تبیان، دستیار زندگی

دوستان اصفهانی و یا هر کسی که  میتونه کمکی بکنه جواب بده

در مورد این که اصفهان مهد فرهنگ و تمدن و خواستگاه هنر اصیل ایرانی اسلامی هست، هیچ شکی نیست . و خب دوران شکوفایی اون در دوره صفوی باعث افتخار همه هست.

ولی اگر در زمینه آثار باستانی مطالعه ای کرده باشید تعداد آثار باستانی شناسایی شده( شاه طهماسب در سال 951 هجری پایتخت را از تبریز به قزوین آورد)

و ثبت شده در استان قزوین بیشترین تعداد رو دربین استان های کشور هست ( نسبت به دوره های تاریخی)

و یا در مورد شهر تبریز هم  گفته میشه :""اصفهان نصف جهان است اگر تبریز نباشد""(با صنایع دستی و آجیل و فرش های مرغوب دست باف که جهان رو تکون داده)

البته این رو هم باید عرض کنم که سابقه و تاریخ ایران از شمال تا جنوب و از چین و هندوستان تا اروپا اثرات خودش رو داشته  و همه آن باعث غرور ماست

به نظر من ایران نصف جهان که چه عرض کنم "کل بهشته"

فقط اگر بخوایم واقعا زندگی خوب و سالمی کنیم.

سلام راستی راستی كه چو اصفان نباشد تن من مباد!

سلام. اصفهان کله جهانه. اعتراضی هست؟

كه گوید اصفهان نصف جهان است؟؟؟؟؟ جهانی گر بوَد آن اصفهان است!!!!!!!!!

راستی از نظر فرهنگ و تمدن خراسان قدمت و قدرت بیشتری از همه جا داره پایتخت فرهنگی شایسته خراسان است و بس از فردوسی گرفته تا غزالی خیام عطار بیهقی طوسی الی ماشا لله تا ........ در حال حاضر شعرا و از همه مهمتر عالمان برجسته ون شهید مطهری آیت الله خامنه ای و.. به ایران اسلامی تقدیم كرده. اصفهان چه؟

ضمن این كه درج اولین پاسخ! شما رو بهتون تبریك می گم، توجهتون رو به آمار جزئی زیر از اصفهان جلب می كنم:

از شعرا : محتشم كاشانی، عبدالرزاق، صغیر اصفهانی، هاتف اصفهانی، سپیده كاشانی، الهی قمشه ای و ....

از هنرمندان: حامد كمیلی، محمد علی كشاورز، حسن اكلیلی، استاد تاج اصفهانی و ...

از علما: شهید دكتر بهشتی، آیت الله خادمی، آیت الله دكتر تهرانی، بانو مجتهده امین، علامه محمد تقی مجلسی، علامه محمد باقر مجلسی، میرفندرسكی، میرداماد، و ...

از شهدا : سي هزار سردار شهيد

باز هم بايد عرض كنم؟ يا بسه؟

هیچ می دونستید معماری باغ، تلفیقی از معماری ژاپنی - چینی با معماری ایرانی است.

قسمت آبشار صخره ای باغ الهام گرفته از معماری ژاپنی است.

 اصفهان یكی از شهرهای مبنایی برای كشور ایران در طول تاریخ بوده وهست. این شهر از معدود مراكز باستانشناسی ارزشمند جهانی وبسیاری از آثار باستانی آن در لیست آثار بشری به ثبت رسیده است. اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید سرگذشت آن تا اعماق اساطیر وافسانه ها ریشه دارد تاریخ این شهر از یك سو به سلیمان ونوح متصل واز سوی دیگر پایگاه نهضت كاوه آهنگر بر علیه ضحاك خونخوار معرفی می گردد.

اهمیت اصفهان به اندازه ای است كه در اكثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامه هایی از محاسن وشكوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنیه ,شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر تمدن آن همانند سبك معماری ,مكتب فلسفی ومنهج فقهی آن چشمگیر است.
در هر حال نام اصفهان در ابتدا انزان بوده وسپس به گابیان یا گی تبدیل شده است در دوران عیلامیان شعبه ای از مادها به سوی اصفهان رهسپار شدند وبا توجه به این كه اصفهان تحت تسلط عیلامیان قرار داشت از پیشرفت آنها جلوگیری به عمل آمد.
در این دوران جاده تجارتی كه خلیج فارس را به ناحیه اصفهان مربوط می ساخت به این شهر اهمیت خاصی می بخشید. یاقوت حموی اصفهان را شهر سواران نامیده كه مشتق از واژه های اسپهان وسپاه است. احتمالا وجه تسمیه این شهر به دلیل وجود پادگان نظامی در آن بوده است .
اردشیر بابكان بنیانگذار سلسله ساسانی اصفهان را به تصرف خود درآورد این شهر كه محل فرمانروایی یكی از هفت خاندان بزرگ بود با ظهور اسلام در زمان خلیفه دوم به تصرف مسلمانان درآمد وپس از این كه اصفهان اسلام را پذیرفت برای مدتی جی نامیده شد در قرن چهارم هجری مرداویج بنیانگذار سلسله زیاری اصفهان را ضمیمه تصرفات خود كرد .

ركن الدوله دیلمی دو محله مسلمان نشین شهرستان ویهودیه را به همدیگر ملحق نمود اصفهان در دوره آل بویه وسلجوقیان پایتخت بوده وآثاری كه از دوره دیالمه وجود دارد مبین این مطلب است كه درزمان این سلسله نیز اصفهان كاملا مورد توجه قرار گرفته بود دردوره سلاجقه به ویژه در مدتی كه خواجه نظام الملك وزیر دوتن از پادشاهان این دوره بود اصفهان بسیار ترقی كرد وبعد از فروپاشی سلاجقه واستقرار حكومت اتابكان در نقاط مختلف كشوردستخوش حملات گردید كه قتل عامهای دوران مغول و تیمور وهمچنین جهانشاه قره قویونلو از این نمونه می باشد وپس از قتل عام تیمور شهر در موقعیت بسیار آشفته ای قرار گرفت.
در سال 1000 هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یك میلیون نفر رسید وبه شدت از نظر مراكز تجاری وفرهنگی ترقی نمود.
خیابانهای وسیع ومیدانهای بزرگ مساجد و كاخهای سلطنتی بخشی از سیمای شهر اصفهان در این دوران است. به طور كلی آثار مهم تاریخی در شهر اصفهان عبارتند از میدان امام یا نقش جهان ,عالی قاپو,كاخ چهلستون ,منارجنبان ,مدرسه چهارباغ یا سلطانی ,مسجد امام ,مسجد شیخ لطف الله ,كلیسا وگنجینه وانك ,سی وسه پل یا پل الله وردیخان ,پل خواجو وبازار اصفهان.

از جمله نقاط دیدنی این شهر مسجد جامع ,سردرقیصریه ,كاخ هشت بهشت ,تالار اشرف ,بقعه بابا ركن الدین ,امامزاده اسماعیل ,هارون ولایت ,مناره چهل دختران ونقاط تفریحی بیشماری از جمله بوستان شهری ملت ,آیینه خانه ,باغ پرندگان وباغ گلهاست .

زیبایی و شكوه آثاروابنیهء تاریخی اصفهان چنان بیننده را مفتون می سازد كه حتی برای شهروندی كه سالها در كنار این آثار بدیع زندگی كرده است نه تنها خسته كننده نیست بلكه با هر بار مشاهده مكرّر، راز و رمزهای تازه و شگفتی را كشف می كند.بی مناسبت نیست كه ((نصف جهانش)) نامیده اند و ازهزار سال پیش این شهر پذیرای جهانگردان و سیاحان بی شماری بوده كه هر یك به زبانی عظمت و زیبایی شهر و بناهای آن را ستوده اند.ناصر خسرو شاعر و یكی از تیزبین ترین جهانگردان عالم كه به خوبی می دانست از میان آن چه در سفرهایش مشاهده می كرد چه مطالبی را باید انتخاب كند و بنویسد كه خوانندگانش احساس كنند كه شخصاً با او همراه اند و همه چیز را به چشم خود می بینند دربارهء اصفهـــــانی كه دیــــدار میکرد می نویسد : " شهــــری است بر هامون نهاده با حصاری محكم و بسیار بلند محصور شده و دوازده دروازه دارد ....

جویهای آب روان در تمام شهر حفرشده و خانه های آن زیبا و مرتفع اند . می گویند كه طول حصار شهر اصفهان سه فرسنگ و نیم است . هر چه داخل شهر می بینم از رفاه و آبادی حكایت می كند و من هیچ بنای ویرانی در آن ند یدم" . ناصر خسرو در جای دیگر می گوید : " من درهمه زمین پارسی گویان شهری نیكوتر و جامع تر و آبادان تر از اصفهان ند یدم" قصد من این نیست كه در این مقدمه آن چه را جهانگردان در توصیف زیبایی های اصفهان نوشته اند بازگو كنم و یا به دلیل آن كه ((من این جا زاده شده ام)) و یا به دلیل آن كه گنبدها و مناره های لاجوردی با نقش و نگارهای دل انگیز در دل آسمان فرورفته ، برای من که ازكودكی با آنها خو گرفته ام زیبا است اغراق گویی كنم . تنها با نقل سه نمونه مطالبی كه درباره اصفهان ِ1000 سال پیش و400 سال پیش و دوره معاصر نوشته شده است می خواهم برای خوانندهء عزیزی كه شهر اصفهان را ندیده است و یا سالها پیش دیده است ، حال و هوای گذشته و امروزی شهر و آن چه را كه به صورت تصویر درصفحه مانیتور خود مشاهده می كند مجسم نمایم .

پیشتر نقل قولی ازناصر خسرو ارائه شد و اكنون بخوانید آنچه كه در چهارصد سال پیش ژان شاردن درباره اصفهان می نویسد :

از خیابان بزرگی آغاز می كنم كه می توان آن را حیاط شهر نامید . خیابانی كه زیباتر از آن نه دیده و نه شنیده ام... آنگاه شاردن به توصیف نهر آب وسط خیابان و كوشك ها و تالارها و حجره های زیبای وسط باغ می پردازد كه به قول او با ظرافت بسیار منقش و مطلا شده اند . دیوارها روزنه هایی دارند كه بدون ورود به باغ می توان از بیرون همه كسانی كه در آن هستند و آن چه را كه در باغ می گذرد مشاهده كرد.

از معاصران نقل قول كوتاهی از نشریهء معماری چاپ لندن(May 1976) اكتفا می كنیم :

سر دبیر نشریه مذكور در توجیه آن كه چرا یك شماره را به توصیف اصفهان اختصاص داده است می نویسد :

((چرا اصفهان ؟ اصفهان نصف جهان ))

اصفهان یك نیمهء جهان است و این در زبان فارسی بازتابی است كه بازدید كنندگان آن در دوران عظمت و شكوهی كه تا به امروز باقی است از شگفتی برآورده اند ، اصفهان همانند رم و لنینگراد یكی از بزرگترین شهرهای جهان است و آن به تنهایی شایستگی لازم را دارد كه یك شماره به آن اختصاص یابد .

اصفهان یكی از شهرهای مبنایی برای كشور ایران در طول تاریخ بوده وهست این شهر از معدود مراكز باستان شناسی ارزشمند جهانی وبسیاری از آثار باستانی آن در لیست آثار بشری به ثبت رسیده است اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید سرگذشت آن تا اعماق اساطیر وافسانه ها ریشه دارد تاریخ این شهر از یك سو به سلیمان ونوح متصل واز سوی دیگر پایگاه نهضت كاوه آهنگر بر علیه ضحاك خونخوار معرفی می گردد.

اهمیت اصفهان به اندازه ای است كه در اكثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامه هایی از محاسن وشكوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنیه ,شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر تمدن آن همانند سبك معماری ,مكتب فلسفی ومنهج فقهی آن چشمگیر است

دائره المعارف بستانی تاریخ اصفهان را از قرن سوم پیش از میلاد مسیح ذكر كرده است ولی دكتر لطف الله هنرفر در مقدمه كتاب آشنایی با شهر تاریخی اصفهان نوشته است موجودیت تاریخی این شهر به هزاره سوم قبل از میلاد هم می رسد

اصفهان را نیمه خوانند در جهان
صد جهان من دیده ام در اصفهان

حالا فهمیدید؟؟!!