از پخش این سخنان عذر می خواهم.
گپی کوتاه با عبدالکریم سروش
این سخن کهنه و گزاف عبدالکریم سروش بود. او نقد ها ی شاعرانه ای را به کار می برد که بیننده را جذب و درگیر سخن خود کند. او عارف است آری عارفی که با سخنان خویش، ساز زیبایی سر می دهد که گوش را مست کند.
از تاریخ حرف زدید! تاریخی که هزاران بار آه کشیده است و گفته است ای انسان عبرت بگیر. آقای سروش مثل تو در این تاریخ زیادی است. حرف های جدیدی نگفته اید. فقط خود را شفاف کردید. همان طور انکار وحی بودن قرآن نیز سخن جدید و روشنفکری نیست چون بعضی از دانشمندان یهودی نیز بر این اعتقاد مضحک هستند. سخن بی خود به آقای ما به می زنید. از لباس ریاست حرف می زنید. وقتی ریاست دست شما بود چه کار کردید، ای آقای عارف روشنفکر دینی؟ جز این بود که بر علیه دینتان کار کردید. شنیده ام وحی و وحی بودن قرآن را نقض کردید؟ بله کسی که ایمانش را از عارفان بگیرد این می شود. صدای خدا؟ آیا خدای شما یکی است؟ شک دارم. آیا به وحدانیت خدا اعتقاد دارید؟ این چه خدایی است که شما دارید نه وحی می فرستد نه ارتباطی مستقیم با انسان دارد؟ صدای مردم صدای خداست؟ اگر این مردم « یا ایها الذین امنوا ... یقیمون الصلاه یوتون الزکاه » باشند حتما صدای خدا هستند چون از او اطاعت می کنند . اما اگر مردم شما «الذی یوسوس فی صدور الناس» باشند صدای شیطان هستند! شما مهمترین صدای خدا یعنی حضرت محمد(ص) را قبول ندارید پس شکی نیست که صدای مردم شما، صدای شیطان اند. شریعتی غرب ندیده! جوک خوبی است. این را به کسی می گویید که با بنیان فکر شریعتی مخالف است. می دانید شرایط فقیه بودن این است که فقیهان دیگر او را تایید کنند شما که مورد تایید نیستید پس نظرتان حاوی اعتبار نیست. آیت الله خامنه ای از طرف یکی از بزرگترین فقها عالم اسلام مثل آیت الله خمینی مورد تایید است. آقایی که اندیشه ی سکولار دارید چطور به شورایی اعتراض می کنید که قبولش ندارید؟ شما چیزی به نام ولایت می دانید چیست که از ولایت حرف می زنید؟ عمامه ی ولایت را جز خدا نمی تواند از کسی بگیرد. پس از این حرف اینطور می توان برداشت کرد که شما ولایت را انتخابی می دانید! بله مداحان را می خریم به بهایی می خریم که احدی قادر به پرداخت بهای آن نیست؟ واحدش عشق به ولایت فقیه است. شما هم شیرین عبادی و مهدی هاشمی و گنجی ... با واحد هایی مثل نفس و هوس و پول و شست و شوی مغزی می خرید. آقای ما منتظر دستور ولایت بود که به سیستان و بلوچستان برود. اما شما درس نهج البلاغه خود را رها کردید و آغوش گرم کفار و طاغوت را پذیرفتید.
یک نکته: ایشان در ادعای اخیرشان گفته اند:«سروش: اسلام نیازی به صنف روحانی ندارد»
اما فردای فوت منتظری از ایشان بسیار تقدیر کردند و ایشان اینگونه یاد کردند :«دلیرترین فقیه استبدادستیز دوران» این چه تناقضی است؟ شما روحانیت را قبول ندارید و اینگونه از یک فقیه تمجید می کند. بله فقیهی که در قعر جهنم است و طرفدار شماست.
برای شناختن ایشان اینجا را کلیک کنید.