گذری بر احادیث معصومین ( علیهم السلام)
نویسنده: سهند بردبار
1 – عنوان یا تیتر مطلب | گذری بر احادیث معصومین علیهم السلام |
2 – کلید واژه ها | حقانیت اسلام – اعجاز – عقل گرایی – جهان بینی |
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی | تولیدی |
4 – متن مطلب | کلیّه گفتار معصومین (ع) همگی بر اساس عقل و .... |
5 – نام نویسنده و منبع مطلب | سهند بردبار |
« بسم الله الرحمن الرحیم »
فهرست
1- عقل گرایی
2- دستورات عملی و در حدّ توان
3- معصومین (ع) روانشناسان بی بدیل
4- دیدگاه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
5- جهان بینی اسلام و رفع شبهات
6- اعجاز در علوم
7- بلاغت خارق العاده
1- عقل گرایی
کلیّه گفتار معصومین (ع) همگی بر اساس عقل و منطقی که نزد همه عقلا وجود دارد صادق و عاری از هر گونه عیب است.
اگر احادیث معصومین (ع) را با صرف نظر از احادیث جعلی در نظر بگیریم هیچ کدام تناقضی با عقل و منطق نداشته بلکه مویّد حقّانیّت آن خود عقل و منطق است و اموری را نیز که بعضی از افراد آن را انکار می کنند به دلیل عدم درک صحیح از علت و فلسفه احکام و قوانین رسیده از سوی معصومین (ع) است که اگر صحیح و کامل تفسیر شود جای هیچ شکّی را باقی نمی گذارد.
البته پی بردن به فلسفه و علل بعضی از احکام برای انسانهای عادّی به راحتی میسّر نیست و آنها را جز خداوند و معصومین (ع) کسی نمی داند و بی اطلاعی و عدم آگاهی ما منکر حقانیّت آن احکام نخواهد بود و همان طور که فلسفه بعضی از احکام که توسط معصومین (ع) شرح داده شده است برای ما روشن شده، سایر احکامی که علل و فلسفه آنها برای ما معلوم نیست در صورت رجوع ما به معصومین (ع) معلوم خواهد شد. که اگر چه در عصر غیبت باید منتظر ظهور امام عصر (عجّ الله تعالی فرجه الشریف) باشیم تا با ظهور حضرت و رجوع به ایشان مجهولات ما به اندازه ظرفیت ما معلوم شود. برای نمونه معصومین (ع) نوشیدن آب از آن قسمتی از ظرف که شکسته شده است را نهی فرموده اند و گفته اند که در آن قسمت شیطان نشسته است. و باید از نوشیدن آب از آن قسمت خودداری کرد که امروزه دانشمندان با میکروسکوپ و تحقیقات بسیار به وجود و تجمع فر اوان میکروب و موجودات مضرّ ذره بینی در قسمت های ناصاف و شکسته پی برده اند.
شیطان به معنی شیء پنهانی است که با چشم عادی نمی توان آن را دید و این معنا میکروب ها را نیز در بر می گیرد که نهایتاً این موارد نشان می دهد که اگر چه شاید دلایل بعضی از احکام برای ما روشن نباشد ولی پیشرفت علم به مرور زمان بسیاری از آنها را به اثبات می رساند. در کتاب
علل الشرایع تألیف شیخ صدوق (ره) فلسفه و دلیل بعضی از احکام آمده است.
2- دستورات عملی و در حد توان
دستوراتی که معصومین (ع) به آن سفارش نموده اند همگی قابل عمل و در حد توان و ظرفیت آدمی است.
برای مثال نمازهای پنج گانه واجب که بر هر مکلفی لازم است و یا روزه های ماه مبارک رمضان و یا خمس، زکات و حج در صورت وجوبشان، اموری هستند که از عهده هر انسان سالم بر می آید. حتی همین به جا آوردن حج زمانی واجب است که استطاعت فرد از نظر جسمی، مالی و ... وجود داشته باشد، و به اصطلاح مستطیع شود وگرنه حج واجب نخواهد شد.
از امام صادق (ع) در من لایحضره الفقیه روایت شده است:
و از آن حضرت سوال کردند درباره بیماری که نتواند بنشیند، آیا چنین کسی بر پهلو می خوابد و چیزی که سجده بر آن جایز است بر پیشانی خود می گذارد و نماز می خواند؟
فرمود: آری، خداوند هرگز او را تکلیف نفرموده مگر به اندازه طاقت و توانش.
رسول اکرم (ص) درنهج الفصاحه می فرمایند:
عبادت به قدر طاقت خود کنید که خدا ملول نشود تا شما ملول شوید.
بدین ترتیب نتیجه می گیریم که حضرات معصومین (ع) انجام عبادت و دستورات الهی رابه هر کس به اندازه عبادت و دستورات الهی را به هر کس به اندازه وسعت و توان او امر کرده اند که نه بیشتر از حدّ مجاز و نه کمتر از مقدار واجب باید به جا آورد که این حکایت از عقل گرایی معصومین (ع) و درک کافی از ظرفیت و توان بشریت می کند و چنین است که اسلام کامل و جامع ترین ادیان آسمانی شمرده می شود.
این در حالی است که بعضی از مکاتب در سایر نقاط جهان از جمله هندوستان تکالیفی را بر
انسان ها لازم می دانند که خارج از حد توان آدمی است و حتی اموری خارق العاده که از مرتاض ها مشاهده می شود را نمی توان نیکو دانست. چرا که جز ملالت و نهایتا فواید منفی دنیوی چیزی را در بر نخواهد داشت.
یکی از شاگردان مرحوم آیت ا... انصاری همدانی (ره) می گویند: نقل است که یکی از مرتاضین که از امور پنهان و ضمایر مردم خبر می داد به حضور امام موسی بن جعفر (ع) شرفیاب شد. حضرت دست خود را سمتی دراز کرده، چیزی در دست خود گرفتند و به او فرمودند: آیا می توانی از آنچه در دست من است خبر دهی؟ او پس از تامل زیاد گفت: تمام دنیا را تفحص کردم، به جز تخم
پرنده ای که در یکی از کوه های هندوستان از لانه اش مفقود شده، همه چیز را در جای دیدم. بنابراین باید همان دست شما باشد. امام (ع) تخم پرنده را که در دست مبارکشان بود به او نشان داد.
آقای انصاری (ره) در اینجا نکته دقیقی را متذکر شده و می گفتند: آن شخص که بر همه زمین احاطه داشت چگونه نتوانست از دورن دست حضرت که در کنارش بودند خبر دهد؟ و در جواب
می فرمودند: دست امام (ع) ید الله و محیط بر همه عالم می باشد، لذا او هرگز نمی توانست در چنین دستی نفوذ کند. آنگاه حضرت از او پرسیدند: چگونه این علم را به دست آورده ای؟ گفت : با نفس خود مبارزه کردم و هر چه از من می طلبد خلاف آن را انجام می دهم.
امام (ع) که در مقام هدایت او بودند به همان طریق خودش راهنمایی کرده، به او فرمودند: اسلام را بر خود عرضه کن، ببین آیا نفست آن را می پذیرد؟ او پس از تأمل عرض کرد: نه، قبول نمی کند. حضرت فرمودند: بنابراین روشی که داری با آن مخالفت کن و اسلام بیاور. او پذیرفت، ولی پس از آن که ایمان آورد متوجه شد دیگر چیزی نمی فهمد! از حضرت سوال کرد: من وقتی کافر بودن چنین علمی داشت، چرا اکنون که مسلمان شده ام چیزی نمی فهمم؟ پاسخ دادند: آنچه قبلاٌ در نتیجه زحمات خود می فهمیدی، اجری بود که خداوند در همین دنیا به تو عطا می کرد، ولی اکنون که مسلمان شدی، پاداش علمت را ذخیره ی آخرتت قرار می دهد.
حضرات معصومین (ع) انسانها رابه رعایت انجام واجبات و ترک محرمان دعوت می کنند که اگر همین دستورات به طور کافی و دائمی رعایت گردد می تواند آدمی را به کرامات و توانایی های خارق العاده الهی برساند که کارهای مرتاض ها و مانند آنها در برابر آنها هیچ و بی ارزش شمرده خواهد شد، چرا که موید آن، کرامات اولیای الهی و علمای ربّانی می باشد.
3- معصومین(ع) روانشناسان بی بدیل
دستورات معصومین (ع) برای زندگی فردی و اجتماعی در خانواده و جامعه همان چیزی است که روانشناسان و جامعه شناسان با سالها تحقیقات علمی فراوان در حال رسیدن به آن هستند و خواه و ناخواه به حقانیت سیره معصومین (ع) اعتراف خواهند کرد. دستور به تشکیل خانواده و توصیه های فراوان برای تفاهم میان زوجین و تربیت فرزندان و نوع برخورد با آنها و واجب شمردن رعایت حقوق متقابل میان پدر و مادر و فرزندان و ... همگی مؤکّد این نکته است که مکتب اهل بیت (ع) تمامی نیازهای انسان را در نظر گرفته و برای تعالی و رشد آدمی آن چنان سفارش هایی را می کند ه اگر به همه آنها به درستی عمل شود نه تنها خانواده بلکه جامعه نیز اصلاح شده و رو به سعادت و خوشبختی گام بر خواهد داشت، به طوری که دیگر انحرافات و نزاع های میان اعضای خانواده که در بسیاری از موارد به تزلزل و طلاق می کشد برطرف خواهد شد.
گذشت، قناعت، صبر، ادب، حیا، عدالت، صداقت، حسن نیت و پرهیز از غیبت، تهمت، دروغ، ریا، آزار دیگران و غیره همگی صفات نیکویی است که اگر در وجود انسان نهادینه شود، عزت، صفا، سلح و کلیه نتایج مثبت با در زندگی شخص به دنبال می آورد. آیین اسلام مکرراً آدمی را به شرافت و عزت سفارش می کند تا جائیکه به مؤمنین دستور می دهد آبروی خود را حفظ نمایند و حتی در صورت توبه نیز اجازه افشای اعمال زشت را به افراد نمی دهد، تا به این وسیله عزت و کرامت نفس انسان ها استوار بماند. این مکتب آدمی را از اعمال افراطی و منفی باز داشته و از افسردگی، وسواس، ناامیدی و سستی نهی می کند.
ابراز خشنودی، دوستی با صالحان، کمک به دیگران، شادکردن مؤمنان ، مشورت با خردمندان، صله رحم، رعایت حقوق همسایه، شرکت در غم و شادی مومنان، عیادت از بیماران و بسیاری از کارهای نیک دیگر همگی توصیه های دین مبین اسلام است.
رسول خدا (ص) فرمودند:
چون یکی از شماها یارش یا برادرش را دوست دارد به او اعلام کند.
حدیث فوق همان چیزی است که باعث تحکیم دوستی ها و الفت و مهربانی در میان انسان ها
می شود و روانشناسان بر آن تأکید دارند. اینک چند حدیث دیگر که خود نشان از بصیرت والای معصومین (ع) دارد:
امام صادق (ع) : خوش همسایه باش با همسایه ات تا مسلمان باشی.
رسول خدا (ص) : دعوت کننده را پاسخ دهید، بیمار را عیادت کنید، هدیه را بپذیرید و به مسلمان ستم نکنید.
امام صادق (ع) : به یکدیگر هدیه کنید تا دوست هم باشید زیرا هدیه کینه ها را ببرد.
رسول خدا (ص) : روا نیست برای مؤمن که قهر کند از برادرش بیش از سه روز.
در امالی شیخ صدوق (ره) است به سندش تا امام رضا (ع) که پرسش از اینکه: عقل چیست؟
فرمود: تحمل غصه و سازش با دشمنان و ساخت با دوستان.
امام رضا (ع) : خیرمند از خوراک مردم می خورد تا از خوراکش بخورند.
امام هادی (ع) : هر که برای خود شخصیت و ارزش قائل نشود از گزند او خاطر جمع مباشد.
بزرگترین روانشناسان کسانی هستند که به روان و حقیقت وجود معرفت دارند. و اسرار خلقت آدمی را می دانند و آنان کسانی جز معصومین (ع) نمی باشند که پیروی از سیره روش آنها باعث تکامل روحی و ترّقی آدمی در دوران زندگی می شود. باید به جای عمل به گفته های روانشناسان نوپای غربی و شرقی، که از عیب و نقص مبرّا نیستند به قرآن و مکتب گرانقدر اهل بیت (ع) پناه برد و خود را به وسیله آن از مشکلات حفظ نمود.
4- دیدگاه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
دین مبین اسلام نه تنها برای زندگی فردی و امور شخصی افراد برنامه دارد بلکه به امور اجتماعی سیاسی و اقتصادی انسانها نیز توجه فراوانی کرده و دستورات و احکام خاصی را ارائه داده است.
آنچه در سیره معصومین (ع) به چشم می خورد تنها به امور عبادی و اخلاقی محدود نمی شود بلکه از آنجایی که برای اجرای عدالت و برای فراگیر کردن دستورات الهی و از بین بردن طاغوت و کفر نیاز به تشکیل حکومت الهی می باشد، همیشه انبیای الهی و امامان معصوم (ع) قصد تشکیل حکومت را داشته و در صورت عدم امکان آن به اصلاح حکومت های وقت پرداخته اند. آنچه در نهج البلاغه از امیر مؤمنان امام علی (ع) در اداره حکومت و اجرای قوانین الهی آمده است مویّد توجه دین به مسائل سیاسی و اجتماعی است.
حقیقت مطلب تا جایی است که اعضای کمیته حقوقی سازمان ملل متحد تصویب کردند که نامه 53 نهج البلاغه از سوی حضرت امام علی (ع) به مالک اشتر، به عنوان یکی از منابع حقوق بین الملل شناخته شود. همچنین سازمان ملل متحند از ملتهای جهان خواست تا این نامه به عنوان الگوی خط مشی حکومتهای خویش مد نظر قرار دهند. در کنفرانس توسعه بشری سازمان ملل متحد در سال 2002 شش سخن از امام علی (ع) در باره اهمیت دانش و برقراری حکومت ایده آل به عنوان شعارهای این کنفرانس برگزیده شد.
کوفی عنان (دبیر سابق سازمان ملل متحد):
این سخن علی ابن ابیطالب (ع) که «ای مالک مردم یا بردار دینی تواند و یا در آفرینش با تو برابرند» باید به عنوان خط مشی همه سازمانهای جهان قرار گرفته و همه بشریت باید آن را سرلوحه رفتار خویش قرار دهند. بی شک آنچه از معصومین (ع) در باره مسائل حکومت داری رسیده است کامل، جامع و بهترین شیوه برای اداره جامعه می باشد که محققین و دانشمندان عصر حاضر نیز به آن اعتراف کرده اند.
همچنین آنچه در زمینه اقتصاد اسلامی مطرح است حاکی از عالی ترین شیوه در مسائل اقتصادی
می باشد که انسان گرایی و حفظ کرامت انسانی را مدّ نظر داشته و در همه زمان ها کاربردی
می باشد.
بحران اقتصادی دنیا نشان داد بانک هایی که به شیوه بانکداری اسلامی اداره می شوند کمترین ضربه را از این بحران ها خورده اند.
کمی تحقیق نشان می دهد که اقتصاد اسلامی کارآمدی فراوانی دارد و اجرای کامل آن می تواند موجب پیشرفت اقتصادی جامعه گردد.
نهایتا آنچه در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از مکتب اسلام بدست می آید از هر گونه عیب و نقصی مبرّاست که نشان از توجه فراوان دین مبین اسلام به کلیه مسائل مربوط به بشریت
می باشد.
5- جهان بینی اسلام و رفع شبهات
معصومین (ع) در جهان بینی شبهات انسان ها را در رابطه با جهان هستی برطرف می سازد و سوالاتی که آدمی را به سردرگمی می کشاند را پاسخ می دهد. با توجه به دیدگاه معصومین (ع) همانطور که قرآن کریم اشاره دارد آفرینش جهان هدفمند می باشد و زندگی آدمی با مرگ نه تنها به پایان نمی رسد بلکه چهره جدیدی به خود می گیرد.
با مکتب معصومین (ع) هیچ شبهه ای در رابطه با جهان هستی بی جواب نمی ماند و جهل و نادانی جای خود را به علم و آگاهی می دهد.
معصومین (ع) انسانها را به دقت در عظمت آفرینش پروردگار دعوت کرده و انسان را از سایر موجودات برتر و گرامی تر معرفی می کنند وتلاش برای کسب معرفت و کارمت نفس را لازم دانسته و انسان ها را به افقی بالاتر از آنچه جسم خاکی می طلبد، فرا می خوانند.
آرامش روح نتیجه جهان بینی الهی است زیرا کسی که به خداوند متعال و قادر ایمان دارد به او توکل می کند، از او یاری می جوید و در مشکلات و مصائب حکمت الهی را در نظر گرفته و تحمل سختیها بر او آسان می گردد.
«الا بذکر الله تطمئن القلوب» «آگاه باشید به یاد خدا دلها آرام می شود.»
پیامبر اکرم (ص) : آنکه خدا انیس اوست تنها نمی ماند و به وحشت نمی افتد.
امام سجاد (ع) : خدایا من از همه چیز رستم و دل در تو بستم و با همه هستی خود رو به تو آوردم.
جهان بینی الهی انسان را از تعدی به حقوق دیگران نهی کرده و خداوند را ناظر اعمال او می داند و کسی که خدا را ناظر اعمال خود بداند از هر گونه عمل ناشایست در خلوت و جلوت می پرهیزد و خود را با آراستن به صفات پسندیده متعالی می سازد.
چنین انسانی خور و خواب و پرداختن به غرائز را تعدیل می بخشد و به کسب علم و معرفت و انجام امور مفید و شرعی را سر لوحه کار خود قرار داده و خود را به کسب کرامات انسانی و فهم و آگاهی وسیع مشغول می سازد.
این گونه است که معصومین (ع) بینش انسانها را به جهان هستی بالا برده و آدمی را به مقام و منزلت خود متوجه می سازند.
کسی که به قرآن و اهل بیت (ع) تمسّک جوید بی شک برای زندگی خود برنامه ریزی کرده و در مسیر کسب معارف و کرامات الهی لحظه ای را هم از پا نمی نشیند. و هیچ گاه نا امیدی و یأس او را فرا نمی گیرد زیرا تمام توجه او به اهداف والایی است که در زندگی دنبال می کند.
نتیجه آنکه بینش الهی باعث می شود انسان به زندگی نظری مثبت داشته باشد و آن را شیرین و بارور تصور کند، بدان جهت که مزرعه ای برای زندگی دیگر است، پس لازم است که از آن نهایت بهره برداری را کرده و خود را از تنبلی و نومیدی و منفی نگری نسبت به زندگی برهاند و نیز آماده پذیرفتن مسئولیت های سنگینی شده و آرمان خواه، کمال طلب و هدفدار گشته و به عمل اندک خود خرسند نشود. بلکه همه کوشش خود را جهت کسب فضائل به کار بندد و اینگونه است که چیستان جهان بزرگ برای او گشوده می شود و راز بزرگ حیات را کشف می کند.
6- اعجاز در علوم
نظرات علمی که معصومین (ع) فرموده اند با توجه به وضعیت منطقه ای و زمانی که در آن وجود داشتند نشانگر اعجازی الهی توسط آنهاست. تمام آنچه از معصومین (ع) رسیده است نشان از آگاهی کافی آنها به اسرار آفرینش می باشد. همه دستورات طبّی معصومین (ع) نه تنها با علوم پزشکی تعارضی ندارد بلکه حاکی از آن است که آنچه دانشمندان پس از سال ها تحقیقات فراوان به آن دست می یابند سالها پیش از این، به آسانی در اختیار معصومین (ع) بوده است.
برای مثال امروزه دانشمندان بر اثر تحقیقات متوجه شده اند که موی سر انسان تو خالی و همچون لوله است که موجب تنفس مغز می شود غافل از اینکه آنچه دانشمندان امروز به آن دست یافته اند را در کلام امام صادق (ع) درباره دلیل وجود مود بر روی سر می بینیم که می فرمایند:
موها توخالی و مجوّف می باشند از آنها بخار داخل مغز خارج می شود و نیز حرارت و سرمایی که بر مغز وارد می شوند به وسیله همین موها بیرون می روند.
باید این نکته را توجه کرد که در آن زمان با اینکه هیچ گونه میکروسکوپ و وسیله ای برای پی بردن به این موضوع وجود نداشته و علم بشر به آن دست نیافته بود امام معصوم (ع) از آن به خوبی اطلاع دارد که این امر نشان دهنده علم الهی آن معصومین (ع) می باشد.
دانشمندان موسسه تحقیقات استراسبورگ که از اسلام شناسان معروف اروپایی اند به این نتیجه رسیده اند که امام صادق (ع) هزار سال پیش از کوپرنیک بر نظریه گردش خورشید دور زمین که تا قرون اخیر از مسلمات علمی محسوب می شده است، ایراد گرفته و آن را رد کرد.
امام صادق (ع) نخستین بار اعلام کرد که زمین دور آفتاب می گردد و توالی روز و شب ناشی از این گردش می باشد. اندیشمند اروپایی می نویسد: فقط کسی می تواند به این پدیده در آن شرایط پی ببرد که عقل فوق العاده ای داشته باشد، کسی که بدون داشتن وسیله و زمینه، به حقیقتی پی ببرد که پیش از او هیچ کس نگفته باشد.
دانشمندان موسسه استراسبورگ به این نتیجه نیز رسیده اند که نخستین بار در تاریخ بشر امام صادق (ع) بر خلاف فیزیک ارسطو این مسئله را عنوان کرد که (خاک) و (باد) عناصر بسیط نیستند بلکه مرکب از عناصر دیگر است. در آن هنگام و حتی صدها سال دیگر عناصر اربعه یکی از ارکان علم الاشیاء محسوب می شد. به قول محقق اروپایی : «امام صادق (ع) هزار و یکصد سال قبل از علمای قرن هجدهم میلادی اروپا که اجزای هوا را کشف و از هم جدا کردند، گفت که باد (هوا) یک عنصر نیست بلکه چند عنصر بوجود آمده است. برجسته ترین دانشمندان فیزیک جهان بعد از ارسطو
نمی دانستند که باد عنصر بسیط نیست، حتی در قرن هجدهم میلادی تا زمان لاوازیه اکثر دانشمندان باد را یک عنصر بسیط می دانستند و بعد از این که لاوازیه اکسیژن را از سایر گازهایی که در هواست جدا کرد و نشان داد که اکسیژن در تنفس و سوختن اثر بزرگ دارد، جمهور علماء قبول کردند که هوا بسیط نیست بلکه متشکّل از چند گاز است. بدینسان امام صادق (ع) هزار ویکصد سال از زمان خود پیش بود.
همچنین در روایات بسیار توصیه فرمودند که انگشتر عقیق و فیروزه مستحب است. امروزه دانشمندان سنگ شناس که بر روی این سنگ ها تحقیقاتی انجام داده اند به اثرات مثبت و شگرفت مغناطیسی این اشیاء اعتراف کرده و همراه داشتن این سنگ ها را توصیه می کنند.
آری بی شک در این زمینه موارد بسیاری وجود دارد که مجال توضیح و تفضیل آنها در این کلام کوتاه وجود ندارد اما نتیجه ای که از این قبیل بدست می آید این است که حضرات معصومین (ع) جز با اتصال به علم بی بدیل الهی به این سطح از آگاهی دست نیافته اند و به حق آنها برگزیدگان خداوند متعال هستند.
7- بلاغت خارق العاده
بلاغت فراوان و اعجازهایی از این قبیل که در نزد اُدبا بی بدیل و غیر قابل انکار است در کلام معصومین (ع) حکایت از عظمت و استعداد خارق العاده آنها دارد.
این بلاغت شگرف و بی نظیر که در جای جای کلام معصومین (ع) به چشم می خورد آدمی را آن چنان مبهوت می سازد که مخالفانشان آن را سحر و جادو تلقّی کرده و محبّانشان به آن افتخار
می کنند و آن را از معجزات الهی در کلام اولیائش می پندارند.
مسترکرنیکوی انگلیسی استاد ادبیات در دانشگاه هندوستان در مجلسی که استادان ادبیات و زبان های مختلف حضور داشتند، هنگامی که از وی درباره معجزه بودن قرآن پرسیده شد چنین پاسخ داد: «قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهج البلاغه، آیا کسی می تواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ (یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد.»
دانشمند و ادیب مسیحی معروف لبنان، استاد امین نخله در سخنانی کتاب ارزشمند نهج البلاغه را درمان بسیاری از دردهای روحی و روانی دانسته و چنین می گوید: «هر گاه کسی بخواهد بیماری نفس و روان خویش را درمان کند باید به گفتار امام علی (ع) در نهج البلاغه رو آورده و راه و روش زندگی را از پرتوی این کتاب ارزشمند بیاموزد.»
ابن ابی الحدید در جلد چهارم کتاب خود در شرح نامه امام علی (ع) به عبدالله بن عباس پس از فتح مصر به دست سپاهاین معاویه و شهادت محمد بن ابی بکر، که امام خبر این فاجعه را برای عبدالله بن بصره می نوسید، می گوید:
فصاحت را ببین که چگونه افسار خود را به دست این مرد داده و مهار خود را به او سپرده است، نظم عجیب الفاظ را تماشا کن، یکی پس از دیگری می آیند و در اختیار او قرار می گیرند مانند چشمه ای که خود به خود و بدون زحمت از زمین بجوشد، سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست سخنان افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، با اهل حکمت عملی معاشرت نکرده است اما از سقراط بالاتر رفته است، میان شجاعان و دلاوران تربیت نشده است زیرا مردم مکه تاجر پیشه بودند و اهل جنگ نبودند، اما شجاعترین بشری از کار درآمد که بر روی زمین راه رفته است.
کلام همه امامان معصوم (ع) سرشار از بلاغت و لطائف ادبی است تا جائیکه وقتی معصومین (ع) درمحفلی سخن می گفتند و یا خطبه ای را ایراد می فرمود، آنچنان زیبا و بلیغ بود که حتی مخالفانشان هم تحت تاثیر کلام آنها قرار گرفته و دانشمندان و ادیبان همگی در مقابل آنها احساس شرم و حقارت می نمودند.
نمونه ای عجیب از کلام معصومین (ع) خطبه های خارق العاده امیرمؤمنان (ع) است که نقل شده است:
روزی صحابه جمع شده بودند و می گفتند در میان حروف معجم حرفی که مانند الف نقش داشته باشد نیست در این هنگام علی (ع) برخاست و فی البداهه خطبه طولانی ایراد کرد که در آن حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر وعده و وعید و موعظه و نهی و ذکر بهشت و جهنم و نصیحت مردم و غیر اینها بود ولی در آن یک الف هم وجود نداشت و آن خطبه معروف است.
نیز خطبه ای بدون نقطه از حضرت امیر مؤمنان امام علی (ع) نقل شده است که آن نیز از این دست خوارق عادات می باشد که در کتب روایی از جمله بحار الانوار مقداری از آن موجود است. مسلماٌ اگر فردی منصفانه به این مطالب بنگرد بر حقانیت معصومین (ع) یقین پیدا می کند و جایی برای شک و تردید در قلبش باقی نخواهد ماند و بر چنین شخصی سزاوار است که شیعه و مطیع حضرات معصومین (ع) این برگزیدگان الهی شود.
والسّلام علیکم