• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 18162)
جمعه 12/4/1388 - 15:49 -0 تشکر 128816
" مقلدین آیه الله وحید خراسانی بیان تو"

بســـــــــــم رب المــهــدی

  سلام و عرض ادب دارم خدمت اونایی که تشریف اوردند در این تاپیک !

 میخواهیم ببینیم از بین کاربران تبیانی ،  کیا در حال حاضر مقلد مرجع تقلید بزرگ کشورمون، یکی  از استوانه های حاضر فقه غنی تشیع  یعنی حضرت ایه الله شیخ حسین وحید خراسانی هستند

 چگونه و در چه حد از ایشان شناخت و آگاهی به وجود اومده ؟!؟
دوست داشتم دوستانی که از ایشان تقلید میکنند و ایشان رو به عنوان اعلم مراجع شناختند (یا حتی دیگر عزیزانی که اطلاعاتی دارند) تشریف بیارند تا با یکدیگر در مورد ایشان ، شخصیتشون و از همه مهمتر در مورد احکام و نظراتشون بحث کنیم .
چرا که دوستانی که در جریان هستند اطلاع دارند ایشان در موارد متعددی متمایر با برخی دیگر از علمای حاضر هستند .

بلکه در راه شناخت اساطین حوزه علمیه قدمی برداریم و خدای ناکرده زمانی که...  آه حسرت از نبود علما بلند نکنیم ! اعلام عزای رسمی ! و ...

منتظر دوستان هستیم هر چند تعداد کمی هم باشند !

فعلا  یا ع ل ی مدد

آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
يکشنبه 29/1/1389 - 22:22 - 0 تشکر 195920

Laahoot گفته است :
[quote=Laahoot;394244;147980]

« بسم الله العزیز الحکیم »

*****************************************

سلام شما از بالاترین مرجع غافلید مرجه ونائب عامی که تمام دنیا چشم به لبهایش دوخته اند تا نظرش را در دنیا بگوید .

با سلام خدمت شما برادر/خواهر گرامی

کاش نام این مرجع رو ذکر می فرمودید.

بسیار مشتاقم بدونم ایشون چه کسی هستن

با سپاس

من به فتوای مرجع اعلمی که شناخته ام عمل می کنم ، و ولایت مطلقه فقیه را قبول نخواهم داشت

پنج شنبه 2/2/1389 - 18:10 - 0 تشکر 196809

hmirzaii63 گفته است :
[quote=hmirzaii63;435147;146107]

سلام شما از بالاترین مرجع غافلید مرجه ونائب عامی که تمام دنیا چشم به لبهایش دوخته اند تا نظرش را در دنیا بگوید

!!!!!!!!!!!!

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
سه شنبه 16/6/1389 - 16:31 - 0 تشکر 228894

سلام علیکم
آقا طاعات همگی قبول
با کلی گله از دست دوستان! آخه من یادمه اون موقع که من تو این مطلب نظرم رو نوشتم هیچ کسی نبود ! ولی الان نیست !
خوب بگذریم باز ولی تشکر از این که کمی فعال بودید
التماس دعا

شنبه 27/6/1389 - 5:27 - 0 تشکر 232585

روزی آیت الله بهجت فرمود: چند نفر از بازاریان تهران به نجف مشرف شدند و جهت پرداخت خمس اموال خود خدمت شیخ انصاری قدس سره رسیدند، وقتی وضع ساده خانه و بی آلایش شیخ را دیدند، آهسته به یکدیگر می گفتند: «این است معنی پیشوا و مقتدا. یعنی علی گونه زیستن، نه مانند ملا علی کنی با خانه بیرونی و اندرونی و با تشکیلات و تشریفات آن چنانی.»

شیخ در حال نوشتن بود، و کاملاً به سخنان آنان توجه داشت، نخست کلمه خیلی زننده ای به آنها گفت، سپس فرمود: «چه می گویید؟ من با چند نفر طلبه سر و کار دارم و نیازی به تشریفات بیش از این ندارم، اما آخوند ملا علی کنی با امثال ناصرالدین شاه سر و کار دارد. اگر آن گونه نباشد ناصرالدین شاه به خانه اش نمی رود، آخوند ملا علی این کارها را برای حمایت از دین انجام می دهد.»

توی نوشته‎های مطرح شده مسائل اشتباه زیادی دیدم که واجب شد مطلب بالا را به علاوه چند تذکر بنویسم.
1- بزرگان دینی هر یک با توجه به احساس مسئولیتی که تشخیص می‎دهند یا بر دوششان نهاده می‎شود (توسط اساتید یا امام زمان و با توجه به ظرفیتها و شرایط) اقدام می‎کنند و این به معنی مخالفت آنان با هم نیست
2- بسیاری از اختلافات ساخته اوهام کم فهم اطرافیان و یا ناآگاهان است
3- فقه مانند هر علم دیگری مقتضی آموختن و تخصص است تا آنجا که ممکن است یک غیر مسلمان نیز بتواند فقیه متبحری شود
4- بازهم فقه مانند علوم دیگر دارای شاخه‎ها و زمینه‎های تخصصی فراوان است که به صورتهای مختلف می‎توان آن را تقسیم بندی نمود مانند: فقه اقتصادی، سیاسی، فردی، عبادات، اجتماعیات و... و حتی هر یک از این شاخه‎ها به زیر شاخه‎هایی تقسیم می‎شوند
5- تبحر در هر یک از زمینه‎های فقهی به معنای تبحر در همه زمینه‎ها نیست؛ مثلا ممکن است کسی در زمینه ارث مجتهد باشد اما در زمینه احکام نماز مجتهد نباشد (در این صورت در مورد ارث باید به نظر خودش عمل کند اما در مورد مسائل نماز باید تقلید کند)
6- مرجع باید تا حد امکان در جمیع ابواب فقهی مجتهد اعلم باشد اما اگر این گونه نبود در مسائلی که ایشان اعلم است باید از ایشان تبعیت نمود و در سایر مسائل از مرجع اعلم مربوط به آن مسئله (مثلا در مورد احکام نماز از آقای الف که در این مورد اعلم است و در مورد احکام اقتصادی از آقای ب که در مورد احکام اقتصادی اعلم است)
7- یکی از بزرگترین ایرادات ما این است که وقتی شخصی را قبول داریم او را بی عیب می‎بینیم و جامع همه صفات کمالیه؛ به عنوان مثال چون شخصی فقیه بزرگی است تصور می‎کنیم باید متکلم مسلط یا عارف واصل یا فیلسوف اندیشمند یا سیاستمدار زبره‎ای هم باشد (و شاید این اندیشه به دلیل تجربه ما از شخصیت همه جانبه و کامل امام باشد)(طبق دو شماره بالا مشخص شد که ممکن است فقیهی در عبادات و معاملات و ... مرجع یا حتی اعلم مراجع باشد اما در مورد ولایت و سیاست مرجع نباشد بنابراین باید در این امور نیز به اعلم مراجعه نمود)
8- بسیاری از مسائلی که ما کینه و حقد و نزاع بزرگان تصور می‎کنیم در واقع اختلافات طلبگی و علمی است
9- بحث ولایت یکی از مباحث ریشه‎دار فقهی است که با مراجعه به هر کتاب فقهی از ابتدایی‎ترین کتب تا امروز می‎توان به وضوح حضور آن را مشاهده کرد (در ابواب وظایف و اختیارات فقیه یا ولایت یا سلطان جور یا باب قضاوت یا امر به معروف و یا جهاد و...)(البته در هیچیک از منابع با نام ولایت فقیه نیامده اما در همه آنها شئون ولایتی فقیه و یا وجوب مخالفت با سلطان ظالم آمده است که معنای آن حکومت فقیه است)(برای آگاهی از نظرات بزرگان دینی گذشته در این باره رجوع کنید به این منبع)
10- بعضی از فقها که تعداد آنها به انگشتان یک دست هم نمی‎رسد اعتقاد به عدم امکان تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند (از آن جمله مرحوم خویی)
11- در مورد آیت الله وحید نمی دانم که آیا ایشان هم قائل به این مسئله هستند یا نه؛ چون این مسئله را از منبع موثقی نشنیده‎ام والله اعلم
12- مراجعی که این نظر را دارند نیز برمبنای هوس خود نمی‎گویند بلکه آنان نیز به احادیثی استناد می‎کنند و نظرات مجتهدان دیگر را به صورتهای مختلف توجیه و یا رد می‎کنند
13- هیچ یک از این مراجع ولایت مطلقه فقیه را لااقل تا آنجا که من می‎دانم شرک ندانسته‎اند
14- هیچ یک از مراجع از ابتدای غیبت کبری تا کنون (لااقل تا جایی که من می‎دانم) قائل به جدایی دین از سیاست نیست زیرا دینی که بنیانگزارانش حکومت تشکیل دادند و بزرگترین ادعایش برقراری عدل و قسط و پایانش با حکومت جهانی است و بیشتر دستورات و احکامش اجتماعی مگر می‎شود غیر سیاسی باشد؟
15- آیت الله وحید یکی از کسانی بود که در قیام 19 دی قم (در اعتراض به مقاله اهانت آمیز روزنامه اطلاعات در مورد امام خمینی رحمة الله علیه) که نهایتا منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد برای راهپیمایان سخنرانی نمودند
16- آن ولایت مطلقه‎ای که شما در ذهن دارید عین شرک است اما ولایت مطلقه فقیه عین عدل است (شما وعنای ولایت مطلقه را متوجه نشده‎اید) (در پاسخ به آن دوست عزیز)
17- مطلقه بدون تشدید! در عبارت ولایت مطلقه فقیه معنای ساده‎ای دارد که با یک مثال برایتان توضیح می‎دهم؛ آیا اعتبار مرجع تقلید به توضیح المسائل است یا اعتبار توضیح المسائل به مرجع است؟ ما کتاب توضیح المسائل آقای الف را مطالعه کرده و دستورات آنرا انجام می‎دهیم چون که آقای الف را مرجع و اعلم می‎دانیم. حال اگر آقای الف به این نتیجه رسید که یکی از فتواهایش باید عوض شود (بنا به علم بیشتر یا مصلحت یا جلوگیری از مفسده یا مقابله با دشمن یا ... ) ما این مطلب را قبول می‎کنیم چون اعتبار رساله را به مرجع می دانسته‎ایم نه برعکس آن. در عین حال این مطلب به معنی آن نیست که مرجع هر چه دلش بخواهد می‎گوید زیرا اول اینکه خود او نیز اعتبارش را از جایی دیگر دارد (خدا و پیامبر و معصومین) و لذا باید در این محدوده باشد و دوم اینکه او مرجع است و مرجع کسی است که عدالتش را پذیرفته‎ایم (یعنی از روی هوس چیزی نمی‎گوید). ولایت طلقه فقیه یعنی همین. یعنی حکومت مشروعیتش را از فقیه عادل آگاه به سیاست و مدیریت می‎گیرد نه برعکس و بنابراین اگر زمانی لازم شد تغییری در قوانین به وجود آید رهبری می تواند اینکار را انجام دهد (بی واسطه یا با واسطه)
18- اگر ولایت فقیه مطلقه نباشد (به معنای بالا) و مقیده باشد یعنی فقیه مشروعیتش را از نظام کسب کند آنگاه نظام مشروعیتش را از کجا کسب می‎کند؟ بنابراین نظام ولایی که در آن ولایت مطلقه نیست اصلا مشروع نیست.
19- از طرف دیگر در صورتی که ولی فقیه از نظام کسب مشروعیت کند در صورت نیاز به تغییر قانون هیچ شخص یا اشخاصی (چه رهبر یا غیر او) به صورت مشروع توان تغییر یا ایجاد قوانین جدید را ندارد (زیرا مشروعیت گیرنده شرعا نمی‎تواند مشروعیت دهنده را تغییر دهد)
20- مرجع علاوه بر تبحر در فقه شرایط باید دیگری را نیز دارا باشد که از آن جمله است عدالت
21- همانگونه که تبحر در فقه دارای درجاتی است عدالت نیز دارای درجاتی است مثلا هرگز میزان عدالت ذکر شده در مورد شاهد و امام جماعت یکسان نیست و همین گونه است در مورد مرجع تقلید و رهبر جامعه
22- از آنجایی که وظیفه خبرگان رهبری (که همگی مجتهد هستند) تعیین اصلح‎ترین فرد برای رهبری است لذا در حکومت اسلامی ولی فقیه اصلح‎ترین فرد در کل مسائل مورد نیاز رهبری (احتهاد، سیاست، تدبیر، شجاعت، عدالت و...) می‎باشد
23- اصلح ترین فرد بودن در کل مسائل به معنای اصلحیت در تک تک موارد نیست به عنوان مثال ممکن است کسی از ایشان در فقه اعلم‎تر باشد اما هیچکس (در همه جهان) در جمیع صفات مورد نیاز ولی فقیه از او برتر نیست
24- عدم اعتقاد به ولایت فقیه تا آنجا که یک نظر شخصی برای مبنای اجتهاد حقیقی دینی باشد برای خود شخص حجت است اما هر ذره بیش از این نه تنها فرد را از عدالت ساقط می‎کند بلکه به وادی سرپیچی از خداوند می‎رساند (زیرا طبق نظر علمای شیعه «تبعیت از فقیه تبعیت از امام معصوم، پیامبر و خداست» از طرفی شأن ولی فقیه به سبب وظایفش «حفظ کیان و قوام جامعه اسلامی و اجرای قوانین اجتماعی و حکومتی اسلام» اجل از همه فقها و از طرف دیگر وقتی فقیهی عهده‎دار وظیفه اقامه حکومت گردید این وظیفه از عهده سایر فقها ساقط بلکه بر آنها لازم است که در امور حکومتی از اوتبعیت کنند)
25- بسیاری از دلایلی که برای اعلمیت آقای وحید اقامه نمودید هیچ ربطی به اعلمیت در فقاهت ندارد مانند شلوغ بودن درس خارج یا توانایی مناظره یا اهتمام به اهل بیت و...
26- آقای وحید به اعتقاد افراد زیادی اعلم در مراجع هستند اما نه به دلایلی که شما گفتید بلکه به دلیل دانششان (به نظرذ کارشناسان دینی) و تقوایشان
27- در عین حال افراد بسیار دیگری هم مراجع متفاوتی را اعلم می‎دانند
28- در زمان حیات آقای فاضل بسیاری ایشان را اعلم می‎دانستند
29- بحث در مورد اعلمیت یک مرجع آن هم در یک فضای عمومی کار بسیار اشتباهی است زیرا نه نویسندگان متخصص هستند و نه خوانندگان و بحثها تنها به جدل و نزاع لفظی و شبهه پراکنی خواهد انجامید. راه شناخت اعلم برای عمومی که توانایی علمی تشخیص اعلم را ندارند رجوع به عالمانی است عادل که این توانایی را دارند. از طرفی مرجع تقلید که کاندیدای انتخاباتی نیست که برایش اینگونه تبلیغ کنیم.
30- بهتر بود بجای این بحث بیهوده که ثمره‎ای جز شکاف و تفرقه ندارد در مورد نوشته‎ها، شاگردان، زندگینامه، مراتب علم و تقوی و فضایل و خدمات ایشان به جوانان آگاهی می‎دادید
31- انقلاب اسلامی و رهبری امام راحل بدون شک بزرگترین اتفاق در دوره غیبت کبری می‎باشد؛ اتفاقی که زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت است و هرکس بزرگ یا کوچک در برابرش بایستد در حساب نخواهد آمد
32- بیاموزیم که بزرگان را مصادره به مطلوب نکنیم (مانند شخنانی که در مورد ضدنظام بودن آقای بهجت می‎زدند و پس از رحلتشان کذب آنها مشخص شد «رجوع کنید به خاطرات پسر آقای بهجت از ایشان»)
33- و سخن آخر اینکه امروز جمهوری اسلامی در صف مقدم تبلیغ تشیع در جهان و مبارزه با دشمنان اسلام قرار دارد؛ کاری که در خیالات بزرگان گذشته شیعه هم تقریبا ناممکن بود. مبادا ندانسته دشمن آرزوی هزار و چند ساله شیعه شویم و جاهلانه آب در آسیاب دشمنش بریزیم. این حکومت قابل قیاس با حکومت عدل مولا امیرالمؤمنین نیست. در حکومت علی علیه السلام اشکالات و دزدی و ناامنی و ... وجود داشت آنوقت چگونه انتظار داریم در این حکومت نباشد؟ این نظام مقدس تنها گام برداشتن به سمت قله‎ایست که به دست صاحب الزمان فتح خواهد شد.

و بدانیم:
دشمن ترین شمنان علی عابدان نادان بودند و حسین را منتظرانش کشتند!!!

شنبه 27/6/1389 - 5:33 - 0 تشکر 232586

در نظر قبلیم راجع به ولایت فقیه در نظر علمای پیشین یادم رفت منبع بگذارم لذا اینجا کل مطلب را می‎گذارم برای دوستی که مشکل داشتند.

مساله ولایت فقیه به معناى اعمال امورى که جنبه‏ حکومتى داشته، در همان سال‏هاى آغاز «غیبت کبرى‏» در گفتارفقها و علما مطرح بوده است، عنوان نمونه:
نظریه شیخ مفید

عالم بزرگ محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید، وفات‏یافته سال‏413 ه.ق که از فقهاى بزرگ قرن چهارم و پنجم هجرى‏قمرى بود، در کتاب «المقنعه‏» در مساله امر به معروف و نهى‏از منکر، در بیان مراحل و مراتب امر به معروف و نهى از منکر ، هنگامى که به مرحله قتل یا زدن و مجروح نمودن مى‏رسد مى‏گوید:

«و لیس له القتل والجرح الا باذن سلطان الزمان المنصوب لتدبیرالانام; براى کسى که امر به معروف و نهى از منکر مى‏کند وقتى به‏مرحله قتل و ضرب رسید، براى او چنین کارى جایز نیست، مگر این‏که از سلطان زمان که براى تدبیر امور مردم نصب شده اجازه‏بگیرد.»

سپس سلطان منصوب را در عبارت دیگر شرح داده ومى‏گوید: «فاما اقامه الحدود فهو الى سلطان الاسلام المنصوب من‏قبل الله تعالى و هم ائمه الهدى من آل محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و من نصبوه‏لذلک من الامراء والحکام، و قد فوضوا النظر فیه الى فقهاءشیعتهم مع الامکان; اما مساله اجراى حدود الهى، مربوط به‏سلطان و زمام‏دار اسلام است که از جانب خداوند نصب شده است،این‏ها همان امامان آل محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و کسانى از امرا و حاکمان هستندکه از طرف امامانعلیه‌السلام براى این امور نصب شده‏اند، امامانعلیه‌السلاماظهار نظر در این امور را به فقهاى شیعه خود، در صورت امکان،واگذار نموده‏اند.» (3)

شیخ مفید، چنان که از عبارت فوق نیز به‏دست مى‏آید، در عصرى قرار داشت که به شدت تحت کنترل سلاطین جوربود، و مطرح کردن و شرح و بسط چنین مسایلى، بسیار خطر داشت،در عین حال، مساله «ولایت‏فقیه‏»را به طور فشرده و اشاره بیان‏نموده است.

نظریه سلار بن عبدالعزیز دیلمى

فقیه برجسته قرن پنجم ه.ق سلار بن عبدالعزیز(که به قول بعضى‏نامش حمزه است و لقبش سلار مى‏باشد.) از شاگردان برجسته شیخ‏مفید بود.

کتاب‏هاى «مقنع‏» در علم کلام، «التقریب‏» در علم‏اصول، و «المراسم‏» در علم فقه را تالیف کرد، و سرانجام درسال 448 ه.ق درگذشت، این فقیه محقق در کتاب فقهى «المراسم‏»مى‏نویسد:
«فقد فوضوا الى الفقهاء اقامه الحدود والاحکام بین‏الناس بعد ان لایتعدوا واجبا، و لایتجاوزوا حدا، امروا عامه‏الشیعه بمعاونه الفقهاء على ذلک ما استقاموا على الطریقه; (4)

امامان معصومعلیه‌السلام اجراى حدود و برپا داشتن احکام انتظامى بین‏مردم را به طور دقیق به فقهاى شیعه واگذار کردند، و به عموم‏شیعیان دستور دادند که فقها را در این راستا پشتیبانى کنند، وآنان را در موارد اجرایى کمک نمایند.»

نظریه شیخ طوسى

ابو جعفر، محمد بن حسن طوسى قدس سره موسس حوزه علمیه ‏هزار ساله نجف اشرف، از شاگردان برجسته شیخ مفید بود، او متکلم و فقیه بزرگى بود که صدها شاگرد برجسته از حوزه درس اوبه پا خاستند.

دو کتاب از کتب اربعه به نام تهذیب و استبصار از تالیفات او است. او کتاب‏هاى دیگرى به نام النهایه، خلاف ومبسوط را در فقه تالیف نمود و سرانجام در سال 460 ه.ق ازدنیا رفت. این عالم ربانى و فقیه صمدانى که به عنوان شیخ‏الطائفه (رئیس شیعیان) خوانده مى‏شد در کتاب النهایه مى‏نویسد:

«و اما الحکم بین الناس والقضاء بین المختلفین، فلایجوز ایضاالا لمن اذن له سلطان الحق فى ذلک، و قد فوضوا ذلک الى فقهاءشیعتهم; (5)
حکم نمودن و قضاوت بر عهده کسانى است که از جانب‏سلطان عادل (امام معصوم) به آن‏ها اذن و اجازه داده شده باشد،و این وظیفه از جانب امامانعلیه‌السلام به فقهاى شیعه واگذار شده‏است.»

نظریه محقق اول

ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن حسن حلى معروف به «محقق حلى‏»یا «محقق اول‏» از فقهاى بزرگ شیعه در قرن هفتم و از مراجع واساتید سترگ شیعه از اهالى حله عراق بود، بعضى از تالیفات اوعبارت است از:
مختصر نافع، المعتبر و شرایع الاسلام که ازعالى‏ترین متن‏هاى فقهى است. وى در سال‏726 ه.ق در حله درگذشت‏و در همان جا به خاک سپرده شد، او درباره ولایت فقیه مى‏نویسد:

«یجب ان یتولى صرف حصه الامام علیه السلام الى الاصناف‏الموجودین من الیه الحکم بحق النیابه کما یتولى اداء ما یجب‏على الغائب; واجب است مصرف سهم امامعلیه‌السلام در راه مستحقین را کسى‏بر عهده بگیرد که از امام معصومعلیه‌السلام نیابت دارد، همان گونه که‏او عهده‏دار واجبات افراد غایب است.»

شهید ثانى (زین الدین‏على بن احمد عاملى جبعى، فقیه بزرگ قرن دهم ه.ق وفات یافته‏سال 965 ه.ق) در شرح عبارت فوق مى‏نویسد: «المراد به، الفقیه‏العدل الامامى الجامع لشرائط الفتوى، لانه نائب الامام ومنصوبه; (6) منظور محقق حلى از نایب به حق، فقیه عادل دوازده‏امامى است که داراى همه شرایط فتوا است، زیرا چنین شخصى نایب‏امام معصوم، و نصب شده از سوى آن امام است.»

از این عبارت به‏روشنى فهمیده مى‏شود که مجتهد جامع الشرایط، در امور مختلف، ازجمله مصرف سهم امامعلیه‌السلام (که از احکام حکومتى است) ولایت دارد.

نظریه علامه حلى

جمال الدین، حسن بن یوسف بن مطهر حلى معروف به علامه حلى وفات‏یافته سال ‏726 ه.ق که سرآمد متکلمین و فقها و مراجع قرن هشتم‏بود، و بالغ بر دویست جلد کتاب در رشته‏هاى مختلف اسلامى نوشت‏که هر کدام از آن‏ها نشانه تبحر او در همه علوم به ویژه فقه وکلام است، مانند تذکره، الفقهاء، ارشاد الاذهان، قواعد الاحکام،مختلف الشیعه و... در کتاب قواعد مى‏نویسد:

«و اما اقامه‏الحدود فانها الى الامام خاصه، او من یاذن له، و لفقهاءالشیعه فى حال الغیبه ذلک، و للفقهاء الحکم بین الناس مع الامن‏من الظالمین، و قسمه الزکوات والاخماس; (7) اما اجراى حدود(احکام جزایى) در عصر حضور، مخصوص امام معصومعلیه‌السلام یا کسى است‏که امام معصومعلیه‌السلام به او اذن داده باشد، و در عصر غیبت‏بافقهاى شیعه است، و بر عهده فقها است که در صورت امن از گزندظالمان، بین مردم حکم و قضاوت کنند، و زکات‏ها و خمس‏ها رابگیرند و به مصرف برسانند.»

نظریه شهید اول

محمد بن مکى دمشقى عاملى، معروف به شهید اول صاحب کتاب‏«لمعه‏» محقق و فقیه بزرگ شیعه در قرن هشتم، در گذشته سال‏786ه.ق در کتاب دروس مى‏نویسد: «والحدود والتعزیرات الى‏الامام و نایبه ولو عموما، فیجوز فى حال الغیبه للفقیه اقامتهامع المکنه، و یجب على العامه تقویته، و منع المتغلب علیه مع‏الامکان و یجب علیه الافتاء مع الامن، و على العامه المصیر الیه،والترافع فى الاحکام; (8)
اجراى حدود و تعزیرات (احکام حکومتى)بر امام و نایب او گرچه نایب عام او وظیفه واجب است، و درعصر غیبت وظیفه واجب فقیه است که در صورت امکان، به اجراى آن‏بپردازد. و بر مردم واجب است تا از فقیه جامع الشرایطپشتیبانى کنند، و در صورت امکان از آنان که شایستگى براى‏اجراى احکام ندارند، جلوگیرى نمایند، و نیز بر فقیه واجب است‏که در صورت امنیت، فتوا دهد، و بر مردم لازم است که در مرافعات‏و حل اخلاف‏هاى خود نزد فقیه جامع شرایط بروند.»

نظریه محقق کرکى

نورالدین على بن عبدالعالى عاملى، معروف به محقق کرکى و محقق‏ثانى، فقیه و مرجع تقلید شیعیان در قرن دهم، در گذشته سال‏940ه.ق مى‏نویسد: «فقیهان شیعه اتفاق نظر دارند که فقیه جامع‏الشرایط که از آن به «مجتهد» تعبیر مى‏شود، از سوى امامان‏معصومعلیه‌السلام در همه امورى که نیابت در آن دخالت دارد، نایب است.

پس دادخواهى در نزد او و اطاعت از حکم او واجب است. وى درصورت لزوم مى‏تواند مال کسى را که اداى حق نمى‏کند بفروشد. اوبر اموال غایبان، کودکان، سفیهان، ورشکستگان، و بالاخره بر آن‏چه که براى حاکم منصوب از سوى امامعلیه‌السلام ثابت است، ولایت دارد،دلیل این مطلب، روایت مورد قبول عمر بن حنظله، و روایات دیگرکه همان محتوا را دارند مى‏باشد.» سپس محقق کرکى مى‏گوید:

«اگر کسى از روى انصاف سیره بزرگان علماى شیعه مانند سیدمرتضى، شیخ طوسى، بحرالعلوم، و علامه حلى(ره) را مورد مطالعه‏قرار دهد درمى‏یابد که آن‏ها همین راه را پیموده و برپاداشته‏اند و به آن معتقد بوده‏اند.» (9)

نظریه شهید ثانى

زین الدین على بن احمد عاملى، معروف به شهید ثانى، در کتاب‏مسالک الافهام پس از ذکر این که فقها مى‏توانند به اجراى حدود وحکم و قضاوت بین افراد بپردازند مى‏نویسد: «هذا القول مذهب‏الشیخین و جماعه من الاصحاب; این نظریه، دیدگاه شیخ مفید(متوفى‏413 ه.ق) و شیخ طوسى (متوفى 460 ه.ق) و گروهى ازفقهاى شیعه است.»

سپس مى‏نویسد: «روایت مورد قبول عمر بن‏حنظله (10) این مطلب را تایید مى‏کند، زیرا اجراى حدود، بخشى‏از حکم و قضاوت به شمار مى‏آید، به علاوه مصلحت نظام آن رااقتضا مى‏کند و این لطفى از جانب خدا است که موجب جلوگیرى ازمفاسد و گمراهى‏ها مى‏گردد، بنابراین این دیدگاه، قول قوى ومورد تایید است. » (11)

نظریه محقق اردبیلى و حاج آقا رضا همدانى

مولا احمد بن محمد اردبیلى مشهور به محقق اردبیلى، که در بین‏مردم به مقدس اردبیلى معروف است از مجتهدین و اعاظم دانشمندان‏قرن دهم، وفات یافته سال‏993 ه.ق، در مساله استحباب دادن‏زکات به فقیه، در ضمن گفتارى مى‏نویسد: «انه خلیفه الامام،فکان الواصل الیه، واصل الیه علیه السلام;
فقیه جامع شرایط،خلیفه و جانشین امام معصوم است، پس رساندن مال به دست فقیه،همانند رساندن آن به دست‏شخص امام معصومعلیه‌السلام است.» (12) فقیه‏معروف حاج آقا رضا همدانى (وفات یافته سال 1322 ه.ق) نیزهیمن مطلب را فرموده است. (13)

نظریه صاحب مفتاح الکرامه

فقیه بزرگ، آیت‏سترگ جواد بن محمد حسینى عاملى صاحب کتاب فقهى‏استدلالى مفتاح الکرامه که از کتب معتبر فقهى است در کتاب‏القضاء این کتاب چنین مى‏نویسد:

«فقیه از طرف صاحب امر(عج) منصوب و گمارده شده است، و بر این‏مطلب عقل و اجماع و اخبار دلالت مى‏کنند: اما عقل; اگر فقیه‏چنین اجازه و نیابتى از سوى امام زمان(عج) نداشته باشد، امربر مردم مشکل مى‏شود، و آن‏ها در تنگنا قرار مى‏گیرند، و نظام‏زندگى از هم مى‏گسلد. اما اجماع (اتفاق نظر فقهاء) پس از تحقق‏آن همان گونه که اعتراف شده مى‏توانیم ادعا کنیم که در این‏امر، علماى شیعه اتفاق نظر دارند، و اتفاق آنان حجت است. امااخبار، دلالت آن‏ها بر مطلب، کافى و رسا است، از جمله روایت‏شیخ‏صدوق (توقیع مبارک که قبلا ذکر شده که امام عصر(عج) به اسحاق‏بن یعقوب نوشت، در حوادث پدید آمده، به راویان حدیث ما رجوع‏کنید، زیرا آنان حجت‏بر شمایند و من حجت‏خدا هستم) بر این‏مطلب دلالت دارد. (14)

نظریه ملا احمد نراقى

فقیه عارف، ملااحمد نراقى کاشانى وفات یافته سال 1245، فرزند ملا مهدى نراقى(ره) است، که از فقهاى نامدار قرن سیزدهم است و کتاب‏هاى:

مستند الشیعه، عوائد الایام در فقه، و مفتاح‏الاحکام در اصول، ازتالیفات او است، این عالم بزرگ در کتاب عوائدالایام (15) چنین‏مى‏نویسد:

«فقیه عادل بر دو امر ولایت دارد:

1- بر آن چه پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امام معصومعلیه‌السلام که سلاطین مردم و دژهاى‏استوار اسلام هستند ولایت دارند، فقیه عادل نیز آن ولایت رادارد، جز مواردى که به وسیله دلیل از اجماع و روایات و... خارج شده است.

2- هر کارى که با دین و دنیا رابطه دارد، و ناچار باید انجام‏شود یا عقلا و یا عادتا از جهت این که امور معاد و معاش فردى وگروهى به آن بستگى دارد، و نظم دین و دنیا وابسته به آن است،یا شرعا از این جهت که به آن امر شده، یا فقها به آن اجماع‏نموده‏اند و به اقتضاى حدیث نفى ضرر و نفى عسر و حرج یا نفى‏فساد بر مسلمانى یا به دلیل دیگر واجب شده، و یا شارع به‏انجام یا ترک آن اجازه داده، و بر عهده شخص معین یا غیر معین‏نهاده نشده، و مى‏دانیم که شارع اجازه داده که باید انجام‏گیرد، یا اجازه انجام آن داده شده، ولى اجراى آن به شخص معینى‏واگذار نشده در همه این موارد باید فقیه عهده‏دار آن گردد. سپس‏مرحوم نراقى براى هر کدام از این دو امر به ذکر دلیل پرداخته‏است.» (16)

نظریه کاشف الغطا

فقیه نامى علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطا (وفات یافته سال‏1373ه.ق) پیرامون ولایت عامه فقیه جامع الشرایط مى‏نویسد: «ان‏له الولایه على الشئون العامه و مایحتاج الیه نظام الهیئه‏الاجتماعیه;
همانا فقیه جامع الشرایط بر همه شوون عمومى ونیازهاى اجتماعى مردم، ولایت دارد.»

سپس مى‏نویسد: «و بالجمله‏فالعقل والنقل یدلان على ولایه الفقیه الجامع على هذه الشوون،فانها للامام المعصوم اولا، ثم للفقیه المجتهد ثانیا المجعوله‏بقولهعلیه‌السلام: و هو حجتى علیکم و انا حجه الله علیکم (17)
کوتاه‏سخن آن که عقل و نقل بر مشروعیت ولایت فقیه جامع الشرایط، براین شوون اجتماعى دلالت دارند، این ولایت نخست از آن امام‏معصومعلیه‌السلام است‏سپس براى فقیه مجتهد با جعل امام معصومعلیه‌السلام باقول خود: «فقیه حجت من بر شما است و من حجت‏خدا بر شماهستم‏» برقرار مى‏باشد.»

نظریه استاد اعظم، صاحب جواهر

مرجع بزرگ آیه الله العظمى شیخ محمد حسن نجفى صاحب کتاب‏ارزشمند جواهر الکلام (یک دوره مفصل فقه استدلالى) وفات یافته‏سال‏1266 ه.ق از فقهاى بزرگى است که مساله ولایت فقیه را به‏طور مطلق و عام مطرح کرده، و با استدلال‏هاى قوى آن را ثابت‏نموده است (چنان‏که قبلا ذکر شد) این فقیه بزرگ پس از ذکرمطالبى پیرامون گستردگى حوزه اختیارات ولایت فقیه، مى‏نویسد:

«و بالجمله فالمساله من الواضحات التى لاتحتاج الى ادله;کوتاه سخن آن‏که; مساله ولایت فقیه و حوزه گسترده اختیار او ازامور روشنى است که نیازى به دلایل ندارد.» (18)

و از گفتارمختلف او در موارد گوناگون کتاب‏هاى فقه فهمیده مى‏شود که‏گستردگى اختیارات ولى فقیه، از دیدگاه ایشان از امور قطعى وواضح بوده است.

نظریه استاد اعظم شیخ انصارى

استاد اعظم مرجع بزرگ شیخ مرتضى انصارى صاحب مکاسب و رسائل،وفات یافته سال 1281ه.ق در کتاب مکاسب در بحث‏بیع، پیرامون‏ولایت فقیه بحث کرده و چنین نتیجه مى‏گیرد: «ان المستفاد من‏مقبوله عمر بن حنظله کونه کسائر الحکام المنصوبه فى زمان‏النبى والصحابه فى الزام الناس بارجاع الامور المذکوره الیه،والانتهاء فیها الى نظره، بل المتبادر عرفا من نصب السلطان‏حاکما وجوب الرجوع فى الامور العامه المطلوبه للسلطان الیه;
همانا آن چه از روایت مورد قبول عمر بن حنظله استفاده مى‏شوداین است که فقیه جامع شرایط مانند سایر حاکمانى است که در عصررسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و صحابه منصوب مى‏شدند، و مردم ملزم بودند که درشوون مذکور به او مراجعه کنند، و سرانجام، نظر او را بپذیرند،بلکه آن‏چه در عرف به ذهن‏ها پیشى مى‏گیرد این است که هرگاه کسى‏را به عنوان سلطان حاکم نصب کردند، بر مردم واجب است در همه‏امور مطلوب و مورد نظر سلطان، به او رجوع کنند.» (19)

گرچه‏شیخ انصارى در کتاب مکاسب، اختیارات فقیه را همانند امام‏معصومعلیه‌السلام به طور قاطع نپذیرفته، ولى در کتاب قضاء همان راى‏صاحب جواهر (گستردگى اختیارات فقیه) را مى‏پذیرد، به گفته آیه‏الله جوادى آملى «تحولى که صاحب کتاب جواهرالکلام در شیخ‏انصارى قدس سره ایجاد کرد، باعث‏شد که مرحوم شیخ انصارى‏ولایت فقیهى را در کتاب مکاسب تدوین کرد، با مطالبى که در کتاب‏قضا تدوین نمود، خیلى فرق کند.» (20)

پس از شیخ انصارى قدس‏سره نیز علما و مراجع دیگرى مانند آیه الله العظمى حاج‏میرزا حسین نائینى وفات یافته سال 1355 ه.ق چنان‏که در کتاب‏منیه الطالب (ج‏1، ص‏327) آمده، و آیه الله العظمى حاج آقا حسین‏بروجردى، وفات یافته سال 1380ه.ق (که قبلا ذکر شد) و حکیم‏فرزانه علامه سید محمد حسین طباطبایى (21) و علامه میرزاابوالحسن شعرانى (22) و... از مشروعیت ولایت فقیه و لزوم اطاعت‏از آن سخن به میان آورده‏اند، بنابراین اولا بحث ولایت فقیه‏تازگى ندارد، و ثانیا انحصار به فتواى حضرت امام خمینى قدس‏سره نیست.

و به طور کلى از بررسى گفتار و عملکرد فقهاى بزرگ‏شیعه در قرن‏هاى مختلف به دست مى‏آید که بسیارى از آن‏ها به ولایت‏فقیه به عنوان سرپرستى امت و رتق و فتق امور، اعتقاد داشتندمانند: خواجه نصیر طوسى و محقق حلى در قرن هفتم، علامه حلى، فخرالمحققین و شهید اول در قرن هشتم، فاضل مقداد و احمدبن فهدحلى اسدى در قرن نهم، محقق اردبیلى، محقق ثانى و شهید ثانى درقرن دهم، که بررسى هر کدام از آن‏ها به طور مبسوط از حوصله این‏مقاله خارج است. قابل ذکر است که عالم بزرگ سید مرتضى علم‏الهدى (وفات یافته سال‏436ه.ق) که از شاگردان برجسته شیخ‏مفید (ره) و در عصر خود از مراجع بزرگ تقلید بود، مدت سى سال‏امیر حاج و حرمین، نقیب الاشراف و قاضى القضات، مرجع تظلمات وشکایات مردم بوده است. (23) قبول این مناصب از جانب او بیان‏گرآن است که او به ولایت فقیه به نیابت از امام عصر(عج) اعتقادداشته است.

نتیجه این که: مساله ولایت فقیه و حکومت دینى در پرتو حاکم‏صالح که در وجود فقیه جامع الشرایط متبلور است، اندیشه و طرح‏جدید نیست، بلکه از متن قرآن و گفتار پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امامانعلیه‌السلامنشاءت و الهام گرفته و به عصر امامان معصومعلیه‌السلام باز مى‏گردد،نهایت این که انزوا و در تنگنا قرار گرفتن شیعیان در برابرفشارهاى شدید خلفاى جور و حاکمان ستم‏گر موجب شد که این اندیشه‏مترقى و بالنده، به صورت مساله جنبى و کمرنگ در کتاب‏ها مطرح‏گردد، و گه‏گاهى در جامعه جلوه نماید، و بحمدالله مجاهدات‏قهرمانانه و مخلصانه امام خمینى قدس سره و یارانش باعث‏شدکه مساله ولایت فقیه در عرصه‏ها ظهور یابد و از انزوا خارج‏شود، و برکات مشعشع و طلایى خود را در این عصر، آشکار نماید.

با این تجزیه و تحلیل روشن می شود که چقدر مضحک و بی شرمانه ودور از انصاف است آن چه را که در تحلیل های غیر منطقی نهضت آزادی آمده، و با نادیده گرفتن آن همه گفتار فقهای بزرگ پیرامون ولایت مطلقه فقیه، آن را، از معتقدات شخصی امام خمینی(ره) دانسته، و نشاءت گرفته از اختلافات درونی هیئت حاکمه جمهوری اسلامی پنداشته اند و گستاخانه گفته اند: «ولایت مطلقه فقیه در عین آن که ریشه در معتقدات دینی شخص آقای خمینی دارد،اعلام آن به صورت مطلقه با حواشی و تبعات مربوطه ناشی از یک اشکال و اختلاف درونی هیئت حاکمه و متولیان خط امامی جمهوری اسلامی بوده که برای خروج از این بن بست های اجتماعی، اعتقادی موجود متوسل به آن شده اند.» (24) زهی بی انصافی و خلاف گویی.

جمعه 19/9/1389 - 15:29 - 0 تشکر 260435

hayat_e_tayebe گفته است :
[quote=hayat_e_tayebe;336051;130377]

ایه الله منتظری :

از نظر فقهی و علمی خود امام _ره_ فرمودند که نیاز حوزه ی علمیه به ایشان در چه حده که دیگه نیازی به گفتن من نداره .
تنها نظرم در مورد ایشان اینه که یک عالم باسواد و فقیه بزرگی هستند که به هیچ عنوان نمیشد راحت ایشان رو کنار زد !
البته نه از سیاست که اون بحثش جداست. بلکه علم و سواد ایشان قابل انکار نبود و نیست.
اگر هم نظری سخنی چیزی دارند و از طرف بیگانگان نیز مورد حمایت قرار میگیره بنا بر اجتهادی هست که ایشان به دست آورده . نه اینکه نظری بده تا اونها ازش خوششون بیاد ! دقت فرمودید ؟



ایه الله خامنه ای :
یه نفری بود تا جلوی او اسم ایه الله خامنه ای رو آوردم ؛ عصبانی شد که چرا گفتم ایت الله !
من نیز با قاطعیت گفتم ایشان یکی از یزرگترین مجتهدین کشور هستند و اثبات اجتهادشون نیازی به من و شما نداره چون از طرف بزرگان دیگر بیان شده .

اما هممون هم میدونیم که چندین سال است که رهبر انقلاب از نظر فقهی و علمی هیچ گونه کلاس درس و خارجی رو نداشتند و نسبت به علمای دیگر که بیشتر در دروس حوزوی بودند و سالهای بیشتری رو رنج و سختی کشیدند ، قابل قیاس نیست . و اگر قرار باشه از بین مجتهدین کسی انتخاب بشه باید "اعلم" انتخاب بشه . نه فقهای دیگر .



آیه الله نوری همدانی :
بنده با ایشان حتی جلسه ای نیز داشتم . نظر من اینه که فقیه اگر فقیه باشه باید دارای استقلال نظر باشه!
نه اینکه هر سوالی ازش پرسیده میشه بگه بنا بر نظر رهبر انقلاب فلان !
من حتی بین ایشان و آیه الله جوادی آملی ، مطمئنا و قطعا جوادی آملی رو انتخاب میکنم .
دیگه بین ایشان و آبه الله وحید که.... جای خود داره !



...ادامه دارد...


سلام اولا اقای خامنه ای هنوز کلاس درسدارن اگه از دیگرعلمابیشتر نباشه کمتر نیست درسهای خارج ایشون . دوما اگاه به زمانه هستند دشمن شناسن که به نظر من بایدیه مجتهد داشته باشه فاصله اقای خامنه ای بادیگران از زمین تا اسمونه.
اقای همدانی هم یک مرجعه بزرگه یه ادم ازاده که اسیر نفس و قدرت نیست برا همینه که سبز های اموی انقدر باهاش بدن مثل شماشایعه سازی میکنن

دوشنبه 29/9/1389 - 21:15 - 0 تشکر 264674

به نام خدا
دوستان اینجا قرار بود مقلدین آیت الله وحید در مورد شناختشون از ایشان بگند
اما متاسفانه کانون اختلافات دوستانم شده
در مورد اعلمیت:

مسائل فقهی و شرعی جای ملاحظات سیاسی نیست

هیچكدام از ما حق نداریم مسائل سیاسی را در انتخاب مرجع دخالت دهیم


اما :

مجتهد و اعلم را از سه‌ راه مى توان شناخت :
اول آن که خود انسان یقین کند ، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد ،.
دوم آن که دو نفر عالم عادل که مى توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند ،مجتهد یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند ، به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند .
سوم آن که عده‌اى از اهل علم [مانند جامعه مدرسین] که مى توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند ، و از گفته آنان اطمینان پیدا مى شود، مجتهد یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند .
اگر شناختن اعلم مشکل باشد ،باید از کسى تقلید کند که گمان به اعلم بودن او دارد ، بلکه اگر احتمال ضعیفى هم بدهد که کسى اعلم است وبداند دیگرى از او اعلم نیست ،بنابر احتیاط واجب باید از او تقلید نماید . اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوى باشند ،باید از یکى از آنان تقلید کند(1)
مراجعی كه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بعد از رحلت آیت الله اراکی به عنوان مراجع مورد توجه انتخاب و اعلام کردند، عبارت‏اند از حضرات آیات: خامنه ‏ای، شبیری زنجانی، مكارم شیرازی ، وحید خراسانی و...

پی نوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1 مسئله 3و4.
والسلام

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

سه شنبه 17/12/1389 - 15:38 - 0 تشکر 295465

سلام
من با جناب ولایت موافقم اینکه کدام یک از مراجع اعلم علما هستند رو جامعه مدرسین حوزه تعیین میکند نه من وشما.

عليک بالآخره تاتک الدنيا صاغره

  تو مراقب آخرتت باش دنيا ذليلانه پيش تو مي آيد.              اميرالمومنين علي (ع) 

جمعه 5/12/1390 - 23:33 - 0 تشکر 435357

ایت الله وجید خراسانی در نظر برخی علما و بزرگان فقاهت :
حضرت آیت الله العظمى میرزا جواد تبریزى (قدس سره) وصیت كردند كه آقاى وحید (ادام الله بقاءه) بر ایشان نماز بگذارند ومقلدینشان به ایشان برگردند..
وارث مدرسه نجف مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمى سید محمد روحانى (قدس الله سره الشریف) ارجاع دادند مقلدین خود را به حضرت آقا(مد ظله العالى)
حضرت آیت الله العظمى فاضل لنكرانى (قدس سره) توصیه فرمودند حضرت آقا (دام ظله الوارف) بر ایشان نماز بگذارند...

از جمله قائلین به اعلمیت زعیم حوزه علمیه حضرت آیت الله العظمى وحید خراسانى:
علامه فقیه استاد محقق حضرت آیت الله سید على حسینى میلانى (مد ظله العالى)
علامه فقیه استاد محقق حضرت آیت الله سید محمد جواد علوى طباطبائى بروجردى (مد ظله العالى)
علامه فقیه استاد محقق حضرت آیت الله سید حسین حسینى شاهرودى (مد ظله العالى)
علامه فقیه استاد محقق حضرت آیت الله سید محمد حسین یثربى كاشانى (مدظله العالى)
علامه محقق حضرت آیت الله سید على حسینى صدر (مد ظله العالى)

علماى زیادى پسران خود را به درس ایشان توصیه فرموده اند. منجمله:
حضرت آیت الله العظمى سید على حسینى سیستانى (دام ظله الوارف)
حضرت آیت الله العظمى سید محمد حسینى شاهرودى (دام ظله الوارف)
حضرت آیت الله العظمى سید محمد سعید طباطبائى حكیم (دام ظله الوارف)
حضرت آیت الله العظمى شیخ میرزا جواد تبریزى (ره)
حضرت آیت الله العظمى شیخ محمد فاضل لنكرانى (ره)
حضرت آیت الله العظمى سید محمد حسینى روحانى (ره)
حضرت آیت الله العظمى میرزا على غروى تبریزى (ره)

آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
يکشنبه 29/5/1391 - 14:1 - 0 تشکر 519357

بسم الله

طبق نظر آیت الله وحید خراسانی ، امروز یکشنبه روز آخر ماه مبارک رمضان است
و فردا دوشنبه اول شوال ، روز عید فطر است.

دوستان میتونند برای صحت این مطلب به دفتر ایشان واقع در شهر مقدس قم تماس بگیرند.
شماره تماس : 7743256   0251

آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.