تبیان، دستیار زندگی

با سلام

سوالات متفرقه کاربران عزیز ...

خاطرات آیدی manteqi
**********
شاهكار
اون روزا كه خیلی جوون بودم وصدای خوشی داشتم
یادم میاد یه دهه صفر رفته بودم یه روستا برای تبلیغ
شب جمعه شد رفتم منبر
میزبان اومد گفت: فلانی امشب شب جمعه است مردم می خواهند براشون دعای كمیل بخونی، پس شما لطف كن هم دعای كمیل هم منبر و هم روضه واسمون بخون
همونجا روی منبر فكر كردم چكار كنم؟
شروع كردم منبر رفتن حدود 15 دقیقه منبرم طول كشید درباره توبه صحبت كردم بعد شروع كردم روضه حر بن یزید ریاحی رو خوندن پس از روضه شروع كردم دعای كمیل رو خوندن البته بعضی از فرازهاش رو حذف كردم تمام دعای كمیل هم یك ربع طول كشید خلاصه شاهكار كردم 35 دقیقه هرسه كار رو انجام دادم
از منبر كه پایین اومدم میزبان به اتفاق چند نفر از مستمعین اومدند و گفتند: كارت عالی بود دستت درد نكنه.
********
هنر تبلیغ1
یادم میاد اوائل كه تازه می رفتم روستا برای تبلیغ یه سال محرم رفتم یه روستایی نزدیك شهرمون كه فكر كنم برای اولین بار بود آخوند اونجا منبر می ره
خلاصه ماه محرم شروع شد هرچه تلاش كردم مسجد كه نداشتند یه كانكس بود مربوط به بسیج عشایر نماز جماعتی اونجا راه انداختم
اما از اهالی روستا خبری نشد
بعد از ظهر روز اول داشتم توی روستا قدم می زدم از كنار یه مغازه رد شدم تعدادی از اهالی اونجا با هم گپ میزدند تا اومدم برم سلام كردم منو هم به جمع خودشون دعوت كردم.
اونجا موفق شدم برای اهالی روستا منبر برم
یكی دوروز همین كارم بود كه اونجا ازشون دعوت كردم شب ها مردم رو وسط روستا جمع كنند من براشون منبر برم و روضه بخونم
اونا هم قول دادند این كار رو بكنند
شب كه شد وسط روستا یه حلب 17 كیلو به عنوان منبر برام تهیه كردند مردم هم روی زمین می نشستند و به حرفام گوش می كردند شب اول خیلی استقبال نشد، اما یواش یواش اونا بقیه رو هم آوردند و منبرم شلوغ شد
یه شب.
ولی جالب بود كه اونا تا بحال منبر ندیده بودند مثلا وقتی می گفتم غیبت بده فوری یكی از اونا می پرید وسط كلامم و می گفت آره من به فلانی گفتم نباید پشت سر كسی حرف بزنی ولی گوش نكرد و پشت سر فلانی حرف زد ، خلاصه همونجا توی مجلس آبروی همدیگه رو می بردند و اگه من اجازه می دادم اصلا اجازه نمی دادند حرفام ادامه پیدا كنه و مجلس رو با دعواشون بهم می ریختند.
****
هنر تبلیغ2
تذكر: خاطره ای كه نقل می كنم مربوط است به روستایی در مرز چهارمحال وبختیاری و خوزستان كه به محل شیرهای سنگی معروف است (قلعه زراس )
یك شب یكی از پیرمردان روستا اومد بهم گفت: آقا امشب مهمان بنده هستین ، شام در خدمتتونم
من هم به سختی قبول كردم
شام رفتم خونشون بعد از اینكه جای شما خالی شام صرف شد
شروع كردم باهاش حرف زدن
یه سئوال پرسیدم: خب فلانی می تونی حمد و سوره ات رو برام بخونی
ناگهان دیدم با تعجب بهم نگاه كرد و با زبان محلی گفت: حمد وسوره دیگه چیه؟ گفتم : همین كه در نماز می خونی دیگه!
فوری جواب داد: آخه من نماز نمی خونم
گفتم عجب ، بابا همین كه در مراسم های فاتحه خوانی می خونید رو می گم ، اونجا چی می گین؟
گفت : اونجا یه جملاتی هست كه به صورت شعر و با زبان محلی .....
هیچی اون شب مسئولیت من سنگین تر شد
به من می گفت : من 90 سال عمر دارم ولی هنوز پیشانی ام را بر مهر نگذاشتم
شروع كردم درباره احكام اولیه اسلام براش حرف زدن تا دیر وقت...
صبح هنگام اذان از خواب بیدار شدم نمازم رو بخونم متوجه شدم اونا هم بیدارن
پیرمرد با صدای بلند داشت برای همسرش از جلسه متعجبانه دیشب حرف می زد
می گفت: فلانی ! دیشب نبودی سید ( منظور همون روحانی ) چی می گفت:
می دونی میگفت: دختر عمو و پسر عمو با همدیگه نامحرم هستند نباید دست به هم بدهند نباید همدیگه رو ببوسند و...
و......

با سلام و احترام آقای فرهادی اینجانب برای دوره سفیران هدایت میخواهم شركت كنم و چند تا سوال برایم پیش آمده و آنهم این است كه در دوره تبلیغ من باید معمم به تبلیغ بروم

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا میشه همزمان در دانشگاه و حوزه درس خوند؟
یعنی هر دو رو همزمان شروع کرد؟
میدونم بستگی به اون فرد داره. اما میخوام نظر کارشناسی رو بدونم.
البته رشته دانشگاهی هم خانواده حوزه هست.
با تشکر

 دوست عزیز با تشکر از شما

 تا اونجایی که من از سفیران هدایت خبر دارم 

در دوران  تحصیل خیر 

 ولی ایام تبلیغی بسته به شخصی که می خواد تبلیغ بره داره

اگه منطقه خودشه و مردم می شناسند و بدون حکم از مراجع اعزام مبلغین می خواد بره وبدون لباس پذیرش داره فبها

 والا  در صورت عدم موارد فوق عرض کنم معمم پذیرش مردمی بیشتره

 موفق 

 دوست من سلام

  بستگی به حوزه مربوطه داره چون برخی حوزه ها با این مورد مخالفت می کنند

بیشتر دغدغه اشون هم اینه که ممکنه از دروس حوزوی باز بمونند

 ولی در کل عرض کنم به خدمتتون

بودند دوستانی که در هر دو جا موفق شدند

نظر من به عنوان یه طلبه اینه 

انسان یه جا باشه ولی خوش بدرخشه

نظر کاملا شخصیه 

 موفق

بحث خوبی بود طلفا ادامه دهید