• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 5787)
چهارشنبه 26/1/1388 - 20:30 -0 تشکر 106249
...قسمت...

قسمت...؟

قسمتش نبود ....!

اگه قسمت باشه ..درست میشه

قسمت هم نبودن دیگه

تا قسمت چی باشه

.

.

.

 دقت کردید هر اتفاقی که می افته، تو جمع یکی پیدا میشه که همچین جمله ای رو بگه!

 

 

اصلا تا حالا فکر کردید این قسمت چیه که هرچی میشه میگن قسمت بود..

 

شاید اینجوری بگم بهترباشه...

 

فکر کنید برای دختری خواستگار میاد... میگن اگه قسمت باشه میشه...

 

بعد از چند وقت......

 

دختر خانم می خوان جواب بدن..

 

حالا اگه بگه بله و قبول کنه، می گن قسمتش بود!

اگر هم جواب نه بگه و خواستگارش رو رد کنه باز هم میگن قسمتش بود!

 

خب پس تکلیف اراده و اختیار چی می شه؟

 

تو همین مثال دختر بالاخره یکی از دو گزینه رو انتخاب میکنه دیگه!...خب چرا در هر دو صورت میشه قسمت؟

 

اصلا به نظر من همه ازدواج ها قسمت نیستند...

 

 

منتظر شنیدن نظر هاتون هستم....:)

 

 

 

 

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
شنبه 29/1/1388 - 1:8 - 0 تشکر 106897

به نام خدا

سلام

آنشرلی جان برادر من شما بگو ما بفهمیم.....باورت میشه دیگه کلا قاطی کردم!!! تاحالا هم هرچی باهات بحث میکردم ...دیگه نمی دونم چی بگم...دیگه هنگ ه هنگم..!

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
شنبه 29/1/1388 - 9:36 - 0 تشکر 106910

به نام خدا

سلام

جناب پارسا، ممنون از پاسختون :(گرچه منتظر پاسخ جناب سعیدان هم هستم)

خیلی زیبا بود اما من هنوز هم مشکل دارم.... یعنی باز هم سوال دارم...

خدا میخواد فرصت انتخاب کردن رو از ما نگیره، بعد اگه این انتخاب ما اشتباه بود خدا شاید توسط عامل قسمت بیاد دخالت کنه و انتخاب درست رو در پیش پای ما بذاره. شاید هم انتخابمون خیلی خوب باشه، ولی لیاقت این انتخاب رو نداشته باشیم، به هر دلیل(مثل گناه و ...) و در این صورت خدا اون انتخاب مناسب اعمالمون رو در پیش پای ما قرار میده و مسیر رو عوض میکنه.

میدونم که بحثم رو با مثال ازدواج شروع کردم اما ...

اگر همین جوابتون رو تعمیم بدیم به این موضوع:

مثلا دانش اموزی که کلی درس میخونه خودش رو می کشه که به اون هدفی که داره برسه...فرضا یه رشته دانشگاهی که اونقدر ها هم رسیدن بهش محال نیست....اما درست روز کنکور یه بلایی سرش میاد که نمی تونه اونطور که باید وشاید به سوالات جواب بده(یا حتی اتفاقی هم سر کنکور نمی افته و با وجود جواب دادن به سوالات)، وقتی جواب کنکور میاد یه رشته ی پرت دیگه ای که اصلا نمی خواسته قبول میشه!

از این مثال ها کم نیست ...اینکه می گید شاید کناه کرده بوده و... رو قبول ندارم مگه بقیه مردم گناه نمیکنند؟ مثلا اگر یکی بهترین رشته ی دانشگاهی قبول بشه و بهترین زندگی رو داشته باشه - هم معنوی هم مادی منظورم ه- یعنی دیگه هیچ گناهی تو زندگیش نکرده بوده؟؟؟

در مورد موضوعی مثل مناسب بودن هم خیلی از اوقات توی ازدواج یا همین رشته ی دانشگاهی میبینیم که موضوع دقیقا برعکس پیش میره:

مثلا من دوستی دارم که با وجود اینکه پزشکی قبول شد اما از خون میترسید، هنوز هم هروقت همدیگر رو میبینیم اه وناله میکنه که ازاین رشته بدش میاد و به زور پدر مادرش این رشته رو میخونه!

یا مثلا در مورد ازدواج ، دختر دایی من خیلی توی ازدواج سخت گیر بود، اخر هم با ادم خیلی خوبی ازدواج کرد... اما مشکل اینجاست که همسرش زیادی خوبه و به خاطر همین تحمل همدیگر رو ندارند... وپدر مادرش هر روز دعا می کنند که این دوتا بتونند با هم زندگی کنند!

من فکر میکنم اگر قرار بود این طوری باشه که شما میگید:

لیاقت این انتخاب رو نداشته باشیم، به هر دلیل(مثل گناه و ...) و در این صورت خدا اون انتخاب مناسب اعمالمون رو در پیش پای ما قرار میده و مسیر رو عوض میکنه.

خب پس ادم های خوب نباید ازدواج های بدی داشته باشند اما همیشه هم اینطور نیست... ادم های خوب زیادی هستند که ازدواحج هاشون خیلی باعث رنجشون شده...

اما طرف قبلی از ظرفیتش که میتونسته خوب استفاده کنه غفلت کرده و استفاده نبرده و بنابراین نتیجه اون عدم استفاده صحیح از ظرفیت بالاتر هم میتونه یکی دیگه از علل زندگی نا موفقش باشه

اولا به نظر من اون کسی که ظرفیتش کمتره پس باید کسی منایب ظرفیت خودش گیرش بیاد نه یه فرد خیلی ایده ال و محشر...!

در ضمن همیشه که نقش انتخاب نیست که زندگی ادم ها رو میسازه! اگه من دختری باشم با پدری که منو مجبور به ازدواج با مردی که حتی از پدرم  هم بزرگتره میکنه... خب من که فرصت یا اجازه نفس کشیدن هم نداشتم چه برسه به انتخاب..! حالا من چه گناهی میتونستم مرتکب شده باشم که همچین جزایی رو تو این دنیا برام داشته؟؟

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
يکشنبه 30/1/1388 - 0:21 - 0 تشکر 107188

بنام خدا

سلام

خانم ترانه 21

مثلا دانش اموزی که کلی درس میخونه خودش رو می کشه که به اون هدفی که داره برسه...فرضا یه رشته دانشگاهی که اونقدر ها هم رسیدن بهش محال نیست....اما درست روز کنکور یه بلایی سرش میاد که نمی تونه اونطور که باید وشاید به سوالات جواب بده(یا حتی اتفاقی هم سر کنکور نمی افته و با وجود جواب دادن به سوالات)، وقتی جواب کنکور میاد یه رشته ی پرت دیگه ای که اصلا نمی خواسته قبول میشه!

اگر در مورد این دانش اموز فرضی از درمان نشدن اضطراب و و هول هوای جلسه ی امتحان بگذریم(که ان عامل میتونه باعث اتفاقات سر جلسه کنکور و قبل از اون بشه). آیا این اتفاقات این معنی رو نمیده که آینده اون دانش آموز در قبولی در دانشگاه و یا در رشته ی خاص ممکنه به ضررش تموم میشه.یه بار آقای قرائتی مثال جالبی زد. ایشون داستانی با این مضمون گفتند:" دانش آموزی برای رشته ی خاص استخاره میگیره و بد میاد ولی اون رشته، رشته ی خیلی خوبی بوده و اون رشته رو خیلی دوست داشته. پس به استخاره اعتنا نمیکنه و اون رشته رو انتخاب میکنه که در دانشگاه شهری دیگه هستش. و قبول هم میشه. بعد یه بار که باباش برای دیدنش به اون شهر میره در راه تصادف میکنه و میمیره و این طوری اون دانشجو پدرش رو از دست میده، یعنی بد اومدن استخاره میخواسته مرگ پدر رو نشون بده

از این مثال ها کم نیست ...اینکه می گید شاید کناه کرده بوده و... رو قبول ندارم مگه بقیه مردم گناه نمیکنند؟ مثلا اگر یکی بهترین رشته ی دانشگاهی قبول بشه و بهترین زندگی رو داشته باشه - هم معنوی هم مادی منظورم ه- یعنی دیگه هیچ گناهی تو زندگیش نکرده بوده؟؟؟

ببینید بعضی ها که اصلاً گناه و اشتباه نکردن(معصومین)، تو زندگیشون کمترین ایرادات بوده، اما مشکلات برای اون ها هم قسمت میشده. مثل همسر امام حسن علیه السلام، یا بیماری حسنین، خب این ها برای امتحان قسمت آدم میشه و مطمئن باشین اون آدمهایی که آدمهای خوبی هستند اگه تو انتخاب همسر، همسر ایده آل گیرشون نیاد، خداوند حتماً اون همسر نا ایده آل رو برای سنجش و امتحان؛ قسمتش کرده و اون کسی که آدم معمولی بوده خب خدا هم از این امتحانات سخت ازش نمیگیره و همسر ایده آلش رو بهش میده 

یا مثلا در مورد ازدواج ، دختر دایی من خیلی توی ازدواج سخت گیر بود، اخر هم با ادم خیلی خوبی ازدواج کرد... اما مشکل اینجاست که همسرش زیادی خوبه و به خاطر همین تحمل همدیگر رو ندارند... وپدر مادرش هر روز دعا می کنند که این دوتا بتونند با هم زندگی کنند!

من فکر میکنم اگر قرار بود این طوری باشه که شما میگید:

لیاقت این انتخاب رو نداشته باشیم، به هر دلیل(مثل گناه و ...) و در این صورت خدا اون انتخاب مناسب اعمالمون رو در پیش پای ما قرار میده و مسیر رو عوض میکنه.

خب پس ادم های خوب نباید ازدواج های بدی داشته باشند اما همیشه هم اینطور نیست... ادم های خوب زیادی هستند که ازدواحج هاشون خیلی باعث رنجشون شده...

همون طور که گفتم آدمهای خوبی که ازدواج موفق ندارن شاید دارن امتحان میشن و آدمهای بدی که زندگی خوبی دارن شاید یا به خودشون واگذاشته شدن یا برای اون خوبی اندکی که انجام دادن در همین دنیا پاداش میگیرن(با زندگی خوب) و در عوض اون دنیا همیشه در عذاب خواهند بود

اما طرف قبلی از ظرفیتش که میتونسته خوب استفاده کنه غفلت کرده و استفاده نبرده و بنابراین نتیجه اون عدم استفاده صحیح از ظرفیت بالاتر هم میتونه یکی دیگه از علل زندگی نا موفقش باشه

اولا به نظر من اون کسی که ظرفیتش کمتره پس باید کسی منایب ظرفیت خودش گیرش بیاد نه یه فرد خیلی ایده ال و محشر...!

از کجا معلوم اون فردی که شما دیدید از نظر همه ایده آل باشه، شاید از نظر خود طرف ایده آل باشه.

در ضمن همیشه که نقش انتخاب نیست که زندگی ادم ها رو میسازه! اگه من دختری باشم با پدری که منو مجبور به ازدواج با مردی که حتی از پدرم  هم بزرگتره میکنه... خب من که فرصت یا اجازه نفس کشیدن هم نداشتم چه برسه به انتخاب..! حالا من چه گناهی میتونستم مرتکب شده باشم که همچین جزایی رو تو این دنیا برام داشته؟؟

اگه دیده میشه برخی دخترها ی خوب از طرف پدر مجبور به ازدواج میشن، این گناه بر میگرده به نسل قبل از پدر و اون کسانی که اون پدر رو تربیت کردند. مطمناً خداوند همیشه جلوی علتها رو نمیگره و بیشتر مواقع خدا جلوی علتها رو باز میذاره تا روند طبیعی طی بشه و بنابراین اون پدر بزرگی که در تربیت پسرش اشتباه کرده باعث میشه اون پسر در حق فرزندش(دخترش) جفا کنه و اونو به ازدواج اجباری مجبور کنه.

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
يکشنبه 30/1/1388 - 20:30 - 0 تشکر 107373

به نام خدا

سلام

درک من از قسمت :

من همیشه با خودم اینطوری فکر می کنم که چون خدا می دونه سرانجام چه راهیو میریم، چه کاریو انجام میدیم همونو از قبل تو سرنوشت و قسمتمون قرار داده.

تو دو راهی هر چند باری هم که تصمیممونو عوض کنیم خب باز یه آخرین تصمیمی وجود داره که همون تو قسمتمون بوده است.

احتمالا قسمت هر کسی بر اساس اراده و اختیارش چیده شده.می تونه عوضش کنه اگه اراده داشته باشه.

تو ازدواج هم همینطوره.

شاید موضوع بحث و خوب نگرفتم

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

دوشنبه 31/1/1388 - 17:1 - 0 تشکر 107488

به نام خدا
سلام


و آما من!

ببین عزیزم...من الان عصبیم خب!
خودت میدونی که امتحان داریم...تازه تو سِیر خوندی من اونم نخوندم
هق


ببین عزیزم تو بازم داری خودت رو با خدا مقایسه میکنی
خدا محدودیت زمانی مکانی مثل من و شما نداره
عزیزم اون خودکارت رو که الان داری باهاش کلیات میخونی بگیر رو به روت
اون کل زندگی ه توئه و تو داری از بالا بهش نگاه میکنی
اول داری؟نه...
آخر داری ؟ نه....
یه مسیری رو داری میبینی
تو اون جوهر خودکاری و از اون اول شروع میشی به تموم شدن تا برسی به ته
تا جایی که تموم میشی
و خدا هم اونی ه که داره از اون زاویه نگات میکنه
خدا مسیره حرکت تو رو میدونه
همونطور که تو داری مسیر حرکت جوهر رو میبینی
تو با اختیار و اراده ی خودت مسیرت رو رقم میزنی
و از آیندش خبر نداری
اما خدا داره میبینه تو با اراده و اختیار خودت فلان روز فلان جا فلان تصمیم رو میگیری
و این هم از چند سال بعدش
دقیقا همون جوهر و خودکار رو که ببینی برات جا میفته

واقعا از این واضح تر نمیتونم بگم
خوشحالم که استاد جونم اینقدر راحت این مسئله رو برام حل کرد


ای پیشونی این کاربرای خوب ما رو کجا میشونی؟!!!!

یا حق

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 1/2/1388 - 0:46 - 0 تشکر 107600

به نام خدا

سلام

 جناب پارسا عذر خواهی میکنم که فعلا نمی تونم جوابتون رو بنویسم....چون احتمالا طولانی میشد...اما بعد از امتحانم حتما مواردم رو خدمتتون عرض میکنم!

جناب آوب2066  من هم تعریفی شبیه تعریف شما داشتم ...یا شاید هم دارم...!؟

احتمالا قسمت هر کسی بر اساس اراده و اختیارش چیده شده.می تونه عوضش کنه اگه اراده داشته باشه.

خب مگه نمیگیم هر راهی که میریم توقسمتمون نوشته شده بوده ؟ پس چطوری عوضش کنیم؟؟ یعنی مگه همون راهی که عوض کردیم ...منظورم تصمیم جدید و راهی ه که در پیش گرفتیم....مگه تو سرنوشتمون نبوده؟؟؟ پس ما چیزی رو عوض نکردیم! همه چیز بوده...وای دیگه رسما قاطی کردم!!

انشرلی جان، بزار اول تبریک بگم که کلیات خوندنت تموم شد و بالاخره اون کتاب رو ول کردی!!!

تو مطمئنی که من باید خودکارم رو بگیرم جلو چشمام؟!!

 اخه این مثالت اصلا ملموس نیست!

من نمی تونم زندگی خودم رو با خودکار مقایسه کنم....!

اول داری؟نه...
آخر داری ؟ نه....

این تیکه رو که دیگه اصلا نمیگیرم...مگه خودکار تو ساخت کدوم کشور ه که اول و اخر نداره؟؟؟

ولی برای شباهتش با زندگی خودم.......؟ بازم نمیگیرم چه شباهتی با من داره؟

و خدا هم اونی ه که داره از اون زاویه نگات میکنه
خدا مسیره حرکت تو رو میدونه

خودکار ....یعنی جوهر خودکار که یه مسیر بیشتر نداره...!ولی من تو زندگیم  فقط هزارتا راه نرفته دارم ...رفته هاش که هیچی!!!

خب پس اینطوری باشه خودکار اگه خودش رو بکشه هم باید از همون مسیری بره که من براش تعیین کردم(البته فرض کردم خودکارم از همون مدل خودکاری ه که تو داری....لابد جوهرش هزارتا راه داره!)

فکر کنم این یه تیکه یه چیزایی گرفتم ...هوراااااااااااااا

خب یه سوال:این خودکار که اول و اخرش باید از همون مسیری بره که من انتخاب کردم براش...پس دیگه بنده خدا چه تصمیم بگیره ..چه نه همونه که من میخوام...یعنی اصلا قدرت اراده و اختیار داشته باشه یا نه براش هیچ فرقی نمیکنه.

فکر کنم شب امتحانی از این واضح تر نمی تونستی بپیچونیم(یعنی گیجم کنی...؟!)!  D:

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
سه شنبه 1/2/1388 - 19:25 - 0 تشکر 107737

بنام خدا

سلام

 مگه نمیگیم هر راهی که میریم توقسمتمون نوشته شده بوده ؟ پس چطوری عوضش کنیم؟؟ یعنی مگه همون راهی که عوض کردیم ...منظورم تصمیم جدید و راهی ه که در پیش گرفتیم....مگه تو سرنوشتمون نبوده؟؟؟ پس ما چیزی رو عوض نکردیم! همه چیز بوده...وای دیگه رسما قاطی کردم!!

قبل از جواب به این پرسش باید بگم، عیبی نداره منتظر میمونم تا امتحانتون تموم شه.

اما در جواب ابهام شما.

آیا شما نشنیدید که یه شبی در سال وجود داره که از هزار ماه برتره(شب قدر رو میگم).

آیا نشنیدید که تو این شب تقدیر و قسمت یک سال بعد آدما رقم میخوره؟

خب پس اگه تو این شب ما آماده باشیم و دعا کنیم، میتونیم قسمت بهتری در سال آینده برای خود رقم بزنیم.

اما شاید این که گفتین هر راهی که میریم توقسمتمون نوشته شده بوده  به خاطر این بوده که شنیدین خداوند به هر راهی که ما میخوایم بریم احاطه داره و اینجوری دیگه اراده ما معنی نداره و ما همون چیزی که خدا میدونسته رو رفتیم.

اگه این فکر شما باعث ایجاد شبهه شده. باید بگم این علم رو خدا داره و نه هیچ کسی دیگه. پس شما که به اون علم احاطه ندارین کاملاً آزادانه و با اراده کامل شریک زندگی خودتو و انتخاب میکنید. و قسمت خودتون رو تعیین میکنید.

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
سه شنبه 1/2/1388 - 23:27 - 0 تشکر 107789

سلام

جناب پارسا من جدددددا ممنونم و واقعا شرمنده ....

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
چهارشنبه 2/2/1388 - 23:10 - 0 تشکر 107932

به نام خدا

سلام

جناب پارسا

بعضی ها که اصلاً گناه و اشتباه نکردن(معصومین)، تو زندگیشون کمترین ایرادات بوده،

منظور من معصومین نبودند. خب زندگی و شرایطشون کاملا با ما متفاوت بوده..دیگه اینو میفهمم که اونا قابل مقایسه با ما نیستند...من همین ادم های دور و برمون رو گفتم...خب بعضی ها کمتر گناه میکنند، ادم های خوبی هم هستند، ولی همشون رو که نمیدونم اما ادم هایی رو دیدم که در عین پاکی خیلی رنج میکشند....خب حتما الان میگید دارن امتحان می شوند...!

من از این جمله نتیجه گرفتم که ما نباید ادم های خوبی باشیم چون بیشتر دردسر می کشیم!

خداوند حتماً اون همسر نا ایده آل رو برای سنجش و امتحان؛ قسمتش کرده و اون کسی که آدم معمولی بوده خب خدا هم از این امتحانات سخت ازش نمیگیره و همسر ایده آلش رو بهش میده

خب چرا باید تو این دنیا این همه رنج بکشه یا به قول شما امتحان بشه....چرا...چون مثلا صبرش بیشتره و میتونه در برابر مشکلات زندگی صبور باشه و چیزی نگه ؟؟؟ 

در صورتی که همین صبر رو هم خدا بهش داده...یکی صبوره ..یکی نیست . حالا اون بنده خدا چیکار کنه صبرش زیاده...هی بلا بکشه..یعنی یک عمر زندگیشو باید از دست همسرش رنج بکشه و تحمل کنه، چیزی نگه اما فرد دیگه ای که ..حتی می تونیم همسر همین ادم رو در نظر بگیریم...حالا صد مدل مشکل داره -اخلاقی و رفتاری- تو دنیا هر کاری دلش می خواهد بکنه؟

اگر این طور باشه خب این ادم هم خصوصیات اخلاقی ش اینه ..پس مجازاتی براش نیست!!!

اگه دیده میشه برخی دخترها ی خوب از طرف پدر مجبور به ازدواج میشن، این گناه بر میگرده به نسل قبل از پدر و اون کسانی که اون پدر رو تربیت کردند. مطمناً خداوند همیشه جلوی علتها رو نمیگره و بیشتر مواقع خدا جلوی علتها رو باز میذاره تا روند طبیعی طی بشه و بنابراین اون پدر بزرگی که در تربیت پسرش اشتباه کرده باعث میشه اون پسر در حق فرزندش(دخترش) جفا کنه و اونو به ازدواج اجباری مجبور کنه.

من تو روانشناسی سر رشته ندارم و نمی دونم چی باعث این قضیه میشه ....فعلا منظورم نقش قسمت تو این مورد بود...نه چیز دیگه! حالا اینکه خدا جلوی علت ها رو نمی گیره به هر دلیلی که احتمالا من نمی فهمم...خوب بازم ربطی به اون دختر معصوم نداره...چرا باید جزای گناه خاندان  مزدورشون رو این دختر بکشه؟!! اصلا به اون چه ربطی داره!

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
پنج شنبه 3/2/1388 - 11:23 - 0 تشکر 108008

به نام خدا

دوستان سلام

ببینید این قضیه قسمت مقدار زیادیش به معارف بر می گرده ( همونطور كه توی پاسخ قبلیم هم گفتم)و من خودم هم با تفكر در این موضوع گیج می شم.

مدتی پیش در باره جبر یا تفویض در انجمن معارف بحث كاملی شد. با عنوان جبر یا تفویض كه اونجا هم مطالبی رو ارائه كردم در همین زمینه.

ببخشید دیگه اگه بیشتر توضیح بدم دهنم كف می كنه

این ادرسشه

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=46922

موفق باشید

اللَّهُــــــــمّے صَــــــلٌے  و سَلّـــــمّے علَےَ مُحمَّــــــــدْ وَ آلِےَ مُحمَّـــــــــدْ و عجِّـــــــلْ فرَجَهُــــــمّے
 
 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.