هر طور بود دست آقاشونو رو کرد.
اینم یه مدل نگاهه.مرسی A_V_B_2066عزیز
مؤکدا می گم که تشخیص مرز بین این پرسیدن و نپرسیدنه مهارت یه شخص رو توی ارتباطاتش مشخص می کنه.
به نکته کاملا درست و حساسی اشاره کردین سیاوش صحنه عزیز.
مهارت داشتن توی این زمینه ها یکی از نکات تعیین کننده ادامه و چگونگی رابطست.
ممنون.
سلام به آنشرلی عزیزم.
اصلا تقصیر داداشم هم که باشه
من نمیتونم برم طرف همسر گرام!
چرا عزیز دل؟مگه قرار نیست همیشه طرف حق رو داشته باشیم؟اگر همسر گرام هیچ جوره مقصر نباشه بازم طرف برادری؟
ببین خانومی حرفایی که اینجا زده میشه (غیر از پست اول) معمولا نظرات شخصی ماست.معلومم نیست کدومش دقیقا درسته کدوم اشتباه.البته میشه با یه دوره مطالعه و تحقیق کاملا به جواب درست رسید.
اما نظر من:
اول اینکه چرا اتفاقی رو که هنوز نیفتاده تو ذهن خودمونو طرف مقابلمون که عزیزمونم هست مجسم کنیم و ذهنمونو درگیر حادثه تلخی کنیم که معلوم نیست اصلا اتفاق بیفته یا نه.
فکر میکنم اکثر ما این روزا توی زمان حال و گذشته به اندازه کافی درگیریای ذهنی داشته باشیم دیگه با فکرای این مدلی بیشتر مشغولش نکنیم.
بعدم به فرضم همچین اتفاقی بیفته.میشه از مهارتامون استفاده کنیم و جوری وارد جریان بشیم که در ضمن اینکه حق و عدالت رو حفظ میکنیم کاری کنیم که هیچ کدوم از طرفین رنجیده نشن و داستان به خیر و خوشی تموم بشه.
بعد هم ایشالا در آینده نزدیک کاملا حس میکنی که شریک زندگیت چیزی جدای از خودت نیست و بهمین راحتی نمیتونی بگی طرف کیو میگیری.
سوالام رو گذاشتن به حساب بیکار بودنم!
من نمیگم از روی بیکاری این سوالارو میپرسی اما فکر نمیکنی همه اطرافیان ما به نوعی دارن با رفتارشون حد و اندازه علاقه و عشقشون رو بهمون نشون میدن؟بنظرت پرسیدن اینکه چقدر منو دوست داری یا اگه من نباشم چیکار میکنی و ...واقعا لازمه؟
بعدشم مامان احتمالا خسته شدن از این مدل سوالا و به خاطر همین واکنش نشون نمیدن.شاید یه جورایی براشون عادی شده باشه.
همونطور که شقایق صحرایی عزیزم اشاره کرد ما معمولا حتی توی خیالمونم نمیتونم باور کنیم و بپذیریم که عزیزی رو از دست دادیم!چه برسه به اینکه توی کلام بیاریمش.بنظرم وقتی تو این تیپ مطالبو به زبون میاری اوائل برای اطرافیان سخت و سنگینه اما بتدریج براشون عادی میشه در حالیکه تو همچنان جواب درستی نگرفتی.
همونجور که عشق پاک و محبت خانواده کاملا حقیقیه نعمت فراموشی هم حقیقت داره.
اگر قرار باشه عدم حضور کسی توی زندگی، دنیا رو متوقف کنه و زندگی رو ساقط الان همه ما باید به نوعی ترک این دنیارو گفته باشیم.
منظورمو گرفتی؟
از شقایق صحرایی عزیز هم ممنون.تقریبا توی اکثر مواردی که اشاره کردی باهات موافقم