• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن نصف جهان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
نصف جهان (بازدید: 14729)
دوشنبه 6/2/1389 - 12:36 -0 تشکر 197426
معرفی مشاهیر استان اصفهان

با سلام

در این تاپیک قصد داریم به معرفی مختصری از مشاهیر استان اصفهان از جمله: شعرا، نویسندگان و مترجمان، عالمان دینی و دانشمندان، هنرمندان ، بازیگران و کارگردانان وموسیقیدانان( قدیمی و معاصر) بپردازیم. 

 

جواني شمع ره کردم که جويم زندگاني را

نجستم زندگاني را و گم کردم جواني را

چهارشنبه 16/4/1389 - 15:52 - 0 تشکر 210086

با سلام مطالبتون خیلی خوب بود موفق باشید

سه شنبه 19/5/1389 - 23:28 - 0 تشکر 219758


 سهراب سپهری 

شاعر، نقاش تولد ۱۵ مهر ۱۳۰۷، کاشان. درگذشت ۳ اردیبهشت ۱۳۵۹، تهران

شیخ صدوق
یکی از بزرگ ترین شخصیت های جهان اسلام و برجسته ترین چهره های درخشان علم و فضیلت شیخ صدوق است.

علامه محمد باقر مجلسی
علامه محمدباقر مجلسی، فرزند ملا محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی ثانی: از بزرگ‌ترین و معروفترین علمای تشیع عهد صفویه بود.

 شیخ بهائی
شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود.

روحانی مبارز 

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 19/5/1389 - 23:43 - 0 تشکر 219762

موسیقیدانان
جلیل شهناز
حسن کسائی
علی تجویدی 
جلال‌الدین تاج اصفهانی
منوچهر غیوری
ساسان سپنتا
غلامرضا دادبه
ادیب خوانساری
حسام الدین سراج
ایرج 

شعرا 

صائب تبریزی
وحید دستگردی
حمید مصدق
داراب افسربختیاری
محمد حقوقی
شیخ بهایی
عبدالرحمن جامی
نویسندگان و مترجمان
سرداراسعدبختیاری
محمدعلی جمال‌زاده
هوشنگ گلشیری
رضا قاسمی
محمد رحیم اخوت
احمد اخوت
سیامک گلشیری
بهرام صادقی
احمد گلشیری
احمد میرعلایی
هرمز شهدادی
حسن محمودی
محمد مهریار
محمد علی دادخواه
منصور کوشان
عالمان دینی و دانشمندان
سلمان فارسی
میرداماد
سید حسن مدرس
آیت‌الله حسینعلی منتظری
آیت‌الله سید ابوالحسن شمس‌آبادی
علامه مجلسی
شیخ بهایی
حاج آقا رحیم ارباب
آیت‌الله شیخ حسین مظاهری
آیت‌الله یوسف صانعی
آیت الله دکتر بهشتی 
هنرمندان
علیرضا افتخاری
جمشید محبی
حسام الدین سراج
محمد حیدری
نصرالله معین
جلال‌الدین تاج اصفهانی
سید عبدالرحیم اصفهانی
حسن شماعی‌زاده
محمود فرشچیان
رضانور بختیار
کمال الملک

بازیگران و کارگردانان

رضا ارحام صدر
کیومرث پوراحمد
قدرت‌الله ایزدی
حسن اکلیلی
حامد کمیلی
جهانگیر فروهر
همایون اسعدیان


من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
دوشنبه 18/11/1389 - 23:46 - 0 تشکر 280699

ابومسلم اصفهانی؛ ادیب، متکلم و مفسر قرآن
اَبوُمُسْلِمِ اصْفَهانی، محمد بن بَحْر معتزلی (254-322ق / 868-934م) كاتب، نحوی، ادیب، متكلم، مفسر و از رجال دولت عباسی. از زندگی ابومسلم به‌ویژه نیمه‌ی اول عمر او، اطلاع چندانی در دست نیست. تنها از برخی گزارش‌های پراكنده‌ی تاریخی برمی‌آید كه او احتمالاً در اصفهان زاده شد و تحصیلات خود را در همین شهر آغاز كرد و سپس برای ادامه‌ی تحصیل به بغداد سفر كرد.

● ابومسلم خود از حضورش در بغداد خبر داده است، اما تاریخ دقیق آن به‌درستی معلوم نیست. ابوالفرج اصفهانی نیز از دیدار وی با بحتری سخن می‌گوید. بنابراین ابومسلم می‌بایست پیش از 279ق هنگامی كه بحتری بغداد را برای همیشه ترك كرد، در آنجا بوده باشد. می‌توان حدس زد كه وی در بغداد با دانشمند برجسته‌ی معتزلی، ابوالقاسم بلخی معبی (د319ق/931م) و همچنین با علی بن عیسی بن جراح (د334ق/946م) از رجال مشهور دولت بنی‌عباس، آشنا شده و احتمالاً نزد ابوالحسین خیاط معتزلی، استاد بلخی نیز تحصیل كرده است.
نزدیكی افكار و عقاید معتزله و زیدیه باعث شد تا ابومسلم و ابوالقاسم بلخی، دو عالم معتزلی، پس از بازگشت به ایران جذب دستگاه حكومت علویان در طبرستان شوند. ابومسلم در سال‌هایی پیش از 287ق سمت دبیری محمد بن زید داعی (حكـ270-287ق) حاكم علوی طبرستان را به عهده داشت. ابن اسفندیار نیز حضور وی را به‌همراه ابوالقاسم بلخی و ناصر كبیر حسن بن علی در مجلسی نزد محمد بن زید داعی گزارش كرده است.
همكاری ابومسلم با حكومت عباسیان، از 300ق آغاز می‌گردد. او از سوی خلیفه المقتدر بالله (حكـ295-320ق) به حكمرانی اصفهان و فارس و دیگر سمت‌های دیوانی برگزیده شد. در تاریخ قم آمده كه وی در 309ق والی و عامل قم بوده است و هم در آن سال این شهر را (مساحت كرده و خراج عرب از خراج عجم جدا) ساخته است.
ابومسلم نه تنها مفسر قرآن محسوب می‌شد، بلكه از دیگر رشته‌های علمی نیز آگاه بود و به ادبیات عرب تسلط داشت و به زبان فارسی و عربی شعر می‌سرود. وی بسیار فصیح بود و از هوش و استعداد بهره‌ای وافر داشت و این همه موجب شد كه مورد توجه و ستایش دیگران واقع شود.
مافروخی به مجلسی كه در حضور خلیفه تشكیل شده بود، اشاره و سخنان شیرین و ظریفی را كه ابومسلم در آن مجلس در وصف محل زندگی خود به زبان آورده، نقل كرده است. احتمالاً سبب اشتیاق شخصی چون علی بن عیسی به او نیز می‌تواند همین ویژگی‌ها باشد، هرچند برخی از پژوهشگران، گرایش‌های وی به اعتذال را دلیل آن دانسته‌اند.


● عقاید و آراء ابومسلم اصفهانی


در باب افكار و نظریات ابومسلم، اطلاعات ما بسیار اندك است زیرا هیچ‌یك از آثار او به دست ما نرسیده است ابن مرتضی وی را در طبقه‌ی هشتم از طبقات معتزله جای داده است. با توجه به تحصیلات او در بغداد و آشناییش با بلخی، باید وی را از معتزله‌ی مدرسه‌ی بغداد به‌شمار آورد.
به‌نظر نمی‌رسد كه ابومسلم درباره‌ی اندیشه‌های معتزله و اصول عقاید ایشان، آراء مهمی در زمان خود ارائه كرده باشد چرا که اگر چنین بود پس از وی نظریاتش مانند نظریات بسیاری دیگر از متفكران معتزلی نقل می‌شد و مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت.
با این حال، ظاهراً وی را مفسری صاحب‌نظر و مورد اعتماد می‌دانستند و متكلمان و مفسران بزرگی چون قاضی عبدالجبار، سیدمرتضی فخرالدین راضی و طبرسی در موارد متعددی نظریات وی را در تفسیر آیات نقل كرده، آن‌ها را پذیرفته یا نقد كرده‌اند.
از نظریات برجسته و مهم ابومسلم، عقیده‌ی او درباره‌ی نسخ آیات قرآن است. در بسیاری از كتب علم اصول و تفسیر، در ذیل مبحث نسخ، نام ابومسلم به‌عنوان كسی كه اجماع علماء را در این مورد خرق كرده آمده است، اما این منابع كه در ضبط نام ابومسلم نیز گاه دچار اشتباه شده‌اند، درباره‌ی نظر دقیق ابومسلم درمورد نسخ، رأی ثابتی ندارند.
گروهی گفته‌اند وی مطلقاً منكر وقوع نسخ بوده، هرچند عقلاً آن را جایز می‌دانسته است و برخی گفته‌اند كه نظر او انكار وقوع نسخ در شریعت واحد بوده است؛ اما همچنان‌كه گروهی گفته‌اند، این نظریات از یك مسلمان معتقد و آگاه به مبانی اسلام روا نیست. زیرا نسخ شرایع یهود و مسیحیت توسط شریعت اسلام و نسخ بسیاری از احكام چون تغییر قبله از بیت‌المقدس به كعبه از مسلمات و ضروریات دین است. همین امر موجب اظهارنظرهای نامساعد درباره‌ی ابومسلم شده است تا جایی كه عده‌ای او را از شمار مسلمانان خارج ساخته‌اند و برخی نیز سخنان وی را در این باب قابل توجه و بررسی ندانسته‌اند.
به‌نظر می‌رسد سخن آن عده كه ابومسلم را فقط منكر وقوع نسخ در آیات قرآن -و نه به‌طور مطلق- دانسته‌اند، صحیح‌تر باشد. بیضاوی می‌نویسد: ابومسلم به نسخ برخی از آیات قرآن توسط برخی دیگر اعتقاد نداشته و برای اثبات نظر خود به آیه‌ی شریفه‌ی «لایَأْتیِهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لامِنْ خَلْفِهِ» (فصّلت/41/42) استناد می‌جسته است. به عقیده‌ی او اگر در قرآن نسخ وجود داشته باشد،درواقع باطل بدان راه یافته است و این مخالف نصّ صریح آیه‌ی شریفه است.ابومسلم در اثبات نظر خود دلایل دیگری نیز آورده است.
عده‌ای درصدد رفع اختلاف ابومسلم و جمهور علما در این مورد برآمده و گفته‌اند كه نزاع او با دیگران نزاعی لفظی است و درواقع ابومسلم منكر نسخ نبوده، بلكه او تنها آن را «تخصیص» خوانده و اعتقاد داشته كه حكم منسوخ حكمی موقت و محدود است كه با ورود ناسخ مدت آن به‌سر می‌آید. با این بیان وی محدود كردن حكم به زمان را نظیر محدود كردن آن به برخی افراد موضوع دانسته است.
به هر حال، داوری در این باره آسان نیست. این قدر می‌توان گفت كه ابومسلم می‌كوشیده با تأویل نصوص قرآنی، بی‌آن‌كه منكر نسخ شود، از پذیرفتن آن بگریزد. شاید نیز رأی ابومسلم درباره‌ی نسخ، عكس‌العملی در برابر نظر افراطی گروهی از علما بوده باشد كه بسیاری از آیات قرآن را كه جمع میان آن‌ها به نحوی از انحا همچون «تخصیص» و جز آن ممكن است، در شمار آیات ناسخ و منسوخ آورده‌اند.


● آثار ابومسلم اصفهانی


در منابع متقدم آثاری به ابومسلم نسبت داده شده كه هیچ‌یك از آن‌ها اكنون در دسترس نیست. از آن‌هاست: "جامع التأویل لمحكم التنزیل" تفسیری است كه ابومسلم براساس عقاید معتزله تألیف كرده و آن‌گونه كه یاقوت آورده، در 14 مجلد بوده است. این تفسیر از شهرت و جایگاه خاصی در میان معتزله برخوردار است تا جایی كه قاضی عبدالجبار در طبقات المعتزله به‌هنگام ذكر ابومسلم، وی را با تفسیرش معرفی می‌كند.
آنچه بر اهمیت این تفسیر می‌افزاید، این است كه مفسران پس از ابومسلم، اعم از معتزلی و شیعی، از این تفسیر بهره‌ی بسیار برده‌اند، از آن جمله می‌توان از قاضی عبدالجبار معتزلی، حاكم جُشَمی، سیدمرتضی، طبرسی و ابوالفتوح راضی نام برد.
شیخ طوسی نیز در مقدمه‌ی تفسیر تبیان تفسیر ابومسلم را ستوده، ولی از تطویل بی‌جهت وی در كلام خرده گرفته است. همچنین فخرالدین رازی بسیار از این تفسیر نقل كرده است و یكی از علمای معاصر هندی نیز، این منقولات را جمع‌آوری كرده و جداگانه با عنوان "ملتقط جامع التأویل لمحكم التنزیل" به چاپ رسانده است. برخی تفسیر جامع‌التأویل را بسیار فصیح شمرده و به‌سبب احتوا بر معانی لطیف بر دیگر تفاسیر برتر دانسته‌اند.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 19/11/1389 - 14:44 - 0 تشکر 280958

ابوسعید رستمی؛ بدیهه‏سرای قدرتمند قرن چهارم هجری


ابوسعید رستمی، محمد بن محمد رستمی اصفهانی، شاعر عربی‏سرای دستگاه صاحب بن عباد (326 ـ 385 ق) است. وی از معاصران ابومنصور ثعالبی می‏باشد و اشعار و اخبار مربوط به این شاعر تقریباً به صفحاتی چند از كتاب یتیم‍ةالدهر محدود است.

● وجود برخی اشعار ابوسعید رستمی، یا اخبار مربوط به او، در منابعی دیگر، گویای آن است كه اخبار و اشعار شاعر بسی بیش از آن بوده كه در گزیده‏ی ثعالبی فراهم آمده است، اما چنان‏كه از بررسی منابع مفصل همچون معجم‏الادباء یاقوت و وفیات‏الاعیان ابن خلكان برمی‏آید، ظاهراً خیلی زود نام و یاد وی تحت‏الشعاع شهرت و نفوذ دیگر شاعران زمان قرار گرفته است.
ابوسعید را بدان‏سبب كه ششمین نیای وی رستم نام داشته، رستمی نامیده‏اند. او از سوی پدر تبار ایرانی داشت و از جانب مادر به «آل جنید»، كه عرب‏نژاد بودند، می‏پیوست. ابوسعید در اصفهان دیده به جهان گشود و در همان شهر كه در آن دوران كانون شعر و ادب بود، نشو و نما یافت.
در اوان جوانی در سلك ندیمان و ملازمان صاحب بن عباد در آمد، چنان‏كه بعدها به‏سبب همین سابقه‏ی مصاحبت، به خود بسیار می‏بالید. تنها اطلاعی كه از وضع ظاهر و خلق و خوی شاعر داریم، همان است كه صاحب بن عبار ذكر كرده است.
ابوسعید نه رفتار و كرداری خوشایند داشت و نه چهره و اندامی دلپسند، اما در پرتو نكته‏سنجی و ظرافت شاعرانه و دوستی و رفاقت صادقانه، همگان را مجذوب خود می‏ساخت. از زندگانی خصوصی و اجتماعی شاعر نیز همین اندازه می‏دانیم كه در اصفهان زن و فرزند و نواده داشته و با املاك فراوانی كه در پرتو گشاده‏دستی صاحب بن عباد به دست آورده و غالباً از پرداخت مالیات آن‏ها نیز معاف بوده، در رفاه كامل به‏سر می‏برده است.
ابوسعید خود را مولا و خدمتگزار صاحب بن عباد می‏خواند. صاحب نیز او را بر بیشتر خاصان و ندیمان خویش مقدم می‏داشت و صریحاً می‏گفت كه جز او امیر دیگری را مدح نمی‏گوید، چنان‏كه در قصاید بر جای مانده از او در مدح دیگران به‏ندرت شعری می‏توان یافت.
صاحب نیز گاه او را مهم‏ترین شاعر اصفهان و گاه بهترین شاعر زمان می‏خواند، چنان‏كه گویند از میان 000"100 قصیده‏ی عربی و فارسی كه شاعران در ستایش وی سروده بودند، تنها شیفته‏ی دو بیت شعر ابوسعید گردیده بود. این دو بیت شعر را همه‏ی منابعی كه به شرح حال صاحب بن عباد پرداخته‏اند، آورده‏اند.
اوج شاعری ابوسعید رستمی، سال‏های 347 تا 366 ق (دوران قدرت و نفوذ صاحب بن عباد) در اصفهان بود. پس از عزیمت صاحب به گرگان، ابوسعید همچنان قصاید خود را از اصفهان برای وی می‏فرستاد، اما رفته رفته از این كار و حتی از مدح او نیز دست كشید.
صاحب نامه‏ای خطاب به ابوالعباس ضبی، شاعر معاصر ابوسعید رستمی به اصفهان نوشت و ضمن شكایت از بی‏وفایی شاعر، او را فرمان داد كه ابوسعید را به بازسرودن شعر تشویق كند. از قرار معلوم، این گله‏ها مؤثر نیفتاد و احتمالاً تنها شعری كه ابوسعید از آن پس سرود، همان قصیده‏ای است كه در رثای صاحب بن عباد سروده است.
ثعالبی این امر را یا نتیجه‏ی غرور شاعر یا اثر نزول قریحه‏ی شعری او در كهنسالی دانسته است. ابوسعید خود گوید كه پس از یك عمر مدیحه‏سرایی، شعر را كه در نظر او دیگر جز كالایی بی‏ارزش نبود، به دیگر شاعران واگذاشت.
ابوسعید در اشعار خود، فصاحت بدویان و حلاوت متجددان را جمع كرده بود و بیشتر قصایدش نیز در مدح بوده است. اشعار بر جای مانده از ابوسعید یادآور قصاید جاهلی است، گرچه گاه نوآوری‏هایی نیز در آن‏ها دیده می‏شود كه شاعر با اطلال و دمن به راز و نیاز می‏پردازد. ابوسعید در وصف چیره‏دست بود؛ ثعالبی، شعر او را در وصف آب روان، بهترین سروده در این باب می‏شناسد.
ابوسعید در بدیهه‏سرایی نیز قدرتمند بود و در این باب بر بیشتر شاعران معاصرش برتری داشت، چنان‏كه به روایت ثعالبی روزی به هنگام ورود به سرای صاحب بن عباد از مشاهده‏ی خلعت‏بخشی‏های وی فی‏البداهه قصیده‏ی معروفی سرود.
در مسابقات شعری كه صاحب بن عباد، به هر مناسبت برگزار می‏كرد، ابوسعید شركت فعال داشت. چنان‏كه در مجموعه‏ی «داریات» و نیز در مجموعه‏ی «بردونیات» قصیده‏های خود را به میدان رقابت با شعرای معاصر می‏آورد. مرثیه‏سرایی برای صاحب بن عباد نیز خود به‏صورت مسابقه‏ای بزرگ درآمد كه همه‏ی شعرای زمان در آن شركت جستند و قصیده‏ی ابوسعید رستمی در آن میان درخشید؛ ثعالبی از این قصیده تنها دو بیت آورده كه در بیشتر منابع شرح حال صاحب، دیده می‏شود.
ابوسعید شاعری پرگوی بود و ثعالبی در گزینش بهترین سروده‏های او در می‏ماند، چنان‏كه او برخی قصاید وی را مجموعه‏ی محاسن و لطایف خوانده است. ابوسعید گاه در ستایش ممدوح به افراط گراییده و مثلاً برخی اوصاف پیامبر اكرم (ص) را به ممدوح خود نسبت داده است و نیز پس از خدای یكتا تنها وی را شایسته‏ی بندگی و پرستش دانسته است. شاعر در نخستین شعر خویش نیز طریق اغراق پیموده و آشكارا گفته است كه در جهان جز من شاعری وجود ندارد.
از او دیوانی بر جای نمانده، تنها ثعالبی برخی اشعار وی را كه شمارشان به 409 بیت می‏رسد. در یتیم‍ةالدهر گرد آورده است و مافروخی هم در كتاب محاسن اصفهان 12 بیت دیگر بر آن مجموعه افزوده است.
اشعار ابوسعید در سده‏ی اخیر مورد توجه برخی خاورشناسان قرار گرفته است. گلدسیهر آثار وی را منعكس‏كننده‏ی فریاد ملی ایرانیان بر ضد تازیان دانسته است، اما به‏جز برخی فخرفروشی‏ها به ایرانی بودن، در اشعار موجود او مضامینی كه بتواند گفته‏ی گلدسیهر را تأیید كند، یافت نمی‏شود.

خدایا !

آن گونه زنده ام بدار که  نشکند دلی از زنده بودنم و

                                                                آن گونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم.

شنبه 23/11/1389 - 15:39 - 0 تشکر 282607

با سلام
Omidedidar گرامی مطلب خوبی بود ، انشاء ا... با همکاری شما دوستان در این تاپیک با دیگر مشاهیر استان نیز آشنا شویم.

 

.....................................................................................................

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران 

تا از دلم بشویی غم های روزگاران

http://img.tebyan.net/Big/1388/11/36222359111523534249227329396975323285.jpg

دوشنبه 2/12/1389 - 13:54 - 0 تشکر 287678

علامه محمدباقر مجلسى از علمای بزرگ جهان اسلام


علامه محمدباقر مجلسى از جمله‌ی بزرگانى است كه از جامعیت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى مانند تفسیر حدیث، فقه، اصول، تاریخ رجال و درایه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعه‌ی عظیم بحارالانوار این نكته را به‌خوبى آشكار مى‏سازد.

● علامه مجلسی اعلی الله مقامه یکی از بزرگ‌ترین علمای جهان اسلام و تشیع است. علامه در احاطه به دانش‌ها و تدوین حدیث و تألیف کتاب به آخرین پایه رسید. او گهرهای گران‌قیمت اخبار معصومین علیهم‌السلام را به‌دست آورد و از گنج‌های خاندان عصمت بهره‌ی کاملتری برد، و در جهان اسلام و تشیع کسی را در ترویج سخنان معصومین در پایه‌ی او نمی‌توان یافت.


● آغاز حیات

محمدباقر مجلسی، فرزند محمدتقی مجلسی، در سال 1037 (هـ ق) یك سال قبل از مرگ شاه ‌عباس صفوی، در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش محمدتقی مجلسی، از شاگردان بزرگ شیخ بهائی، در علوم اسلامی بود و از سرآمدان روزگار خود به شمار می‌‌رفت. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله «احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث» است.

● دلیل نام‌گذاری خاندان به مجلسی

مادر علامه مجلسی، دختر صدرالدین محمد عاشوری است، كه خود از پرورش‌یافتگان خاندان علم و فضیلت بود. خاندان علامه مجلسی، در اصل اهل جبل‌عامل، منطقه‌ای در لبنان می‌‌باشند كه با هجرت بزرگ علمای آن دیار، به سمت ایران، این خاندان نیز وارد ایران شدند، اما وجه نامگذاری این خاندان به مجلسی به این دلیل بود كه پدربزرگ علامه مجلسی بنام «ملا مقصود» از دانشمندان باتقوا و از مروجین مذهب تشیع بود، ولی به‌خاطر كلام زیبا و اشعار دلنشین و رفتار و گفتار نیكو در محافل و مجالس به «مجلسی» لقب یافت و خاندان عالی‌قدر آنان نیز به این نام شهرت یافتند.


● عشق به دانستن

مرحوم علامه مجلسی، درس و بحث را از چهارده سالگی آغاز كرد، هوش سرشار و شگفت‌‌آور او به‌حدی بود كه در چهارده سالگی از فیلسوف بزرگ اسلام مرحوم ملاصدرا، اجازه‌ی روایت گرفت. علامه مجلسی كه به دانستن عشق می‌‌ورزید، در اندك زمانی در علوم گوناگون حوزه‌ی درسی آن زمان، مثل صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و ریاضی، تاریخ و فلسفه، حدیث و رجال، درایه و اصول، و نیز فقه و كلام، به درجه‌ی استادی رسید و در بعضی از این دانش‌‌ها كتاب‌‌های سودمندی به رشته‌ی تحریر درآورد.


● اساتید

علامه در دوران جوانی خود از محضر دانشمندان و عالمانی عالی‌قدر همچون: ملاعبدالله شوشتری، شیخ‌عبدالله بن جابر آملی، شیخ‌علی جبل‌عاملی و سایر بزرگان دین به‌ویژه فقیه و حكیم و محدث نامی ملامحسن فیض كاشانی (كه در سفری به اصفهان آمده و در آن دیار ماندگار شده بود) بهره‌های كافی ‌برد.
علامه مجلسی كه در مدرسه ملاعبدالله به اقامه‌ی نماز و تدریس اشتغال داشت، بعد از رحلت پدر بزرگوارش در مسجد جامع اصفهان به اقامه‌ی نماز و تدریس مشغول گشت. میرزاعبدالله اصفهانی در كتاب «ریاض العلما» می‌‌گوید: بیش از هزار نفر در پای درس علامه حاضر می‌‌شدند.


● شاگردان

از جمله شاگردان برجسته‌ی علامه می‌توان بزرگانی چون: سیدنعمت‌الله جزائری، عبدالله بن عیسی التبریزی معروف به افندی، سیدمحمدصالح بن عبدالواسع خاتون آبادی، ملامحمدكاظم شوشتری، عبدالحسین مازندرانی، ملامحمدباقر لاهیجی و... را نام برد كه بعدها هریك ستاره‌‌ای درخشان در آسمان علم و فقاهت شدند.


● تلاش در احیای علوم نقلی

علامه از همان آغاز جوانی تمام زندگی خود را وقف احیای علوم نقلی (آیات و روایات) كرد و در اولین گام كتب اربعه را به درس و بحث حوزه‌های علمیه‌ی آن زمان كشاند و ضمن نگاشتن شرحی بر «اصول كافی» و «التهذیب» یكی از شاگردانش را به نوشتن شرح «استبصار» تشویق كرد.
علامه در مقدمه‌ی بحارالانوار چنین می‌‌نگارد: «در آغاز كار به مطالعه‌ی كتاب‌‌های معروف و متداول پرداختم و بعد از آن به كتاب‌های دیگر كه در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروك و مهجور مانده بود رو آوردم. هرجا كه نسخه‌ی حدیثی بود سراغ گرفتم. و به هر قیمتی كه ممكن شد، بهره‌برداری می‌كردم. شرق و غرب را جویا گشتم تا نسخه‌‌های بسیاری را گردآوری نمودم. در این امر مهم جماعتی از برادران دینی مرا یاری نمودند و به شهرها و قصبه‌ها و بلاد دور سر كشیدند تا به فضل الهی مصادر لازم را به دست آوردند... بعد از تصحیح و تنقیح كتاب‌ها بر محتوای آن‌ها واقف شدم، نظم و ترتیب كتاب‌ها را نامناسب دیدم و دسته‌‌بندی احادیث را در فصل‌ها و ابواب متنوع راه‌گشای محققان و پژوهشگران نیافتم، از این رو به ترتیب فهرستی همت گماشتم كه از هر جهت جالب و مفید باشد. در سال 1070 هجری از فهرست‌بندی سایر كتاب‌ها دست كشیدم كه اقبال عمومی را مطلوب ندیدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع دیدم... ترسیدم كه در روزگاری بعد از من باز هم نسخه‌‌های تكثیرشده‌ی من در طاق نسیان متروك و مهجور شود و یا مصیبتی از ستم غارتگران زحمات مرا در تهیه‌ی نسخه‌‌های بر باد دهد، لذا راه خود را عوض كردم، از خدا یاری طلبیدم و به كتاب بحارالانوار پرداختم...»
«...در نظر دارم كه اگر مرگ مهلت دهد و فضل الهی مساعدت نماید، شرح كاملی متضمن بر بسیاری از مقاصدی كه در مصنفات سایر علما باشد بر آن (بحارالانوار) بنویسیم و برای استفاده‌ی خردمندان، قلم را به قدر كافی پیرامون آن به گردش درآورم.»


● تألیف كتاب‌های گوناگون

علامه با توجه به نیاز فرهنگی مردم زمان خود دست به تألیف كتاب‌های گوناگونی ‌زد. زمانی که احساس ‌كرد مردم به علم نجوم نیازمندند، كتاب «اختیارات» را ‌نوشت. و چون احساس ‌كرد جامعه به سوی جدا شدن از خدا سوق داده می‌‌شود، كتابی در تهذیب اخلاق چون «عین الحیاة» را نوشت. آثار فارسی او به سود دین و دنیای مردم بود و زمینه‌ی هدایت مردم را فراهم می‌ساخت.
كمتر خانه‌‌‌ای از شیعیان بود كه كتاب‌های وی در آن یافت نشده و مورد بهره‌وری قرار نگرفته باشد. كتاب‌های او چنان بود كه عرب و فارسی، جاهل و عارف مردان و زنان و حتی كودكان هم استفاده می‌‌كردند. تألیفات فارسی او عبارتند از: حق الیقین، عین الحیاة، حلیة المتقین، حیوة القلوب، مشكوة ‌الانوار، جلاء العیون، زاد المعاد، تحفة الزائر، مقیاس المصابیح.


● مبارزه با صوفیان

علامه مجلسی، قهرمان عرصه‌ی سیاست است. علامه بعد از فوت مرحوم محمدباقر سبزواری در سال 1090 هجری به منصب شیخ‌الاسلامی دست یافت. و در این منصب، خدمات بسیاری را در مقوله‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی به ایران و تشیع نمود، بزرگ‌‌ترین كار علامه مجلسی در صحنه‌ی سیاست كه به نفع تشیع و مكتب آن ختم شد، مبارزه با صوفیان بود.
پس از مرگ شاه سلیمان درباریان و خواجه‌سرایان، حسین میرزا (سلطان حسین) را كه مورد علاقه‌ی مریم بیگم عمه‌ی شاه بود، بر تخت نشاندند. نفوذ علامه مجلسی در دربار به حدی بود كه سلطان حسین اجازه نداد صوفیان رسم بستن شمشیر به كمر شاه را انجام دهند و از علامه مجلسی خواست تا این كار را انجام دهد. پس از اتمام كار، شاه رو به علامه كرد و گفت: به‌ازای این خدمت چه تقاضایی داری و چه پاداشی می‌‌طلبی؟ علامه گفت: تقاضا دارم شاه فرمانی صادر كند و نوشیدن مسكرات، جنگ میان فرقه‌‌ها، و كبوتربازی را نهی فرماید. که شاه پذیرفت و او را ترغیب به طرد صوفیان از شهر كرد.
نكته‌ی مهم در سیاست علامه در دربار این است كه در زمان علامه هیچ برخوردی بین ایران و همسایگان اهل سنت رخ نداد و به هیچ‌یك از ولایت‌های اهل سنت ایران از سوی شیعیان تعدی نشد.


● رحلت

هنگامی كه علامه در 27 رمضان 1111 (ه ق)، چشم از جهان فرو بست، شمارش معكوس سقوط دولت صفویه آغاز شد. پیكر پاكش را در كنار مسجد جامع اصفهان و جنب پدر علامه‌‌اش ملا محمدتقی مجلسی (ره) به خاك سپردند. به‌همین مناسبت، شهر اصفهان یك هفته به سوگ نشست و مجالس عزاداری وی مدت‌‌ها ادامه داشت.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.