سلامی دوباره
ممل جان خسته شدم چقدر درو دیوار سلول رو تمیز کنم
ممل چقدر تو زمین و تی می کشی بابا بسه با این پاچه خاریا ازادت نمی کنند
یه ذره از محسن یاد بگیر ببین مواد نرسیده داره چرت می زنه
همه اتیشا زیر سر این رنگین کمونه، ببین چکار کرد
اینجور که معلومه باید تا سال دیگه من اینجا بمونم جرم من سنگین تر از همتونه
رنگین کمون فقط دستم بهت نرسه
اگه شما ها زیر پای پلیس نارنجک نمی ترکوندید الان من اینجا نبودم
نبودید ببینید بازداشت شدن ممل و محسنو خودش حکایتیه
تا ممل و گرفتند ممل به پلیسه گفت منو نشناختید
پلیسه گفت نه
ممل گفت من مملم
پلیسه گفت خب باش
گفت جانشین مدیر انجمن نجومم
و نشست برای پلیسه از فضا گفت
پلیسه هم دید نه بابا این ول کن نیست می خواد درباره تک تک ستاره ها و کهکشانها حرف بزنه می دونید چکار کرد
با باتون کوبید به سر ممل و بیهوشش کرد و انداختش تو ماشین
محسنم که حساب کار دستش اومده بود سی دی فیلمها رو که تو شکمش قایم کرده بود همه رو سریع داد دست من بدشانس و خودش رفت سوار ماشین پلیس شد
منم که دیگه راه فرار نداشتم چون اسم مستعار نداشتم بخاطر همین زود شناسایی می شدم
منم گرفتند و باسی دی های محسن انداختند بازداشتگاه
حالا به من می گن می ری از پرده سینما فیلمم ضبط می کنی
من نمی دونستم سی دی که محسن داره اینه
ادامه دارد ....