راه توبه باز است
شأن نزول آیه های ۵۳ و ۵۴ سوره زمر
«نباش» ، دزدی بود که قبرها را می شکافت ، و کفن مردگان را می ربود و به
دیگران می فروخت. روزی گریان نزد پیامبر آمد و از شدت ناراحتی بر خود می
لرزید و مرتب با خود می گفت : از خشم خدا به تو پناه آورده ام، برایم چاره ای
بیاندیش ، پیامبر(ص) فرمود: شرک آورده ای ؟ گفت : کاش مشرک شده بودم ، آنگاه ایمان
می آوردم و خود را نجات می دادم.
پیامبر فرمود: خونی به ناحق ریخته ای ؟ نباش گفت : خیر. کاش اگر این گونه بود،
دیه می دادم یا قصاص می شدم. رسول خدا ادامه داد: خداوند گناه را می آمرزد ، هر
چند زیاد باشد و باز نباش جواب داد: چه می گویی یا رسول الله ، گناه من بس بزرگ
است. از آسمانها و زمین نیز بزرگتر است . نمی توانم آن را بر زبان آورم پیامبر از
او پرسید : گناهت از خدا هم بزرگتر است ؟ او گریان پاسخ داد : خیر ، از خدا
بزرگتر چیزی نیست . سخن که به این جا رسید، پیامبر(ص) فرمود: بهتر است توبه کنی،
خدای بزرگ توبه پذیر است و گناهان بزرگ را نیز می آمرزد . حالا بگو ببینم گناه تو
چیست؟ نباش سر به زیر افکند در حالی که هم چنان می گریست، گفت : ای رسول
خدا ! از تو شرم دارم و نمی توانم آن را بیان کنم. خدایا گناه من بزرگ است ، بیچاره
و رو سیاهم و می دانم مرا نخواهی بخشید . پیامبر(ص) از این رفتار جوان و نومیدی وی
شگفت زده شد و پرسید: مگر تو چه کرده ای که این گونه سخن می گویی و ناله می
کنی؟! نباش، سرش را پایین انداخت. در حالی که سعی می کرد گریه اش را پنهان
کند. اشکش را با گوشه آستینش پاک کرد و گفت : با شرمندگی می گویم. هفت سال
تمام نبش قبر می کردند و کفنهای مردگان را می ربودم و آن را می فروختم و از این
راه روزی می گذراندم . تا این که روزی دختر زیبایی از انصار را دفن کردند. پس
از گذشت زمان اندکی از دفن او در تاریکی شب ، قبرش را شکافتم، کفنش را
برداشتم و او را کاملاً برهنه دیدم. با دیدن زیبایی دختر شیطان نفس بر من مسلط شد.
آنگاه ماجرای تجاوز خود را برای پیامبر شرح داد. هنگامی که سخنش به این جا
رسید. پیامبر تاب نیاورد و آشفته و ناراحت فرمود: این فاسق را بیرون کنید. آنگاه رو
به سوی او کرده و گفت : تو چقدر به دوزخ نزدیکی ؟ جوان نومیدانه بیرون آمد و
ناله کنان سر به بیابان گذاشت و به کوههای اطراف پناه برد و بسیار گریست و با دلی
شکسته رو به آسمان کرد و گفت : خدایا ! پیامبرت فرموده است که تو گناه بزرگ را
می بخشی . من نیز گناه بزرگی مرتکب شده ام. به تو پناه می آورم و از تو کمک می
جویم. ای امید بی پناهان ! مرا ناامید مکن و توبه ام را بپذیر و اگر توبه ام را
پذیرفتی، پیامبرت را از آن باخبر ساز، چون در غیر اینصورت ، روی دیدن پیامبر
(ص) را ندارم و اگر توبه ام را نمی پذیری، از آسمان آتشی بفرست و مرا بسوزان و
پاک گردان و از عذاب آخرت برهان. این جا بود که خداوند آیه های ۵۳ و ۵۴ سوره
زمر را نازل کرد. این آیه ها آغوش رحمت الهی را بر بندگان گنه کار باز می کند و
با لحنی آکنده از لطف و محبت ، راه بازگشت همراه با امیدواری را به همه گنه
کاران می نمایاند و فرمان بخشش چنین گنه کارانی را صادر می کند و این همان
هدف اصلی بعثت انبیاء ؛ یعنی تربیت و هدایت بشر است ، آیه های ۵۳ و ۵۴ سوره
زمر راه نجات بندگان گنه کار را به آنان نشان می دهد:
بگو این بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید، از رحمت خدا نومید
مشوید . در حقیقت خدا همه گناهان را می آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.
﴿۵۳﴾
و پیش از آن که شما را عذاب در رسد و دیگر یاری نشوید، به سوی پروردگارتان باز گردید و تسلیم او شوید . ﴿۵۴﴾