به نام خدا
سلام
جناب پارسا زاهد
صحبت شما متین، اما اینی که گفتید
شاید فکر میکنه همون عواملی که این دو رو به هم رسونده حالا ممکنه باعث ایجاد علاقه بین همسرش و فرد دیگهای بشه.
خوب ببینید، اگر اون آقا همسرش رو خوب شناخته باشه، و اگر به همسرش اطمینان داشته باشه، خیالش راحت خواهد بود که اون خانم اگر صحبتی هم با نامحرم داشته باشه، اما به همسر خودش به هر حال وفاداره و پیوند روحی که بینشون ایجاد شده هرگز اجازه نمی ده که خانم دیدی فراتر از حد عادی نسبت به اون نامحرم پیدا کنه.
شاید اون با خودش فکر میکنه چور همسرم منو انتخاب کرد؟، خب اگه من نبودم ممکن بود همین انتخاب همسرم مردی دیگه بود.
بله، ولی وقتی که خانم ایشون رو انتخاب کرده، اون پیوند روحی باعث می شه خانم دیگه به فرد دیگه ای فکر نکنه.
اما اگر خدای نکرده همسران از هم شناخت کافی نداشته باشند یا به اون اطمینان لازم از هم نرسیده باشند، خوب اون وقت بله، ممکنه همچین افکاری در اذهان به وجود بیاد.
این افکار، افکاری وسواس گونه هست که مرد دچارش میشه و دلیلش عدم شناخت نیست، بلکه دلیلش عدم اطمینان به احساسات و زنانه هست که ممکنه در تعامل با نامحرمی دیگر تحت تاثیر قرار بگیره.
خوب ببینید، خود شما هم به دو موضوع مهم شناخت و اطمینان اشاره کردید. اما به نظر من اگر شناخت باشه اطمینان هم به دنبالش می یاد. و نمی شه بگیم اون آقا همسرش رو می شناسه، اما به احساسات زنانه ش اطمینان نداره. اگر این طور باشه معلومه که اون آقا هنوز همسرش رو نشناخته و به وفاداریش اعتماد نداره.
البته مطمئناً همهی مردها این گونه نیستند. مردهایی این گونه هستند که شاید خوب بلد نیستند به همسرشون ابراز محبت کنن و اونو از این نظر تامین کنند.
به فکر فرو می روییییییم!
باید کسانی که تجربه شو دارن بیان نظر بدن
ای وای خوب زودتر می گفتید اینو برادر من!!
خب من بدون تجربه این همه نظر دادم؛ یعنی چی می شه حالا؟!! :دی
موفق باشید و خوشبخت الهی...