دریاچه بختگان
دریاچه بختگان، زیستگاه زمستانه پرندگانی است كه از روسیه و دشتهای سیبری به ایران مهاجرت میكنند (مانند فلامینكو، درنا، كبوتر دریایی، آبچلیك، مرغابی، غاز و ...) كه همگی در حفظ بوم سا ختار و محیط زیست نقش بسیار ارزندهای دارند. دریاچه بختگان، باعث افزایش رطوبت هوا میشود و، بعلت بلند بودن ارتفاع كوههای پیرامون نیریز، رطوبت حاصله در هوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمردهی درختان انجیر، بادام، رز و زیتون در كوهها میشود (كه میتوان به نوعی آن را آبیاری مصنوعی كوهها نامید)
منشا آب دریاچه
رودخانه ی کوچک «سیوند» در دره ای به نام «سیوند» ( یا «تنگه بلاغی») جریان دارد. «سیوند» نام روستایی بزرگ و خوشآب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان (در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد) میباشد. سیلاب رود «سیوند» در انتهای مسیر خود به رود «كُر» پیوسته و از آن جا به دریاچه «بختگان» می ریزد. کاهش میزان آب ورودی
هم اکنون میزان ورودی آب رودخانه كُر به دریاچه بختگان بسیار اندك و حتی گاهی به صفر میرسد (مقداری از آب كُر در گذشته به دلیل ساختن سد «درود زن» كم شده است)، در نتیجه ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلابهای منطقه (آباده طشک،شهرستان بختگان، خیر، نی ریز ، خرامه و ارسنجان) می باشد.
در این میان، از سال ۱۳۷۲ ساختن سدی بر روی رود «سیوند» (در تنگه بلاغی، آغاز شده كه امسال به پایان میرسد و احتمالاً آبگیری آن در سال جاری یا آینده شروع میشود. پس از آبگیری سد سیوند، دیگر سیلاب رودخانه «سیوند» هم به رود «کر» نرسیده و، در نتیجه، به دریاچه نیریز نخواهد ریخت. اثرات زیستمحیطی
به دنبال این رویداد، پیوستگی میان دو دریاچه طشك و بختگان برای همیشه از یبن خواهد رفته و نتیجه آن خشك شدن دریاچه بختگان خواهد بود. اندكی پس از آن دریاچه طشك هم به خاموشی فرو خواهد رفت؛ چرا كه هم اكنون شوری دریاچه طشك به ۱۲۰۰ واحد رسیده است كه حدود ۴ برابر سالهای پرآب گذشته میباشد.
و آن گاه است كه فاجعه ای زیست محیطی برای بختگان رخ خواهد داد. چاه های پیرامون دریاچه، نخست شور (همانگونه كه برخی از آنها هم اكنون شدهاند) و پس از آن تلخ خواهند شد (یعنی زه دریاچه را خواهند كشید). بدین ترتیب آب موجود نه تنها دیگر كوچكترین سودی برای كشاورزی نخواهد داشت بلكه در آینده باعث ناباروری زمینهای كشاورزی هم خواهد شد كه گاهی برای بازیافت آنها چندین ده سال لازم است.
از سوی دیگر، با خشكی دریاچه، دیگر بخار آبی از دریاچه برنخواهد خواست و در نتیجه محصولات كوهی نیریز واستهبان (به ویژه انجیر و بادام) به شدت كاهش خواهد یافت.
روی دیگر فاجعه، زمینهای شورهزار كف دریاچه خواهد بود كه با وزش هر نسیمی، نمكهای آن همچون پردهای بر روی زمینهای كشاورزی كشیده خواهند شد و حتی اگر آبی از چشمهسارها برای زمینها باقی مانده باشد دیگر زمینهای شورهزار استعداد چندانی برای شكوفایی نخواهند داشت. گذشته از این، نمكهای بادآورده برای تندرستی انسانهای ساكن اطراف و جانوران اهلی و وحشی هم زیانآور خواهد بود و بیماریهای پوستی، ریوی و چشمی افزایش خواهند یافت.
با خشك شدن دریاچه بختگان، پرندگان مهاجر و كوچ كننده هم دیگر به سوی بختگان نیامده، در نتیجه اكوسیستم بهم خورده و كویر، بهعنوان مهمان ناخوانده، به معنای حقیقی آن واقعیت تلخ منطقه خواهد شد. پیش از سد سیوند آب رود (سیوند) به بیرون از ایران یا شنزارهای بیحاصل كویر لوت نمیرود كه به هدر رفته باشد. در واقع این سد آبی را كه در دریاچه بختگان گرد میآمد و در كشاورزی و دیمكاری و دامپروری به كار میرفت به پشت سد سیوند منتقل خواهد كرد و به كشاورزان و مردم دیگری خواهد داد. یعنی تقریباً كاری عبث و بیهوده.
دیده بان محیط زیست ایران تعداد ۲۰۰۰ جوجه فلامینگو در میان نمکزارهای دریاچه بختگان تلف شدند . آیا کسی به این پرنگان مهاجر خبر خواهد داد که چنانچه در سالهای آینده خواستند به طبیعت ایران سفر کنند بجای بختگان به دریاچه پشت سد سیوند بروند.
منبع: ویکی پدیا