• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 26635)
پنج شنبه 11/5/1386 - 21:57 -0 تشکر 12188
***کارگاه مجازی طنز نویسی ***

 

سلام بر اهل صلح دوستي انسانيت

در راستاي اهداف انجمن طنز, کارگاه مجازي طنز رو ايجاد کرديم تا در کنار هم و به کمک هم بتونيم استعدادهاي نهفته خودمون رو در مقوله طنز نويسي و طنز پردازی شکوفا کنیم.
و با جهت دهي مناسب به اين مقوله باعث رشد طنزپردازي و طنزنويسي خودمون بشيم.
از دوستاني که مايلن در اين جلسات مجازي شرکت کنن خواهش ميکنم به طور مستمر فعال باشن تا ايشالله در آخر کار به اهدافمون برسيم.
من با زدن اين تاپيک هدفم ارتقاء طنز نويسي خودم و تمامي بروبچ طنز نويسيه که دوست دارن استعدادشون رو ببرن بالا و تقويتش کنن.
مثلا من الان ميخوام در مورد يه موضوعي بنويسم تا يه جاييشو مينويسم ولي تو بقيش ريپ ميزنم و به تته پته ميوفتم.
و يا اصطلاحات طنزي رو که ميدونم خيلي کمه و سريع دچار کمبود اصطلاح ميشم.
دوست دارم با کمک هم کاري کنيم تا وقتي يکي بهمون يه موضوع داد گفت بنويس جوري براش بنويسيم که طرف حال کنه.
دوستان فقط بگم در عين اينکه جو اينجا صميمي و دوست داشتني و مملو از طنز هستش آما کاملا جدي ايشالله به فعاليتش ادامه ميده و خواهد داد.
با حضور اولين نفرات ايشالله کارگاه به طور رسمي اولين جلسشو برگزار خواهد کرد.
منتظر تماميه طنز دوستان, طنز پردازان و طنز نويسان جوان هستيم.

(خدمت دوستان جدیدی که تازه وارد این بحث شدن عرض کنم که بدون در نظر گرفتن زمان و جلسات جدید بیایند و کارهای مربوط به هر قسمتی رو که مد نظرشون هست رو ارائه بدن تا توسط بقیه دوستان مورد ارزیابی قرار بگیرن, با تشکر)

(یه نکته دیگه ای رو هم بگم که کارهایی رو که در این بحث میبینید توسط عزیزانی که نام مستعارشون ذکر شده ثبت شده و من فقط کار انتقالش رو به عهده دارم)

 

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:31 - 0 تشکر 12199

مهشید های:

هندوستان:کسانی که مرغ خیلی دوست دارن
سنجاب:وسیله ای برای سنجش آب!
خوشگل:(همون خشک گل بوده که تغییر پیدا کرده!) گل خشک
روباه:پاک کردن و بر طرف کردن آه و ناله(میشه به صورت امر هم گفت یعنی آه و ناله رو بزار کنار(روب:از مصدر روفتن :پاک کردن))
پیرهن:(پی+رهن)کسی که دنبال خونه ی رهنی می گرده
سیخ:تماشا کردن یخ(see)
بی سیمی:بدون اینکه من را ببینی(see me)
سونا:کسی که زیاد نا داره(so)
مسکن:مث کن(کنه) آدمی که مثله کنه می مونه
مسگر:مثل آدم گر
نوشابه:بخور آبه (یه وقت فک نکنی چیز دیگس )(نوش:امر از مصدر نوشیدن)
بسنتانکار:ماشین رو بستان
بدهکار:(بده+کار) ماشین رو بده(به تعبیری هم میشه گفت آژانس چون ماشین میده بهمون)
ادبیات:(اد+بیات) ادی که دیگه بیات شده(کسی که خیلی وقته تو لیست آدمه و دیگه به مرحله ی بیاتی رسیده)
تاریخ:1-تا ریخت (هنگامیکه ریخت) 2-یخ تار
کاراته: این کار های تو هه؟یا به عبارتی این ماشین های توهه؟
IQ
: آهای کیو(مخفف کیومرث)
کتان :آن کت
پرده:جایی که پر از دهه
هرمزگان:تفنگ هرمز
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده
گربه دستش به گوشت نمی رسه می گه میشه لطف کنید اون گوشت رو به من بدین!!
گربه دستش به گوشت نمی رسه اینقدر را می ره تا برسه!
گربه دستش به گوشت نمیرسه جارو به دنبش می بنده!
گربه دستش به گوشت نمی رسه می ره رو چار پایه تا برسه!
یارو رو تو ده را نمی دادند سراغ کدخدا رو می گرفت
طرفو تو ده را نمی دادند پول داد قاچاقی ردش کردن!

درخت:در خط online (البته میدونم اون میشه in lineولی این لاین یا اون لاین زیاد هم فرق نمی فوکوله(
سرزمین:کسی که سرش رو با مین از دست داده!!
سوار کار:اتو مبیل ران (کسی که سواره کاره)
باکو:بابا کو؟(این تلفظ یه آدم لاته که به بابا کو میگه با کو؟!!)
بیمار:بترس! ( بیم:ترس آر:امر از بن آوردن) البته به صورت بیم آورنده هم میشه معنی کرد
وبلاگ: ( این کلمه در اصل ولباگ بوده بهدش شده وبلاگ!!!) جایی که در آنجا باگ ها ولند. یه جا پره باگ یا میشه گفت باگی که ولش کردن و کسی بهش رسیدگی نمیکنه.(میدونم یه ذره باگ رو درس به کار نبردم ولی قبول کنین ازم )(البته همه ی وبلاگ ها ولباگ نمیشن مث وبلاگ آق مهلم ما که خیلی هم خوفه ولی نیدونم چرا نمی آپدش؟!)
کتان: ( البته به کسر نون)به اون میگن گربه ! گربه ینی اون! ( کت:گربه ه:است)
پاسکال: پاس دادن میوه ی کال یا پرت کردن میوه ی کال
حکایت: (هک+آیت(نشانه)) نشانه ی هک
پیکسل: ( پی +کسل) 1 دنبال آدم کسل2 انسان ناشناسی که کسله(توضیح : پی عددی است گنگ)
مفصل: (مف+ عسل!) عسله که مفتکی به دست بیاد
سردار: 1- برو سردشو بیار(مثلایکی براتون آب میاره میگی گرمه برو سردشو بیار)2-(البته به کسر سین) رازدار (سر=راز)
سفارت: (صف+ عارت) صفی که برای گرفتن یا دادن عارت(چیز عاریتی= امان) ایجاد شده.
سفاهت : (صفا+هت(کلاه)) صفای کلاهت ( یعنی چه کلاه قشنگی داری!!!!!)
حکیمانه: 1(هک+ایمان+ه)یعنی ایمان هکش کرده یا به عبارتی این هک کاره ایمانه!!2 ( حکیم+آنه) حکیم الان آنه (روشنه)
تبیان: (ته+بیان) endبیان کسی که بیان خوبی داره و خوب حرف میزنه (نمونه ی بارزش آقا مهلم خودمون (فک نکنید خدایی نکرده پاچه خواری بودا))
گنه کرد در بلخ آهنگری....................به شوشتر زدن گردن مسگری
گنه کرد در بلخ آهنگری....................به من چه به تو چه مگه تو گری؟؟!!
علف باید به دهن بزی مزه بده
علف باید به دهن بزی نیگا نکن وقتی داره غذا می خوره!!!

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:32 - 0 تشکر 12200

دنیای آرامش:

اگر دیدی جوانی بردرختی تکیه کرده بدان عاشق شده است و گریه کرده
اگر دیدی جوانی بردرختی تکیه کرده غلط کرده ، جوان باید رو پاهای خودش واسته
تو نیکی می کن . در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز
تو نیکی می کن . در دجله انداز/ خودم با سر شیرجه می رم درش میارم

-----

مهشید های:

بیشتر: (بی+شتر )بدون شتر
الکترونیک: (الکترون+یک)ماده ای که یک الکترون دارد یعنی هیدروژن
مکانیک:اولین مکان
ابیات: ( جمع بیت) یک بایت (هر هشت بیت یه بایت میشه حال اگه شعرش طولانی بود مثلا یه چیز تو مایه های مثنوی و قصیده و این حرفا می تونید از کیلو بایت و مگابایت و گیگابایت و اینا هم استفاده کنید)
دفتر:دفی که افتاده تو آب خیس شده
جمله: (جمل+ه) وقتی به یکی می خواین شتر نشون بدین البته اگه عرب باشه میگین جمله ینی این شتره!!!!
نوشته ها: (نو+اشتها) کسی که تازه اشتهاش باز شده
ازدحام: (در واقع این واژه ازدهام بوده) (از +ده+ام)ینی من مال روستام دهاتی ام
ضلالت: چشم !(همون زلالته )(زل+آلت) وسیله ی زل زدن ینی چشم!!
پایمال:پای حیوان چار پا را گویند !!
سیراب: 75 گرم آب(سیر+75گرم)
کهنه: (که(کوه)+نه) جایی که کوه نداره
جاهل:ظرفی که توش هل نگهداری میکنند
وابسته: بسته ای که وا شده باشه (مثلا وقتی کادو میدن بهتون اولش دربسته بد میشه وابسته!!)

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:43 - 0 تشکر 12201

شاه شوریده سران:

ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.
ماهي رو هر وقت از آب بگيري کلی قیمتشه!
ديگ به ديگ ميگه روت سياه
دیگ به دیگ میگه بیله دیگ بیله چغندر.
دیگ به دیگ چیزی نمی گه اینبار سکوت اختیار می کنه!
چرا عاقل کند کاري که باز آرد پشيماني
چرا عاقل کند کاری؟بنشیند و دیگران را به کار وادارد!
اگر ديدي جواني بر درختي تکيه کرده بدان عاشق شدست و گريه کرده
اگر ديدي جواني بر درختي تکيه کرده بدان یاد مخارج ازدواج افتاده سکته کرده!
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه ما اقشار کم درآمد از اول هم از این کالاهای تجملاتی مصرف نمی کردیم!
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه دکتر برام ممنوع کرده!
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه حالا می فهمم عرب چه می کشه وقتی میگه دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!
یارو رو تو ده راه نمی دادند سراغ کدخدا رو می گرفت
یارو رو توی ده راه نمی دادند رفت شهر(از بس که شهر هرکی هرکیه!)
یارو رو تو ده راه نمی دادن می گفت این ده بو میده!
اگر براي من آب نداشته باشد، براي تو نان که دارد
اگه برای من آب نداشته باشه،پس نباید برای هیچ کس دیگه ای آب داشته باشه.
اين طفل يکشبه ره يکساله مي رود
این طفل یکشبه حقوق یکساله ی پدرش را برباد می دهد.
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
نابرده زجر نمره میسر نمی شود
20
آن گرفت جان برادر که شاهکار کرد!(این یکی رو جایی خونده بودم.)
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
به عمل کار برآید، برو اون منقل رو بیار تا عملی انجام دهیم!
کله ­اش بوی قرمه سبزی می دهد
کله اش بوی روغن مایع میده(در مواردی به کار برده میشه که طرف مقادیر زیادی ژل و واکس مو و غیره روی سرش خالی کرده)
مفرداتش خوب است ولی مرده شوی ترکیبش را ببرد
نه مفرداتش خوبه نه ترکیبش مرده شوی درس شیمی رو ببرن!
درخت هرچه بارش بیشتر سر به زیرتر
درخت هرچه بارش بیشتر احتمال مورد حمله قرار گرفتنش توسط افراد گرسنه بیشتر
یک سیب وقتی میره هوا صد تا چرخ می خوره تا بیاد پایین
یک سیب وقتی میره هوا صد تا دست برای گرفتنش بلند میشه!
مهمون از مهمون خوشش نمیاد ، صابخونه از هیچکدوم ...
خداییش این یکی خودش طنزه من چی بگم دیگه!

------

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:43 - 0 تشکر 12202

جلسه سوم:

سلام بر اهل صلح دوستي انسانيت

دوستان و عزيزان من وارد جلسه سوم مي شيم(خداييش اگه قرار باشه بريم بعد از امتحانات خيلي عقب ميوفتيم, کلاساي ديگه فشرده گذاشتن دارن ميرن جلو.)
در اين قسمت از برنامه من حرفي برا گفتن ندارم فقط اولش يه چند تا مصداق ميارم تا با هم بخونيم و بيشتر با موضوع اين جلسه آشنا بشيم:

مصداق اول:

رشوه به نام ياران دادند با هزاري//از زير ميز مردم آيا خبر نداري (بيت پایه)
از عشق ما به هر سو در شهر گفتگويي است//همشهريان ندارند انگار هيچ كــاري
رفتم براي گريه، رفتم براي فرياد//در جيب دستمالي، آيا شما نـداري
ده سال مي شد آري در ذره اي بگنجم//از من بجز همين كار تو انتظار داري

مصداق دوم:

هنگام تنگدستي، اين كيمياي هستي//قارون كند گدا را با دفتر تجاري (بيت پايه)
تن تشنه مثل خورشيد، بي سرزمين تر از بـاد//عاشق تر از هميشه دنبال پولــداري
عهدي كه با تو بستم هرگز شكستني نيست//دست مرا چرا پس انقدر مي فشاري
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد//رطل گران حدوداً اندازه بخاري


خب همون طوري که مي بينيم تمام ابيات بالا داراي دوقسمت مجزا هستن: 1.مصراع هاي اول که برگزيده شده از شعرهاي شاعران بزرگ هست.
2.مصراع هاي دوم ساخته شده توسط عزيزانيست که در کلاس حقيقي طنز نويسي حضور داشتن.

تا حدودي فکر کنم با موضوع اصلي آشنا شديم فقط به يه نکته اساسي در اين گونه طنز نويسي اشاره کنم(يعني اونا اشاره کردن الآن هم من دارم اشاره ميکنم پس اشاره مي کنيم)
دقت داشته باشيم که در مصراع هاي اول دنبال کلمه کليدي بگرديم تا براي نوشتن و ساختن مصراع بعدي با هدف پيش بريم و به وسيله اين کلمات بايد مصراع دوم رو بگيم.
مثلا بيت سوم که کلمه "گريه" در مصراع اول وجود داشت و طناز عزيز در مصراع دوم از کلمه "دستمال" استفاده کرده که اين ارتباط بين مصراع ها کيفيت و قشنگي خاصي به بيت ميده.
خب دوستان عزيزم مي بينيم که کار سختي نيست چون بيت هاي بالا رو عزيزاني چون من(؟) و شما سرودن و بگما اين ها منتخب هاي شعر هاي گفته شده هست, يعني بهترين بيت هاي سروده شده,
پس اصلا نگران نباشيد که ممکنه کار خراب از آب در بياد, بايد انقدر خراب کرد تا بالاخره يه خوشکلشو ساخت.
پس لطفا هر چي اومد به ذهنتون بگيد تا يه سر مشقي هم براي ما بشه (من خودمم اولين بار که ميخوام از اين کارا کنم پس کمکمون کنيد تا پيشرفت کنيم).

يه نکته خيلي مهم:

از اساتيد محترم و شاعران بزرگوار همچون مجنون يو, ياس خاکي, نيکادل و ساير عزيزاني که در زمينه شعر و شاعري ميتونن کمکون کنن خواهش ميکنم ما رو در اين مسير همراهي کنن, هم اکنون نيازمند ياري سبزتان هستيم.
مراقب خودتون باشيد

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:44 - 0 تشکر 12203

ترانه فرند:

مشتاق=مشتی که به کسی زده شده ونفرین شده اغ شده
شرمنده=شر من ده رو گرفته .درست مثله من که شرم انجمن برسا رو گرفته
تابلو= تابی که جایی قایم شده وحالا جاش لو رفته
مدیر=درخت مویی که دیر در بیاد
گلدان =قدر گل رو بدون
نمکدون = قدر نمک رو بدون .اه اه بی نمک .با خودم بودم
قرمز= موزی که ناز کنه قر بیاد
مداد=مد اد شده اضافه شده
سیاه =کسی که سی تا اه بکشه
مانیتور=تور مانی. مانند مانی رفتار کردن
مورد=موی قرمز
نوبت= بت نو
دکور=با عصبانیت جواب دادن دِ مگه نابینایی
مثال= مثه خانواده. مثه آل
مهدی=ماه دی= مهی که درماه دی بوجود اومده
کیبورد=کی برد .کی برنده شد
زانو= امری/بچه ی جدید بدنیا بیار
اردک= دستوری کوچک وکم
پرویز=مگس
تشخیص =کشتی=تش +خیس

تشکر=تش آب کر وجود داره

ترانه=اون تره .نم داره

-----

مهشید های:

اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان عاشق شدست و گریه کرده
اگر دیدی که مهشید سکته کرده بدان رزومه نوشته آخرش هم گریه کرده (توضیح: نوشتن رزومه برای افراد بی استعدادی چون من تنها موجبات سر شکستگی رو فراهم می آورد)
یه مو از خرس کندن غنیمته
یه مو از خرس کندن اگه جرات داری واستا یکی دیگه هم بکن
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده
گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه زمین کجه
موش تو سوراخ نمی ره جارو به دنبش می بنده
موش تو سوراخ نمی ره می گه این سوراخه بو میده
چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی
چاه مکن بهر کسی بس نیست شهرداری اینهمه چال و چوله درس میکنه راس می گی برو اونا رو درست کن

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:44 - 0 تشکر 12204

شاه شوریده سران:

قسمت هایی که داخل گیومه است مال سعدی و بقیه اش کار منه
«اى که گفتى هیچ مشکل چون فراق یار نیست»
مثل اینکه حال تو مانند بنده زار نیست!
«بارها روى از پریشانى به دیوار آورم»
وز بد شانس توی شهر حتی یکی دیوار نیست!*
«قادرى بر هر چه می خواهى مگر آزار من»
جان من انگار تو را کاری به جز آزار نیست
«احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش»
لیک این قانون که گفتم واسه ی پولدار نیست
«گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن»
توی شهر ما به جز تو انگار که دلدار نیست
«ما زبان اندرکشیدیم از حدیث خلق و روى»
کان کسی که می شنید انگار دگر بیدار نیست
«دوستان گویند سعدى خیمه بر گلزار زن»
احتمالا فکر کردن که مرا هیچ کار نیست!

پاورقی:
*منظور شاعر اینه که با شانسی که من دارم حتی توی شهر(ولو به بزرگی تهران)حتی یه دیوار هم برای مقصود من پیدا نمیشه.مصداق عبارت:اگه لب دریا هم برم دریا خشک میشه!

قسمت های داخل گیومه از شهریار و باقی افاضات منه!
«گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا»
کند روز مرا هر دم به سان شب سیاه اینجا!
«مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب»
کند با این بهانه او مرا هی زا به راه اینجا
«کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پى»
گمان دارم نمی داند که دارد یک کلاه اینجا
«هواى ماه خرگاهى مکن اى کلبه ى درویش»
مکن از بهر خود عاقل!به دست خویش،چاه اینجا
«سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ»
وگرنه یادش اندازم که دارد یک کلاه اینجا!

-----

شقایق صحرایی:

هر که بامش بیش برفش بیشتر
هر که بامش بیش خوابش بیشتر
هر که عقلش بیش نانش بیشتر
گربه دستش به گوشت نمی رسه می گه بو میده
گربه دستش به گوشت نمی رسه با آسانسور می ره برش می داره
در دیزی بازه حیای گربه کجاست
در دیزی بازه گوشتای توش کجاست (مستر گرین خوردتش)
مخشای جلسه ی سوم:
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
هر کس به طریقی حال ما می گیرد
دیوانه جدا مُلا جدا می گیرد
با صبح رو گشاده تر از آفتاب باش
از هر که دم شمرده زند در حساب باش
با آفتاب* رو گشاده تر از نود باش
از هر که گل شمرده زند در عجب باش

پا ورقی:

*استعاره از زردپوشان سپاهان

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:45 - 0 تشکر 12205

شاه شوریده سران:

طرز نگاهت به شعر و استفاده از واژه های کلیدی در ابیاتت بیشتر برامون بگو:

البته شما به من لطف داری و مرتبا به من روحیه میدی(با توجه به سطح پایین کارهام).در این مورد به نظر من شُعرای برسا خصوصا مجنونu که خودش هم به این تاپیک علاقه نشون داده و شعرهای جالبی هم میگه خیلی بهتر از من میتونه کمک کنه.با این حال من چند مورد کوچیک رو که به ذهنم می رسه می نویسم:
اول از همه فکر می کنم مشکل کار اینجاست که شما سنگ بزرگ برداشتید و این نشونه ی نزدنه!منظورم اینه که یکهو این کار رو در یه سطحی می خواید انجام بدید که کمی سخت به نظر میاد.شما برای این کار خیلی قید و بند گذاشتید.اینکه چند بیت باشه،مصرع اول حتما از شعرا باشه،بیت پایه تعیین کردید یعنی کار باید حتما در سه قالب غزل،قصیده یا قطعه باشه و از این دست قیود که کار رو کمی سخت می کنه.به نظر من اول از یه مصرع شروع کنید،سعی کنید مصرع رو کامل کنید تا کم کم در این کار اصطلاحا دستتون روان بشه تا کم کم وارد سطوح بعدی بشیم.
نکته ی دومی که به ذهنم می رسه اینه که کمی به خودتون تلقین می کنید که این کار سخته و در خودتون ترس ایجاد می کنید که ممکنه کارهاتون جالب نشه.ولی باید تلاش کرد تا کم کم کیفت کار ها بهتر بشه.همون طور که گفتم اول با یه مصرع ساده شروع کنید حتی اگه درست کردن مصرع دومی که به اون مربوط باشه براتون سخته یه مصرع دوم بی ربط درست کنید تا کم کم به این کار عادت کنید و همون طور که گفتم دستتون روان بشه.
نکته ی سوم انتخاب شعره.حالا که دست ما برای انتخاب شعر باز گذاشته شده باید خودمون شعری رو انتخاب کنیم که بتونیم راحت تر روش کار کنیم.من برای نوشتن همین دو تا شعر اخیر در حدود چهل شعر رو بررسی کردم برای بعضی هاشون اصلا نتونستم چیزی بنویسم،برای بعضی هاشون یک یا حد اکثر دو بیت رو تونستم دستکاری کنم و فقط همین دو تا شعر بود که تونستم چند بیتشون رو استفاده کنم.در واقع طرز نگاه و استفاده از کلمات کلیدی همین جاست.من به مطلع غزل نگاه می کردم و سعی می کردم یه مصرع دوم دیگه برای اون پیدا کنم،اگر موفق نمی شدم که سراغ یه شعر دیگه می رفتم ولی اگه می تونستم اون وقت به سراغ مصرع های بعدی می رفتم و سعی می کردم اون ها رو هم به همین شکل تغییر بدم.باید روی اون وقت گذاشت،با مصرع کلنجار رفت. باید مرتبا با کلمات مختلف امتحان کرد تا بالاخره به یک ترکیبی برسیم که هم از لحاظ وزن و قافیه با بقیه ی شعر هماهنگ باشه و هم از لحاظ معنی با مصرع قبلی بخونه.
البته باز هم تاکید می کنم که من توانایی چندانی در این زمینه ندارم و بهتره برای نتیجه ی بهتر از یه فرد واردتر کمک بگیرید.
حالا یه ایراد هم از کار خودم بگیرم:توی شعری که بر پایه ی یکی از غزلیات سعدی نوشتم(شعر اول) یک بیت به این صورت هست:
«گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن»
توی شهر ما به جز تو انگار که دلدار نیست
که از لحاظ وزن کاملا مشکل داره.بهتر بود که این بیت رو به این صورت می نوشتم:
«گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن»
توی شهر ما به جز تو گوییا دلدار نیست

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:53 - 0 تشکر 12206

مک لارن:

دوستان داشتم تله تکست رو ورق میزدم یییهو اینا خورد به پستم:
آب که از سر گذشت, به گردن میرسه!
ماهی رو هر وقت نمی تونی از آب بگیری!
قطره قطره جمع گردد, وانگهی خرج شود!
دیگ به دیگ میگه: شام چی داریم!
دیوار حاشا سنگیه!*
به فکر خربزه باش که نان هم گران است و هم بی کیفیت!*
با حلوا حلوا گفتن, حتما یه نفر می میره!*

-----

شقایق صحرایی:

دیوار حاشا بلنده

دیوار حاشا سنگیه

با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شه

با حلوا حلوا گفتن, حتما یه نفر می میره

با حلوا حلوا گفتن علف به دهن بزی شیرین نمی یاد ...

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:53 - 0 تشکر 12207

مجنون یو:

سلام به همه ی بروبچ کارگاهی

با تشکر از دوست خوبم مکلارن که به عنوان بانی امور تا به اینجای کار خیلی برای کارگاه زحمت کشیده
و همچنین دیگرانی که عضو این باشگاه ، ببخشید کارگاه هستن و مثل من به موقع تکالیفشون رو حاضر می کنن...
........
من هم با دوست خوبم شاه شوریده سران در این رابطه موافقم
(اصلا غیر این مطلب که چه کسی شاه شوریده سرانه ، من همیشه با جواد موافق بودم)
اما یه نکاتی رو جسارتا خدمتتون توضیح میدم

کیا می تونن شعر بگن؟
می خوام جدای از بحث طبع و مسائل مربوط به سرشت آدمی و افسانه های آمیخته بهش، مواردی رو توضیح بدم که شاید شنیدنش خالی از لطف نباشه....

بر فرض من این داستان عرفانی رو نادیده می گیرم که می گه:

خدا وقتی انسان ها رو خلق کرد ، یه عده رو بیش از دیگران لطیف و دلتنگ آفرید و در عالم ذر باهاشون عهد کرد که هر وقت دلتنگ عالم ملکوت شدن بتونن به قوت بال طبعشون پرواز کنند و شهود باطنی بهشون دست بده


ذهن ما انسان ها با هم فرق داره
امروزه دیگه دانشمندان هوش رو تنها به عنوان آی کیو یا همون iq نمی شناسن و بر این عقیده اند که هوش انسان جنبه های متفاوتی داره
و امروزه طبقه بندی هایی مثل هوش اجتماعی ، هوش موسیقیایی ، حسابگری و ... رو برای توانایی ذهن انسان قائل می شن.
بر فرض مطمئن باشید که هوش موسیقیای بتهون به عنوان یکی از نوابغ موسیقی ، به مراتب از ما و اطرافیان ما بالاتر بوده و این
توانایی درونی و پتانسیل ویژه (استعداد) وقتی در جهت پیشرفت قرار گرفته در اثر تمرین و ممارست شکوفا شده...
(اما ریاضیات بتهون به این میزان قوی نبوده)

و اما شعر
شعر گفتن در درجه ی اول نیازمند یه ذهن نسبتا موزونه...
کسانی که زیاد موسیقی گوش می کنن ، عده ای که ساز خاصی در موسقی می زنن ، اونهایی که با شعر کلاسیک بیشتر دم خورن
و کسانی که خیلی شعر از بر هستن ، عموما ذهن موزون تری نسبت به دیگران دارند...
ذهن موزون ذهنیه که آهنگ رو بشناسه به خاطر بسپاره و ازش الگو بگیره
مثال:


ادامه در پست بعد...

توانا بود هر که دانا بود

لالای لای لالا لای لالا لای لا لا

الگوی وزن همین لالایی هست که نوشتم فقط ذهن شاعر در مصرع بعد به جای لالای ها واژه جایگزین می کنه:

ز دانش دل پیر برنا بود

جایگزین کردن واژه به جای آهنگ هم یک توانایی دیگه اس و باز به ذهن شما بستگی داره ؛ یعنی به اینکه چقدر دایره ی لغات شما وسیعه...

تا همین جا فکر می کنم کار ِ کارگاه ما رو راه بندازه!

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 11/5/1386 - 22:54 - 0 تشکر 12208

ادامه از پست قبل:

اما پیشنهاد بنده:

من هم نظرم اینه که روال معرفی شده از طرف جناب مکلارن خیلی مشکل و دست نیافتنیه
(شعرا هم استادشون از این مشقا بهشون نمی گه

بنده پیشنهاد می کنم

تک بیتش کنید و اگر پیشرفتی حاصل شد قالب رو بزرگتر می کنیم
خدا رو چه دیدید شاید یه برسانامه گفتیم (شبیه شاهنامه)

به این شکل:

مواد مورد نیاز:

یه بیت معروف از یه شاعر معروف که گیرخورش ملس باشه

مثلا من همیشه به این ترک شیرازی که می رسم یه جوریم می شه:

«اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را »

مصرع اول رو تکرار می کنیم و مصرع خودمون رو جایگزین مصرع دوم:

« اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را »

منم این کُرد افغانی به دست آرم دل او را

چیم کمتره؟

زیاد به قافیه و ردیف هم کار نداریم

اگر وزنتون هم جا نیفتاد ، مشکلی نیست!

و حتی اگر خودتون اجازه بدید بنده می تونم جسارت کنم و با همون مضمون مد نظرتون مصرع رو موزونترش کنم...(به شرط بقا)

(مهم مضمون و موضوعی هست که شما قراره بهش به سبک خودتون گیر بدید)

به شخصه منتظر کار دوستان هستم

الهی عاقبت بخیر شید

-----

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.