تنها رهبر
همه آنچه پیرامون گارگزاران دولت حضرت مهدى گفته شد؛ نشانه كوچكى از عظمت آن تنها بازمانده از حجج الهى مى باشد. لیكن توصیف آن امام همام میسور نیست، كه هرچه خوبان جهان دارند او به تنهایى دارد.
اگر مردم جهان به قهرمان خود عشق مى ورزند، هرگز قهرمانى در جهان به شجاعت و صلابت او وجود ندارد.
امام رضا علیه السلام در این رابطه مى فرماید:
حضرت مهدى از نظر جسمى به قدرى توانمند است كه اگر دستش را به بزرگترین درخت روى زمین دراز كند آن را را از ریشه و بن مى كند و اگر در میان كوه ها بانگ برآورد، صخره هایش فرو ریزد.(88)
اگر یوسف كنعان به جهت جمال بى نظیرش، زیباترین تابلوهاى عهد كهن را به خود اختصاص داده؛ یوسف زهرا در میان دلبران بهشتى عنوان طاووُسُ اَهْلِ الجَنَّة را از آنِ خود نموده است.(89)
پیامبراكرم صلى الله علیه وآله و سلم در وصف جمالش فرمود:
وَجهُهُ كَالْكَوكَبِ الدُّرّىّ؛ چهره اش چون ستاره سحر است.(90)
اگر پدران و مادران با عواطف و محبّت خود نسبت به فرزند زبانزد گردیده اند؛ مهربانى پدران و مادران در برابر عواطف آن حضرت كم رنگ است:
امام هشتم مى فرماید:
وَاشْفقُ عَلیهم مِنْ ابائهِم واُمَّهاتِهم؛ مهدى موعود از پدران و مادران نسبت به امت خود مهربان تر است.(91)
اگر پدران و مادران همواره نگران فرزندان هستند، او در توقیع خود به شیخ مفید مىنویسد:
اِنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِكم وَلا ناسینَ لِذِكرِكُم؛ ما هرگز در رعایت و حراست شما كوتاهى نمى كنیم و یاد شما را از خاطر نمى بریم.(92)
این ویژگى ها او را محبوب ترین انسان جهان نموده، با این حال:
در منابع عامه آمده است كه:
یُلقِىاللَّهُ مَحبَّتَهُ فى صُدورِ النّاس؛ خداوند محبتش را به دل هاى مردم مى اندازد.(93)
اگر همه دنیا در اشتیاق بهشت هستند، بهشت هم در اشتیاق یوسف فاطمه:
پیامبر رحمت مى فرماید:
بهشت در اشتیاق چهار تن از خاندان من هست كه خداوند آنها را دوست دارد و به من امر فرموده كه آنها را دوست بدارم. آنها عبارتند از: على بن ابى طالب، حسن، حسین و مهدى كه عیسى بن مریم پشت سرش نماز مى گذارد.(94)
پیامبراكرم صلى الله علیه وآله وسلم در شب معراج جمال دل آراى او را دید، از اعماق دل به او عشق ورزید و فرمود:
طوبى لِمَن لَقیهُ وَطوبى لِمن اَحَبّهُ وَطوبى لِمَن قالَ بِهِ؛ خوشا به حال كسى كه او را دیدار كند، خوشا به حال كسى كه او را دوست بدارد و خوش به حال كسى كه به امامت او معتقد باشد.(95)
امیرمؤمنان علیه السلام بر فراز منبر كوفه، با یك دنیا شور و شعف از آن فرزند برومندش یاد كرده و مى فرماید:
برترین قله شرف، دریاى بیكران فضیلت، شیرِ بیشه شجاعت، ویرانگر كاخ هاى ستم، جهاد گر همیشه پیروز، قهرمان دشمن شكن ...
آن گاه دست روى سینه نهاده مى فرماید:
هاهِ، شَوقاً اِلى رُؤیَتِهِ؛ آه، منِ على چقدر مشتاق دیدار اویم.(96)
و چون از یاران با صفاى یوسف زهرا سخن مىگوید مى فرماید:
وَیا شَوقاهُ اِلى رُؤیَتهم فى حالِ حُضُورِ دَولتِهم؛ آه چقدر مشتاقم كه آنها را به هنگام ظهور دولتشان دیدار نمایم.(97)
قسمت پایانی. امیدوارم که مفید بوده باشد.
88) علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 322.
89) شیرویه، الفردوس بمأثورالخطاب، ج 4، ص 222.
90) ذهبى، میزانالاعتدال، ج 3، ص 449.
91) كامل سلیمان، روزگار رهایى، ج 1، ص 129.
92) طبرسى، الاحتجاج، ج 2، ص 497.
93) كورانى، معجم احادیث الامامالمهدى، ج 1، ص 471، ح 316.
94) شیخ حرعاملى، اثبات الهداة، ج 3، ص 552، ب 32، ح 573.
95) شیخ صدوق، كمالالدین، ج 1، ص 268.
96) علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 115.
97) كلینى، الكافى، ج 1، ص 270.