تبیان، دستیار زندگی

به نام هستی هستا

سلااااااااااااااااام

یه سلام ویژه به گلای باغ دانشجویی

بعد مدتی استراحت و خستگی ه امتحانای پایان ترم تصمیم گرفتم یه بحث جدید ایجاد کنم

آخه انجمنمون خیلی خلوت شده،قبول دارم!

اما با کمک همدیگه میتونیم یه انجمن خوب و شولوغ پولوغ رقم بزنیم

و اماااااااااااااااا بریم سر اصل مطلب:

تو این تاپیک قصد داریم برگردیم به روزااااااای اول دانشگاه

روزای اول دانشگاه مخصوصا واسه کسایی که شهرهای دیگه قبول میشن و دور از خانوادشون

هستن خیلی سخت میگذره

دوستان از احساستون بگین که وقتی فهمیدین دانشجو شدین چه حسی بهتون دست داد؟

آیا دانشگاه رفتن اونم تو یه شهر غریب می ارزه به اینکه 4،5سال غم دوری از خانواده رو تحمل کنین؟

عجب روزایی بوداااااااااا!!!

دوستان گلم بفرمایند که روز اول دانشگاهشون چطوری گذشت...

یا حق

صفر کیلومتری ها     ترم اولی ها   سلام 

این تاپیک مخصوص شماست . بخوانید عبرت بگیرید .

از همه دانشجویان محترم می خوام یه سری باید نبایدها و توصیه و... روکه واجب میدونن به ترم اولی ها گوشزد کنین .(اگر هم روزای اول سوتی دادین خواهشن بگین بقیه این کارو نکنن ثواب داره از ضایع شدن چند نفر دیگه جلوگیری کنیم.) اول هم خودم شروع کردم . 

یهو یک مهر پانشین بیان دانشگاه ها . باورکنید یه سوتیه در حد المپیک . 

از نیم ساعت قبل ازشروع کلاس اوایل دانشگاه نرین کلاس. به خدا خبری نیست . برین تو دانشگاه بگردین بهتره .

به دانشگاههای دیگه هم برین ببینین چه خبره . (این کار باعث دلگرمی میشه فکر نکنین جای دیگه حلوا میدن )

وقتی میخواید به جایی برید حتما قبلش بپرسید مطمئن شید درست میرید...........یه وقت جای کلاس نرید پیش رییس.........رتبه هاتونم هی نگید خیلی بده ها..........

نپرسین استاد برا این درس دفتر چن برگ برداریم؟:D

البت اصولا این سوتیا مال دانشگاه دولتی و ایناس. دانشجویان پیام نوری مثل من نه استادی می بینن نه کلاسی نه چیزی سوتی هم نمیدن دیگه!
در نتیجه: همه بسوی پیام زور یا پیام پول

کاش زودتر میگفتین من که امسال ترم اولی بودم و البته هستم و اوایل کلی سوتی دادم..:((

از من به ترماولیهای آینده نصیحت که جلوی یه پسر کارت غذاتونو شارژنکنید ...

از طرف یک داغدیده!!!

من از بهمن باید برم دانشگاه . تروخدا بیشتر راهنمایی کنید .

روز اول دانشجوی من
هر ماه 1376 ، سه شنبه ساعت 3-4:30
کلاس 304
زبان عمومی کلاس آقای عراقی بود
خیلی عالی بود من با چند تا از دوستام نشسته بودیم جلو
یه دختری از سال بالایی ها با یه آقا پسری داشت حرف می زد
هی تو ذهنم فکر می کردم وا مگه کلاس دختر نداره این داره از پسر ها می پرسه واه واه چه دوره زمونه ای شده هااااااااااااااااااااااااااااا
.
.
.
.
.
.
سالها گذشت
من به طرز عجیبی با وجود این که اون سالها کلاسمون پر بود از دانشجوی دختر نمی دونم چرا همیشه جزو آقایون کلاسمون بودم ، نماینده شده بودم ، و کلاً خیلی با دخترامون راحت نبودم و هر موقع از جلوی کلاس 304 می گذشتم این موضوع یادم می افتاد به دانشجوهای ورودی جدید که با تعجب به من نگاه می کردند و احتمالاً ته دلشون از همون وا ها می گفتن نگاه می کردم و خندم می گرفت
هنوز هر از چند گاهی می رم جلوی کلاس 304 اگر خالی باشه می شینم توش و خاطراتم زنده می شه