 14/4/1389 - 2:41 - 0 تشکر 209345

بسم ا...
سلام.
میشه این پاراگراف رو یه توضیح کوچمولو بدید؟
"""""""""آنچه رهبری را از دیكتاتوری جدا می كند، فرم نیست، محتوی است. واقعیت محسوس و آشكار اجتماعی است. حضور قدرتها است و مرگ و زاد نظامها و بنیادها و روابط اجتماعی و و وضع طبقاتی و موضع گیری سیاسی و جهت ایدئولوژیك و وجود زبان و فرهنگ و زندگی و تولید وتوزیع و شرایط و امكانات و برخورداریها و حتی ”آدمها“ یی كه جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و ... حتی ”آدمها“یی دیگر می شوند، نه آنچه در كتابهای قانون اساسی می نویسد. """""""""""""""""""
انچه رهبری را از دیکتاتوری .....؟!

دوشنبه 14/4/1389 - 9:28 - 0 تشکر 209401

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;209345]بسم ا...
سلام.
میشه این پاراگراف رو یه توضیح کوچمولو بدید؟
"""""""""آنچه رهبری را از دیكتاتوری جدا می كند، فرم نیست، محتوی است. واقعیت محسوس و آشكار اجتماعی است. حضور قدرتها است و مرگ و زاد نظامها و بنیادها و روابط اجتماعی و و وضع طبقاتی و موضع گیری سیاسی و جهت ایدئولوژیك و وجود زبان و فرهنگ و زندگی و تولید وتوزیع و شرایط و امكانات و برخورداریها و حتی ”آدمها“ یی كه جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و ... حتی ”آدمها“یی دیگر می شوند، نه آنچه در كتابهای قانون اساسی می نویسد. """""""""""""""""""
انچه رهبری را از دیکتاتوری .....؟!

به نام خدا

سلام

فکر کنم در ادامه مطلب توضیح لازم داده شده !!!

چه توضیحی میخواید بدم ؟

اینکه تعریف رهبری چیه ؟یا تعریف دیکتاتوری چیه ؟کجای مطلب مبهمه ؟؟

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

دوشنبه 14/4/1389 - 10:29 - 0 تشکر 209408

 راستش نمی خوام وقت رو بگیرم...ولی یکم همچین گیج شدم......
در مطلب اورده شده که «آنچه رهبری را از دیكتاتوری جدا می كند» خب به طبع ذهن مخاطب انتظار دارد که در ادامه به مصادیقی از این بر خوردکند...خب ادامه را می خوانم...«
فرم نیست، محتوی است» خب گره دوم در ذهن شکل گرفت ...محتوی و فرم فقط دو کلمه هست که پشت سر هم اورده شده بدون هیچ توضیحی ...حالا من باید از ادامه مطلب انتظار داشته باشم که این دو گره را باز کند....باز هم می خوانم...«واقعیت محسوس و آشكار اجتماعی است. حضور قدرتها است و مرگ و زاد نظامها و بنیادها و روابط اجتماعی و و وضع طبقاتی و موضع گیری سیاسی و جهت ایدئولوژیك و وجود زبان و فرهنگ و زندگی و تولید وتوزیع و شرایط و امكانات و برخورداریها و حتی ”آدمها“ یی كه جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و ... حتی ”آدمها“یی دیگر می شوند »خب اینجا هم با حرف ربط "و " چند کلمه  بهم وصل شده است که هر کدام را بخواهم به ان مصداق ها و  یافتن منظور از محتوی ربط بدهم نمی توانم....یه جور بمباران ذهن مخاطب ...در پایان هم تیر خلاص را  می زند و جمله تمام می شود.
سرتان را درد نیاورم....
راجع به مصادق این جدایی رهبری از دیکتاتوری و محتوایی که جدای از فرم است توضیحی بدهید تا بلکه باز شود در ذهن گیج من
مرا ببخشید

دوشنبه 14/4/1389 - 19:7 - 0 تشکر 209524

خواستم بگم...ابهام رفع شد
یا حق

دوشنبه 14/4/1389 - 19:35 - 0 تشکر 209548

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;209408]

 راستش نمی خوام وقت رو بگیرم...ولی یکم همچین گیج شدم......
در مطلب اورده شده که «آنچه رهبری را از دیكتاتوری جدا می كند» خب به طبع ذهن مخاطب انتظار دارد که در ادامه به مصادیقی از این بر خوردکند...خب ادامه را می خوانم...«
فرم نیست، محتوی است» خب گره دوم در ذهن شکل گرفت ...محتوی و فرم فقط دو کلمه هست که پشت سر هم اورده شده بدون هیچ توضیحی ...حالا من باید از ادامه مطلب انتظار داشته باشم که این دو گره را باز کند....باز هم می خوانم...«واقعیت محسوس و آشكار اجتماعی است. حضور قدرتها است و مرگ و زاد نظامها و بنیادها و روابط اجتماعی و و وضع طبقاتی و موضع گیری سیاسی و جهت ایدئولوژیك و وجود زبان و فرهنگ و زندگی و تولید وتوزیع و شرایط و امكانات و برخورداریها و حتی ”آدمها“ یی كه جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و ... حتی ”آدمها“یی دیگر می شوند »خب اینجا هم با حرف ربط "و " چند کلمه  بهم وصل شده است که هر کدام را بخواهم به ان مصداق ها و  یافتن منظور از محتوی ربط بدهم نمی توانم....یه جور بمباران ذهن مخاطب ...در پایان هم تیر خلاص را  می زند و جمله تمام می شود.
سرتان را درد نیاورم....
راجع به مصادق این جدایی رهبری از دیکتاتوری و محتوایی که جدای از فرم است توضیحی بدهید تا بلکه باز شود در ذهن گیج من
مرا ببخشید

به نام خدا

سلام

شما به این دو تعریف خوب توجه کنید

سیاست :

در شرق به جای ”پلتیك“ (اداره جامعه یا كشورداری) ”سیاست“ بكار رفته،‌ كه معنایش نگهداری مردم و اداره كشور یا اجتماع نیست،‌ سیاست در معنی لغوی تربیت كردن اسب وحشی است. بنابراین اصل تغییر و تربیت و تكامل در سیاست مطرح است.

پس حكومت دو نوع فلسفه و مسئولیت دارد: یا باید رهبری و تربیت مردم را به بهترین شكل و بر اساس یك مكتب تعهد كند كه معلم و رهبر مردم است (سیاست).

و یا مدیر جامعه است و نگهبان و حافظ آن (پلتیك)!....

در اینجا میخواد فرق یک رهبر را با یک دیکتاتور بیان کند خب در تعریف سیاست در این بخش داشتیم که باید رهبری تربیت مردم را به بهترین شکل وبر اساس یک مکتب تعهد کند که رهبر مردم باشد

خب یک دیکتاتور هم در ظاهر میگه من اینچنینم اما حقیقت چیزی دیگریه

یعنی یک دیکتاتور به معنی اصلی خودش عمل میکنه "دیکتاتور ی یعنی حکومت مطلقه ،یعنی اصرار بر یک اندیشه باطل ،دیکتاتوری یعنی حکومتهای موروثی

اما رهبری چیز دیگه ای میگه ومقصدش اینه بر اساس مکتب خاص مردم را هدایت میکنه نه براساس نظر وفکر خودش ....

البته من نویسنده این مطلب نیستم که بتونم منظور دقیقش را برای شما برسانم واگرم جایی از حرفهاش گنگ هست شاید نویسنده در سطح بالایی حرف زده

ولی بنظرم اگر مطالب قبلیش رو خوب بخوانید متوجه مطلب میشید .

اگر نتونستم خوب شرح بدم ببخشید .

موفق باشید

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

دوشنبه 14/4/1389 - 19:35 - 0 تشکر 209550

SOHA_1990 گفته است :
[quote=SOHA_1990;373781;209524]خواستم بگم...ابهام رفع شد
یا حق

به نام خدا

سلام

این مطلب رو دیر دیدم

امیدوارم رفع شده باشه

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.