• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 2741)
پنج شنبه 15/11/1388 - 16:58 -0 تشکر 180212
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

 

 ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید : 

 

1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه ها بیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....
  

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

 

يکشنبه 16/12/1388 - 2:15 - 0 تشکر 188546

سلام

عنوان : با امام زمان خود چگونه ارتباط معنوی داشته باشیم؟ (قسمت 2)

کلید واژه : امام زمان ، ارتباط ، تحمل سختی ها ، مصیبت ، معنویت

نوع مطلب : تجمیعی

 متن:

بزرگ‌ترین عبادت امام زمان(ع) نیز بلاهای اوست. ما چه می‌دانیم که بلاهای ایشان چیست و چقدر سخت است. یکی از بلاهای سنگین ایشان، همین غیبت طولانی است. در بین روایات، روایتی است که یکی از شاگردان حضرت امام صادق(ع) به نام سدیر صیرفی می‌گوید:

با جمعی از شاگردان امام(ع) رفتیم که آقا را ببینم. وقتی که وارد منزل شدیم دیدیم امام(ع)، فرش زیر پایشان را کنار زده‌اند و روی زمین نشسته‌اند و به شدت گریه می‌کنند و ناله می‌زنند.

سدیر می‌گوید:

عقل از سرمان پرید که چرا آقا این‌چنین می‌کنند؟ چه مصیبتی وارد شده که حضرت این‌چنین ضجهّ می‌زنند؟ می‌گوید: گوش کردیم فهمیدیم که حضرت در بین سخنانشان، چنین می‌فرمایند: «سیّدی! غیبتک نفت رقادی وضیّعت علیّ مهادی...؛

آقای من! غیبت شما خواب را از چشمان من ربوده و راحتی را از من گرفته...»

رفتیم و گفتیم آقا خبری شده است؟! آیا بلا و مصیبتی به خانه شما آمده که این‌چنین ناله می‌کنید؟ امام(ع) فرمودند: کتاب جفر را نگاه می‌کردم (کتابی است نزد ائمه(ع) که اخبار خاصی در آن نگاشته شده است...) چیزی که اشک مرا جاری کرد، غیبت طولانی فرزندم است که بلای اوست و در آخرالزمان رخ خواهد داد.

شاید ما بفهمیم که این چه بلایی است. ولی شما کافی است یک لحظه تصور کنید. وقتی شما یک یا دو خبر ظالمانه در این عالم می‌شنوید، دیگر خواب ندارید. وقتی مثلاً در عراق می‌بینید با زن و بچه‌های شیعه آن‌گونه رفتار می‌کنند، وقتی این صحنه‌ها را می‌بینید، گاهی اوقات، شب خواب ندارید و می‌گویید اینها انسانند و اینها شیعه هستند. حال تصور کنید... امام زمان(ع) که دیگر حجاب ندارند، همة این ظلم‌ها را می‌بینند و در عین حال، فعلاً به خاطر دوران غیبت، دست حضرت باز نیست. او چه می‌کشد! وقتی یاران معاویه، به شهر انبار حمله کردند و خلخال از پای یک زن یهودی بیرون کشیدند، حضرت فرمودند که اگر در مصیبت این ظلم و واقعه، یک مسلمان جان بدهد و بمیرد، من ملامتش نمی‌کنم. حال ببینید امام زمان(ع) چه می‌کشد که زن یهودی که نه، بلکه گاهی ناموس شیعه در خطر می‌افتد. اینها بلاهای امام زمان(ع) است. لذا شما در دعای ندبه می‌گویید: «عزیز علیّ أن تحیط بک دونی البلوی» یعنی برای من سخت است که بلاها بر سر شما ریخته شود و من راحت باشم. پس امام زمان(ع) و امام هر زمانی زیر بار سنگین‌ترین بلاها هستند و در اثر آن بلاکشی و عبادت خالصانه که زیر باران بلاها انجام می‌دهند، خداوند سبحان رحمت را نازل می‌کند و در واقع همه بر سر سفرة بلاکشی آن معصوم نشسته‌ایم.

حالا این غیبت که بلای حضرت است رخ داده و به خاطر این بلا، رحمت پروردگار نازل می‌شود. از جملة این رحمت‌ها، رشدهایی است که برای عده‌ای پیدا می‌شود. یعنی به خاطر آن غیبت، یک عده به رشدهایی می‌رسند. البته فلسفة اصلی غیبت امام زمان(ع)، بعد از ظهور ایشان مشخص می‌شود. همان‌طور که فلسفة کارهای حضرت خضر بعد از بیان ایشان برای حضرت موسی(ع) مشخص شد. ولی حکمت‌های غیبت را می‌شود فهمید. یکی از حکمت‌های غیبت همین است که عده‌ای پس از غیبت به رشدهایی می‌رسند. امام سجاد(ع) می‌فرمایند:

إنّ اهل زمان غیبتة القائمین بإمامته و المنتظرین لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان.

به حقیقت، مردم دوران غیبت امام مهدی(ع)، که معتقد به امامت آن حضرت و منتظر ظهورش باشند، برترین مردم اهل همة زمان‌ها هستند.

 منبع :

برگرفته از سخنرانی آیت‌الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی (ره)


 یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

سه شنبه 18/12/1388 - 22:49 - 0 تشکر 189173

بسم الله الرحمن الرحیم

مصاحبه با قرآن درباره امام زمان علیه السلام

سؤال اول: دلیل و آیه ای بر وجود امام زمان علیه السلام را بیان فرمایید.

پاسخ قرآن کریم:

1- در سوره قدر خداوند می فرماید:

«تنزل الملائکه والروح فیها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می نماید. یعنی در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمین نزول می فرمایند. در دوران رسول الله صلی الله علیه وآله به شخص پیامبر نازل می شدند. و در هر عصری باید کسی هم شأن پیامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصی که هم شأن پیامبر صلی الله علیه وآله است امام زمان علیه السلام است.

2- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان علیه السلام می باشند.

سؤال دوم: چگونه زنده ماندن امام زمان علیه السلام تاکنون امکان دارد؟

پاسخ قرآن کریم:

1- خداوند در مورد حضرت یونس علیه السلام می فرماید:

 «فلولا أنه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون ». اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود در شکم ماهی تا قیامت می ماند. وقتی خداوند می تواند یونس را تا قیامت در شکم ماهی زنده نگه دارد، زنده نگهداشتن امام زمان علیه السلام نیز برای او امری ممکن است.

2- اصحاب کهف سیصدونه سال در غار زنده ماندند «ولبثوا فی کهفهم ثلاث مأته سنین و أزدادوا تسعا ».

سؤال سوم: وظیفه ما در قبال امام زمان علیه السلام چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

خداوند می فرماید: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی ». برای مزد رسالت به «فی القربی» (که امام زمان علیه السلام است) مودت کنید. مودت نیاز به معرفت دارد و مودت یعنی محبت همراه با اطاعت. پس الان در قبال امام زمان علیه السلام باید هم معرفت کسب کرده و آن حضرت را بشناسیم و هم از آن حضرت اطاعت کنیم.

سؤال چهارم: آیا امام زمان علیه السلام از ما خبر دارد؟

پاسخ قرآن کریم:

بله، به تمام اعمال شما نظارت داشته و اعمال شما را می بیند. خداوند می فرماید: «و قل إعملوا فسیری الله أعمالکم و رسوله و المؤمنون و ستردون إلی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون ».

سؤال پنجم: چگونه می توان یار امام زمان شد؟

پاسخ قرآن کریم:

با تقوی، چون بهترین و بالاترین معیار که به انسان ارزش می دهد و انسان لیاقت یاوری امام زمان علیه السلام را پیدا می کند تقواست:«إن أکرمکم عندالله أتقیکم ». تقوا سبب بزرگی انسان شده و امکان می دهد که انسان تکیه بر جای بزرگان زند.

سؤال ششم:چند نمونه از نیازهای یاران امام زمان علیه السلام را بیان کرده و چگونه باید کسب کرد؟

پاسخ قرآن کریم:

الف- دانش و بینش: یار امام زمان علیه السلام باید دانش و بینش الهی داشته باشد تا در تصمیم گیریها و عمل دچار خطا نشود. حق را از باطل تشخیص دهد. و این را با تقوی بدست خواهد آورد، زیرا با تقوا موانع فهم و درک و علم و دانش را کنار زده و با دانش درونی و باطنی نگاه می کند. خداوند می فرماید:«إتقوا الله و یعلمکم الله ».

ب) بصیرت و بینش: بصیرتی که با چشم باطن ببیند و با گوش باطن بشنود. با ملائک الهی در ارتباط باشد. اهل حق و باطل را بشناسد تا دچار انحطاط فکری و اخلاقی و روحی نشود. و این بصیرت نیز با تقوا بدست می آید. خداوند می فرماید:«إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ». فرقان یعنی نیرو و توانی که با آن حق را از باطل جدا کنید. به برکت این تقوا انسان، شیطان شناس نیز می شود. دشمن را هم می شناسد.

ج) بیداری: هوشیاری و بیداری؛ تا هروقت شیاطین برای گول زدن آمدند، بیدار شود، دام ابلیس را بشناسد و از شیطان فرار کند. چون انسان خواب و چشم بسته سریع در چاه می افتد. و این هم با تقوا ممکن است. «إن الذین التقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذاهم مبصرون ».

سؤال هفتم: چگونه بعد از ظهور و در حکومت مهدوی برکات زیاد می شود، محصولات رونق می یابد، مشکلات مردم حل می شود و...؟

پاسخ قرآن کریم:

چون حکومت امام زمان علیه السلام حکومت تقوا است، آثار تقوی هم ظاهر می شود. و من جمله آثار تقوا نزول برکات از آسمان و باز شدن درهای برکت از زمین و آسمان است که حل مشکلات مردم و روزی فراوان نیز بدنبال آن است «ولو أن أهل القری آمنوا و التقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض » «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب » «و من یتق الله یجعل له من أمره یسرا ».

سؤال هشتم: ویژگیهای یاران امام زمان علیه السلام چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

خداوند می فرماید: «إن الأرض یرثها عبادی الصالحون ». یعنی زمین را بندگان صالح من به ارث می برند. پس وارثان زمین که امام زمان علیه السلام و یاران ایشان هستند دو ویژگی دارند: 1-عبادالله اند 2- صالحین اند. حال به ویژگیهای بندگان صالح خدا اشاره می کنیم:

1- متواضع اند: «عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هونا »

2- دارای بینش صحیح هستند، زیرا غرور در قلب و عقل آنان نفوذ نکرده است

3- اهل پرورش جاهلان جامعه اند، «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما »

4- اهل طاعت و سجده و قیامند، «و الذین یبیتون ربهم سجدا و قیاما »

5- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم می شود نمی کنند، «والذین یقولون ربنا أصرف عنا عذاب جهنم »

6- اهل اعتدالند، «إذا أنفقوا لم تسرفوا و لم یقتروا »

7- موحدند و غیر خدا را نمی خوانند، «لا یدعون مع الله الها آخر »

8- به جان انسانها احترام می گذارند، «ولایقتلون النفس التی حرم الله إلا بالحق »

9- پاکدامنند، «ولایزنون »

10- دنبال پاکسازی روان خویش اند، «و من تاب و عمل صالحا »

11- جبران کننده عقب ماندگیها و پرکننده خلأ ها هستند، «إلا من تاب و آمن و عمل صالحا »

12- حتی مرتکب مقدمات گناه هم نمی شوند و در مجالس گناه هم شرکت نمی کنند، «و إذا مروا باللغو مروا کراما »

13- کلامشان صحیح است، «و الذین لا یشهدون الزو »

14- اهل لغو نیستند، « و إذا مروا باللغو مروا کراما »

15- پرورش دهنده نسل سالم و مفیدند، «هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قره أعین »

16- امام دیگرانند، «و جعلنا للمتقین إماما »

17- به گزین اند. کلام را گوش می دهند و از بهترین آن پیروی می نمایند، «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه »

18- ایمان دارند، «قل یا عباد الذین آمنوا إتقوا ربکم »

19- بنده خدای متعال هستند و امور خود را واگذار به خدای متعال می نمایند، بنده شهرت و پول و زر و زور و دنیا نیستند، «ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله »

20- شیطان را به زانو در آورده اند، «ولأغوینهم أجمعین إلا عبادک منهم المخلصین »

21- ویژگیهای صالحین را دارند یعنی صددرصد اعمالشان صالح است، «والذین آمنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین »

22- امر ازدواج برای جوانان را تسهیل می کنند، «و أنکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و إمائکم »

23- در کار خیر از همدیگر سبقت می گیرند، «و یسارعون فی الخیرات و أولئک من الصالحین »

سؤال نهم: ویژگیهای امام زمان علیه السلام در قرآن چیست؟

پاسخ قرآن کریم:

1- معصوم است، «إنما یریدالله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

2- اولی الامر است، «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم»

3- اطاعت از او، راه خداست، «قل ما أسئلکم علیه من أجر إلا من شاء أن یتخذ الی ربه سبیلا» « قل ما أسئلکم أجرا إلا الموده فی القربی». از جمع دو آیه معلوم می شود «سبیل رب» همان « موده فی القربی» است.

----------------------

منبع : یوسف زهرا (س) - با تخلیص

کلمات کلیدی :مصاحبه - قرآن - امام زمان (ع)


وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
دوشنبه 24/12/1388 - 23:4 - 0 تشکر 190187

سلام

عنوان : با امام زمان خود چگونه ارتباط معنوی داشته باشیم؟ (قسمت 3و4)

کلید واژه : امام زمان ، ارتباط ، تحمل سختی ها ، مصیبت ، معنویت

نوع مطلب : تجمیعی

امام سجاد(ع) می‌فرمایند:

إنّ اهل زمان غیبتة القائمین بإمامته و المنتظرین لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان.

به حقیقت، مردم دوران غیبت امام مهدی(ع)، که معتقد به امامت آن حضرت و منتظر ظهورش باشند، برترین مردم اهل همة زمان‌ها هستند.

حتی از زمان حضور و ظهور امام(ع). چون دوران غیبت، دورانی است که معرفت افراد باید به حدی برسد که بتوانند با امام ارتباط برقرار کنند ولو اینکه امامشان را نمی‌بینند. لذا شیعیان آخرالزمان برترین مردم همة زمان‌ها هستند. خوشا به حال این افراد. در روایات داریم که شیعه در زمان غیبت می‌تواند خود را به حدی برساند که دیگر حجاب غیبت برای او نباشد. یعنی به حدی از ارتباط برساند که فاصلة خودش تا ظهور را پیشاپیش طی می‌کند: «کمن کان فی عسکره» مثل کسی که در لشکر امام است، مثل کسی که در خیمة امام است، به شرط اینکه بداند چه باید بکند تا به این حدّ برسد. این حتی برای شیعیان امام صادق(ع) و امیرالمؤمنین(ع) هم فراهم نبود، ولی برای شیعیان الآن فراهم است. همان‌طور که گفتیم ارتباط با امام زمان(ع)، ارتباط معرفتی است، ارتباط والایی است که از معرفت‌های درجه پایین شروع می‌شود و بعد به معرفت‌های بسیار بالا می‌رسد که می‌شود أفضل از کلّ زمان بشوند. خیلی از دوستان کلمة معرفت را اشتباه می‌گیرند. همین که می‌گوییم معرفت؛ فکر می‌کنند باید بروند و مطالعاتشان را زیاد کنند، یعنی معرفت لغوی را معنا می‌کنند و معرفت لغوی یعنی شناخت، شناخت هم که با کتاب و علم به دست می‌آید، پس می‌گوید باید برویم کتاب بخوانیم. و بعد، از آن طرف نگاه می‌کند، می‌بیند عده‌ای که از این علم و کتاب خوانده‌اند، کسانی نیستند که با امام زمان(ع) رابطه داشته باشند، به خاطر همین، دچار تناقض می‌شود. گرچه آن کار زمینه‌ساز معرفت است، ولی خود معرفت «من صنع الله» است، یعنی خداوند سبحان باید بدهد. معرفت از سنخ باور است، از سنخ یقین است، از سنخ روشن شدن دل است، نه از جنس اطلاعات ذهنی. اگر آن اطلاعات ذهنی، دل را روشن کرد و باور و یقین را بالا برد، معرفت است وگرنه، معرفت نیست. معرفت از درجات پایین شروع می‌شود. اولین درجة معرفت، همین درجة پایینی است که ماها داریم. یعنی باور و عقیده داریم که امام زمان(ع) حیّ و زنده هستند. واجب الاطاعة هستند، ولی غایبند (عجبا خود را حاضر می‌دانیم و امام زمانمان را غایب!) معرفت درجة پایین همین است. البته فکر نکنید که این کم است. گرچه پایین است ولی خداوند سبحان را شکر که این را داریم. ولی نباید به این قانع باشیم.

درجة بالاتر این است که انسان دیگر او را غایب نمی‌بیند، محضر امام زمان(ع) را درک می‌کند، در این درجه، حضور امام را درک می‌کند. محضر امام را درک کردن، یعنی اینکه تو او را نمی‌بینی، ولی می‌دانی که او تو را می‌بیند و در محضر او هستی. در روایات داریم که اگر شما خداوند سبحان را نمی‌بینید، محضر او را که می‌توانید درک کنید. اگر تو او را نمی‌بینی، او که تو را می‌بیند.

پس پلة دوم معرفت این است که انسان محضر امام(ع) را درک کند. می‌داند امام(ع) عین الله است. امام اُذُن الله است. یکی از مراجع بزرگوار قم می‌فرمود: صدایی که از دهان شما خارج می‌شود، قبل از اینکه به گوش خودتان برسد، این صدا به گوش امام زمان(ع) می‌رسد. یعنی آن‌قدر ایشان نزدیک هستند. در زیارت روز جمعه می‌خوانید: «السلام علیک یا عین الله» بنابراین، مرتبه بالاتر از اینکه انسان محضر او را درک کند، این است که انسان به این باور برسد که حضرت احاطه به همه چیز دارند و روح کلی عالم وجودند. چطور روح خودتان از تمام جسمتان خبر دارد، یعنی یک سوزن به هر نقطه از بدن بزنید، سریع می‌فهمید، اولین کسی که می‌فهمد خودتان هستید، روحتان است، معنی ندارد که سوزن به خودتان بزنید و روحتان نفهمد. اگر بدن مال شماست، روح به همة بدنتان احاطه دارد، وجود مقدس امام زمان(ع) روح کلی عالم هستی هستند. اگر هر اتفاقی در این عالم بیفتد، اول از همه او مطلع می‌شود.

درجة بالاتر این است که حضور امام(ع) را درک کنیم. یعنی بعد از اینکه درک کردیم که ما او را نمی‌بینیم، ولی او ما را می‌بیند؛ الآن به این مرحله می‌رسیم که وجود حضرت را همه جا حاضر می‌بینیم و این مرحله، معرفت بسیار بالایی است که انسان دیگر غایب نیست. می‌فهمد که تا الآن اگر کسی هم غایب بود، امام زمان(ع) نبود. بلکه خود او بوده است. در زیارت سرداب مقدس داریم: «السلام علیک یا حجة الله التی لاتخفی» تا حالا فکر می‌کردیم امام زمان(ع) مخفی‌اند، غایبند، ولی درجات معرفتی تا آنجا می‌رود که می‌فهمیم که نه، من غایب بودم، خیال می‌کردم که او غایب است وگرنه امام زمان(ع) حاضرترند:

السلام علیک یا حجةالله التی لاتخفی.

غایب نگشته‌ای که شوم طالب حضور

پنهان نبوده‌ای که هویدا کنم تو را

واقعاً این‌چنین است. اگر امام زمان(ع) غایب بود که عالم غایب می‌شد. در قضیة «علی بن مهزیار» که مرحوم بحرانی نقل کرده و علامه مجلسی نیز در بحار آورده‌اند، آمده است که ایشان می‌گوید: من درب خیمه را کنار زدم، وارد که شدم، دیدم آقا نشسته‌اند. بعداً جزئیات سیما و اندام حضرت را نقل می‌کند که چه شکلی بودند؟ چطور نشسته بودند. بعد می‌گوید من سلام عرض کردم، ایشان جواب سلام مرا به گرمی و مهربانی دادند، سپس فرمودند:

یا أباالحسن، قد کنّا نتوقFعک لیلاً و نهاراً فمن ابطأک عنّا

ای اباالحسن! شب و روز منتظرت بودیم، چرا دیر کردی؟

به خدا قسم؛ گاهی جملاتی از امام زمان(ع) نقل شده که وقتی انسان می‌شنود، از شرم ذوب می‌شود. امام(ع) به علی بن مهزیاری که 20 سال به مکه سفر کرد تا امام زمان(ع) را ببیند، چنین می‌فرمایند. بعد علی بن مهزیار می‌گوید که آقا! من راهنما و کسی را نداشتم تا مرا بیاورد خدمت شما. حضرت سرشان را پایین می‌اندازند و با دست مبارکشان چند خط می‌کشند و می‌فرمایند: اینها بهانه است. من می‌آیم. اگر شما دستتان بسته است، دست ما که بسته نیست. من می‌آیم ولی تو محجوب بودی و مشکل داشتی. حتی قبل از اینکه علی بن مهزیار به خدمت آقا برسد، راهنمایی که او را به خیمة حضرت آورده، پرسید علی بن مهزیار! دنبال چه کسی می‌گردی؟ گفت امام المحجوب عن العالم. آن راهنما برگشت و گفت: امام تو محجوب نیست، بل حجبکم اعمالکم، خودتان خودتان را در حجاب کرده‌اید.

گفتم که روی خوبت از ما چرا نهان است

گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است

وقتی که انسان، امام را همه جا حاضر دید، می‌فهمد که تا الآن من غایب بوده‌ام و امام حاضر. خوشا به حال چشمی که همه جا آقا را حاضر می‌بینید. شخصی است به نام «دکتر باقر» در قم. ایشان رئیس تیم پزشکی آیت‌الله گلپایگانی بودند. ایشان می‌گویند که آیت‌الله گلپایگانی آمدند پیش من و فرمودند که من در ناحیه شکم احساس درد می‌کنم، اگر می‌شود مرا معاینه کنید. دکتر باقر می‌گوید ما ایشان را بردیم بیمارستان و آزمایش کردیم و در معاینات بعدی متوجه شدیم که در غُدة اثنی عشر ایشان، تومور سرطانی وجود دارد. به خود ایشان نگفتیم، به تهران منتقلشان کردیم تا متخصصین تهران نیز آزمایشاتی انجام بدهند و نظر آنها را هم بدانیم. آنها نیز به همین نتیجه رسیدند و گفتند باید سریعاً به بیمارستانی در لندن منتقل شوند. دکتر باقر می‌گوید من و حاج آقا و پسرشان سه نفری رفتیم لندن. در هواپیما که بودیم، هر لحظه حال ایشان بدتر می‌شد و به شدت درد می‌کشیدند، طوری که روی صندلی نمی‌توانستند بنشینند و حتی روی تختی که آماده کرده بودیم نیز نمی‌توانستند دراز بکشند و مطلقاً هیچ چیزی نمی‌توانستند بخورند. تا اینکه رسیدیم لندن، سریع ایشان را به بیمارستان منتقل کردیم. بعد از معاینات اولیه قرار شد صبح فردا، عمل شوند. من تا آخر شب در اتاق ایشان بودم. آخرین کسی که از اتاق ایشان بیرون رفت، من بودم. حدود ساعت دوازده و نیم شب خیلی درد می‌کشیدند. دکتر باقر می‌گوید من رفتم و بلافاصله بعد از نماز صبح آمدم. وارد اتاق ایشان شدم، دیدم خیلی راحت نشسته‌اند، خیلی آرام. گفتم حالتان چطور است؟ گفتند: الحمدلله خیلی خوبم. خیلی خوب. دیدم رنگ آقا هم بهتر شده است. گفتم آقا چیزی می‌خواهید؟ چیزی نیاز دارید؟ ایشان فرمودند که آقای دکتر خیلی احساس گرسنگی و ضعف می‌کنم، اگر نان یا چیزی هست بیاورید. بعد هم به من فرمودند که به دکترها بگویم هیچ نیازی به عمل جراحی نیست. من تعجب کردم. ما معاینه کرده بودیم و آن غدة سرطانی را دیده بودیم، به آقا گفتم چطور؟! فرمودند هیچ احتیاجی به عمل نیست. گفتم آقا اگر مطلبی هست به من بگویید. ایشان فقط یک جمله گفتند و دیگر هیچ. فرمودند آقا ولی عصر(ع) خودشان عنایت کردند و شفا داده‌اند.

دکتر باقر گفت بغض گلویم را گرفت. از اتاق بیرون آمدم. منتظر بودم که دکترها بیایند. اینها که آمدند به ایشان گفتم خود آقا می‌فرمایند دیگر احتیاجی به عمل نیست. معاینه کردند و گفتند اصلاً از غده خبری نیست. آنها هم باورشان نمی‌شد. من به هیچ‌کس نگفتم چه اتفاقی افتاده. آمدیم قم. به خانه‌ام که رفتم، گفتند جعفر آقای مجتهدی زنگ زده و با شما کار داشته‌اند. گفتند هر وقت که شما آمدید، به خانة ایشان بروید. دکتر باقر می‌گوید من رفتم پیش «جعفر آقای مجتهدی». به محض اینکه مرا دید و سلام و احوال‌پرسی کرد، گفت: آقای دکتر! می‌خواهم سؤالی بکنم. گفتم: بفرمایید. گفت وقتی شما به لندن رفتید، مؤمنین زیادی آمدند و به ما التماس دعا گفتند و چون ایشان مرجع تقلید و بزرگ ما بودند، وظیفة ما بود که برای ایشان دعا کنیم. دیشب سحر وقتی داشتم دعا می‌کردم، صحنه‌ای از اتاق آقای گلپایگانی در لندن دیدم که ایشان روی تخت هستند؛ مثل یک عبد ضعیف و خاضع و وجود مقدس آقا ولی عصر(ع) کنار ایشان و ایشان خاضعانه از آقا درخواست می‌کنند که آقا عنایتی بفرمایید. حضرت فرمودند: خدای متعال شما را شفا داد. آقای دکتر این صحنه را من دیدم، آیا درست است؟ دکتر باقر گفت من گریه‌ام گرفت، چون من به کسی نگفته بودم، این حرف را هم حاج آقا فقط به من زده بودند. اما حالا می‌بینم جعفرآقا، آن را دیده است. چیزهایی را که من شنیده بودم، جعفر آقا در قم دیده بود. با گریه گفتم بله درست است، خود حاج آقا به من فرمود که آقا شفایشان داده‌اند.

این چه چشمی است که آقا را در عالم گم نکرده است؟ می‌داند کجا هستند. خوشا به حال این چشم که غیبت و ظهور برایش معنا ندارد. همه جا برای او حاضر است و دیگر امام او غایب نیست. این شخص نه محضر امام، بلکه حضور امام را درک می‌کند. این معرفت‌هاست که نهایتاً انسان را به جایی می‌رساند که امام را حاضر می‌بیند و دیگر امام(ع) برای او غایب نیستند. چه کنیم که این معرفت برای ما حاصل شود؟ چگونه این پله‌ها را طی کنیم که از غیاب به محضر برسیم و از محضر امام(ع) به جایی برسیم که حضور ایشان را درک کنیم؟

معرفت با «تسلیم» به دست می‌آید. این در روایات است. مطالعه و درس و کلاس و بحث خوب است، ولی اینها زمینه‌اند، ولی خود معرفت با تسلیم به دست می‌آید. «لاتکونوا صالحین حتی تعرفون و لاتعرفون حتی تسلّموا» یعنی به مقام صلاح نمی‌توانید برسید، مگر اینکه معرفت پیدا کنید و معرفت پیدا نمی‌کنید تا اینکه تسلیم شوید. تسلیم یعنی «من دلم می‌خواهد» را کنار بگذارید ببینید او چه می‌خواهد؟ تسلیم یعنی اینکه آقا شما از من چه می‌خواهید، نه اینکه من از شما می‌خواهم؟ من می‌خواهم نه، شما چه می‌خواهید؟ اگر در زندگیمان توانستیم این کار را بکنیم که در هر لحظه از زندگی توجه داشته باشیم که اماممان از ما چه می‌خواهند و آن را انجام بدهیم، دقیقاً همان تسلیم است. یعنی پذیرفتن ارادة امام. یعنی من ارادة خود را تحت ارادة او قرار می‌دهم. همان طوری که امام زمان(ع) ارادة خود را تحت ارادة خداوند متعال قرار داده‌اند. همان طوری که ایشان از جانب خودشان چیزی نمی‌خواهند: «و ماتشاؤون إلّا أن یشاءالله» من هم ارادة خود را فانی کنم در ارادة امام زمان(ع) اینکه کسی بتواند این را بر خود حاکم کند و دلخواه خود را کنار بگذارد و خود را تحت ارادة امام(ع) قرار دهد، خیلی سخت است! برای همین است که گفته‌اند: «انّ امرنا صعب مستصعب» همانا امر ولایت ما صعب و مستصعب است و هر کسی زیر بار آن نمی‌رود. اگر کسی بتواند تسلیم شود و نسبت به ولایت ایشان(ع) پذیرش داشته باشد و ولایت، سرپرستی، ارادة آنها را در جزئیات زندگی فردی و اجتماعی، بر خودش حاکم کند، به چنین کسی معرفت می‌دهند. چون معرفت از طرف خدای متعال داده می‌شود و نور معرفت بر قلب چنین فردی می‌تابد.

منبع :

برگرفته از سخنرانی آیت‌الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی (ره)

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.