به نام خدا
سلام
الان که دوباره این تاپیک رو دیدمٰ فهمیدم که به سوالاتش جواب ندادم
به نظر شما نسبت سن زن و شوهر باید چگونه باشد ؟
من برای خودم این طوری فکر میکنم و اولیتم اینه که باید سن زن حدوداً تا 6 سال کوچیکتر(یعنی یا هم سن یا اگه کوچیکتر هست تا 6 سال) و اگر هم بزرگتر هست در حد چند ماه بیشتر نباشه.
اما خب شرایط فرق میکنه و شاید به قول شما برتری روحی باعث بشه این محدوده تغییر کنه و همچنین سنی که مرد تو اون قرار داره
آیا همان طور که از قدیم رسم بوده باید مرد حداقل 4 یا 5 سال بزرگتر باشد یا نه ؟
منظور شما رو از قدیم نفهمیدم. من فکر می کردم 10 سال هم جا داره. اما نه این حد اقل ها رو قبول ندارم. البته در موارد استثنا که پسر به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده ممکنه هنوز این محدودیت ها صدق کنه
چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید اگر زن از مرد بزرگتر باشد ؟
مشکلات رو که دوستان اشاره کردند. اما مهمترین هاش از نظر من همون احساس مادر بودن به جای احساس همسری و حرف و کنایه های اطرافیان هست. در ضمن در مواقعی که زن زود تر از نظر ظاهر پیر میشه برخی مردان شاید احساس پشیمونی کنند. که ضربه سختی برای زن هست
آیا اگر بحث تبعیّت زن از مرد که بزرگتر ها به عنوان علّت بزرگتر بودن مرد مطرح می کنند حل شود باز هم موضوع دیگری باقی می ماند ؟
فکر نمی کنم علت اصلی این بوده . اگر هم این یکی از علتها باشه باز موضوعات مهمتری پیش میاد که در جواب قبلی گفتم
آیا اگر همخوانی فکری تقریبا کامل بین دو نفر وجود داشته باشد باز هم رعایت این اصل لازم است ؟
رعایت این اصل همیشه لازم نیست اما در اونجایی که باید این اصل رعایت بشه تنها همخوانی فکری باعث نمیشه که این اصل نادیده گرفته بشه
بزرگتر بودن زن از مرد تا چند سال قابل توجیه است ؟
همون طور که در جواب اول گفتم برای خودم تا چند ماه هم قبوله اما اگه بر اساس سال بخوام بگم دیگه نباید از یک سال بیشتر بشه