• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 5748)
شنبه 30/8/1388 - 19:39 -0 تشکر 164771
احساس کوچک پسر پاییزی....(سیاوش).....



بسم ایزد یکتا...
سلام به همه ی کسانی که از زیبایی روحشان فرشته ها پیوسته بر بالینشان لبخند می زنند...
تعدادی از دست نوشته هایم رو دوس دارم اینجا قرار بدم امیدوارم ارزش خوندن داشته باشند

                                   ...

Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

سه شنبه 3/9/1388 - 15:26 - 0 تشکر 165382

دوی بعد از ظهر

خاطراتم هنوز سردر گمند...!
به گذشته ام نگاه می کنم..،
و سرک می کشم از لا به لای روزنه ای بزرگ.،
به سرزمین رویاهایم... 
پُر می شوم از احساس پوچ نا امیدی...
آیا این ستاره ی پنهان در میان کهکشانها..،
همان نیمه ی گمشده ی من است.؟!
دقایقی بیش،به دوی بعد از ظهر باقی نمانده است.
امروز می فهمم که چرا باد به گریه های من می خندد...!
آری رویاهایم.....رویا...نبود...!
آری خاطراتم هنوز هم سر در گمند و رویاهایام نیز....!


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

سه شنبه 3/9/1388 - 15:59 - 0 تشکر 165404

و خدا هست

سلام

همیشه شعرهاتون رو خیلی دوست دارم. جز یکیش.... همونی که تا دیروز فکر میکردم قشنگ ترینشونه. 

نویسا باشید....

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 3/9/1388 - 21:24 - 0 تشکر 165478

سلام به آنشرلی گرامی
خب انسان معمولا در حال تغییر و تحول هستش و هیچ تضمینی نیست بر اینکه خواسته و فکر الانش با افکار چند روز یا ماه دیگه یکی باشه
مهم اینه که انسان طوری زندگی کنه و فکر کنه که در همون لحظه خوشحال باشه
....فقط منظورتون کدوم شعر بود؟اگه دوس داشتید بگید.
.......
خب اینم شعر پاریالمه فکر کنم.....تفکیک افکار گاهی سخته واقعا
============================

دختر بهار
...
سیاهی فرا رسیده بود..،
ظلمت ،توان روشنی را از شمع ها می گیرد ،
پروانه ای نیست که از خاموشی شمع ها خود را ملامت کند
سکوت،سیاهی و خفاشهای شب
آیا زنده خواهی ماند در این شب تاریک و بی ستاره!؟
چشم هایت را اگر باز نگه داری ،
باز هم نخواهی دید که چگونه در منجلاب غوطه ور خواهی شد
در این تاریکی بی انتها ،
شمعی روشن می شود. 
به خود می گویی:سراب.،.این سراب است. 
دوباره پلکهایت را می بندی و نجوا می کنی... 
دور شو ، دور شو...ای روشنی خیالی... 
نزدیک تر، که می شود. 
چشمهایت خیره می شود به شمع... 
کنجکاوتر می شوی...
لحظه ای میگذرد و سکوت در این سوسوی غریب حکم می راند !
در لمحه ای شمع را از خاطر پاک می کنی..، 
و چشم می دوزی به دستهایی که شمع را برای تو به ارمغان آورده است. 
در روشناییِ نا چیز.،.
سیمایش ، چشمانت را لبریز می کند. 
و از یاد می بری شمع و روشنایی را... 
گویی شب برای تو به پایان می رسد. 
آنگاه که قلبت نوید طلوعی دیگر را می دهد
او دختری از جنس نور است... 
از تو روی بر می گرداند. 
و تو را فرا می خواند به تماشای شمع... 
او دختر بهار است...


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

چهارشنبه 4/9/1388 - 16:50 - 0 تشکر 165606

و خدا هست

سلام

کدوم شعر؟

این:

سلام دیوونه ی قشنگ،سلام عزیز لحظه هام

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 4/9/1388 - 23:24 - 0 تشکر 165871

آها منظورتون اون شعر بود...
متوجه شدم
خب نظر آدماست دیگه
چه میشه کرد؟
===============

آنچه دیگر نیست

سپیده که سر بزند،
میعادگاه سنجاقکهای خفته بر بالین شب،
از زمزمه ی شبنم های خیس،
عطراگین می شود
...
چشم که باز کنی،
کلاغ ها...
راه خود را گم می کنند در  
پیچ،پیچ نگاه مترسک ها
آنگاه که نگاه تو
خیره می شود بر ساقه ی شکسته ی شلتوکها..!
رد پای کلاغ جا می ماند
بر پیکر کرتها
و انتهای برگ،
آغاز زمزمه ی داسهاست.
و نگاه تو،
معلق می ماند.
بر آنچه دیگر نیست


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

پنج شنبه 5/9/1388 - 18:23 - 0 تشکر 166022

التماس

ساعت شنی..!؟
در سالهای بودنت آیا التماس شنیده ای !؟
تمنای پسران پاییز را دیده ای !؟
هرگز...هرگز..!
اما هم اکنون گوش کن
به صدای خسته ام گوش کن
چشم های من خیس باران است
نمی بینی؟
نمی بینی که پلک نمی زنم؟
نمی بینی که هنوز هم در بیراهه ها ،
در کج راهه ها،
در کنج آشیانه ی مهتاب 
تنهایم....؟
نمی بینی که به انتظار پایان نشسته ام؟
نمی بینی که در سرمای طاقت فرسای لحظه هایم ،
هوایم را آفتابی می کنم تا نفهمد اشک هایم را !؟
نمی بینی که خسته ام؟
نمی بینی...!؟
آخرین دانه ها را فرو بریز
پایانم را نوید بده
آری پایانم را


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

جمعه 6/9/1388 - 1:51 - 0 تشکر 166153

گم شده ای در فصل پاییز

در تخیلات بی هیاهوی لحظه هایم، 
باد پرده ها را آرام تکان می دهد. 
رقص ساعت دیواری،
گذر ثانیه ها را به تصویر می کشد
و در امتدار همه ی بودنها
دلم شور تازه ای در سر می پروراند
دلم آواز باران را زمزمه می کند 
دلم نم نم باران را میخواهد
باد ملایمی کوچه های خاکی را در می نوردد
و در خلوتی ساده،
پیام آوران بهار ،
راه خود را گم می کنند در میان علف های زرد
و دختران بهار ،
هماهنگ با نسیم کوچک نیستند
و با لرزش صدای درختان هم...
...
فصل ِ من
شکوفه های بهار را از یاد برده است
دختران بهار هم ،
در میان برگ ها
پژمرده خواهند شد
و دختران بهار هم ،
در میان برگ ها
خواهند مرد

Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

شنبه 7/9/1388 - 19:39 - 0 تشکر 166418

قصه ی تکراری

نیلوفران آبی ،
در مردابهای کهن طعمه ی حریق می شوند
و رخساره ی سپیدشان ،
جان به عکس های سوخته می دهد
امشب هم
خبری از باران نیست


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

دوشنبه 9/9/1388 - 10:26 - 0 تشکر 166768

رد پاهای گم شده...

خیلی وقته پاییزم،با من غریبی می کنه
دل به امید رسیدن،خودفریبی میکنه
خیلی وقته که چشامو روی جاده جا گذاشتم
خیلی دوست داشتم بمونم،اما لحظه ها نذاشتن
خیلی وقته قلب خسته م،از نبودنت شکسته
تو گلوی پر سکوتم،بغض سنگینی نشسته
خیلی وقته دیگه شادی،توی این دل جا نداره
رفتنت عمریه غم رو،روی قلبم جا می ذاره
خیلی وقته خاک گلدون،تشنه ی یه قطره آبه
دیدن اشکای ابرا،واسه ما مثل سرابه
خیلی وقته دیگه شعرام،رنگ عاشقی ندارن
فقط اون نگاه ساده ات،توی شعرام یادگارن
خیلی وقته من و چشمام،توی غربت بی پناهیم
توی صحن خیس جاده،در پی یه رد پاییم


Into the sorrow of the night
Through the valley of dark dispair
Across the black sea of iniquity
Where the wind is the cry of the
suffering
There came a glorious saving light
The light of eternal peace
Jesus Christ, the King of Kings
.

 

       ...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...

دوشنبه 9/9/1388 - 12:29 - 0 تشکر 166786

سلام رفیق

شعراتو حراج گذاشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتي که تنگ غروب بارون به شيشه ميزنه  // همه غصه هاي دنيا توي سينه ي منه ******* 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.