با سلام
لطف کنید دوستان گرامی به نکاتی که نیما برای ساختن شعر نو بهش توجه کرده سر بزنید و ببینید در مورد قافیه چی گفته! و حسین جون تو هم خیلی تند رفتی شعر شعر ارزششم یکی هست هر نوع سبک ولی تنها موضوعی که مهمه رسوندن پیام و اون موضوع مد نظرت هست شعر خوبی گفتی با اینکه به قول خودت عجله ای بود میتونی یه شعر نو عجله ای هم بگی حسین جون ببین کاری ندارم کی چی میگه و کی چی نمیگه باید توجه کنی شعر دیگه اون شعر سبک قدیم نیست یه شاعر میتونه از همه فوت و فن شاعری استفاده کنه از تمام قالب ها بهش ایراد نمیگیرند پس ایرادی نداره شعر نو بگی یا اینکه شعر قافیه دار سنتی مهم مضمون و موضوع شعر هست که خیلی مهمه!
من یکم در مورد مصرع هات میخوام بحث کنم :
در این روزهایی که عشق مثل یخ گشته خیلی خوبه تشبیه خیلی خوبی برای سرد شدن و از دست دادن گرمای عشق به کار بردی یه مظهر سردیه که خیلی خوب به کار بردی تو این مصرع
جوانی تنها غرق ماتم گشته تو این مصرع هم که ماشالله عجب دلی داری تو ولی اگه این مصرع هم یکم بهش میرسیدی بهتر از آب در میومد.
جوان در این شهر شلوغ در پی عشق می گشت تو این مصرع به جای شهر شلوغ مینوشتی انبار کاه و به جای عشق مینوشتی سوزن به نظر من بهتر میشد مثلا اینطوری"در انبار پر از کاه جوان در پی سوزنی بود"شعر نو یعنی تخیل و خیال و به کار بردن تعابیری که به مصرع ها و بیت ها جون بده!
دست های خود را پیش هر کس دراز می کرد اینجا هم خیلی خوبه ولی تشبیهات کم داره باید تشبیه بدی به مصرعت تا خوب بشه!از حس آمیزی هم استفاده کن یا تمثیل!
اون اخر فهمید که عشق ، رنگ خدایی دارد خب اینجا هم یه خورده باید یه طوری بیان کنی که خواننده اول نفهمه عشقش کی بوده بعد از یه عالمه تکاپو تازه بفهمه که عشق رنگ خدا رو داشته!
از همه رنگها ،عشق بهترین را دارد اینجا هم چون گفتی رنگ عشق و جای رنگ جا زدی پس در ادامه به جای عشق باید بگی رنگ مثلا "از همه رنگها ,بهترین رنگ و داره"
سالها گذشت و جوان عشقش را یافته بود اینجا بهتره بگی "از میون اون همه گرگ جوون چوپون رو دیده بود"که منظور همون عشق خداست!
عشق جوان مادی و هوس نبود ، خدایی بود که اینجا میشه همینی که بود البته باز باید یع تغییر بدی"عشق جوون مادی و دنیوی نبود بلکه به رنگ آسمونی بود"منظور رنگ آسمونی یعنی اینکه یکی بود ثابت و وفادار یعنی اصلی ترین عشق!
جوان قصه ما عشقش را در جبهه ها یافته بود اینجا هم اگه بگی "جوون خدا رو تو کربلا میدید" خیلی بهتر میشد!
در میان سنگر و خاکریز پیدایش کرده بود اینجا هم "میون سنگر و خاکریزاش میدید" البته این میدید رو باید تغییر بدی چون وقت کم بود نتونستم خوب رو اینجا فکر کنم چون این قسمت یعنی این بیت یکم تامل بیشتر باید روش بشه!
اون برای رسیدن به عشقش از همه چیزش گذشت ایجا هم باید بگی"تو کربلا بود انگاری"که اینجا یعنی از همه چیزش گذشته بود
خودش را فدای عشقش کرد و رفت اینجا هم اگه میگفتی "آخرش رسید بهش" یا اینکه یه چیز دیگه میگفتی تا یکم به موضوع قبل میخورد!
درسته که این جوان دیگه نیست در بین ما اینجا هم بهتر بود یکم موزون ترش میکردی و یکم بهش رنگ و لعاب میدادی دیگه نمیشه هرمصرع من یه چیز برات بنویسم خودت ببین چی بهتر بوده چه آرایه ای چه ترکیبی و ...
بی شک او عشقش را پیدا کرده بود به نظرم اگه انیجا میشد "از دست ساقی می گرفت" خیلی با حال میشد هم مظهر شهادت میشد هم اینکه آخر به عشقش رسید. یعنی اینکه این مصرع ایهام داره خیلی عالی میشد!
حالا ما چه کار کردیم دوستان با عشق این جوان اینجا هم طبق مطالب قبلی فکر کن و روش کار کن گفتم حتما نباید شعر موزون و قافیه دار درست کنی شعر نو هم خیلی خوبه میتونه کمک کنه در به کار بردن آرایه های ادبی خیلی خوبه!
این علامت سوال همیشه در ذهن ماست اینجا مخم جواب نمیده چی بگم نصفه شبه دیگه فکر از کار افتاده خواب جاشون گرفته :D
جوانان زیادی اون زمان از پیش ما رفتند به نظرم اینجا بهتر بود بگی"پرستو هامون همه رفتند یکی یکی"
ایران را به پیش ما به امانت گذاشتند ببخشید اینجا من میگم بزار "یه لونه جا گذاشتند رو زمین برای ما"
در حفظ این وطن ما چه ها کردیم "حالا چیکار کردیم که نیفته لونشون؟" ببین با یه تشبیه چه ها که نمیشه کرد!
برای ابادی ان چه کارها کردیم "بگید بینم لونشونو جارو زدیم؟"اینجا هم استعاره دیگه کولاک کرده
موهای بلند ، روسری کوتاه و ... "یا که کنار گذاشتیم و گنجشککا رو را دادیم؟"خب میدونیم که میون پرستو و گنجشک درگیری بوده پس با این توصیف میشه اوضاع بد و نابسامان جامعه رووصف کرد با این تعابیر.
حسین جون دیدی فقط لازم بود یه خورده تشبیه استعاره کنایه و در کل آرایه های ادبی به کار ببری یه شعر مشتی بدی بیرون گفتم مهم نیست که شعرت قافیه داشته باشه یا نه باید شعر موضوع و مفهوم خوبی رو برسون یعنی یه طوری توصیف کنی که انگار داری یه داستان تخیلی میگی ولی واقعیت داره فقط با تغییر عوامل طبیعی توسنتی یه اینو به وجود بیاری!
با تشکر آنلاکر