• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 8332)
پنج شنبه 15/11/1388 - 16:59 -0 تشکر 180214
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

 

ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید:

 
1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه ها بیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....

  

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

 

سه شنبه 18/12/1388 - 22:34 - 0 تشکر 189164

بسم الله الرحمن الرحیم

مصاحبه با قرآن درباره امام زمان علیه السلام

سؤال اول: دلیل و آیه ای بر وجود امام زمان علیه السلام را بیان فرمایید.

پاسخ قرآن کریم:

1- در سوره قدر خداوند می فرماید:

«تنزل الملائکه والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می نماید. یعنی در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمین نزول می فرمایند. در دوران رسول الله صلی الله علیه وآله به شخص پیامبر نازل می شدند. و در هر عصری باید کسی هم شأن پیامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصی که هم شأن پیامبر صلی الله علیه وآله است امام زمان علیه السلام است.

2- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند.

سؤال دوم: چگونه زنده ماندن امام زمان علیه السلام تاکنون امکان دارد؟

پاسخ قرآن کریم:

1- خداوند در مورد حضرت یونس علیه السلام می فرماید:

 «فلولا أنه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون ». اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود در شکم ماهی تا قیامت می ماند. وقتی خداوند می تواند یونس را تا قیامت در شکم ماهی زنده نگه دارد، زنده نگهداشتن امام زمان علیه السلام نیز برای او امری ممکن است.

2- اصحاب کهف سیصدونه سال در غار زنده ماندند «ولبثوا فی کهفهم ثلاث مأته سنین و أزدادوا تسعا ».

سؤال سوم: وظیفه ما در قبال امام زمان علیه السلام چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

خداوند می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». برای مزد رسالت به «فی القربی» (که امام زمان علیه السلام است) مودت کنید. مودت نیاز به معرفت دارد و مودت یعنی محبت همراه با اطاعت. پس الان در قبال امام زمان علیه السلام باید هم معرفت کسب کرده و آن حضرت را بشناسیم و هم از آن حضرت اطاعت کنیم.

سؤال چهارم: آیا امام زمان علیه السلام از ما خبر دارد؟

پاسخ قرآن کریم:

بله، به تمام اعمال شما نظارت داشته و اعمال شما را می بیند. خداوند می فرماید: «و قل إعملوا فسیری الله أعمالکم و رسوله و المؤمنون و ستردون إلی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون ».

سؤال پنجم: چگونه می توان یار امام زمان شد؟

پاسخ قرآن کریم:

با تقوی، چون بهترین و بالاترین معیار که به انسان ارزش می دهد و انسان لیاقت یاوری امام زمان علیه السلام را پیدا می کند تقواست:«إن أکرمکم عندالله أتقیکم ». تقوا سبب بزرگی انسان شده و امکان می دهد که انسان تکیه بر جای بزرگان زند.

سؤال ششم:چند نمونه از نیازهای یاران امام زمان علیه السلام را بیان کرده و چگونه باید کسب کرد؟

پاسخ قرآن کریم:

الف- دانش و بینش: یار امام زمان علیه السلام باید دانش و بینش الهی داشته باشد تا در تصمیم گیریها و عمل دچار خطا نشود. حق را از باطل تشخیص دهد. و این را با تقوی بدست خواهد آورد، زیرا با تقوا موانع فهم و درک و علم و دانش را کنار زده و با دانش درونی و باطنی نگاه می کند. خداوند می فرماید:«إتقوا الله و یعلمکم الله ».

ب) بصیرت و بینش: بصیرتی که با چشم باطن ببیند و با گوش باطن بشنود. با ملائک الهی در ارتباط باشد. اهل حق و باطل را بشناسد تا دچار انحطاط فکری و اخلاقی و روحی نشود. و این بصیرت نیز با تقوا بدست می آید. خداوند می فرماید:«إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ». فرقان یعنی نیرو و توانی که با آن حق را از باطل جدا کنید. به برکت این تقوا انسان، شیطان شناس نیز می شود. دشمن را هم می شناسد.

ج) بیداری: هوشیاری و بیداری؛ تا هروقت شیاطین برای گول زدن آمدند، بیدار شود، دام ابلیس را بشناسد و از شیطان فرار کند. چون انسان خواب و چشم بسته سریع در چاه می افتد. و این هم با تقوا ممکن است. «إن الذین التقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذاهم مبصرون ».

سؤال هفتم: چگونه بعد از ظهور و در حکومت مهدوی برکات زیاد می شود، محصولات رونق می یابد، مشکلات مردم حل می شود و...؟

پاسخ قرآن کریم:

چون حکومت امام زمان علیه السلام حکومت تقوا است، آثار تقوی هم ظاهر می شود. و من جمله آثار تقوا نزول برکات از آسمان و باز شدن درهای برکت از زمین و آسمان است که حل مشکلات مردم و روزی فراوان نیز بدنبال آن است «ولو أن أهل القری آمنوا و التقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض » «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب » «و من یتق الله یجعل له من أمره یسرا ».

سؤال هشتم: ویژگیهای یاران امام زمان علیه السلام چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

خداوند می فرماید: «إن الأرض یرثها عبادی الصالحون ». یعنی زمین را بندگان صالح من به ارث می برند. پس وارثان زمین که امام زمان علیه السلام و یاران ایشان هستند دو ویژگی دارند: 1-عبادالله اند 2- صالحین اند. حال به ویژگیهای بندگان صالح خدا اشاره می کنیم:

1- متواضع اند: «عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هونا »

2- دارای بینش صحیح هستند، زیرا غرور در قلب و عقل آنان نفوذ نکرده است

3- اهل پرورش جاهلان جامعه اند، «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما »

4- اهل طاعت و سجده و قیامند، «و الذین یبیتون ربهم سجدا و قیاما »

5- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم می شود نمی کنند، «والذین یقولون ربنا أصرف عنا عذاب جهنم »

6- اهل اعتدالند، «إذا أنفقوا لم تسرفوا و لم یقتروا »

7- موحدند و غیر خدا را نمی خوانند، «لا یدعون مع الله الها آخر »

8- به جان انسانها احترام می گذارند، «ولایقتلون النفس التی حرم الله إلا بالحق »

9- پاکدامنند، «ولایزنون »

10- دنبال پاکسازی روان خویش اند، «و من تاب و عمل صالحا »

11- جبران کننده عقب ماندگیها و پرکننده خلأ ها هستند، «إلا من تاب و آمن و عمل صالحا »

12- حتی مرتکب مقدمات گناه هم نمی شوند و در مجالس گناه هم شرکت نمی کنند، «و إذا مروا باللغو مروا کراما »

13- کلامشان صحیح است، «و الذین لا یشهدون الزو »

14- اهل لغو نیستند، « و إذا مروا باللغو مروا کراما »

15- پرورش دهنده نسل سالم و مفیدند، «هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قره أعین »

16- امام دیگرانند، «و جعلنا للمتقین إماما »

17- به گزین اند. کلام را گوش می دهند و از بهترین آن پیروی می نمایند، «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه »

18- ایمان دارند، «قل یا عباد الذین آمنوا إتقوا ربکم »

19- بنده خدای متعال هستند و امور خود را واگذار به خدای متعال می نمایند، بنده شهرت و پول و زر و زور و دنیا نیستند، «ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله »

20- شیطان را به زانو در آورده اند، «ولأغوینهم أجمعین إلا عبادک منهم المخلصین »

21- ویژگیهای صالحین را دارند یعنی صددرصد اعمالشان صالح است، «والذین آمنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین »

22- امر ازدواج برای جوانان را تسهیل می کنند، «و أنکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و إمائکم »

23- در کار خیر از همدیگر سبقت می گیرند، «و یسارعون فی الخیرات و أولئک من الصالحین »

سؤال نهم: ویژگیهای امام زمان علیه السلام در قرآن چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

1- معصوم است، «إنما یریدالله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

2- اولی الامر است، «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم»

3- اطاعت از او، راه خداست، «قل ما أسئلکم علیه من أجر إلا من شاء أن یتخذ الی ربه سبیلا» « قل ما أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی». از جمع دو آیه معلوم می شود «سبیل رب» همان « موده فی القربی» است.

----------------------

منبع : یوسف زهرا (س) - با تخلیص

کلمات کلیدی :مصاحبه - قرآن - امام زمان (ع)


وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
سه شنبه 18/12/1388 - 22:59 - 0 تشکر 189175

بسم الله الرحمن الرحیم

19 گروه اهل جنت

در قرآن شریف هم به افراد مژدة بهشت داده شد و هم به گروه های اجتماع.
گروه های اجتماعی كه قرآن شریف به آن ها وعدة بهشت می دهد عبارتند از:
1. سبقت گیرندگان در ایمان: «پیشگامان پیشگامند. آن ها مقربانند. در باغ های بهشت (جای دارند)[1]».
2. اهل عمل صالح: «وكسانی را كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغ های بهشت وارد می كنند[2]».
3. مقرّبان: «پس اگر او از مقرّبان باشد. در روح و ریحان و بهشت پر نعمت است[3]».
4. نیكوكاران: «كسانی كه نیكی كردند، پاداش نیك و افزون بر آن ها دارند... آن ها اهل بهشتند[4]».
5. متّقین: «توصیف بهشتی كه به پرهیزگاران وعده داده شد (این است كه): نهرهای آب از زیر درختانش جاری است[5]».
6. شهیدان: «خداوند از مؤمنان، جان ها و اموالشان را خریداری كرده كه (در برابرش) بهشت برای آنان باشد[6]».
7. سعادتمندان: «امّا آن ها كه خوشبخت شدند و سعادت یافتند، جاودانه در بهشت خواهند ماند[7]».
8. نمازگزاران: «و آن ها كه بر نماز مواظبت دارند. آنان در باغ های بهشتی گرامی داشته می شوند[8]».
9. صابران: «در برابر صبرشان، بهشت و لباس های حریر بهشتی را به آن ها پاداش می دهند[9]».
10. اطاعت كنندگان: «هر كس خدا و رسولش را اطاعت كند، او را در باغ های (از بهشت) وارد می كنند[10]».
11. خائفان: «و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد، و نفس را از هوی باز دارد. قطعاً بهشت جایگاه اوست[11]».
12. اهل ایمان: «و كسانی را كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغ های بهشت وارد می كنند[12]».
13. توبه كنندگان: «... به یقین گناهان شان را می بخشم، و آن ها را در باغ های بهشتی، كه از زیر درختانش نهرها جاریست وارد می كنم[13]».
14. اصحاب یمین[14]... .
قابل ذكر است كه هر كدام از گروه ها دارای مراتب و درجاتی خاص می باشند كه نسبت به همدیگر، متفاوت می باشند.
اما افرادی كه قرآن شریف به آن ها وعده و مژدة بهشت داده است:
1. حضرت آدم و حوا: «و گفتیم: ای آدم بر تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از آن، از هر جا می خواهید، گوارا بخورید[15]». (البته در مورد بهشتی كه به حضرت آدم و حوا وعده داده شد اختلاف است كه آیا باغی از باغهای دنیاست یا بهشت موعود.)
2. آسیه همسر فرعون: «و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است، در هنگامی كه گفت: پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده، و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش. (و خداوند دعا و تقاضای او را پذیرفت[16]).
3. اصحاب كهف: سیما و خلاصة قصة آن ها در سورة كهف آمده است[17].
4. امام علی ـ علیه السّلام ـ : در مورد امام علی ـ علیه السّلام ـ از شأن نزول آیات استفاده می شود، ضمن این كه خود امام، «قسیم الجنّه والنّار» است. به عنوان مثال، شأن نزول آیة «السّابقون والسّابقون[18]» در مورد امام علی ـ علیه السّلام ـ است و مصداق اول آن امام است. یعنی «پیشگامان پیشگامند. آن ها مقربانند. در باغ های بهشت جای دارند». امام علی ـ علیه السّلام ـ در همة عرصه ها پیشگام بودند، از جمله در عرصة ایمان.
5. امام حسین ـ علیه السّلام ـ : در مورد امام حسین ـ علیه السّلام ـ ، از شأن نزول بعضی از آیات استفاده می شود، ضمن این كه به فرمودة پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ سیّد جوانان اهل بهشت است. به عنوان مثال شأن نزول آیات پایانی سورة فجر در مورد امام حسین ـ علیه السّلام ـ است و آن آیات عبارتند از: « هان ای نفس مطمئنه (آرمیده). خشنود (از خدا) و خوشایند سوی پروردگارت بازگرد. پس در میان بندگان ویژه ام درآی. و در بهشت ویژه ام داخل شو[19]».
---------------
[1] . واقعه/ 10ـ12.
[2] . ابراهیم/ 23.
[3] . واقعه/ 88ـ89.
[4] . یونس/ 26.
[5] . رعد/ 35.
[6] . توبه/ 111.
[7] . هود/ 108.
[8] . معارج/ 35ـ36.
[9] . انسان/ 12.
[10] . فتح/ 17.
[11] . نازعات/ 40ـ41.
[12] . ابراهیم/ 23.
[13] . ابراهیم/ 195.
[14] . مدّثر/ 40.
[15] . بقره/ 35 و اعراف/ 19.
[16] . تحریم/ 11.
[17] . كهف/ 10ـ26.
[18] . واقعه/ 10ـ12.
[19] . فجر/ 27ـ30.
-------------------
منبع : بانک پرسش و پاسخ - با تخلیص
کلمات کلیدی : جنت - قرآن - افراد

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 19/12/1388 - 18:18 - 0 تشکر 189282

عنوان:برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام(بخش سوم)

کلید واژه ها:مشارکت ، تربیت ، رفتار متقابل ،روایات

تلفیقی

-------------------------

برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام

بخش سوم: برخورد با همسر

از آنجاییکه زن و مرد همکار و شریک یکدیگر در اداره ی امور زندگی و تربیت فرزندان می باشند، لذا اسلام دستور فرموده که همسران باید از اذیت و بد زبانی و فحاشی به یکدیگر بپرهیزند و نهایت مهربانی و صمیمیت و محبت و مشارکت بر آنها حاکم باشد،تا هم درکمال سلامت و دور از دغدغه خاطر زندگی کنند و هم در سایه ی آن آرامش بتوانند فرزندانی صالح و مودب تربیت نمایند ، زیرا عدم آرامش در خانه می تواند اثرات نامطلوبی در اخلاق و روحیه فرزندان بگذارد.

در روایات اسلامی دستورات روشن و صریحی در مورد رفتار و برخورد متقابل بین زن و شوهر وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می نماییم:

از فرمایشات پیامبر اسلام(ص):

کسی که در کارهای زندگی به همسرش کمک نماید خیر دنیا و آخرت را بدست می آورد.

خداوند از مردی که همسر خود را آزار دهد بیزار است.

هر مرد و زنی که اخلاق بد همسرش را تحمل کند و صبر نماید،خداوند او را اجر و ثواب عنایت می فرماید.

وای بر زنی که شوهرش را به غضب آورد.

مرد بیشترین حقوق را بر گردن همسرش دارد.

از فرمایشات امام صادق (ع) :

هر زنی که لیوان آبی به شوهرش دهد و به او خدمت کند، ثواب بیش از عبادت یک سال را به او می دهند.

ملعون است زنی که شوهرش را اذیت کرده و او را غمگین سازد.

حق زن بر شوهرش آن است که او را لباس و غذا دهد و از خطاهای او در گذرد.

* * *

طبق دستور اسلام، زن باید صد در صد مطیع اوامر شوهرش باشد و حتی بدون اجازه ی او از خانه بیرون نرود.در مقابل نیز شوهر نباید نسبت به زن در امور زندگی سخت گیری کند و باید در رفاه او و فراهم آوردن وسایل راحتی زندگی برای زن و فرزندانش در حد توان بکوشد.

پیامبر (ص) به زنی که شوهرش مسافرت رفته و اجازه ی خروج از خانه را به او نداده بود،اجازه ی شرکت در مراسم غسل و کفن و دفن پدرش را ندادند و فرمودند:به خاطر این اطاعت از شوهر ،خداوند،گناهان آن زن و پدرش را آمرزید.

البته حقوق زن و شوهر مفصل است که در اینجا مختصر به آن پرداخته شد.

-----------------------------------------------------

منابع:

بحارالانوار/ج104-76-103

کنزالعمال/حدیث/44771

وسایل الشیعه/ج14ص123

بحار/ج103ص253

وسایل الشیعه/ج14ص121

 

جمعه 21/12/1388 - 16:9 - 0 تشکر 189523

بسم الله الرحمن الرحیم

تاثیر نماز بر سلامتی کودکان

رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء

پروردگارا ! من و فرزندانم را از اقامه كنندگان نماز قرار ده و دعای مرا قبول فرما.

سوره مباركه ابراهیم ـ آیه شریفه 40

عبارت مشهور"العلم فی الصغر، كالنقش فی الحجر"(دانش در كودكی، مانند نقش پایدار در سنگ است)، امروزه با پیشرفت دانش پزشكی و روان پزشكی و به خصوص با پیدایش روان كاوی توجیه كامل علمی پیدا كرده است.

روان شناسی مدرن، با تداعی از مكتب روان كاوی فروید و نظریات "ژان پیاژه"، "جان باولف" و بسیاری از دانشمندان دیگر، به ما می گوید كه مهم ترین دوران زندگی بشر كه به وجود آورنده شخصیت نهایی او خواهد بود، دوران كودكی است. بر این اساس هر قدمی كه در جهت ایجاد سلامت روانی اطفال برداشته شود، به نوبه خود سبب ایجاد جامعه ای سالم و موفق خواهد شد.

اما بزرگ ترین موهبتی كه ممكن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یك طفل نورسیده گردد، پای گذاشتن او در خانواده ای مؤمن و نمازگزار است.

تعالیم آیین حیات بخش اسلام كه حتی كوچك ترین مسائل بشری را بدون پاسخ نگذاشته است، از همان بدو تولد نوزاد برای او برنامه ها و روش های متعددی دارد كه عمل به آنها ضامن سعادت و سلامت همیشگی انسان است.

از جمله در بعد سلامت روانی، آیین اسلام به والدین و به خصوص پدر، مؤكداً حكم كرده است كه مثلاً نام نیك بر بچه بگذارند(1) و امروز علمای روان شناسی متفقاً به این نتیجه رسیده اند كه چگونه نام یك كودك در شكل گیری شخصیت او تأثیر گذار است و چگونه یك نام بد ممكن است،موجبات تحقیر كودك(مثلاً تمسخر او توسط همسالان) و در نتیجه تزلزل شخصیتش گردد و یا هنگامی كه روان كاوی در قرن بیستم، حكایت از حضور تظاهرات نهفته اما مقتدر جنسی در وجود اطفال می كند ، آنگاه مفهوم عمیق آن بخش عظیم از احادیث و روایات معصومین(ع) كه مثلاً بوسیدن دختران توسط مرد نامحرم را بعد از 5 ، 6 سالگی منع كرده اند.(2)

در هر صورت كودكی كه در خانواده مؤمن و نمازگزار به دنیا می آید و زمزمه حیات بخش اذان و اقامه در گوش راست و چپش نخستین نغمه زندگی او می گردد، كودكی است كه گام در مسیری سعادت بخش گذاشته است.

تغذیه كودك تا دو سال به وسیله شیر مادر و بهره مندی كامل او از آغوش پر مهرش كه یك موهبت اسلامی است به او ایمنی محیر العقولی در مقابل بخش عظیمی از بیماری های روانی می بخشد، مثلاً احتمال اضطراب یا افسردگی كه بر اثر جدایی از مادر به وقوع می پیوندد، بسیار كم می شود. چرا كه امروزه روشن شده است اكثر كسانی كه به دام مهلك اعتیاد گرفتار می آیند كسانی هستند كه در كودكی، از شیر و آغوش مادران شان محروم بوده اند.(3)

شیوع اسكیزوفرنی كه خطرناك ترین و مهلك ترین بیماری در روان پزشكی است در بچه های خانواده های مسلمان و نمازگزار بسیار کم است، چرا كه علم امروز ثابت كرده است كه بروز اسكیزوفرنی، ارتباط معنی داری با وجود سیستم زن سالاری در اداره خانواده ها دارد(4) که مسلماً در خانواده های نمازگزار، با رعایت اصول درخشان قرآنی، از قبیل(الرجال قوامون علی النساء) و رد صریح و قاطع سیستم شوم "زن سالاری‌"، قدم بزرگی در جهت كاهش میزان ابتلا به این اختلال برداشته می شود.

همچنین درباره آثار مثبت و متعدد، قانون مؤكد اسلامی مبنی بر آزاد گذاشتن كامل كودكان تا سن 7 سالگی و پرهیز از تنبیه و محدودیت برای آنها می توان تعمق بسیار نمود.

اما بعد دیگر،تأثیری است كه نماز به طور مستقیم بر حالات روانی اطفال دارد و آن بر اثر نماز خواندن خود كودك حاصل می شود.

شروع نماز در سنین كودكی سبب می شود كه او این صفت حسنه را به صورت یك عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود، ملكه نماید و جزو برنامه های همیشگی زندگی خود، قرار دهد و در نتیجه از همه فواید نماز، در بعد سلامت روانی در آینده برخوردار گردد.

به علاوه با شروع نماز در دوران كودكی، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف كودك كه هنوز سنگینی و تیرگی گناهان ظرفیت های فكری و مغزی او را آلوده نكرده است، جای می گیرد كه امكان شك و تردید در این زمینه در آینده بسیار كاهش می یابد.

این نكته به خصوص باید مورد توجه خانواده هایی قرار گیرد كه با وجود آن كه خود را مسلمان می دانند اما وقتی كه فرزندشان به سن تكلیف می رسد او را به بهانه این كه:

"هنوز خیلی كوچك است !" به خواندن نماز تشویق نمی كنند. این مسئله كه با كمال تأسف به خصوص در مورد دختر بچه ها كه سن تكلیف آنها پایین تر است(9 سالگی)، شیوع بیشتری دارد، مسبب عوارض مخرب بسیاری در آینده كودك خواهد شد.

در حقیقت پدر و مادرانی كه با دلسوزی ساده اندیشانه، فرزند خود را به برپاداری نماز تشویق نمی كنند، خیانت بزرگی از جهت محروم نمودن كودك خویش از این نعمت بزرگ مرتكب می شوند. چرا كه به این ترتیب گویی به آلودگی كودك خویش، به انواع گناهان و انحرافات و بدبختی ها و بیماری های جسمی و روانی، رضایت داده اند و او را به خسارت سنگین در دنیا و آخرت محكوم نموده اند.

به همین دلیل است كه آیین مقدس اسلام و به خصوص ائمه بزرگوار شیعه(ع) با توصیه های مؤكد، مسلمانان را به آموزش مرحله به مرحله نماز به كودكان فرا خوانده اند و حتی با این كه از مجازات ها و تنبیهات بدنی در مورد كودكان، به خصوص قبل از 7 سالگی، منع نموده اند در مورد ترغیب به نماز گاهی امر به تنبیه كودكان فرموده اند. در این مورد در حدیثی معتبر از حضرت امام صادق(ع) آمده است كه فرمودند: چون پسر، سه ساله شود، پدر و مادر به او می گویند كه: هفت مرتبه بگو "لا اله الا الله" و چون سه سال و هفت ماه و بیست روز از عمرش بگذرد، به او می گویند كه هفت مرتبه بگوید: "محمد رسول الله" ، پس چهار سالش تمام شود به او می گویند كه هفت مرتبه بگوید: "صلی الله علی محمد و آله" پس چون پنچ سالش تمام شود او را وا می دارند كه خدا را سجده كند.

اما چون شش سالش تمام شود. نماز را به او یاد می دهند و چون هفت سالش تمام شد، وضو را به او یاد می دهند و او را به نماز امر می كنند و چون نه سالش تمام شود وضو و نماز را به خوبی به او می آموزند و از ترك وضو و نمازاو را نهی کنند. پس چون كودك وضو و نماز را یاد گرفت، خداوند پدر و مادرش را خواهد آمرزید.(5)

مفاهیم عمیق این حدیث از جمله این كه اقامه نماز پس از اقرار به توحید و نبوت(كه اساسی ترین اصول اعتقادی اسلام هستند) قرار گرفته و این كه عمل به این حدیث ضامن آمرزش پدر و مادر تلقی شده است، باید به دقت مورد توجه خانواده ها قرار بگیرد.

-----------------------------

پی نوشت:

1- حدیث از امام صادق(ع) ـ كافی جلد 6 صفحه 49

2- برای مشاهده این قبیل احادیث مراجعه كنید به كتاب ارزشمند حلیه المتقین، اثر علامه بزرگ مجلسی(ره)، صفحه 49

3- برای مطالعه درباره تاثیرات روانی تغذیه با شیر مادر رجوع كنید به مجموعه مقالات سمینارهای مربوطه و به خصوص تحقیقات آقای دكتر یاسمی(روان پزشك)

4- رجوع كنید به مجموعه ارزشمند و بی نظیر"اولین دانشگاه، آخرین پیامبر" اثر جاودانه شهید دكتر سید رضا پاك نژاد ـ جلد 21

5- حلیه المتقین، علامه مجلسی (ره)

کلمات کلیدی مطلب : کودکان - سلامتی- نماز

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
جمعه 21/12/1388 - 21:11 - 0 تشکر 189562

گذری بر احادیث معصومین ( علیهم السلام)

نویسنده: سهند بردبار

1 – عنوان یا تیتر مطلب

گذری بر احادیث معصومین علیهم السلام

2 – کلید واژه ها

حقانیت اسلام – اعجاز – عقل گرایی – جهان بینی

3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی

تولیدی

4 – متن مطلب

کلیّه گفتار معصومین (ع) همگی بر اساس عقل و ....

5 – نام نویسنده و منبع مطلب

سهند بردبار

« بسم الله الرحمن الرحیم »

فهرست

1- عقل گرایی

2- دستورات عملی و در حدّ توان

3- معصومین (ع) روانشناسان بی بدیل

4- دیدگاه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی

5- جهان بینی اسلام و رفع شبهات

6- اعجاز در علوم

7- بلاغت خارق العاده

1- عقل گرایی

کلیّه گفتار معصومین (ع) همگی بر اساس عقل و منطقی که نزد همه عقلا وجود دارد صادق و عاری از هر گونه عیب است.

اگر احادیث معصومین (ع) را با صرف نظر از احادیث جعلی در نظر بگیریم هیچ کدام تناقضی با عقل و منطق نداشته بلکه مویّد حقّانیّت آن خود عقل و منطق است و اموری را نیز که بعضی از افراد آن را انکار می کنند به دلیل عدم درک صحیح از علت و فلسفه احکام و قوانین رسیده از سوی معصومین (ع) است که اگر صحیح و کامل تفسیر شود جای هیچ شکّی را باقی نمی گذارد.

البته پی بردن به فلسفه و علل بعضی از احکام برای انسانهای عادّی به راحتی میسّر نیست و آنها را جز خداوند و معصومین (ع) کسی نمی داند و بی اطلاعی و عدم آگاهی ما منکر حقانیّت آن احکام نخواهد بود و همان طور که فلسفه بعضی از احکام که توسط معصومین (ع) شرح داده شده است برای ما روشن شده، سایر احکامی که علل و فلسفه آنها برای ما معلوم نیست در صورت رجوع ما به معصومین (ع) معلوم خواهد شد. که اگر چه در عصر غیبت باید منتظر ظهور امام عصر (عجّ الله تعالی فرجه الشریف) باشیم تا با ظهور حضرت و رجوع به ایشان مجهولات ما به اندازه ظرفیت ما معلوم شود. برای نمونه معصومین (ع) نوشیدن آب از آن قسمتی از ظرف که شکسته شده است را نهی فرموده اند و گفته اند که در آن قسمت شیطان نشسته است. و باید از نوشیدن آب از آن قسمت خودداری کرد که امروزه دانشمندان با میکروسکوپ و تحقیقات بسیار به وجود و تجمع فر اوان میکروب و موجودات مضرّ ذره بینی در قسمت های ناصاف و شکسته پی برده اند.

شیطان به معنی شیء پنهانی است که با چشم عادی نمی توان آن را دید و این معنا میکروب ها را نیز در بر می گیرد که نهایتاً این موارد نشان می دهد که اگر چه شاید دلایل بعضی از احکام برای ما روشن نباشد ولی پیشرفت علم به مرور زمان بسیاری از آنها را به اثبات می رساند. در کتاب
علل الشرایع تألیف شیخ صدوق (ره) فلسفه و دلیل بعضی از احکام آمده است.

2- دستورات عملی و در حد توان

دستوراتی که معصومین (ع) به آن سفارش نموده اند همگی قابل عمل و در حد توان و ظرفیت آدمی است.

برای مثال نمازهای پنج گانه واجب که بر هر مکلفی لازم است و یا روزه های ماه مبارک رمضان و یا خمس، زکات و حج در صورت وجوبشان، اموری هستند که از عهده هر انسان سالم بر می آید. حتی همین به جا آوردن حج زمانی واجب است که استطاعت فرد از نظر جسمی، مالی و ... وجود داشته باشد، و به اصطلاح مستطیع شود وگرنه حج واجب نخواهد شد.

از امام صادق (ع) در من لایحضره الفقیه روایت شده است:

و از آن حضرت سوال کردند درباره بیماری که نتواند بنشیند، آیا چنین کسی بر پهلو می خوابد و چیزی که سجده بر آن جایز است بر پیشانی خود می گذارد و نماز می خواند؟

فرمود: آری، خداوند هرگز او را تکلیف نفرموده مگر به اندازه طاقت و توانش.

رسول اکرم (ص) درنهج الفصاحه می فرمایند:

عبادت به قدر طاقت خود کنید که خدا ملول نشود تا شما ملول شوید.

بدین ترتیب نتیجه می گیریم که حضرات معصومین (ع) انجام عبادت و دستورات الهی رابه هر کس به اندازه عبادت و دستورات الهی را به هر کس به اندازه وسعت و توان او امر کرده اند که نه بیشتر از حدّ مجاز و نه کمتر از مقدار واجب باید به جا آورد که این حکایت از عقل گرایی معصومین (ع) و درک کافی از ظرفیت و توان بشریت می کند و چنین است که اسلام کامل و جامع ترین ادیان آسمانی شمرده می شود.

این در حالی است که بعضی از مکاتب در سایر نقاط جهان از جمله هندوستان تکالیفی را بر
انسان ها لازم می دانند که خارج از حد توان آدمی است و حتی اموری خارق العاده که از مرتاض ها مشاهده می شود را نمی توان نیکو دانست. چرا که جز ملالت و نهایتا فواید منفی دنیوی چیزی را در بر نخواهد داشت.

یکی از شاگردان مرحوم آیت ا... انصاری همدانی (ره) می گویند: نقل است که یکی از مرتاضین که از امور پنهان و ضمایر مردم خبر می داد به حضور امام موسی بن جعفر (ع) شرفیاب شد. حضرت دست خود را سمتی دراز کرده، چیزی در دست خود گرفتند و به او فرمودند: آیا می توانی از آنچه در دست من است خبر دهی؟ او پس از تامل زیاد گفت: تمام دنیا را تفحص کردم، به جز تخم
پرنده ای که در یکی از کوه های هندوستان از لانه اش مفقود شده، همه چیز را در جای دیدم. بنابراین باید همان دست شما باشد. امام (ع) تخم پرنده را که در دست مبارکشان بود به او نشان داد.

آقای انصاری (ره) در اینجا نکته دقیقی را متذکر شده و می گفتند: آن شخص که بر همه زمین احاطه داشت چگونه نتوانست از دورن دست حضرت که در کنارش بودند خبر دهد؟ و در جواب
می فرمودند: دست امام (ع) ید الله و محیط بر همه عالم می باشد، لذا او هرگز نمی توانست در چنین دستی نفوذ کند. آنگاه حضرت از او پرسیدند: چگونه این علم را به دست آورده ای؟
گفت : با نفس خود مبارزه کردم و هر چه از من می طلبد خلاف آن را انجام می دهم.

امام (ع) که در مقام هدایت او بودند به همان طریق خودش راهنمایی کرده، به او فرمودند: اسلام را بر خود عرضه کن، ببین آیا نفست آن را می پذیرد؟ او پس از تأمل عرض کرد: نه، قبول نمی کند. حضرت فرمودند: بنابراین روشی که داری با آن مخالفت کن و اسلام بیاور. او پذیرفت، ولی پس از آن که ایمان آورد متوجه شد دیگر چیزی نمی فهمد! از حضرت سوال کرد: من وقتی کافر بودن چنین علمی داشت، چرا اکنون که مسلمان شده ام چیزی نمی فهمم؟ پاسخ دادند: آنچه قبلاٌ در نتیجه زحمات خود می فهمیدی، اجری بود که خداوند در همین دنیا به تو عطا می کرد، ولی اکنون که مسلمان شدی، پاداش علمت را ذخیره ی آخرتت قرار می دهد[1].

حضرات معصومین (ع) انسانها رابه رعایت انجام واجبات و ترک محرمان دعوت می کنند که اگر همین دستورات به طور کافی و دائمی رعایت گردد می تواند آدمی را به کرامات و توانایی های خارق العاده الهی برساند که کارهای مرتاض ها و مانند آنها در برابر آنها هیچ و بی ارزش شمرده خواهد شد، چرا که موید آن، کرامات اولیای الهی و علمای ربّانی می باشد.

3- معصومین(ع) روانشناسان بی بدیل

دستورات معصومین (ع) برای زندگی فردی و اجتماعی در خانواده و جامعه همان چیزی است که روانشناسان و جامعه شناسان با سالها تحقیقات علمی فراوان در حال رسیدن به آن هستند و خواه و ناخواه به حقانیت سیره معصومین (ع) اعتراف خواهند کرد. دستور به تشکیل خانواده و توصیه های فراوان برای تفاهم میان زوجین و تربیت فرزندان و نوع برخورد با آنها و واجب شمردن رعایت حقوق متقابل میان پدر و مادر و فرزندان و ... همگی مؤکّد این نکته است که مکتب اهل بیت (ع) تمامی نیازهای انسان را در نظر گرفته و برای تعالی و رشد آدمی آن چنان سفارش هایی را می کند ه اگر به همه آنها به درستی عمل شود نه تنها خانواده بلکه جامعه نیز اصلاح شده و رو به سعادت و خوشبختی گام بر خواهد داشت، به طوری که دیگر انحرافات و نزاع های میان اعضای خانواده که در بسیاری از موارد به تزلزل و طلاق می کشد برطرف خواهد شد.

گذشت، قناعت، صبر، ادب، حیا، عدالت، صداقت، حسن نیت و پرهیز از غیبت، تهمت، دروغ، ریا، آزار دیگران و غیره همگی صفات نیکویی است که اگر در وجود انسان نهادینه شود، عزت، صفا، سلح و کلیه نتایج مثبت با در زندگی شخص به دنبال می آورد. آیین اسلام مکرراً آدمی را به شرافت و عزت سفارش می کند تا جائیکه به مؤمنین دستور می دهد آبروی خود را حفظ نمایند و حتی در صورت توبه نیز اجازه افشای اعمال زشت را به افراد نمی دهد، تا به این وسیله عزت و کرامت نفس انسان ها استوار بماند. این مکتب آدمی را از اعمال افراطی و منفی باز داشته و از افسردگی، وسواس، ناامیدی و سستی نهی می کند.

ابراز خشنودی، دوستی با صالحان، کمک به دیگران، شادکردن مؤمنان ، مشورت با خردمندان، صله رحم، رعایت حقوق همسایه، شرکت در غم و شادی مومنان، عیادت از بیماران و بسیاری از کارهای نیک دیگر همگی توصیه های دین مبین اسلام است.

رسول خدا (ص) فرمودند:

چون یکی از شماها یارش یا برادرش را دوست دارد به او اعلام کند.

حدیث فوق همان چیزی است که باعث تحکیم دوستی ها و الفت و مهربانی در میان انسان ها
می شود و روانشناسان بر آن تأکید دارند. اینک چند حدیث دیگر که خود نشان از بصیرت والای معصومین (ع) دارد:

امام صادق (ع) : خوش همسایه باش با همسایه ات تا مسلمان باشی.

رسول خدا (ص) : دعوت کننده را پاسخ دهید، بیمار را عیادت کنید، هدیه را بپذیرید و به مسلمان ستم نکنید.

امام صادق (ع) : به یکدیگر هدیه کنید تا دوست هم باشید زیرا هدیه کینه ها را ببرد.

رسول خدا (ص) : روا نیست برای مؤمن که قهر کند از برادرش بیش از سه روز.

در امالی شیخ صدوق (ره) است به سندش تا امام رضا (ع) که پرسش از اینکه: عقل چیست؟

فرمود: تحمل غصه و سازش با دشمنان و ساخت با دوستان.

امام رضا (ع) : خیرمند از خوراک مردم می خورد تا از خوراکش بخورند.

امام هادی (ع) : هر که برای خود شخصیت و ارزش قائل نشود از گزند او خاطر جمع مباشد.

بزرگترین روانشناسان کسانی هستند که به روان و حقیقت وجود معرفت دارند. و اسرار خلقت آدمی را می دانند و آنان کسانی جز معصومین (ع) نمی باشند که پیروی از سیره روش آنها باعث تکامل روحی و ترّقی آدمی در دوران زندگی می شود. باید به جای عمل به گفته های روانشناسان نوپای غربی و شرقی، که از عیب و نقص مبرّا نیستند به قرآن و مکتب گرانقدر اهل بیت (ع) پناه برد و خود را به وسیله آن از مشکلات حفظ نمود.

4- دیدگاه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی

دین مبین اسلام نه تنها برای زندگی فردی و امور شخصی افراد برنامه دارد بلکه به امور اجتماعی سیاسی و اقتصادی انسانها نیز توجه فراوانی کرده و دستورات و احکام خاصی را ارائه داده است.

آنچه در سیره معصومین (ع) به چشم می خورد تنها به امور عبادی و اخلاقی محدود نمی شود بلکه از آنجایی که برای اجرای عدالت و برای فراگیر کردن دستورات الهی و از بین بردن طاغوت و کفر نیاز به تشکیل حکومت الهی می باشد، همیشه انبیای الهی و امامان معصوم (ع) قصد تشکیل حکومت را داشته و در صورت عدم امکان آن به اصلاح حکومت های وقت پرداخته اند. آنچه در نهج البلاغه از امیر مؤمنان امام علی (ع) در اداره حکومت و اجرای قوانین الهی آمده است مویّد توجه دین به مسائل سیاسی و اجتماعی است.

حقیقت مطلب تا جایی است که اعضای کمیته حقوقی سازمان ملل متحد تصویب کردند که نامه 53 نهج البلاغه از سوی حضرت امام علی (ع) به مالک اشتر، به عنوان یکی از منابع حقوق بین الملل شناخته شود. همچنین سازمان ملل متحند از ملتهای جهان خواست تا این نامه به عنوان الگوی خط مشی حکومتهای خویش مد نظر قرار دهند. در کنفرانس توسعه بشری سازمان ملل متحد در سال 2002 شش سخن از امام علی (ع) در باره اهمیت دانش و برقراری حکومت ایده آل به عنوان شعارهای این کنفرانس برگزیده شد.

کوفی عنان (دبیر سابق سازمان ملل متحد):

این سخن علی ابن ابیطالب (ع) که «ای مالک مردم یا بردار دینی تواند و یا در آفرینش با تو برابرند» باید به عنوان خط مشی همه سازمانهای جهان قرار گرفته و همه بشریت باید آن را سرلوحه رفتار خویش قرار دهند. بی شک آنچه از معصومین (ع) در باره مسائل حکومت داری رسیده است کامل، جامع و بهترین شیوه برای اداره جامعه می باشد که محققین و دانشمندان عصر حاضر نیز به آن اعتراف کرده اند.

همچنین آنچه در زمینه اقتصاد اسلامی مطرح است حاکی از عالی ترین شیوه در مسائل اقتصادی
می باشد که انسان گرایی و حفظ کرامت انسانی را مدّ نظر داشته و در همه زمان ها کاربردی
می باشد.

بحران اقتصادی دنیا نشان داد بانک هایی که به شیوه بانکداری اسلامی اداره می شوند کمترین ضربه را از این بحران ها خورده اند.

کمی تحقیق نشان می دهد که اقتصاد اسلامی کارآمدی فراوانی دارد و اجرای کامل آن می تواند موجب پیشرفت اقتصادی جامعه گردد.

نهایتا آنچه در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از مکتب اسلام بدست می آید از هر گونه عیب و نقصی مبرّاست که نشان از توجه فراوان دین مبین اسلام به کلیه مسائل مربوط به بشریت
می باشد.

5- جهان بینی اسلام و رفع شبهات

معصومین (ع) در جهان بینی شبهات انسان ها را در رابطه با جهان هستی برطرف می سازد و سوالاتی که آدمی را به سردرگمی می کشاند را پاسخ می دهد. با توجه به دیدگاه معصومین (ع) همانطور که قرآن کریم اشاره دارد آفرینش جهان هدفمند می باشد و زندگی آدمی با مرگ نه تنها به پایان نمی رسد بلکه چهره جدیدی به خود می گیرد.

با مکتب معصومین (ع) هیچ شبهه ای در رابطه با جهان هستی بی جواب نمی ماند و جهل و نادانی جای خود را به علم و آگاهی می دهد.

معصومین (ع) انسانها را به دقت در عظمت آفرینش پروردگار دعوت کرده و انسان را از سایر موجودات برتر و گرامی تر معرفی می کنند وتلاش برای کسب معرفت و کارمت نفس را لازم دانسته و انسان ها را به افقی بالاتر از آنچه جسم خاکی می طلبد، فرا می خوانند.

آرامش روح نتیجه جهان بینی الهی است زیرا کسی که به خداوند متعال و قادر ایمان دارد به او توکل می کند، از او یاری می جوید و در مشکلات و مصائب حکمت الهی را در نظر گرفته و تحمل سختیها بر او آسان می گردد.

«الا بذکر الله تطمئن القلوب» «آگاه باشید به یاد خدا دلها آرام می شود.»

پیامبر اکرم (ص) : آنکه خدا انیس اوست تنها نمی ماند و به وحشت نمی افتد.

امام سجاد (ع) : خدایا من از همه چیز رستم و دل در تو بستم و با همه هستی خود رو به تو آوردم.

جهان بینی الهی انسان را از تعدی به حقوق دیگران نهی کرده و خداوند را ناظر اعمال او می داند و کسی که خدا را ناظر اعمال خود بداند از هر گونه عمل ناشایست در خلوت و جلوت می پرهیزد و خود را با آراستن به صفات پسندیده متعالی می سازد.

چنین انسانی خور و خواب و پرداختن به غرائز را تعدیل می بخشد و به کسب علم و معرفت و انجام امور مفید و شرعی را سر لوحه کار خود قرار داده و خود را به کسب کرامات انسانی و فهم و آگاهی وسیع مشغول می سازد.

این گونه است که معصومین (ع) بینش انسانها را به جهان هستی بالا برده و آدمی را به مقام و منزلت خود متوجه می سازند.

کسی که به قرآن و اهل بیت (ع) تمسّک جوید بی شک برای زندگی خود برنامه ریزی کرده و در مسیر کسب معارف و کرامات الهی لحظه ای را هم از پا نمی نشیند. و هیچ گاه نا امیدی و یأس او را فرا نمی گیرد زیرا تمام توجه او به اهداف والایی است که در زندگی دنبال می کند.

نتیجه آنکه بینش الهی باعث می شود انسان به زندگی نظری مثبت داشته باشد و آن را شیرین و بارور تصور کند، بدان جهت که مزرعه ای برای زندگی دیگر است، پس لازم است که از آن نهایت بهره برداری را کرده و خود را از تنبلی و نومیدی و منفی نگری نسبت به زندگی برهاند و نیز آماده پذیرفتن مسئولیت های سنگینی شده و آرمان خواه، کمال طلب و هدفدار گشته و به عمل اندک خود خرسند نشود. بلکه همه کوشش خود را جهت کسب فضائل به کار بندد و اینگونه است که چیستان جهان بزرگ برای او گشوده می شود و راز بزرگ حیات را کشف می کند.

6- اعجاز در علوم

نظرات علمی که معصومین (ع) فرموده اند با توجه به وضعیت منطقه ای و زمانی که در آن وجود داشتند نشانگر اعجازی الهی توسط آنهاست. تمام آنچه از معصومین (ع) رسیده است نشان از آگاهی کافی آنها به اسرار آفرینش می باشد. همه دستورات طبّی معصومین (ع) نه تنها با علوم پزشکی تعارضی ندارد بلکه حاکی از آن است که آنچه دانشمندان پس از سال ها تحقیقات فراوان به آن دست می یابند سالها پیش از این، به آسانی در اختیار معصومین (ع) بوده است.

برای مثال امروزه دانشمندان بر اثر تحقیقات متوجه شده اند که موی سر انسان تو خالی و همچون لوله است که موجب تنفس مغز می شود غافل از اینکه آنچه دانشمندان امروز به آن دست یافته اند را در کلام امام صادق (ع) درباره دلیل وجود مود بر روی سر می بینیم که می فرمایند:

موها توخالی و مجوّف می باشند از آنها بخار داخل مغز خارج می شود و نیز حرارت و سرمایی که بر مغز وارد می شوند به وسیله همین موها بیرون می روند.[2]

باید این نکته را توجه کرد که در آن زمان با اینکه هیچ گونه میکروسکوپ و وسیله ای برای پی بردن به این موضوع وجود نداشته و علم بشر به آن دست نیافته بود امام معصوم (ع) از آن به خوبی اطلاع دارد که این امر نشان دهنده علم الهی آن معصومین (ع) می باشد.

دانشمندان موسسه تحقیقات استراسبورگ که از اسلام شناسان معروف اروپایی اند به این نتیجه رسیده اند که امام صادق (ع) هزار سال پیش از کوپرنیک بر نظریه گردش خورشید دور زمین که تا قرون اخیر از مسلمات علمی محسوب می شده است، ایراد گرفته و آن را رد کرد.

امام صادق (ع) نخستین بار اعلام کرد که زمین دور آفتاب می گردد و توالی روز و شب ناشی از این گردش می باشد. اندیشمند اروپایی می نویسد: فقط کسی می تواند به این پدیده در آن شرایط پی ببرد که عقل فوق العاده ای داشته باشد، کسی که بدون داشتن وسیله و زمینه، به حقیقتی پی ببرد که پیش از او هیچ کس نگفته باشد.

دانشمندان موسسه استراسبورگ به این نتیجه نیز رسیده اند که نخستین بار در تاریخ بشر امام صادق (ع) بر خلاف فیزیک ارسطو این مسئله را عنوان کرد که (خاک) و (باد) عناصر بسیط نیستند بلکه مرکب از عناصر دیگر است. در آن هنگام و حتی صدها سال دیگر عناصر اربعه یکی از ارکان علم الاشیاء محسوب می شد. به قول محقق اروپایی : «امام صادق (ع) هزار و یکصد سال قبل از علمای قرن هجدهم میلادی اروپا که اجزای هوا را کشف و از هم جدا کردند، گفت که باد (هوا) یک عنصر نیست بلکه چند عنصر بوجود آمده است. برجسته ترین دانشمندان فیزیک جهان بعد از ارسطو
نمی دانستند که باد عنصر بسیط نیست، حتی در قرن هجدهم میلادی تا زمان لاوازیه اکثر دانشمندان باد را یک عنصر بسیط می دانستند و بعد از این که لاوازیه اکسیژن را از سایر گازهایی که در هواست جدا کرد و نشان داد که اکسیژن در تنفس و سوختن اثر بزرگ دارد، جمهور علماء قبول کردند که هوا بسیط نیست بلکه متشکّل از چند گاز است. بدینسان امام صادق (ع) هزار ویکصد سال از زمان خود پیش بود[3].

همچنین در روایات بسیار توصیه فرمودند که انگشتر عقیق و فیروزه مستحب است. امروزه دانشمندان سنگ شناس که بر روی این سنگ ها تحقیقاتی انجام داده اند به اثرات مثبت و شگرفت مغناطیسی این اشیاء اعتراف کرده و همراه داشتن این سنگ ها را توصیه می کنند.

آری بی شک در این زمینه موارد بسیاری وجود دارد که مجال توضیح و تفضیل آنها در این کلام کوتاه وجود ندارد اما نتیجه ای که از این قبیل بدست می آید این است که حضرات معصومین (ع) جز با اتصال به علم بی بدیل الهی به این سطح از آگاهی دست نیافته اند و به حق آنها برگزیدگان خداوند متعال هستند.

7- بلاغت خارق العاده

بلاغت فراوان و اعجازهایی از این قبیل که در نزد اُدبا بی بدیل و غیر قابل انکار است در کلام معصومین (ع) حکایت از عظمت و استعداد خارق العاده آنها دارد.

این بلاغت شگرف و بی نظیر که در جای جای کلام معصومین (ع) به چشم می خورد آدمی را آن چنان مبهوت می سازد که مخالفانشان آن را سحر و جادو تلقّی کرده و محبّانشان به آن افتخار
می کنند و آن را از معجزات الهی در کلام اولیائش می پندارند.

مسترکرنیکوی انگلیسی استاد ادبیات در دانشگاه هندوستان در مجلسی که استادان ادبیات و زبان های مختلف حضور داشتند، هنگامی که از وی درباره معجزه بودن قرآن پرسیده شد چنین پاسخ داد: «قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهج البلاغه، آیا کسی می تواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ (یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد.»

دانشمند و ادیب مسیحی معروف لبنان، استاد امین نخله در سخنانی کتاب ارزشمند نهج البلاغه را درمان بسیاری از دردهای روحی و روانی دانسته و چنین می گوید: «هر گاه کسی بخواهد بیماری نفس و روان خویش را درمان کند باید به گفتار امام علی (ع) در نهج البلاغه رو آورده و راه و روش زندگی را از پرتوی این کتاب ارزشمند بیاموزد.»

ابن ابی الحدید در جلد چهارم کتاب خود در شرح نامه امام علی (ع) به عبدالله بن عباس پس از فتح مصر به دست سپاهاین معاویه و شهادت محمد بن ابی بکر، که امام خبر این فاجعه را برای عبدالله بن بصره می نوسید، می گوید:

فصاحت را ببین که چگونه افسار خود را به دست این مرد داده و مهار خود را به او سپرده است، نظم عجیب الفاظ را تماشا کن، یکی پس از دیگری می آیند و در اختیار او قرار می گیرند مانند چشمه ای که خود به خود و بدون زحمت از زمین بجوشد، سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست سخنان افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، با اهل حکمت عملی معاشرت نکرده است اما از سقراط بالاتر رفته است، میان شجاعان و دلاوران تربیت نشده است زیرا مردم مکه تاجر پیشه بودند و اهل جنگ نبودند، اما شجاعترین بشری از کار درآمد که بر روی زمین راه رفته است.

کلام همه امامان معصوم (ع) سرشار از بلاغت و لطائف ادبی است تا جائیکه وقتی معصومین (ع) درمحفلی سخن می گفتند و یا خطبه ای را ایراد می فرمود، آنچنان زیبا و بلیغ بود که حتی مخالفانشان هم تحت تاثیر کلام آنها قرار گرفته و دانشمندان و ادیبان همگی در مقابل آنها احساس شرم و حقارت می نمودند.

نمونه ای عجیب از کلام معصومین (ع) خطبه های خارق العاده امیرمؤمنان (ع) است که نقل شده است:

روزی صحابه جمع شده بودند و می گفتند در میان حروف معجم حرفی که مانند الف نقش داشته باشد نیست در این هنگام علی (ع) برخاست و فی البداهه خطبه طولانی ایراد کرد که در آن حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر وعده و وعید و موعظه و نهی و ذکر بهشت و جهنم و نصیحت مردم و غیر اینها بود ولی در آن یک الف هم وجود نداشت و آن خطبه معروف است.

نیز خطبه ای بدون نقطه از حضرت امیر مؤمنان امام علی (ع) نقل شده است که آن نیز از این دست خوارق عادات می باشد که در کتب روایی از جمله بحار الانوار مقداری از آن موجود است. مسلماٌ اگر فردی منصفانه به این مطالب بنگرد بر حقانیت معصومین (ع) یقین پیدا می کند و جایی برای شک و تردید در قلبش باقی نخواهد ماند و بر چنین شخصی سزاوار است که شیعه و مطیع حضرات معصومین (ع) این برگزیدگان الهی شود.

والسّلام علیکم



[1] سفینة الصادقین، ص 630

[2] علل الشرایع (باب هشتاد و هفتم)

[3] مغز متفکر جهان شیعه، از مرکز تحقیقاتی استراسبورگ

شنبه 22/12/1388 - 14:22 - 0 تشکر 189651

عنوان:برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام(بخش چهارم)

کلید واژه ها:خدمت کردن و اطعام ،عدم ملاقات با مهمان،بهترین اعمال،آداب مهمانی رفتن

تلفیقی

.........................................

برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام

بخش چهارم:برخورد با مهمان

از پیامبر گرامی اسلام(ص) روایت شده که فرمودند:هنگام ملاقات و اولین برخورد سلام کنید و مصافحه کنید(یعنی دست یکدیگر را بفشارید)تا گناهانتان ریخته شود.

امام صادق(ع) نیز فرموده اند:کسی که برادر مومنش را که نزد او آمده اکرام و احترام کند درحقیقت خدا را احترام کرده است.

غزالی هم در کتاب بحرالمحبه فی اسرار الموده می گوید:در حدیث است که خداوند چشم مومنی را که به صورت مهمان خود نگاه کند و برای او بخندد و به او محبت کند از آتش دوزخ حفظ می کند.

این روایات ناظر بر آن است که اگر دوست مومنی به خانه شما آمد و یا در جای دیگر با شما برخورد کرد باید او را مورد احترام و محبت قرار دهید و با آغوش باز او را بپذیرید.

خدمت کردن و اطعام میهمان

از پیامبر (ص) نقل شده است که :هر مسلمانی که مسلمین دیگر را خدمت کند،خداوند به تعداد آنها در بهشت خدمتگزار قرار می دهد.

امام صادق(ع)نیز در این باره می فرمایند:هرکس مومنی را که میهمان او است اطعام کند و سیر نماید ،ثوابی بالاتر و بیشتر از آزاد کردن بنده در راه خدا بدست می آورد.

همچنین فرموده اند:کسی که میهمان خود را غذا بدهد،خداوند از طعام ها و میوه های بهشتی به او می خوراند.

در حدیث است که حضرت ابراهیم(ع) وقتی می خواست غذا بخورد،بسیار جستجو می کرد بلکه میهمانی پیدا کند و به خانه بیاورد تا غذایش را با او بخورد و به اجر و ثواب آن برسد.

معاذبن جبل می گوید: روزی میهمانی بر من وارد شد و من چیزی در خانه نداشتم مگر مقداری نان خشک و آبگوشت که با خجالت آنها را نزد او گذاشتم.بعدها از پیامبر(ص)سئوال کردم که آیا این کار هم اجری داشته است؟حضرت فرمودند:اگر تمام ملائکه آسمان جمع شوند قادر نخواهند بود که ثواب این اطعام و اکرام را ذکر کنند.

عاصم بن حمزه می گوید: روزی نزد امام علی(ع) رفتم و او را محزون و ناراحت دیدم،علت را جویا شدم،فرمودند:هفت روز است که بر من میهمان نرسیده و من می ترسم که لطف خدا از من برداشته شده باشد.

امام علی(ع) می فرمایند:بهترین اعمال نزد من سه چیز است:غذا دادن به مهمان،جنگ با شمشیر در راه خدا و روزه گرفتن

عدم ملاقات با میهمان

یکی از عادات غلط اجتماعی آن است که گاهی بعضی از افراد که امادگی پذیرش میهمان را ندارند ،خود را از او پنهان کرده و وانمود می کنند که در خانه نیستند ودر نتیجه میهمان را رد می کنند.این عادت بد به هر علتی باشد شدیدا مورد نهی و مذمت قرار گرفته است.

در حدیثی از امام باقر(ع)آمده است که فرمودند:ای ابو حمزه،هر مسلمانی که به خانه مسلمان دیگری مراجعه کند و بخواهد بر او وارد شود چه اینکه او را زیارت کند و یا از او تقاضایی داشته باشد و صاحب خانه اجازه ورود به او ندهد و یا خود را از او پنهان نماید پیوسته در لعنت خداوند قرار دارد تا اینکه آن مسلمان را ملاقات کند.

آداب مهمانی رفتن

لازم است کسی که می خواهد به مهمانی برود موارد زیر را در نظر داشته باشد و آنها را رعایت کند:

1.بین پذیرفتن دعوت ثروتمند و فقیر تفاوت نگذارد.

2.بخاطر دوری منزل میزبان،از پذیرفتن دعوت خودداری نکند.

3.هدف او از پذیرفتن دعوت ،خشنود کردن میزبان و عمل به دستورات الهی باشد،نه پر کردن شکم.

4.به جهت انکه روزه دار است(روزه مستحبی)دعوت میزبان را رد نکند.

5.دعوت کسی را که غذا و خانه و زندگی او مخلوط به حرام است نپذیرد.

6.بالای مجلس ننشیند،بلکه متواضعانه هرکجا که جا بود بنشیند.

7.خیلی دیر به مهمانی نرود و میزبان را زیاد منتظر نگذارد.

8.خیلی زود عازم منزل میزبان نشود و او را قبل از امادگی کامل غافلگیر نکند.

9.به محل ورود غذا نگاه نکند.

10.در مقابل دربی که رفت و امد زنان از آنجا پیداست ننشیند.

11.بعضی کارها را خودش انجام دهد و منتظر نباشد که همه امور را میزبان به تنهایی انجام دهد.

12.منزل میهمان را با خوشحالی ترک کند و اگر از موضوعی ناراحت گردیده از ان بگذرد.

13.مناسب است که مهمان بیش از سه روز در منزل میزبان نماند.

14.بجاست که میزبان،هنگام رفتن میهمان ،او را تا درب منزل بدرقه کند.

..........................................

منابع:

بحارالانوار/ج74ص153

اصول کافی/ج2ص25

اصول کافی /ج2ص200و365

اصول کافی/ج2ص203 و 204

بحرالمحبه/ص118و119

المحجبه البیضاء/ج3ص34تا49

 

سه شنبه 25/12/1388 - 16:24 - 0 تشکر 190313

سلام

عنوان : 

چگونگی آفرینش جهان هستی از دیدگاه قرآن و عترت    

کلید واژه :

آفرینش ، جهان ، قرآن و عترت ، پیدایش

نوع مقاله :

تلفیقی      

متن مطلب:


مقدمه:
آدمی از دیرباز همیشه در این فکر بوده که چگونه و چرا خلق شده و بنیان او ازچیست؟ بعدها با گذشت زمان و ظهور دین مبین اسلام برخی ازاین حقایق برانسان آشکارگشت وانسان دریافت که حقیقت ذات اوازسرشت خدای متعال می باشد. این دین(دین اسلام) زندگی انسان را سامان بخشید و او را با دنیای خویش آشناتر کرد و بشر دانست که نظمی که در نظام جهان وجود دارد ، از سوی ناظمی مدیر، مدبر و توانا اداره می شود و او کسی نیست جز خداوند دانا. یکی از سوالاتی که بیشتر ذهن انسان را مشغول کرده، این بود که آسمان ها و زمین از چه چیزی ساخته شده اند و برای چه کسانی پدید    آمده اند؟ ویا اینکه اولین آفریده های خداوند چه بودند و چه ویژگی هایی داشتند؟ جواب همه این سوالات نزد پروردگار بود که بعضی از آنها از طریق فرشتگان به پیامبران، و از طریق پیامبران بر انسان ها نازل شد.  همانطور که      می دانیم دین اسلام کاملترین دین ها و قرآن بزرگترین معجزه پیامبر این دین، یعنی حضرت محمد مصطفی(ص) است که بسیاری از تاریکی های ذهن آدمی را با نور الهی روشن می سازد. قرآن کاملترین کتاب هاست که خداوند در آن به صورت اجمالی نکته هایی را درموردخلقت جهان مذکورشده که ذهنی کنجکاو، دلی باز برای کسب حقایق و روحیه ای خداپرست می طلبد.
بسیاری از ما به چنین سوالاتی برخورد کرده ایم اما، یا منبع مورد نیاز در دسترس نبوده و یا وقت برای یافتن پاسخ این سوالات را نداشته ایم. 

امید است که با عنایت پروردگار متعال و رهنمود های رهبر کبیر انقلاب، سایه الطاف پروردگار، که  همچون خورشید سخی مسلمانان را در زیر پرتوهای خود قرار داده، سراسر دنیا را فرا  گیرد و تمام انسان ها از هدایت خداوند متعال بهره مند شوند تا بتوانند بر نیاز فطری خود یعنی ستایش کسی که خالق تمام هستی است پاسخ گو باشند و ندای حقانیت حضرت مهدی موعود(عج) سرتاسر جهان هستی را فرا گیرد. ان شاء الله...   
A
آنچه از سخنان امیرالمؤمنین)ع( درنهـج البلاغــه وغیره به دست آمده این بود که خداوند متعال نخست جرمــی آب گونه همراه هوا آفرید ، ازمیان آن گازوکفی پدید آمد ، از جرم کـف گونه ، زمین آفـریده شد ، واز دود وگـازآن ، پدید آمدند. پس می توان اظهار کرد که ابتدا کهکشان ها، ستارگان و خانواده منظومه شمسی در اصل از یک توده جـرم آفـریده شده اند.
تکامل زمین
از قرآن مجید (طبق تقسیر اهل بیت علیهم ا لسلام) درباره ی انبساط وتکامل تدریجی زمین می توان به این آیه استدلال کرد:
«اِنَّ اَوَّلَ وَضَعَ لِلناسَ للَّذی بِبَکَّه مُبارِکا...»(1) :«نخستین خانه ای که برای مردم قرار داده شد در سرزمین مکه است»
از این رو مردی از امیر المؤمنین علیه السلام سؤال کرد: چرا مکه را«اُمُ القِری» (مادر شهرها) می نامند؟
فرمود: «لانَ الاَرضُ دُحیتَ مِن تَحتِها»(2):«چون زمین از زیر آن گسترده یافت».
امام صادق(ع) با اشاره به گسترش و تکامل تدریجی زمین از زیر کعبه فرمود:«خَلقَه الله قَبِلَ دُحوِالاَرضَ بِالَّفِیِ عام»(3)
:« خداوندبیت الله را دو هزار سال پیش از گسترش زمین آفرید».
امام رضا (ع) نیز درباره ی این که چرا بیت الله وسط زمین به شمار میرود فرمود:«اِنَّهو الموضِعَ الَذی مِن تَحته دُحیتَ الاَرض»(4):«کعبه جایی است که از زیر آن زمین گسترده شد».درنتیجه درمیان همه اجرام فضایی (از جمله منظومه  شمسی) نخست توده کوچکی به عنوان مایه نخستین زمین خلق گشته و بعد از آن اجرام فضایی ، آفریده شد و سرانجام پس از هزاران سال ، زمین به تدریج به شکل کنونی در آمده است. شاهد بر این سخن حدیثی است از امام صادق(ع) که مردی از ایشان پرسید: مردم گمان دارند عمر دنیا هفت هزار سال است، فرمود:« این چنین نیست، خداوند،پنجاه هزار سال پس از آفرینش زمین آن را به حالت بیابان خشک و بدون آب و علف رها کرد».(5)
همچنین از احادیث بدست می آیدکه گسترش تدریجی زمین و تکامل و بسط آن، از زیر آب به وقوع پیوسته است، مثلاً آب عقب رفته و بر مساحت خشکی ها افزوده شده است، چنان که امیر المؤمنین علی(ع) می فرماید:« فَبَسَطِ الاَرضَ علی الماء».(6) «و در پی آن کوهها را به منزله سنگر گاه زمین آفرید».
بارش باران وآفرینش گیاهان
زمــین درمراحـــل نخــستین تکــوین از آب های آسـمانی بر خوردار نبوده و همچنان خشک و احتمالاً سوزان بـوده ، در نتیجه هیچ رستنی از آن بیرون نروییده است.
قرآن در این باره می قرماید:
« اِنَّ السَمواتِ وَالاَرضِ کانَتا رَتَقا فَفتِقنا هُما وَ جَعَلنا مِن الماءِ کُلِّ شَئ حَیّ». (7 )
«آسمان ها وزمین هردو به هم پیوسته بودند مـا آن دورا ازهم بازوجـدا ساختیم، وهرچیززنده ای راازآب پدیدآوردیم». 
امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود:« باز شدن آسمان به وسیله باران و باز شدن زمین توسط نباتات و گیاهان انجام پذیرفت. « فَفتَق السُّماء بِالمَطر وَ فَتَقَ الاَرضِ بِالنَباتٍ».(8 )
دلیل این که زمین در ابتدا خشـک و سـوزان بوده است حدیثی است از امام باقر(ع) می فرماید:خدای عزوجل فرمان
(1)
داد از آب، آتش بیرون آمد،  سپس دستور فرمود آتش خاموش شد و از دود آن آسمانها را آفرید و از خاکستر آن زمین را «کانَ کُلَّ شَئ ماء،وَکانَ عَرشَه عَلَی الماء فَاَمَرَاَلله جل وعِزالماء فَاضطرم ناراً،ثُمَّ اَمَرَالنَّارفَخَدَمَت، فَارتَفَعَ مِن خَمودُها دِخانَ، فَخَلَقَ الله السَّماواتِ مِن ذلک الدِخانَ وَ خَلَقَ الارضِ مِن الرُماد...» (9)
پس از بارش های باران، زمین کم کم آماده رویش گیاهان می گردد و نخستین گیاهی که از زمین سر بیرون می آورد بنابر آن چه از روایات به دست می آید بوته ی «دبـــا» بوده است، چنان که امام رضا (ع) می فرمایند: مردی از امیرالمؤمنین(ع)پرسید: نخستین درختی که روی زمین غرس شد، نامش چیست و نخستین گیاهی کـه در زمین روییده چه بوده است؟« قالَ یا اَمیرَالمؤمِنین  اِخبِرنا عَن اَوَّلَّ شَجَره غَرَستَ فِی الاَرض؟ فَقالَ:« اَلعَوسِجه» وَ مِنها عَصِیَ موسی (ع) و سأله عَن اَوَّ لَ شَجَرَه نَبِتَت فِی الاَرضِ فَقالَ هــی «الدبا» وَ هو القرع».(10)
فرمود نخستین درختی که بر زمین غرس شد درخت عوسجه بوده که عصای حضرت موسی از این نوع درخت است، امّا نخستین رستنی که از رمین روییده دبــا یا قرع است، قرع را کدوی رومی نیز می گویند.(11)
عوسجه درختی است تقریباً به اندازه درخت انار، پرخار، برگش تند، مایل به دراز با رطوبت چسبنده، میوه اش به اندازه نخود مایل به دراز وبه رنگ سرخ، این میوه به درخت، به مدّت طولانی می ماند و نمی ریزد، نوعی از این درخت برگش مایل به سرخی، خارآن بیشتر، شاخه ها درازتر و میوه اش عریض و با غلاف است.(12)
نخستین درخت
امیر المؤمنین (ع) می فرماید: نخستین درختی که روی زمین آفریده شد نوعی از درخت خرما به عنوان «عجوه» بوده است.(13)
عجوه نوعی از درخت خرماست که به عنوان بهترین خرماها و مادر آن ها به حساب می رود.(14)
ابن عربی معتقد است خداوند درخت خرما رااز زیادی طینت[سرشت] آدم(ع) آفرید، بنابراین نخل، خواهر آدم است که در زبان شرع ازاو بعنوان «عمه» انسان یاد شده است.(15) شاید از این رو از او بعنوان عمه انسان یاد شده است که این درخت بسیاری از ویژگی های انسان را داراست.
نخستین چشمه
نخستین چشمه ای که در زمین جوشید چشمه ی حیوان یا آب حیات بوده است ، قالَ اَمیرَالمؤمِنین (ع):« اَوَلَ عَینَ نَبِعَت علی وَجهِ الاَرضِ عَینَ الحَیاه«(16) ظاهراً با بارش بارن، حیات نیز به زمین سرازیر شده ، به ویژه قرآن در آیه قبل اشاره کرد:« ما هر چیز زنده ای رااز آب آفریدیم».
امروز ما به روشنی می بینیم آبزیان بسیاری، از خود آب پدید می آیند : مثلاً قناتی احداث می شود ، نهری کشیده میشود ، پس از مدتی نه چندان دور ماهیان فراوانی دیده می شوند و... با این که می دانیم هیچ کس در آن قنات ماهی رها نکرده است، این سخن راابن سینا در مقــاله پانزدهم از فن هشتم طبیعیات شفا در فصل اول ذکر کرده است، پس هیچ بعید نیست همه ی حیوانات دریایی از آب دریا به وجود آمده باشند.
بنابراین آب، منشأء حیات است، حتی زمین مرده را زنده میکند؛«اِنَّ الله یُحیی اَلاَرضِ بَعدَ مَوتِها» وهمچنین «وَالله اَنزَلَ مِنَ السَماءِ ماءَ فاحِیا بِهِ اَلاَرضِ بَعدَ مَوتِها»(17)
(2)
زنده شدن زمین در نخستین روزهای بهاری توسط آب و هوا صورت می گیرد ، بنابراین آب وهوا هردو حیات بخش اند وشرایط زندگی وحیات بسیاری از جنبندگان را فراهم می آورند.
آفرینش جنبندگان
قرآن درباره ی آفرینش سایر جنبندگان پس از بیان قانون عام مبنی بر آفرینش هرچیز زنده از آب می فرمایند:
«وَاللهَ خَلَقَ کُلِّ دابَه مِن ماء فَمِنهُم مِن یَمشئ علی بِطنه وَ مِنهُم مِن یَشمئ علی رَجُلَین وَ مِنهُم مِن یَشمئ علی اربَع یَخلَقُ الله ما یَشاء اِنَّ الله علی کُّلَّ شَئ قَدیر»(18)
«خداست که هر جنبنده ای را ابتدا از آبی آفرید، پس پاره ای از آنها بر روی دو پا و بعضی از آنها بر روی چهار پا راه می روند خدا هر چه بخواهد می آفریند، در حقیقت خدا بر هر چیزی تواناست»
از آیه استفاده می شود که آفرینش همه ی جنبندگان ازآب بوده است گر چه آیـه مزبور در مقام بیان اصناف ، تنها به گروه هایی از آن ها اشاره کرده است، ولی می دانیم گروههای نامبرده همه ی جنبندگان نیستند. در حدیث می خوانیم پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم فرمود: « کُلِّ شَئ خَلَقَ مِن الماء»(19) و از برخی روایات نیز استفاده می شود که بسیاری از جنبندگان از خاک زمین آفریده شده اند. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند: خداوند چون زمینی که دارای خون نیستند از خاک آفرید«اِنَّ الله لَما خَلَقَ الاَرضَ خَلَقَ دِبابات الاَرض مِن غَیرَ فَرثِ ولِادَم، خَلَقَها مِن تُرابِ»(20) و از بعضی روایات نیز استفاده می شود که خلقت انسان بعد از سایر حیوانات زمینی بوده است. (21)بنابراین آفرینش انسان پس از آن رخ داده کـه زمین پر از گیاه ، درخت و انواع حیوانات دریایی و زمینی بوده است گـویا خداوند خوان کرم گسترده ، انواع نعمتها مهیا کــرده و آن گاه انسان را بعنوان بهترین نوع آفریده ها خلق نموده، به مهمانی فرا خوانده و همه چیز را مسخر او داشته است.
آفرینش جن
شایان ذکر است قبل از پرداختن به کیفیت آفرینش انسان به چند حدیث توجه شود:
1- امام باقر(ع) در روایتی می فرماید: قبل از خلقت نسل کنونی بشر خداوند هفت دوره جهان آفریده که نسل آدم نبوده اند، و هر دوره پس از دوره ای منقرض شدند، سپس آدم ابوالبشر را آفرید و نسل کنونی را از او پراکنده ساخت.(22)
2- امام باقر(ع) در حدیث دیگر فرمود:« لَقَد خَلَقَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی اَلِف اَلِف آدَمَ، وَاَنتَ فِی آخَرَ تِلکَ العَوالِم وَ اولئِک الادمیین»(23):خداوند هزار هزار (کنایه از عدد بی شمار)جهان و هزار هزار آدم آفرید که شما در آخرین جهان و از آخرین آدم ها هستید.
3- امام صادق (ع)در حدیثی می فرماید: چون خداوند زمین راآفرید پنجاه هزارسال (کنایه از سال های زیاد )آن ها را رها کرد، سپس موجوداتی آفرید که نه از جنس جن بودند نه از فرشته و نه از انسان ، این ها دهها هزار سال ماندند و سپس منقرض گشتند، سپس جن را آفرید که پس از مدتی بنای خون ریزی و فساد در زمین را شروع کردند، کار جـن ونـاس زمینه ای برای زمینه ای شد که فرشتگان با آفرینش انسان لـب به سؤال گشودند که خداوندا، آیا می خواهی در زمین بـاز کسی را بیافرینی که تباهی به بار آورد و خونریزی نماید؟ «أتَجعَل فیها مَن بِفَسَد فیها و یُسَفِّکُ الدماء»(24).
(3)

قرآن مجید با اشاره به آفرینش انسان خاطر نشان می سازد که آفرینش جن قبل از خلقت انسان صورت گرفته است:«وَالجان خلقناه من قبل من نار السموم»(25): جن را پیش از آدم از آتش گرم وسوزان خلق کردیم،ابلیس نیز از این گروه بود که قبل از آدم به عبادت اشتغال داشت «وَ اِذ قُلنا لِلملائکه اُسجُدوا لِا الآدَمَ فَسجدوا الّا الابلیس کـان مِنَ الجِنّ.»(کهف/50) : «هنگامی که به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید، همه، جــز ابلیس سجده کردند، او از گروه جــن بود واز فرمان پروردگارش سر پیچید.» علی بن ابراهیم حدیث جالبی ازامام باقر(ع) و ایشان ازنوشته های امیرالمؤمنین (ع)نقل میکند که یکی از نواده های ابلیس به نام«هام» خدمت پیامبراسلا م (ص)آمد وگفت: من به دست حضرت نوح(ع) توبه کردم وبا اودرکشتی بودم وهنگامی که به قومش نفرین کرد اورا مورد عتاب قرار دادم، همچنین باابراهیم(ع)بودم هنگامی که به آتش افتادوخداوند آتش را بر سر او سرد و سلامت کرد، وهنگام غرق شدن فرعون ونجات قوم بنی اسرائیل با حضرت موسی(ع) بودم همچنین با هود وصالح بودم، ودر کتابها خواندم که به تو نوید می دادند، سلام می رسانند وتورا به عنوان افضل پیامبران و گرامی ترین آنان می خوانند، اینک آمده ام به آنچه خداوند بر شما نازل فرموده مرا آموزش دهید، آنگاه رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) دستور فرمود اورا آموزش دهد...(26)بر فرض صحّت حدیث،معلوم می شودمهلت خداوند به ابلیس تا روز قیامت بی حکمت نبوده وچه بسـا فرزندان ونوادگان فراوانی از او به راه راست هدایت شده باشند و معلوم می شود آنان نیز چون پدرانشان ابلیس از ویژگی اختیار بهره منداند.
آفرینش انسان
در تورات می خوانیم:«خــداوند آدم رااز خاک زمین صورت داد ونسیم حیات را در دماغش دمید».(27) قرآن ، آغاز آفرینش انسان رااز خاک دانسته است« خَلقَه مِن تُراب»(28) «خَلَقَکَ مِن تُراب ثُمَّ مِن نُطفَه»(29) ، «خَلَقَکُم مِن تُراب»(30) «خَلَقَکُم مِن تُراب ثُمَّ مِن نُطفَه»(31) «خَلَقَناکُم مِن تُرابِ ثُمَّ مِن نُطفِه»(32) ، بعد با آب آمیخته و گِل شد«خَلَقَکُم مِن طین»(33) شیطان اشاره به اینجا داشت که لب بــه اعتراض گـشود و گفت: « اِسجِد لِمَن خَلَقَتَ طیناً»(34)ابلیس گفت: آیا برای کسی که از گل آفریدی سجده کنم، غاقل از اینکه :
آدمی بسرشت ازیک مشت گل                                         برگذشت از چرخ و از کوکب دل
البته این گل، ساده نبوده و اوصافی نیز داشته است، مانند چیزی کــه از برگزیده وعصارة«سلاله»گــل است«لَقَد خَلَقَنَا الِانسانَ مِن سَلالَه مِن طین»(35) به یقین انسان رااز عصاره ای از گل آفریدیم، این گل به گونه ای بوده که چسب داشته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداوند درباره آفرینش جهان ماده نخست جرمی آب گونه همراه هوا آفرید و از میان آن، دود و کــف پدید آمد، از جرم کـف ، زمین آفریده شد و از دود و گاز آن اجرام فضایی را
(4)

مانندگل های رسی که سرشته می شوند« اِنّا خَلَقناهُم مِــن طین لازب»(36): ماآنان رااز گلی چسبنده آفریدیم، این گل رنگش تغییر کرده تیره رنگ ولجن گونه شده است«مِن صَلصالِ مِن حَماءِ مَسنون»(37)در حقیقت انسان رااز گلــی خشک، از گلی سیاه و بدبوآفریدیم. گرچه ازپاره ای روایات به دست می آید مراد ازگل بدبو ، طینت آدمیان بدکرداراست نه گل ظاهری آنان.(38) باری گل مایه انسان، به تدریج سفال گونه گردیده است «صَلصالٍ کَالفَخّار»(39) انسان رااز گل خشکیده ای سفال مانند آفرید: به ظاهر برخی روایات نخستین عضوی که از بدن انسان آفریده شد چشمان او بوده است.(40) ، وچون کار بدن سازی بـه پایان رسید واندام او موزو نوآراسته گشته ، خداوند از روح خود در او دمید« ثُمَّ سَواه وَ نَفَخَ فیهِ مِن روحَه»(41)آنگاه اورا درست اندام کرد و از روح خویش در او دمید.
خلاصه مطلب:
1. خداوند درباره آفرینش جهان ماده نخست جرمی آب گونه همراه هوا آفریده واز میان آن، دود و کف پدبد آمــد، از جرم کف، زمین آفریده شد و از دود و گاز آن اجرام فضایی.
2. همه اطراف زمین را آب گرفته بود و مکّه به عنوان نخستین قطعه خشکی از این فراگرد رخ بیرون نــمود و  آب به تدریج عقب نشست و بر مقدار خشکی افزود.
3. زمین در مراحل نخستین خشک و سوزان و گداخته و مرده بوده و سپس باران بر آن باریده وبه تدریج آماده پذیرش حیات، توسط آب آسمان گردید است .
4.  آب باران همراه خود حیات را به زمین ارمغان داشته و چشمه ها جوشیده اند؛ تاجایی که زمین نیز خود حیات آفرین شده است.
5. از این پس، رستنی ها ودرختان در زمین پدیده آمده وبه بار نشسته اند.
6. با پیدایش آب و آماده شدن خاک بعنوان دو مبدأ حیات آبزیان فراوان و جنبندگان زمینی و انواع حیوانات پدیدار گشتند.
7. خداوند موجودات فراوانی آفریده است که از جنس بشر نبوده اند و پس از مدت طولانی منقرض شده اند. وشاید ازجمله آنها «دایناسورها» شناخته شده اند.
8 . آفرینش جن وانس پیش از آفرینش انسان بوده است. خمیر مایه آفرینش جن آتش و دود است ، ابلیس نیز از این گروه است.
9. قرآن مراحل تکوین و پیدایش انسان را از آب ، خاک، گل(ترکیبی از آب و خاک) عصاره گل، گل چسب دار، گــل بوگرفته و تیره رنگ، گلی که چون لای و ته نشین آب  به تدریج خشک و سفال گونه گردیده است.
10. خداوند ، عناصر و اجرام آب، هوا و خاک، نور و سایر عناصری که در آن هاست به گونه ای آفریده که سرتاسر جهان را فرا گرفته و همه رازه مند، با جوش و خروش، تبدیل، تغییر، دگرگونی، ناایستایی و صورت پذیر می باشند ، عناصر یاد شده می توانند کنار هم قرار گیرند و در شرایط ویژه جرمی را روح مایه ، این شرایط وقتی
(5)

در دریاها جمع آیند می توانندموجب پیدایش آبزیان گردند و هر دسته از شرایط، یک نوع آبزی را مایه گردند، چنان که ابن سینا اشاره کرده است.بنابراین هیچ بعیدنیست باکنارهم قرارگرفتن ذرات مناسب، درشرایط ویژه، توسط دست های مرموزوناپیدای کارگزاران عالم ، دربرهه ای اززمان انواع حیوانات دریایی، و درپاره ای اوقات انواع حیوانات خشکی، وبااراده ویژه خداوندازهمان مایه های آب، نوربه ویژه نورخورشید ومنبع لایزال انرژی، یک مشت گل ولای بـوگرفته و تیره رنگ، موجودی به نام انسان به وجودآید، واوراهدایت کند،چنان که سایرحیوانات راهدایت کرده ومی تواند ازدود وآتش سوزان که دراندیشه ی ما هر چیز را نابود می کندموجودی به نام جن بیافریند، وقبل ازانسان نیزموجوداتی آفریده باشند که ازمایه های دیگر،وغیرازآن چه ذکرشد.
11.آنچه تاکنون مورد بررسی قرارگرفت،تنها درآفرینش آسمان ها وزمین ما تدریج،تکامل گسترش،انبساط وبسط رامشاهده کردیم،امّا درآفرینش وتنوع آغازین حیوانات اعم ازدریایی وخشکی وانسان ما هیچ اثرتکامل تدریجی وتغییرانواع ندیدیم، به ویژه که برهریک ازانواع، واژه«خلق وآفرینش» مستقلاً بکاررفته است.افزون بر این، درتاریخ علم دلیل قطعی برتبدیل انواع به چشم نمی خورد،پس امکان ندارد خوک دراثر تکامل خرس شود
وخرس به تدریج میمون گرددو...
پی نوشت ها:
1.آل عمران/96
2.توحید صدوق،باب36:تفسیر قمی:2/70 ؛احتجاج طبرسی:2/75 ؛بحار:54/64 ، 72،65 ؛تفسیرنورالثقلین:1/203وبعد
3و4. همان
5 و6 . بحار:54/87 ،93/88
7. انبیاء/30
8 . بحار:54/73 ، 97
9. همان، ص98
10. عیون الاخبارالرضا: 2/221 ، باب24، ط اعلمی بیروت1404 ه.ق؛بحار:66/111
11. تحفه حکیم مؤمن، ص112
12. همان، ص182
13. کمال الدین صدوق:1/295؛ عیوالاخبارالرضا:2،باب6 ؛ بحار:10/21/88 ؛12/78 ؛60/39 ؛40 ؛ 66/112، 129
14. محاسن برقی، ص528 وبعد
15. فتوحات: 1/121
16. کمال الدین ، ص292؛ علل الشرایع: 2، باب6 ؛ بــحار: 10/21؛ ج36/375
17.حدید/17 ؛ نحل/ 65
18. نور/ 45
(6)

19. بحار:57/ 208
20. همان: 48/143
21. همان: 57/206،104
22. ر.ک، خصال:ابن بابویه:2/358،باب7 ، حدیث45؛ بحــار:54/319
23. خصال، ص652 ؛ بحار54/321
24.تفسیر عیاشی: 1/31 ؛ بحار:54/86 وج11/3
25. حجر/27
26.تفسیر نورالثقلین: 3/8 ذیل آیه ی 27 سوره حجر
27. تورات،سفر تکوین،فصل2،بند8
28.آل عمران/59
29. کهــف /37
30. روم/20
31.فاطر/11؛ غافر/67
32. حج/5
33.ر.ک:انعام/2؛ سجده/7؛ اعراف/12، اسری/61 ، ص/76
34. اسری/61
35.مؤمنون/12
36. صافات/11
37. حجر/33،26
38.تفسیرنورالثقلین:3/7
39. الرحمن/14
40.بحار: 11/118؛ ج 14/373
41. سجده/9

نویسنده : اکبر هادیزاده

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

چهارشنبه 26/12/1388 - 17:50 - 0 تشکر 190510

عنوان:برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام(بخش پنجم)

کلید واژه ها:لطف خدا نسبت به مریض ،طرز برخورد ،منافع عیادت ، نکات اخلاقی

تلفیقی

............................................

برخوردهای اجتماعی از نظر اسلام

بخش پنجم:برخورد با مریض

در قرآن مجید مریض به دو گونه تصویر شده است:

1.گروهی که دارای امراض روحی،قلبی و باطنی هستند.

اینگونه افراد حاضر به پذیرش حق و واقعیت نبوده و به مخالفت با اسلام و ایمان و انبیاء و امامان(ع)و حتی عقل سلیم و فطرت و وجدان پاک برخاسته اند.این گروه مورد غضب الهی قرار گرفته و برای آنان عاقبت سخت و دردناکی در دنیا و آخر پیش بینی شده است.

و امَّا الّذین فی قلوبِهم مََرَضٌ فَزادَتهُم رِجساً الی رِجسهِم و ماتوا و هُم کاِفرون.(سوره توبه125)و اما آنانکه دلهاشان به مرض(شک و نفاق)مبتلاست بر خباثت ذاتی آنها افزود تا به حال کفر جان دادند.

فی قُلوبِهم مرضٌ فَزادهم الله مَرَضاً و لهم عذابٌ اَلیمٌ.(سوره بقره10)دلهای آنان مریض است پس خدا بر مرض(جهل و عناد)ایشاد بیافزاید و آنها راست عذاب دردناک.

2.گروهی که دارای امراض جسمی و بدنی هستند و این گروه مورد شفقت و لطف خدا قرار گرفته و بسیاری از تکالیف دشوار از دوش آنان برداشته شده است.

لیسَ علی الاعمی حَرَجٌ و لا عَلَی الاَعرَجِ حَرَجٌ و لا عَلَی المَریض حَرَجٌ
.(سوره نور61)بر نابینایان و لنگان و بیماران،باکی نیست(که به جهاد بروند)

روایاتی درباره ی لطف و عنایت خداوند نسب به مریض:

1.از پیامبر(ص) نقل شده که در عیادت سلمان فارسی فرمودند:برای تو در بیماری ات 3 خصلت است:در حال بیماری به یاد خدا هستی ، در آن حال دعایت مستجاب است، و بیماری همه ی گناهان تو را پاک می کند.

2.ام علاء میگوید: مریض بودم،پیامبر(ص)از من عیادت نمودند و فرمودند:بشارت باد تو را،زیرا مرض مسلمان موجب محو گناهان و خطاهای اوست،همانگونه که آتش موجب تصفیه آهن و نقره از ناخالصی ها می باشد.

3.پیامبر(ص) در حالیکه خطابشان به علی(ع)بود فرمودند:یا علی!ناله ی مریض تسبیح،صیحه ی او تهلیل،خوابیدن او عبادت و پهلو به پهلو شدن او جهاد با دشمنان خداوند است و گناهان او پاک می شود.

روایاتی درباره ی طرز برخورد با مریض:

پیامبر(ص) فرموده اند:عیادت کننده ی مریض داخل در رحمت خداوند است.حق مسافری که بیمار شود بر رفیقانش این است که 3 روز در کنار او اقامت کنند.

در جایی دیگر پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:روز قیامت خداوند از بنده ای گلایه می کند که چرا از من به هنگام مریضی عیادت نکردی؟بنده می گوید:خدایا تو را چگونه عیادت کنم در حالیکه تو از هر عیب و نقصی پاکی؟خطاب می رسد:فلان بنده ی من مریض گردید و تو او را عیادت نکردی،در حالیکه اگر او را عیادت می کردی مرا در نزد او می یافتی.

این روایت نیز از نبی اکرم(ص) است که می فرمایند:کسی که برای برآوردن حاجت و خواسته ی مومن مریض سعی و کوشش کند از گناهانش پاک می شود و بمانند روز ولادت خود می گردد،چه موفق شود چه موفق نگردد که حاجت مریض را برآورد.

بطور خلاصه می توان منافع عیادت بیماران را اینطور بیان کرد:

1.اجرای دستور خداوند و شرع مقدس اسلام

2.کسب رصایت و محبت خداوند متعال

3.شادی مریض و بیمار بستری شده

4.یاد کردن نعمت سلامتی

5.اداء حق دینی برادر مومن

6.ایجاد حس نوع دوستی و همدردی

7.رفع مشکلات و خواسته های شخصی بیمار و خانواده ی او

چند نکته ی اخلاقی به هنگام عیادت مریض:

1. عیادت کننده باید بسیار کم نزد شخص بیمار بماند و در بعضی روایات آمده که توقف او فقط به اندازه ی دوشیدن شیر شتر باشد.

2.برای مریض هدیه ببرد.

3.عیادت کننده دست خود را بر سر و صورت یا بازوی بیمار بگذارد.

4.در نزد مریض چیزی نخورد.

و .....

بدان امید که حضرت حق توفیق عمل به آنچه بیان شد را به همه ی ما عطا فرماید.آمین

.........................................

منابع :

میزان الحکمه/ج9ص121

خصال شیخ طوسی/ص171

بحارالانوار/ج78ص189 و 70 به بعد و 228

کنزالاعمال/ج25141 و 25139

خصال شیخ صدوق/باب سوم

میزان الحکمه/ج9ص128

وسائل الشیعه/ج 2 ص 642

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.