• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 2979)
جمعه 16/5/1388 - 20:44 -0 تشکر 139700
سه گل پرپر....دوست من،صبورباش

http://va3ki2akonam.persiangig.com/Image3/tasliyat.gif
سلام
تاحالاازاین تاپیكانزدم واسه همین نمیدونستم كجا بایدثبتش كنم
بذاریدازدیروزعصرشروع كنم...
 
داشتیم میرفتیم بیرون تا فضای شهرروبا چراغونی های نیمه شعبانش ببینیم
دیدم توكوچه ای كه خونه ی دوستمه،خیلی شلوغه..
گفتم حتمامهمونی گرفتن اخه تازه یكی ازفامیلاشون عقدكرده بود
توشهریه گشتی زدیم وبرگشتیم خونه..
توی خونه كه رسیدم،چهره ی غمگین بابام تموم غم عالم رو ریخت توی دلم
خودش شروع كردبه حرف زدن:
3تا داداشای زهرا.....
ودیگه هیچی نشنیدم....بین حرفاشون فهمیدم كه داداش آخریش هم...
ولی اون كه 24 سالش بودتازه...اون كه قراربودتازه بره خواستگاری..
واااااااااااااااای...دیگه حال خودم رو نفهمیدم
بدوبدوخودم رو رسوندم خونه ی دوستم..
چشم دوستم كه به من افتادیاد دردودلاش افتاد
هی گفت وباهم دیگه گریه كردیم
اومدم خونه...تا صبح خواب به چشمام نیومد
نشسته بودم وبه صدای جیغ وگریه هایی كه ازخونشون میومدگوش میدادم واشك میریختم
 
 امروزظهررفتم واسه خاكسپاری..
خدای من،من دارم خواب میبینم؟؟
میترسیدم نگام بیفته به دوستم ولی بازهم افتاد
وداغ دلش تازه ترمیشد وقتی منومیدید..
تنهاكاری كه ازم برمیومد،خوندن نماز میت بود
خدای خوبم،3 تا تابوت؟؟
3تا جوون؟؟
3 بارنمازمیت؟؟
هرطورشده بودخودم رو رسوندم اونجایی كه داشتن خاكشون میكردن..
میدونستم الان زهرای من،بدترین وضعیت رو داره
رفتم وبازهم زهرا رو دیدم..
از حال رفته بود...رفتم كنارش
اسمم رو صدا میزدومیگفت حالا باید چیكاركنم؟؟؟
میگفت داداشم گفته بودواسش زن پیداكنم...
میگفت من همین یك كار رو هم نتونستم بكنم
میگفت چرا 3تا؟؟؟میگفت من یه دونه دخترچطورتحمل كنم؟؟
دورمون كه خلوت شد....
حرفایی زدكه آتیش گرفتم...گفت دعاكردن كه برادرم بمیره
دیدی دعاشون مستجاب شد؟؟
.................
خیلی پرحرفی كردم اما دارم آتیش میگیرم
زهرای من،خیلی مصیبت كشیدتوی زندگیش...ولی داغ 3تا برادرخیلی سخته
خدای من،امتحان خیلی سختیه
خودت مواظب زهرام باش
خودت نذاركمرمامان وبابای زهرا خم بشه..
خودت هوای اون 3تا بچه ای كه یتیم شدن رو داشته باش
خودت ..........
قربون خودت برم
***************************
دوستای گلم،شرمنده ام...سكوت داشت دیوونه ام میكرد
ازتون میخوام...كه
بیایید با هم برای شادی روح 3 تا برادری كه برای نجات همدیگه از پیشمون رفتن
وهمینطور برای شفای پسرعموی این سه تا برادركه الان توی بیمارستان بستریه..
قرآن رو ختم كنیم..
ودعا كنیدكه زهرام تاب بیاره..
ومادروپدرش طاقت ازدست دادن 3تا پسرروخدابهشون بده..
 
جزء14،15،16،24،30 خونده میشه
شما دوست گلم،اگه میتونی غیرازاین جزءهایی كه نوشتم
جزءانتخابی خودت رو برامون بنویس 
وما رو توی این ختم قرآن كمك كن..
.
.
اگه نتونستیدقرآن بخونید،محتاجیم به دعاتون
پس دعاكنید
یا حق
 

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

چهارشنبه 21/5/1388 - 8:45 - 0 تشکر 141174

سلام سلام سلام

من هم به نوبه خودم فوت برادر های دوست پنجره خیال گرامی را تسلیت می گویم

و از خداوند برای ان عزیزان از دست رفته طلب مغفرت می کنم

خدا بیامرزدشان

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
جمعه 30/5/1388 - 14:22 - 0 تشکر 144226

سلام

یعنی نیمشه یه ختم؟؟

ایناباقیموندن...8،9،10،12،19،22،25،26...

كاش میشد

یا حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

جمعه 30/5/1388 - 15:20 - 0 تشکر 144263

تسلیت میگم به این دوست دوست عزیز خودم

امیدوارم آخرین غمشون باشه و خداوند بهشون صبر جزیل عنایت کنه

من جز 12 رو میخونم

فقط یه سوال

زمان خاصی که نداره؟ 

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

پنج شنبه 26/6/1388 - 15:40 - 0 تشکر 151971

سلام

حس غریب عزیزم،نه زمان مشخصی نداره..

فقط كاش بقیه جزءهاهم خونده میشد تا یه ختم..........

اینا موندن بچه ها:8،9،10،19،22،25،26

درپناه حق ماناباشید

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

پنج شنبه 26/6/1388 - 16:53 - 0 تشکر 151986

به نام خدا

سلام

من جز های 22،25،26 رو می خونم.

یه سوال: این دوستان تو دریا غرق شدن؟ آخه از متن تاپیک درست متوجه نشدم.

شرمنده پرسیدم

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

چهارشنبه 15/7/1388 - 10:40 - 0 تشکر 156847

سلام

كاش اینو زودتردیده بودم:(

ازحولی كه داشتم واسه خودنده شدن هرچه سریعترختم قرآن..

این جزهای آخری رو دادم به دوستم كه همش رو بخونه..

اما عیبی نداره،دست شماهم درد نكنه یه عالــــــــمه..مهم نیتتون بوده...

منو میبخشید؟؟؟؟:((

راجع به مرگ این سه تاعزیزهم بگم كه یكی یكی واسه نجات همدیگه رفتن داخل چاه..اكسیژن كم آوردن وفوت شدن..

خدارحمتشون كنه..

جناب بگیدكه منو بخشیدیدبابت سهل انگاریم....هووووووووووم؟؟

یا حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

چهارشنبه 15/7/1388 - 20:24 - 0 تشکر 156985

به نام خدا

سلام

به احتمال زیاد با من هستید. نه؟ خب نمیدونم چرا ناراحتید به هر حال خدا ببخشه.

همونطوری که گفتید مهم نیت ِ .

خدا بیامرزدشون..

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.