• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2545)
يکشنبه 3/3/1388 - 12:25 -0 تشکر 115531
باز هم سیاه‌نمایی به جای بیان برنامه

هوالحکیم

 

شب گذشته بنا به قرعه كشی صورت گرفته میرحسین موسوی به شبكه یك آمد تا اولین سخنرانی خود در رسانه ملی را انجام داده باشد، موسوی در اولین بخش از سخنانش انزوای 20 ساله را به گردن دیگران انداخت و در توجیه آن گفت: «خوشحالم كه امروز خدمت شما هستم و در مهمترین رسانه به سخنرانی می پردازم، در این چند سال متأسفانه محرومیت تصویر داشتم لذا یكی از آرزوهایم این است كه مردم از طریق رسانه ملی به تبادل نظر بپردازند.»

به گزارش رجانیوز، نخست‌وزیر دهه 60 که پیش از این تأكید كرده بود تا شب انتخابات به انتقاد از احمدی نژاد ادامه می‌دهد، نخستین نطق تلویزیونی‌اش را هم با همین رویکرد آغاز کرد و فهرستی از گلایه‌های ریز و درشت را در یک برنامه 30 دقیقه‌ای بیان کرد.

وی اظهار داشت: «من از هیچ امكاناتی برخوردار نبودم نه پول نفت داشتم كه مردم را همراه خود كنم و نه رسانه ای كه از آن استفاده كنم.»

موسوی اما ترجیح داد در این برنامه تلویزیونی به جای استناد به گزارش‌های کارشناسی و تأیید شده، به مشاهدات میدانی معدود خود اشاره کند و در کنار سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و اقتصاد، به هیچ برنامه مشخصی نیز اشاره نکند.

وی در این زمینه گفت: «در شمال كه بودم مردم گلایه داشتند و می گفتند در حالی كه برنج ما در انبارها مانده دولت برنج پاكستانی و هندی وارد می كند یا در حالی كه پرتغالهای باغات ما در انبارها در حال خراب شدن است دولت پرتغال مصری می آورد یا در مورد چای همینطور و در كل از این گلایه داشتند كه سطح باغهایشان كاهش یافته است.»

اما نطق موسوی مانند سایر سخنرانی‌ها و برنامه‌های وی متکی به 2 نکته کلیدی بود، وی ابتدا بحث صداقت را پیش كشید و به گونه ای صحبت كرد تا اینگونه القا كند كه با مردم همذات پنداری كرده است و از طرفی نیز شرایط كشور را آنقدر بحرانی توصیف كرد تا بتواند خود را به عنوان منجی كشور معرفی كند.

پیش كشیدن بحث واردات برنج، پرتقال، شكر و این موارد از جمله مصادیقی بود كه موسوی سعی كرد با ذکر این مصادیق، با زبانی همه فهم و پرهیز از ادبیات نخبگی، خود را هم‌درد توده‌ها معرفی کند و ادامه این روند را منجر به نابودی اقتصاد و كشاورزی ایران معرفی كند.

كاندیدای بخشی از جریان اصلاحات در برنامه جمعه شب، علاوه بر اینکه به روال 3 ماه گذشته باز هم هیچ برنامه مشخصی ارائه نکرد، به تناقض گویی نیز روی آورد. وی ابتدا از روند واردات و صدمه به كشاورزان گله كرد و خواست كه واردات نباشد تا محصولات كشاورزان به فروش برسد و از طرفی ترجیح داد هیچ اشاره‌ای به خرید نقدی و تضمینی محصولات کشاورزان و مواردی مانند خرید سیب‌زمینی که دستمایه تخریب وی و دوستانش نیز شده، نکند

چارچوب سخنرانی موسوی در برنامه جمعه شب به گونه‌ای عوامانه پیگیری شد در حالی كه برخی انتظار داشتند وی برنامه های خود را بیان كند و بحث های انتقادی و تخریبی را به مناظره با احمدی‌نژاد موكول كند.

اما موسوی نه تنها به برنامه های اقتصادی خود اشاره ای نكرد بلكه در طول برنامه هیچ صحبتی از برنامه های كلان از جمله برنامه هسته ای به میان نیاورد، شاید وی به این باور رسیده که مردم پذیرفته اند كه احمدی نژاد در بحث سیاست خارجی بالاخص برنامه هسته ای به گونه ای عمل كرده كه ایرادی نمی توان به آن وارد كرد، یا اینکه اقداماتی مانند تعلیق در دوره قبل جای هیچ‌گونه دفاعی ندارد و عبور بی‌سروصدا از کنار آن بهترین ترفند است.

موسوی در بخش دیگری از اظهاراتش، بار دیگر به مشاورت در دولت هاشمی و خاتمی افتخار كرد و از طرفی گفت كه در اوایل ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نیز نظرات خود را منتقل می‌كرده است. در واقع وی اینگونه القا كرد كه در دولت‌های گذشته به نظراتش توجه می‌شد ولی در دولت نهم این توجه محقق نشد، اما اگر موسوی به مشاورت در دولت‌های هاشمی و خاتمی افتخار می كند چرا در مورد انتقادات وارد بر آن 16 سال استراتژی سکوت را ادامه می‌دهد و حاضر به هیچ‌گونه پاسخ‌گویی نیست؟ چرا در زمان ریاست جمهوری هاشمی هرگز به آشوب‌های اسلامشهر و مشهد و... توجهی نكرد؟ اعتراض‌هایی كه به تورم 50 درصدی صورت گرفته بود ولی دولت سازندگی با استفاده از قوه قهریه به آنها پاسخ داد. این در حالی است كه امروز موسوی بی توجهی به تورم 25 درصدی را خطرناك می داند.

در واقع موسوی با بیان اینكه تنها مشاور هاشمی و خاتمی بوده است، مسئولیت بحران‌های به وجود آمده در دوران 16 ساله را از دوش خود بر می دارد و تنها به این مشاورت به منظور نمایش کوله‌بار تجربه افتخار می كند.

احساس خطر در 4 سال اخیر و ورود به عرصه كاندیداتوری مورد دیگری بود كه موسوی به آن اشاره كرد، وی در این زمینه گفت كه در چهار سال گذشته وضعیت به گونه ای شد كه احساس خطر كردم و بر خود تكلیف دانستم كه به عرصه انتخابات وارد شوم، این سخنان در حالی ابراز می شود كه وی توضیحی در مورد خطراتی كه در دولتهای گذشته به وجود آمد نمی دهد، وی توضیح نمی دهد كه آیا تورم 50 درصدی خطرناك‌تر بود یا تورم 25 درصدی، آیا آن زمان كه امریكا و اسراییل بر طبل حمله به ایران می كوبیدند خطرناك تر بود یا امروز كه امریكا برای حل بحران های منطقه ای از ایران دعوت می کند، آیا زمانی كه به مقدسات توهین شد، خطرناك تر بود یا امروز كه بحث ظهور و مهدویت توسط رئیس جمهور در جای جای دنیا مطرح می شود؟

موسوس در بخشی از سخنان خود گفت: «ما از لبنانی ها و فلسطینیان زمانی می توانیم حمایت كنیم كه اینجا خودمان قوی باشیم.»

موسوی در بخش دیگری می گوید: «صراحتا می گویم ما می خواهیم مدافع منافع مستضعفان باشیم.»

با توجه به گفته های بالا و همچنین با توجه به تأكید وی به اندیشه های امام خمینی خوب است آقای موسوی به این سؤالات پاسخ دهد كه آیا امام خمینی(ره) نفرمودند كه جمهوری اسلامی از مظلومان و مستضعفان عالم حمایت می كند؟ آیا این گفته ها تبعیت از فرمایشات امام خمینی(ره) است؟ عدم آگاهی كاندیدای ریاست جمهوری از مسایل بین المللی و عدم اطلاع از اینكه بخشی از مرزهای امنیتی ایران در مرزهای فلسطین و لبنان و... ترسیم شده است عجیب به نظر می رسد.

موسوی به خوبی نشان داد كه گوشه‌گیری 20 ساله وی باعث شده که آگاهی کافی از مسایل داخلی و خارجی نداشته باشد و حتی حالا كه دوباره از حاشیه سیاست به متن آن آمده است هم این نهضت ادامه دارد.

منبع

فعلا

یا علی مددی

_________________________________   
|------------------------------------------------------| ______     
|------------------------------------------------------|| O`| __/  
|------------------اصفهان بیابالا----------------------||```|```| 
|____________________________________||___|___|
";===(@)-(@)-(@)---(______)------j(@)j-(____)-(@)=' 

--------------------
اللهم عجل لولیک الفرج

سه شنبه 5/3/1388 - 12:53 - 0 تشکر 116199

بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه شب میرحسین موسوی به عنوان اولین نامزد انتخابات،دیدگاه های خود را در برنامه ای تلوزیونی مطرح ساخت، تا این جعبه جادو گفتاری یک طرفه را به دادگاه قضاوت عموم بکشاند.هر چند که این فرصت برای دیگر نامزدهای انتخابات وجود دارد،اما نمی توان از فرصت هایی اینچنینی به عنوان عرصه ای شفاف و تمیز دهنده یاد کرد.(بی صبرانه منتظر مناظره ها هستم،به ویژه مناظره 13 خرداد)
گفتار میرحسین موسوی در برنامه شبکه اول خود گواهی است بر این مطلب.ارائه آمار و اطلاعات نادرست از روی ناآگاهی یا به عمد از یک طرف و از طرف دیگر، تناقض های گفتاری فاحش میان موسوی دیروز که در اذهان پدران و مادرانمان جای دارد با موسوی امروز که نسخه ای جدید و متفاوت با آن است، از جمله ویژگی های این برنامه 31 دقیقه و 20 ثانیه ای بود.
در این نوشته سعی خوام کرد تا موارد مطرح شده از جانب ایشان را با ارائه آمار و ارقام(از سایت رسمی بانک مرکزی یعنی همان جایی که آقای موسوی با استناد به آن تورم 25 درصدی سال 87 را مدام متذکر شدند) تحلیل کرده و سپس به پارادوکس موسوی امروز و دیروز بپردازم.
همانطور که دیدیم موسوی در گفته های خود چند بحث محوری و البته بسیار پراکنده و همراه با چاشنی خاطراتی از جنس خاطرات پدربزرگ ها را متذکر شد.بحث واردات و آسیب به کشاورزان و صنعت گران،بیکاری،تورم و روابط بین المللی.که این موارد دلیلی بود بر احساس خطر کردن ایشان و ورود به عرصه انتخابات.
●ایشان در بحث واردات این گونه نتیجه گرفتند که امروز وضع کشاورزان و صنعت گران بسیار نگران کننده بوده و واردات انواع محصولات کشاورزی و صنعتی توسط دولت!باعث این فاجعه عظیم شده است.
چند نکته:
1-به نظر می رسد آقای موسوی که این همه دم از قانون و قانون گرایی می زنند،قوانین نوشته شده در برنامه چهارم توسعه که توسط دولت اصلاحات نوشته شده است  را نمی دانند( طبق قوانین برنامه چهارم واردات آزاد شد و دیگر در انحصار دولت نیست) و هنوز در سال های سکوت خود عمر سپری می کنند.بنابراین باید مزیتشان را نسبت به دولت قانون گریز! بیان کرد که آن هم اطلاع نداشتن از قوانین جاری کشور است که دیگر نیازی به گریختن از دست آنها نیست.البته امکان دارد ایشان به خوبی از آمارهای رسمی اطلاع داشته باشند و ...
2-از طرف دیگر حتی با اجرا شدن قوانین واردات آزاد در دولت نهم و مقایسه آمار واردات کشور طی سه سال گذشته در دولت نهم و چهار سال سپری شده در دولت هشتم،به این نتیجه خواهیم رسید که دولت نهم در بحث واردات بسیار موفق عمل کرده و باعث کاهش شیب رشد سالیانه واردات کشور شده است که تا پیش از این دارای شیبی مثبت و رو به بالا بوده است.البته دولت نهم تنها به این فاکتور مهم اقتصادی بسنده نکرد و رشد سالانه صادرات غیر نفتی را دنبال نمود به طوری که از برنامه پیش بینی شده در عرصه صادرات غیرنفتی که در برنامه چهارم وارد شده است،پیشی گرفت!(برای اطلاعات بیشتر می توانید به نوشته های قبلی درباره عملکرد اقتصادی دولت نهم مراجعه نمایید.)

و اما آمار به شرح زیر است:

درصد رشد واردات نسبت به سال قبل
81            82          83          84           85         86
21.5%    34.1%    29.2%   12.7%      16%    13.1%


3-طبق شواهد،این سخن آقای موسوی که از دولت به عنوان از بین برنده محصولات کشاورزی وصنعتی یاد کردند،نادرست است. ایشان که در این چند سال سکوت خود اخبار سیاسی را دنبال نمی کرده اند(از بیانات و اطلاعات ایشان کاملا روشن است) حداقل باید اخبار هواشناسی را بیادآورند که چگونه سرمازدگی باغ های کشور در سرمای بی سابقه سال 86 و خشکسالی سال 87 باعث از بین رفتن محصولات کشاورزی شد.که در این راستا دولت خسارت ناشی از خشکسالی و سرمازدگی به میزان 25000 میلیارد ریال را در سال 87 به کشاورزان زحمتکش پرداخت نمود.(البته ممکن است فردای روزگار دولت را به خاطر این سیاست حمایتی ،متهم به صدقه پروری کنند)در اینجا لازم است به ایشان توصیه  کنم که از ارائه آمار و اطلاعاتی که مبتنی بر تحقیقات میدانی اطرافیان منصفشان! است،دست بردارند.
4-یکی از سیاست های اقتصادی مفید دولت نهم، عدم ذخیره سازی محصولات کشاورزی مازاد بر نیاز تولید داخل است که با صادرات مقدار مازاد در فصل های برداشت،علاوه بر کاهش ضایع شدن محصولات، هزینه های انبار و نگه داری را نیز به مقدار قابل توجهی کاهش داد تا بدین ترتیب زیانی به کشاورزان وارد نشود.درعوض در فصل هایی که ارائه برخی از محصولات در کشور امکان پذیر نبود، اقلام صادر شده توسط بخش خصوصی وارد شد تا مصرف کننده داخلی با افزایش قیمت و بازار سیاه روبرو نشود.

●اما بحث دوم نرخ بیکاری است که به صراحت از عدم آگاهی ایشان نسبت به آمارهای رسمی کشور پرده برمی داردو نشان می دهد که ایشان از آمارهای موجود،با تلاش فراوان تنها توانسته اند نرخ تورم را به خاطر بسپارند.البته ممکن است که آمارها را هم به خوبی بدانند که ان شاء الله در این مورد حتما نیتشان خیر است!
موسوی که در گفته های خود مدام از افزایش نرخ بیکاری گلایه می کرد خبر نداشت که طبق آمارهای رسمی بانک مرکزی طی چهار سال گذشته،در دولت نهم نرخ بیکاری روندی کاهشی داشته و تک رقمی شده است یعنی به 9.5% رسیده است.البته برای بنده جای تعجب بود که آقای موسوی این قدر غیرمنصفانه وارد این بحث شده و تنها به سیاه نمایی پرداختند.برای روشن تر شدن این موضوع به آمار بانک مرکزی رجوع می کنیم:

*نرخ بیکاری       1384      1385       1386        1387  
                       12.1%    12.1%      10.5%     9.5%

* در سال ١٣٨٤ ، مرکز آمار ایران در قالب طرح جدید » آمارگیری از نیروی کار «که با طرح سال های قبل(آمارگیری از ویژگی های اشتغال و بیکاری خانوار) تفاوت دارد، مبادرت به برآورد فصلی شاخص های نیروی کار نمود. مرکز آمار ایران در سه ماهه دوم و چهارم سال 83، »آمارگیری از ویژگی های اشتغال و بیکاری خانوار« را انجام نداد . به این لحاظ مقایسه نرخ بیکاری سال های ١٣٨٣ و 1384امکان پذیر نمی باشد.اما آنچه طبق آمار بانک مرکزی مشخص است این است که براساس این طرح، نرخ بیکاری در سه ماهه اول سال 84 یعنی اوایل شروع به کار دولت نهم تقریبا 12% گزارش شده است .

(پایان قسمت اول)

در قسمت دوم این نوشته با بنده همراه شوید تا در آن برخی از سخنان نخست وزیر اسبق را مرور کنیم که بسیار خواندنی و جالب است!و از طرف دیگر برخی از دلایل اصلی تورم در ایران به ویژه در دوران حاضر را بررسی نماییم.
این نوشته ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
سه شنبه 5/3/1388 - 12:53 - 0 تشکر 116200

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که مشاهده کردید در نوشته قبلی به نقد گفته های تلوزیونی آقای موسوی در دو عرصه بیکاری و بحث واردات پرداختیم.در این نوشته به بعد دیگری از سخنان ایشان نظر می افکنیم.پس با بحث مفصل تورم با ما همراه شوید.
-تورم از جمله مباحث دیگری بود که موسوی به آن پرداخت.باید متذکر شد تورم و مسائل مربوط به آن در کشور ما یک بحث گسترده است که بیشتر به ساختارهای اقتصادی کشورمان وابسته است به طوریکه به اعتقاد اقتصاددانان تورم در ایران به وابستگی شدید اقتصاد ایران به منابع نفتی و بودجه ریزی کشور براساس ارز حاصل از آن،برمی گردد.البته اصلاح این مسئله نیاز به یک ساختارشکنی توسط دولت ها دارد.هر چند که در این نوشته قصد نداشتم تا دلایل مفصل وجود تورم را متذکر شوم اما با وجود موضع گیری های اغلب نادرست برخی از نامزدهای انتخابات به صورت خلاصه به این موضوع می پردازم تا ببینیم که ایراد اساسی مسئله تورم در کشور ما به کجا برمی گردد.
همانطور که گفته شد یکی از دلایل اصلی تورم در ایران به اقتصاد مبتنی بر نفت بازمی گردد.این منبع در کشور ما بیشتر صرف مصارف جاری شده و به علت نوسانات زیاد و ناپایداری،تنظیم امور مختلف از جمله بودجه ریزی را برهم زده و کسری بودجه دولت را ایجاد می نماید،کسری بودجه نیز به دنبال خود باعث افزایش نقدینگی در جامعه شده که به علت رابطه مستقیمی که نقدینگی با تورم دارد،این افزایش نقدینگی باعث ایجاد تورم می شودمتاسفانه اقتصاد مبتنی برنفت خود پوششی بر بهره وری پایین و نقص ها شده که بهره وری پایین به نوبه خود به صورت سیکلی معیوب از طریق افزایش هزینه تمام شده کالا و خدمات باعث گرانی و تورم می شود.(امیدوارم خلاصه گویی بنده را پذیرا باشید،این بحث خود پتانسیل چندین مقاله جداگانه را دارد.)
دلیل سومی که می توان از آن یاد کرد،علاوه بر بهره وری پایین و اقتصاد مبتنی برنفت، رقابتی نبودن فضای اقتصادی در کشور و انحصار دولتی و غیردولتی در عرصه اقتصادی است که این مسئله خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم در قیمت تمام شده کالا و خدمات تاثیرگذار است.البته ابلاغ سیاست های اصل 44 در این راستا و برای رقابتی تر کردن اقتصاد ایران انجام شد که پیشرفت های خوبی در دولت نهم دارد.

اما دلیل مهمی که در نهایت به آن اشاره می نمایم اصلی ترین عامل تورم در 2 سال اخیر است که درحقیقت وابستگی شدید تولید ایران به امر واردات می باشد.طبق آمارهای رسمی در حدود 80% کالاهای وارداتی ما سرمایه ای و واسطه ای می باشند که به عبارت بهتر می توان گفت تولید ما بیش از اندازه به واردات وابستگی دارد که این مسئله همواره در تاریخ اقتصاد ما مطرح بوده است.اما این وابستگی چگونه به تورم ختم می شود؟ باید گفت زمانی که تولید به ورود کالاهای خارجی وابسته باشد ،با افزایش یافتن قیمت های جهانی (که به طور عمده،افزایش قیمت نفت عامل اصلی آن است)این افزایش قیمت ها از طریق تاثیرگذاری بر نرخ کالاهای وارداتی باعث افزایش هزینه مواد اولیه برای تولید داخلی می شود که این یعنی تورم!برای روشن تر شدن موضوع توجه شما را به سیر صعودی و نزولی قیمت نفت جلب می نمایم که همزمان با افزایش قیمت نفت نرخ تورم زیاد شد و اما در سال جدید با کاهش بهای نفت نرخ تورم و قیمت کالاها کاهش داشت (در این میان شعار فروشندگان یکی بخر دوتا ببر شد هرچند که برخی از شرکت ها به این مسئله تن ندادند و با جرایم تعذیراتی روبرو شدند.)
نشانه دیگری برای این مسئله افزایش یافتن تورم در کشورهای دیگر است.تورم جهانی نه تنها در این چند سال اخیر باعث تورم در ایران شد، بلکه تورمی جهانی را ایجاد نمود که در این باره می توان نرخ تورم را در کشورهای همسایه و تولید کننده نفت مرور کرد:
کشور عربستان که در دهه گذشته تورمی کمتر از 0.5%را تجربه کرده بود در سال 2008 تورم 6% و بیش از آن را تجربه نمود که در برخی از آمارها حتی به 10.6% هم رسید،همچنین در همین سال نرخ تورم امارات دو رقمی شده و بیش از 11%گزارش شد.همچنین با افزایش تورم جهانی نرخ تورم قطر به 14%رسید.طبق گزارش های صندوق بین المللی پول نرخ تورم کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس از 6.3%در سال 2007 به 11.5%در سال 2008 رسید.

البته می توان از مباحثی چون تورم انتظاری،نوسانات نرخ ارز،از بین رفتن محصولات به علت رخ دادن بلایای طبیعی و ... به عنوان عامل های تورم زا یاد کرد که به علت اجمال در کلام از مرور آنها خودداری می نمایم.
بنابراین آنچه می توان متذکر شد این مسئله است که اقتصاد ایران همانند بیماری است که از دولتی به دولت دیگر در حال انتقال است که البته این بیمار نیاز به جراحی عمیق دارد و عملکرد دولت های ادوار گوناگون را می توان نسبت به بهبود 4 عامل ذکر شده سنجید،یعنی به عنوان مثال باید دید کدام دولت باعث کاهش وابستگی تولید داخل به واردات مواد اولیه شده است و...

اما آنچه باز هم جای تعجب دارد(التبه بنده چند سالی هست که  دیگه تعجب نمی کنم) سوء استفاده از آمار است که نه تنها توسط آقای موسوی بلکه بوسیله دیگر نامزدها صورت گرفته است.این نامزدهای انتخاباتی آنچنان تورم 25% سال 87 را بزرگ می کنند که مخاطب فکر کند در تمام این چهارسال طول عمر دولت نهم،نرخ تورم همین 25% بوده است.شاید بد نباشد تا به آمار بانک مرکزی رجوع کرده و به مقایسه نرخ تورم بین دولت هشتم ونهم بپردازیم:

نرخ تورم در دولت هشتم                                          نرخ تورم در دولت نهم
1380       1381       1382       1383           1384       1385       1386       1387
11.4%    15.8%     15.6%    15.2%      /    12.1%     13.6%    18.4%      25.5%

میانگین نرخ تورم در دولت هشتم=14.5%    /  میانگین نرخ تورم در دولت نهم=17.4%

همانطور که مشاهده می کنید حتی نرخ تورم در سال 84 نسبت به سال 83، 3.1%کاهش داشت و در سال 85 نیز نرخ تورم نسبت به میانگین نرخ تورم دولت هشتم کمتر بوده است.بنابراین به نظر می رسد تکیه کردن بر نرخ تورم سال 87 به دور از انصاف بوده و بوی ... می دهد.آنچه بیشتر قابل توجه است این مطلب است که نرخ تورم در سال جاری طبق آمار بانک مرکزی و بنا بر دلایلی که ذکر شد کاهش یافته ، به طوری که طبق جدیدترین گزارش های بانک مرکزی نرخ تورم از پاییز 87 روند نزولی خود را طی کرد به گونه ای که از مهرماه  1387 تا فروردین ماه سال 1388 ، معادل 14 واحد درصد از رشد شاخص قیمت کاسته شده است. اما نامزدهای انتخاباتی که یا واقعیت های اقتصادی را نمی دانند و یا بهتر می بینند که ندانند، به این موضوع اشاره ای نمی کنند!شاید هم نباید اشاره کنند زیرا از مدت ها قبل برای مانور دادن بر بحث تورم برنامه ریزی کرده اند و ذکر این مسئله دلیل احساس خطر آنها را کم رنگ می نماید!

اما یک مطلب خارج از گودی: اگر به خاطر داشته باشید طی این چند سال هربار که صندوق بین المللی پول رتبه کشورها را در بخش تورم منتشر می کرد،آنچنان جنجالی از طرف رسانه های سیاه نما به پا می شد که گویی دولت نهم رتبه تورمی 180 یا 170 را تحویل گرفته است.به این دلیل که پیش بینی میشود این موضوع باز هم دستمایه عده ای جاه طلب و بی اخلاق گردد،خالی از فایده ندانستم که آمار صندوق بین المللی پول را در این باره یادآور شوم.لازم به ذکر است که نرخ تورم تنها به عنوان یکی از شاخصه های اقتدار اقتصادی یک کشور مطرح است اما چون بوقچی های اصلاحات بیش از اندازه به این نماگر اقتصادی علاقه مند هستند و در دیگر نماگرها مثل : افزایش رشد اقتصادی، کاهش رشد واردات،افزایش صادرات غیرنفتی،کاهش بیکاری،افزایش طرح های عمرانی و صنعتی در کشور،افزایش درآمد سرانه و... دستشان به جایی بند نیست ومدام در مدح تورم لجن پراکنی می نمایند به این موضوع می پردازم:

در گزارش صندوق بین المللی پول در سال  2004 (یعنی سال پایانی دولت اصلاحات)آمده است:« رتبه ایران از نظر نرخ بالای تورم طی سالهای 2000 تا 2005میلادی دائما " در حال تنزل بوده است و به نظر می رسد كه ایران فاصله چندانی با كسب رتبه نخست جهانی در نرخ تورم را نداشته باشد.»

درحقیقت این گزارش از طرفی به وضعیت اقتصادی نامناسب به هنگام روی کار آمدن دولت نهم اشاره دارد و از طرف دیگر در سال 2004 پیش بینی می نماید که با ادامه این روند ایران می تواند بیشترین نرخ تورم در سطح جهانی را داشته باشد!*

اما آمار رتبه تورم ایران در جهان طی سال های 2000 تا 2004(سال پایانی دولت اصلاحات):

سال2000 رتبه 27ام
سال 2001 رتبه 26ام
سال 2002 رتبه 18 ام
سال 2003 رتبه 15 ام
و در سال 2004 طبق آخرین تصحیح ها رتبه ایران به جایگاه 8 ام تنزل یافت!


اما آنچه جالب است این نکته می باشد که در سال 2008 در دولت نهم رتبه ایران تنها یک پله نزول داشته و به رتبه 7 ام رسیده است و این دولت قبلی است که باید پاسخگوی تنزل 19 پله ای ایران باشد! این مطلب به صراحت نشان دهنده کاهش آهنگ رشد تورم در ایران طی 4 سال گذشته است به طوریکه طبق گزارش های رسمی این نهاد، در مقابل رشد 82 درصدی نرخ جهانی تورم در سال 2008 نسبت به سال 2004،رشد تورم در ایران طی این مدت را 70% اعلام کرده است.که این امر بیش از هر چیز دیگر، نشان دهنده اهتمام دولت نهم در امر جلوگیری از رشد تورم در کشور می باشد.

*تلاش دارم تا به صورت آماری، اقتصادی که به دولت نهم تحویل داده شده است را در نوشته های بعدی عنوان کنم.
(پایان قسمت دوم)

در قسمت بعدی به رویکردهای بین المللی آقای موسوی و گفته های ایشان در برنامه تلوزیونی خواهم پرداخت.
این نوشته همچنان ادامه دارد...

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
سه شنبه 5/3/1388 - 12:59 - 0 تشکر 116202

آقای موسوی مردم را نسبت به نظام بدبین نكنید!

مهندس موسوی در اولین برنامه تلویزیونی خود در شبكه اول سیما به عنوان كاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری، طبق رویه‌ای كه از مدت‌ها قبل در پیش گرفته بود باز هم به تخریب دولت نهم پرداخت و برخلاف همه‌ انتظارها، به جای ارائه برنامه‌ها و اهداف خود، به سیاهنمایی وضعیت كشور پرداخت!
در حالی كه این نامزد انتخابات تا دو روز پس از شروع تبلیغات رسمی انتخابات، هنوز برنامه‌های انتخاباتی خویش را به مردم ارائه نكرده بود و همواره با كلی گویی و بدون ارائه دلایل منطقی به انتقاد شدید از سیاست‌های دولت مستقر پرداخته است، در اولین برنامه تلویزیونی كاندیداهای ریاست جمهوری با انكار خدمات دولت نهم در عرصه‌های مختلف، تلاش كرد تا با بحرانی جلوه دادن شرایط اقتصادی كشور آرای مردم را به سمت خود جذب كند.
مردم و نخبگان توقع داشتند تا با گذشت سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، در رقابت‌های انتخابات دهم شاهد بلوغ فكری و سیاسی نامزدها و صف‌آرایی و تقابل برنامه‌های آنان با هدف پیشرفت كشور و پرهیز از سردادن شعارهای ادیبانه باشند اما متاسفانه مهندس موسوی به طرز شگفت‌آوری تلاش دارند تا بجای اثبات توانمندی و برنامه‌محور بودن خودشان، به نفی و تخطئه دولت قبل بپردازند! گویا ایشان فراموش كرده‌اند كه اولین اصل مهم در انتخابات آینده مشاركت حداكثری مردم است و طبیعتا ارائه برنامه‌های اجرایی و كارآمد، نقشی اساسی در به صحنه آوردن مردم برای انتخابات ایفاء
می‌كند . همچنین در حالی‌كه میزان رضایت‌مندی مردم همواره تأثیری غیرقابل انكار در حضور آنان پای صندوق‌های رأی دارد، انكار اقدامات بی‌نظیر دولت و نادیده انگاشتن پیشرفت‌های كشور  و تخریب دستاوردهای دولت‌های گذشته، حاصلی جز ایجاد یأس و دلسردی در مردم نخواهد داشت و از سوی دیگر «ثبات سیاسی» و «امنیت سرمایه‌گذاری» كشور را خدشه‌دار می‌كند!
آقای موسوی با این سخنان خود، نه تنها اقدامات دولت را مورد هجمه و هجو قرار دادند بلكه با ترسیم چهره‌ای سرد و بحران‌زده از ایران اسلامی، در حقیقت تمامی اركان نظام را كه به نوعی ناظر بر عملكرد دولت هستند زیر سوال برد! گویی رهبری، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی كل كشور و ... در دوران فعالیت دولت نهم توجهی به ضعف عملكرد مورد ادعای آقای موسوی نداشته‌اند و فقط و فقط وی به این همه كاستی و نقصان پی برده است!
مهندس موسوی باید بدانند كه تخریب خدمتگزاران مردم و توهین به دیگر نامزدها در دوره‌های گذشته نتیجه‌ی عكس داده است و مردم ما همواره اخلاق اسلامی و تواضع و منطق را برگزیده‌اند و قدرت‌طلبان و اشراف‌گرایان و غوغاسالاران و مدعیان و افراطیون را طرد كرده‌اند.
جالب اینجاست كه آقای موسوی که در همه شعارهایش بر ادامه راه امام(ه) تاکید کرده و خود را از مریدان بنیانگذار كبیر انقلاب و معتقد به ولایت فقیه معرفی كرده است، در سخنرانی تلویزیونی خود كمترین اشاره‌ای به آرمان‌های امام راحل و آموزه ها و بیانات مقام معظم رهبری نكرد و بر خلاف منویات ایشان مبنی بر رعایت اخلاق انتخابات و پرهیز از تخریب دولت، كوشید تا اذهان عمومی را نسبت به عملكرد دولت مردد كند.
با توجه به آنچه گذشت، تردیدی جدی درباره استراتژی تبلیغاتی مهندس موسوی وجود دارد كه بواسطه‌ی گفتار و كردار ایشان و هوادارنش منجر به القا نومیدی در مردم و كاهش مشاركت آنان در انتخابات شود كه چنین امری قطعا به ضرر منافع كشور و نظام خواهد بود!

در نوشتارهای پیشین این سوال را مطرح كرده بودیم كه آقای موسوی برای پیروزی در انتخابات تا چه میزانی حاضر به هزینه كردن در رقابت‌ها خواهند بود. اكنون به نظر می‌رسد كه ایشان علاوه بر هزینه كردن سوابق و آبروی فرهنگی و سیاسی خود، هزینه كردن از نظام و پشتوانه‌ی مردمی انقلاب را نیز برای نیل به پیروزی برخود واجب كرده‌اند!

منبع

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.