• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خراسان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خراسان (بازدید: 22806)
پنج شنبه 27/1/1388 - 23:36 -0 تشکر 106540
دوغ آباد

 

در باره دوغ آباد چه می دانید؟

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

پنج شنبه 3/2/1388 - 0:34 - 0 تشکر 107959

به به . چه شهره زیبایی است اینطور که دوستان تعریف کردند.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 16/2/1388 - 8:43 - 0 تشکر 110764

ایشتو/eshto/عجله داشتن برای انجام کاری یا رفتن به جایی

اتش/atash/آتش

دگدُ/degdo/جایی که دیگ را بر روی آتش بگذارند.

دوار /devar/دیوار ؛دیفال

پرچیparchi/هیزم و شاخه هایی که برای در امان ماندن دیوارهای گلی از شسته شدن بر اثر بارش باران بر روی دیوار قرار می دهند.

دینه/Dinah/دیروز

شَو/shav/شب

پرننه/prennah/پریروز

سَرُغ/sarogh/پارچه ای یا دستمالی که با آن چیزی مثل مواد غذایی یا ....گذاشته و مورد استفاده ای مثل ساک دارد.

قاقرو/ghaghro/میوه ای که در فصل بهار و در کوه ها میروید و بسیار ترش است. نوعی از این میوه را که دور آنرا سنگ میگذارند و ضمن شیرین شدن رشد بهتری هم دارد.و به پرورده یا ریواس مشهور است.

سَعَت/saat/ساعت

فینجو/finjo/فنجان واحدی برای اندازه گیری آب قنات و...

کَرِز/karez/کاریز

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

چهارشنبه 16/2/1388 - 8:48 - 0 تشکر 110766

موسی کو تقی/mosa ko taghi/پرنده ای شبیه قمری که برخلاف قمری که در دشت ها زندگی میکند در داخل آبادی زندگی میکند . یک نوع پرنده دیگر از این دسته یا کریم است.

لوکّه /lokkah/جمع و جور کردن یا شدن

لوخ/lookh/ گیاهی است که در جاهایی که آب دایمی دارند مثل استخر های قدیمی یا مرداب ها می روید . در قدیم که مردم انار ها را بعد از چیدن برای مدتی در باغ ها نگهداری می کردند برای اینکه انارها تازه بماند روی آنها را با همین لوخ ها میپوشاندند.

تلخ/talkh/قنات ها و کاریزهایی که آب کمی داشتند برای اینکه از آب کم استفاده کنند در استخر ها ی خاکی برای چند ساعت نگهداری می کردند و پس از آنکه مقداری آب جمع میشد از آن استفاده میکردند.

دَهَن/dahan/دهان

دَهَن جلینگ/dahan jeling /به جای خروج آب از تلخ گفته می شود.

جلینگ/jelling/گودال بزرگی بود که در باغ ها برای نگهداری انار کنده می شد.

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

چهارشنبه 16/2/1388 - 8:50 - 0 تشکر 110767

لوخی/lukhi/پرده ای ساخته شده از نوعی چوب های باریک که جلو پنجره ها و درها آویزان کنند.نَخو/nakhu/ناخن

نَخون جلیک /nakhun jelik/وشگون ؛نیش گون

خون جلیک/khon jelik/ نیش گون

چومبه /chumbah/کتک

جِمکو/jemko/جامه کوب؛ چوبی که در قدیم هنگام شستن لباس بر روی لباس زده می شد.

الفچ/alefch/چسبناک چسبنده

قِلِف/ghelef/دیگ

قِلِفتی/ghelefti/چند چانه خمیر که با روغن و ادویه مثل کنجد زردچوبه و مخلوط کرده و در قلف گذاشته و داخل تنور آتش بکذارند تا پخته شود .

کل/kal/کچل

کِلَوَنگ/kelavang/سرگرم ؛مشغول

خُسور /khosur/پدر زن؛ پدر شوهر

خاش/khash/مادر زن ؛مادر شوهر

همزولف /hamzulf/با جناغ

هم عروس /ham aroos/نسبت زن ها ی دو برادر

خَلو /khalu/دایی

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

چهارشنبه 16/2/1388 - 8:51 - 0 تشکر 110768

سِرمَه رِگ/sermareg/ماسه

رِگ /reg/شن

شِر/sher/شیر ؛به آب انبار هم گفته می شود.

بُجُل/bojol/قسمتی از استخوان گوسفند و بز که بچه ها با بازی میکنند ؛قاب

بولویه /bulvayah/پرستو

چغک/cho ghok/گنجشک

سوسه لینگ/sosah lingh/سعوه ؛پرندهای ای به اندازه گنجشک و کمی بزرگتر که دارای پاهای بلند و باریک است.

کِلَجَه/kelajah/پرنده ای کوچکتر از کلاغ و به اندازه زاغی

تُمبُ /tombo/زیر شلواری

بِجَمَ/bejama/زیر شلواری

کیسَن /kisan/جیب

چَدیر/chadir/چادر

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

چهارشنبه 30/2/1388 - 9:13 - 0 تشکر 114487

هنوز هم مشکل آپلود عکس هست

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

چهارشنبه 30/2/1388 - 23:46 - 0 تشکر 114660

درود بر صادقی عزیز،خواندن واژگان زیبا و ریشه دار شما امیدها را در دل ما زنده می کند که هنوز هم اندک گوشه ای از فرهنگ نیاکانمان،در اين عصر جهانی شدن و پسا مدرنیته،عصر فرنگی مآبی های میان تهی و تقلیدهای کبک وار و کورکورانه،عصر بی لهجگی، روزگار گسستن از بنیان ها و شتافتن به سوی ارزش های بی ارزشی ، در گوشه از خراسان عزیز و پرافتخار،زنده است،هر چند که دیگر واپسین نفس ها را می کشد.آری هم زادان من(20-25ساله ها)در مشهد،نمی دانند جیگ وفله و گرماست و شیراز و مسکه،بلغرشیر چیست، اجاش نام آن ها را برای یک بار هم نشنیده اند. حداکثر می دانند قوروت جیست و دیگر هیچ.آری عزیز بزگوار روزگار لاست و جو مونگ،شیرکاکائو استریلیزه با ماندگاری 120روزه!!!؛است. 

کمربسته‌ی فرهنگ ایران و خراسان

 

 

پنج شنبه 31/2/1388 - 0:1 - 0 تشکر 114662

برپایه متون اوستایی،هنگامی که گشتاسب از بلخ به پذیره ی زرتشت شتافت، این دو در توس به یکدیگر رسیدند.(نک.زندگی و مهاجرت آریاییان،از استاد جنیدی).زرتشت دو سرو در خراسان (زادگاه خود)کاشت یکی در ترشیز و دیگری در فریومد سبزوار،که بسیار تنومند بودند،متوکل عباسی چون می خواست تنه مندی و بزرگی سرو فریومد را ببیند، دستور داد تا آن را قطعه قطعه کنند و به تختگاه عباسیان برند.گویند هنگامی کاروان سرو از یک دروازه وارد می شد،جنازه خلیفه عباسی از دروازه دیگر بیرون می رفت.اگرچه این تطابق زمانی افسانه به نظر می رسد ولی همه تواریخ بر قطع سرو فریومد به دست خلیفه عباسی با یکدیگر همداستانند.سرو ترشیز را هم اگر درست در یاد داشته باشم مغولان بریدند.(برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب تاریخ بیهق علی بن زید بیهقی،تصحیح روانشاد بهمنیار رجوع کنید.). 

کمربسته‌ی فرهنگ ایران و خراسان

 

 

شنبه 2/3/1388 - 10:33 - 0 تشکر 115182

با سلام خدمت م.رها

و با تشکر از اظهار لطف شما

در قرن آهن و اسمان خراش جایی برای واژگان ناب نمیماند البته از نظر جامعه شناسی لغت کلمات هم تاریخ تولد دارند و روزگار

مر گ.  دوام و بقا آنها به میزان کار بری آنها بستگی دارد .کجاست شکمبه قرمه که هروقت برای خوردن چیزی گیر نمی آوردیم به سراغش می رفتیم کجاست مویر و کشمش ها ی خوب کاشمر حالا فصل چیز برگر و فست فود و هزاران واژه و کلمه که هرروز به مدد وسایل ارتباط جمعی به ذهن و اندیشه مخاطب وارد می گردد .البته سکون هم وجود ندارد و افسوس گذشته را هم نمی توان خورد ولی برای ماندن در ذهن فرزندان مان این اندک تلاش مگر روزگاری به کار آید پیروز و موفق باشید

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

سه شنبه 5/3/1388 - 13:52 - 0 تشکر 116250

اَستاق/astagh/میش یا بزی که حامله نباشد

زیده/zida/میش و بزی که بچه دار باشد.

کلَنَ/kelana/به میش و بز بیشتر از یک سال سن داشته باشند گفته می شود.

خلَمَ/khlama/به بره و بزغاله های کوچک گفته می شود.

تَکَ/taka/بز نر که اغلب پیشرو گله است.

خُرُیگ/khoroyg/زمینی که چند سال کاشته نشده باشد.

زُلَ/zola/بند و جایی که برای استفاده از آب سیل محصور کنند.

پَل/pal/مرز بین دو مزرعه که با ریختن خاک مشخص می کنند.

 

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی شمعی بیفروز

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.