بله برادران اهل سنت به بهونه آزادی بیان همین یک سایتی را که اختصاص به شیعیان داشت را تحت الشعاع خود قرار داده اند
یکی از مسائل قطعی میان مسلمین که دارای مدارک و اسناد بیشماری در قرآن و سنت می باشد ، مساله ی وجود نفاق و منافقین در میان صحابه است . در این مقاله نفاق یکی از صحابه ی معروف رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر اساس رفتار خود صحابه ، اثبات می شود !
حذیفه بن یمان ، صاحب سرّ پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود و نام منافقین را می دانست .امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) در مورد وی می فرماید :
"علم المنافقین ، و سال عن المعضلات ، فان تسالوه تجدوه بها عالما "
" او منافقان را می شناسد . در مورد مشکلات از وی سوال نمایید زیرا اگر از وی بپرسید ، وی را عالم بر آنها خواهید یافت" ( سیر اعلام النبلاء ج 2 ص 363 )
حاکم نیشابوری در " المستدرک " ج 3 ص 381 نیز از قول امیرالمومنین ( علیه السلام ) در مورد حذیفه نقل می کند:"کان اعلم الناس بالمنافقین "" وی داناترین مردم به ( نامهای ) منافقین بود"
سیره ی حذیفه چنین بود که بر جنازه های منافقین نماز نمی خواند . لذا نماز نخواندن وی بر جنازه کسی ، به معنی این بود که آن شخص از منافقان بوده است.
عمر بن خطاب نیز در این مساله به حذیفه اقتدا می کرد ؛ یعنی بر جنازه ای که حذیفه بر آن نماز نمی خواند ، نماز نمی گزاردو آن میّت را منافق می دانست !
ابن اثیر در " اسد الغابه " ج 1 ص 391 چنین می گوید :
" وكان عمر إذا مات میت یسأل عن حذیفة، فإن حضر الصلاة علیه صلى علیه عمر، وإن لم یحضر حذیفة الصلاة علیه لم یحضر عمر"
" هر وقت کسی فوت می کرد ، عمر بن خطاب از حذیفه درخواست می کرد . پس اگر حذیفه بر آن میّت نماز می خواند ، عمر بن خطاب هم بر وی نماز می خواند . و اگر حذیفه بر سر جنازه آن شخص حاضر نمی شد ؛ عمر بن خطاب نیز بر وی نماز نمی خواند و بر سر جنازه اش حاضر نمی شد"
مشابه این مطالب را عینی در " عمده القاری " ج 2 ص 12 و ابن عبدالبر در " الاستیعاب " ج 1 ص 335 نیز بیان کرده اند .
اکنون ببینیم آیا این دو تن ، یعنی جناب حذیفه و عمر بن خطاب بر جنازه ابوبکر نماز خواندند یا نه !
بنابر وصیت ابو بکر ( و شاید هم عثمان ! ) عمر بن خطاب به عنوان جانشین وی انتخاب شد .بعد از مرگ ابوبکر ، عاقلانه به نظر می رسید که عمر بن خطاب که جانشین وی بود ، بر جنازه اش نماز بگزارد و مراسم تشییع را انجام دهد .ولی نکته جالب در این است که عمر بن خطاب بر جنازه ی ابوبکر نماز نخواند !!!
ابن سعد در " الطبقات الکبری " ج 3 ص 206 ( ذکر وصیه ابی بکر - روایه شبابه بن سوار ) چنین می گوید :
" صلى عمرو على أبی بكر فكبر علیه أربعا "
" عمرو بن عاص بر ابی بکر نماز خواند و 4 تکبیر بر وی گفت"
عدم حضور عمر بن خطاب در نماز ابی بکر ، نشان دهنده ی آن است که وی در این مورد از حذیفه تبعیت کرده است . در این باره روایتی نیز موجود است :
ابن عساکر در " تاریخ دمشق " ج 12 ص 276 و ابن منظور در " مختصر تاریخ دمشق " ج 6 ص 253چنین می نویسند :
" عن حذیفة قال: مر بی عمر بن الخطاب وأنا جالس فی المسجد فقال لی: یا حذیفة، إن فلاناً قد مات فاشهده. قال: ثم مضى حتى إذا كاد أن یخرج من المسجد التفت إلی فرآنی وأنا جالس فعرف، فرجع إلیّ فقال: یا حذیفة، أنشدك الله أمن القوم أنا؟ قال: قلت: اللهم لا، ولن أبرئ أحداً بعدك. قال: فرأیت عینی عمر جاءتا. "
حذیفه می گوید : عمر به نزد من آمد ، در حالی که من در مسجد بود .پس به من گفت : فلانی (!) مرده است . بر جنازه وی حاضر شو !حذیفه می گوید : مدتی گذشت تا اینکه عمر خواست از مسجد خارج شود که مرا دید در حالیکه هنوز نشسته بودم . پس فهمید ( که برای نماز خواندن بر میت نرفته ام ) .به سوی من آمد و گفت : ای حذیفه ! تو را به خدا قسم می دهم که آیا من از آن قوم ( منافقین ) هستم ؟ حذیفه می گوید : گفتم : به خدا نه ! و بعد از تو نیز هرگز کسی را مطلع نخواهم کرد .
چنان که ملاحظه می شود جهت حفظ آبروی ابی بکر ، نام وی حذف شده و با عنوان " فلانی " از وی یاد شده است !!!
حال خواننده ی محترم ، این نماز نخواندن جناب حذیفه بن یمان ( منافق شناس عصر نبوی )بر جنازه ابی بکر را خود تحلیل کند !
البته چنان که از انتهای روایت بالا معلوم است ، عمر بن خطاب نیز از ایمان خویش چندان مطمئن نبوده است ! چنان که در جریان مشابه دیگری ، برائت از نفاق را از قول ام المومنین ام سلمه ( علیها السلام ) ، طلب می کند !
( تاریخ ابن عساکر ج 44 ص 307)به راستی این همه نگرانی عمر بن خطاب برای چه بوده است ؟؟؟؟ آیا وی از خود مطمئن نبوده که مومن است یا منافق ؟؟!!!!!