* یا حقّ *
باسلام؛
درسته که بسیاری از انتقادات بر مولانا وارده و نمیشه اونارو انکار کرد،ولی این دلیل نمی شه که بسیاری از اشعارعرفانی و زیبای ایشون انکار بشه.
«مثنوی معنوی»مولانا،یه شاهکار عرفانیه!
درسته که توش خیلی عیب و نقص های بیانی و معنوی دیده میشه،برخی احادیث مجعول دیده می شه،بعضی کلمات به دور از ادب به چشم می خوره،و...ولی انصاف نیست کلّ مثنوی و سایر آثار ایشون زیر سؤال بره.
بنده تمامی انتقاداتی رو که به مولانا وارد شده قبول دارم،ولی هیچوقت نمی تونم بپذیرم که به خاطر این انتقادات باید آثار بزرگ ایشون رو بوسید و رو طاقچه گذاشت!
مثنوی معنوی پر از درس و حکمته!پر از آیات مقدّس قرآن و سخنان گهربار پیامبراسلامه(صلّی الله علیه وآله)،پر از دعوت به سوی عاشق الله شدن و ترک ماسوی کردنه،بویژه اون 18 بیت آغاز مثنوی که یه دوره درس عرفان اسلامی و حکمته.
بشنو از نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا بُبریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هرکسی کاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
....
دیگر اثر مولانا،کتاب گرانقدر «فیه ما فیه» است که این هم پر از وعظ و حکمت و عرفانه.پر از داستان های زیبا و حکایات خواندنیه.
بازهم تأکید می کنم تمامی انتقادهای وارده بر آثار مولوی رو قبول می کنم،ولی حیفه به خاطر اون کاستی ها و عیوب،چشم بر دیگر زیبایی های آثار او بست و ازشون بی بهره ماند.
آب دریا را اگر نتوان چشید/هم به قدر تشنگی باید چشید
به قول خودش:
درین بازار طرّاران،مرو هرسو چو بیکاران
به دکّان کسی بنشین،که در دکّان شکر دارد
آثار شعرای بزرگی همچون مولوی،عطّار،حافظ،سعدی،نظامی و... -با تمامی عیب و نقص های پذیرفتی و غیر قابل انکارش-پر از شکر ها و شیرینی هاییست که نباید ازشون بی بهره ماند.
خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید:
*فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرّةٍ خَیراً یَره*
(و هرکه کوچکترین کار خیری انجام داده باشد،آن را خواهد دید)
پس می شه از این اخلاق إلهی یاد گرفت که:
می شه در کنار تمام بدی ها،کاستی ها،عیوب و نواقص؛خوبی ها و زیبائی ها را هم دید و خداگونه سپاسگزار آنها بود.
اصلاً آیا کسی هست که جواب بده چرا آثار مولانا بعد از گذشت قرن ها همچنان بر سر زبان هاست؟همچنان به فروش می ره و همچنان خریدار داره؟
چندین سال پیش اعلام شد آثار مولانا از پرفروش ترین کتاب در جهان بوده است!(تازه آثار ترجمه شده ای که اون حلاوت و زیبایی آثار دست اوّل مولانا رو نداره)
واقعاً دلیل این امر چیه؟
از حافظ و سعدی و فردوسی می گذرم.
فقط راجع به مولانا دارم بحث می کنم.
واقعاً چرا؟
دلیل این امر آیا نمی تونه این باشه که
*کُلّ مَن عَلیها فان و یبقی وَجه ربّک ذوالجلال و الإکرام*
(هرچیزی که روی {زمین}است،نابودشدنیست.جز وجه خدایت که پرشکوه و باکرامت است)
بله!آثار مولانا چون رنگ إلهی داره،پس نابود شدنی نیست.
آثارخیلی از شعرا و نویسندگان(که از مولاناهم بیشتر شعر سرودن)ازیادها رفته و کسی(جز معدود افرادی که کارشون ایجاب می کنه)دیگه با اونا سروکار نداره.
ولی آثار کسانی که از خدا گفتن و سرودن،همچون خود خدا جاویدان و فراموش ناشدنیست.
هرگز،نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم،دوام ما
واقعاً چه چیزی باعث شده که در زمانی که پر از بی عدالتی،ظلم،کشتار،جنگ،حق کشی،نامردی و...است،آثار مولانا در رده ی پرفروش ترین کتاب دنیا قرار می گیره؟
آیا این به معنای این نیست که:
بشر امروز احساس خلأ و کمبودی در درونش احساس می کنه که هیچ چیزی جز یاد خدا و عشق به او نمی تونه نجاتش بده؟
آثار مولانا درس خدادوستی به بشر میده،
بیائیم در کنار سفره ی الوان او،تنها تندی فلفل و شوری نمکش را نبینیم
خوش طعم ها را نیز اندکی بچشیم.
با سپاس
یاعلی!