زبانهاى ایرانى به گروهى از زبانها و لهجهها اطلاق مىشود که از نظر ویژگىهاى زبانى وجوه مشترک دارند. در این نامگذارى معیارهاى زبانشناختى مورد نظر است و نه مرزهاى جغرافیائى یا سیاسی. از اینرو مثلاً زبان اسى که در قفقاز به آن سخن گفته مىشود یا پشتو در افغانستان، از زمرهٔ زبانهاى ایرانى بهشمار مىروند. اما زبان ترکى یا عربى که در بخشى از ایران به آنها سخن گفته مىشود، جزءِ زبانهاى ایرانى نیست. بهعبارت دیگر زبانها و لهجههاى ایرانى خانوادهٔ واحدى را تشکیل مىدهند که از این اصل مشترک منشعب شدهاند. |
|
اشتراک بنیادى میان زبانهاى ایرانى اینگونه توجیه مىشود که در آغاز یک میراث مشترک وجود داشته و این میراث همان ساخت دستورى و واژگان ایرانى مشترک بوده است. |
|
تفاوتهاى میان زبانهاى ایرانى مربوط به این امر است که در هر زبان معین، این میراث مشترک آغازین، بهصورتى واحد تحول نیافته، بلکه در ادوار مختلف براساس قواعد خاص تحول هر زبان و طبق شرایط تاریخى ملموس زندگى قومى که به این زبان گفتگو مىکرده است، دگرگون شده است. |
|
بررسى تاریخ این زبانها نشان مىدهد که تفاوتهاى واژگانی، آوائى و دستورى این زبانها مربوط به اصل و منشأ آنها نیست بلکه در جریان تحول خاص هر یک از این زبانها پیدا شده است. |
|
پارهاى از ویژگىهاى خاص بعضى از زبانها و گویشهاى ایرانى در تعدادى از موارد ناشى از تماس این زبانها و گویشها با زبانهاى اقوام مجاور یا با زبانهائى است که قبل از ورود زبانهاى ایرانى به مناطق کنونى در این نقاط وجود داشتهاند. |
|
شاخهٔ زبانهاى ایرانى در داخل دسته یا خانوادهٔ وسیعترى جاى مىگیرد که هند و اروپائى نامیده مىشود. این خانواده، علاوه بر زبانهاى ایرانی، شامل زبان هیتی، زبانهاى هندى و "تخاری" ، یونانی، زبانهاى ایتالى (رومیائی)، اسلاو، بالتی، ژرمنی، سلتى و نیز آلبانیائى و ارمنى مىشود. بعضى زبانهاى باستانى که سابقاً در حوضهٔ دریاى مدیترانه رواج داشتهاند نیز به هند و اروپائى تعلق دارند. |
|
از تمام زبانهاى متعلق به خانوادهٔ زبانهاى هند و اروپائی، زبانهاى هندى بیشتر از همه به زبانهاى ایرانى نزدیک هستند و با این زبانها شاخهٔ هند و ایرانى (آریائی) از زبانهاى هند و اروپائى را تشکیل مىدهند. زبانهاى ایرانى باستان از طریق عناصر مشخصهٔ متعدد آوائی، واژگانی، صرفی، واژه ساختى و نحوى با زبانهاى هندى وابستگى پیدا مىکنند. |
|
زبانهاى هندى و ایرانى نه تنها بعضى عناصر هند و اروپائى را از این زبان به ارث بردهاند، بلکه آنها را بهطرز مشابهى مشمول تحول قرار دادهاند. |
|
خویشاوندى نزدیک زبانهاى هندى و ایرانى این فرض را بهوجود مىآورد که زمانى یک جامعهٔ زبانى آریائى وجود داشته که در آن قبایلى که به گویشهاى آریائى (هند و ایرانی) تکلم مىکردهاند هنوز در سرزمین واحدى بهسر مىبردهاند و آن سرزمین به احتمال قوى آسیاى مرکزى و نواحى مجاور آن بوده است. |
|
پس از مهاجرت یک شاخه از قبایل آریائى زبان به سرزمین هند، تفاوتهاى میان گویشهاى آنها و گویشهاى شاخهٔ دیگر (یعنى قبایلى که در آسیاى مرکزى و سرزمینهاى مجاور باقى مانده بودند بهتدریج افزایش یافت. به این ترتیب شرایط تقسیم زبانهاى آریائى به دو شاخهٔ مجزا: گروه هندى (یا هند و آریائی) و گروه ایرانى فراهم گشت. |
|
نقطهٔ آغاز تقسیمبندى تاریخ زبانهاى ایرانى شروع جدائى آنها از کل زبانهاى آریائى (هند و ایرانی) است. این تاریخ که آن را مقارن آغاز هزارهٔ دوم ق م دانستهاند آغاز تاریخ تحول گسترش زبانهاى ایرانى بهعنوان یک گروه زبانى خاص است. |
|
زبانهاى ایرانى را از دید تاریخى به سه دوره تقسیم مىکنند، زبانهاى دورهٔ باستان، زبانهاى دورهٔ میانه و زبانهاى دورهٔ نو. |
|
زبانهاى دورهٔ باستان به زبانهائى اطلاق مىشود که از قدیمترین زمان تا سقوط پادشاهى هخامنشیان کاربرد داشته است. در این دوره چهار زبان مىشناسیم که زبان مادی، سکائی، فارسى باستان و اوستائى نامیده مىشوند و از این چهار زبان از دو زبان فارسى باستان و اوستائى آثار نوشته شده بر جاى مانده است و تنها فارسى باستان است که آثار کتیبهاى دارد. |
|
زبانهاى ایرانى دورهٔ میانه، یعنى زبانهائى که از پایان دورهٔ هخامنشى تا دوره اسلامى رواج داشته است، از نظر ویژگىهاى زبانى بهدو گروه غربى و شرقى بخش مىشوند. از گروه غربى دو زبان پارتى یعنى زبان رایج در دورهٔ اشکانیان (حدود ۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی)، و زبان فارسى میانه یعنى زبان رایج در دورهٔ ساسانیان، آثار کتیبهاى و کتابى دارند. |
|
زبان پارتی، پهلوى و پهلوى اشکانى براى زبان رایج در دورهٔ اشکانى و فارسى میانه (چون حد فاصل میان فارسى باستان و نو است)، پهلوى ساسانى و گاه پهلوى یا پارسى براى زبان رایج در دورهٔ ساسانیان که اصلاً در جنوب و جنوب غربى ایران گفتگو مىشده، معمول است. گروه شرقى زبانهاى میانه، بر گروهى از زبانها اطلاق مىشود که بهسبب پارهاى تفاوتهاى آوائى و دستورى از گروه غربى متمایز مىشوند. این زبانها عبارتند از سغدی، خوارزمی، بلخى و ختنى (=سکائی). |
|
آثار زبانهاى میانى به خطهاى مختلف نوشته شدهاند که گاه قلمهائى از خط آرامى امپراتورى و زمانى به خطهاى غیر ایرانى مانند آرامی، یونانی، ایلامى و ... هستند. زبانهاى ایرانى نو، زبانهاى رایج در دورهٔ اسلامى یعنى زبان درى یا گویشهاى آنرا در بر مىگیرد. منبع مجله الکترونیک |