• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 70934)
جمعه 4/11/1387 - 15:49 -0 تشکر 84513
سید واقعی کیه ؟؟(همه چیز درباره سادات)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حضرت محمد ص میفرماید:نخستین چیزی که درباره آن از بنده سوال میشود ،محبت ما واهل بیت ماست.

 

سلاااااااااااااااااااااااام

 

 

سید کیست؟

 

هاشم کیست؟

 

بنی هاشم به چه کسانی میگویند؟

 

آیا همه بنی هاشم به اسلام گرویدند؟

 

دشمنی بنی امیه با بنی هاشم از کجا آغاز شد؟

 

قرشی به چه کسانی گویند؟

 

عبد المطلب کیست؟

 

چطور می‌شود که بعضی افراد سید و بقیه عام هستند؟

 

 

سید بودن از کجا شروع شد، و آیا سادات به جهنم می روند؟

 

شجره نامه یعنی چه و راه شناختن سادات چگونه می‌باشد؟

 

شناخت سیادت چگونه است؟ آیا فقط به گفتن می شود اکتفا کرد یا شجره نامه و اسناد دیگر لازم دارد؟

 

آیا كسی كه مادرش سیده است، سید محسوب می شود؟ اصطلاح میر در مورد این گونه افراد چه مفهومی دارد؟

 

جد سیدها چه كسانی هستند؟

 

مستحقّین خمس چه کسانی هستند؟

 

آیا اهل سنت هم سادات دارند؟

 

سادات چه فرقی با دیگران دارند؟

 

چراباید سادات را احترام کرد؟

 

سید حسنی وحسینی ورضوی کدامند ؟

 

چرا به سادات خمس تعلق میگیرد وصدقه بر آنان حرام است ؟

 

 

با توجه به معیار تقوی برای برتری در اسلام فلسفه سیادت و احترام شیعیان به سادات چیست ؟

 

آیا از سادات دشمن علی وکافر وجود دارد؟وآیا آنها به جهنم میروند؟

با سادات بد چه رفتاری باید داشته باشیم ؟

.

.

.

.

.

من قصد دارم در این تایپیک همه چیز درباره سادات بیان کنم تا ما بیشتر با اولاد پیامبر ص آشنا شویم

 

البته با اجازه سادات عزیز

 

شما دوستان عزیز اگر دراین باره سوالی دارید یا مطلب یا حتی خاطره .........پذیرا هستیم .

نکته مهم :قصد توهین یا زیر سوال بردن سادات نداریم پس کسانیکه مطالبی درج میکنید مراقب باشند .

 

یا علی

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

 

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 4/11/1387 - 15:53 - 0 تشکر 84514

 بسم الله الرحمن الرحیم

سید کیست؟

كلمهى سید، شریف و نقیب:

كلمهى «سید» در اصل به معناى كسى است كه صاحب مجد و عظمت است. و به همین اعتبار، نسل پیامبر اسلام را سید مىگویند.

در ایران به بنى هاشم سید مىگویند و به غیر آن به كسى سید نمىگویند.

در حجاز كسانى را كه از طریق امام حسین به پیامبر مىرسند، سید مىگویند.

در قسطنطنیه عموم مردم را سید مىگویند و در آنجا كلمه سید دلالت بر هاشمى بودن ندارد.

در عهد صفوى به اولاد پیامبر كلمهى میرزا را اطلاق مىكردند ولى در زمان ما میرزا دلالت بر هاشمى بودن ندارد. (جامع الأنساب، آیتالله روضاتى، ج 1، ص 32).

... مامقانى مىنویسد: در غیر حجاز كلمه سید به بنى هاشم و بنى عبدالمطلب اطلاق مىشود.

در كشورهاى عربى شیعیان این كلمه را به اولاد هاشم و عبدالمطلب اطلاق مىكنند ولى عرب غیر شیعه در معناى لغوى آن بكار مىبرند. (علم النسب، ج 1، ص 144).

به طور كلى دربارهى كلمه «سید» مىتوان گفت كه در ابتدا این كلمه را بدون قرینه بر خود هاشم،

عبدالمطلب، پیامبر اسلام و نسل بزرگوار او اطلاق مىكردند.

پس از اینكه در میان مسلمانان اختلاف حاصل شد، شیعه این كلمه را همچنان بر آن بزرگواران اطلاق مىكرد

ولى غیر شیعه، این كلمه را از آن قداست پایین آوردند و حتى به پستترین آدم هم اطلاق كردند.

كلمهى «شریف» در اصطلاح مردم ممالك عربى به كسانى اطلاق مىشود كه از اولاد حضرت على و حضرت فاطمه باشند.

گاهى تنها بر اولاد على(ع) اطلاق مىشود گرچه از اولاد حضرت فاطمه زهرا(س) نباشد و گاهى هم بر مطلق بنى هاشم اطلاق مىشود

و در ایران شریف به كسى مىگویند كه مادرش «سیّده» باشد و پدرش «سید» نباشد.

(جامع الانساب، ج 1، ص 30 به نقل از لوامع صاحبقرانى).

اطلاق كلمهى «شریف» بر نسل پیامبر از همان صدر اسلام است و در قرن سوم اسلامى، رواج كامل پیدا كرد، (همان، ص 31).

وقتى كه فاطمیان در مصر به حكومت رسیدند، فقط سادات حسنى و حسینى را شریف نامیدند، (همان به نقل از اسعاف الراغبین).

كلمه «نقیب» در لغت به معناى پیشواست و در اصطلاح علم نسب، به معناى پیشواى سادات است.

سید حسین بن احمد از نوادگان زید شهید در سال 251 هجرى قمرى از مدینه به بغداد آمد و بر خلیفه

عباسى المستعین بالله وارد شد. سید حسین از او خواست كه شخصى را به سرپرستى طالبییّن و

اشراف تعیین كند.

خلیفه با اطرافیان خود مشورت كرد و با صلاحدید آنان، خود سید حسن را به سرپرستى سادات نصب كرد

و پس از مرگ سیدحسن، مقام نقابت در فرزندان او ماند.

به تدریج كه سادات زیاد مىگردیدند، نقیبها هم زیاد مىگردیدند.

نقابت سادات، مقام بزرگى بود، قرنها ادامه یافت و تشكیلاتى بود كه به وضع سادات مىرسید و تا این مقام بود،

حقوق سادات، خوب تأمین مىشد و متأسفانه این مقام اكنون متروك شده و حقوق سادات هم در بسیارى موارد پایمال گردیده است.

مهمترین وظایف نقیب این است كه حافظ و نگاهبان نسب سادات است، مراقبت كامل نسبت به

همهى سادات قلمرو و نقابت خود دارد تا مبادا از آنان كارهاى خلاف سربزند، ثبت و ضبط متولّد شدهها

و مردهها به عهده اوست تا كسى كه سید است از جمع سادات بیرون نرود و كسى كه سید نیست

در جمع سادات داخل نشود، مراقبت تمام نسبت به ازدواجهاى سادات به عمل می آورد

و همواره همتاها را به ازدواج یكدیگر در مىآورد، حقوق سادات را، نقیب دریافت مىكند،

اختلافات سادات را همین نقیب بررسى و برطرف مىسازد و مواظبت به عمل مىآورد

تا سادات به خاطر شرف و منزلتى كه دارند، از مردم عادى سوء استفاده نكنند و بر آنان ستم وارد كنند. این نقیب، همانند خلیفه در میان مردم بود و عظمت زیادى داشت،

(جامع الانساب، ج 1، ص 37، الغدیر، ج 4، ص 205 تا 207، در الغدیر بحث كامل درباره منصب نقابت دارد و براى نقیب 12 وظیفه ذكر كرده است و گفته است كه پنج وظیفه دیگر هم نقیب دارد و اگر آن پنج وظیفه را هم به عهده بگیرد، نقابتش عام مىگردد.)

به نظر مىرسد كه دشمنان سادات این منصب را پایمال كردند تا سادات سروسامانى نداشته باشند.

خود نقیب باید صاحب فضل و منقبت باشد و هر كسى شایستگى مقام نقابت را ندارد.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 4/11/1387 - 15:56 - 0 تشکر 84515

 بسم الله الرحمن الرحیم

هاشم کیست؟

هاشم بن مناف، جد سلسله‌ی بنی هاشم، نیای دوم پیامبر اسلام و یکی از معاریف و بزرگان عصر خویش بود. نامش « عمرو» بود و به سبب رتبه و بلندی قامتی که داشت وی را « عمرو العُلی » می‌خواندند.

نیز به جهت جود و سخاوتی که داشت،و خود نان را برای مردم خرد میکرد به او « هاشم » می‌گفتند؛ چون در قحطی مکه، خوان ضیافت گسترد و به اطعام مردم پرداخت.

هاشم دارای سه برادر به نام‌های « عبد شمس » (جدّ بنی امیه )، « مطلب » و « نُوفل » بود.

مورخان می‌گویند: هاشم و برادرش عبد شمس به هنگام تولد، به هم چسبیده بودند و انگشت (یا پیشانی) هاشم به پیشانی عبد شمس چسبیده بود؛ از این رو پیش‌بینی می‌شد بین اولاد آن دو (بنی هاشم و بنی‌امیه) درگیری و خونریزی ‌شود. این تطیّر و فال بد نیز محقق گشت.

هاشم نخستین کسی بود که برای تجارت قریش دو سفر تابستانی و زمستانی مقرر ساخت که در سوره قریش نیز بدان اشاره شده است. وی نیز برای بالا بردن سطح بازرگانی مکیان با امیر غَسان پیمان بست.

هاشم که مردی تاجر و خوش‌چهره بود در مراجعت از یکی از سفرهای تجاری به شام، به یثرب آمد و با زنی به نام« سَلمی، دختر عمرو خزرجی » -که زنی شریف بود- ازدواج کرد و تنها فرزند او « عبدالمطلب » به دنیا آمد.

هاشم در یکی از سفرهای تجاری خود به شام، در شهر غزّه فلسطین در سن جوانی دار فانی را وداع گفت و در همان جا دفن شد.

منابع:

فروغ ابدیت، ج 1، ص 114؛ سیره ابن هشام، ج 1، ص 110

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 4/11/1387 - 15:57 - 0 تشکر 84517

 بسم الله الرحمن الرحیم

بنی هاشم به چه کسانی میگویند؟

بنی هاشم ، تیره ای از قبیلة قریش منسوب به هاشم بن عبدمناف بن قُصَیّبن کِلاب * ،

نیای دوم پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم .

قصیّ از نوادگان اسماعیل بن ابراهیم علیه السّلام بود (یعقوبی ، ج 2، ص 118)

و حدود یک قرن پیش از ولادت پیامبر، بزرگ قریش شد.

پس از او فرزندانش عبدالدّار و عبدمناف و سپس هاشم فرزند عبدمناف به این مقام رسیدند.

هاشم از پدر دو منصب سقایت و رفادت (میزبانی حاجیان ) را به ارث برد

(طبری ، ج 1، ص 504؛ شرف الدین ، ص 59، پانویس 13)

. به دنبال فتوّت و ایثار هاشم در هنگام بروز قحطی در میان قریش و نیز اقدامات کارآمد او در گسترش محدودة تجارت قریش از مکه تا شام ، وی مکانت و احترامی ویژه در میان مردم مکه یافت

برادرزادة هاشم ، امیّة بن عبدشمس ، مایل بود به همان مکانت اجتماعی هاشم نایل شود

ولی تلاشهای متکلّفانه اش بی اثر ماند و سرانجام درپی یک داوری ،

امیّه ناگزیر از ترک مکه شد و ده سال در شام زیست و به این ترتیب ریاست قریش برای هاشم تثبیت شد.

ظاهراً این واقعه در ایجاد نقار و جدایی بین بنی هاشم و بنی امیّه مؤثر بوده است (طبری ، ج 1، ص 504ـ505)؛

پس از مرگ هاشم ، برادرش مطّلب مناصب او را گرفت و سپس عبدالمطّلب ، فرزند هاشم جانشین او شد (طبری ، ج 1، ص 503، 505).

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 4/11/1387 - 19:56 - 0 تشکر 84561

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ

چه تاپیک جالبیه گلهای عزیز....

بهونه ی خوبیه تا بتونیم با دوستان عزیز تبیانی و سیدمو بیشتر اشنا بشیم...

راستی کی سیده؟!؟!؟!

اخه باید به سید ها احترام ویژه ای گذاشت...

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

شنبه 5/11/1387 - 4:5 - 0 تشکر 84630

من هم سوالی داشتم. آیا سیادت از طریق مادر هم منتقل می شود؟ اگر اینطور باشد من الان سید بهروز هستم و این خیلی شادی آفرین هست

--------------------------

ظهور کن که ابرهاي ظلماني فتنه احاطه مان کرده است.

 

شنبه 5/11/1387 - 8:53 - 0 تشکر 84640

بسم الله الرحمن الرحیم

سلااااااااام

امام سجاد علیه السلام میفرماید:خود داری از آزار رساندن ،نشانه کمال فرد ومایه آرامش دوگیتی است .

حس غریب عزیز ممنونم از توجهتون به بحث ،امیدوارم این مطالب مفید باشه.

سید بهروز عزیز صبور باشید نوبت پاسخ به این سوال هم میرسه اگر سید هم نباشی قابل احترامی چون با بی بی دو عالم زهرا اطهر س محرمی

بقیه توضیحات باشه برای بعد..................

التماس دعا

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 5/11/1387 - 8:55 - 0 تشکر 84641

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا همه بنی هاشم به اسلام گرویدند؟

به نوشتة مورّخان و مفسّران ، بعد از نزول آیة «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: 214)

که آغاز دعوت آشکار پیامبر بود، حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ، بنی عبدالمطلب را گرد آورد و رسماً آنان را به پذیرش دینش فراخواند (طبری ، ج 1، ص 542).

اگرچه همة افراد بنی هاشم و بنی عبدالمطلب در قبول دعوت پیامبر یکسان نبودند و حتی بسیاری از آنان تا بعد از فتح مکه ایمان نیاوردند، ولی همه (به استثنای ابولهب ) در برابر واکنشهای منفی سران قریش و در مقابله با آزارهای مکیان به پیامبر و مسلمانان ، به حمایت از رسول اکرم برخاستند.

حضور ابوطالب ، عموی پیامبر اکرم ، که در آن زمان بزرگ بنی هاشم و قریش به شمار می آمد،

در این حمایت تأثیر جدی داشت

در پی هجرت مسلمانان به حبشه ، به دستور پیامبر، و شکست نمایندگان قریش در مقابله با این اقدام و حمایت نجاشی از مهاجران ، و نیز افزایش گرایش مردم قبایل مختلف به اسلام ،

سران تیره های قریش راه دیگری پیش گرفتند و در یک پیمان نامة رسمی ، به امید آنکه بنی هاشم از پشتیبانی پیامبر دست بشویند، به تحریم اقتصادی و اجتماعی بنی هاشم دست زدند.

افراد بنی هاشم ، جز ابولهب ، در پاسخ به این تحریم ، راهیِ شعب ابی طالب شدند و سه سال در تنگنای شدید مالی و اجتماعی زیستند، تا آنکه میان بزرگان قریش در ادامة تحریم اختلاف افتاد و تحریم شکست (طبری ، ج 1، ص 549 ـ553)؛

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 5/11/1387 - 8:58 - 0 تشکر 84642

بسم الله الرحمن الرحیم

دشمنی بنی امیه با بنی هاشم از کجا آغاز شد؟

با وقوع جنگ بدر * که در آن چند تن از سران بنی امیّه کشته شدند، دشمنی بنی امیّه با بنی هاشم ،

از آن رو که این افراد به دست حضرت علی علیه السّلام و حمزه کشته شده بودند، افزایش یافت ،

ولی بعد از فتح مکه و اعلان چشم پوشی رسول اکرم از همة کسانی که در برابر اسلام

جنگ افروزی کرده بودند، سران بنی امیه نیز برای مدتی فرصت و امکان مخالفت

و دشمنی با بنی هاشم را نیافتند.

پس از رحلت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در سال یازدهم و روی دادن حوادثی در سقیفة

بنی ساعده که به تعیین ابوبکر برای خلافت انجامید، بنی هاشم از مخالفان حکومت وی بودند.

در عهد دو خلیفة اول ، بیشترین توجه ها از میان بنی هاشم به حضرت علی علیه السّلام معطوف بود

با انتخاب عثمان برای خلافت ، افرادی از بنی امیه قدرت یافتند

و زمینه های احیای عصبیّت قومی و انتقامجویی پدید آمد. ابوسفیان که در نخستین روزهای خلافت ابوبکر،

به انگیزة ایجاد آشوب در جامعة اسلامی ، به سراغ علی علیه السّلام رفته و با پاسخ تند

و صریح آن حضرت مواجه شده بود (اِنّکَ واللّهِ طالَما بَغَیتَ للاِسلامِ شرّاً رجوع کنید به ابن اثیر، ج 2، ص 326)، اکنون اعتقاد داشت که خلافت در جایگاه خود قرار گرفته است (ابن ابی الحدید، ج 2، ص 44ـ 45).

این دیدگاه در زمان معاویه و جانشینان او شدت یافت و برای ایجاد منازعات قومی و انکار یا نادیده

گرفتن نقش دیدگاهها و انگیزه های اعتقادی در حوادث تاریخی صدر اسلام ، و حتی ظهور اسلام ،

کوششی جدی صورت گرفت .

برای مثال ، یزید بعد از واقعة عاشورا و به شهادت رسیدن امام حسین علیه السّلام و شماری

از یاران و فرزندان و خویشان آن حضرت ، در شعری که حاکی از خرسندی و پیروزی بود،

صریحاً وحی و پیامبری را انکار کرد و اسلام را حاصل بازیگریهای سیاسی بنی هاشم ، در برابر بنی امیه ، خواند (طبری ، ج 5، ص 623).

در مقابله با این رویکرد بود که امام علی علیه السّلام با ردّ این تمایلات قومی ، عناصری چون ایمان ،

اخلاص ، حقّانیّت و هجرت را به عنوان ملاکهای برتری بنی هاشم بر بنی امیه معرفی کردند ( نهج البلاغه ، نامة 17).

افزایش نارضایتی مسلمانان از حکومت امویان * در پی فاصله گرفتن آشکار آنها از اسلام ،

گسترش ظلم و تعدی حاکمان اموی ، بروز کشمکشهای داخلی و ضعف و از هم گسستگی ارکان حکومت ،

و بویژه وقوع حادثة کربلا، به پیدایی جنبشها و حرکتهای ضداموی در نیمة اول قرن دوم انجامید.

گرایش روزافزون مردم به اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و امتناع اهل بیت علیهم السلام از پذیرش درخواست آنان برای قیام ،

فرصتی برای افرادی از فرزندان عباس ، عموی پیامبر، که داعیة حکومت داشتند، پدید آورد.

عباسیان با توجه به حرمت اجتماعی «بنی هاشم » و با استناد به برخی احادیث که از پیامبر

در تکریم بنی هاشم روایت شده بود (رجوع کنید به ابن سعد، ج 1، ص 20؛ مجلسی ، ج 93، ص 234)،

از همان آغاز در بزرگنمایی انتسابشان به هاشم کوشیدند

و از 111 تحت لوای «دعوت هاشمی » فعالیت کردند

(یعقوبی ، ج 2، ص 319).

زمینه های اجتماعی نزاع بنی امیه و بنی هاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند،

در مطرح کردن این عنوان مؤثر بود.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 5/11/1387 - 9:1 - 0 تشکر 84643

بسم الله الرحمن الرحیم

قرشی به چه کسانی گویند؟

قرشی منسوب به قریش است وقریش یکی از مشهورترین و مهم‌ترین قبایل عرب در حجاز بود.

بیشتر نسب‌شناسان عقیده دارند که قریش لقب نضر بن کنانه، جد دوازدهم پیامبر گرامی اسلام بوده است؛

از این رو هر طایفه‌ای که نسب‌اش به «نضر بن کنانه» برسد، «قرشی» خوانده می‌شود و از قبیله قریش به شمار می‌آید.

مسعودی، مورخ مشهور اسلامی، طایفه‌های قبیله‌ی بزرگ قریش مقارن ظهور اسلام را 25 طایفه به شرح زیر دانسته است:

1- بنی هاشم 2- بنی مطلب 3- بنی حارث 4- بنی امیه 5- بنی نوفل 6- بنی حارث بن فهر 7- بنی اسد

8- بنی عبدالدار 9- بنی زهره 10- بنی تیم بن مره 11- بنی مخزوم 12- بنی یَقَظه 13- بنی مرّه

14- بنی عدی بن کعب 15- بنی سهم 16- بنی جُمَح 17- بنی مالک 18- بنی معیط 19- بنی نزار

20- بنی سامه 21- بنی ادرم 22- بنی محارب 23- بنی حارث بن عبدالله 24- بنی خزیمه 25- بنی بنانه

از طوایف 25 گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به « قریش بطاح یا قریش بطحاء» شهرت داشتند،

و طایفه‌هایی نیز در کوه‌ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.

قریش از دیگر قبایل عرب متمدن‌تر و به اداره حکومت و جامعه آشناتر بودند

. آنان مردمی تجارت‌پیشه بودند که به کشورهای یمن ، شام و ایران سفر می‌کردند و بازارهای معروفی همچون بازار عکاظ، بازار ذی المجاز داشتند.

آنان در هر سال دو سفر تجاری تابستانی و زمستانی به مناطق دیگر جهان داشتند که در قرآن نیز درباره‌اش سخن به میان آمده است.

قریشیان به سرپرستی امور کعبه و مؤسسات آن توجه فراوانی داشتند و اقتصاد و سیاست آنان بر اساس مناصب مربوط به کعبه استوار بود.

هر یک از موسسات وابسته به کعبه را یکی از بزرگان طوایف قریش عهده‌دار بود و غالباً مناصب کعبه در دست ده طایفه مهم قریش بود.

این ده طایفه عبارت بودند از: بنی هاشم، بنی عبدالدار، بنی اسد، بنی مخزوم، بنی سهم، بنی تیم، بنی عدی بنی نوفل و بنی جمح.

مناصب کعبه که قریش عهده دار آن بود عبارت بود از:

منصب «سقایت» (آبرسانی به زائران کعبه)،

منصب « رِفادت » (مهمانداری و پذیرائی زائران کعبه)،

منصب «حجابت » (کلیدداری و دربانی)،

منصب « قضاوت»،

منصب «قیادت» (سرداری و سرپرستی کاروان های بازرگانی و جنگی)،

منصب «عمارت» (نگهبانی و مراقبت از مسجد الحرام)،

منصب جمع‌آوری و نگهداری اموال کعبه، منصب پرداخت دیه و غرامت و ...

قریش جنگ‌های زیادی با قبایل دیگر داشت که مشهورترین آن ایام فجار و «یوم الغنب» بود.

خداوند از میان قریش پیامبر خاتم، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، را به نبوت بر انگیخت، ولی آنان نه تنها به او ایمان نیاوردند، بلکه در شمار سرسخت‌ترین دشمنانش در آمدند و افزون بر آزار و اهانت های سیزده ساله به او در مکّه، جنگ‌های زیادی همچون بدر، احد، خندق را پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه، علیه او به راه انداختند.

ولی سرانجام در سال هشتم هجرت با فتح مکه، همه قریشیان تسلیم شدند و اسلام آوردند.

منابع :

معجم قبائل العرب ج 3 ص 947، تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، آیتی، ص 21 - 27

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 5/11/1387 - 9:3 - 0 تشکر 84644

بسم الله الرحمن الرحیم

عبد المطلب کیست؟

عبدالمطلب فرزند هاشم، و پدربزرگ حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود. نام او شیبه*(چون در سر او موهای سپید دیده میشد او را شیبه (سپید مو )مینامند.

، کنیه‌اش ابوالحارث (حارث بزرگ‌ترین پسر او بود )، و مادرش سلمی بنت عمر از قبیله خزرج بود. عبدالمطلب در بین مردم به «فیاض» (بخشنده) شهرت داشت.

او بخشی از کودکی خود را در قبیله مادرش در شهر مدینه سپری کرد و پس از آن توسط مطلب،

عموی خود، بر اساس سفارش هاشم به مکه بازگردانده شد.

هاشم در هنگام مرگش به مطلب گفته بود « پسرت، شیبه، را دریاب.»

و چون مطلب او را سرپرستی می کرد، و مردم او را غلام مطلب می‌دانستند، عبدالمطلب نامیده شد.

پس از مطلب، عبدالمطلب مهمانداری از حاجیان کعبه را به عهده گرفت و

برای سهولت در آب‌رسانی به حاجیان، چاه زمزم را، به کمک پسر بزرگش، حارث، بازسازی کرد.

هنگام کندن چاه، دو مجسمه آهوی زرین و چند شمشیر به دست آمد که به حکم قرعه،

دو شمشیر به عبدالمطلب رسید و دو آهو از آن ِکعبه شد.

عبدالمطلب از دو شمشیرش دری برای کعبه ساخت و دو آهو را بر آن نصب کرد.

هنگام کندن چاه، به دلیل کارشکنی‌های قریش، نذر کرده بود چنانچه خداوند ده پسر به او عطا کند،

به شکرانه آن، یکی از آنها را برای خدا در پیشگاه کعبه قربانی کند،

و سال‌ها بعد، قرعه به نام عبدالله، دهمین پسر او و پدر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، افتاد،

ولی با فشار مردم و سران قریش، عبدالمطلب ناچار شد راه حلی برای این مشکل بیابد

و سرانجام به جای عبدالله، صد شتر قربانی کرد.

زمانی که ابرهه، پادشاه یمن، برای انهدام کعبه به مکه لشگر کشید،

عبدالمطلب به عنوان بزرگ قریش به دیدار او رفت اما فقط از او خواست

دویست شتری را که از او غارت شده بود، بازگرداند.

ابرهه گفت:« چرا به این خواسته کوچک اکتفا می‌کنی،

در حالی که من برای خراب کردن کعبه آمده ام.»

عبدالمطلب گفت:« من صاحب شتران قریش هستم و کعبه، پروردگاری دارد که خود،

از آن نگاهبانی می کند.»

عبدالمطلب اولین کسی بود که در ماه رمضان به کوه حراء می‌رفت و در تنهایی به عبادت می‌پرداخت.

او ده پسر به نام‌های عبدالله، عباس، حمزه، ابوطالب، زبیر، حارث، حجل، مقوم، ضرار، ابولهب داشت

و شش دختر به نام‌های صفیه، ام حکیم، عاتکه، امیمه ،أروی و بره.

عبدالمطلب همانند دیگر اجداد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از آیین توحید و دین حضرت ابراهیم پیروی می‌کرد و از شرک بیزاری می‌جست.

پس از مرگ عبدالله، سرپرستی پیامبر به عهده عبدالمطلب قرار گرفت.

وی محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بسیار گرامی می‌داشت و او را فرزند خود می خواند.

هنگامی که پیامبر هشت ساله بود، عبدالمطلب در صد و بیست سالگی از دنیا رفت.

منابع:

بحارالانوار، ج15، ص119

السیرةالنبویه، ج1، ص 150-155-160-113-178

فروغ ابدیت، ج1، ص117

اسدالغابه، ج1، ص22

تاریخ الطبری، ج1، ص 501-503

بحارالانوار، ج15، ص144 ح76 --- کمال الدین

الکامل، ج1، ص456

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.