فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ

چندی پیش مطلب جالبی خوندم با این عنوان

و بعد هم با دوستان بحث و گفت و گویی داشتیم در این باره

گفتم مطلب رو این جا هم بذارم و نظرات دوستان عزیز تبیانی رو هم جویا بشم

مطلب این است:

فلسفه ریش گذاشتن مردان در کلام رسول خدا؛ 

ای برادر! با محاسن بر حُسن هایت بیفزا 

 چرا اسلام تراشیدن ریش را مذمت کرده است؟

سلام علیکم

جناب azhdari3

کسی شما رو تکفیر نمی کنه ولی وقتی حرفی می زنی که خیلی پرته باید منتظر این عکس العمل هم باشی

شما هم اولین نفری نیستی که اینجا یا جای دیگه از این حرفا می زنی 

شما چند تا ادعا دارید لطفا اینا رو ثابت کنید 

1- شما گفتید که  الان باید برای همه چیز دلیل داشته باشی

خب سوال من اینه شما برای اینکه نماز صبح باید دو رکعت باشه چه دلیلی داری غیر از حرف مراجع (چون فرض اینه که شما مراجع رو قبو ل نداری )

2-شما گفتید مرجع تقلید هم اگه یه حکمی میده براساس عقل هستش 

این رو از کجا بیان کردید که حکم مراجع از عقله . اگر اینطوره مرجع چرا باید سالهای فراوان درس دین بخونه و قرآن و احادیث رو مطالعه کنه تا نظر بده خب هر کسی عقل داره و می تونه خودش احکام رو با عقلش بفهمه . اصلا اگر ملاک عقل باشه چه احتیاجی هست که خدا دین و حکم بیاره و دستور بده خب خود انسان می فهمه چی خوبه و چی بده . 

خود مراجع ادله استنباط احکام رو قرآن و سنت و عقل و اجماع می دونند . این که شما منحصر در عقل قرارش دادین لطفا ثابت کنید .

3-شما گفتید که همه احکام رو مراجع تایید نمیکنن اونا فقط  درمسایل ثانویه نظر میدن

این رو از کجا در آوردید که مراجع فقط مسائل ثانوی رو بیان می کنند . آیا این همه مسائل مربوط به نماز و روزه و .... که در رساله آمده احکام ثانویه است ؟ 

این حرفا رو ما فقط از شما داریم می شنویم پس وقتی حرفی می زنید که کسی تا بحال نشنیده باید ثابتش کنید و اگر فقط ادعا کردید و رفتید به دروغگویی متهم می شید .

در ضمن این رو هم لطفا بفرمایید که چقدر از احکام دین ما فلسفه حکمش بیان شده . احکامی مثل رکعتهای نماز و تعداد رکوع و سجده و ذکر اونها و .... کجا فلسفش بیان شده که ما بخواهیم بدونیم و آیا اصلا لازمه فلسفه هر حکمی بیان بشه یا نه؟

لطف کنید به سوالات من مو به مو جواب بدید تا من فکر بدی در مورد شما نکنم و بعدا نگید منو تکفیر کردن .

اول از همه یه انتقاد از کسانی که فکر میکنند در مسا یل دینی واردند میکنم،درسته که توی این مدت پرده ها دریده شده و به بهانه انتقاد، یه عده از جامعه حرمتها رو شکستن و الان هم دارن به زمین گرم میخورن اما این درست نیست که ما هم تحت تاثیر این جریان هرکسی که یه حرفی میزنه همه چیزو به سرش خرد کنیم. گیریم که بنده یه بچه بی دینی هستم که فقط تنها مرجع من همین سایت هست،آیا این درسته که با این الحان و باغرور تمام حرف زده بشه و آخرش هم بگید که دیدی طرف دروغگو بود!شاید تنها راه برای ورود من به دین فقط همین جا میبود،شما در مقابل خدا چه جوابی داشتید؟ خدارو شکر که من دینمو و خدامو به خوبی شناختم و کم کم دارم خودمو بالا میکشم. جناب haditak من همه مراجع رو نفی نمیکنم .در مطلب مربوط به حوزه علمیه هم حرف اصلی من سانسور شده بود.من گفتم اون مرجع تقلیدی که به عزیز ما تهمت زنازادگی میزنه بر چه اساسی به این مقام رسیده ایا کسی که خودش اسیر نفسش شده احکامش از روی عقله ؟؟؟ عقل و منطق با هم هستند در مورد نماز و روزه باید بگم اینها جزو متواترات هستند و در علم منطق متواترات مورد یقین هست .در واقع این احکام اصلی رو مراجع معین نکردن. من فکرمیکنم شما دینو از یه جای دیگه گرفتین ،یعنی کسی که قران و حدیث رو علم ندونه به نظر من که دینش .. .تجدید نظر کنید.(گفتم که اینجا یا بعضیها ادمو سیاه سیاه میدونن یا سفید سفید)من در مورد فلسفه تعداد رکعت نماز حرف نزدم که فوری به اسم من میزنید .خلاصه من اینو اول گفتم که باید مسایل اساسی دین رو فهمید نه مسایل مربوط به ریش!! یعنی باید از ریشه شروع کنیم.

سلام علیکم

جناب  azhdari3

خوبه که شما دارید سعی می کنید دین رو بشناسید 

چند تا نکته رو خدمتتون عرض می کنم 

بعضی از مردم از بعضی افراد تقلید می کنند که شرایط مرجعیت رو ندارند خب این مشکل حوزه علمیه و مراجع نیست بلکه مشکل اون مردمیه که رفتن از اون آقا تقلید کردند.  

حوزه علمیه خودش مراجع رو مشخص کرده . مدرک در حوزه هم به آسونی به کسی داده نمی شه اجازه اجتهاد رو علما از علمای بزرگتر می گیرند . و مراجع رو هم جمعی از علما تعیین می کنند.

اون آقایی هم که شما در نظرتون هست نه از نظر علمی و نه اخلاقی شرایط مرجعیت رو نداره .

اما نباید کل احکام رو بخاطر این مساله نادیده بگیریم . احکام اسلام راه رسیدن به خداست و بدون اون کسی نمی تونه فقط با ایمان تنها به خدا برسه و نقش مرجع هم تعیین حکم خدا نیست بلکه تشخیص حکم خداست .

تمام حرف من اینه احکام اگر از طرف خداست ( که ما برای رسیدن به این مساله یا باید خودمون مجتهد باشیم یا باید تقلید کنیم و وقتی تقلید می کنیم دیگه نمی تونیم به نظر خودمون در مورد احکام خدا عمل کنیم ) در این صورت دیگه فرقی بین کوچک و بزرگشون نیست و همش باید اجرا بشه .

همون مرجعی که فتوا میده که زنا حرامه و شراب حرامه همون فتوا داده که ریش تراشیدن حرامه . ما که نمی تونیم بگیم من یه مقدار از اینها رو قبول دارم و بقیه رو رد می کنم

درسته ما باید از ریشه شروع کنیم اما یه مقدار از ریشه هم همین عمل مو به مو به احکام خداست و پایبندی به اونها و بندگی . و اینکه در خیلی از احکام فلسفه حکم بیان نشده شاید دلیلش این باشه که حس تعبد ما نسبت به خدا رو بالا ببره .

داشتن هر کدام از ظواهری که تلقی دینداری فرد را نمایش میدهد مسئولیتی سنگین بر گردن وی میگذارد.

خداوند توفیق بدهد که از درون این زیبائیها را کسب و اعمالمان باعث امر به معروف و نهی از منکر شود.

انشائ الله

با سلام

واقعا خوب بود- نمی‌دونم چرا بعضی مردها باورشون نمی‌شه

ممنون- یا علی

با سلام
دعوا سر اصول و فروع نکنید به موضوع بحث برسید . اما بعد احکام عملی و عبادات در دین توقیفی هستند یعنی نباید به دنبال دلیل عقلی برای آن رفت و اینجا عقل قاصر است و باید اطاعت کرد بلکه جایگاه عقل در اصول دین است که تقلید در آن جایز نیست و باید هر مکلفی تحقیقا به آن مطلب برسد .
دوستانی میگفتند که دلیل عقلی بایید برای نتراشیدن ریش باشد و منبعشان نیز کتابهای عده ای بود که کار شناس دین نیستند که این مطلب عقلا رد است زیرا هر دینی احکامخود را دارد که باید از کار شناس آن پرسید .