• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
دانش و فن آوری (بازدید: 5715)
پنج شنبه 15/11/1388 - 16:33 -0 تشکر 180182
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

 

ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید:

  
1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه ها بیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....
 

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

 

يکشنبه 9/12/1388 - 11:30 - 0 تشکر 186794

تیتر مطلب : آموزش نصب هارد دوم در 5 مرحله کلمات کلیدی: رایانه ، هارد دیسک روش تولید : تجمیعی یک حقیقت تغییر نیافتنی درباره کامپیوتر این است که داشتن فضای بیشتر بر روی هارددیسک غیر ممکن است. تصاویر دیجیتال، برنامه‏های اشغال کننده فضا و فایل‏های موسیقی نیاز به بیشترین فضای ذخیره سازی دارند.
خوشبختانه، هارددیسک‏‏های دارای ظرفیت‏‏های بالا، ارزان قیمت هستند و می‏‏تـوانیـد یکـی از آنهـا را در کمتـــر از
۳۰
دقیقـه (بـدون احتسـاب زمـان لازم بــرای فـرمت کـردن آن) نصـب کنید. در اینجـا با نحـوه نصـب یک درایـو داخلـی جدیـد آشنــا خواهید شد.
● تهیه نسخه پشتیبان و اعمال جانبی
ابتدا از فایل‏های ضروری خود بر روی دیسک‏‏های نوری، درایو خارجی یا فضای شبکه‏‏ای، یک نسخه پشتیبان تهیه کنید (آرشیو
Outlook .PST خود را فراموش نکنید). سپس بررسی كنید آیا CD یا درایو جدیدی که خریداری کرده‏‏اید، از نظر اطلاعات خاص درایو و راهنمایی‏‏های عمومی برای نصب آن، تطابق دارد. این CD
همچنین ممکن است برای کمک به انتقال محتوای یک درایو به درایو دیگر در آینده به كار آید. اگر چنین است، ابتدا این نرم‌افزار ‏‏را نصب کنید. اکنون كامپیوتر خانگی خود را خاموش کنید، تمام کابل‏‏ها را از آن جدا و كیس ‏‏را باز کرده و الکتریسته ساکن در بدن خود را با لمس یك شیء فلزی، تخلیه کنید.
درون كیس را نگاه کنید، اولین کاری که باید انجام دهید، تعیین محلی است که درایو جدید در آن جای می‏‏گیرد. شکاف‏‏های در نظر گرفته شده برای درایوهای داخلی، معمولا در زیر محلی که شكاف‌های بزرگ‌تر درایوهای
CD یا DVD‏‏ جای دارند، قـرار دارد. اگر قصد دارید درایو راه‌انداز خود را با درایو جدید عوض کنید و شکاف خالی برای آن ندارید، باید مراحل بیشتری را انجام دهید که در این مقاله نمی‏توان به آنها پرداخت. اما اگر كیس کامپیوتر شما برای این منظور، دارای شکاف خالی است، مراحل زیر را برای افزودن درایو دوم دنبال کنید. پس از فرمت کردن درایو جدید، برنامه‏ Norton Ghost (یا برنامه‏های مشابه) برای شبیه‌سازی محتوای درایو راه‌انداز در درایو جدید، کمک خواهد کرد. سپس برای آشنایی با نحوه تنظیم کامپیوتر خود برای راه‌اندازی از درایو جدید، به مراحل ۳ و ۴ مراجعه کنید.
در اینجا مراحل نصب درایو
SATA را معرفی می‌كنیم، ولی روند كار برای درایو متداول دیگر یعنی IDE نیز مشابه آن است. درایوهای SATA از یک کابل داده نازک هفت سوزنی استفاده می‏‏کنند؛ درایوهای IDE دارای یک کابل نواری ۴۰ سوزنی خاکستری رنگ هستند. اگر مطمئن نیستید کامپیوتر شما دارای کدام نوع درایو است، برچسب یا راهنمای آن ‏‏را بررسی کنید. اغلب کامپیوترهایی که یک یا دو سال از ساخت آنها می‏‏گذرد، دارای درایوهای IDE و نوری هستند و از درایوهای SATA پشتیبانی نمی‌كنند، مگر آن ‏‏که یک کارت SATA PCI در آنها نصب کرده باشید. اغلب كامپیوترهای رومیزی امروزی ممكن است از درایوهای SATA استفاده کنند (یا از آنها پشتیبانی كنند) اما باید از IDE
نیز پشتیبانی کنند.
ـ نکته: اگرویندوز
XP را از یک درایو به درایو دیگر منتقل می‏‏کنید، ممکن است مجبور به تائید مجدد ویندوز شوید.
● اتصال‏‏های داده و برق را بررسی کنید
اغلب دیسک‌ها شامل یک کابل داده (
SATA یا IDE، بسته به نوع درایو)، یک کابل مبدل برق (در برخی درایوهای SATA) و پیچ‏‏های لازم هستند. اگر درایوی که خریداری کرده‏‏اید دارای این کابل‏‏ها نیست، می‏‏توانید آنها را جداگانه تهیه کنید.
ابتدا، اتصال‌های داده‏‏ را بررسی كنید. اگر یک درایو
SATA را به‏‏ عنوان حافظه دوم نصب می‏‏کنید، کابل داده‏‏ را از درایو قبلی تا انتهای دیگر آن دنبال کنید (با فرض این‏‏ که آن هم یک SATA باشد). بررسی كنید كه آیا یک درگاه SATA استفاده نشده در نزدیکی آن بر روی مادربرد یا یک کارت رابط وجود دارد. در غیر این ‏‏صورت به کتابچه راهنمای كامپیوتر خانگی خود مراجعه کنید.
دنبال كردن كابل
SATA مربوط به یك درایو نصب شده، شما را به كانكتورهای SATA در مادربرد هدایت می‌كند.
پس از یافتن شکاف خالی برای درایو جدید، اطمینان حاصل کنید که کابل‏‏های داده (چپ) و برق (راست) به اندازه کافی بلند هستند.
اگر یک درایو
IDE را به‏‏ عنوان درایو دوم خود نصب می‏‏کنید، ممکن است بتوانید آن ‏‏را به همان کابل درایو اولیه IDE یا درایو نوری IDE متصل کنید. سپس در میانه کابلی که درایو IDE نصب شده را به مادربرد متصل کرده است، كانكتور آزاد دیگری را جست‌وجو کنید. توجه داشته باشید که برخی کامپیوترهای قدیمی از کابل‏‏های ۴۰IDE سوزنی، به‏‏جای ۸۰ سوزنی که در درایوهای امروزی به كار می‌روند، استفاده می‏‏کنند. (کابل درایو جدید را با کابل نصب شده قبلی مقایسه کنید، نوع ۸۰ سوزنی دارای سیم‏‏های بسیار نازک‏‏تری است.) کابل‏‏های ۸۰ سوزنی از نسل‌های پیشین خود نیز پشتیبانی می‏‏کنند (هر دو نوع كانكتور ۴۰ سوزنی مشابه استفاده می‏‏کنند). بنابراین، در صورت لزوم می‏‏توانید یک کابل ۴۰ سوزنی را با کابل ۸۰ سوزنی درایو جدید خود، عوض کنید. (درایو اصلی در انتها قرار می‏‏گیرد. به مرحله سوم توجه کنید.)
سپس، اتصال برق را بررسی کنید. درایوهای
SATA دارای یک كانكتور ۱۵ سوزنی برق هستند. اگر دارای یک درایو SATA
نصب شده هستید، کابل برق آن (كابل پهن‌تر) را دنبال کنید و ببینید آیا یک كانكتور استفاده نشده در نزدیکی آن وجود دارد یا خیر. اگر چنین بود، آن ‏‏را برای درایو جدید خود کنار بگذارید. اگر این کابل به درایو جدید در محل خالی نمی‏‏رسد، بررسی كنید آیا در جایی گره دارد.
همچنیـن برخـی از درایوهـای
SATA از كانكتورهـای چهـار سوزنی Molex پشتیبانی می‌كنند که می‏‏توانید از آنها نیز استفاده کنید. بنابراین، اتصال نوع Molex را جست‌وجو کنید، اگر باز هم موفق به ایجاد اتصال نشدید، به مبدلی مانند Molex به SATA (برخی مدل‏‏ها این مبدل را در بسته خود دارند) یا یک مبدل Y که یک اتصال را به دو اتصال تبدیل می‏‏کند، نیاز خواهید داشت. درایوهای IDE ساده‏‏تر هستند و همیشه از اتصال Molex استفاده می‏‏کنند. تنها چیزی که لازم خواهید داشت، یک اتصال Molex استفاده نشده یا یک مبدل Y است.
● نصب كردن و اتصال درایو
هنگام نصب درایوهای
SATA ، معمولاً تنظیم‏‏های جامپر مد نظر نیستند. اما این موضوع در مورد IDEها که در آنها جامپرها معرف درایو اولیه یا ثانویه هستند، صدق نمی‏‏کند. برای تنظیم صحیح، راهنمای آن ‏‏را بررسی کنید. اگر کامپیوتر شما تنها دارای یک هارددرایو IDE است، احتمالا به‏‏ عنوان درایو اولیه تنظیم شده است. اگر درایو IDE دیگری را از طریق کابل آن اضافه کنید، درایو جدید باید به‏‏ عنوان درایو ثانویه تنظیم شود. (بعدها اگر درایو راه‌انداز اولیه را حذف کرده و درایو جدید را به‏‏ عنوان درایو راه‌انداز تعیین کنید، مجبور خواهید بود جامپر را به درایو اولیه تغییر داده و آن ‏‏درایو را به انتهای کابل متصل کنید).
گزینه دیگر این است که هر دو درایو
IDE را به یک کابل ۸۰ سوزنی برای تنظیم جامپر (Cable Select (CSEL متصل کنید. به این ترتیب کامپیوتر وضعیت اولیه یا ثانویه بودن درایوها را نسبت به محل اتصال آنها به کابل (اولیه در انتها، ثانویه در میانه)، تعیین می‏‏کند.
سپس، هارددرایو فعلی را بررسی کنید و ببینید آیا ریل‏‏های نصب آن در دو سمت آن متصل است یا خیر. اگر چنین بود، یک جفت ریل به درایو جدید پیچ کنید (ممکن است درون كیس پیچ‏‏های اضافه پیدا کنید)، اکنون درایو را در محل خود قرار دهید. اگر ریلی در دست ندارید، درایو را مستقیماً در محل خود پیچ کنید. برای این‏‏کار، چهار پیچ کافی خواهد بود. معمولاً سطح دارای برچسب، باید به سمت بالا باشد. نحوه قرار گرفتن آن ‏‏را طبق دستور‌العمل درایو راه‌انداز انجام دهید.
یک انتهای کابل داده‏‏ای
SATA (که تنها یک راه صحیح برای اتصال آن وجود دارد) را به پورت SATA بر روی مادربرد یا کارت رابط و انتهای دیگر را به درایو متصل کنید. کابل‏‏های داده‌ای IDE نیز که تنها یک راه صحیح برای اتصال آنها وجود دارد، معمولا دارای یک سیم قرمز رنگ هستند که با سوزن ۱ روی درایو قرار می‌گیرند.
سپس، فیش اتصال دهنده برقی که در مرحله دوم آن ‏‏را کنار گذاشتید را با هر مبدل یا رابط مورد نیاز، به درایو متصل کنید و كیس را ببندید.
كانكتور کابل داده‏‏ای
SATA
تنها به یک طریق صحیح قابل اتصال است تا اشتباها آن ‏‏را برعکس متصل نکنید.
● پیکربندی
BIOS
کامپیوتر خود را راه‏‏اندازی کرده و وارد برنامه‏ تنظیم
BIOS شوید تا از شناسایی درایو جدید و محل صحیح آن در زنجیره درایوها توسط کامـپیـوتـر، مطمئن شوید. (اگر از نحوه اجرای برنامه‏ BIOS اطلاع ندارید، صفحه آغازین پس از راه‏‏اندازی کامپیوتر را برای آشنایی با کلیدهای اجرا کننده آن، بررسی کنید). در این صفحه همچنین بررسی كنید آیا گزینه Auto-Detect، در صورت وجود، برای این درایو انتخاب شده است یا خیر.
اگر
BIOS امکان انتخاب ترتیب راه اندازی را به شما می‏‏دهد، به درایو راه‌انداز مورد نظر خود، نسبت به بقیه درایوها، اولویت بدهید. این اطلاعات ممکن است در بخش‌هایـی با عناویـن Boot Options ،Boot Order یـا Boot Sequence باشند. تغییرات ایجاد شده را ذخیره و از‏ برنامه‏ BIOS خارج شوید تا کامپیوتر مجدداً راه‏‏اندازی شود.
ـ نکته:
اگر از یک کارت رابط
SATA استفاده می‏‏کنید، این کارت ممکن است دارای برنامه‏ BIOS مربوط به خود باشد که در این صورت باید آن ‏‏را بررسی کنید.
● هارد ‌درایو را پارتیشن‏‏ بندی و فرمت كنید
با فرض اینكه کامپیوتر شما دارای سیستم عامل ویندوز
XP است و این امكان را فراهم می‌آورد كه درایوهای خود را از درون آن پارتیشن‏‏بندی و فرمت کنید، بقیه مراحل را ادامه دهید. نسخه‏‏های قدیمی ویندوز، مانند ۹۸ و Me شما را مجبور می‏‏ساختند این ‏‏کار را از طریق DOS انجام دهید؛ اما با وجود ویندوز XP و ۲۰۰۰، می‏‏توانید از برنامه‏ کمکی Disk Management ویندوز استفاده کنید. برای اجرای این برنامه‏، مسیر زیر را دنبال کنید :
<
Start > Control Panel > Administrative Tools
Computer Mangement > Disk Management
درایـو جدید بـاید با نـوار سیاه که بیانگـر عـدم پارتیشن‏‏بندی آن است، نمایان شود. روی این نوار کلیـک راست کرده و در منوی میانبر ظاهر شده، گزینه
New Partition را برای اجرای ویزاردی با همین نام، انتخاب کنید.
روی دکـمــه
Next کلیــک کنـیـد و مطمئـــن شـویـد کــه Primary Partition انتخـاب شده است. بـاز هم روی Next کلیک کنید تا به صفحه Specify Partition Size وارد شوید (انـدازه پارتیشن را درفیلد Partition Size in MB تغییر ندهید) و این ‏بار هم روی دکمه Next کلیک کنید تا به صفحه بعدی که در آن Assign the following drive letter باید انتخاب شود، وارد شوید.
روی دکمه
Next کلیک کنید و در صفحه Format Partition، اطمینان حاصل كنید ‏‏که گزینه زیر انتخاب شده است:
Format this Partition with the following settings و گزینه NTFS در لیست بازشوی File System دیده می‏شود. برای بار آخر روی دکمه Next و سپس Finish کلیک کنید تا فرمت‌بندی آغاز شود.
فرمت‌بندی ممکن است بسته به ظرفیت درایو جدید، یک ساعت یا بیشتر، طول بكشد.
ـ نکته: اگر درایو شما
۱۵۰ گیگابایت یا بیشتر ظرفیت داشته باشد، کامپیوترهای قدیمی ممکن است تنها ۱۳۷ گیگا بایت یا کمتر از آن را ببینند.

منبع : www.myisfahan.com

تهیه و تنطیم برای تبیان : جمشید غضنفری

يکشنبه 9/12/1388 - 15:23 - 0 تشکر 186860

عنوان مطلب: هیجان زندگی با طعم سه بعدی

کلید واژه ها : تجهیزات الكترونیك - لوازم نمایش سه‌بعدی

تولیدی، تلفیقی یا تجمیعی : تجمیعی

متن مطلب :

همزیستی مسالمت‌آمیز سینما و تلویزیون در سایه فناوری در نمایش تجهیزات الكترونیك مصرفی امسال آنچه بیش از همه توجه و تحسین كارشناسان حوزه‌های مختلف فناوری الكترونیك و تصویرسازی و همچنین شركت‌های فیلمسازی و اصحاب رسانه را برانگیخت.

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/12/07/100868468038.jpg

چیزی جز خودنمایی آخرین رهاوردهای غول‌های الكترونیك دنیا در زمینه لوازم نمایش سه‌بعدی نبود و به جرات می‌توان شوی الكترونیك امسال را میزبان درخشش خیره‌كننده فناوری سه‌بعدی معرفی كرد و این مهم به معنای ورود قریب‌الوقوع تلویزیون‌های سه‌بعدی به درون خانه‌ها و تغییر ذائقه تماشای خانگی از نمایش دو بعدی به عصر جدید نمایش سه‌بعدی است. در حالی كه برای تماشای فیلم‌های سه‌بعدی صنعت رویاپرداز سینما و هضم هیجان آن، هنوز به عینك‌های مخصوص نیاز است، عینك‌های سه‌بعدی برای تماشای كانال‌های سه‌بعدی تلویزیون سر از خانه‌ها در می‌آورند تا از این پس تجربه منحصر به فرد اوج هیجان همراه با اعضای خانواده را رقم بزند.طی نمایش الكترونیك امسال و در جریان نشست بزرگ دنیای خبر با شركت‌های بزرگ حاضر، محور گفتگوها بیش از هر چیز حول فناوری سه‌بعدی دور می‌زند. غول‌های بزرگ الكترونیك همچون سامسونگ، توشیبا و پاناسونیك همگی یكصدا درصدد جلب مشتری برای محصولات سه‌بعدی جدیدشان از جمله تلویزیون‌های سه‌بعدی جدید و مسلما پخش‌كننده‌های پرتو آبی و دوربین‌های ویدئویی سه‌بعدی هستند. اما نكته جالب توجه در این میان حضور جدی شركت‌های بزرگ فیلمسازی در جایگاهی بود كه در واقع ویترین لوازم الكترونیك سه‌بعدی خانگی و تلویزیونی محسوب می‌شود.البته توضیح این تناقض را می‌توان در اظهارات اصحاب سینما بخوبی دریافت؛ به نحوی كه براساس گفته مدیرعامل شركت دریم‌وركز انیمیشن، مالك انیمیشن سه‌بعدی پرفروش دیوها علیه بیگانه‌ها، از میان 10 فیلم موفق سال 2009، چهار‌‌فیلم سه‌بعدی بودند و این در حالی است كه از مجموع 170 فیلم سینمایی پخش شده، در مجموع تنها 10 فیلم با ویژگی سه‌بعدی در طول سال ساخته شده است.این اظهارنظر در حالی از سوی روِسای شركت‌های عظیم رویاپردازی در كنفرانس مطبوعاتی نمایش بزرگ لوازم الكترونیك مصرفی امسال عنوان می‌شود كه آنها حیرت و تحسین خود از خط جدید تولید تلویزیون‌های با قابلیت نمایش سه‌بعدی را آشكارا بیان كردند و این چرخش تازه‌ای است كه از سوی شركت‌های بزرگ فیلمسازی و برخلاف مسیر قدیمی و معمول جریان حركت و رقابت میان دو رسانه سینما و تلویزیون مشاهده می‌شود.البته تا اینجای كار نمی‌توان سامسونگ را تنها سازنده‌ای دانست كه فارغ از رقبای مشهور، به موج‌سواری در قلمرو الكترونیك سه‌بعدی مشغول است. در همین رابطه شركت پاناسونیك نیز نخستین گام‌ها برای فناوری نمایش سه‌بعدی تلویزیونی را با نسخه‌های ثبت شده‌ای از بهترین‌های دو پخش‌كننده جهانی DirectTV و Skype شروع كرده است. در همین خصوص تهیه‌كننده فیلم تمام عیار سه‌بعدی و فناورانه «آواتار»، در نمایش آخرین فناوری‌های لوازم الكترونیك مصرفی عبور از مرز فروش یك میلیارد را خاطرنشان می‌سازد و همین مهم توجه غول‌های الكترونیك دنیا را برای مهیا كردن زمینه پخش خانگی این قبیل فیلم‌های سه‌بعدی از طریق ادواتی نظیر تلویزیون‌های سه‌بعدی جدید سخت به خود مشغول كرده است. به نحوی كه شركت پخش دایركت تی‌وی هفته گذشته از آغاز پخش سه‌بعدی محصولات سینمایی برای مشتریانش خبر داد و قرار است این كار جالب‌توجه را با تعدادی از مجموعه‌های جدید موجود در صدر فهرست برترین‌های خود و همچنین نرم افزار مخصوصی برای تطبیق دادن آن عملی سازد.در این میان شركت توشیبا نیز از غافله تجهیزات نمایش سه‌بعدی دور نمانده و مانور خبری عمده این شركت در شوی سالانه تجهیزات الكترونیك خانگی حول محور چند خط جدید از تلویزیون‌هایی دور می‌زند كه مدلی از ریزپردازشگرهای معروف خود موسوم به Cell را در آن كار گذاشته است؛ و صد البته آنچه كه به طور ویژه‌ای این ریزپردازنده‌ها را مهم جلوه می‌دهد، طرق ارائه و انتقال مطلوب‌تر نمایش سه‌بعدی آنها نسبت به ریزپردازنده‌های عادی است و این همان تفاوت شاخصی است كه از ابتدای سال 2006 و ضمن معرفی آن به عنوان برنده رقابت غول‌های چند رسانه‌ای، نشان داد كه یك سر و گردن از تمام روش‌های انتقال سه‌بعدی موجود بالاتر است.با این اوصاف، هم اكنون و به باور همه كارشناسان حوزه تجهیزات الكترونیك و فناوری تصویرسازی و نمایش سه‌بعدی، دیگر حد و مرزی برای فناوری نوین سه‌بعدی وجود ندارد و پر بیراه نیست با توجه به پیشرفت‌های خیره‌كننده این فناوری و فراگیر شدن و نفوذ آن در لایه‌های مختلف زندگی، حتی برای چیزی كه هم اكنون از آن تحت عنوان شیدایی سه‌بعدی D mania 3 یاد می‌شود نیز محدودیتی نمی‌توان قائل شد.غول‌های بزرگ الكترونیك درصدد جلب مشتری برای محصولات سه‌بعدی جدیدشان از جمله تلویزیون‌های سه‌بعدی هستنداین مهم در حالی است كه فناوری نمایش سه‌بعدی بیش از آن كه در قالب یك محصول ویژه سه‌بعدی، امكانات و مزایای خاص خود را به نمایش می‌گذارد، از بعد فنی و الكترونیك نیز ملزومات خاصی را طلب می‌كند؛ تا جایی كه نیاز به كابل‌هایی با امكان تأمین سرعت بالای ارسال داده (HD) برای فناوری نمایش سه‌بعدی و موضوع رسیدن به سرعت دیوانه‌وار 8/15 گیگا بایت بر ثانیه، بمب خبری شوی الكترونیك امسال بود كه طی اعلام رسمی یكی از شركت‌های پیشرو در این زمینه صورت گرفت. در همین ارتباط، یك شركت مرتبط با فناوری سه‌بعدی نیز از خط تولید عینك‌های حاضر به خدمت سه‌بعدی خود با قیمت 100 دلار خبر می‌دهد كه آخرین و گران‌ترین مدل ریزپردازنده در آن به كار گرفته شده است.در میان غوغایی كه محصولات فناورانه و سه‌بعدی محور غول‌های الكترونیك یاد شده در نمایشگاه به پا كرده‌اند، تنها شركت شارپ است كه بیرون گود ایستاده و به رغم موجی كه این محصولات سه‌بعدی به پا كرده‌اند، اندكی هم خیس نشده است. اما در عوض، این شركت با محصولی خودنمایی كرده است كه از قرار معلوم حتی ابتكاری‌تر یا دست‌كم تا فراگیر‌شدن تلویزیون‌های اچ.دی سودمندتر به نظر می‌رسد. مجموعه جدیدی از تلویزیون‌ها كه از فناوری مخصوصی تحت عنوان تكنیك پیكسل چهارگانه استفاده می‌كنند، رهاورد شارپ برای شوی لوازم الكترونیك مصرفی امسال است. به عبارتی در این تلویزیون‌ها یك پیكسل فرعی چهارم زرد به مدل قبلی RGB (قرمز، سبز و آبی) اضافه شده است و چینش‌های پیكسلی به كار رفته در محصولات جدید شركت RGBY (قرمز، سبز، آبی و زرد) هستند.اما كارشناسان در قبال 7 مدل مختلف از تلویزیون‌هایی كه شارپ با بهره‌گیری از این تكنیك جدید روی صحنه نمایش برده است، تنها به این اظهارنظر بسنده كرده‌اند كه رنگ‌ها بسیار عالی و مبهوت‌كننده هستند و در ضمن به هیچ عینك مخصوصی برای تماشا احتیاج نیست.با این اوصاف، كارشناسان و خبرگان صنعت الكترونیك و دنیای نمایش سه‌بعدی، از چرخش كانال‌های تلویزیونی به سوی سه‌بعدی شدن خبر می‌دهند.البته با وجود فیلم آواتار كه از قرار معلوم و تا این جای كار فروش گیشه بیشتر از میلیارد را تجربه می‌كند، جای تعجب و غافلگیری ندارد كه فناوری سه‌بعدی فكر و ذهن شركت‌های پخش‌كننده تلویزیونی را سخت به خود مشغول كرده است. به نحوی كه شركت رسانه‌ای بزرگی مثل دیسكاوری كامیونیكیشن از شراكت با شركت‌های سونی و آیمكس برای راه‌اندازی یك شبكه تلویزیونی سه‌بعدی خبر می‌دهد و در همین اوضاع و احوال، ESPN نیز اعلام كرده است كه شبكه سه‌بعدی خود را تنها در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال 2010 راه‌اندازی خواهد كرد.اما روی دیگر سكه پخش تلویزیونی و كانال‌های سه‌بعدی، از واقعیتی مبنی بر چشم‌انداز سه‌بعدی مصرف‌كننده خانگی حكایت دارد و به نوبه خود نیازمند آن است كه افراد، مجموعه‌ای شامل یك تلویزیون سازگار با فناوری نمایش سه بعدی (1000‌دلاری) و یك عینك مخصوص سه‌بعدی (200 دلاری) خریده و ضمن نشستن روی مبل و در خلوت خانه خود در دنیای رویاپردازی نمایش سه‌بعدی فرو روند.

نام نویسنده و منبع مطلب :

جام جم آنلاین: مترجم: مهریار میرنیا / منبع: science daily

آماده سازی برای تبیان:

سعید سخایی

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

يکشنبه 9/12/1388 - 15:23 - 0 تشکر 186861

عنوان مطلب: سرعت رنگ‌ها در ورزش کشف شد

کلید واژه ها : سرعت رنگ‌ها - محقق ایرانی

تولیدی، تلفیقی یا تجمیعی : تجمیعی

متن مطلب : محقق ایرانی دانشگاه یورک طی مطالعات خود دریافته است ورزشکارانی که در هنگام رقابت لباس قرمز بر تن می کنند بیشتر به موفقیت دست پیدا خواهند کرد زیرا چشم اجسام قرمز رنگ را سریعتر از از دیگر رنگها درک می کند و داور نیز تحت تاثیر خواهد بود.

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/09/03/100923509421.jpg

مازیار فلاح پروفسور حرکت شناسی و علوم سلامت در دانشگاه یورک کانادا دریافته است پوشیدن رنگ قرمز می تواند برای ورزشکاران رشته های ورزشی مانند ژیمناستیک یا پاتیناژ نمایشی که داوری در جزئیات این بازی ها نقشی اساسی به عهده دارند بسیار سودمند باشد.فلاح با اشاره به عناصری که در چشم داوران برای ورزشکاران امتیاز به حساب می آیند می گوید:«یکی از مهمترین این عناصر سرعت بر روی یخ است و به همین دلیل در صورتی که به جای پوشیدن لباس آبی رنگ ، لباسی به رنگ قرمز به تن ورزشکار باشد و وی همان حرکات برنامه ریزی شده را انجام دهد، چشم حاضران این حرکات را کمی سریعتر از رنگ آبی خواهند دید».به گفته فلاح آزمایش هایی که در این رابطه در مرکز تحقیقات بینایی دانشگاه یورک صورت داده است نشان نمی دهد لباس قرمز امتیاز بیشتر را برای ورزشکار به همراه دارد ، تنها نمایانگر این پدیده است که چشمها هنگامی جسمی قرمز را مشاهده می کنند با سرعتی بالاتر آن را تعقیب کرده و دنبال می کنند.وی در آزمایشی با حضور هزاران نفر از داوطلبان درخواست کرد نقاط رنگی را بر روی صفحه نمایشگر رایانه ردیابی کنند و سپس حرکات چشم این افراد با استفاده از ردیابهای مادون قرمز ردیابی شد. نتایج نشان داد سرعت حرکت چشم افراد متناسب با نوع رنگ نقاط رنگی تغییر می کند.در واقع فلاح طی این مطالعات دریافت در زمینه سرعت حرکت چشم، سلسله مراتبی از رنگ ها وجود دارد که رنگ قرمز در راس آن بوده و پس از آن رنگ های سبز ، زرد و آبی قرار گرفته اند. به گفته وی این فرایندی خودآگاه نبوده و کاملا در فیزیولوژی چشم ها نهفته است.این یافته تنها در زمینه های ورزشی و افزایش موفقیت تیم های ورزشی تاثیرگذار نیست بلکه محققان معتقدند می توان از این یافته ها در تبلیغات و طراحی رایانه های تعاملی یعنی جایگاهی که جلب توجه انسان به واسطه رنگ ها از اهمیت زیادی برخوردار است استفاده کرد.بر اساس گزارش سی بی سی ، فلاح همچنین می گوید رنگ قرمز همیشه برای ورزشکاران سودمند نخواهد بود برای مثال در ورزشی مانند ورزش هاکی استفاده از این رنگ می تواند موجب جلب توجه ناخواسته حریفان شود.

نام نویسنده و منبع مطلب :

جام جم آنلاین آماده سازی برای تبیان:سعید سخایی

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

يکشنبه 9/12/1388 - 15:24 - 0 تشکر 186862

عنوان مطلب: درک موسیقی ذاتی است

کلید واژه ها : موسیقی

تولیدی، تلفیقی یا تجمیعی : تجمیعی

متن مطلب : نتایج پژوهشهای دانشمندان نشان می دهد که درک زبان جهانی موسیقی در انسان به صورت ذاتی وجود دارد و به همین دلیل نوزادان قادربه درک آن هستند.

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/08/26/100922907398.jpg

درک موسیقایی با توانایی شناختی ارتباط دارد و بنابراین انسان می تواند نت ها، ریتم و هارمونی را رمزگشایی کند و عناصر دنباله داری را که ساختارهای سلسله مراتبی که بیانات احساسی و معنایی را شکل می دهند پردازش کند.هرچند این فرایند بسیار پیچیده است، باوجود این دیده می شود که حتی در نخستین روزهای تولد نیز نوزادان به شدت نسبت به اطلاعات موسیقایی حساس هستند و نسبت به ریتمها و هارمونیها از خود واکنش می دهند.تشخیص لحن و ریتم، هارمونی و ناموزونی، فاصله و طول زمان نتها و اشعار برای درک یک قطعه موسیقی ضروری هستند و به نظر می رسد که درک این عناصر پیچیده بر روی یادگیری اولیه زبان گفتاری به ویژه بر روی ریتم و آهنگ واژگان اثر می گذارند و اطلاعات مهمی را برای شناسایی هجاها، کلمات و جملات ارائه می کنند.تاکنون تحقیقات مهمی عرضه شده اند که ارتباط میان زبان گفتاری و درک موسیقایی را در نخستین سالهای زندگی تایید کرده اند اما درباره پایه های نورونی پردازش موسیقایی در نوزادان و کودکان بسیار کم سن اطلاعات زیادی در دسترس نبود به همین منظور اکنون گروهی از محققان ماکس پلانک آلمان با انجام بررسیهای جدیدی به نتایجی در این مورد دست یافتند این دانشمندان از رزونانس مغناطیسی برای اندازه گیری فعالیتهای مغزی نوزادان دو سه روزه استفاده کردند، درحالی برای آنها قطعات موسیقی با آهنگ موسیقی غربی و نسخه های تغییر یافته ای از همان قطعات را پخش می کردند که در این نسخه ها آهنگ موسیقی تغییر کرده و یا ناموزون شده بود.نتایج این تحقیقات نشان داد که گوش دادن به موسیقی اصلی، فعالیت منطقه ای در کورتکس شنوایی اولیه و قسمت فوقانی نیمکره راست نوزادان را برانگیخت، درحالی که با گوش دادن قطعات ناموزون تاحد چشمگیری از فعالیت این دو منطقه کاسته شد و در عوض به این قطعات تغییر یافته در کورتکس پیشانی پیشین چپ و در ساختارهای دستگاه لیمبیک مغز پاسخ داده شد.براساس گزارش PNAS، به این ترتیب دانشمندان دریافتند که در نوزادان یک نیمکره تخصصی برای پردازش موسیقی وجود دارد و ساختار نورونی در پردازش موسیقی در نوزادان به صورت ذاتی نسبت به تغییرات آهنگها، هارمونیها و ناموزونیها بسیار حساس است.

نام نویسنده و منبع مطلب :

جام جم آنلاین

آماده سازی برای تبیان:

سعید سخایی

 

جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی

 

http://img.tebyan.net/Big/1391/09/fbc019f9a0b44c799f5f3ee58ba495e3.jpg 

 

دوشنبه 10/12/1388 - 20:46 - 0 تشکر 187177

عنوان: وب2 چیست؟ الگوهای طراحی و مدل‌های تجاری برای نسل بعدی وب‌

کلید واژه ها: حباب دات كام، وب2، مدل‌های تجاری

نوع متن: تجمیعی

متن مطلب: 

تركیدن حباب دات كام در پاییز 2001 نقطه عطفی برای وب بود. استنباط بسیاری از افراد ‌این بود كه وب بیش از حد در كانون توجه قرار گرفته است و‌این حقیقت را گوشزد می‌كردند كه ظاهرا ً رشد انفجاری و پس از آن ركود و نزول، ویژگی مشترك تمام انقلاب‌های تكنولوژیك است. ‌این ركود و نزول معمولا هنگامی‌رخ‌ می‌دهد كه فناوری روبه‌پیشرفت، جایگاه خود را در صحنه تجارت تثبیت كرده است، هجوم مردم به‌سوی مدعیان ارائه فناوری تمام شده است، نمونه‌های واقعا موفق، توانایی‌های خود را نشان داده‌اند، و جامعه كم كم تفاوت‌ها را درك می‌كند. مفهوم "وب2" در یك نشست هم‌اندیشی بین O" Reilly وMediaLive International زاییده شد. در‌این جلسه Dale Dougherty، یكی از پیشگامان وب و معاون موسسه O" Reilly، خاطر نشان كرد كه نه تنها نمی‌توان وب را "سقوط كرده و شكست خورده" دانست، بلكه با توجه به‌انواع كاربردهای جذاب و جدید و سایت‌هایی كه تعداد آن‌ها همه روزه و با سرعتی عجیب افزایش می‌یابد، وب از هر وقت دیگری مهم‌تر شده‌است. مسئله دیگر ‌این است كه به‌نظر می‌آید همه شركت‌هایی كه‌این ركود ناگهانی را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اند، وجه مشتركی دارند. اگر قبول كنیم كه سقوط دات‌كام نقطه عطفی را برای وب مشخص می‌كند،‌آیا می‌توان مفهومی ‌مثل "وب2"را برای فعالیت‌های بعد از‌این سقوط به‌كار برد؟ شركت‌كنندگان در‌این نشست بر سر‌این موضوع به‌توافق رسیدند و به‌این‌ترتیب، كنفرانس وب2 (www.web2con.com) سربرآورد. در خلال یك سال و نیمی‌كه از آن زمان می‌گذرد، مفهوم "وب2" به‌خوبی جا افتاده است و نتایج جستجوی آن روی گوگل به‌بیش از 5/9 میلیون مورد بالغ می‌شود. ولی هنوز اختلاف نظر‌های بسیاری درباره معنای اصلی وب2 وجود دارد. به‌طوری كه بعضی‌ از صاحب‌نظران آن را در حد یك شعار تبلیغاتی بی اهمیت می‌بینند و بعضی دیگر آن را به‌عنوان یك موضوع عمومی‌ قبول می‌كنند. این مقاله سعی می‌كند معنای وب2 را به‌وضوح روشن كند و آن‌را شرح دهد.


نویسنده: Tim O" Reilly  

در اولین كنفرانس ما منظور خود را از وب 2 با چند مثال نشان دادیم: 
البته‌این فهرست محدود به‌همین موارد نیست. ولی چه چیزی موجب می‌شود ما یك برنامه‌كاربردی  یا راه‌حل  را به‌عنوان "وب1" و دیگری را به‌عنوان "وب2" در نظر بگیریم؟ پاسخ به این سوال بسیار اهمیت دارد. چراكه تبِ وب2 آنچنان گسترده شده است كه حتی بعضی از شركت‌ها در حال حاضر از آن به‌عنوان یك شعار برای بازاریابی استفاده می‌كنند. در حالی‌كه بسیاری از‌این شركت‌ها حتی نمی‌دانند وب2 چیست. از طرفی پاسخ به‌این سوال بسیار دشوار است. چون بسیاری از‌این شركت‌های تازه‌كار كه به استفاده مبتذلانه از عبارت‌های تبلیغاتی عادت دارند، اصلا وب2 نیستند و در عین حال بعضی از برنامه‌های ‌كاربردی‌ای كه ما به‌عنوان وب2 معرفی كرده‌ایم، مثلNapster و BitTorrent، را حتی نمی‌توان دقیقا یك برنامه‌ كاربردی تحت‌وب یا Web Application دانست. قدم اول ما برای پاسخ به‌این سوال، یافتن اصولی است كه در نمونه‌های موفق وب1 و در نمونه‌های جالب برنامه‌های ‌كاربردی‌ جدید وب2 دیده می‌شود. 

Web 2.0

Web 1.0

Google AdSense

DoubleClick 

Flickr

Ofoto 

BitTorrent

 Akamai 

 Napster

mp3.com

 Wikipedia

Britannica Online

 blogging

personal websites

 upcoming.org and EVDB

evite

 search engine optimization

domain name speculation

cost per click

page views 

web services

screen scraping 

 participation

publishing

 wikis

content management systems

 ("tagging ("folksonomy

 (directories (taxonomy

 syndication

stickiness


وب به‌عنوان یك پلتفرم‌
 وب2، مثل بسیاری از مفاهیم مهم دیگر، محدوده قطعی و كاملا مشخصی ندارد. ولی در مقابل، حول هسته‌ای محكم و متمركز شكل‌گرفته‌است. وب2 را می‌توان به‌صورت مجموعه‌ای از اصول و شیوه‌ها در نظر گرفت كه منظومه‌ای كامل از سایت‌ها، كه همه یا بعضی از‌این اصول را دنبال می‌كنند، در حول هسته آن با فواصل كم وزیاد قرار گرفته‌اند.  

شكل 1، كه در یك جلسه هم‌اندیشی در كنفرانس FOO Camp در O" Reilly Media طراحی شده است، به‌طور شماتیك وب2 را نشان می‌دهد.‌این طرح شماتیك وب2 هنوز كامل نشده است. ولی بسیاری از‌ایده‌هایی كه از هسته وب2 ساطع شده‌اند را نشان می‌دهد. 

برای مثال، در اولین كنفرانس وب2 در اكتبر 2004،  من (نویسنده مقاله) و  جان باتل مجموعه‌ای از اصول اولیه را برای آغاز بحث مشخص كردیم. اولین آن‌ها، "وب به‌عنوان پلتفرم" بود. اگرچه‌این موضوعی است كه Netscape، محبوب وب1، كه در نبرد با مایكروسافت نابود شد نیز آن را فریاد می‌زد. به‌علاوه،  از نمونه اصلی وب1 در بحث ما، یعنی DoubleClick و Akamai، هم در مورد درنظر گرفتن وب به‌عنوان یك پلتفرم پیشگام بودند. اكثر افراد، اغلب خدمات تبلیغی را به‌عنوان یك "سرویس وب" در نظر نمی‌گیرند. ولی حقیقت ‌این است كه ‌این سرویس، اولین وب سرویس یا اولین mashup (اگر بخواهیم ‌اصطلاح دیگری كه امروزه متداول‌تر شده است را به‌كار ببریم) بود كه به‌طور گسترده پیاده شد و مورد استفاده قرار گرفت.

هر بَنِر تبلیغاتی در واقع یك همكاری یكپارچه و بی وقفه بین دو وب سایت است كه یك صفحه وبِ‌تركیبی را به‌خواننده، كه او هم پشت یك كامپیوتر دیگر است، نشان می‌دهد. Akamai هم به‌شبكه به‌عنوان یك پلتفرم نگاه می‌كند. البته در سطوح پایین‌تری از پشته پروتكل، و یك شبكه cashing و ارائه محتویات  ساخته است كه مشكل ‌كمبود پهنای باند را حل می‌كند. 

با وجود‌این، در عملكرد رقبای جدید تفاوت‌های بارزی با عملكرد ‌این شركت‌های پیشگام وجود دارد كه برای بحث ما مناسب هستند. رقبای جدید، به‌خاطر درك عمیق‌تر از ماهیت‌این پلتفرم جدید، راه حل‌های قبلی را گرفته‌اند و آن‌ها را بهتر كرده‌اند. هم DoubleClick و هم Akamai پیشگامان وب2 هستند. ولی می‌توان مشاهده كرد كه چطور بهره‌گیری از الگوهای طراحی وب2 موجب كشف راه‌های نو می‌شود. بد نیست كمی‌برای بررسی‌این سه مورد وقت بگذاریم تا بعضی از مهم‌ترین جنبه‌های‌این تفاوت‌ها را دریابیم.

نت اسكیپ در مقابل گوگل‌
اگر بگوییم نت‌اسكیپ نماد وب1 است، بدون شك می‌توان گوگل را نماد بارز وب2 دانست. یكی از دلایل‌این مدعا این است كه نخستین عرضه همگانی سهام‌این‌دو شركت هركدام رویدادی تعیین‌كننده در دوره خود بودند. پس بیایید بحث را با مقایسه این شركت‌ها و موقعیت‌هایشان  شروع كنیم. 

برداشت نت اسكیپ از "وب به‌عنوان پلتفرم"  مطابق با الگوهای نرم‌افزاری قدیمی‌بود. محصول اصلی‌این شركت یك مرورگر وب بود؛ یك برنامه كاربردی عمومی.

استراتژی آن‌ نیز این بود كه با استفاده از تسلطی كه در بازار مرورگر داشت، بازاری برای محصولات سرور گرانقیمت‌ ایجاد كند.

داشتن كنترل بر استانداردهای نمایش محتویات و كار با مرورگر، از لحاظ نظری می‌توانست همان قدرتی كه مایكروسافت در بازار پی‌سی از آن لذت می‌برد را نصیب‌این شركت كند. درست همانطور كه "كالسكه بدون اسب" اتومبیل را به‌عنوان پیشرفتی برای وسیله‌ آشنای قبلی معرفی كرد، نت‌اسكیپ ادعا كرد كه وب‌تاپ (webtop) جای دسكتاپ را خواهدگرفت، و برنامه‌اش‌این بود كه وب‌تاپ با اطلاعات و اپلت‌های فراهم‌كنندگان اطلاعات پر شود، كه آن‌ها هم برای‌این‌كار باید به‌نوبه‌خود سرورهای نت اسكیپ را می‌خریدند.  

در نهایت، هم مرورگرهای وب و هم وب سرورها به‌كالاهایی عادی و بدون ارزش افزوده تبدیل شدند و ارزش تجاری به‌سمت "بالای پشته"، یعنی سرویس‌هایی كه روی پلتفرم وب ارائه می‌شدند، كشیده شد. 

در مقابل، گوگل از روز اول زندگی خود را به‌صورت یك  برنامه‌كاربردی تحت‌وب ذاتی شروع كرد. هیچ وقت فروخته نشد یا به‌صورت یك بسته نرم‌افزاری عرضه نشد، بلكه به‌صورت یك سرویس ارائه شد كه مشتریان مستقیما یا غیرمستقیم برای استفاده از آن پول می‌پرداختند. در ‌این مدل هیچ‌یك از محدودیت‌ها و مشكلات قدیمی صنعت ‌نرم‌افزار وجود ندارد. هیچ زمان انتشار برنامه‌ریزی شده و اجباری برای نرم‌افزار وجود ندارد و فقط بهبودهای مداوم در آن اعمال می‌شود. هیچ مدل مجوزدهی یا قابل‌فروشی نیست، بلكه فقط استفاده است. 

هیچ نیازی به‌سازگاری با پلتفرم‌های مختلف نیست و مشتریان می‌توانند نرم‌افزار را روی دستگاه‌های خودشان اجرا‌كنند. فقط مجموعه‌ای از پی‌سی‌ها با مقیاس‌پذیری فوق‌العاده، كه سیستم عامل‌های اپن‌سورس و برنامه‌های كاربردی و كمكی كه در داخل شركت ساخته‌شده‌اند، روی آن‌ها اجرا می‌شود و هیچ كسی خارج از شركت هرگز آن‌ها را نخواهد دید. 

گوگل در زیربنا نیاز به‌قابلیتی دارد كه نت اسكیپ هرگز به‌آن نیاز نداشت؛ مدیریت بانك‌اطلاعات. گوگل فقط مجموعه‌ای از ابزارهای نرم‌افزاری نیست، بلكه یك پایگاه داده تخصصی است. بدون داده،‌این ابزارها بلااستفاده خواهند بود. بدون نرم‌افزار، دیتا قابل مدیریت نیست. مجوزدهی نرم‌افزار و داشتن كنترل بر API‌ها، یعنی اهرم‌های قدرت در دوران گذشته، دیگر كارایی ندارند. چراكه نرم‌افزار اصلا نیازی به‌توزیع شدن ندارد و فقط اجرا می‌شود. ولی بدون توانایی جمعآوری و مدیریت داده‌ها نیز، نرم‌افزار كاربرد خود را از دست خواهد داد. در حقیقت، ارزش نرم‌افزار به‌مقدار و پویایی داده‌هایی وابسته است كه مدیریت می‌كند.  

خدمات گوگل یك سرور نیست؛ اگرچه روی مجموعه عظیمی ‌از سرورهای‌اینترنت ارائه می‌شود. یك مرورگر هم نیست؛ اگرچه كاربر آن را از طریق مرورگر تجربه‌می‌كند. جستجو نیز، كه سرویس اصلی گوگل است، میزبان محتویاتی نیست كه برای مردم پیدا می‌كند. خیلی شبیه یك تماس تلفنی، كه نه فقط در تلفن‌های دو سر خط بلكه روی شبكه میان آن‌ها نیز رخ می‌دهد. گوگل هم در فضای بین مرورگر و موتورجستجو و سرورِ محتوای مقصد شكل می‌گیرد و به‌عنوان یك مامور یا واسطه بین كاربر و تجربه‌آنلاینش عمل می‌كند. 

درست است كه هم نت‌اسكیپ و هم گوگل شركت‌های نرم‌افزاری هستند. ولی واضح است كه نت‌اسكیپ به‌همان جهان نرم‌افزار لوتوس، مایكروسافت، اوراكل،SAP و سایر شركت‌هایی كه در انقلاب نرم افزاری دهه 1980متولد شدند، تعلق دارد. در‌حالی‌كه همقطاران گوگل سایر برنامه‌ كاربردی‌های ‌اینترنت مثل eBay، آمازون، نپستر، DoubleClick و Akamai هستند.

DoubleClick در مقایسه با Overture و AdSense
 DoubleClick نیز مثل گوگل زاده عصر‌اینترنت است. ‌این شركت نیز به‌نرم‌افزار به‌عنوان یك سرویس نگاه می‌كند و  قابلیت اصلی آن در مدیریت داده‌ها است و همانطور كه در بالا ذكر شد، یكی از پیشگامان استفاده از سرویس‌های وب است؛ حتی قبل از‌این‌كه اصطلاح سرویس وب اصلا وجود داشته باشد.

ولی DoubleClick در نهایت به‌خاطر مدل تجاریش محدود شد. DoubleClick اسیر‌این اعتقاد دهه نودی بود كه كاربرد وب، انتشار است نه مشاركت. 

آگهی‌دهندگان صاحب اختیارند، نه مصرف‌كنندگان.

بزرگی شركت مهم است، و ‌این‌كه مطابق تحقیقات MediaMetrix و سایر شركت‌های رده‌بندی تبلیغات، وب به‌سرعت تحت سلطه وب سایت‌های برتر در می‌آید.

در نتیجه می‌بینیم كه DoubleClick با افتخار در وب سایتش می‌نویسد: "بیش از دوهزار پیاده‌سازی موفق" از نرم‌افزارش داشته است. در حالی‌كه Yahoo! Search Marketing) Overtureسابق) و Google AdSense در حال حاضر هركدام بیش از صدها هزار تبلیغ دهنده  دارند. 

موفقیت Overture و گوگل ناشی از درك چیزی است كه Chris Anderson آن‌را دنباله بلند (long tale) می‌خواند؛ قدرت مشترك سایت‌های كوچك كه بخش اعظم محتوای وب را تشكیل می‌دهند. استفاده از خدمات DoubleClick  نیاز به‌امضای یك قرارداد رسمی ‌فروش دارد كه موجب محدود‌شدن بازار ‌این شركت به‌فقط چند هزار سایت بزرگ شده است. Overture و گوگل فهمیده‌اند كه چطور می‌توان تبلیغات را تقریبا روی هر وب‌پیچی قرار داد. از آن مهم‌تر، این شركت‌ها‌ فرمت‌های تبلیغاتی مورد علاقه ناشران و آژانس‌های تبلیغاتی، مثل بنر و پاپ‌آپ را كنار گذاشته‌اند و به‌جای آن از تبلیغات متنی استفاده می‌كنند كه آزاردهنده نیستند، به ‌محتوای حساسند و به‌طور كلی مورد‌علاقه مصرف‌كنندگانند.

 درس وب 2
از توانایی‌های خود مشتریان و مدیریت الگوریتمی داده‌ها برای دستیابی به‌كل وب بهره بگیرید، برای دستیابی به‌كناره‌ها و نه فقط مركز، به‌دنباله بلند، نه فقط به‌راس. 

می‌بینیم كه سایر نمونه‌های موفق وب2 نیز رفتاری مشابه‌دارند. ‌eBay تراكنش‌هایی به‌اندازه كوچك در حد چند دلار را بین افراد مختلف امكانپذیر كرده است و به‌صورت یك دلال خودكار بین آن‌ها عمل می‌كند. Napster (اگرچه به‌دلایل حقوقی ساقط شد) شبكه‌اش را با ساختن یك پایگاه داده‌مركزی از‌ترانه‌ها راه نینداخته بود، بلكه سیستمی‌طراحی كرده بود كه در آن هر دانلودكننده، خودش یك سرور هم می‌شد، و از‌این طریق شبكه‌اش را گسترش داده بود.

 Akamai در مقایسه با Bit Torrent
 Akamai هم مثل DoubleClick برای انجام‌دادن كار با راس، نه با دنباله، با مركز، نه با كناره، طراحی شده است.Akamai با تسهیل دسترسی به‌سایت‌های واقع در مركز وب كه تقاضای بالایی برای دسترسی به‌آن‌ها وجود دارد، به‌افرادِ واقع در كناره وب نفع می‌رساند. ولی ‌این شركت درآمدش را از آن سایت‌های مركزی كسب می‌كند. 

BitTorrent، مثل سایر پیشگامان جنبش P2P، به ‌تمركز‌زدایی‌اینترنت نگاهی رادیكال دارد. هر كلاینت یك سرور هم هست. فایل‌ها به‌قطعات كوچكی تقسیم می‌شوند كه از چندین محل ارسال می‌شوند و به‌این‌ترتیب از شبكه دانلودكنندگان برای سایر كاربران پهنای باند و داده فراهم‌می‌كند. در واقع هرچه یك فایل پرطرفدارتر باشد، سرعت توزیع آن بیشتر خواهد شد. چراكه كاربران بیشتری هستند كه برای آن فایل پهنای باند تامین می‌كنند و قطعات آن را برای دیگران می‌فرستند. 

به‌این‌ترتیب BitTorrent یكی از اصول اساسی وب2 را نشان می‌دهد: هرچه تعداد كاربران یك سرویس بیشتر باشد، كیفیت آن بهتر خواهد شد. در حالی‌كه Akamai برای بهتر كردن خدمات خود باید تعداد سرورهایش را افزایش دهد. هركدام از كاربران BitTorrent منابعش را در اختیار شبكه می‌گذارد. در‌این مدل با مفهوم ضمنی "معماری مشاركت" و اخلاق همكاری روبه‌رو هستیم كه در آن سرویس در اساس به‌عنوان یك واسطه هوشمند عمل می‌كند و كناره‌ها را به‌یكدیگر مربوط می‌كند و كاربران را از قدرت مشترك خودشان بهره‌مند می‌سازد.

بهره گیری از هوش جمعی‌
اصل اساسی در موفقیت غول‌هایی كه در دوره وب 1زاده‌شدند و اكنون رهبری دوران وب2 را به‌عهده‌دارند‌این است كه آن‌ها قدرت وب برای بهره‌گیری از هوش جمعی را درك كرده‌اند:

- ارتباط از طریق‌هایپرلینك‌ها بنیان وب است. وقتی كاربران محتویات جدید و سایت‌های جدید می‌سازند، سایر كاربران ‌این محتویات را كشف‌می‌كنند و لینك‌هایی به ‌آن می‌دهند و از‌این طریق محتویات جدید به‌بدنه وب متصل می‌شود. درست همان‌طور كه سیناپس‌ها در مغز شكل می‌گیرند و ارتباطات آن‌ها با تكرار و تاكید قوی‌تر می‌شود. ‌این تاراتصالات (وب) هم در نتیجه فعالیت مشترك تمام كاربران وب، به‌نحوی نظام‌مند و زنده رشد می‌كند. 

- !Yahoo، اولین نمونه بزرگ موفقیت در‌اینترنت، حیات خود را به‌عنوان یك كاتالوگ، یا دایركتوری از لینك‌ها شروع كرد. در‌این سایت بهترین كارهای هزاران، و بعدها میلیون‌ها، كاربر وب گردآوری شده بود. !Yahoo مدت‌هاست كه تولید انواع مختلف محتویات را نیز به‌تجارت خود وارد ساخته است. ولی هنوز هم نقش‌این سایت به‌عنوان یك پورتال، مهم‌ترین نقش و اصلی‌ترین ارزش آن است. 

- ابداع مهم گوگل در فناوری جستجو، كه به‌سرعت ‌این شركت را به‌ رهبر بلامنازع بازار جستجو بدل ساخت،PageRank بود؛ روشی برای فراهم آوردن نتایج بهتر جستجو با استفاده از ساختار لینك‌های وب به‌جای تكیه صرف بر ویژگی‌های یك سند یا صفحه. 

- محصول eBay حاصل فعالیت مشترك تمام كاربران آن است. eBay هم مثل خود وب، به‌صورت نظام‌مند در اثر فعالیت كاربرانش رشد‌می‌كند و نقش‌ شركت ‌این است كه محیطی فراهم كند كه فعالیت كاربران بتواند در آن اتفاق بیفتد. نكته مهم‌این‌كه، مزیت رقابتی eBay تقریبا، كاملا‌ ‌ناشی از توده عظیم فروشندگان و خریداران آن است كه باعث می‌شود هر شركت رقیبی كه سرویسی مشابه‌عرضه می‌كند، جذابیت بسیار كمتری برای مصرف كنندگان داشته باشد. 

- محصولی كه آمازون می‌فروشد، فرقی با محصول سایر رقبا مثل bn.com ندارد.‌ همه این شركت‌ها اطلاعات مشابهی را از تولیدكنندگان می‌گیرند: نظیر شرح محصولات، تصاویر پشت جلد، نقدها، و... ولی آمازون روش‌هایی برای جلب مشاركت كاربران ابداع كرده است. در‌این سایت تعداد نقد‌ها و بررسی‌های كاربران چندین هزار برابر  بیشتر است.

  تقریبا روی هریك از صفحه‌های سایت آمازون به‌نحوی كاربران به‌مشاركت دعوت شده‌اند و مهم‌تر از همه‌این‌كه، آمازون از فعالیت كاربران برای بهتركردن نتایج جستجو بهره می‌گیرد. درحالی‌كه نتایج یك جستجوی در bn.com احتمالا با محصولات خود شركت، و یا لینك‌های حمایت شده، شروع می‌شود. نتایج جستجو در آمازون همیشه با "پرطرفدارترین‌ها" شروع می‌شود.‌

 این نتایج جستجو در لحظه محاسبه‌می‌شوند و تنها بر میزان فروش مبتنی نیستند، بلكه عوامل دیگری را هم دربرمی‌گیرند كه افراد آمازون به ‌آن‌ها "جریان" اطراف یك محصول می‌گویند. با داشتن ده‌ها هزار برابر كاربر بیشتر، تعجبی ندارد كه فروش آمازون رقبا را پشت سر گذاشته است.  اكنون هم شركت‌های خلاقی كه‌این مفاهیم را درك كرده‌اند و حتی آن‌ها را بیشتر گسترش می‌دهند، وب را تحت تاثیر قرار داده‌اند:

- ویكی پدیا،‌‌یك دایره‌`المعارف آنلاین است كه بر اساس‌این‌ایده عجیب شكل گرفته است كه هركسی می‌تواند یك مدخل جدید اضافه كند، یا مدخل‌های موجود را ویرایش نماید. ویكی پدیا یك تجربه ‌بنیادگرایانه در اعتماد كردن است و سخن معروف اریك ریموند را كه "وقتی تعداد ناظرین زیاد باشد، هیچ باگی از نظر دور نمی‌ماند" (كه در اصل درباره نرم‌افزار اپن‌سورس گفته شده است) در حوزه ساخت محتوا پیاده می‌كند.  ویكی پدیا در حال حاضر جزء صد سایت برتر وب است و افراد بسیاری معتقدند كه طولی نخواهد كشید كه یكی از ده سایت برتر خواهدبود.‌این یك تغییر عمیق در شیوه تولید محتوا است. 

- سایت‌هایی مثل Flickr، كه اخیرا كانون توجه واقع شده‌اند، مفهومی‌جدید ابداع كرده‌اند كه بعضی به‌آن فوكسونومی ‌(folksonomy) می‌گویند. (در مقابل taxonomy كه به معنای مدیریت سازمان‌یافته اطلا‌عات است). فوكسونومی‌روشی‌اشتراكی و مبتنی بر همكاری برای رده بندی سایت‌هاست كه در آن از كلمات كلیدی كه به‌طور آزادانه انتخاب می‌شوند، استفاده می‌شود. به ‌این كلمات كلیدی معمولا تگ (tag) گفته می‌شود. 

از طریق تگ‌گذاری می‌توان به‌جای گروه‌بندی‌های ثابت و مشخص، از همان روش ارتباط‌دهی چندگانه و همپوشانی كه در مغز برای مرتبط كردن اطلاعات به‌كار می‌رود، استفاده كرد. برای مثال، عكس یك توله سگ در Flickr ممكن است با تگ‌های (puppy توله سگ) و cute (ملوس) نشانه‌گذاری شود. به‌این‌ترتیب می‌توان بازیابی را متناسب با طرز فكر طبیعی كاربر انجام داد. 

- محصولات ‌اشتراكی فیلتركردن هرزنامه مثل Cloudmark، تصمیم‌گیری كاربران‌ایمیل را مبنی بر‌این‌كه چه چیزی هرزنامه است و چه چیزی نیست، در كنار هم گردآوری می‌كنند. این سیستم‌ها نسبت به‌سیستم‌هایی كه متكی بر تحلیل خود پیام‌ها هستند، عملكرد بهتری دارند. 

- واقعیت ‌این است كه بزرگ‌ترین نمونه‌های موفقیت در ‌اینترنت محصولات خود را تبلیغ نمی‌كنند. پذیرش‌این محصولات در بین مردم از طریق "بازاریابی ویروسی" صورت می‌گیرد. یعنی كاربران مستقیما ‌این محصولات را به‌كاربران دیگر توصیه می‌كنند. تقریبا می‌توان گفت كه اگر سایت یا محصولی برای‌ترویج خود از تبلیغات استفاده می‌كند، یك سایت یا محصول وب2 نیست. 

- بخش اعظمی‌از زیرساخت وب، از جمله لینوكس، آپاچی، MySQL، و كدهایPerl ،PHP یا Python كه در اكثر وب سرورها قرار دارد، متكی بر روش‌های تولید گروهی اپن‌سورس است كه به‌نوبه‌خود نمونه‌های از هوش جمعی به‌مدد شبكه هستند. در SourceForge.net بیش از صدهزار پروژه نرم‌افزاری اپن‌سورس فهرست شده است. هركسی می‌تواند یك پروژه اضافه كند، هر كسی می‌تواند كدها را دانلود و استفاده كند، و پروژه‌های جدید در نتیجه استفاده كاربران از حاشیه به‌مركز می‌آیند. یك فرایند زنده در تولید و گسترش نرم‌افزار كه تقریبا به‌طور كامل بر بازاریابی ویروسی متكی است. در نتیجه در دوران وب2 تاثیرات شبكه‌ای مشاركت كاربران اهمیت اساسی در دستیابی به‌بازار دارد.

وبلاگ نویسی  و خرد توده‌ها
یكی از جالب‌ترین و پرطرفدارترین جنبه‌های دوران وب2، ظهور وبلاگ نویسی است. وب سایت‌های شخصی از اولین روزهای وب وجود داشته‌اند و یادداشت‌های روزانه و نوشته‌های شخصی از آن‌ها هم با سابقه‌تر هستند. پس‌این همه سروصدا و شور و هیجان برای وبلاگ‌ها به‌خاطر چیست؟ 

یك بلاگ در ساده‌ترین شكل، فقط یك صفحه شخصی به‌صورت دفتر یادداشت روزانه است. ولی Rich Skrenta  معتقد است كه مرتب‌كردن بلاگ‌های بر حسب زمان اگرچه " به‌نظر یك تفاوت بی اهمیت و كوچك می‌آید، موجب پدید آمدن زنجیره‌ای كاملا متفاوت در ارائه، تبلیغ و ارزش گذاری شده است."

یكی از چیزهایی كه موجب متفاوت بودن بلاگ‌ها شده‌است، فناوری‌ای به نام RSS است. ‌این فناوری از زمانی كه هكرهای اولیه فهمیدند كه با CGI می‌توان وب سایت‌هایی با پشتیبانی پایگاه‌داده ساخت، مهم‌ترین پیشرفت در معماری زیربنایی وب محسوب می‌شود. با استفاده از RSS یك نفر نه تنها می‌تواند به‌یك صفحه وب لینك شود، بلكه می‌تواند مشترك آن هم بشود و هر بار كه آن صفحه تغییر می‌كند، مطلع‌شود. Skrenta به‌این ویژگی "وب افزایشی"  می‌گوید كه دیگران آن‌را "وب زنده" نام داده‌اند. 

البته بیش از ده سال است كه "وب سایت‌های پویا" (یعنی وب سایت‌های مبتنی بر بانك اطلاعات كه محتویات آن‌ها به‌صورت پویا ساخته می‌شود) جای وب سایت‌های ثابت را گرفته‌اند. آنچه در وب زنده پویا است، فقط صفحات وب نیستند، بلكه لینك‌ها هستند. یك لینك به‌یك وبلاگ، به‌صفحه‌ای كه همواره در حال تغییر است، ‌اشاره می‌كند كه برای هریك از مدخل‌های جداگانه آن یك permalink وجود دارد و هریك از تغییرات آن به‌اطلاع دیگران می‌رسد. بنابراین یك فید RSS نسبت به‌مثلا یك bookmark یا لینك به‌صفحه ثابت، یك لینك بسیار قوی‌تر است. 

RSS همچنین به‌این معناست كه مرورگر وب تنها ابزار دیدن صفحات وب نیست. بعضی از برنامه‌های دریافت RSS، مثل Bloglines تحت وب هستند. ولی اكثر ‌این برنامه‌ها دسكتاپ كلاینت هستند و حتی بعضی از آن‌ها به‌كاربران امكان ‌می‌دهند با استفاده از دستگاه‌های قابل حمل محتویات روزآمدشده را دریافت كنند.

در حال حاضر از RSS نه فقط برای فرستادن مدخل‌های جدید بلاگ، بلكه روزآمدسازی تمام انواع داده، از جمله قیمت سهام، داده‌های هواشناسی، و موجود بودن عكس‌ها استفاده می‌شود. ‌این موارد استفاده در واقع بازگشتRSS به‌یكی از ریشه‌هایش است. RSS در 1997 از تلاقی دو فناوری به‌وجود آمد: یكی Really Simple Syndication  ساخته دیو وینر، كه برای انتشار روزآمدسازی‌های بلاگ‌ها استفاده می‌شد، و دیگری Rich Site Summary محصول نت اسكیپ، كه به‌كاربران امكان می‌داد صفحات شخصی Netscape را با داده‌هایی كه به صورت مرتب روزآمد می‌شد، بسازند. نت‌اسكیپ بعدها علاقه خود را به‌این پروژه از دست داد و توسعه‌این فناوری در شركت Userland  كه متعلق به‌وینر و پیشگام در بلاگینگ بود، ادامه یافت. با وجود‌این، در كاربردهای جدید ما میراث هردو فناوری را درRSS می‌بینیم. 

با این‌حال RSS فقط بخشی از آن چیزی است كه موجب تفاوت یك وبلاگ با مدیریت‌وب عادی می‌شود. Tom Coates درباره اهمیت پرمالینك‌ها می‌گوید: عملكرد پرمالینك‌ها ممكن است امروز به‌نظر خیلی ابتدایی و ساده بیاید. ولی‌این فناوری ابزاری بود كه در تبدیل وبلاگ‌ها از یك پدیده معمولی ناشی از سهولت انتشار، به‌جوامعی با افكار مختلف كه با هم بحث‌می‌كنند، نقش بسیار موثری داشت. برای اولین بار نسبتا آسان بود كه مستقیما و دقیقا به‌ یك نوشته خاص در یك سایت دیگر‌اشاره كرد و درباره آن حرف زد. به‌این‌ترتیب بحث‌ها به‌وجود آمدند، گفتگوها شروع شد و در نتیجه دوستی‌ها به‌وجود آمد و محكم‌تر شد. پرمالینك اولین و موفق‌ترین تلاش برای پیوند دادن وبلاگ‌ها با هم بود. 

از بسیاری جهات،‌تركیب RSS و پرمالینك‌ها خیلی از قابلیت‌های NNTP، پروتكل Network News Protocol در Usenetرا به ‌HTTP، پروتكل وب، اضافه می‌كند. blogosphere را می‌توان به‌عنوان معادل نظیر به‌نظیر جدید برای یوزنت و BBSها، كه محل‌های مباحثه قدیمی‌اینترنت بودند، در نظر گرفت. در بلاگوسفیر مردم نه فقط می‌توانند مشترك سایت‌های یكدیگر شوند و به‌راحتی به‌هریك از كامنت‌های موجود روی یك صفحه لینك كنند، بلكه از طریق سازوكاری ‌كه trackback خوانده می‌شود، حتی می‌توانند ببینند كه چه افراد دیگری به‌صفحاتشان لینك كرده‌اند و می‌توانند به‌آن‌ها پاسخ دهند؛ چه از طریق لینك‌های متقابل و چه از طریق نوشتن كامنت. 

جالب ‌اینجاست كه لینك‌های دو‌طرفه هدف نهایی سیستم‌های ابرمتن اولیه مثل Xandu بودند. طرفداران متعصب ابر‌متن، trackbackها را به‌عنوان قدمی‌به‌سوی لینك‌های دوطرفه ستوده‌اند. ولی توجه داشته باشید كه trackback ‌ها را نمی‌توان به‌طور كامل دو‌طرفه دانست، بلكه‌این لینك‌ها در واقع (به‌طور بالقوه) لینك‌های یك طرفه متقارن هستند كه همان تاثیر لینك‌های دو طرفه را دارند. ‌این تفاوت ممكن است چندان بزرگ به‌نظر نیاید. ولی در عمل بسیار مهم است.

سیستم‌های شبكه سازی اجتماعی مثل Friendster، اوركات، و LinkedIn، كه برای برقراری یك ارتباط نیاز به‌تایید طرف مقابل دارند، نمی‌توانند به‌مقیاس‌پذیری در حد وب برسند. همانطور كه Caterina Fake، یكی از بنیانگذاران سرویس‌اشتراك عكس Flickr می‌گوید، توجه تنها به‌صورت تصادفی متقابل خواهد بود. (به‌همین خاطر در Flickr  كاربران می‌توانند لیست‌های ناظر درست كنند؛ هر كاربری می‌تواند از طریق RSS برای عكس‌های یك كاربر دیگر مشترك شود. كاربری كه عكس‌هایش مورد توجه قرار گرفته است، متوجه‌این موضوع می‌شود. ولی نیازی به‌تایید ارتباط ندارد). 

اگر بگوییم یكی از جنبه‌های اساسی وب2 بهره‌گیری از هوش جمعی است، به‌طوری‌كه وب را به‌یك مغز جهانی تبدیل ‌كرده است، بلاگوسفیر را می‌توان مانند جریان دائمی‌افكار در قسمت پیشین مغز، صدایی كه همه ما در سرمان می‌شنویم، در نظر گرفت. blogosphere را نمی‌توان نماینده ساختارهای بنیادی مغز، كه اغلب ناخودآگاه هستند، دانست. ولی می‌توان آن را معادل افكار خودآگاه قرار داد. به‌همین خاطر، بلاگوسفیر به‌عنوان بازتاب تفكرات آگاهانه و توجه جامعه، تاثیرات بسیار قوی و مهمی ‌دارد. 

درواقع در درجه اول، به‌خاطر‌این‌كه موتورهای جستجو از ساختار لینك‌ها برای تعیین كیفیت صفحات و بهتر كردن نتایج جستجو استفاده می‌كنند، بلاگرها به‌عنوان كسانی كه بهتر از دیگران و به‌طور مداوم به‌محتویات وب لینك می‌سازند، تاثیر بی‌مانندی در شكل‌دهی نتایج جستجوی وب دارند. دوم‌این‌كه، چون جامعه وبلاگ‌نویسی تا حد زیادی به‌خود مراجعه می‌كند، ‌این توجه بلاگرها به‌سایر بلاگرها موجب وسعت دید و قدرت آن‌ها می‌شود. پدیده "اتاق اكو" كه منتقدان آن را نقد كرده‌اند نیز به‌عنوان یك تقویت كننده عمل می‌كند. 

اگر‌این پدیده فقط یك تقویت‌كننده صرف بود، وبلاگ‌نویسی به‌امری خسته كننده و بی‌فایده تبدیل می‌شد. ولی بلاگینگ هم مثل ویكی پدیا، از هوش جمعی به‌عنوان نوعی فیلتر بهره می‌گیرد.‌ اینجاست كه آن چیزی كه James Suriowecki از آن به‌عنوان "خرد توده‌ها" یاد می‌كند، وارد میدان می‌شود و درست همانطور كه PageRank نتایج جستجوی بهتری نسبت به‌تحلیل سند‌ها به‌دست می‌دهد، توجه جمعی در بلاگوسفیر هم بهترین‌ها را بر می‌گزیند. 

  ممكن است بعضی از وبلاگ‌ها رقیب رسانه‌های متعارف باشند. ولی نكته واقعا ناراحت كننده ‌این است كه‌این رقابت با كل بلاگوسفیر است.‌این فقط یك رقابت بین سایت‌ها نیست، بلكه رقابتی بین مدل‌های تجاری است. جهان وب2 جهانی است كه در آن Dan Gillmor می‌گوید: "ما، رسانه‌ها"، جهانی كه در آن، ‌این "مخاطب سابق" است كه تصمیم می‌گیرد چه چیزی مهم است، نه چند نفر در اتاق فرمان.

اهمیت داده‌ها
همه برنامه‌كاربردی‌های مهم امروزی ‌اینترنت، مبتنی بر یك بانك‌اطلاعات تخصصی هستند: بانك اطلاعات جستجوی گوگل، دایركتوری (و بانك اطلاعات جستجوی) یاهو، بانك اطلاعات محصولات آمازون، بانك اطلاعات محصولات و فروشندگان eBay، بانك اطلاعات نقشه‌های MapQuest، بانك اطلاعات‌ترانه‌های Napster.  همانطور كه Hal Varian  سال پیش در یك مصاحبه‌شخصی گفت، SQL" ،HTML جدید است." مدیریت بانك‌اطلاعات یكی از قابلیت‌های اساسی شركت‌های وب2 است، تا حدی كه ما گاهی ‌این برنامه‌كاربردی‌ها را به‌جای‌این‌كه به‌سادگی نرم افزار بخوانیم، به‌آن‌ها  اطلاع افزار (infoware) می‌گوییم. 

این حقیقت منجر به‌سوالی اساسی می‌شود: داده‌ها مال چه كسی است؟ در عصر‌اینترنت، شاهد مواردی هستیم كه داشتن كنترل بر بانك‌اطلا‌عاتی منجر به‌تسلط بر بازار و كسب درآمدهای فوق‌العاده شده است. انحصار ثبت نام‌های دامنه، كه توسط دولت در اختیار شركت Network Soulutions (كه بعدها Verisign آن‌را خرید) قرار داده شد، یكی از اولین منابع بزرگ درآمدزایی در‌اینترنت بود. پیش از‌این گفته شد كه كسب سود از طریق تسلط بر API ‌های نرم‌افزاری در دوران‌ اینترنت بسیار سخت‌تر شده است. ولی داشتن كنترل بر منابع داده‌ای كلیدی، بسیار سودآور است؛ به‌ویژه اگر‌این منابع داده قابلیت پاسخگویی به‌حجم بالای درخواست‌ها ناشی از اثر شبكه را داشته باشند و‌ایجاد آن‌ها پر هزینه باشد. 

جدال پلتفرم‌ها

مایكروسافت در هریك از نبردهای پیشین خود با رقبا، با موفقیت، برگ برنده پلتفرم را رو كرده است و با آن حتی قوی‌ترین برنامه‌كاربردی‌ها را نیز از صحنه خارج كرده است. ویندوز باعث شد كه مایكروسافت بتواند  اكسل را به‌جای  Word ،Lotus 1-2-3 را به‌جای WordPerfect و Internet Explorer را به‌جای Netscape Navigator به ‌كرسی بنشاند. 
ولی‌این‌بار نبرد بین یك پلتفرم و یك برنامه ‌كاربردی نیست، بلكه بین دو پلتفرم است كه هركدام از اساس مدل تجاری متفاوتی دارند: در یك سو، یك تولید‌كننده منفرد نرم‌افزار كه توانسته است از طریق سیستم عامل و API ‌هایش كه به‌طور گسترده نصب و پیاده‌سازی شده‌اند، بر مدل اساسی برنامه‌نویسی مسلط شود و در دیگر سو، سیستمی‌بدون مالك، كه شالوده آن را پروتكل‌ها، استانداردهای باز، و موافقت نامه‌های همكاری تشكیل داده‌اند. 

ویندوز نقطه اوج كنترل انحصاری از طریق APIهای نرم‌افزاری است. نت اسكیپ سعی كرد از طریق همان تكنیك‌هایی كه مایكروسافت برای غلبه ‌بر رقبا به‌كار برده بود، قدرت را از چنگ مایكروسافت بیرون بكشد. اما و شكست خورد. ولی آپاچی، كه بر استانداردهای باز وب متكی بود، موفق شد حالا‌ دیگر نبرد نابرابر، بین یك پلتفرم و یك برنامه‌كاربردی، نیست؛ بلكه نبردی بین پلتفرم‌ها است و اكنون دیگر سوال بر‌این است كه كدام پلتفرم، و حتی بالاتر از آن كدام معماری، و كدام مدل تجاری برای وضعیت‌های پیش رو مناسب‌تر است. 

ویندوز نقش درخشانی در حل كردن مشكلات دوران اولیه  پی‌سی داشت.‌این سیستم عامل زمین بازی را برای توسعه‌دهندگان نرم‌افزار فراهم كرد و بسیاری از مشكلاتی كه صنعت كامپیوتر با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌كرد را حل كرد. ولی امروز دیگر یك راه حل منفرد و یكپارچه كه فقط توسط یك سازنده كنترل شود، حلال مشكلات نیست، بلكه خودش مشكل است. سیستم‌های ارتباط گرا (communication-oriented)، كه‌اینترنت به‌عنوان یك پلتفرم دقیقا یك نمونه از آن‌هاست، نیاز به‌همكاری متقابل دارند. در چنین سیستم‌هایی امكان محدود كردن كاربران از طریق API‌ها محدود است؛ مگر‌این‌كه یك سازنده بتواند هردو سوی هر ارتباط و تعاملی را در اختیار داشته باشد. 

هر تولید‌كننده وب2 كه بخواهد از طریق در اختیار گرفتن پلتفرم سهم خود را حفظ كند، یا افزایش دهد، طبیعتا دیگر از توانایی‌های‌این پلتفرم استفاده نمی‌كند. البته این‌امر به‌این معنا نیست كه بگوییم هیچ امكانی برای كسب سود و برتری رقابتی وجود ندارد. ولی نمی‌توان از طریق كنترل API‌های نرم‌افزاری یا پروتكل‌ها به‌سود رسید. بازی جدیدی شروع شده است. شركت‌هایی می‌توانند در دوران وب2 پیروز شوند كه به‌جای تلاش برای بازگشتن به‌قوانین دوران نرم‌افزار پی‌سی، بتوانند قوانین‌این بازی جدید را درك كنند.


  اگر به‌اخطار كپی رایت كه در پایین هریك از نقشه‌هایی كه روی MapQuest ،maps.yahoo.com ،maps.msn.com، یا maps.google.com قرار دارد توجه كنید، ‌این عبارت را خواهید دید."Maps copyright NavTeq ,TeleAtlas": یا اگر از خدمات جدید تصاویر ماهواره‌ای استفاده كنید،‌این عبارت را خواهید دید‌. Images copyright Digital Globe: این شركت‌ها سرمایه‌گذاری‌های كلانی در بانك‌های اطلاعاتشان كرده‌اند (بر طبق گزارش‌ها NavTeq به‌تنهایی 750 میلیون دلار برای ساخت پایگاه‌داده آدرس‌ها و مسیرهایش هزینه كرده است. 

Digital Globe نیز پانصدمیلیون دلار برای فرستادن ماهواره اختصاصی هزینه كرده است تا بتواند تصاویری بهتر از ماهواره‌های دولتی تهیه كند). NavTeq حتی به‌قدری پیش رفته است كه از لوگوی معروف ‌Intel Inside تقلید كرده است: روی ماشین‌هایی كه به‌سیستم مسیریاب مجهز هستند، می‌توان لوگوی NavTeq Onboard را دید.

داده حقیقا برای این برنامه‌كاربردی‌ها و تنها جزء اصلی در‌این‌گونه سیستم‌ها‌ همانند ‌Intel Inside است كه زیرساخت نرم‌افزاری آن‌ها یا تا حد زیادی اپن سورس است یا به‌كالای بدون ارزش افزوده تبدیل شده است.

حوزه داغ و پررقابت نقشه‌ها روی وب به‌خوبی نشان می‌دهد كه مالكیت داده‌های اصلی یك برنامه‌كاربردی تا چه اندازه اهمیت دارد و چگونه عدم درك ‌این اهمیت می‌تواند  به‌ از دست دادن موقعیت رقابتی منجر شود. شركتMapQuest در 1995 پیشگام نقشه‌پردازی روی وب بود. ولی دیدیم كه !Yahoo، بعد مایكروسافت، و اخیرا گوگل توانسته‌اند به‌راحتی و فقط با گرفتن مجوز همان داده‌ها، برنامه‌كاربردی‌های جدیدی در‌این حوزه معرفی كنند و وارد رقابت شوند. 

موقعیت آمازون دقیقا، نقطه مقابل MapQuest است. ‌این شركت هم مثل سایر رقبایش، همچون bn.com، داده‌های خام اولیه خود را از بانك‌اطلاعات ISBN شركت R.R. Bowker تامین می‌كرد. ولی برخلاف MapQuest، آمازون به‌طور بی‌وقفه‌این داده‌ها را بهتر و غنی‌تر كرد و داده‌هایی كه از ناشران می‌گرفت را نیز به‌آن‌ها اضافه می‌كرد. مثلا تصاویر پشت جلد، فهرست مطالب،‌ایندكس، فصل‌های نمونه، و... .

از همه مهم‌تر، آمازون از فعالیت كاربران برای غنی‌تر‌كردن داده‌هایش بهره گرفت. به‌طوری كه بعد از ده سال آمازون، و نه Bowker، به‌عنوان منبع اصلی اطلاعات كتابشناختی شناخته‌می‌شود و مرجعی برای دانش پژوهان، كتابداران و سایر مصرف‌كنندگان است. آمازون حتی شناسه اختصاصی خودش، ASIN، را هم ابداع كرده است كه برای محصولاتی كه شماره ISBN ندارند، شناسه‌ای معادل آن می‌سازد. در واقع، آمازون به‌نحوی موثر تامین‌كنندگان داده‌اش را شامل‌شد و آن‌ها را توسعه داد.

تصور كنید كه MapQuest هم چنین كاری‌كرده بود و از كاربرانش می‌خواست مسیرها و نقشه‌ها را تصحیح و تكمیل‌كنند و از‌این طریق لایه‌هایی از ارزش به‌داده‌هایش اضافه می‌كرد. نتیجه ‌این می‌شد كه سایر رقبا به‌سختی می‌توانستند فقط با گرفتن مجوز نقشه، به‌این بازار وارد شوند و با MapQuest رقابت كنند. 

معرفی Google Maps، آزمایشگاهی زنده برای مطالعه رقابت بین سازندگان برنامه‌های كاربردی و تامین‌كنندگان داده‌هایشان در اختیار تحلیلگران قرار داد. مدل برنامه‌نویسی سبك (lightweight) گوگل منجر به‌پیدایش تعداد زیادی سرویس‌های ارزش افزوده به‌شكل مش‌آپ شده است كه Google Maps را با سایر منابع داده‌اینترنتی مرتبط و‌ تركیب می‌كنند. H.ousingmaps.com متعلق به‌Paul Rademacher كه Google Maps را با داده‌های خرید و فروش و اجاره خانه از ‌Craigslist تركیب می‌كند و از ‌این طریق یك ابزار تعاملی برای جستجوی خانه ساخته است، یك مثال بارز از‌این‌گونه mashupها است. 

معماری مشاركت

بعضی از سیستم‌ها با هدف تشویق مشاركت طراحی می‌شوند. دان بریكلین در مقاله‌ای با عنوان "ثروت عمومی" می‌گوید: سه راه برای ساختن یك پایگاه‌داده بزرگ وجود دارد. راه اول كه در Yahoo! انجام می‌شود، ‌این است كه به‌افراد پول بدهیم تا آن را برایمان بسازند. 

راه دوم، كه از درس‌های جامعه اپن سورس الهام گرفته شده، ‌این است كه از افراد داوطلب برای ساختن آن كمك بگیریم. Open Directory Project، رقیب اپن سورس یاهو، چنین است. ولی نپستر روش سوم را به‌كار بسته است. قانون ‌Napster این است كه هر آهنگی كه دانلود شد، به‌طور خودكار روی سرور هم قرار بگیرد. به‌این‌ترتیب هر كاربری به‌طور خودكار در جهت افزودن ارزش بانك‌اطلا‌عاتی ‌اشتراكی قدم برمی‌دارد. در تمام سرویس‌های‌اشتراك فایل P2P هم چنین رویه‌ای دنبال می‌شود. 

یكی از مهم‌ترین درس‌های دوران وب2 ‌این است كه: كاربران ارزش را افزایش می‌دهند. ولی فقط درصد كمی‌از كاربران‌این دردسر را قبول می‌كنند كه از طریق روش‌های مستقیم در جهت افزایش ارزش برنامه‌كاربردی شما اقدام كنند. بنابراین، شركت‌های وب2 شیوه‌ها و قوانینی غیرمستقیم برای گردآوری داده‌های كاربران ابداع می‌كنند. به‌طوری‌كه استفاده عادی از برنامه‌كاربردی به‌طور غیرمستقیم و خودكار موجب افزایش ارزش آن نیز می‌شود. همان‌طور كه گفته شد، چنین سیستم‌هایی هرچه بیشتر مورد‌استفاده قرار بگیرند، بهتر می‌شوند. 

میچ‌كاپور یك‌بار گفته بود كه "معماری اصل‌موضوع است." مشاركت، ذات نپستر و بخشی جدایی‌ناپذیر از معماری بنیادی آن است. 

حتی می‌توان گفت كه شاید دیدگاه معماری نقش مهم‌تری در موفقیت نرم‌افزارهای اپن‌سورس داشته‌است تا فعالیت‌های داوطلبانه، كه اغلب بیشتر مورد‌توجه قرار می‌گیرد. معماری ‌اینترنت، وب جهان‌گستر، و پروژه‌های نرم‌افزاری اپن‌سورس مثل لینوكس، آپاچی، و Perl كه كاربران علیرغم‌این‌كه به‌دنبال برآورده كردن نیازهای "خودخواهانه" خودشان هستند، به‌طور خودكار و به‌ارزش جمعی را به‌عنوان یك محصول ثانویه پدید می‌آورند از این دست هستند. 

هر یك از‌این پروژه‌ها یك هسته مركزی كوچك دارد، سازوكارهای دقیق و تعریف شده‌ای برای گسترش دارد و شیوه‌هایی دارد كه هركس می‌تواند اجزای مناسب و سازگار را به‌آن بیفزاید. به‌این‌ترتیب لایه‌های خارجی به‌پروژه اضافه می‌شود و گسترش می‌یابد. Larry Wall، سازنده ‌Perl این رویه را به‌"پیاز" تشبیه كرده است (به لحاظ لا‌یه‌لا‌یه‌بودن آن). به‌بیان دیگر،‌این فناوری‌ها به‌سادگی به‌خاطر شیوه طراحی شان تاثیر شبكه را نشان می‌دهند و از آن بهره می‌گیرند. 

می‌توان گفت كه همه‌این پروژه‌ها به‌طور طبیعی از معماری مشاركت برخوردارند. ولی همانطور كه در مورد  آمازون می‌بینیم، با تلاش مداوم (به‌علا‌وه انگیزه‌های مالی مثل برنامه Associates) می‌توان این معماری را در سیستمی‌ كه به‌طور طبیعی فاقد آن است نیز اعمال كرد.


در حال حاضر‌این مش‌آپ‌ها پروژه‌های بسیار خلاقانه‌ای هستند كه اكثرا توسط هكرها انجام می‌شوند. ولی فعالیت‌های تجاری نوپایی نیز خیلی سریع بر مبنی آن‌ها شكل گرفته است و می‌بینیم كه حداقل برای یك گروه از توسعه‌دهندگان، گوگل جای NavTeq را به‌عنوان منبع داده گرفته است و جایگاه خود را به‌عنوان یك واسطه محبوب تثبیت كرده است. به‌زودی شاهد نبرد میان تامین‌كنندگان‌ داده و سازندگان برنامه‌كاربردی خواهیم بود؛ وقتی كه‌این‌ دو گروه اهمیت بعضی از داده‌ها را به‌عنوان سنگ بنای برنامه‌كاربردی‌های وب2 دریابند. 

البته هم‌اكنون هم مسابقه برای صاحب شدن انواع مختلف داده‌های اساسی شروع شده است: مكان، هویت، تقویم ثبت رویدادها، شناسه‌های محصول و فضاهای نام (namespaces). در خیلی از موارد كه ساختن منبع داده هزینه بالایی در‌بر‌داشته‌باشد، ‌این فرصت وجود دارد كه یك شركت با سرمایه گذاری كلان نقشی همچون 
Intel Inside بازی كند و تنها مالك داده‌ها باشد. در سایر موارد برنده شركتی خواهد بود كه به‌مدد اجتماع كاربران قبل از دیگران به‌حجم اساسی از داده‌ها برسد و آن داده‌ها را تحت یك سرویس ارائه كند. 

برای مثال، در حوزه هویت، PayPal ،1-click آمازون و میلیون‌ها كاربر سیستم‌های ارتباطات، همه می‌توانند وارد رقابت برای ساختن بانك اطلاعات هویت در سطح كل شبكه باشند. (در ‌این زمینه تلاش جدید گوگل برای استفاده از شماره‌های تلفن همراه به‌عنوان شناسه اكانت‌های جی‌میل را می‌توان قدمی ‌برای در برگرفتن و گسترش سیستم تلفن دانست.) 

در عین حال شركت‌های تازه تأسیسی مثل Sxip در حال بررسی امكان ‌ایجاد یك سیستم هویت یكپارچه، چیزی شبیه ‌یك 1-click " توزیع شده"، هستند كه یك زیرسیستم هویتی جامع و یكپارچه برای وب2 فراهم خواهد كرد. در حوزه تقویم و ثبت رویدادها، EVDB در تلاش است كه بزرگ‌ترین تقویم‌اشتراكی جهان را بر اساس یك معماری مشاركتی مبتنی بر ویكی پیاده‌سازی كند. البته هنوز نمی‌توان درباره موفقیت هركدام از ‌این ‌ایده‌ها و راه حل‌های نو اظهار‌نظر كرد. ولی واضح است كه استاندارد‌ها و راه حل‌های‌ این حوزه، كه عملا كلاس‌های مختلف داده را به ‌زیرسیستم‌های معتبر "سیستم‌عامل ‌اینترنت" تبدیل می‌كنند، نسل بعدی برنامه ‌كاربردی‌ها را خواهند ساخت. 

در رابطه با داده به‌نكته دیگری نیز باید توجه داشت و آن نگرانی كاربران در رابطه با حریم خصوصی و حقوق آنها نسبت به‌داده‌های خودشان است. در خیلی از برنامه‌كاربردی‌های تحت‌وب اولیه محدودیت‌های دقیقی برای كپی‌رایت اعمال‌نمی‌شود. برای مثال، آمازون برای هریك از نقدها، مرورها و شرح‌هایی كه در سایتش ثبت می‌شود، ادعای كپی رایت دارد. ولی‌این به‌این معنی نیست كه كاربران نمی‌توانند همان نقد را در جای دیگری هم بنویسند و ثبت كنند. به‌هر حال، كم كم كه شركت‌ها می‌فهمند كه داشتن كنترل روی داده‌ها می‌تواند مهم‌ترین مزیت رقابتی آن‌ها بشود، شاهد افزایش تلاش برای كنترل حقوق داده‌ها خواهیم بود. 

درست همانطور كه سلطه نرم‌افزارهای اختصاصی منجر به‌ظهور نهضت نرم‌افزار آزاد شد، انتظار می‌رود كه بانك‌های اطلا‌عاتی اختصاصی منجر به‌جنبش "داده آزاد" در دهه‌ آینده شوند. حتی از همین حالا هم می‌توانیم نشانه‌هایی از شروع ‌این جنبش مخالف را در پروژه‌های چون ویكی پدیا، Creative Commons و پروژه‌های نرم‌افزاری چونGreasemonkey ببینیم، كه به‌كاربران امكان می‌دهند كه نحوه نمایش داده‌ها روی مانیتورهایشان را كنترل كنند.

پایان چرخه تولید نرم افزار
همانطور كه در بحث گوگل در مقابل نت اسكیپ ذكر شد، یكی از ویژگی‌های تعیین‌كننده نرم‌افزارهای عصر‌اینترنت ‌این است كه به‌صورت یك سرویس ارائه می‌شوند، نه به‌صورت یك محصول.‌ این حقیقت منجر به‌تغییراتی بنیادی در مدل تجاری شركت‌های عصر‌اینترنت شده است: 

- انجام‌دادن عملیات باید به ‌قابلیت اساسی تبدیل شود. تخصص گوگل یا یاهو در توسعه محصولات باید با تخصص در انجام‌دادن عملیات روزانه همراه باشد.‌این تحول نرم‌افزار از یك محصول آماده به‌یك سرویس به اندازه‌ای بنیادی است كه اگر عملیات نگهداری و بهینه سازی به‌طور روزانه انجام نگیرد، عملكرد نرم‌افزار مختل خواهدشد. گوگل باید به‌طور مداوم وب را پویش كند و ‌ایندكس‌هایش را بروز نماید. به‌طور مداوم لینك‌های زائد و سایر مواردی كه روی نتایجش تاثیر منفی می‌گذارند فیلتر كند، به‌طور مداوم و پویا به‌صدها میلیون جستجوی همزمان كاربران پاسخ دهد، و تبلیغات متناسب با محتوی را در كنار آن‌ها نشان دهد. 

بی‌علت نیست كه تكنیك‌های مدیریت سیستم، شبكه‌بندی، و توازن گوگل، رازهایی هستند كه حتی بیشتر از الگوریتم‌های جستجوی‌این شركت پنهان نگه داشته می‌شوند. بخش عمده‌ای از برتری رقابتی گوگل بر سایر رقبا در موفقیت گوگل در خودكار كردن همین فرایندها نهفته است. 

همچنین تصادفی نیست كه زبان‌های اسكریپت‌نویسی مثل Perl ،Python ،PHP و اخیرا Ruby نقشی چنین مهم در شركت‌های وب2 بازی می‌كنند. Hassan Schroder، اولین وب‌مَستر شركت سان، در جمله معروفی Perl را به‌" آچار فرانسه ‌اینترنت" تشیبه‌كرده بود. زبان‌های پویا (كه به‌زبان‌های اسكریپت‌نویسی معروف هستند و مهندسان نرم‌افزار قبلا‌ً اغلب آن‌ها را پست و سطح پایین می‌انگاشتند) ابزارهای محبوب مدیران سیستم و مدیران شبكه هستند. ‌این زبان‌ها نزد سازندگان سیستم‌های نرم‌افزاری پویا كه نیاز به‌تغییرات مداوم دارند، نیز بسیار محبوب هستند. 

- به‌كاربران باید به‌عنوان همكار كمكی توسعه‌دهندگان نگاه كرد.‌این سخن در واقع بازتابی از شیوه‌های برنامه‌سازی در دنیای اپن‌سورس است (حتی اگر قرار نباشد نرم‌افزار مورد بحث تحت مجوزهای اپن سورس منتشر شود.) واقعیت‌این است كه رهنمود معروف اپن سورس، "سریع منتشر كن و زود به‌زود منتشر كن"، كم كم جایگاهی حتی بنیادی‌تر و انقلابی‌تر یافته است و به‌مفهوم "بتای دائمی" تبدیل شده است. در بتای دائمی، محصول آزادانه توسعه داده می‌شود و قابلیت‌های جدید بی‌وقفه و به‌طور ماهانه، هفتگی و یا حتی روزانه به‌آن اضافه می‌شوند. بی دلیل نیست كه سرویس‌هایی مثل Gmail ،Google Maps ،Flickr و ... تا ماه‌ها علامت Beta را یدك می‌كشند. 

بنابراین نظارت بلادرنگ و مداوم بر رفتار كاربران، برای‌این‌كه بفهمیم از كدام‌یك از قابلیت‌های جدید استفاده‌می‌كنند و چگونه‌این قابلیت‌ها را به‌كار می‌برند، نیز یكی دیگر از قابلیت‌های اساسی است. 

یك برنامه نویس وب در یكی از سرویس‌های آنلاین معروف می‌گوید: " ما هر روز دو یا سه قابلیت جدید در قسمت‌های مختلف سایت پیاده می‌كنیم و اگر كاربران آن‌ها را نپذیرفتند، آن‌ها را برمی‌داریم. اگر كاربران از قابلیتی خوششان آمد، آن را در كل سایت اجرا می‌كنیم."

Cal Handerson برنامه‌نویس ارشد در Flickr اخیرا فاش‌كرد كه نسخه‌های جدید برنامه را هر نیم ساعت یك بار نصب می‌كنند. ‌این مدل ساخت و توسعه نرم‌افزار به‌وضوح تفاوت بنیادی با مدل قبلی دارد. همه برنامه‌كاربردی‌های تحت وب با چنین شیوه افراطی مثل Flickr توسعه داده نمی‌شوند، اما چرخه ساخت و توسعه آن‌ها تفاوت‌های عمیقی با نرم‌افزارهای دوران  پی‌سی و كلاینت سرور دارد. به‌همین دلیل سرمقاله اخیر ZDnet نتیجه گرفته بود كه مایكروسافت نمی‌تواند گوگل را شكست دهد: "مدل تجارت مایكروسافت مبتنی بر‌این است كه افراد، محیط كامپیوتریشان را هر دو یا سه سال آپگرید كنند. درحالی‌كه مدل تجاری گوگل بر‌این متكی است كه افراد هر روز به‌دنبال چیزهای جدید در محیط كامپیوتریشان بگردند."

مایكروسافت توانایی فوق العاده خود را در درس گرفتن از رقبایش و بعد شكست دادن آن‌ها نشان داده است. ولی‌این‌بار شكی نیست كه برای‌این رقابت، مایكروسافت (یا هر شركت نرم‌افزاری دیگری) باید از بنیاد به شركت دیگری تبدیل بشود. از‌این لحاظ، شركت‌هایی كه متعلق به‌دوره وب2 هستند، از یك مزیت ذاتی برخوردارند؛ چراكه مجبور نیستند الگوهای قدیمی‌(و مدل‌های تجاری و منابع درآمدی مبتنی بر آن‌ها) را كنار بگذارند.

مدل‌های برنامه نویسی سبك
وقتی‌ایده سرویس‌های وب متداول شد، شركت‌های بزرگ با ساختن پشته‌هایی از سرویس‌های وب وارد میدان شدند.‌ این سرویس‌ها برای فراهم آوردن محیطی مطمئن برای برنامه‌كاربردی‌های توزیع شده طراحی شده بود. 
موفقیت وب مرهون كنارگذاشتن بخش عمده‌ای از نظریه ابرمتن و جایگزین كردن آن با عملگرایی ساده با هدف طراحی بهتر بود. درست به‌همین منوال، می‌توان گفت كه RSS، برخلاف آن سرویس‌های وب پیچیده، تنها وب سرویسی بود كه به‌خاطر سادگیش به‌طور گسترده پیاده‌سازی شد. در حالی‌كه پشته وب سرویس‌های پیچیده شركت‌های بزرگ هنوز راه درازی تا پیاده‌سازی گسترده در پیش دارد. 

به‌همین‌ترتیب، وب سرویس‌های Amazon.com هم به‌دو شكل عرضه می‌شوند: یكی مطابق با قالب و مقررات رسمی‌پشته وب سرویس‌های (SOAP (Simple Object Access Protocol و دیگری خیلی ساده از طریق ارائه داده‌های XML روی HTTP؛ راه‌حلی سبك كه گاهی به ‌آن (REST(Representational State Transfer می‌گویند. 

ارتباطات مهم B2B (مثل آنچه كه بین آمازون و شركای فروش مثل ToeysRUs صورت می‌گیرد) از طریق پشته SOAP  انجام می‌شود. ولی به‌گزارش آمازون، 95‌درصد استفاده از وب سرویس‌ها مربوط به‌سرویس سبك REST است. 

این تلاش برای ساده‌تر شدن را می‌توان در سایر وب سرویس‌های "نظام‌مند/زنده" نیز مشاهده كرد. سرویسGoogle Maps كه اخیرا ارائه شد، مثال خوبی است. هكرها (به معنای مثبت یعنی برنامه‌نویسان بسیار حرفه‌ای) خیلی سریع‌اینترفیس ساده Google Maps را كه مبتنی بر AJAX است، تجزیه و رمزگشایی كردند، و داده‌های آن را مجددا در قالب سرویس‌ها جدید با هم‌تركیب كردند.  

سرویس‌های وب مربوط به‌نقشه پردازی مدت‌هاست كه توسط سازندگان محصولات GIS نظیر ESPI و همچنینMapQuest و Microsoft MapPoint ارائه می‌شوند. ولی Google Maps به‌خاطر سادگیش بسیار موفق و مورد توجه بود.

در حالی‌كه كار كردن با هریك از وب سرویس‌هایی كه به‌طور رسمی‌از سوی سازندگان پشتیبانی می‌شوند، مستلزم امضای قراردادهای رسمی ‌بین دو طرف است، شیوه پیاده‌سازی Google Maps داده‌ها را در معرض استفاده عموم قرار داد و هكرها خیلی زود راه‌های خلاقانه‌ای برای استفاده مجدد از‌این داده‌ها یافتند. 

از آن‌چه كه گفته‌شد می‌توان نتیجه گرفت كه:  از مدل‌های برنامه‌نویسی سبك كه امكان پیاده‌سازی سیستم‌هایloosely coupled را می‌دهد، پشتیبانی و استفاده كنید. پیچیدگی پشته سرویس‌های وب رسمی‌ و شركتی به‌این دلیل است كه آن‌ها برای tight coupling طراحی شده‌اند. 

اگرچه‌این ویژگی در بسیاری از موارد ضروری است، بسیاری از جالب‌ترین برنامه‌‌های كاربردی می‌توانند كاملا به‌صورت loosly coupled و حتی منقطع (fragile) باقی بمانند. طرز فكر وب2 خیلی با طرز فكر سنتی IT متفاوت است. 

- به ‌syndication فكر كنید نه به‌هماهنگی (coordination). وب سرویس‌های ساده مثل RSS و وب سرویس‌های مبتنی برREST، داده‌ها را به‌جهان خارج syndicate می‌كنند، و كاری ندارند كه وقتی داده‌ها به‌انتهای دیگر ارتباط می‌رسد، چه اتفاقی می‌افتد.‌ این‌ایده برای خود‌اینترنت هم اهمیت اساسی دارد و بازتابی از قانون انتهابه‌انتها 
(end-to-end) است. 

- در طراحی خود، قابلیت هك شدن و‌تركیب مجدد را در نظر بگیرید.‌این ویژگی به‌طور مشترك در سیستم‌هایی نظیر وب، RSS و AJAX دیده می‌شود: موانع و محدودیت‌ها برای استفاده مجدد، بسیار كم هستند. بخش اعظمی‌از نرم‌افزارهای مورداستفاده اپن‌سورس هستند، و حتی وقتی كه‌این‌گونه نیست، حفاظت از مالكیت فكری به‌طور خیلی محدودی اعمال می‌شود. گزینه ”View Source“ در مرورگرهای وب به‌ هر كاربری امكان می‌دهد صفحات وب دیگران را كپی كند.  

RSS با‌این هدف طراحی شده است كه كاربر بتواند محتویاتی را كه می‌خواهد، و هر وقت كه می‌خواهد، ببیند؛ نه‌این‌كه فراهم‌كننده اطلاعات در ‌این‌باره تصمیم‌گیری و اعمال‌نظر كند. بهترین وب سرویس‌ها آن‌هایی هستند كه به‌راحتی بتوان موارد استفاده جدید برایشان ابداع كرد. موارد استفاده‌ای كه حتی خود سازندگان وب سرویس هم تصورش را نكرده بودند. عبارت "بعضی از حقوق محفوظ است" كه توسط Creative Commons در مقابل عبارت متداول "همه حقوق محفوظ است" ابداع و‌ترویج شد، رهنمود خوبی برای‌این نوع طراحی است.

الگوهای طراحی وب2

Christopher Alexander در كتاب خود با عنوان "زبان الگو" روشی را برای تشریح موجز راه حل برای حل مشكلات معماری پیشنهاد می‌كند. او می‌نویسد: " هر الگو، مشكلی كه بارها در محیط ما روی می‌دهد را تشریح می‌كند و بعد هسته اصلی راه حل آن را نیز شرح می‌دهد. به‌طوری كه شما می‌توانید میلیون‌ها بار‌این راه‌حل را به‌كار ببرید، بدون‌این‌كه حتی یك‌بار آن را به‌شیوه‌ای تكراری انجام داده باشید."

دنباله بلند:
 سایت‌های كوچك بخش عمده محتویات‌اینترنت را تشكیل می‌دهند و بازارهای تخصصی كوچك عمده برنامه‌كاربردی‌های احتمالی‌اینترنت را می‌سازند. بنابراین از توانایی‌های مشتریان و مدیریت الگوریتمی داده‌ها برای دستیابی به‌كل وب بهره بگیرید، برای دستیابی به‌كناره‌ها و نه فقط مركز، به‌دنباله بلند، نه فقط به‌راس.

اهمیت داده‌ها:
 برنامه‌كاربردی‌ها به‌سرعت متكی بر داده می‌شوند. بنابراین برای به‌دست آوردن برتری رقابتی به‌دنبال داشتن منبع داده‌ای منحصر به‌فرد باشید كه ‌ایجاد آن دشوار باشد. 
كاربران ارزش را می‌افزایند. مهم‌ترین نكته در به‌دست‌آوردن برتری رقابتی در برنامه ‌كاربردی‌های اینترنت‌ اندازه‌ای است كه كاربران داده‌های خودشان را به‌محصول و داده‌های شما اضافه‌می‌كنند. بنابراین  "معماری مشاركت" را در طراحی و توسعه نرم افزارتان نیز در نظر بگیرید. كاری كنید كه كاربران مستقیم یا غیرمستقیم به‌ارزش برنامه‌كاربردی شما بیفزایند. 

تاثیر شبكه‌ای خودكار:
 فقط درصد كمی‌از كاربران دردسر افزایش ارزش برنامه‌كاربردی شما را می‌پذیرند. بنابراین شیوه‌ها و قوانینی غیرمستقیم برای گردآوری داده‌های كاربران ابداع كنید. به‌طوری‌كه استفاده عادی از برنامه‌كاربردی به‌طور غیر مستقیم و خودكار موجب افزایش ارزش آن نیز بشود.

بعضی از حقوق محفوظ است: حفاظت از مالكیت معنوی، قابلیت استفاده مجدد را محدود می‌كند و مانع از شناخت برنامه‌كاربردی شما می‌شود. بنابراین وقتی كه نفع در پذیرش جمعی و نه در محدودیت‌های خصوصی است، مطمئن شوید كه موانع در سر راه پذیرش حداقل هستند. از استانداردهای جدید پیروی كنید و مجوزهایی تنظیم كنید كه تاجایی كه ممكن است محدودیت‌های كمتری داشته باشند. طوری طراحی كنید كه "قابل نفوذ و تجزیه‌كردن" و "قابل‌تركیب مجدد" باشد. 

بتای دائمی:
 وقتی دستگاه‌ها و برنامه‌ها به‌اینترنت متصل هستند، برنامه‌های‌كاربردی، دیگر محصولات نرم‌افزاری منفرد و آماده نیستند، بلكه سرویس‌هایی در حال پیشرفت مداوم هستند. بنابراین قابلیت‌های جدید را در قالب نسخه‌های منفرد و یكپارچه بسته‌بندی و عرضه نكنید. بلكه آن‌ها را به‌طور مداوم به‌عنوان بخشی از تجربه‌عادی كاربران ارائه كنید. از كاربران به‌عنوان آزمایش‌كنندگان بلادرنگ استفاده كنید و امكاناتی در سرویس قرار دهید كه بتوانید بفهمید كه افراد از قابلیت‌های جدید چطور استفاده می‌كنند. 

همكاری كنید، كنترل نكنید:
 برنامه‌كاربردی‌های وب از شبكه‌ای از سرویس‌های داده كه با یكدیگر همكاری متقابل دارند تشكیل شده‌اند. بنابراین امكان تهیه و ارسال محتویات و‌اینترفیس سرویس‌های وب و قابلیت استفاده مجدد دیگران از سرویس‌های داده را فراهم كنید. از مدل‌های سبك برنامه‌نویسی كه ساختن سیستم‌های loosely coupled را ممكن می‌سازد، استفاده كنید. 

نرم افزار فراتر از سطح یك دستگاه منفرد:
 پی‌سی دیگر تنها وسیله دسترسی به ‌برنامه ‌كاربردی‌های ‌اینترنت نیست و برنامه‌كاربردی‌ای كه محدود به‌یك دستگاه باشند ارزش كمتری خواهند داشت. بنابراین برنامه‌های ‌كاربردی‌ خود را طوری طراحی كنید كه به‌راحتی از طریق انواع دستگاه‌ها قابل‌حمل، پی‌سی‌ها، و سرورهای‌ اینترنت قابل دسترسی باشند.


 نوآوری در‌تركیب‌

مدل‌های تجاری سبك ملازم طبیعی برنامه‌نویسی سبك و ارتباطات سبك هستند. استفاده مجدد در طرز تفكر وب2 جایگاه خوبی دارد. سرویس‌های جدید، مثل housingmaps.com، به‌سادگی با كنارهم گذاشتن دو یا چند سرویس موجود و‌ تركیب آن‌ها به‌وجود می‌آیند. Housingmaps.com هنوز یك مدل تجاری ندارد.

ولی برای بسیاری از سرویس‌های كوچك، Google AdSense  (یا شاید پورسانت دریافتی از Amazon Associates، یا هردو) می‌تواند به‌عنوان جزئی از یك مدل درآمدی باشد.

نظریه‌ای برای سرمایه گذاری در وب2

Paul Kerdrosky كه سرمایه‌گذاری‌های مخاطره آمیز انجام می‌دهد، می‌نویسد: "راز كار در‌این است كه روی امور قابل تعقیب قضایی سرمایه گذاری كنید كه در مورد آن‌ها با عقیده عمومی ‌اختلاف‌نظر دارید." جالب است كه می‌بینیم تمام شركت‌های وب2 از جنبه‌ای با عقیده عمومی ‌ناسازگاری دارند: هركسی بر خصوصی نگه‌داشتن داده‌ها تاكید می‌كند،Napster ،Flickr و... داده‌ها را در معرض دید عموم می‌گذارند.‌این تفاوت و ناسازگاری بیهوده نیست، بلكه چیز جدیدی از آن حاصل می‌شود. Flickr، جامعه می‌سازد. نپستر وسعت مجموعه‌اش را به‌دست می‌آورد. 

اگر از جنبه‌دیگری به‌قضیه نگاه كنیم، می‌توان گفت كه همه شركت‌های موفق از چیزی گرانقیمت و حیاتی صرف نظر می‌كنند تا بتوانند چیز ارزشمند دیگری را به‌رایگان به‌دست بیاورند. برای مثال، ویكی‌پدیا از داشتن اختیار بر نوشتارها صرف‌نظر می‌كند و در عوض سرعت و وسعت را به‌دست می‌آورد.  نپستر از ‌ایده كاتالوگ (تمام آهنگ‌هایی كه یك فروشنده می‌فروشد) صرف نظر می‌كند. و گستردگی را به‌دست می‌آورد.  آمازون از داشتن فروشگاه‌های فیزیكی صرف‌نظر می‌كند در عوض خدمات خود را در تمام دنیا گسترش می‌دهد. گوگل از مشتریان بزرگ صرف‌نظر می‌كند (البته در اول كار). در نتیجه آن هشتاددرصدی كه كسی به‌نیازهایشان پاسخ نداده بود را به‌دست می‌آورد. مسئله خیلی شبیه ‌ایكیدو (استفاده از قدرت حریف علیه خودش)  است: وقتی می‌گوییم: "بله، حق با تو است. هر كسی كه فكرش را بكنی از هرجای دنیا می‌تواند‌این مقاله را بروز كند. و می‌دونی؟!‌ این اصلا خبر خوبی برای تو نیست."

این مثال‌ها یكی دیگر از اصول مهم وب2 را‌ آشكار می‌كنند كه ما به‌آن "نوآوری در‌تركیب" می‌گوییم. وقتی اجزای مختلف برای ساختن یك سرویس به‌وفور و بدون صرف هزینه زیاد در دسترس باشند، می‌توانید به‌سادگی با ‌تركیب‌كردن آن‌ها به‌شیوه‌ای نو و خلاقانه به‌ارزش افزوده و سود برسید. انقلاب پی‌سی فرصت‌های زیادی برای نوآوری در‌تركیب كالاهای سخت‌افزاری موجود پدید آورد كه شركت‌هایی مثل دل توانستند با مهارت و خلاقیت در‌این‌تركیب‌ها رقبایی كه مدل تجاریشان متكی بر نوآوری در تولید خود كالاها بود را شكست دهند. به‌نظر می‌رسد در دوران  وب2 هم شركت‌هایی كه سرویس‌های دیگران را به‌كار می‌گیرند و آن‌ها را با هم‌تركیب و یكپارچه می‌كنند و سرویس‌های جدیدی می‌سازند، از شانس زیادی برای موفقیت برخوردارند.

نرم‌افزار فراتر از سطح یك دستگاه منفرد
یكی دیگر از ویژگی‌های جالب توجه وب2 ‌این است كه وب دیگر محدود به‌پلتفرم  پی‌سی نیست.  Dave Stutz یكی از برنامه‌نویسان با سابقه مایكروسافت هنگام جداشدن از‌این شركت نصحیت كرده بود كه: "نرم‌افزارهای مفیدی كه برای كار فراتر از سطح فقط یك دستگاه نوشته شده‌اند، در آینده سود زیاد و طولانی مدتی خواهند داشت."

البته هر برنامه‌كاربردی تحت‌وب را می‌توان به‌عنوان نرم‌افزاری فراتر از سطح یك دستگاه منفرد در نظر گرفت. به‌هرحال، حتی ساده‌ترین برنامه‌كاربردی تحت وب هم حداقل با دو كامپیوتر سروكار دارند یكی كامپیوتری كه میزبان وب سرور است، و دیگری كامپیوتری كه مرورگر روی آن اجرا می‌شود و همانطور كه گفته شد، توسعه وب به‌عنوان یك پلتفرم موجب گسترش‌ ایده نرم افزارهای‌تركیبی می‌شود كه از سرویس‌های وبی كه كامپیوترهای مختلف فراهم می‌كنند، تشكیل شده‌اند. 

البته در بسیاری از حوزه‌های وب2،‌این ویژگی "2 بودن" در واقع چیز جدیدی نیست، بلكه آگاهی بیشتر از امكانات بالقوه پلتفرم وب است. بحث حاضر هم دیدی كلی و مهم درباره‌این‌كه چطور برنامه‌كاربردی‌ها و سرویس‌ها را برای‌این پلتفرم جدید طراحی كنیم، به‌ما می‌دهد. 

iTunes را می‌توان امروز بهترین مثال از‌این اصل دانست. حوزه عملكرد ‌این نرم‌افزار از دستگاه‌های قابل حمل تا سرورهای عظیم روی وب گسترده شده است، و  پی‌سی در‌این میان نقش یك محل نگهداری و‌ایستگاه كنترل محلی را بازی می‌كند. پیش از این نیز تلاش‌های زیادی برای آوردن محتویات وب روی دستگاه‌های قابل حمل صورت گرفته است. ولی‌تركیب iPod/iTunes یكی از اولین برنامه‌های‌كاربردی از‌این دست است كه از اساس برای دربرگرفتن چند دستگاه‌ها مختلف طراحی شده است. TiVo نیز مثال خوب دیگری است. 

بسیاری از اصول اساسی دیگر وب2 را نیز می‌توان در iTunes و TiVo دید. آن‌ها به‌خودی خود برنامه‌كاربردی تحت‌وب نیستند. ولی از قدرت پلتفرم وب بهره می‌گیرند و وب، بخشی جدایی‌ناپذیر و تقریبا نامرئی از زیرساخت آن‌هاست. مدیریت داده‌ها به‌وضوح مهم‌ترین قابلیتی است كه‌این برنامه‌های‌كاربردی‌ عرضه می‌كنند. آن‌ها سرویس هستند، نه برنامه‌كاربردی پكیج شده (اگرچه در مورد iTunes، می‌توان از آن به‌عنوان یك برنامه منفرد هم استفاده كرد كه داده‌های محلی كاربر را مدیریت می‌كند.) 

نكته دیگر آن‌كه، هم iTunes و هم TiVo در حدی ابتدایی از هوش جمعی استفاده می‌كنند، اگرچه در هردو مورد هنوز تجربه‌آن‌ها به‌قدرت IP نرسیده است. معماری مشاركت تا حد محدودی در iTunes وجود دارد. 
اگرچه معرفی اخیر پادكستینگ ‌این وضعیت را عمیقا تحت تاثیر خواهد گذاشت. 

این یكی از حوزه‌های وب2 است كه انتظار می‌رود با وصل شدن هرچه بیشتر دستگاه‌های مختلف به‌پلتفرم جدید، تغییرات بزرگی را تجربه‌كند. تصور كنید كه چه كاربردهای جدیدی می‌تواند به‌وجود بیاید؛ وقتی تلفن‌ها و یا اتومبیل‌های ما فقط مصرف كننده داده نباشند. نظارت بلادرنگ بر وضعیت ‌ترافیك، گردهمایی‌های آنی، و روزنامه‌نگاری شهروندی فقط نشانه‌هایی اولیه از قابلیت‌های‌این پلتفرم جدید هستند.

بهبود تجربه‌كاربر
توانایی وب در استفاده از اپلت‌ها و سایر انواع محتویات فعال در مرورگر وب، به‌سال 1992 و مرورگر Viola محصول
Pei Wei باز می‌گردد. معرفی جاوا در 1995 برای ارائه همین اپلت‌ها انجام شد. جاوا‌اسكریپت و DHTML نیز به‌عنوان روش‌های سبك برای فراهم كردن برنامه‌نویسی سمت كلاینت و بهبود تجربه‌كاربر معرفی شدند.

چندین سال بعد ماكرومدیا از عبارت "برنامه‌های‌كاربردی غنی‌‌شده با اینترنت" برای تبلیغ قابلیت‌های Flash استفاده كرد. منظور ماكرومدیا از‌این عبارت‌این بود كه فلش نه تنها می‌تواند محتویات مالتی‌مدیا را ارائه كند، بلكه قابلیت ساخت برنامه‌های‌كاربردی‌ با GUI را نیز دارد.‌این عبارت بعدها توسط Laszlo، رقیب اپن سورس Flash نیز به‌كار گرفته شد. 

با وجود‌این، تا زمانی كه گوگل، جی‌میل و بلافاصله بعد از آن Google Maps را معرفی نكرد، اكثریت افراد متوجه ‌این توانایی وب برای ساختن برنامه‌های‌كاربردی با مقیاس كامل نشده بودند. دو نرم‌افزار مذكور برنامه‌هایی مبتنی بر وب هستند كه از رابط كاربری تمام عیار و قابلیت تعاملی معادل پی‌سی برخوردارند. 

نخستین بار Jesse James  Garrett از شركت طراحی وب Adaptive Path در یك مقاله به‌مجموعه فناوری‌های مورد استفاده گوگل نام AJAX  را داد. 

در‌این مقاله آمده است: AJAX " یك فناوری نیست. در واقع مجموعه‌ای از چندین فناوری مستقل است كه به‌شیوه‌ای نو و موثر با هم‌تركیب شده‌اند. درAJAX  فناوری‌های زیر در كنار هم گردآمده‌اند: 

- ارائه استاندارد محتویات با استفاده از XHTML و CSS 

- نمایش پویا و تعامل با استفاده از Document Object Model 

- تبادل و كار با داده‌ها با استفاده از XML وXSLT 

- بازیابی غیرهمزمان داده‌ها با استفاده از XMLHttpRequest  

- جاوااسكریپت كه همه‌این فناوری‌ها را با هم مرتبط می‌كند.

AJAX بخشی كلیدی از برنامه‌كاربردی‌های وب2 نظیر Flickr، برنامه‌های ‌‌37singnals مثل Basecamp و Backpack و برنامه‌كاربردی‌های گوگل مثل Gmail و  اوركات نیز هست. 

ما به‌دوره بی‌نظیری از نوآوری در رابط كاربر وارد شده‌ایم كه در آن توسعه‌دهندگان وب بالاخره می‌توانند برنامه‌كاربردی تحت‌وب با توانایی و غنای برنامه‌های ‌كاربردی‌ محلی مبتنی بر پی‌سی  بسازند. 

جالب‌اینجاست كه بسیاری از‌این قابلیت‌هایی كه تازه كشف می‌شوند، سال‌ها پیش كه معرفی شده‌اند. در اواخر دهه 1990 هم مایكروسافت و هم نت اسكیپ از قابلیت‌هایی كه امروز بالاخره شناخته شده‌اند، آگاه بودند. ولی نبرد آن‌ها بر سر استانداردهای مورد استفاده موجب شد ساخت برنامه‌های ‌كاربردی‌ای كه روی هردو مرورگر كار كنند، دشوار باشد. 

تنها وقتی كه مایكروسافت به‌طور قاطع برنده‌این جنگ شد، و فقط یك مرورگر استاندارد و پیش فرض باقی ماند، نوشتن چنین برنامه‌هایی امكانپذیر شد. درست است كه با ظهور  فایرفاكس رقابت در بازار مرورگرها دوباره شروع شده است، ولی حداقل تا به‌حال خبری از رقابت مخرب بر سر استانداردهای وب، نظیر آنچه كه مانع پیشرفت در دهه نود شد، نبوده است. 

به همین علت انتظار می‌رود طی چند سال‌ آینده شاهد معرفی برنامه‌های ‌كاربردی تحت‌وب جدید بسیاری باشیم. هم برنامه‌های‌كاربردی‌ كه از اساس جدید و نوآورانه هستند و هم برنامه‌های‌كاربردی‌ كه معادل برنامه‌های‌كاربردی‌ پی‌سی را با قابلیت‌ها و ظاهری غنی روی وب پیاده می‌كنند. تا به‌حال هر تغییری در پلتفرم موجب پدید‌آمدن فرصت‌هایی برای عوض‌شدن رهبری بازار برای برنامه‌‌های عمده پلتفرم قبلی نیز بوده است. 

در حال حاضر جی‌میل با ‌تركیب نقاط قوت وب (قابل‌دسترسی از همه جا، امكانات قوی برای بانك اطلاعات، قابلیت جستجو) با رابط كاربری كه از لحاظ قابلیت استفاده با رابط‌های كاربر پی‌سی برابری می‌كند، نوآوری‌های جالبی در‌ایمیل به‌وجود آورده است. در عین حال، با افزودن قابلیت‌هایی مثل IM و حضور زنده در نرم‌افزارهای وب، كلاینت‌های‌ایمیل پلتفرم  پی‌سی كم كم محبوبیت خود را از دست می‌دهند.

فكر می‌كنید چقدر با یك كلاینت جامع ارتباطات كه بهترین ویژگی‌های‌ایمیل، IM، و تلفن‌های همراه را با هم‌تركیب كند و با استفاده از VoIP امكانات صوتی را به‌قابلیت‌های غنی برنامه‌های‌كاربردی تحت‌وب اضافه كند، فاصله داشته باشیم؟ مسابقه شروع شده است. 

به‌سادگی می‌توان دید كه چطور وب2 حتی دفتر تلفن  را عوض خواهد كرد و از نو می‌سازد. در یك دفتر تلفن به‌سبك وب2، دفتر تلفن محلی كه روی  پی‌سی یا تلفن قرار دارد، فقط یك محل نگهداری محتویاتی است كه شما صریحا از سیستم خواسته‌اید كه حفظ كند. در كنار آن، یك رابط هماهنگ سازی مبتنی بر وب، به‌سبك جی‌میل، وجود خواهد داشت كه هر پیغامی‌كه فرستاده یا گرفته می‌شود، هر آدرس‌ایمیل، و هر شماره تلفنی كه استفاده شده است را به‌خاطر می‌سپرد و یك شبكه اجتماعی می‌سازد كه از طریق خودآموزی یاد می‌گیرد كه اگر هریك از تماس موجود در دفتر تلفن محلی پاسخگو نبود، از كدام یك از اطلاعات تماس موجود به‌عنوان جایگزین آن استفاده كند. حتی اگر تماس جایگزین هم جواب نداد، ‌این سیستم می‌تواند شبكه اجتماعی وسیع‌تری را به‌دنبال یك جایگزین بگردد. 

   یك واژه پرداز وب2 نه فقط از مستندات منفرد، بلكه از سند‌های‌اشتراكی به‌سبك ویكی هم پشتیبانی خواهد كرد. ولی در عین حال امكانات كار با متن و صفحه‌بندی كه امروز در واژه‌پردازهای تحت پی‌سی می‌بینیم را نیز در اختیار ما می‌گذارد. Writely مثال خوبی از چنین برنامه‌كاربردی‌ای است، اگرچه هنوز به‌طور گسترده شناخته نشده است. 

انقلاب وب2 فقط به‌برنامه‌كاربردی‌های پی‌سی محدود نخواهد بود. Salesforce.com نشان داد كه چطور می‌توان در برنامه‌های‌كاربردی‌ در مقیاس سازمانی، مثل CRM، از وب برای ارائه نرم‌افزار به‌عنوان سرویس استفاده كرد. 
رقبای جدید می‌توانند با درك كامل و بهره‌گیری از قابلیت‌های وب، فرصت‌های خود را برای برنده شدن در رقابت افزایش دهند. شركت‌هایی كه در ‌این راه موفق شوند، برنامه‌هایی‌كاربردی‌ خواهند ساخت كه از كاربرانشان می‌آموزند و از معماری مشاركت برای كسب برتری، نه فقط در رابط نرم‌افزار بلكه در غنای داده‌های مشترك، استفاده خواهند كرد.

قابلیت‌های اساسی شركت‌های وب2
در اصولی كه در بالا مرور شد، بعضی از ویژگی‌های اساسی وب2 را برشمردیم. در هركدام از مثال‌هایی كه ذكر شد، یك یا چند مورد از‌این اصول مهم به‌كار بسته شده است و موارد دیگر ممكن است اعمال نشده باشد. بنابراین، اجازه بدهید بحث را با جمع بندی ویژگی‌های یك شركت وب2 به‌پایان ببریم: 

- نرم‌افزار به‌عنوان یك سرویس، و نه نرم‌افزار بسته‌بندی شده، با امكان مقیاس پذیری بالا و مقرون به‌صرفه‌

- دراختیار داشتن منابع داده منحصر به‌فرد، كه‌ایجاد آن‌ها دشوار است و هرچه افراد بیشتری از آن استفاده می‌كنند، بهتر می‌شود. 

- اعتماد به‌كاربران به‌عنوان همكاران توسعه نرم‌افزار 

 - بهره گیری از هوش جمعی 

- به‌كار گرفتن دنباله بلند از طریق خدمت‌رسانی مشتریان به‌خودشان‌

- نرم افزار فراتر از سطح یك دستگاه منفرد

- رابط كاربر، مدل توسعه نرم‌افزار و مدل تجاری سبك 

از این پس، اگر شركتی ادعا كرد كه وب‌دویی است، اول قابلیت‌هایش را با فهرست فوق مقایسه كنید. هرچه یك شركت بیشتر از قابلیت‌های فوق برخوردار بود، بیشتر شایسته نام وب2 است. با وجود‌این، به‌خاطر داشته‌باشید كه برتری عالی در یك حوزه تعیین كننده‌تر از داشتن توانایی‌های كوچك در هر هفت حوزه است.

ترجمه: زردشت هدایی‌  منبع: ماهنامه شبکه 

دوشنبه 10/12/1388 - 20:50 - 0 تشکر 187179

عنوان:فناوری ‌WiMAX - پاسخی به چالش شكاف دیجیتالی‌

کلیدواژه ها: WiMAX، شكاف دیجیتالی، مایكروویو

تجمیعی

متن مطلب: 

نوشتار حاضر سعی دارد با تاكید بر اهمیت غلبه بر معضل "شكاف دیجیتالی" در سطح جهان، فناوری دسترسی بی‌سیم WiMAX را به عنوان یكی از ابزارهای اساسی در رفع معضل فوق مطرح نماید. WiMAX با كاربردهای متعدد و گسترده خود برای تبدیل شدن به فناوری كلیدی در تحقق ایده "جامعه اطلاعاتی برای همه" كه سازمان ملل به شدت آن‌را مورد تاكید و پیگیری قرار داده‌است ظرفیت لازم را دارد. به همین منظور، بیشتر بر قابلیت‌های WiMAX در تحقق اهداف فوق تاكید می‌كنیم و كمتر به مشخصات فنی آن می‌پردازیم. البته جنبه‌های فنی این‌فناوری در شماره‌های پیشین ماهنامه شبكه (از جمله شماره 50) به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته ‌است.



این كه دسترسی به اطلاعات، منجر به رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌شود، ایده جدیدی نیست. گزارش پیوند مفقوده (missing link) كه در سال 1984 منتشر شد به این واقعیت اشاره داشت كه فقدان زیرساختارهای مخابراتی در كشورهای در حال توسعه مانعی برای رشد اقتصادی آن‌ها است. البته گزارش فوق در آن زمان تنها به تلفن و دسترسی به قابلیت‌های آن توجه‌كرده بود. در صورتی‌كه امروزه مفهوم گسترده فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) مد نظر است. 

در 1996، ITU پروژه‌ای را  با عنوان "حق ارتباط" آغاز كرد كه هدف آن فراهم‌‌نمودن قابلیت‌های اولیه ICT برای همگان و كاهش فقر اطلاعاتی در كشورهای درحال توسعه اعلا‌م شده‌بود. یعنی همان هدف، فلسفه برگزاری نشست جهانی درباره جامعه اطلاعاتی WSIS را تشكیل ‌داده‌است. در اولین نشست WSIS در شهرژنو (2003)، شكاف دیجیتالی با عبارت "دسترسی نابرابر به فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی" تعریف شد.

از عبارت "شكاف دیجیتالی" معمولاً برای نشان‌دادن اختلاف میان كشورها استفاده می‌شود. اما همین تعریف به خوبی نشانگر اختلاف سطح به كارگیری فناوری‌های ICT، میان مناطق شهری و روستایی، اقشار برخوردار جامعه و قشر كم‌درآمد و همچنین اقشار تحصیلكرده و كم‌سواد یك كشور است. 

آخرین شاخص‌های اندازه‌گیری شده در حوزه‌های گوناگونی همچون تعداد میزبان‌ها و كاربران اینترنت، تلفن‌های‌ ثابت و همراه و مطالعه اختلاف رشد آن‌ها در كشورهای در حال توسعه و پیشرفته، تصویر نه چندان مطلوبی از افزایش شكاف دیجیتالی میان این كشورها را نشان می‌دهند. صرف‌نظر از پارامترهای متعددی كه وجود دارند، افزایش دسترسی و كیفیت زیرساختار فیزیكی مخابرات، عوامل مهم و تعیین‌كننده سطح توسعه كشور‌ها در حوزهICT است. 

نگاه دقیق‌تر به آمارهای مراجع رسمی همچون ITU و بانك جهانی، به روشنی نشان می دهد كه شكاف موجود در حوزه دسترسی به ICT، میان كشورهای در حال توسعه و پیشرفته هنوز از ابعاد قابل‌ملاحظه‌ای برخوردار است. مجموعه نمودارهای صفحه بعد نحوه رشد شاخص‌هایی همچون جمعیت، مشتركان تلفن ثابت و همراه، تعداد كامپیوترهای شخصی و كاربران اینترنت را به تفكیك كشورهای پیشرفته، در حال توسعه و كل كشورها نشان می‌دهد. با این توضیح كه در چنین شاخص‌هایی عموماً از مقدار ضریب نفوذ (Penetration Rate) استفاده‌می‌شود كه با تعیین نسبت تعداد كاربران یا دارندگان یك‌فناوری به تعداد كل جمعیت محاسبه می‌شود.

چالش پیش روی توسعه؛ پر كردن شكاف دیجیتالی
ITU در شانزدهم ژوئن سال 2005 سندی با عنوان "همكاری؛ كلید اتصال جوامع" منتشر ساخت كه به طور همزمان حركتی جهانی با نام "متصل ساختن جهان" در راستای اهداف عالی WSIS و تاكید بر تشویق همكاری‌ها به منظور پركردن خلا دیجیتالی را آغاز نمود. 

هدف اصلی، دسترس‌پذیر نمودن خدمات ICT برای مردمی است كه تاكنون از امكان برقراری یك مكالمه تلفنی ساده نیز محروم بوده‌اند. مطابق آمارهای موجود، هنوز هشتصد هزار روستا یا به عبارتی سی‌درصد روستاهای جهان، فاقد هر گونه امكان ارتباطی هستند. 

در مقابل ، 942 میلیون نفر از ساكنان جهان در كشورهای توسعه یافته، پنج‌برابر بهتر و آسان‌تر به خدمات تلفن ثابت و همراه دسترسی دارند نُه برابر بهتر از خدمات دسترسی به اینترنت برخوردارند و سیزده برابر صاحب كامپیوترهای شخصی می‌باشند و تمام این‌ها در حالی است كه تنها پانزده‌درصد جمعیت جهان را تشكیل می دهند. 

در حالی كه برخی منحنی‌های رشد و توسعه در یك دوره ده‌ساله بهبود نسبی در شكاف اطلاعاتی میان داراها و ندارها را نشان می‌دهد. اختلاف وضعیت در داخل مرزهای كشورها و میان نقاط شهری و روستایی هم چندان رضایت بخش نیست.

مجموعه نمودارهای مشخص‌كننده فاصله كشورهای پیشرفته و در حال توسعه در استفاده از ICT بین سال‌های 1992 تا 2002


WiMAX؛ فرشته نجات‌

انجمن WiMAX، به عنوان یكی از عوامل موثر، همواره در پی ارائه فناوری‌های استانداردی بوده است تا اهداف عالی سازمان ملل را درباره برآورده‌سازی حداقل دستیابی به خدمات ICT برای همگان فراهم سازد. اهدافی كه حق ایجاد، دسترسی و بهره‌برداری از اطلاعات و دانش را برای همگان محفوظ می‌داند تا به این ترتیب قابلیت‌های بالقوه فعال شوند و كیفیت زندگی به سطح قابل قبولی ارتقا یابد. به عبارت دقیق‌تر، فناوری بی‌سیم WiMAX، به خوبی دو  هدف از مهم‌ترین اهداف اجلاس WSIS را برای سال 2015 برآورده می سازد:

هدف یكم:  اتصال روستاها به خدمات ICT و برقراری نقاط دسترسی جمعی (Community Access Point)

هدف دوم: اطمینان از این‌كه نیمی از ساكنان جهان به خدمات ICT در محل سكونت خود دسترسی خواهند داشت. با این فرض كه تعداد تقریبی كاربران اینترنت در سال 2002 در حدود ششصد میلیون بوده است؛ یعنی كمتر از ده درصد جمعیت جهان.

موانع توسعه دسترسی پرظرفیت به خدماتICT
دلایل بسیاری را برای این‌كه چرا تا به حال دسترسی پرظرفیت بیشتر مختص كشورهای پیشرفته و آن‌هم نقاط شهری بوده‌‌است، می‌توان  برشمرد كه در راس آن‌ها محرك‌های تكنیكی و اقتصادی قرار دارند. 

با اقتصاد شروع می‌كنیم. فراهم‌كنندگان خدمات و اپراتورها مانند صاحبان هر كسب و كار تجاری دیگری، نقاط پرجمعیت را در اولویت برنامه‌های خود قرار می‌دهند. طبیعتاً شهرها و حومه آن‌ها با خیل عظیم مشتریان بالقوه در اولویت بیشتری نسبت به مناطق دور‌افتاده و پراكنده قرار دارند. 

بنابراین در‌حالی‌كه نواحی شهری كشورهای توسعه یافته هر روز از ارتباطات پرسرعت بیشتری برخوردار می‌شوند، نواحی دور‌افتاده در كشورهای در حال توسعه هنوز در گام اول یعنی دستیابی به ارتباطات تلفنی درجا می‌زنند. به‌علاوه، در‌حالی‌كه كشورهای توسعه‌یافته دارای زیرساختار اولیه، آن‌هم نه تنها در حوزه مخابرات بلكه در سایر حوزه‌های مرتبط همچون زیرساختارهای توزیع برق و ارتباطات جاده‌ای و ... هستند، كشورهای توسعه‌نیافته یا كمتر توسعه یافته از كمبود حداقل امكانات در رنجند و مهم‌تر آن‌كه، منابع مالی لازم برای ایجاد و بهره‌گیری از خدمات پیشرفته نیز وجود ندارد و این همان چیزی است كه با نام "عامل تقاضا" از آن یاد می‌شود. 

در حوزه فناوری نیز تا به حال فناوری‌های دسترسی موجود چه به صورت سیمی و چه به صورت بی‌سیم، محدودیت‌هایی را در بر داشته‌اند. برای مثال می‌توان به محدودیت فاصله حداكثر شش كیلومتر تا مركز مخابراتی برای مودم‌های ADSL و یا محدودیت وجود "خط دید (LoS )" برای نقاط اتصال به شبكه‌های بی‌سیم، اشاره كرد.
البته راه‌حل‌هایی برای غلبه بر این محدودیت‌ها وجود دارد. برای نمونه دسترسی از طریق فیبرنوری، اتصالات مایكروویو، استفاده از واحدهای سوییچینگ دوردست (RSU) و ... . ولی همواره هزینه‌های اضافی نیز به وجود خواهند آمد كه مستقیما برنامه تجاری را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این عامل را نیز با نام "عامل هزینه" می‌شناسیم. 

همان‌طور كه در نمودار شكل 1 نشان داده شده است ITU  نیز دو عامل هزینه و تقاضا را به عنوان موانع اصلی بر سر راه توسعه دسترسی پرظرفیت شناسایی نموده است.

شكل 1- موانع موجود بر سر توسعه دسترسی پرظرفیت در كشورها (دیدگاه ITU )


WiMAX؛ پاسخی نوین به چالش‌های شكاف دیجیتالی‌

WiMAX یك فناوری بی‌سیم باند پهن (پرظرفیت) است كه از جانب صنایع كامپیوتر و مخابرات حمایت می‌شود. این‌فناوری به شكلی طراحی شده كه آخرین گونه‌های خدمات ثابت و سیار اعم از VoIP ،IT و ویدیو را با هزینه‌ای بسیار پایین ارائه دهد. سیستم‌های WiMAX قادر به پوشش مناطق وسیع جغرافیایی تا پنجاه كیلومتر و ارائه میزان تبادل اطلاعاتی تا حد 72 مگابیت در ثانیه به كاربر خود می‌باشند. 

كلمه WiMAX از حروف آغازین كلماتی برگرفته شده كه به معنی كار بینابین جهانی در راستای دسترسی مایكروویو است، این‌فناوری مبتنی بر استاندارد IEEE 802.16 است و انجمنی به همان نام، مسئول تایید كاركرد تجهیزات با یكدیگر و  با فناوری مشابه اروپایی موسوم به ETSI HiperMAN است.  

WiMAX در مقایسه با سایر راه‌حل‌های دسترسی سیمی (مانند ADSL) و بی‌سیم (مانند ارتباطات ماهواره)، ابزار مقرون به صرفه‌ای برای فراهم‌كنندگان خدمات برای در دسترس قرار‌دادن خدمات ICT پر‌ظرفیت، به میلیون‌ها مشتری بالقوه محسوب می‌شود. مزایای این‌فناوری برای كشورهای درحال توسعه و مناطق دور افتاده روستایی حتی پررنگ‌تر خواهد‌بود. چرا كه سطح قابل پوشش، كارایی، قابلیت اطمینان، ظرفیت و كاربردهای گسترده‌تر را در اختیار می گذارد.  از دیگر ویژگی‌های این فناوری، می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

سهولت نصب‌
نصب آسان یكی از عوامل كاهش هزینه به كارگیری این فناوری در كشورهای كمتر توسعه یافته است. اساساً نواحی دورافتاده كه شامل روستاها و مزارع پراكنده می‌شود، ایجاد هر گونه زیرساختی را بسیار پر‌هزینه می‌سازد. كمبود یا نبود سایر زیرساختارهای ارتباطی همچون جاده، خطوط انتقال نیرو و شرایط جوی نامساعد همچون رطوبت بالا، بر مشكلات می افزاید. 

WiMAX قادر است در هر دو حالتِ دید‌مستقیم و بدون دید مستقیم (NLoS/LoS) كار كند. به این ترتیب فراهم‌كنندگان خدمات ارتباطی قادر به پوشش‌دهی نواحی مورد نیاز با هر دو سناریو هستند. امكان نصب تجهیزات سمت مشتری در داخل خانه و به وسیله استفاده‌كننده نهایی، هزینه‌های لازم برای اعزام كارشناسان نصب را به حداقل می‌رساند.

پوشش گسترده‌تر
یكی دیگر از الزامات فراهم‌كنندگان، پوشش كامل كلیه مشتریان بالقوه در حوزه یك ایستگاه است. WiMAX برخلاف بسیاری از فناوری‌های دسترسی بی‌سیم باند‌پهن موجود كه تنها مشتریان دارای دید مستقیم را پوشش می‌دهند، به كمك‌فناوری انتقال رادیویی OFDM قادر به پوشش بدون "دید مستقیم" تا فاصله پانزده كیلومتر می‌باشد كه در صورت وجود دید مستقیم تا پنجاه كیلومتر افزایش‌می‌یابد. بنابراین تركیب دو گزینه فوق مناسب‌ترین راه‌حل را برای ایجاد دسترسی گسترده به خدمات ICT با هزینه مقرون به صرفه در اختیار می‌گذارد.

انعطاف‌
اساسا ارتباطات بی‌سیم از انعطاف بالاتری برای تطبیق هزینه‌های سرمایه‌گذاری با سطح تقاضای موجود برخوردارند. ولی اكثر فناوری‌های موجود به‌دلیل سطح قابل پوشش محدود، به تركیبی از روش‌های بی‌سیم و سیمی برای دستیابی به مشتری نهایی روی می‌آورند كه این امر هزینه‌ها را به‌شدت افزایش می‌دهد. قابلیتWiMAX در ایجاد ارتباطات یك نقطه به چند نقطه و پوشش گسترده آن، دسترسی به اینترنت و همچنین ارتباطات تلفنی را به طور همزمان فراهم‌ می‌سازد. چگونگی ایفای این دو نقش در دو بخش دسترسی و زیرساخت در شكل 2 نمایش داده شده است. 

اپراتورهای مخابراتی با به كارگیری WiMAX به خوبی قادر می‌شوند استراتژی‌های بازاریابی و فروش خود شامل سطح پوشش، نرخ گذر، خدمات و  درجه‌بندی آن‌ها را با نیازهای بالقوه موجود در  هر منطقه تطبیق دهند.

شكل 3 : ساختار شبكه WiMAX


كاربردهای متعدد و متنوع‌

در حال حاضر روند كلی در دنیای ارتباطات، حركت به سمت سیستم‌های دیجیتالی مبتنی بر سوییچینگ بسته‌ای به جای سوییچینگ مداری است كه تحت عنوان عمومی حركت به سمت شبكه‌های نسل آینده (NGN) شناخته می‌شوند.

WiMAX بر پایه پروتكل اینترنت موسوم به IP طرح گردیده است و قادر به پشتیبانی از انواع خدمات چندرسانه‌ای همچون VoIP  (انتقال صوت روی اینترنت)، ارسال تصاویر ویدیویی زنده و دسترسی پرظرفیت به اینترنت است. بنابراین فراهم‌كنندگان در انتخاب نوع مشتریان و ارائه خدمات به ایشان از انتخاب‌های بسیاری برخوردارند. طیف استفاده‌كنندگان می‌تواند از مشتریان خانگی تا شركت‌های كوچك و متوسط، كافه‌های اینترنتی (CyberCaf)، مراكز خدمات چند‌رسانه‌ای، مدارس، بیمارستان‌ها و ... را در برگیرد.

وجود استانداردهای جهانی‌
پشتیبانی IEEE و انجمن WiMAX با بیش از سیصد عضو، فناوری فوق را به یك استاندارد جهانی با امكان كار بین تجهیزات سازندگان گوناگون تبدیل كرده است. حجم بالای فروش و به كارگیری هزینه‌های لازم برای تجهیزات سمت مشتری را به زیر صد دلار رسانده است.

امكان گزینش طیف فركانسی‌
در راستای تبدیل شدن به یك استاندارد جهانی، WiMAX  قادر به كار در طیف‌های فركانسی گوناگون می‌باشد. بنابراین قوانین ملی كشورها درباره امواج رادیویی مانعی در به كارگیری فناوری فوق نیست. در حال حاضر طیف‌های فركانسی ممكن از دیدگاه ITU عبارتند از:

1- حوزه فركانسی 3/3 الی 8/3  گیگاهرتز

2- حوزه فركانسی 3/2 الی 7/2  گیگاهرتز

3- حوزه فركانسی 725/5 الی 85/5 گیگا‌هرتز

امكان گزینش طیف فركانسی علاوه بر ایجاد سازگاری با قوانین ملی هر كشور، انعطاف بالایی در انتخاب نوع تجهیزات ایستگاه پایه و سمت مشتری ایجاد می‌كند. این نوع خدمات برای هر دو بخش دولتی و خصوصی جذاب و مقرون به صرفه است. بنابراین این فناوری می‌تواند به نقطه عطفی در همكاری این دو بخش تبدیل شود.

جمع‌بندی‌
WiMAX به بخشی از اكوسیستم اینترنت تبدل شده است. استفاده از آن چه برای تعداد محدودی و چه برای میلیون‌ها مشتری مقرون به صرفه خواهد بود. نصب آن راحت است و از امنیت و شفافیت در ارتباطات برخوردار است. این‌فناوری می‌تواند فضای رقابتی خوبی را میان شركت‌های مخابرات ملی و منطقه‌ای، فراهم‌كنندگان خدمات دسترسی (PAP) و خدمات اینترنتی (ISP) ایجاد كند.

از طرفی WiMAX قادر است خدمات خود را به صورت ثابت، متحرك (nomadic) و حتی همراه (mobile) به مشتریان خود ارائه دهد. در واقع این فناوری ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به یك رقیب جدی برای تلفن همراه را در خود دارد. 
خلاصه این‌كه، WiMAX به عنوان یك‌فناوری دسترسی بی‌سیم پرظرفیت این قابلیت را دارد كه دسترسی به زیرساختارهای ICT را برای همه و در همه جا فراهم كند و یكی از بهترین راه‌حل‌های پركردن شكاف عمیق دیجیتالی میان دو دنیای برخوردار و محروم محسوب می‌شود.

منبع: WiMAX Forum ترجمه: علیرضا تقی‌زاده‌

شنبه 15/12/1388 - 15:3 - 0 تشکر 188372

عنوان: كارگاه برادران نول - چگونه فتوشاپ از نرم‌افزاری ساده به صنعتی بزرگ تبدیل شد

کلیدواژه‌ها: برادران نول، فتوشاپ،گرافیست‌، گرافیک

تجمیعی

متن مطلب: 

آغاز داستان‌
سال‌ها پیش در پاییز سال 1987 Thomas  knoll، دانشجوی دكترای رشته ‌Computer Vision در حال كار روی برنامه‌ای بود كه بتواند تصاویر طیف خاكستری كامپیوتری را روی مانیتور‌های سیاه‌و‌سفید نقشه‌بیتی به نمایش درآورد. این برنامه به نوعی سرگرمی دوره‌ دانشجویی نول محسوب می‌شد كه فارغ از درس‌های دوره‌ دكتری، در خانه خود و روی كامپیوتر مك پلاس خانگی‌اش روی آن كار می‌كرد. این كد برنامه به هیچ وجه مربوط به رساله‌ پایان‌نامه‌ نول نمی‌شد و خود او نیز در اوایل كار هرگز فكر نمی‌كرد كه این برنامه‌ ساده او قرار است روزی به بزرگترین نرم‌افزار ویرایش تصویر تبدیل شود.

این برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic (ILM در مارین كانتری كالیفرنیا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوه‌های ویژه تصویری در شركت عظیم لوكاس فیلم بود كه در آن زمان بزرگترین و معتبرترین شركت فیلم‌سازی به شمار می‌رفت. با تهیه فیلم جنگ‌های ستاره‌ای، لوكاس فیلم ثابت كرده بود كه جلوه‌های تصویری كار‌آمد می‌توانند با تركیب شخصیت‌های خیالی و داستانی دور از ذهن، به یك پدیده در دنیای سینما تبدیل شوند.

در پی موفقیت عظیم آن فیلم، همه در پی یافتن راه‌حل‌های دیجیتالی برای چنین مقاصدی بودند و به همین علت جان نیز به محض اطلاع از پروژه‌ برادرش، از او خواست كه از برنامه‌اش برای تولید تصاویر دیجیتالی استفاده كند. این برنامه‌ ساده Display نام داشت و نمایش تصاویر دیجیتالی توسط این برنامه‌ نتیجه‌‌ خوبی را به دنبال داشت كه نقطه‌ سرآغاز كار این دو برادر شد. خود جان چنین تعریف می‌كند:

جان نول

توماس نول

"من نمی‌دونستم چطور می‌شه از Display استفاده كرد. وقتی برای اولین بار یك عكس سیاه و سفید رو با اون باز كردم، از جان پرسیدم آیا می‌تونه كد برنامه‌ رو جوری تغییر بده كه تصاویر رو با فرمت‌های دیگه هم ذخیره كنه؟! اگهDisplay می‌تونست چنین كاری كنه اونوقت من می‌تونستم با اون از عكس برنامه‌های دیگه خروجی بگیرم. من چندتا عكس رو كه از كامپیوترهای لایت اند مجیك آورده بودم، توی Display باز كردم. اما روی كامپیوتر من خیلی تیره نمایش داده شدند. بنابراین دوباره از توماس پرسیدم: میتونی كاری كنی كه این عكس‌ها كمی روشن‌تر بشن یا مثلا مقدار شفافیت اونها رو تغییر بدی؟" 



 همین سوال ساده سر‌آغاز كار بر روی نرم‌افزاری شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ می‌شناسیم.
جان توسط پدرش كه در دانشگاه میشیگان سمت استادی داشت، ترتیب سفارش یك كامپیوتر Macintosh II را كه اولین مدل رنگی محسوب می‌شد داد. به محض خریداری این كامپیوتر، نول دوباره شروع به كار روی برنامه كرد، به نوعی كه بتواند روی مانیتورهای رنگی نیز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روی این پروژه كار كردند تا بتوانند قابلیت‌های نمایشی آن را افزایش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهای مخصوص خواندن و ذخیره‌كردن فرمت‌های مختلف رنگدانه‌ها را به برنامه‌اش اضافه كرد كه همان كد‌ها سال‌ها بعد تبدیل به فیلترهای plug-in تصویرهای نقشه بیتی شدند. 

توماس پس از مدتی كار روی برنامه‌اش موفق به ساخت ابزار منحصر به‌فرد محدوده‌ انتخاب (Selection Tool) شد كه بدون اینكه لبه‌های زمخت و ناهموار ایجاد كند، قابلیت جدا كردن مناطق رنگی را داشت. او همچنین توانست قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای مثل Level‌ها را برای تنظیم تنالیته‌ تصویر، Hue and Saturation را برای تنظیمات رنگی و نیز قابلیت‌های رنگ‌آمیزی را برای تغییر رنگ مناطق مورد نظر در تصاویر نقشه‌بیتی فراهم كند.

در تابستان 1988 بود كه جان بالاخره به این نتیجه رسید كه كاربرد برنامه‌ ساخته شده به حدی از انتظار رسیده است كه بتوان از آن به عنوان یك محصول تجاری استفاده كرد. توماس از این فكر جان شگفت زده شد:" جداً فكر می‌كنی بتونیم این برنامه رو به كسی بفروشیم؟ من كه فكرش رو نمی‌كنم. " جان با خوش‌بینی برادرش را متقاعد كرد كه این كار اصلا دور از ذهن نیست و به او قول داد كه سعی‌اش را می‌كند تا از برنامه‌ ساخته شده، یك نرم‌افزار تجاری بسازد. 

جان راست می‌گفت. فروش چنین برنامه‌ای به همین سادگی‌ها نبود و كار بسیار زیاد‌تری لازم داشت تا به چنین نتیجه‌ای برسد. اما جان دست‌بردار نبود. 

در همان زمان بود كه جان در نشریه ‌MacWeek  آگهی تبلیغ نرم‌افزار ویرایشگری را دید كه PhotoMac نام داشت. دیدن آن آگهی باعث شد كه جان بیشتر در فكر فروش نرم‌افزار خودشان بیفتد. به همین علت برای تحقیق پیرامون نرم‌افزار جدید راهی همایش SIGGRAPH شد. نتیجه‌ همایش برای او رضایت‌بخش بود. طوری كه خود او می‌گوید"ما هیچ نگرانی‌ای از آن نرم‌افزار نداشتیم. برنامه‌ ما قابلیت‌های بزرگی داشت كه PhotoMac فاقد آن‌ها بود" و درحقیقت تعجب كرده بود كه برنامه‌ای با چنین قابلیت‌های سطح پایینی می‌تواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه‌ خودشان را تغییر داد و هر بار كه نام جدیدی برای آن برمی‌گزید چیز دیگری نظرش را جلب می‌كرد و باعث می‌شد دوباره آن را تغییر دهد. دقیقا مشخص نیست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد.

به نظر می‌رسد این نام را یكی از افراد مورد اعتماد او به وی پیشنهاد داد و در حقیقت این نام آخرین نامی بود كه برگزیده شد و روی نرم‌افزار مورد نظر باقی ماند.

تولد فتوشاپ‌
پس از نام‌گذاری نرم‌افزار، جان شروع كرد به گشتن به‌ دنبال شركتی كه روی فتوشاپ سرمایه‌گذاری كند. اولین شركتی كه با آن‌ها وارد مذاكره شد SuperMac بود كه اختلافات مالی موجب جلوگیری از رسیدن به توافق نهایی بین آن‌ها شد. Aldus در حال كار روی یك پروژه‌ خانگی بود و Adobe نیز علیرغم علاقه‌مندی‌ای كه به همكاری نشان داد اما روند كار آن‌ها به سرعتی نبود كه بتوانند به راحتی وارد مذاكره شوند. در آن زمانی كه جان در  دره سیلیكون به دنبال شركتی برای همكاری می‌گشت، توماس نیز به‌طور تمام وقت در حال كار روی فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابلیت‌های بیشتری را به آن اضافه كند. در این زمان جان نیز برای این‌كه بتواند امكان استفاده از نرم‌افزار را برای عموم ساده‌تر كند، یك راهنمای ساده برای آن تهیه كرد كه می‌توانست نحوه‌ كار با نرم‌افزار را به خوبی تشریح كند. 

زحمات این دو بالاخره نتیجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. این شركت در آن زمان سازنده‌ اسكنر‌های نقشه‌بیتی بود و قصد داشت با خرید فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كار‌ایی اسكنر‌های خود، فروش سخت‌افزارهای خود را افزایش دهد. اقدامات اولیه انجام شد و اولین نسخه‌ نرم‌افزار به عنوان یك برنامه‌ الحاقی برای اسكنر‌ها به بازار آمد. از نسخه‌  فتوشاپ چیزی در حدود دویست كپی به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما به‌هرحال اولین فروش تجاری برنامه‌ خانگی برادران نول به شمار می‌رفت.
در همین زمان جان، نرم‌افزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.

این كار یك موفقیت عظیم برای محسوب می‌شد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند یك كپی از نرم‌افزار را پیش آن‌ها بگذارد تا آن‌ها روی آن تحقیق كنند. این اتفاق باعث شد تا ‌آن‌ها از این نرم‌افزار بین دوستان خود تعریف كرده و كپی‌هایی از آن را برای یكدیگر بفرستند.

استفاده از آن توسط كارشناسان و تایید آن‌ها به نوعی یك تبلیغ غیرمستقیم برای فتوشاپ محسوب می‌شد و باعث ‌شد دید عمومی نسبت به این برنامه‌ ساده بهتر شود. جان با استفاده از این فرصت دوباره برای فروش برنامه‌اش به شركت ادوبی مراجعه كرد و این‌بار Russel Brown، مدیر هنری شركت ادوبی، به شدت تحت تاثیر قابلیت‌های فوق‌العاده‌ فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضا‌نشده‌ای را برای خرید نرم‌افزار ColorStudio تنظیم كرده بود، بلافاصله تغییر عقیده داد و تحت‌تاثیر جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابلیت‌های بیشتری دارد. با امضای قرارداد مشترك بین آن‌دو، شركت ادوبی حق پخش فتوشاپ را از جان خرید و ماجرای دنباله‌دار فتوشاپ و ادوبی از همان‌جا آغاز شد.

نكته‌ بسیار كلیدی در این توافق‌نامه این بود كه جان تنها "حق توزیع فتوشاپ" را به شركت ادوبی فروخت و این نرم‌افزار تا سال‌ها بعد كه موفقیتی بسیار عظیم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبی به‌طور كامل خریداری نشد. ادوبی موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روی برنامه‌ مذكور باقی بماند. جان و توماس نیز بی‌كار ننشستند و پس از امضای قرارداد قانونی حق پخش، كار روی فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابلیت‌های آن را برای نسخه‌های بعدی افزایش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهای مربوط به قابلیت‌های اصلی فتوشاپ بود، جان در كالیفرنیا در حال نوشتن كدهای برنامه‌هایی بود كه می‌توانستند به عنوان plug-in‌‌هایی برای خلق جلوه‌های تصویری به كار روند. بسیاری از اعضای اصلی Adobe معتقد بودند، تلاش‌های جان كاملا بی‌فایده است و زحمات او هرگز برای یك نرم‌افزار جدی مانند فتوشاپ كاربردی نخواهد داشت. آن‌ها به فتوشاپ به چشم یك ابزار ویرایش تصویر نگاه می‌كردند كه تنها می‌تواند به بازسازی و ترمیم تصاویر بپردازد، نه خلق جلوه‌های ویژه برای تصاویر. ولی جان بدون توجه به عقیده‌ آن‌ها به طور پنهانی مشغول نوشتن كدهایی شد كه بعدها به یكی از قدرتمندترین ابزارهای فتوشاپ برای به زانو در‌آوردن ویرایشگرهای دیگر تبدیل شد.

فتوشاپ در ادوبی‌
عملیات ساماندهی فتوشاپ در آوریل 1989 نیز همچنان ادامه داشت و راسل براون و دیگر متخصصان ادوبی با ایده‌های عجیب و غریبشان توماس را وادار به نوشتن كدهایی می‌كردند كه عملا نشدنی بود و قابلیت‌هایی را از او می‌خواستند كه تا آن روز در هیچ نرم‌افزار دیگری ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثیر به‌سزایی در تشویق توماس داشت و ایده‌های خوبی برای كار به او می‌داد.

تمام این زحمات در سال 1990 به نتیجه رسید و بالاخره نسخه یك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگ‌های غیر قابل پیش‌بینی زیادی در آن وجود داشت بلافاصله نسخه‌ ترمیم شده‌ 7.0.1 روانه‌ بازار شد تا ضعف‌های نسخه‌ قبلی را بپوشاند. علیرغم این همه عجله برای عرضه‌ اولین نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرم‌افزارهای رقیب (به طور خاص ColorStudio) خیلی بهتر بود. قابلیت‌های چشم‌گیر در كنار رابط كاربری ساده و راهنمای بسیار گویای استفاده از آن توانست به سرعت در بین كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابلیت‌هایی را ارائه می‌كرد كه  رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان‌ بود كه انقلاب نشر رومیزی در حال شكل‌گیری بود و فتوشاپ همگام با پیشرفت این انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه برای همراهی با این انقلاب مجبور بودید یك كامپیوتر اپل داشته باشید.)

ادوبی همچنین یك سلاح مخفی هم برای خود داشت  و آن راسل براون بود. اولین عرضه‌ نمایشی فتوشاپ در سال 1990 در سانتا باربارا و در همایش كاربران مك توسط او انجام شد. او كه مهارت خاصی در كاربرد و استفاده‌ خاص از قابلیت‌های فتوشاپ داشت، توانست با شوخی‌های خودش و قابلیت‌های سرگرم‌كننده فتوشاپ به خوبی نظر كاربران گرافیست را به آن جلب كند و پیش‌نمایشی بسیار قوی را در مقابل دیدگان آن‌ها قرار دهد. هرچقدر فتوشاپ ساده و كاربردی طراحی شده بود، ColorStudio از شركت Fractal Design كه جدی‌ترین رقیب فتوشاپ محسوب می‌شد، رابط كاربری مشكلی داشت و نیز بسیاری از قابلیت‌های قوی فتوشاپ را نیز نداشت. 

فتوشاپ، نسخه 1.0.7

شركت رقیب برای توجیه كمبود قابلیت‌ها و رابط كاربری محصولش ادعا كرد كه نرم‌افزار آن‌ها یك محصول خاص برای استفاده‌ خاص است و تنها مورد توجه حرفه‌ای‌هاست. اما ادوبی با تاكید بر اینكه قابلیت‌های قوی فتوشاپ در اختیار همگان است و هر كاربری با داشتن یك مك و با هر سطحی از معلومات می‌تواند از آن استفاده كند، جای خود را در بین كاربران عمومی و حرفه‌ای باز كرد. این رقابت به حدی شدید بود كه MacWorld یك مقاله‌ تفصیلی منتشر كرد و در آن به مقایسه‌ بین آن‌دو پرداخت كه جان نول به عنوان طراح فتوشاپ و Marc Zimmer به عنوان طراح ColorStudio، در آن به ارائه‌ تعدادی از قابلیت‌های ترمیم و بازسازی تصاویر پرداختند. برنده‌ این رقابت فتوشاپ بود، اما زیمر ادعا كرد كه این رقابت جوانمردانه نبوده است! چرا كه جان یك هنرمند گرافیست بود، اما كارل تنها یك برنامه‌نویس بود كه كدهای برنامه ‌ColorStudio را نوشته بود و به این شكل بزرگ‌ترین رقیب فتوشاپ نیز از دور خارج شد. 

نسخه دوم فتوشاپ 
با انتشار نسخه‌ دوم فتوشاپ، ادوبی رسماً به عنوان شركت استاندارد محصولات گرافیكی شناخته شد. جان همچنان به عنوان مهندس گرافیك داخلی فتوشاپ كار می‌كرد، اما تعداد مهندسان  ادوبی كافی نبود. فتوشاپ در حال تبدیل شدن به یك استاندارد جهانی بود و نیاز داشت كه افراد متبحر بیشتری با آرا و عقاید متفاوت روی قابلیت‌های آن كار كنند. برای همین هم ادوبی Mark Hamburg را استخدام كرد. یك دانش‌آموخته‌ دیگر از دانشگاه میشیگان كه مدتی قبل فرم استخدام شركت ادوبی را پر كرده بود. ادوبی قصد داشت از قابلیت مسیرهای بزیه
(Bezier Paths) كه یكی از قوی‌ترین ابزارهای رسم خطوط و منحنی‌ها بودند در فتوشاپ استفاده كند و  مارك كه قبل از این روی پروژه ‌Ashton Tate كار كرده بود و در آن از مسیرهای بزیه به خوبی استفاده كرده بود، انتخاب بسیار مناسبی بود. ادوبی با استخدام مارك از وی خواست كه تمام وقت خود را فقط در جهت اجرای این قابلیت در محیط فتوشاپ صرف كند. مهم‌ترین دستاورد‌های نسخه‌ دوم فتوشاپ، امكان رستر كردن فایل‌ها برای Illustrator (نرم‌افزار گرافیكی دیگر ادوبی كه قابلیت‌های برداری داشت)، امكان پشتیبانی از فایل‌های چهار‌رنگ CMYK، قابلیت پردازش تصاویر دورنگ Duotone و ارائه‌ ابزار Pen بود.

مارك هامبورگ


استخدام مارك و همكاری وی با جان كه همچنان در Ann Arbor به سر می‌برد موجب تسریع در پیشرفت فتوشاپ ‌شد. البته خود مارك هامبورگ در این باره می‌گوید كه مهم‌ترین تاثیر وی در نسخه‌ دوم تخصیص حداقل رم مورد استفاده از دو‌مگابایت به چهار مگابایت بوده است كه این تغییر كوچك باعث ایجاد تاثیر شگرفی در پایداری و كار‌آیی نرم‌افزار داشت. و بدین ترتیب نسخه‌ دوم این نرم‌افزار در سال 1991 به بازار آمد.

وجود قابلیت خروجی چهاررنگ در نسخه‌ جدید فتوشاپ روح تازه‌ای در كالبد نشر رومیزی دمید و باعث توجه همگان به این نرم‌افزار پرادعا شد. به ناگهان كاربران با نرم‌افزاری مواجه شدند كه ابزارهای چاپ آن از هر نرم‌افزار دیگری قویتر كار می‌كرد و همین قابلیت‌های چاپ فوق‌العاده فروش سرسام‌آوری را برای فتوشاپ به دنبال داشت.

فتوشاپ در ویندوز
پیشرفت ادامه داشت و ادوبی همچنان در پی استخدام متبحر‌ترین مهندسان و گرافیست‌ها بود. در همین زمانKevin Johnston نیز به گروه پیوست. انتشار نسخه‌ بعدی آنچنان ساده نبود. ادوبی باید به سود خود نیز فكر می‌كرد و به همین منظور تصمیم گرفت دسته‌ دیگری از كاربران را نیز وارد بازی كند. كاربران ویندوز هدف بعدی ادوبی بودند. ادوبی درنظر داشت برای در دست گرفتن نیمه‌ ویندوزی بازار، قابلیت هماهنگی فتوشاپ با سیستم‌های رومیزی را در نسخه‌ جدید بگنجاند. این تصمیم عقیده‌ مدیر جدید ادوبی Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده‌ فتوشاپ را به دو دسته تقسیم كرد. دسته اول به همراه Jeff Parker كار بر روی نسخه‌ مك را ادامه می‌دادند و گروه دوم به رهبری Bryan lamkin شروع به كار بر روی بخش ویندوزی كردند. 

كار بسیار كند پیش‌می‌رفت. چرا كه نسخه‌ ویندوزی محتاج دوباره نویسی كدهای اصلی از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه‌ ویندوزی برنامه دقیقاً مثل این بود كه بخواهند یك برنامه دیگر را از نو بنویسند. پس از مدتی كار شبانه روزی و فشرده روی نسخه ویندوزی، هر دو نسخه‌ مك و ویندوزی با هم منتشر شد. نسخه‌ مك با نام Merlin و نسخه‌ ویندوزی با نام Brimstone. 

و البته هر دو نسخه با شماره‌ نسخه 5/2، به بازار عرضه شدند. تصمیمی كه بعدها به شدت موجب پشیمانی ادوبی شد. طبق نظر بازاریاب‌های ادوبی، بازار نرم‌افزار هنوز آماده‌ پذیرش نسخه‌ 3 نبود و علیرغم قابلیت‌های پیشرفته‌ فتوشاپ 5/2، هنوز به فروش آن در نزد كاربران ویندوز اطمینان نداشتند.

فتوشاپ، نسخه 2.5


ادوبی نگران بود كه مبادا قابلیت‌های فتوشاپ این دسته از كاربران را جذب نكند و به همین علت طبق یك قانون نانوشته، نرم‌افزار خود را با یك شماره نیم، راهی بازار كرد تا در صورت موفق نبودن این نسخه موجب تخریب نام نسخه‌ سوم نشود. همین امر فروش نسخه  5/2 را  تحت تأثیر قرار داد و كاربران به این علت كه گمان می‌كردند این نسخه، یك نسخه برای آماده كردن بازار برای نسخه‌ اصلی 3 می‌باشد، با خودداری از خرید آن به انتظار نسخه‌ سوم ماندند. در نتیجه فروش نسخه‌ 5/2 به هیچ وجه رضایت بخش نبود. 

قابلیت‌های فوق‌العاده جدید مثل پالت‌ها و پشتیبانی از فایل‌های 16 بیتی نادیده گرفته شد و موفقیت این نسخه‌ خوب تحت تأثیر بازاریابی اشتباه ادوبی قرار گرفت. این نسخه اما هرچه بود شروع فصل جدیدی در تاریخ فتوشاپ محسوب می‌شد. چرا كه از آن پس كاربران ویندوز نیز می‌توانستند رابط كاربری فتوشاپ را روی مانیتور PC خود ببینند.  

اگرچه در بین كاربران مك، فتوشاپ بدون رقیب به پیش می‌تاخت، اما در بین كاربران ویندوز یك رقیب جدی به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. كاربران ویندوز می‌توانستند فتوشاپ را روی سیستم‌هایشان اجرا كنند، اما لیست قابلیت‌های جدید اضافه شده چندان چشمگیر نبود. از بازخورد بازار نیز خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسید. یك جای كار ایراد داشت. PC‌های ویندوزی‌ها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار كمبود حافظه می‌شدند و هنگ می‌كردند.  قسمت پشتیبانی فنی به سرعت مشغول كار شدند. هامبورگ به شدت مصمم شده بود كه مشكل را در كوتاه‌ترین زمان رفع و رجوع كند و گروه توانست پس از تلاش‌های شبانه‌روزی مشكل كمبود حافظه‌ را حل كند و نسخه‌ دیگری را روانه‌ بازار كنند. یعنی نسخه‌ 1.5.2.

این نسخه اولین نسخه‌ای بود كه فتوشاپ توانست روی هر دو پلات‌فرم مك و ویندوز با یك سرعت اجرا شود و همه‌ این موفقیت بیش از هامبورگ، مدیون Zalman Stern برنامه نویس جدید ادوبی بود كه توانست كدهای هماهنگ‌سازی فتوشاپ با PC‌ها را به عنوان یك plug-in در نسخه‌ آخر بگنجاند.

قبل از كامل شدن نسخه‌ 5.2، كار بر روی پروژه نسخه‌ سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اینكه توماس با همكاری هامبورگ و جانستون كار بر روی قابلیت‌های جدید نسخه‌ سوم را آغاز كرده بودند و سعی می‌كردند هماهنگی بین دو نسخه‌ مك و ویندوز را با هم هدایت كنند. استرن در حال بهینه‌سازی نسخه‌ مك بود و سیتا نارایانان مهندس هندی‌الاصل ادوبی وظیفه‌ تولید همزمان قابلیت‌های ویندوزی را بر عهده گرفت.

در آن زمان نرم‌افزار دیگری پا به عرصه گذاشته بود كه بسیاری معتقد بودند با قابلیت‌های پیچیده‌ خود می‌تواند فتوشاپ را به زانو در آورد. این رقیب تازه  Live Picture نام داشت. ادوبی متوجه شد كه این رقیب تازه در حال ارائه قابلیت های بیشتری است و در حال تبدیل شدن به یك رقیب بزرگ است. قابلیت لایه‌ها در Live Picture به گونه‌ای بود كه كاربر می‌توانست لایه‌ها را به هم بچسباند بدون این‌كه مجبور باشد آن‌ها را با هم یكی كند و این اصلا چیزی نبود كه از نظر كاربران پوشیده بماند. آن‌ها می‌گفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابلیت لایه‌بندی در Live Picture بسیار گسترده‌تر است. در همین حال بر سر زبان‌ها افتاده بود كه مهندسان فتوشاپ قابلیت لایه‌ها را ازLive Picture دزدیده‌اند! اما در حقیقت توماس زمانی كار بر روی لایه‌ها را شروع كرده بود كه هنوز اسمی هم ازLive Picture بر زبان‌ها نبود. از نظر او لایه‌ها تنها یك روش مناسب برای جدا نگه‌داشتن اجزای كار در طول ویرایش تصویر بودند.

روزهای تاریك
فتوشاپ 3 منتشر شد. اما عرضه‌ این محصول برای ادوبی خاطره‌ خوبی نداشت. دعواهای حقوقی بر سر حق انتشار و برخوردهای پی‌درپی بین كارشناسان و طراحان اصلی برنامه خاطرات بدی را در ذهن سازندگان به جای گذاشت. جف پاركر از سمت مدیریت بخش سازنده مك كنار رفت و John Leddy به جای او قرار گرفت و نسخه‌ سوم با اما‌و‌اگرهای فراوان به بازار آمد. شایعه‌ آزمایشی بودن نرم‌افزارهای پخش‌شده در‌حالی شكل می‌گرفت كه ادوبی در بدترین موقعیت داخلی قرار داشت. این روز‌ها را دوره ‌Bass-O-Matic می‌نامند. 

فتوشاپ، نسخه 3.0


هیچ تعریف خاصی برای این عبارت موجود نیست. این عبارت تنها یك شوخی بین سازندگان نرم‌افزار بود كه در نسخه‌ آخر به جا مانده بود. برخی از كاربران در هنگام استفاده از فتوشاپ در منو‌ها با این عبارت مرموز مواجه می‌شدند كه خودبه‌خود ظاهر شده و سپس ناپدید می‌شد. 

مت براون یكی از بهترین مهندسین قسمت پشتیبانی فتوشاپ درباره‌ این اتفاق می‌گوید" Bass-O-Matic تنها یك نشانه برای شناختن نسخه‌ بتا بود كه برای جدا كردن آن از نسخه‌ اصلی در منو‌ها قرار داده شد". اما این، همه ماجرا نبود. اتفاقاتی كه برای این نسخه می‌افتاد كم نبودند. از جمله‌ آن‌ها ظاهر شدن پیغام Expiration و از بین‌رفتن مجوز استفاده از نرم‌افزار، كاربران را وحشتزده كرد. بلافاصله نسخه‌های موجود در بازار جمع‌آوری شد و نسخه‌ 1.0.3 جای آن را گرفت. اما كاربرانی كه نتوانستند نسخه‌های قبلی را به نمایندگی‌های ادوبی تحویل دهند با پیغامی مبنی‌بر اتمام زمان استفاده مواجه شدند. 

نرم‌افزار‌های آن‌ها از تاریخ 1 ژانویه 1995 دیگر اجرا نشدند.  
درحالی كه موج بدبینی فزاینده‌ كاربران در حال كاستن از اعتبار ادوبی بود و دسته دسته نرم‌افزارها در نمایندگی‌های ادوبی در حال تعویض بودند، این شركت برای تسریع در كار افرادی كه دسترسی به خدمات شركت را نداشتند سرویس رفع مشكل خود را روی سایت قرار داد تا كاربران بتوانند فایل بروز‌رسانی نسخه ‌1.0.3 را از آنجا دریافت كنند. این كار موقعیت ادوبی را كمی بهتر كرد، اما اتفاق مشابه‌ای نیز در فوریه 1995 برای كاربران نسخه‌ ژاپنی نرم‌افزار پیش آمد.

تحول نوار ابزار فتوشاپ در نسخه های مختلف


كاربران ژاپنی در اول فوریه‌ آن سال با پیغامی مشابه پیغام قبل مواجه شدند و ادوبی به ناچار نسخه‌ 3.0.3 را روانه‌ بازار كرد. موقعیت وحشتناكی بود. ادوبی در پایین‌ترین سطح مقبولیت قرار گرفته بود و در همان زمان بود كه بسیاری از بهترین مهندسان برنامه‌نویس، این شركت را ترك كردند. اتفاقات پیش آمده شرم‌آور بود و آنان تحمل برخورد كاربران را نداشتند. در این زمان كوین جانستون برای كاهش بار منفی ایجاد شده در بین مهندسان و كاربران برای اولین بار از "شوخی‌های بی‌خبر ادوبی "(Adobe Transient Witticism (ATW) " در كدهای برنامه استفاده كرد كه نشانه‌ای از موقعیت سخت و فشار آن روزها در آن دیده می‌شود. برای دیدن این شوخی‌ها كه به تخم‌مرغ شانسی هم (Easter Egg) معروفند باید در حالی كه دكمه Alt و Ctrl را نگه داشته‌اید روی About Photoshop در منوی Help كلیك كنید تا صفحه‌ معرفی پنهانی اعضا باز شود. پس از تمام شدن تمام معرفی‌ها و تقدیمات باید بلافاصله روی فاصله‌ خالی بین محل نمایش نوشته‌ها و عكس بالای آن‌ها كلیك كنید تا صفحه‌ حاوی شوخی‌ها ظاهر شود.

این نسخه از فتوشاپ به دلیل این بدعت جالب بیشتر به نسخه ‌ATW معروف است.
نسخه‌ سوم فتوشاپ با همه‌ ب‌روز رسانی‌ها و ترمیم‌های جانبی ارائه شد. بسیاری بر این باور بودند كه این نسخه آخرین نسخه‌ فتوشاپ خواهد بود و ادوبی مجبور است این پروژه را به حال خود رها كند. امكان ارائه‌ نسخه چهارم تقریبا غیر ممكن بود و این درحالی بود كه بهترین مهره‌های ادوبی هر‌كدام به كاری دیگر مشغول بودند. توماس درگیر پروژه‌ وقت‌گیر  ساختن خانه‌اش شده بود و هامبورگ در حال همكاری با یك شركت برنامه‌نویسی دیگر بود. جانستون و چندین مهندس نرم‌افزار طراز اول دیگر، ادوبی را ترك كرده بودند و یا در حال كار روی پروژه‌های دیگری بودند. ادوبی به هیچ وجه در جایگاه خوبی قرار نداشت.

هنگامی كه لامكین تصمیم خود را برای شروع به كار دوباره اعلام كرد تقریبا هیچكس به موفقیت او اطمینان نداشت و تنها كسی كه او را تشویق می‌كرد هامبورگ بود. لامكین تصمیم داشت كه كار را با بازسازی رابط كاربری فتوشاپ راه‌اندازی كند. وی می‌خواست یك طراح ماهر را پیدا كند تا حركتی فراگیر را آغاز كنند. هدف این بود: طراحی رابط كاربری نرم‌افزارهای ادوبی به منظور داشتن ظاهر و رفتاری مشابه. حركت بسیار بزرگی بود به‌طوری‌كه حتی هامبورگ را نیز متقاعد كرد تا برای تسریع كار، دوباره سمت مدیریت تیم فتوشاپ را برعهده بگیرد. 

تغییرات بزرگی در شرف وقوع بود. در ابتدا، Andrei Herasimchuk به عنوان طراح رابط كاربری جدید به استخدام شركت در‌آمد و بلافاصله شروع به بازسازی فرامین و ابزارهای قبلی كرد. او كه از یك شركت كوچك سازنده‌ نرم‌افزار در نیوانگلند آمده‌بود، تخصص بسیاری در تشخیص كاربری رنگ‌ها داشت. اندری با تشویق و ترغیب لامكین و هامبورگ، اضافه‌كردن فیلتر‌ها و بازسازی پالت‌لایه‌ها را شروع كرد و تغییراتی اساسی را در فتوشاپ ایجاد نمود. مهندسان دیگر نیز بی‌كار ننشسته بودند و روی افزایش قابلیت‌ها كار می‌كردند. Jason Bartell در حال كار روی لایه‌های تنظیم‌كننده (Adjustment Layers) بود (كه البته قرار بود در نسخه بعدی آماده شود) و Pawliger كدهای مربوط به خطوط راهنما (GridsِGuides) را فراهم می‌كرد. خود هامبورگ نیز در حال كار روی قابلیت تغییر‌ فرم ‌آزاد (ایده‌ ناتمام توماس) شده بود. كار با شدت هرچه تمام‌تر جلو می‌رفت. گروه به‌هیچ‌وجه قصد نداشت دوباره شكست بخورد و همه به دنبال این بودند كه دوباره فتوشاپ را به روز‌های اوج برگردانند.

نسخه‌ آزمایشی برنامه در اختیار گرافیست‌های بزرگ قرار گرفت تا عقیده‌شان را درباره‌ محصول جدید ابراز كنند. همه منتظر بازخورد نسخه‌ آزمایشی بودند. تمام گرافیست‌هایی كه با نسخه‌ جدید كار كرده بودند بدون استثنا معتقد بودند كه امكانات و قابلیت‌های جدید آن‌ها را شگفت‌زده كرده‌ است. اما نگران برخورد كاربران عادی بودند. خیلی چیزها در رابط كاربری تغییر كرده بود و ممكن بود اصلا به مذاق كاربران معمولی خوش نیاید. به بیان دیگر، عرضه‌ نسخه‌ جدید بیشتر به یك ریسك شبیه بود. ولی به هر صورت عرضه‌ نسخه‌ 0.4 بتا آغاز شد.

نسخه چهارم
برخورد كاربران نسخه‌ بتا غیرقابل پیش‌بینی بود. همه شوكه شده بودند. هیچ‌كس توقع چنین تغییرات بزرگی را نداشت. كاربران در مواجهه با این رابط كاربری تغییر‌یافته با تعجب به یكدیگر نگاه می‌كردند و می‌گفتند "این همه تغییر برای چیست؟" فتوشاپ به یك نرم‌افزار دیگر تبدیل شده بود. سرویس‌های خبری آنلاین همچون Compuserve و AOL بلافاصله شروع به انعكاس اخبار نسخه‌ جدید كردند. گروه‌های خبری اینترنتی پر از انتقادات كاربرانی شده بود كه نمی‌توانستند با نسخه‌ جدید و تغییرات بنیادی آن كنار بیایند.

آندره هراسیمچوك

فتوشاپ، نسخه 4.0

نسخه‌ 0.4 در نوامبر 1996 منتشر شد و در نهایت برخورد كاربران این بود: "چرا پروژه‌ فتوشاپ را متوقف كردید؟! اما موج ایجاد شده‌ ابتدایی كم‌كم فرونشست و كاربران آرام‌آرام به نسخه‌ جدید عادت كرده و كاربرد قابلیت‌ها و رابط جدید آن را فرا‌گرفتند. بازگشت سرمایه مالی دیگر تنها مزیت این ریسك بزرگ نبود. درآمد سرشار نسخه‌ چهارم نه تنها باعث شد پروژه‌ فتوشاپ دوباره جان تازه‌ای بگیرد بلكه موجب اثبات حقانیت مهندسانی شد كه با تغییرات بنیادی در این پروژه درایت خود را ثابت كرده بودند.  

از زمان شروع به كار پروژه‌ فتوشاپ تا زمانی كه نسخه‌ چهارم به بازار عرضه شد، اتفاقات زیادی در دنیای گرافیك دیجیتالی رخ‌ داد. ظهور فتوشاپ به عنوان یكی از قوی‌ترین نرم‌افزار‌های گرافیكی در زمینه‌ چاپ، روند حركتی صنعت چاپ و نشر رومیزی را دستخوش تحولی برگشت‌ناپذیر كرده بود. ادوبی با خریدن Aldus، برنامه PhotoStyler را نابود كرد. Freehand نرم‌افزار برداری Macromedia به عنوان رقیبی برای Illustrator پا به عرصه گذاشته بود. X-Res نیز پس از مدتی دست و پنجه نرم‌ كردن با فتوشاپ از میدان به‌در‌شد. از طرفی در بین كاربران ویندوزی وضع رو به بهبود بود. Metatools محصول جدید یك شركت نوپا به نام HSC به عنوان plug-in های  كمكی برای فتوشاپ مورد استقبال عمومی قرار گرفته بود. این شركت به فاصله‌ كوتاهی از این عرضه‌ عمومیSpecular را خرید و توانست با شركت Fractal Design ادغام شود و محصول بعدی را با عنوان MetaCreation به بازار عرضه كند. Live Picture تقریبا منحل شده بود.  وب در حال گسترش بود.  اپل در حال از دست دادن بازار بود و هرچند كه هنوز هم انتخاب اول گرافیست‌ها و هنرمندان به شمار می‌رفت، اما بازار را به رقیب ویندوزی واگذار كرده بود.

در كنار همه‌ اینها فتوشاپ همچنان به رشد خود ادامه می‌داد و تعداد كاربران آن در سطح بین‌المللی به بیش از یك‌میلیون رسیده بود.(با احتساب این‌كه نرخ كاربران رجیستر شده به رجیستر نشده تقریبا ده به یك است). شركت‌های كوچك نرم‌افزاری كم و بیش نرم‌افزارهای كوچكی را به عنوان plug-in های فتوشاپ به كاربران می‌فروختند و كتاب‌های نوشته شده درباره‌ فتوشاپ به بیش از صد عنوان می‌رسید.

ادوبی برای خرید این محصول با برادران نول وارد مذاكره شد. همانطور كه گفته شد این محصول با درایت جان هنوز تحت اختیار برادران نول بود و فتوشاپ تنها حق توزیع آن را خریداری كرده بود. اگرچه سود حاصل از توزیع آن كم نبود اما ادوبی ترجیح می‌داد این‌نرم‌افزار خوش‌طالع را به طور كامل در اختیار داشته باشد. فتوشاپ نشان داده بود كه ارزش خریداری را دارد. همه می‌خواستند فتوشاپ را به طور كامل به ساختمان جدید ادوبی منتقل كنند كه به گفته‌ كارمندان، آن ساختمان، با فتوشاپ ساخته شده‌بود!

ارتقا بعدی
در بهار سال 1997 بود كه اخبار ضد و نقیضی از ساختمان ادوبی به بیرون درز كرد. شنیده‌ها حاكی از آن بودند كه ادوبی قصد دارد نسخه‌ هفتم Illustrator مك را وارد بازار كند و از آن‌جا كه نسخه‌ ویندوزی آن تفاوت چندانی با نسخه‌ مك ندارد، قرار است نسخه‌ ویندوزی نیز با یك جهش از نسخه‌ 4 به نسخه‌ 7 تبدیل شود. چیزهایی در حال تغییر بودند. تابستان همان‌سال هراسیمچوك (طراح جدید ادوبی) به Jeff Schewe نامه‌ای فرستاد و از وی خواست صفحه‌ معرفی این نسخه را كه با نام رمز Strange Cargo شناخته می‌شد طراحی كند. در كنفرانس سپتامبر سال 1997 فتوشاپ كه در شهر اورلاندو برگزار می‌شد، هراسیمچوك و Katja Rimmi (طراح اول رابط كاربری فتوشاپ  0.5) با تعداد زیادی از گرافیست‌های بزرگ جهان كه به عنوان آزمایش‌كننده‌ نسخه‌ بتا انتخاب شده بودند ملاقات كردند. در همان همایش بود كه هراسیمچوك با عنوان كردن یكی از بزرگترین ایده‌های ادوبی همه‌ كاربران را در بهت فرو برد. آن ایده‌، پالت History بود. 

در حقیقت این ایده از طرف هامبورگ ارائه شده بود. یك قابلیت منحصر به‌فرد برای كنترل كردن فرامین Undo در نرم‌افزاری قدرتمند همانند فتوشاپ. شایعه‌ای مبنی بر دزدیدن این ایده از جف اسكیو به راه افتاده بود. برخی عقیده داشتند كه این ایده نشات گرفته از كاربرد Snapshot‌ها برای ذخیره كردن آخرین مرحله‌ تمام‌شده توسط اسكیو می‌باشد كه در آخرین كاربرد آزمایشی این نرم‌افزار با هراسیمچوك درمیان گذاشته بود.

تاریخ انتشار نسخه‌های مختلف فتوشاپ‌

3 (Photoshop 1.0 (Mac OS: فوریه 1990
3 (Photoshop 2.0 (Mac OS:  ژوئن 1991
3 Photoshop 5.0.1:  1999
(اسم رمز: Fast Eddy )                        
3 Photoshop 5.5 : 1999 
امكانات جدید: اضافه كردن مسیر‌های بزیه‌
3Photoshop 0.6: سپتامبر 2000
3 (Photoshop 2.0.1  (Mac OS: ژانویه 1992
(اسم رمز: Venus in Furs)
(Photoshop 2.5  (Mac OS: نوامبر 1992
امكانات جدید : فیلترLiquify
3 (Photoshop 2.5.1  (Mac OS: سال 1993
3Photoshop 6.1: مارس  2001
(Photoshop 3.0  (Mac: سپتامبر 199      
3 Photoshop 7.1: آوریل 2002
3  (Windows)  نوامبر 1994                      
(اسم رمز: Liquid Sky)   
     (اسم رمز: (Tiger Mountine (Mac OS)      
امكانات جدید:
امكانات جدید: پالت‌های برگه‌ای                 
متون نوشتاری كاملا برداری شدند.
3   Photoshop 4.0  نوامبر 1996               
3   Photoshop  7.0.1: آگوست 2002
اسم رمز: Big Electric Cat                    
3   Photoshop CS: اكتبر 2000 
امكانات جدید: لایه‌های تنظیم كننده‌                   
 (اسم رمز:Dark Matter)    
متون قابل ویرایش (تا قبل از این نسخه             
امكانات جدید:                   
متون به محض نوشته شدن روی عكس رستر می‌شدند) 
فرمان Shadow/Highlight 
3  Photoshop 4.0.1: آگوست 1997             
فرمانMatch Colour      
3  Photoshop 5.0  می 1998                    
فرمانLens Blur          
(اسم رمز: Strange Cargo)                   
هیستوگرام زنده‌              
امكانات جدید: قابلیت مدیریت رنگ‌ها
(Color Adjustment)
3  Photoshop CS: آوریل 2005

























اولین نسخه‌ آلفای 0.5 با قابلیتی فوق‌العاده از راه رسید. پالت History همه‌ كاربران را شگفت‌زده كرده بود. اما موج فراگیری كه بعد از آن كاربران را تحت تأثیر قرار داد چند هفته بعد از نسخه‌ اول بود. نسخه‌ دوم آلفا 0.5 با قابلیت بسیار پیچیده‌تر به بازار ارائه شد. یعنی Non-Linear History، این قابلیت به این مفهوم است كه شما می‌توانید در پالت History به عقب برگردید و از هر مرحله‌ای كه لازم است كار را در مسیری دیگر دنبال كنید، بدون این‌كه مراحل انجام شده‌ قبلی از بین برود!

فتوشاپ، نسخه 5.5

نسخه‌ پنجم به واقع همانند یك انقلاب بود. همه‌ گزینه‌ها بهبود یافته بودند. هر منویی كه باز می‌شد پر بود از قابلیت‌های جدیدی كه كاربر را هیجان زده می‌كرد. قابلیت‌های جدید همانند تخم‌مرغ‌های شانسی باز می‌شدند و هدایایی را به كاربران عرضه می‌كردند. كاربردهایی به ابزارهای جدیدی اضافه شده بود كه هنوز برای بسیاری از كاربران تعریف نشده بودند. ابزار مهر لاستیكی و نیز ابزار قلم به‌طور كامل تغییر ماهیت داده بودند. فتوشاپ در‌حال تكمیل بود.

یكی از بزرگترین تغییرات كه سر و صدای زیادی به پا كرد، Color Management (مدیریت رنگ‌های تصویر) بود. برای برخی كاربران این قابلیت همانند یك موهبت بزرگ محسوب می‌شد، اما از نگاه برخی دیگر این قابلیت یك توطئه برای نفوذ به حریم تصویرگران بود و معتقد بودند فتوشاپ پا را از گلیم خویش بیرون گذاشته است. این قابلیت هرچند بسیار قوی بود اما خالی از اشكال نبود. هیچ‌كس نمی‌خواست باور كند كه مدیریت رنگ‌ها یك قابلیت پیچیده‌ جدید است كه ممكن است خالی از لغزش هم نباشد.

در ابتدا ترمیم رنگ‌ها به درستی انجام نمی‌شد و اعتراض كاربران باعث شد بخش پشتیبانی فنی به سرعت یك فایل بروز رسانی را روی سایت بگذارند و از كاربران بخواهد نسخه‌ 0.5 را به 2.0.5 تغییر دهند. این بروز رسانی حاوی یك فایل ویزارد بود كه خودبه‌خود نسخه‌ قبلی را ترمیم می‌كرد.

در همین سال‌ها بود كه اپل، شركت از دست‌رفته‌ جابز، دوباره به بازسازی مشغول شده بود و عرضه ‌iMac روح تازه‌ای در كالبدش دمیده بود. هرچند وضع بازار رو به بهبود بود، اما اختلافات داخلی در ادوبی موجب خروج چند تن از اعضای اصلی شد. نسخه‌ 5.5 در حال شكل‌گیری بود و Imageready به عنوان خواهرخوانده‌ فتوشاپ در حال آماده‌سازی بود تا همراه با نسخه‌ 5.5 وارد بازار شود. لیست قابلیت‌های جدید فتوشاپ 5.5 آنچنان گسترده نبود، اما پشتیبان تازه‌ای پیدا كرده بود كه تا قبل از آن فاقد آن بود،  یعنی اینترنت.

فتوشاپ 5/5 محصول بسیار موفقی بود. ادوبی به روز‌های اوج برگشته بود و ظهور نرم‌افزار جدید InDesign كه از قابلیت‌های فتوشاپ در جهت نابود‌كردن رقبای نشر همچون (Quark) استفاده می‌كرد اعتبار زیادی را به‌همراه داشت. فتوشاپ بسیار قوی‌تر از آن شده بود كه چیزی مانع پیشرفت آن شود. سال‌های پس از آن همه با موفقیت همراه بود. نسخه‌ ششم نیز اگر چه بدون ایراد نبود اما همچنان كاربران را در بند خود نگاه داشت. تنها نسخه‌ بعدی فتوشاپ به عنوان یك محصول منفرد نسخه‌ 0.7 (و البته نسخه‌های تكمیلی دنباله‌ آن بود) و همان‌طور كه  می‌دانید نسخه‌های بعدی (نسخه‌ 0.8) با تغییرات كمی همراه با تعداد دیگری از محصولات ادوبی در یك مجموعه و با نام كلی CS وارد بازار شد تا همچنان به تاخت و تاز در زمینه‌ گرافیك كامپیوتری مشغول باشد. و اكنون نیز كه نسخه نهم یا CS2 وارد بازار شده است.

فتوشاپ امروزه دیگر یك نرم‌افزار نیست. یك صنعت است. بزرگترین انجمن‌های خبری دنیا و همچنین بیشترین تعداد  آموزش‌های آنلاین مربوط به این نرم‌افزار است. در‌آمد ادوبی به بیش از یك میلیارد دلار در سال رسیده است و به جرات می‌توان گفت بیش از آن‌كه فتوشاپ با ادوبی معروف شود، ادوبی از نام فتوشاپ استفاده كرده است. و دلیل این محبوبیت تنها یك جمله است. فتوشاپ در بهترین زمان ممكن به‌وجود آمد و با بهترین‌ها هدایت شد.


منابع زیادی برای اطلاع از سرنوشت افراد در دسترس من نبود. خوانده‌ام كه توماس نول هنوز هم رساله‌اش را تمام نكرده است و امروز با همسر و فرزندانش در خانه‌ 10 هكتاری‌اش در Ann Arbor زندگی می‌كند. (همان خانه‌ای كه می‌گویند فتوشاپ آن را ساخته است). او هنوز هم با ادوبی همكاری می‌كند و شایع است كه خودش هم روی سیستم خانگی‌اش فتوشاپ را نصب كرده است! جان دیگر در پروژه‌های فتوشاپ همكاری نمی‌كند، اما ILm هنوز هم پذیرای ایده‌های ناب اوست.

مترجم: امین یاری

منابع :

ماهنامه شبکه
www.schewephoto.com
www.photoshophalloffame.com
www.i3forum.com
www.what-means.com/encyclopedia/Photoshop

شنبه 15/12/1388 - 15:7 - 0 تشکر 188375

عوان:هفت اشتباه بزرگ در تجارت الكترونیك‌

کلیدواژه‌ها: تجارت الكترونیك‌، خرید اینترنتی

تجمیعی

متن مطلب: 

اشتباه اول: سبدهای خرید گیج كننده‌
سناریو: خوب، بالاخره شما وارد یك سایت فروش اینترنتی محصولات شده‌اید و می‌خواهید محصول یا كالایی را به صورت Online خریداری كنید، با خوشحالی كارتان را در گشت و گذار از میان دالا‌ن‌های مجازی این بهشت Online تمام كرده و چرخ خرید رویایی خود را از انبوهی از اجناس مختلف، كه پس از صرف وقتی زیاد با زحمت و دقت انتخاب كرده‌اید پر نموده‌اید و آماده‌اید كه یك عالمه پول خرج كرده و به یك ساعت خرید سخت پایان ببخشید.
می‌خواهید ببینید كلاً چه چیزهایی در سبد خود گذاشته‌اید، اما یك لحظه بایستید! ... دكمه نمایش سبد خرید كجا است؟! در حقیقت از خود می‌پرسید چگونه باید به مرحله كنترل سبد خرید برسم؟ آه، خدای من! من نمی‌توانم چیزهایی را كه انتخاب كرده‌ام عوض كنم! لغو! لغو! لغو! 

در دنیای تجارت الكترونیك، فرم‌های خرید لغو‌شده و خریدارانی كه خریدشان لنگ مانده است چیزی طبیعی هستند. بر اساس گزارش "مطالعه كارایی تجارت الكترونیك" كه توسط شركت Scivisum كه یك شركت مطالعه و تحلیل و بررسی در مورد وب می‌باشد تهیه شده است، فرم‌ها یا سبدهای خرید هشتاد درصد سایت‌های انگلیس ایراد دارند. تحقیق این گزارش كه بر روی 51 سایت مشهور انجام شده است نشان داد كه میزان لغو فرم‌های خرید در سایت‌های انگلیس، 10 برابر بیشتر از اندازه استاندارد آن است.
راه حل: سادگی! یك سایت رنگارنگ، با نمایی خیالی و خارق‌العاده كه موزیك پخش می‌كند، رنگ‌های رنگین كمان را به نمایش می‌گذارد و لیستی طویل از انواع و اقسام محصولات مختلف را پیش چشمان مشتری ردیف می‌كند، ذره‌ای ارزش نخواهد داشت اگر مشتریان شما ندانند كجا باید سفارش‌های خود را تكمیل كنند.
مالكولم دافیت، مدیر واحد تجاری شركت Dreamteam Design اظهار می‌دارد: "از آنجا كه نمی‌توانید به هنگام بازدید مشتریان از فروشگاه اینترنتی خود، جلوی هر یك از آن‌ها قرار گرفته و آن‌ها را راهنمایی كنید، باید برای آن‌ها امكان مرور جنس‌هایی را كه برداشته و در سبد خرید خود گذاشته‌اند، بسیار آسان سازید و برای آن‌ها، واسطی ساده و كاربرپسند به منظور كنترل سبد خریدشان فراهم كنید كه استفاده از آن نیز راحت باشد".
شما همچنین باید با مشكلات این كار آشنا باشید. شبكه ClickZ بیان می‌دارد كه 47 درصد صاحبان فروشگاه‌های اینترنتی اصلاً اطلاعی درباره میزان ناتمام ماندن فرم‌های خرید خود ندارند.

اشتباه دوم: پرس و جوی بی‌دلیل‌
سناریو:
 بازدیدكنندگان سایت شما تمایل دارند كه تجربه خرید خود را به سرعت و بدون ایجاد هرگونه وقفه بی‌دلیل به اتمام برسانند. حتی در سریعترین و قابل پیمایش‌ترین سایت‌ها، تعداد بسیار كمی از مشتریان، وقت یا حوصله 

آن را دارند كه پیش از آن كه اجازه خرید پیدا كنند، زندگینامه خود را تنها به خاطر راضی كردن نیاز بی حد و حصر شما به تحقیق در مورد نحوه خرید مشتریان، تایپ كنند. مطمئناً خودتان هم تحمل چنین چیزی را در فروشگاه محلی نزدیك خانه خود ندارید، دارید؟
مارك تمپل، مدیر واحد اجرایی شركت MAD قبلاً با چنین مواردی برخورد داشته است. او بیان می‌دارد كه: "یكی از مشتریانMAD ارائه‌دهنده خدمات حقوقی است كه در وب سایت آن‌ها، پیش از آن كه بازدیدكننده بتواند كار مورد نظر خود را سفارش دهد مجبور است به 26 سوال پاسخ بدهد. تعدادی از این سوالات نیز واقعاً سوالات نامربوطی هستند مانند "كجا با ما آشنا شدید؟ یا میانگین سالانه زمانی كه برای انجام چنین اموری صرف می‌كنید چقدر است. 
راه حل: تمپل اظهار می‌دارد كه: هرگز سوالاتی كه ارتباطی با روند خرید ندارند از مشتری نپرسید. مشتریان دوست دارند هر چه زودتر و سریعتر خرید خود را تمام كنند. در حقیقت اساساً به همین دلیل است كه می‌خواهند به صورت Online خرید كنند".

اشتباه سوم: مشكلِ پیدا كردن كالا
سناریو: شما فروشنده‌ای هستید كه در فروشگاه اینترنتی خود بیش از هر فروشنده دیگری در كره زمین، كفش و لباس و پوشاك عرضه می‌كنید. انبار كالاهای شما هم پر است از انواع و اقسام مختلف هر یك از این كالاها كه سلیقه هر خریداری را برآورده می‌كند. حالا كه این طور است، پس حداقل این كار را برای آن‌ها راحت كنید! لی

تاملینسون، مدیر واحد توسعه بازرگانی شركت موتور جستجوی Mirago نیز با یك مورد خاص برخورد داشته است. او بیان می‌دارد كه: "یكی از سایت‌هایی كه به صورت روزانه مرا اذیت می‌كند فروشنده‌ای محبوب است كه طیف وسیعی از محصولات مختلف را از لوازم خانگی گرفته تا لوازم ورزشی، عرضه می‌كند. وقتی كه وارد سایت این شركت می‌شوید در قسمت بالاسمت چپ آن یك كادر جستجو می‌بینید. این كادر جستجو، قابلیت بسیار مفیدی به نظر می‌رسد. اما حقیقت این است كه باید در این كادر، كُد كالا را وارد كنید. واقعاً باید پرسید كسی كه می‌خواهد خرید كند، از كجا باید بداند كُد كالای مورد نظر او در این سایت چیست؟!"
راه حل: حتماً وقت گذاشته و در سایت خود امكان جستجویی كه كارا و مفید باشد برای بازدیدكنندگانتان فراهم كنید. محصولات خود را گروه‌بندی كنید و به نحوی این كار را انجام دهید كه مشتریان شما نیز این گروه‌بندی‌ها را به راحتی بفهمند (از دید مشتریان به این قضیه نگاه كنید نه از دید خودتان). همچنین اطمینان حاصل كنید كه سایت شما در موتورهای جستجوی معروف ثبت شده باشد تا خریداران شما بتوانند از طریق موتورهای جستجوی خارجی نیز، كالاهای شما را در اینترنت پیدا كنند. دوروتی آرندت، مدیر واحد توزیع و جستجو درKelkoo.co.uk می‌گوید، تعداد مشتریانی كه برای پیدا كردن صفحه محصول مورد نظر خود از موتورهای جستجوی مختلف استفاده می‌كنند به میزان بالایی در حال افزایش است.


اشتباه چهارم: پیمایش با دردسر
سناریو:
 به صحنه ماجرا توجه كنید: شما با خوشحالی در حال گشت و گذار در یك سایت ایترنتی هستید كه یك دفعه متوجه می‌شوید به‌جای كلیك بر روی لینك صفحه كارت تلفن اینترنتی، بر روی لینك صفحه كارت تلفن كلیك 

كرده‌اید. می‌گویید. خوب. اشكالی ندارد. به عقب بر می‌گردم. اما ... آه، خدای من ... مثل این كه راهی برای برگشت به عقب وجود ندارد. واقعاً هیچ راهی برای خروج از قسمت كارت تلفن اینترنتی وجود ندارد؟!
دومینیك مانك‌هاوس، مدیر اجرایی شركت Rackspace احساس شما را درك می‌كند. او بیان می‌دارد كه: " تعداد دفعاتی كه با یك سایت خرید اینترنتی با طراحی بسیار بد و قابلیت پیمایش بسیار ضعیف برخورد داشته‌ام آنقدر زیاد است كه اصلاً نمی‌توانم آن‌ها را بشمارم!" او می‌گوید: "اگر صفحات یك سایت به طور مداوم ایراد داشته باشد و زمان اعتبار آن ها به سرعت به انقضاء برسد، مشتریان عصبانی می‌شوند". مردم دوست ندارند وارد جایی بشوند كه امكان برگشت ندارد یا روند پیمایششان در صفحاتی گیر كند كه عبارت "اخطار! اعتبار صفحه به انقضاء رسیده است" یا "صفحه مورد نظر وجود ندارد" یا "لطفاً اطلاعات خود را مجدداً وارد كنید" را نشان می‌دهد.
راه‌حل: صفحاتی برای بازدیدكنندگان مهیا كنید كه اعلان‌‌هایی دقیق و واضح داشته باشند. تعداد صفحاتی را كه در اثنای خرید نیاز به بازتازه‌شدن یا كامپایل مجدد دارند را كم كنید. چنین چیزی كاربرپسندی نامیده می‌شود. مانك‌هاوس اضافه می‌كند: "یك سایت خرید اینترنتی باید ساده باشد تا مردم به راحتی بتوانند آن را پیمایش كنند والا مردم، هرگز باز نخواهند گشت. سایت‌های خرید اینترنتی باید با پرهیز از پیچیدگی پیمایش، از ترساندن مردم از خرید اینترنتی دست بردارند".

اشتباه پنجم: صورتحساب‌های عجیب‌
سناریو:
 خوب. بالاخره شما كالاهای خود را انتخاب كرده و سبد خریدتان را پر نموده‌اید و آماده‌اید تا اطلاعات كارت اعتباری خود را وارد كرده و از طریق اینترنت، این عنصر آسمانی را (البته به صورت كُد شده!) برای فروشنده ارسال كنید. اما چگونه باید خرید خود را تایید كنید؟ دكمه Submit كجا است؟ این همه موافقت‌نامه و شرایط قرارداد برای چیست كه باید تایید كنید؟ نكند یك وقت دوبار پرداخت كنم؟! در حالی كه با كادرهایی كوچك در فرم خرید مواجه 

شده‌اید، ناگهان حسی غریب شما را در بر می‌گیرد كه باید هر چه زودتر اینجا را ترك كرده و خود را نجات بدهید و سراغ فروشنده دیگری بروید كه كمتر ترسناك باشد!
ماركوس ریچاردسون، مدیر اروپایی شركت WebtraffiQ می‌گوید این، ماجرایی آشنا است. "ما متوجه شده‌ایم كه برخی از سایت‌های تجارت‌الكترونیك، دارای روند خریدی پیچیده یا طولانی هستند كه باعث می‌شود خریداران بترسند و به كل درباره خرید خود تردید كنند".
راه حل: آزمایش كنید، آزمایش كنید و باز هم آزمایش كنید. پیش از بارگذاری سایت تجارت‌الكترونیك خود یا ایجاد تغییر در آن، از صحت كاركرد روند پیمایش و خرید آن، اطمینان حاصل كنید. بدین ترتیب می‌توانید هر نكته‌ای را پیش از آن كه یك خریدار یا بازدیدكننده با آن مواجه شود، پیدا كنید.
لویزی آرنولد، مدیر بازاریابی شركت Scivisum پیشنهاد می‌كند در قسمت پرداخت، حداكثر امكان كنترل به بازدیدكنندگان داده شود، به طوری كه قادر باشند به راحتی در روند خرید عقب و جلو بروند، بدون آن كه داده‌ای را از دست بدهند یا مجبور باشند اطلاعاتی را دوباره وارد كنند.
آرنولد همچنین توصیه می‌كند، به هنگام بررسی و تحت نظر گرفتن سیستم خرید و فروش خود، به ویژه به زمان پاسخ فرم‌هایی كه مشخصات مشتری را می‌گیرند دقت‌‌كنید تا در صورت طولانی بودن این زمان بتوانید با كوتاه كردن آن، از معطل ماندن مشتری جلوگیری كنید".

اشتباه ششم: گیج كردن مشتری‌
سناریو:
 ممكن است فرد متخصص و باهوشی را برای طراحی سایت مدرن خود استخدام كرده باشید، اما مواظب باشید كه دیگر زیاد از حد هم شورش را در نیاورید. اگر تمامی زرق و برقی كه در سایتتان به راه انداخته‌اید به صورت 

مانعی برای خریداران درآید كه اساساً جلوی آن‌ها را از رفتن به قسمتی كه می‌خواهند بروند یا پیدا كردن چیزی كه به دنبال آن می‌گردند بگیرد، خریداران هرگز علاقه و توجهی به سر‌و‌صدا و شلوغ‌بازی‌هایی كه در سایتتان به راه انداخته‌اید نشان نخواهند داد.
در حقیقت، هفتاد درصد مردم قادر به خرید از طریق اینترنت نیستند تنها به این دلیل كه چیزی را كه نیاز دارند واقعاً پیدا نمی‌كنند. مت رمسی، یكی از مدیران E3 Media می‌گوید این یك آمار تكان‌دهنده است. این بدین معنی است كه یكی از نكات كلیدی موفقیت در توسعه یك سایت، كارایی آن است.
راه حل: اطمینان حاصل كنید كه سایت شما كاربر پسند باشد و پیش از آن كه سیر طراحی آن خیلی جلو برود، تا جایی كه می‌توانید، كارایی و كاربرپسندی آن را آزمایش كنید.
رمسی بیان می‌كند كه كاربرپسندی و قابلیت استفاده، نقش نامحسوسی بازی می‌كند. به طوری كه اگر هرچه كار با یك سایت سخت‌تر باشد، كاربران آن، احساس می‌كنند كه محصولات سایت گرانتر است. عكس این قضیه نیز درست است. اگر سایتی به راحتی قابل مرور و پیمایش باشد و محتوای آن به راحتی قابل درك بوده و عاری از عناصر پیچیده مختلف باشد، كالاهای آن، ارزانتر از جاهای دیگر به نظر خواهد رسید.


اشتباه هفتم: وعده‌های پوچ‌
سناریو:
 شما یك تخته موج‌سواری نو به صورت online خریده‌اید. امواج دریا بسیار عالی است، اما تخته موج‌سواری شما هنوز در راه است و به دست شما نرسیده است. نتیجه؟ شما نمی‌توانید به موج‌سواری بروید! هنگامی كه ما چیزی را به صورت online می‌خریم، طبیعتاً آن را همین الان می‌خواهیم. حداقل در روزی كه فروشنده تحویل آن را 

وعده داده است. سرعت خوب است، صحت و درستی نیز خوب است، و تحویل در حداقل زمان ممكن نیز خوب است. اما تاخیر، بسیار بد است. مشتریان هرگز باز نخواهند گشت، چرا كه اگر صریح بگوییم، آن‌ها تعداد بی‌شمار دیگری از فروشندگان را برای خرید جنس مورد نظر خود، پیش رو دارند.
لزار دزامیك، مدیر راهبردهای الكترونیكی شركت UnderWired می‌گوید، سایت Mothercare بهترین روند خرید را دارد. اگر شما ساعت 5 بعد‌از‌ظهر سفارش داده باشید، كالای مورد نظر شما معمولاً صبح روز بعد به دست شما می‌رسد. اما یكی از رقیبان سر‌سخت آن یكی از بدترین روندهای خرید را دارد. همیشه تاخیر دارد، اجناسی را دوبار می‌فرستد، یا اجناسی را اشتباهی می‌فرستد، دوبار برای شما صورت‌حساب می‌دهد، سیستم عودت‌‌دهی پیچیده‌ای دارد، ... . و در كل می‌توان گفت خریداری كه یك بار از آن چیزی بخرد دیگر برای خرید پیش او بر نخواهد گشت!
راه حل: برای روند تكمیل خرید و تحویل كالا تا آنجا كه می‌توانید وقت بگذارید و پول خرج كنید. تمام تلاش و زحمات شما به هدر خواهد رفت اگر كالاهای سفارش داده شده را سر وقت به مشتریان تحویل ندهید.
دزامیك می‌گوید تكمیل روند خرید با تحویل به موقع كالا به مشتری، تاثیر بسیار بزرگی در معرفی مارك محصولات و تجربه كلی مشتریان از خرید اینترنتی‌شان دارد. دراختیار داشتن روان‌ترین سایت اینترنتی دنیا كمكی نخواهد كرد اگر آخرین مرحله آن ناقص بوده یا ایراد داشته باشد. مطالعات گوناگونی نشان می‌دهد رغبت به خرید دوباره از یك سایت، به میزان زیادی بر اساس روند تحویل كالا شكل می‌گیرد.

مترجم: منصور عمرانی‌ منبع: ماهنامه شبکه

شنبه 15/12/1388 - 21:9 - 0 تشکر 188480

یک گام به جلو در Gmail: همه چیز را از همه جا به Gmail بیاورید!

 گوگل؛ایمیل؛ مزایا؛سرعت؛ نبود تبلیغات

تلفیقی

استفاده از Gmail مزایای فراوانی دارد از جمله سرعت آن و همچنین نبود تبلیغات گرافیکی و انیمیشن. البته حسن اصلی Gmail افزودن امکانات جدید است که حتما در مورد آنها خواهم نوشت. هنوز کسانی هستند که به دلایل خاصی از سرویس دیگری برای ارسال و دریافت ایمیل استفاده می کنند و یکی از این دلایل استفاده از این سرویسها قبل از Gmail است. افراد در اکانتهای خود ایمیلهای زیادی را آرشیو کرده و آدرسهای زیادی را در کتابچه آدرس خود ذخیره کرده اند. همین نکته استفاده از سرویس جدید را مشکل می کند.
اما از این پس (به تدریج برای اکانتها فعال می شود) می توانید اکانتهای ایمیل خود را از سرویسهای دیگر به Gmail  منتقل کنید. از زمانی که گزینه “Accounts and Import” را در قسمت “Settings” اکانت Gmail خود مشاهده کردید می توانید ایمیلهای جدید، آدرسهای ذخیره شده و ایمیلهای قبلی خود را از سرویسهای Yahoo, Hotmailو Pop3 (لیست بلند بالایی را پشتیبانی می کند) وارد Gamil کرده و برای آنها برچسب نیز تعریف کنید.

نویسنده: علی صفت زاده
منبع: آی سی کلوب

زندگی چیدن سیبی است باید چید و رفت / زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری که هرکه آمد شادمان / کوزه ای پر کرد و رفت . . .

پورتال بندری های خونگرم

شنبه 15/12/1388 - 21:17 - 0 تشکر 188482

چگونه اکانتهایمان را از گوگل و یاهو پاک کنیم؟

اکانت؛ ایمیل؛پاکسازی

تجمیعی

ممکن است به هر دلیلی بخواهید اکانتهای خود را از جی میل و یاهو پاک کنید. برای این کار در Gmail به منوی Settings رفته و برگه Accounts and Import را انتخاب کنید. از انتهای برگه بر روی لینک Goolge Account Settings کلیک کنید. حالا بر روی گزینه Edit که کنار واژه My Products قرار دارد کلیک کرده و از صفحه بعدی گزینه Remove Gmail permanently را انتخاب کنید.

با پاک کردن این آدرس دیگر قادر به فعال سازی دوباره آن نخواهید بود. اگر هم تمایل دارید تمام اکانت شما پاک شود می توانید بر روی لینک Close account and delete all services and info associated with it که در انتهای صفحه قرار دارد کلیک کنید (راه سریعتر: بر روی این لینک کلیک کنید).
برای پاک کردن اکانت خود در یاهو می توانید به قسمت
Yahoo! Account termination مراجعه کنید. با وارد کردن یک کد تصویری و تایید آن اکانت شما پاک می شود.
بدین شکل اکانتهای شما از هر دو سرویس دهنده پاک می شوند.

زندگی چیدن سیبی است باید چید و رفت / زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری که هرکه آمد شادمان / کوزه ای پر کرد و رفت . . .

پورتال بندری های خونگرم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.