ادامه ی بحث
منظورم از تصویر سازی یه چیزی مثل اینه:
دیدم تو را درشعرهایم شور افتاد
از تاک خشکی خوشه ای انگور افتاد
و یا
نقاش عشق ما به چه شوری رزی سپید
بر روی بوم یخ زده تصویر میکند
والخ..
.و حالا شعر دوم:ستاره هارو میشمرم
تو این شعر زبان شعر بیشتر شبیه شهرهای فولکلور یا ترانه ست اینطور که معلومه شعراتون داره به ترانه گرایش پیدا میکنه اگه این علاقه وجود داشت حتما ترانه های افشین یداللهی رو بخونیدوزنش یه جاهایی دست انداز داشت ولی مشکلی نیست که با خوندن شعرهای شاعران موفق حل نشه(شعر زیاد بخونید ولی نه از هر شاعری و نه با هر مضمونی)
امان از قافیه!!!
وگرنه روزگار من
پر از این صدای غم
دروغه رو زمین همش
یکی یکی یکی تو هم
قافیه کردم "غم"و"هم"عالیه ولی.....
قافیه کردن "هنوزم","بدم","میدم"وبمونم" با همدیگه مشکل داره چون حروف اصلیه قافیه میشه فتحه و میم که همون شناسه ی "ام" هست واین مدل قافیه با غم و هم فقط یک بار اجازه ی آورده شدن داره_اگه قسمت قافیه ی عروض پیش رو با دقت بخونید ان شاالله حل میشه_
شناسه ها(ام ی اند و..)نمی تونن اساس قافیه قرار بگیرند ولی می تونند از حروف الحاقی باشندبا یه مثال عرض میکنم:
دیگر بس است ای عشق هر چه طاقت آوردم
تا عمر دارم گرد تو هرگز نمی گردم
آوازه ی آتش فشانم در جهان پر شد
امروز مثل زمهریری ساکت و سردم
آسوده ای بر کنج ساحل غرق امواجم
دنبال مردی در میان خیل نامردم.....
ادامه دارد....